دسته بندی | صنایع |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 15 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 32 |
بیان مساله
فلز آلومینیوم بادارا بودن مزایای متنوع جایگاه ویژهای برای خود در صنایع پیشرفته روز ایجاد کرده است. ساختار آلیاژی مقاوم آلومینیوم اعتماد و اطمینان در استفاده ازآن را در صنایع هواپیما سازی دوچندان نموده است. قوانین سخت کاهش آلایندگی خودروها و نیاز به مصرف پایین سوخت آنها، خودروسازان را ناگزیر به استفاده از این فلز گرانبها در محصولات خود کرده است. صنایع حمل و نقل ریلی، الکتریکی، تجهیزات مخابراتی احداث ساختان، ظروف غذا و غیره همگی به نوعی سعی در بهرهمند شدن از مزایای فلزآلومینیوم دارند. از این رو استراتژی جهانی در ظرفیتهای تولید متناسب با نیزا بازار مصرف بوده است.
بانگرش به تحولات جهانی مانند افزایش جعیت، آلودگی فزاینده محیط زیست، ناخوشایند به نظر رسیدن وشع اقتصادی جهان و تأثیر و تاثربازهم بیشتر کشورها، آنچه در مورد اکثر صنایع مطلوب به نظر میرسد، پرهیزاز آلودگی محیط زیست، پایین بودن قیمت مصرف، پاسخگویی به سلیقه پیچیده و قابلیت دسترسی سریع است، اهمیت این فلز با توجه به موارد فوقالذکر درجهان امروز بیشتر مشخص میشود.
سه شرکت عمده تولید کننده آلومینیوم در جهان که تقریبا یک سوم تولید جهان را در اختیار دارند به نامهای Alcoa، Alcan، Rusky میباشد.
Alcoa با تولید 3600 هزارتن در سال 7/14% از تولید را در اختیار دارد. Rusky با توجه جهان را در اختیار دارد، در حال حاضر این سه گروه تولیدی جهان براساس منابع و سودآوری میزان تولی خود را کنترل میکنند.
در حوزه خلیجفارس دو کشور امارات متحهده عربی و بحرین با مجموع تولید یک میلیون و 50هزارتون تقریباً 5% کل تولید جهان را به خود اختصاص دادهاند. موفقیت گذشته شرکتهای Alba بحرین و Dubal امارات متحده عربی و طرحهای توسعهای این صنعت در کشورهای مذکور، کشورهای دیگر این منطقه را تشویق به سرمایهگذاری در این میدان صنعتی کرده است.
امارات متحده عربی درحالی حاضر 33/2% تولید جهانی را در اختیار دارد و درحال بررسی افزایش سهم خود به میزان دوبرابر مقدار فعلی یعنی رساندن ظرفیت تولیدی به 936 هزارتن در سال میباشد. همینطور آلومینیوم بحرین که سهم آن از تولید جهان در حال حاضر 18/2% میباشد، افزایش ظرفیت خود از 500 هزارتن فعلی به 750 هزارتن در سال 2004 و یک میلیون تن در سال 2008 میلادی را دربرنامه دارد.
تمام موارد فوق اهمیت روزافزون جهانی در دستیابی و توسعه استراتژیک این فلز گرانبها را نشان میدهد. کشور ایران بادارا بودن معادن بوکسیتی آلومینا، منابع گازی فراوان به منظور تولید برق ارزان قیمت و نیروی کار نسبتا ارزان، تولید رقابتی فلز آلومینویم را داراست. اهمیت این فلز در ایجاد اشتغال مستقیم و توسعه صنایع زیردستی مرتبط برای کشوری با نیروی جوان جویای کار و تحصیل کرده امری اجتناب ناپذیر است.
مزیتهای نسبی ایران در توسعه صنعت آلومینیوم را میتوان در عناوین زیر خلاصه نمود:
1- انرژی ارزان و قابل دسترس
2- نیروی کار ماهر، ارزان و قابل دسترسی
3- وجود بازار مصرف داخلی
4- ظرفیت خالی صنایع پایین دستی
5- هماهنگی با تقسیمکار جهانی بازار
در این صنعت در ایران تنها دو تولید کننده به نامهای ایرالکو و المهدی فعالیت میکنند که سهم هر کدام ازآنها در تولید داخلی به صورت زیر است:
- ایرالکو باتولید 120 هزارتن در سال (67%)
- المهدی با ظرفیت اسمی 110 هزار تن و تولید فعلی حدود 55هزارتن درسال (33%)در اسل 1972 میلادی ایران با تولید 45 هزارتن، 30درصد تولید منطقه را در اختیار داشت. سهم ایران از تولید آلومینیوم منطقه در سال 1993 به 2/16 درصد کاهش یافت . (120 هزارتن از 740 هزارتن تولید منطقه)
سهم ایران در تولید منطقه در سال 2002 بازهم کمتر و به 2/13 درصد رسیده است. (160 هزارتن از 1210 هزارتن) رسیدن به موقعیت برتر در تولید آلومینیوم در خلیجفارس نیازمند تلاش بیشتری است.
