دسته بندی | معماری |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 1701 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 117 |
تحقیق معماری یونان باستان
نام و شهرت خدایان یونانی مذهب یونانی ها یک پدیده طبیعی گسترش یافته بود.خدایان یونانی ها شخصیت یافته یک عنصر ویژه بودند یا به عنوان قهرمان شناخته شده بودند و هر شهر یا منطقه اولویت ها، مراسم و سنتهای خود را داشت.هیچ مقام کشیشی در آن دوره رایج نبود و کشیش ها عضای یک طبقه انتصاری نبودند ولی زندگی معمولی اجتماع را هدایت می کردند.اسامی خدایان اصلی یونان و آنچه بدان مشهورند به شرح زیر است:
زئوس(zeus)- عالی ترین خدایان و فرمانروای آسمان ها
هرا(Hera)- همسر زئوس، خدای ازدواج
آپولو(Apollo)- خدای قانون و منطق ، هنر و موسیقی و شعر سرایی ، یابنده شهرها
آتنا(Athena)- خدای فرزانگی و آموزش
پوسیدون(Poseidon)- خدای دریا
دیونوسوس(Dionysus)- خدای شراب ، جشن و خوشگذرانی
دیمیتر(Demeter)- خدای زمین و کشاورزی
آرتمیس(Artemis)- خدای شکار
هرمس(Hermes)- پیام رسان خدایان
آفرودیت(Aphrodite)- خدای بازرگانی
هفاستوس(Hephaestus)- خدای آتش، شعله و خداوند جعلی صنایع دستی
آرس(Ares)- خدای جنگ
هادس(Hades)- خدای زیر زمین
خدای زئوس ، پوسیدون و هادس به عنوان «بزرگترین سه خدا» نیز شناخته می شدند زیرا از همه قدرتمندتر بودند.همچنین هراکلس یا هرکول Heracles) یا (Hercules خدای قدرت و زور بازو یا خدای جمع محسوب می شد.
معماری عمومی یونان
معبد رایجترین و بهترین نوع شناخته شده معماری عمومی یونان است و معبد عملکرد یکسانی مانند کلیسای مدرن نداشت.زیرا منبر زیذ آسمان باز در اراضی شهری یا در معبدی مقدس و قبل از معبد قرار می گرفت.معابد به عنوان ذخیره کنجینههای مربوط به آیین چند خدایی قرار می گرفت.معابد به عنوان ذخیره گنجینههای مربوط به آیین چند خدایی قرار می گرفت یا به عنوان مکان باستان بت ها بود ولی از زمان فیدیاس (Pheidias) به یک کار هنری بزرگ تبدیل شد.معبد جایی برای زاهدان خدا بود و در آنجا مجسمه ها ، کلاه خودها و اشلحه خو را به عنون صدقه رها می کردند.فضای داخل معبد یا سلا (cella) به عنوان جا خزینه قرار می گرفت و معمولاً یک ردیف دیگر از ستون داشت.
از دیگر فرمهای به کار رفته توسط یونانی ها تولوس (Tholos) یا معبد دوار است که بهترین نمونه آن تولوس تئودوریوس(Teodorios) در شهر دلفی است که برای پرستش آتنا (خدای فرزانگی و آموزش) اختصاص داده شده است؛ پروپولیا (propylon) که به منزله ورودی جایگاههای مقدس است.( که بهترین نمونه آن پروپولیا آکروپولیس آتن است.)؛ خانههای فواره ای که در آن زنان کوزههای خ.د را از یک فواره عمومی پر می کردند؛ و استوا (stoa) که یک فضای بلند و کشیده و یک ردیف ستون در یک سمت استکه این ردیف به عنوان مغازه در مراکز تجاری شهرهای یونانی بکار گرفته می شد.نمونه کامل یک استوا، استوای آتولوس در آتن وجود دارد.شهرهای یونانی با اندازههای قابل توجه یک ژیمناسیوم (gymnasium) یا پالاسترا ( palaestra)داشتند که یک مرکز اجتماعی برای شهروندان مرد بود.این فضاهای محصور شده به آسمان باز می شدند و فضایی برای مسابقات قهرمانی و ورزش بودند.شهرهای یونانی همچنین نیاز به یک بولتریون (bouleterion) یا اتاق شورا بود؛ ساختمان بلند که بهعنوان دادگاه ومکانی برای اجتماع شورای شورای شهر استفاده می شد، زیرا یونانی ها از تاق و گنبد استفاده نمی کردند زیرا نمی توانستند با این روش ساختمان هایی با فصضاها و دهنههای باز بسازندو بولترین ها ردیف هایی از ستونهای داخلی بود که سقف را نگه می داشتند.هیچ نمونه ای از این ساختمان ها بر جا نمانده است.بالاخره، هر شهر یونانی یک (theatre) داشت که هم برای اجتماعهای عمومی و هم اجراهای دراماتیک استفاده می شد.این نمایش ها از مراسم مذهبی ریشه می گرفتند و آنها تا قرن 6 ق .م مجسمههای کلاسیک خود را بهترین نوع فرهنگ یونانی می پنداشتند.تئاترها عموماً در مکانهای تپه ای ساخته می شدند و ردیفهای نشستن نیمه دایره به دور صحنه نمایش (orchestra) داشتند.پشت صحنه نمایش یک ساختمان کوتاه (skene) وجود داشت که به عنوان فضای ذخیره و فضای لباس پوشیدن و فضایی برای پشت صحنه سازی صحنه نمایش بود.تعدادی از تئاترهای یونانی تقریباً سالم مانده اند و مشهورترین آن تئاتر اپیداروس (epidaurus) نام دارد.
