دسته بندی | هنر و گرافیک |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 22 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 24 |
فهرست مطالب:
1- مقدمه
2- بیان مسأله
3- بیان اهداف
5- مطالعه پیشینه
6- گفتگو با یک موسیقیدان
7- تعریف مفاهیم اساسی موسیقی
8- تعریف سبکهای موسیقی
9- ابزار جمع آوری اطلاعات
10- روش تحقیق
11- معرفی جامعه
12- معرفی نمونه
13- تعاریف عملیاتی
14- جدول زمانبندی و بودجه بندی
15- فهرست منابع
موسیقی یکی از هدفهای زیباست که از ابتدای خلقت در نهاد طبیعت مستور بوده . آهنگ مرغان خوش نوا، وزش باد و حرکت برگ درختان، لغزش آب جویباران و ریزش آبشارها موسیقی ابتدائی بشر و اولین آموزگار انسان در آموختن این هنر بوده است.
موسیقی زبانی است که انسان به یاری آن می تواند کما بیش آنچه رادر ضمیر مکنون و مکتوم خویش دارد به میان آورد.
از سوی دیگر موسیقی وسیله ای است که یک موسیقیدان ( خلاق موسیقی ) بسته به احساس، دانسته های عمومی، جهان بینی و انسانیت خویش از آنچه که نزد استادان خود فرا گرفته و خود نیز آنها را به تجربة عملی گذارده، بهره گرفته و مکنونات قلبی، آرزوهای نهفته فردی و یا سرکوب شدة اجتماعی را باز آفریند.
اینک بی مناسبت نیست اندکی هم از تأثیر صنعت موسیقی گفته شود.
بعضی از هنرمندان خواسته اند هنرهای زیبا را با هم مقایسه کنند و شدت تأثیر یکی را بر دیگری بیان نمایند ( خصوصاً در تأثیر شعر و موسیقی و اهمیت یکی بر دیگری سخنها گفته اند ولی انگار تأثیر موسیقی در عموم بیش از شعر است و اگر شعر با موسیقی توأم شود و اثرش به مراتب بیش از موسیقی تنها و شعر بی آهنگ است.
توجه خاص جوانان ایرانی به موسیقی و شنیدن آهنگهای بی محتوا که متأسفانه بیشترین بخش موسیقی رادیوئی و تلویزیونی ما را تشکیل می دهند از طرفی و فراهم نمودن وسایل و موجباتی که بتوان موسیقی حقیقی را به گوش مردم رسانید از طرف دیگر مرا بر آن داشت که وضع این هنر را با روشی که دانشته و تغییراتی که به ندرت در آن راه یافته مورد تحقیق و بررسی قرار داده و نتایج آن را در اختیار خوانندگان علاقه مند به این هنر قرار دهم.
امروزه یکی از مهمترین یکی از مؤثرترین عوامل تفریحی و سرگرم کننده برای جوانان ایرانی گوش دادن به موسیقی است. گرایشات مختلفی نسبت به انواع موسیقی در بین جوانان ایرانی وجود دارد.
جوانان امروز، داستان گذشته موسیقی ما را نمی دانند زیرا در این باره کتابی نوشته نشده است که بخوانند. موسیقی ما در محیطی اختصاصی به وجود آمده که چندان به مزاج اجتماع امروز نمی سازد. جوانان نغمه و آهنگی را طالبندکه به آن دل ببندند و سرگرم شوند. ولی چیزی را که می خواهند نمی جویند. پس دست به دامان موسیقی غربی می شوند. اما چون در همه کس مایه کافی برای فهم آن نیز پیدا نمی شود به ساده ترین نوع آن که همان جاز است دل خوش می دارند. ( خالقی ، 1372 )
نوازندگان و خوانندگان هم که رگ خواب آنها را پیدا کرده اند آن سبک را به گوش ایشان می رسانند و به این ترتیب موسیقی ما را ضایع می کنند ( خالقی، 1366 )
آن چه که یک شنوندة موسیقی ـ شنونده ای که خود موسیقیدان نیست ـ از موسیقی دریافت می کند در واقع احساسی است تا تعقلی. با این حال هرچه او دربارة روابط و تأثیرهای متقابل موسیقائی، آگاهی همه جانبه تری کسب کند. این آگاهیها او را بیشتر به دریافت این هنر یاری خواهد رساند.