با توجه به اهمیت این صنعت واین فلز در جهان در این پایان نامه طرح آلومینیوم المهدی به عنوان مطالعه موردی انتخاب شده است. مجتمع آلومینیوم المهدی در سال 1369 تاسسیس در سال 1376 با 6 دیگ (3% ظرفیت اسمی) مورد بهرهبرداری قرار گرفته است. هدف از تاسیس موسسه ساخت کارخانه تولید شمش آلومینیوم با ظرفیت سالانه 220 هزارتن قابل توسعه به 330 هزارتن در سه فاز بوده است.
پایان نامه با بکارگیری قیمتهای بازار و همچنین قیمتهای محاسباتی، ارزیابی مالی و اقتصادی باری طرح انتخابی در این انجام میشود و نتایج مورد بررسی قرار میگیرد.
واقعیت در مورد تاکید در این پایان نامه این است که نشان دهد نرخ بازدهی داخلی (IRR) طرحها (طرحهایی که متولی انجام آن دولت است) در بسیاری از مواقع غیر واقعی است و نظام قیمتهای بازار به دلایلی که در پایان نامه مطرح خواهد شد پاسخگوی نیاز ارزشیابی طرحهای صنعتی نمیباشد و می بایستی تحریفهای موجود در بازار رفع شود.
ضرورت و اهداف تحقیق
تصمیمهای سرمایهگذاری بخش اساسی فراگرد توسعه را تشکیل میدهد. تصمیمگیری منطقی درباره طرحهای سرمایهگذاری بدون تردید موجب موفقیت و تحقق اهداف توسعه اقتصادی است.
محدود بودن منابع ایجاد میکند تا از منابع محدود بصورت بهینه استفاده شده و سرمایهها در مناسب ترین راه به کارگرفته شوند. عدم استفاده از سرمایه نه تنها سرمایهگذار را دچار فرصتهای از دست رفته مینماید، بلکه ممکن است او را بازیان غیرقابل جبران مواجه سازد. به منظور جلوگیری از این زیانها و استفاده بهینه از سرمایه لازم است هر طرح سرمایهگذاری قبل از اجرا با کمک ضوابط و معیارهای منطقی مورد ارزیابی گیرد.
مساله کمبود منابع در اقتصاد و انتخاب درست طرحهای صنعتی محتاج تحلیل علمی دراین مهم است و در اینجا است که اهمیت ارزیابی و نقش طرحهای صنعتی در اقتصاد ملی مطرح میگردد. بدین جهت استفاده از یکی از روشهای تحلیل هزینه – فایده که برای این منظور طراحی شده است در اقتصاد ما ضروری است.
با توجه به اینکه شرکت آلومینیوم المهدی در سال 1369 تاسیس شده است و در سال 1376 با 6 دیگ (3% ظرفیت اسمی) مورد بهرهبرداری قرارگرفته است و هدف از تاسیس این مجتمع ساخت کارخانه تولید شمش آلومینیوم با ظرفیت سالانه 220 هزارتن و قابل توسعه به 330 هزارتن در سال در سه فاز بوده است ولی اکنون تولید آن 55هزارتن درسال است و در ضمن با توجه به این امر که ارز اختصاصی به این صنعت به قیمت واقعی نمیباشد و با توجه به اینکه تولید آلومینیوم انرژی تخصیصی به این صنعت جهت تولید برق زیر 60 هزارتن در سال تولید داشته باشد از نظر اقتصادی به صرفه نخواهد بود، هدف از این پایان نامه تحلیل عملکرد این شرکت بوسیله شاخصهای مالی و اقتصادی میباشد، که مشخص میشود آیا با وجود ارز واقعی و انرژی به قیمت واقعی و … باز هم این طرح از نظر مالی و اقتصادی مقرون به صرفه هست یا خیر.