درونخانه
محل درونخانه (به رنگ خاکستری) در نیایشگاه یونانی.
به اتاق درونی و میانی نیایشگاهها در معماری کلاسیک روم و یونان دَرونخانه یا مَقصوره یا صِلّا (به رومی: Cella) گفته میشود.
در دوران باستان تندیسهای آیینی و بتهای ویژهٔ مورد احترام آن معبد را در درونخانه نگه میداشتند.در درونخانهها معمولاً میزها یا پاسنگهایی نیز قرار میدادند تا هدایا و قربانیها را بر روی آن بنهند.سنگهای گرانبها، کلاهخودها، نیزههای و تندیسهای نذری زیادی به اینگونه نیایشگاهها اهداء میشد و درونخانههای بسیاری از پرستشگاههای رومی و یونانی بهصورت گنجینههای پرمایهای در آمدهبود.
دورجستونی
نقشهٔ یک پرستشگاه دورجستونی.
دورَجسُتونی (یونانی قدیم: ὁ δίπτερος،تلفظ: اُ دیپتِرُس) نوعی نیایشگاه یونانی است که در آن دورتادور بخش اصلی ساختمان نیایشگاه کاملاً با دو ردیف ستون احاطه شدهباشد.
پرستشگاههای دورجستونی شکل گستردهتر پرستشگاههای دورستونی هستند که در آنها یک ردیف ستون گرداگرد ساختمان ساخته میشد.
از نمونههای این گونه نیایشگاهها میتوان به این دو اشاره کرد:
یک ستون ایونی که در بالای آن یک رخبام دیده میشود.
رُخبام لبهٔ تزئینی پشت بام ساختمانها است.
رخبام هِرّهای سراسری بر روی بام ساختمانها است که آخرین ابزار فوقانی قَرنیز را تشکیل میدهد.
قطاربندی تزئینات بهصورت نواری از تزئینات اصلی ایرانی برای رخبامها است.
در معماری یونان باستان بر روی رخبامها معمولاً نقش برجستهای بر روی کتیبهای تخممرغیشکل برای تزئین حکاکی میشد.ایونیها و رومیها از رخبامها در معماری خود استفاده میکردند.
پارلمان اتریش در وین.
ستون زنپیکر به یونانی: Καρυάτις، تلفظ: کاریاتید نام نوعی ستون در معماری یونان باستان و مصر باستان است.در اینگونه ستون ساختمانها به شکل پیکر زنانه ساخته میشود.
معروفترین ستونهای زنپیکر ستونهای نیایشگاه ارختئیون (Έρέχθειον) آتن است.در معماری رنسانس و سدههای ۱۸ و ۱۹ نیز اینگونه ستونها کاربرد زیادی داشتهاست.ستونهایی که در آن پیکر مردانه تراشیده میشد معمولاً شکلی تناور و پهلوانی داشت و از اینرو اینگونه ستونها را ستون پهلوانپیکر مینامند.
ویتروویوس، معمار و یکی از لشکریان رومی در کتاب خود خاستگاه اینگونه ستونها را در یونان اینگونه توضیح دادهاست: در جنگ یونانیان علیه ایرانیان، مردم کاریا (نزدیک اسپارت در لاکونیا) از ایران پشتیبانی کردند.زمانی که یونانیها سرانجام از پیشرفت ایرانیان در خاک یونان جلوگیری کردند، به تنبه کاریاییها پرداختند.مردان کاریایی را کشتند و زنانشان را به بردگی بردند.مقرر شد که این زنان بایستی برای ابد باری بهدوش بکشند.و اینگونه ستونها نمادی است از بارکشی ابدی زنان کاریایی.