( ل. ونیک ، ( 1973 ) ،منصوری ( 1366 ) .)
شاید بتوان گفت احساس شنونده غیر موسیقیدان ولی آگاه بر این روابط به تناسب آگاهیهای او، نزدیک تر به احساس موسیقی دانها و آفرینندة یک قطعة موسیقی که او می شنود خواهد بود. ( ل . ونیک ( 1973 ) ،ؤ منصوری ( 1366 ) )
هر چه جوانان ما، شناخت گسترده تری بر عوامل ساختاری موسیقی، مانند ملودی، ریتم، حرکت و گونه های آن، تکرار و ..... به دست آورند، به رابطة میان عوامل تشکیل دهندة موسیقی و احساسات خود بهتر پی خواهند برد و از موسیقی لذتی آگاهانه تر خواهند برد. ( منصوری ، 1382 )
خصوصیت هر تجربة موسیقائی بستگی به توانائی ما در شنیدن دارد. اولین قدم در راه پیشرفت قابلیت هنر گوش کردن اینست که چگونه نیروی خود را در درک موسیقی متمرکز کنیم. ( پور تراب، 1372 )
انسان امروزی در وضع نا مساعدتری است زیرا تکنولوژی ما را از تمرکز باز داشته است. دنیای اصوات الکترونیک، ما را در ارتباط با موسیقی، لحظه ای و آنی بار آورده است ( خالقی، 1366 )
اما سالن کنسرت جای دیگری است، در آن جا همه چیز در خدمت گوش دادن به موسیقی است. جو رسمی وادارمان می کند که شش دانگ حواسمان به موسیقی باشد. چراغها خاموش می شوند و گوشها آمادة گرفتن اصوات هستند. (مری بویس، هنری جورج فالمیر 1957 )
گوش دادن اثر بخش به چیزی بیش از تمرکز و توجه نیاز دارد ( منصوری 1382 )
در ایران آنچه که موسیقی مجاز نام گرفته است و بنا به تعریفی که وزرارت ارشاد از آن می کند: منعی در مورد نوع موسیقی و نوع ساختی آن وجود ندارد، تا آنجا که پیامدهای جسمانی و روانی نداشته باشد.
بخش دیگر به خوانندگان این نوع موسیقی ها باز می گردد که باعث جو سازی و ایجاد مشکلات دیگر نگردد. مشکل دیگری که این روزها در عرصة موسیقی در جامعه وجود دارد اینست که چرا موسیقی برای جوانان محدود و بدون تنوع است؟ و آیا جوانان به موسیقی فرا خور سن و روحیه شان احتیاجی ندارند؟ ( انتخابی فرد، مجلة موسیقی برای جوانان، 1379 )
می دانیم که مشکل اساسی موسیقی ما محدود بودن دامنة خلاقیتی آن است. مهم ترین علت این محدودیتی بدون تردید فقدان یک تئوری مدوّن بر اساس موسیقی سنتی ماست. ( علیزاده، مقالة سیر تجدد طلبی در موسیقی ایران، 1375 )
باید اقرار کرد که اکثر موسیقی دانان شرقی در مقابل قدرت و به اصطلاح علمی بودن موسیقی غربی و یا تمدن ماشینی و مادی اروپا به کلی شخصیت خود را از دست داده و به تقلید از موسیقی غربی، به تحقیر یا انکار موسیقی ملی خود که اکثراً هم از آن بی اطلاعند دست زده اند ( تران وان، مقالة موسیقی شرقی ـ موسیقی غربی، کتاب ماهور، 1372 )
جوانان منابعی سرشار از انرژی و خلاقیت هستند که اگر فرصت ابراز آن را پیدا نکنند افسرده و خموده می شوند. کارشناسان می گویند که سوق دادن دائمی جوانان به آرمانگرائی موسیقی گذشته و تنها فلسفة موسیقی باعث شده که جوانان در محاصرة موسیقیهای مبتذل قرار بگیرند. ( انتخابی فرد، مجله موسیقی برای جوانان، 1379 ) .