سوابق مربوطه:
بررسی تاریخچه هزینه – فایده و ارزیابی اقتصادی طرحهای وروشهای محاسبات آن با بررسی دیدگاههای مختلفی که تاکنون در این رابطه مطرح شدهاند انجام میشود. اگر بخواهیم ادبیات موجود در این زمینه و دیدگاههای توریک آن را بر پایه زمان مشخص نماییم، می توانیم به صورت خلاصه نمود:
- 1951 : دستور العمل سازمان ملل
- 1954 : دستورالعمل استانفورد
- 1958: سازمان ملل متعهد
- 1960: کتاب توسعه صنعتی
- 1968: سازمان همکاری و توسعه اقتصادی
- 1971: اقتصاد طرحهای منابع آب
- 1972: تحلیل اقتصادی بانک جهانی
- 1978: دستورالعمل تدوین مطالعات توجیهی طرحهای یونیدو
- 1980: ارزشیابی طرحهای صنعتی یونیدو
تا قبل از دهه 950 میلادی هیچگونه راهنمای مدونی برای تهیه و تنظیم روشهای ارزشیابی و بررسی امکان پذیری طرحهای عمرانی و سرمایه گذاری برای کشورهای درحال توسعه وجود نداشت. در سال 1951 با انتشار کتابی به عنوان تهیه و تنظیم روشهای ارزشیابی طرحهای عمرانی در دو جلد توسط سازمان ملل متحد، اولین کوششها به منظور مدونسازی دیدگاههای اقتصادی امکانپذر در مطالعات طرحها بوجود آمد. این مجموعه برای اولین بار شیوه سنجش (ارزشیابی) و گزینش (انتخاب) طرحها را براساس تحلیل هزینه – فایده طرح نمود. در سال 1951 موسسه پژوهشی استانفورد کتابی ار به عنوان دستور العمل توسعه صنعتی باکاربرد ویژه در کشورهای آمریکای لاتین به چاپ رساند. در این کتاب مبانی ارزشیابی و انتخاب طرحهای صنعتی در کشورهای در حال توسعه تشریح شده است. عناوین این کتاب شامل نکاتی است که برای تهیه و تنظیم مطالعات امکانپذیری اقتصادی یک طرح میبایستی مورد توجه قرار گیرد.
در سال 1958 سازمان ملل متحد کتابی به نام دستورالعمل طرحهای عمرانی را به چاپ رسانید که حاوی جمیع دیدگاههایی است که تاکنون تا آن تاریخ (سال 1958) درباره معیارها و ضوابط ارزشیابی طرحهای سرمایهگذاری بخش خصوصی و عمومی مطرح بوده است. چارچوب تعیین شده در این کتاب به گونهای است که علیرغم گذشت چهاردهه از آن تاریخ برای انجام مطالعات توجیهی طرحهای سرمایهگذاری اعم از بخش خصوصی و عمومی قابل استفاده است.
در سال 1960 سازمان همکاری و توسعه اقتصادی کتابی به عنوان دستورالعمل تحلیل طرحهای صنعتی در کشورهای در حال توسعة منتشر نمود. این کتاب دستورالعملی برای تهیه و تنظیم و ارزشیابی طرحهای صنعتی در کشورهای درحال توسعه است که در آن به مسایل سودآوری طرح از نقطهنظر سرمایهگذار وسودآوری تجاری طرح پرداخته میشود. این کتاب در بخش تحلیل هزینه - فایده اجتماعی یا به عبارت دیگر سودآوری اجتماعی نظراتی را از لیتل و میرلبس عنوان میکند. مسایل مربوط به قیمتهای محاسباتی و قیمتهای سایه هسته اصلی این نظریه را تشکیل میدهد.
در سال 1971 نظریاتی در مورد ارزشیابی طرحهای منابع آب و همچنین ارزشیابی اقتصادی طرحهای حمل و نقل از سوی کارشناسان بانک جهانی ارایه شد. در این چارچوب مبانی ارزشیابی اقتصادی طرحهای منابع آب و حمل و نقل با نگرش ویژه در کشورهای در حال توسعه ارایه گردیده است.
درسال 1972 کتاب تحلیل اقتصادی طرحهای کشاورزی توسط پاریسگی تینگر – موسسه توسعه اقتصادی بانک جهانی منتشر شد. این کتاب که راهنمایی به منظور کاربرد روش گردش نقدی تنزیل شده برای ارزشیابی و مقایسه و گزینش طرحهای مختلف است، گزینههای متفاوت انتخاب طرح برمبنای روش فوقالذکر را مورد آزمون قرار میدهد. بطوریکه از این سال به بعد (1972) قسمت اعظم دیدگاه بانک جهانی برای تحلیل طرحهای اقتصادی را این شیوه ارزیابی شکل میدهد.
