دسته بندی | علوم انسانی |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 53 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 57 |
مبانی نظری و پیشینه پژوهش بازده سهام وتجزیه و تحلیل ماهیت اصلی تصمیمات سرمایهگذاری
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
بخش هایی از محتوای فایل پیشینه ومبانی نظری::
بازده سهام
- مقدمه
بیان فرایند سرمایهگذاری در یک حالت منسجم، مستلزم تجزیه و تحلیل ماهیت اصلی تصمیمات سرمایهگذاری است در این حالت فعالیتهای مربوط به فرایند تصمیم گیری تجزیه شده و عوامل مهم در محیط فعالیت سرمایهگذاران که بر روی تصمیمگیری آنها تأثیر میگذارد مورد بررسی قرار میگیرد.
در سالهای اخیر سهام عادی نسبت به پسانداز و اوراق قرضه از بازده بالایی برخودار بودهاست. آیا در این حالت همه سرمایهگذاران برای کسب بازده بیشتر در سهام عادی سرمایهگذاری میکنند؟
جواب این سؤال این است که بازده بالا همواره ریسک بالایی نیز به دنبال دارد و تمامی تصمیمات سرمایهگذاری براساس روابط میان ریسک و بازده صورت میگیرد. بنابراین، اولین کار بررسی رابطه میان ریسک و بازده سرمایهگذاری و تعیین روابطی است که میان آنها وجود دارد.
با توجه به اهداف سازمان یا فرد سرمایهگذار فرایند تصمیمگیری بطور سنتی در یک فرایند دو مرحلهای صورت میگیرد:
1- تجزیه و تحلیل اوراق بهادار
2- مدیریت پرتفوی
تجزیه و تحلیل اوراق بهادار شامل ارزشیابی اوراق بهادار است در حالیکه مدیریت پرتفوی شامل مدیریت مجموعه سرمایهگذاری یک سرمایهگذار در قالب پرتفوی (مجموعه داراییها) با ویژگیهایی منحصر به فروش میباشد.
آخرین مرحله، بررسی عوامل مهم بیرونی است که امروزه بر روی تصمیمات سرمایهگذاران تأثیر میگذارند.
تحقیق حاضر بر روی مرحله اول فرایند تصمیمگیری یعنی تجزیه و تحلیل اوراق بهادار تمرکز دارد. لذا جهت انجام صحیح تصمیم و عبور موفقیتآمیز از مرحله اول بایستی مؤلفههای تأثیرگذار را شناسایی و تجزیه و تحلیل نمود و در نهایت، با درک صحیح از مؤلفهها و شرایط مهم، تصمیم درست را اتخاذ نمود. لذا سرمایهگذار جهت اتخاذ تصمیم صحیح بایستی مؤلفههایی همچون بازار سرمایه، بازده، ریسک، مدلهای ارزیابی مورد استفاده و اطلاعات جانبی مالی که مؤید تصمیم صحیح سرمایهگذار میباشند را درک نماید و با لحاظ و شناخت کامل این مؤلفهها سرمایهگذاریهای خود را انجام دهد لیکن ما در ادامه بحث مؤلفههای تأثیرگذار را به تفضیل بحث میکنیم تا زمینه لازم را جهت موضوع اصلی تحقیق آماده نماییم.
1-1-2- بازارهای سرمایه:
شرکتهای بازرگانی برای تامین مالی فعالیتهای خود به حجم بالایی از سرمایه نیاز دارند این شرکتها برای اینکه بتوانند رشد و توسعه یابند، نیازمند سرمایهگذاری بالایی هستند واضح است که تأمین این میزان سرمایه در زمان محدودی میسر نیست و بایستی از محل دیگری تأمین شود. دولتها و شرکتها نیز به منظور ارائه بهتر خدمات و کالاها به مردم نیازمند این هستند که حجم بالایی پول، وام بگیرند. بازارهای سرمایه این امکان را برای شرکتها و دولتها فراهم میسازند که آنها بتوانند از طریق فروش اوراق بهادار نیازهای خود را برطرف سازند. سرمایهگذاران نیز از طریق خرید این اوراق بهادار بازده خود را افزایش میدهند.
بازارهای اولیه در صورتی که بتوانند به نحو صحیح عمل کنند میتوانند برای اقتصاد سرمایهداری کاملاً مفید باشند برای اینکه این بازارها کانال مناسبی را برای سرمایهگذاران و وامگیرندگان ایجاد میکنند. به علاوه این بازارها باعث میشوند سرمایهها به سمت کسانی سوق پیدا کند که توان استفاده از پول و سرمایه را دارند.
در واقع وظیفه مهم یک بازار سرمایه تخصیص بهینه منابع است. به بازارهای اوراق بهاداری که این ویژگی را داشته باشند کارایی تخصیص گفته میشود.
به عبارت دیگر یک بازار کارای عملیاتی بازاری است که در آن هزینه مبادله خدمات با حداقل قیمت صورت گیرد. بازارهای اولیه بدون وجود بازارهای ثانویه نمیتوانند به خوبی فعالیت کنند. سرمایهگذاری که اوراق بهاداری را خریداری میکند در صورتیکه تمایل نداشته باشد آن را تا موعد سررسید نگهداری کند باید بتواند به راحتی و با کمترین هزینه بفروشد.
وجود بازارهای ثانویه فعال این اطمینان را برای خریداران اوراق بهادار اولیه فراهم میسازد که آنها بتوانند در هر موقعی که بخواهند اوراق بهادار خود را در بازار بفروشند. البته این چنین فروشی میتواند همراه با زیان نیز باشد. البته این میزان زیان بهتر از آن است که سرمایهگذار اصلاً نتواند اوراق بهادار خود را بفروشد.
1-1-1-2- بازارهای اولیه
بازار اولیه بازاری است که در آن وام گیرنده اوراق بهادار جدیدی را منتشر میکند و در ازای وجه نقد به سرمایهگذار (خریدار) میفروشد:
برای مثال فروشهای جدید اوراق مشارکت، یا سهام شرکت ایبیام در ایالات متحده در بازارهای اولیه اتفاق میافتد. منتشرکننده این اوراق بهادار در ازای فروش اوراق بهادار جدید خود وجه نقد دریافت میکند. از طرفی عرضهکنندگان سرمایه پراکنده هستند و دستیابی به آنها مستلزم وجود سازمان خاصی است. بنابراین منتشرکنندگان در خصوص اوراق بهادار جدید به موسسات تأمین سرمایه رجوع میکنند. مؤسسات تأمین سرمایه علاوه بر کمک به شرکتها، در طراحی و فروش اوراق بهادار، در بازارهای اولیه و ثانویه نیز مشخص هستند.