حال به بررسی این گرایشات درجوانان نسبت به موسیقی های مختلف می پردازیم و با توجه به آنچه که گفته شد علل موجدة آن را بررسی می کنیم :
بیان اهداف :
1-) معرفی سبکهای مختلف و موسیقی و تعیین میزان گرایش جوانان ایرانی به هر سبک .
2-) بیان دلایل گرایش جوانان ایرانی به انواع سبکهای موسیقی.
بیان فرضیات :
2-) میان علاقه مندی جوانان ایرانی به موسقیهای غربی و ضعف علمی موسقیهای ایرانی رابطه وجود دارد.
3-) سطح آگاهی جوانان ایرانی از موسیقی می تواند در جلوگیری از ورود موسیقیهای غربی بی محتوا جلوگیری کند.
مطالعه پیشینه :
دربارة گرایشات جوانان ایرانی به موسیقی های مختلف خصوصاً موسیقی غربی پژوهشهایی انجام شده است که در این پژوهشها به بررسی علل این گرایشات، دلایل پسرفت موسیقی ایرانی، نوگرائی در موسیقی ایران و امکانات لازم برای یادگیری موسیقی که در دسترس کودکان و جوانان وجود دارد. پرداخته شده است.
در مقالة « محدود و بی تنوع، نوشتة کاملیا انتخابی فرد در مجلة موسیقی برای جوانان » آمده است: ژیلبر روژه موسیقی شناس در کتابی درباره موسیقی و خلسه می پرسد که آیا موسیقی دارای چنان قدرت مرموزی است که انسان را به حالت جنونی که یونانیان باستان آن را « مانیا » می گفتند دچار کند؟
در این مقاله انتخابی فرد می گوید : پاپ وراک پرطرفدارترین نوع تقاضاهای موسیقی هستند. آیا تب موسیقی پر هیجان و جوان و زنده اشکال عمده ای برای ساختار جامعه ایجاد می کند؟
در این مقاله انتخابی فرد به مصاحبه با جوانان پرداخته و نظر آنها را راجع به موسیقی مورد علاقه شان جویا شده است :
عرفان زرگری 17 ساله می گوید : من موسیقی با صدای بلند و رتیم تند دوست دارم و صدای موسیقی باید خیلی بلند باشد تا پایین و بالا بپرم.
فریده رضائی 25 ساله می گوید : جوانان چیز زیادی نمی خواهند و می گویند همین نوارهای شاد و پر انرژی که به صورت مجاز به فروش می رسد باید امکان آن را پیدا کند که به شکل کنسرت عرضه شود و جوانان بتوانند اوقات فراقت خود را در آنجا بگذرانند و تخلیه کنندة انرژی شان باشد.
علیرضا شهرستانی 30 ساله می گوید : حتی در کشورهای عربی خوانندگان محبوب جوانان می آیند و برنامه های وسیع و گسترده می گذارند. جوانان به تحرک، به موزیک و به نشاط احتیاج دارند.
در این مقاله مصاحبه های بسیاری نقل شده است که همه بیانگر این موضوعند که جوانان نیاز به موسیقی شاد دارند و موسیقی سنتی ایرانی نمی تواند هیجانات جوانان ایرانی را ارضاء کند.
در این مقاله آمده است که ژیلبر روژه نقل می کند که تأثیر موسیقی بر اسکندر چنان بود که می شد وی را با آن از بحبوحة جنگ روانة مجلس جشنی ملایم نمود.
البته در این تحقیق ( انتخابی فرد ) جای انتقاد نیز وجود دارد زیرا او با جوانانی در سنین مختلف به مصاحبه پرداخته است و طبق آن نتیجه گیری کرده است حال آن که سن خود عامل مؤثری بر گرایش به موسیقی است چنانکه نوجوانان بیش از جوانان کاملتر، به موسیقیهای ریتمیک و جاز علاقه مندند.