در سال 1975 کتاب تحلیل اقتصادی طرحهای توسط بانک جهانی منتشر شد. پس از انتشار این کتاب بانک جهانی رسما شیوه مورد عمل در این کتاب را به عنوان روش یک بانک برای تحلیل اقتصادی طرحهای سرمایهگذاری اعلام نمود. این کتاب نیز همانند روشهای یونیدو و او – ای – سی - دی (اکو ) دارای یک نظام جامع برای تحلیل اقتصادی طرحهای سرمایهگذاری و تعیین قیمتهای محاسباتی منابع مورد نیاز محصول طرح می باشد.
در سال 1978 بونیدو مجددا کتاب دستورالعمل تدوین مطالعات توجیهی طرحهای صنعتی را به هدف تسهیل و بهبود شیوههای تهیه و تنظیم و تدوین مطالعات توجیهی طرحهای سرمایه گذاری صنعتی منتشر شد.
دسته بندی | شیمی |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 345 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 12 |
پلیمرهای قالب مولکولی (Molecularly Imprinted Polymers) نانوسامانههای هوشمندی هستند که در حضور یک مولکول به عنوان الگو شکل میگیرند و میل شیمیایی اختصاصی و بالایی نسبت به مولکول الگو دارند و مکانیزم آنها شبیه آنتیبادیها یا آنزیمها است. از MIPها در ساخت آنتیبادی برای پروتئین، جداسازی در کروماتوگرافی، ساخت حسگرها، فرایندهای جداسازی و استخراج استفاده میشود. قالب مولکولی در سطح گستردهای به عنوان یک تکنیک مناسب است و دارای فواید آشکاری مانند آمادهسازی آسان، هزینهکم و استحکام شیمیایی و مکانیکی بالا میباشد. بنابراین ساخت MIPها به عنوان یک برنامه کاربردی وسیع میتواند جذب و جداسازی ترکیبات شیمیایی خاص در محیطهای حقیقی مانند آب، پساب، محیطزیست، سیستمهای زیستی، صنایع شیمیایی و پتروشیمیایی را فراهم ساخته و به عنوان حسگرهای زیستی و انتقال دارو مورد توجه قرار گیرد.
فهرست مطالب
چکیده. 3
مقدمه. 3
روش آمادهسازی .. 5
روشهای تعیین ویژگیهای .. 7
آنالیزهای جذب و واجذب... 8
کاربردهای .. 9
نتیجهگیری... 11
منابـــع و مراجــــع.. 12
دسته بندی | صنایع |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 26 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 36 |
مقدمه
اپراتورها بر روی برخی از دستگاهها با این گونه مواد در عملیات کاملاً رضایت بخش و مطلوب می باشد. اما دیگران که سعی در آنها داشته اند در دستیابی به موفقیت های اقتصادی با شکست موجه شده اند،مواد قابل ریخته گری با آلومینیوم بالا (بسیار زیاد) به طور عادی با روکش های الومینیومی بالا مورد استفاده قرار گرفته اند و مواد قابل ریختگی سیلیس با پوشش سیلس مورد استفاده قرار گرفته اند . از آنجائیکه آن غالباً قسمت میانی و مرکزی یک پوشش می باشد که ابتدا در معرض فرسایش و تحلیل رفتن قرار می گیرد .
کشش و جاذبه واضح و آشکاری در قادر بودن در تعمیر یک ناحیه بوسیله کوبیدن وجود داشته است . و همچنین در آوردن پوشش عقب در سرویس و اجازه دادن به استفاده کامل از بقیه موادنسوز باقی مانده در ان نسبت فرسایش و تحلیل سرعت کمتری داشته است وجود داشته است .
در کوره های قوسی با ظرفیت 25 تن ، نمونه ای از آجرهای پوششی آلومینیومی تا بیش از 200ریختگی وجود دارد . برای کوره های بزرگ از ظرفیت 150 تن مدت زمان از 110 یک امر بسیار خوب مد نظر قرار می گیرد . و دستگاههای زیادی وجود دارد که عمر پوشش تا حد جزئی بیشتر از 60 می باشد .
پوشش نسوز :
مواد نسوزی که درپوشش های نسوز کوره های قوسی الکتریکی اصلی مورد استفاده قرار می گیرند ممکن است که از مواد مغناطیسی و یا مغناطیسی کروم و یا dolomite باشد. آجرها ممکن است بعد از اینکه به شکل آجر گرفتند پخته شوند و یا نا پخته باقی بمانند.dolomite های قیر اندود شده ممکن است در قطعات و بلوک های کوبیده شده بزرگ مورد استفاده قرار بگیرند و آجرها ممکن است در قطعات و بلوک های کوبیده بزرگ مورد استفاده قرار بگیرند و آجرها ممکن است در کنار هم گذاشته شوند تا قطعات تکمیلی پوشش نسوز شکل بگیرند به صورتیکه مجرا ممکن است به وسیله گذاشتن در یک تعدادی از قطعات و بلوک های بسیار بزرگ به جای ساختن پوشش نسوز با آجرها به تنهایی در تراز همدیگر قرار بگیرند .