ستون پهلوانپیکر
یک ستون پهلوانپیکر به شکل تلامون.
ستون پهلوانپیکر گونهای ستون حامل در معماری غربی است که در آن شکلی از پیکر تناور مردانه بر روی ستون تراشیده یا گچبری میشود.
رومیان این نوع ستون را تِلامون مینامیدند زیرا نزد ایشان بیشتر از شکل تلامون، شخصیت اسطورهای یونانی برای ساخت چنین ستونهایی استفاده میشد.
گونهٔ زنانهٔ اینگونه ستونها ستون زنپیکر نام دارد.
سنتوری هتل دلا مارین در میدان کنکورد پاریس.
سهگوش بالای درگاه جلوخان را در معماری سَنتوری میگویند.از سنتوریها بیشتر در معماری یونانی و رومی استفاده میشدهاست.[۱]
دورادور سنتوری را معمولاً قرنیز میگذارند.به بخش سهگوش در میان سنتوری، سینه گفته میشود.سینهٔ سنتوری را معمولاً با نقشهای برجسته با موضوع اساطیر یونان و روم تزئین میکنند.[۲]
محل سنتوری در شکل بازسازیشدهٔ نیایشگاه نیکه آتن.
این مقاله دربارهٔ معماری، خُرد است.با گسترش آن به ویکیپدیا کمک کنید.
نهانخانه
محل نهانخانه (به رنگ خاکستری) در نیایشگاه یونانی.
نهانخانه (به یونانی: Άδυτον، تلفظ: آدیتُن، به لاتین: adytum) بخشی است از نیایشگاههای یونانی و رومی که به عنوان پَستویی در پشت درونخانه قرار گرفتهاست.
نام یونانی و رومی آن به معنی "وارد نشوید" یا "بدون دسترسی" است.
نهانخانه معمولاً فضای کوچکی بود که در دورترین قسمت درونخانه نسبت به در ورودی قرار داشت.در نهانخانه معمولاً بت نمادین ایزد را قرار میدادند و تنها کاهنان به آن راه داشتند.این کاهنان مدعی ارتباط با هاتف غیبی در نهانخانه بودند.
به مکان مشابهی در نیایشگاههای یهودی قدسالاقداس میگویند.
پیشدروازه
یک نقاشی از شکل کاملشدهٔ پیشدروازهٔ معبد آتن.
به سازههایی که به عنوان دروازهٔ آغازین برای ورود به مکانهای مقدس در یونان باستان ساخته میشد پیشدروازه (به یونانی: Προπυλαια، تلفظ: پرُپیلایا) میگویند.بیشتر پیشدروازهها به صورت راهرویی ستوندار و سرپوشیده بود.
امروزه نام پیشدروازه بیشتر برای اشاره به تالار ورودی معبد آکروپولیس آتن بهکار میرود.ساخت این پیشدروازه در سال ۴۳۷ پیش از میلاد توسط پریکلس آغاز شد تا جای یک دروازه ورودی دیگر را بگیرد.ساخت این سازه، شاید بهخاطر مشکلات سیاسی و شاید در پی جنگهای پلوپونزی هیچگاه تمام نشد.
معابد یونانی
معبد یونانی از لحاظ نقشه ، شباهت نزدیکی به تالار بارگاه میسنی دارد و حتی در پیشرفته ترین شکل این معبد ، سادگی بنیادی ساختمان تالار مزبور به چشم می خورد : یک اتاق تک یا دو اتاق تو در تو بدون پنجره ، با یک در ( دو در برای مقصوره ی تو در تو ) و ( A ) یک رواق با دو ستون بین دیوارهای پیش آمده ( ستون های بین دو جرز ) ، یا (B ) ستون بندی خلفی ( ستون بندی بی دیوار ) ، یا (C ) ستون بندی خلفی و قدامی ، یا هر یک از این نقشه ها که به وسیله ی (G,H,I,L,M ) یک ردیف یا (F ) دو ردیف ستون بندی محاط شده باشند .معابد پیشین ( متعلق به دوره ی کهن ) غالبا ً دراز و باریک بودند (H,I,L ) ، که نسبت میان دیوارهای خلفی و قدامی با دیوارهای پهلویی تقریبا ً یک به سه بود .نقشه های متعلق به دوره ی کلاسیک پسین و دوره ی هلنی به نسبت یک به دو نزدیک شدند ولی هیچ گاه دقیقا ً یک به دو نبودند .دیوارهای پهلویی معابد دوره ی کلاسیک غالبا ً کمی بیش از دو برابر دیوارهای خلفی و قدامی بودند (G) ، همین نسبت در معابد هلنی کمی کوتاه تر می شد (F ) .