در مقالة دیگری با عنوان نوگرایی در موسیقی ایرانی نوشته آقای حسین علیزاده به بخشهائی از کتاب نگرشی نو بر تئوری موسیقی ایران نوشتة داریوش طلائی اشاره شده است که می گوید : (( هدف ما ارائه راهی است نو برای درک موسیقی ایرانی با استفاده از انواع موسیقی های زنده ای که در ایران داریم. ))
در این مقاله ( علیزاده ) به بررسی نوگرائی در موسیقی ایرانی پرداخته شده است و تفاوت میان نوگرائی و نوشوندگی بیان شده است که عبارتست از : نوگرائی ( مدرنیسم یا فعالیتی آگاهانه برای ایجاد تحول و تحرک رو به جلو توسط فرد یا گروهی ) و نوشوندگی ( مدرنیته که عبارتست از آنچه که در موسیقی ایران اتفاق افتاده و آن را از آنچه که در گذشته بوده متمایز می کند )
این مقاله بسیار گسترده و طولانی است و در عین حال مفاهیم بسیار مهمی را بیان می کند که همه مستند و مستدل هستند.
در فصلنامه موسیقی ایران در مقاله ماهور در مقاله ای با عنوان چند صدائی در موسیقی ایران نوشته حسین دهلوی آمده است که :
« تحول پایه و اساس هر هنری است. ملل غرب نیز سالهای سال این راه را پیموده اند و حتی امروزه موسیقی هایدن و موزات نیز برایشان جالب نیست و به همین دلیل به دنیای موسقی مدرن روی آورده اند.»
در همین فصلنامه در مقاله ای از تران وان با عنوان موسیقی شرقی ـ موسیقی غربی آمده است : « نتیجه این نگاه اجمالی به سیر تاریخی موسیقی ایرانی به ویژه در گذشته نشان می دهد که بزرگترین عاملی که نقش بازدارندة رشد و تکامل هنری و فرهنگی در ایران را داشته است، گسستگی و انقطاع فرهنگی و تاریخی است و فقدان یک سنت دموکراتیک بسیاری از دستاوردها و تجربه های زندگی فرهنگی اجتماعی و سیاسی ما را بر باد داده است.»
این مقالات بیشتر به بررسی علل گرایش به موسیقیهای مدرن و جدید پرداخته است که این می تواند آغازی برای راهی که من در پیش گرفته ام باشد.
در مقالة علل پسرفت موسیقی ایرانی نوشتة علوی آمده است : « چرا موسیقی ایرانی ترقی نکرده است؟ یکی از دلایل این امر، بی علاقگی مردم در امر فراگرفتن موسیقی است. در گذشته هر کس که شور و شوق هنر را در خود می یافت لااقل ده پانزده سال از عمر خود را صرف آموختن آن هنر می کرد. ولی امروز آنهائی که به هنر موسیقی علاقه نشان می دهند، می خواهند آن را طی چند ماه یاد بگیرند. »
در این مقاله در جای دیگری آمده است که : « چون در مذهب اسلام موسیقی با اشکالاتی همراه است لذا موسیقی از راه تعزیه وارد شده است، مثل اینکه به اعتبار حرمت غناء ، موسیقی حرام است ولی تلاوت قرآن به آواز خوش عیبی ندارد و اگر خب دقت شود موسیقی ایرانی، تمام قطعاتش در تعزیه های سابق محفوظ بوده و شاید هزار بار یا بیشتر جلسة تعزیه داشته ایم »
در مقالة محمد محمدی با عنوان برای کودکانمان موسیقی ایرانی نداریم، می خوانیم که : « اهمیت موسیقی و هنر در کمک به بروز ابتکارات نهفته است اما کاربرد نادرست آنها، تنها سبب دنباله روی و عدم تحرک در سبکها می شود در حالی که می توان با استفاده صحیح از آنها، نظیر آنچه در سایر درسها و فعالیتها مطرح است، ویژگیهای شخصیتی و خلاقیتی کودکان را رشد داد. »
مطالعة این مقالات و تحقیقات راه را برای من باز کرد تا تحقیق جامعتر و کاملتری را در پیش رو داشته باشم.