شیوه های یونانی
توصیف بلندی ساختمان یونانی از پی به بالا با اصطلاحات ستون ، سکو و روبنایا اسپر بیان می شود .این گونه ترکیب و روابط میان سه جزء یا واحد را شیوه می نامند .سه شیوه ای که معماران یونانی پدید آوردند تا اندازه ای بر حسب جزییات ، ولی عمدتا ً بر حسب تناسب های نسبی اجزاء از یکدیگر متمایز می شوند .کهن ترین شیوه های قابل فرمول بندی در معماری یونانی عبارت بودند از : شیوه ی دوریک متعلق به سرزمین اصلی یونان و شیوه ی یونیک متعلق به آسیای میانه و جزایر دریای اژه .شیوه ی کورنتی بعد ها رواج یافت .معابد شیوه ی دوریک ظاهری تناورانه دارند و ستون هایشان محکم بر سکو یا صفحه ی پله دار نهاده شده اند .شیوه ی یونیک در مقایسه با شیوهی سنگین ، جسیم و جدی دوریک ، شیوه ای سبک ، تشریفاتی و به مراتب تزییناتی تر به نظر می رسد .ستون ها در این شیوه باریک تر اند و روی پاسنگ های برجسته کاری شده ای نهاده شده اند .خیاره ها یا قاشقی های ستون شیوه ی دوریک با لبه های تیز ( نبش تند ) به هم می رسند ولی قاشقی های ستون شیوه ی یونیک تخت هستند .البته آشکار ترین تفاوت های موجود بین این سه شیوه ، در سر ستون هاشان است : سر ستون دوریک ساده و بی تزیین است و سرستون های یونیک و کورنتی شدیدا ً تزیین یافته اند .شیوه ی کورنتی فقط از لحاظ سرستون با شیوه ی یونیک تفاوت دارد .سرستون یونیک طوری طراحی شده است که فقط از دو جهت به طرزی موثر قابل دیدن است .برای ستون بندی های یونیک که دور تا دور گوشه های بنا می چرخیدند ، مانند ستون بندی های بناهای دورستونی ، " سرستون های گوشه ای " مخصوصی می بایست طراحی می شد که از دو سوی رو به بیننده ، شکل و نمای مشابهی داشته باشند .لبه های تیزی که از برخورد دو مارپیچ یا طوماری پدید می آمد هیچ گاه معماران کلاسیک را کاملاً خوشنود نمی ساخت زیرا اینان نیز احتمالاً احساس کرده بودند که این راه حل فقط به بهای از دست رفتن منطق ساختمانی سرستون یونیک و با دگرواره نمایاندن بخش ها و اجزای کارکردی آن به دست آمده بود .سرستون کورنتی ، که از همه ی جهات یکسان دیده می شود ، این مسئله را حل کرد .شیوه ی کورنتی علاوه بر حل کردن مسائل آزار دهنده و مزاحم شیوه های دوریک و یونیک – معمای سه ترکی های گوشه ای و مارپیچ های گوشه ای – با آن آراستگی بی بدیلش ، سرانجام با سلیقه ی رشد یابنده در جهت آرایش پر شکوه شکل و شبیه سازی واقع بینانه ای جور درآمد که نیروی رهبری کننده ی تمام فعالیت های هنری در دنیای هلنی شد .
خدمت خدایان به هنر معماری یونان
دوره کلاسیک، دوران ثبات و شکوفایی تمدن و هنر یونان است.قرن پنجم و چهارم را باید بهترین ایام تحول و تکامل معماری یونان به شمار آورد.این دوره با عظمت، پس از پیروزیهای درخشانی آغاز، و با اقدامات کشور گشایانه اسکندر مقدونی پایان پذیرفت.این فصل از حیات یونان نتیجه و مولود دوران باستانی و مقدمه دوران هلنیستی بوده است.هنر دوره کلاسیک که چکیده تاثیرات اجتماعی و مذهبی یک ملت است در نهایت کمال و پختگی عرضه شده در هنرهای باستانی جای ویژه ای را به خود اختصاص داده است.یونانیان موفقیت و پیروزیهای خود را در جنگ ها مرهون خدایان می دانستند و همین مسأله در هنر و معماری سرزمین شان کاملاً محسوس است.مرکز فعالیتهای هنری عصر کلاسیک در شهر آتن بوده است.