چندین سال قبل پوشش نسوز در کوره های قوسی به دو قسمت تقسیم شده بود : یک پوشش نسوز عقبی که نسبتاً نازک بود و یک میزان شخصی از مواد عایق را فراهم می اورد و در نزدیکی پوسته بود و یک پوشش نسوز کار که در معرض نعویض منظم بود در کوره های مدرن عالباً این عمل برای استفاده از یک پوشش نسوز به تنهایی می باشد که به طور کامل در هر زمان که کوره مجدداً پوشش داده شودبرداشته می شود و در نزدیکی پوسته فولادی قرار دارد . عقیده براین می باشد که برای عمر پوشش نسوز برای داشتن گرمای هدایت شده از طریق پوسته بوسیله این روش مفید می باشد که در مقایسه با عایق سازی که در موقعیکه یک پوشش نسوز عقبی جداگانه مورد استفاده قرار می گرفت اثر می گذارد ارجهیت دارد.
پوشش نسوز مجرا ممکن است در میزان ضخامت از 18 اینچ تا 12 اینچ متفاوت باشد. یک تعدادی از کوره ها از پوشش نسوز 18 اینچ استفاده می کنند اما حالا تعداد زیادی وجود دارند که از پوشش های نسوز 5/13 اینچ از آجرهای جداگانه استفاده می کنند. به منظور ارائه یک عمر بهتر به خوبی یک پوشش نسوز ضخیم تر مطالبه می شود و علاوه بر این ظرفیت و گنجایش برای ضایعات را افزایش می دهد که باعث توسعه و بهبود سرعت و میزان خروج و تقلیل منطقی و حاصله در تحلیل مواد نسوز در هر تن از ساخت فولاد می شود. تولید افزایش یافته برای تحلیل نیروی افزایش یافته موازنه هایی را ارئه می کند که از استفاده از یک پوشش نسوز نازکتر انتظار می رود.
در بیشتر کشورها پوشش نسوز از آجرهای مغناطیسی –کروم و یا مغناطیسی ساخته می شود که یا پخته شده هستند و یا ناپخته هستند و با ورقه های فولادی شل و نرم (آزاد) در اتصالات ساخته می شوند (در قاره اروپا) بهر حال در قاره اروپا و تا حدی در UK . برخی از اپراتورها از بلوک ها و قطعات dolomite قیر اندود شده بزرگ استفاده می کنند.
هزینه اصلی و اولیه بطور قابل توجهی نسبت به یک پوشش نسوز مغناطیسی ارزان تر می باشد اما بقیه یک طول عمر طولانی تر دارند . بواسطه هزینه های نسبی مواد ، هزینه در تن از تولید مشابه با دو نوع از پوشش های نسوز می باشد . تهیه و تدارک قطعات و بلوک های dolomite قیر اندود شده فشرده از بهترین نوع کیفیت می باشند. در زمان پوشش دهی مجدد با عمر پوشش نسوز کوتاهتر می تواند دارای اثراتی بر روی هزینه بطور قابل توجه داشته باشد . قطعات و بلوک های dolomite ممکن است دارای آهن های قراشه و شکسته شده باشد که پوشش نسوز را قادر می سازد تا به سرعت به طرف پائین کشیده شود . و حال آنکه آجرهای اصلی که ورقه های فلزی در بین آنها گذاشته شده اند از نظر چسبندگی بسیار قوی به یکدیگر قابل اعتماد و اطمینان باشند و بدین صورت کار برداشتن را طولانی تر می کند. بنابراین بهم پوشش نسوز dolomite می تواند برداشته شودو بسیار سریع تعویض شود حتی یک زمان کوتاهتری نیز آن را ارائه نتایج اقتصادی در رابطه با آنهائیکه از استفاده از آجرهای مغناطیسی - کروم و مغناطیسی پخته و نپخته بدست می آید متوقف نمی سازد. علیرغم این بسیاری از اپراتورها یک طول عمر طولانی تر و پوشش دهی مجدد کمتری را ترجیح می دهد. چون این تهیه و تدارک فولاد را برای دور زدن جدول برنامه ساعات آسانتر می سازد برای بسیاری از عملیات های ساخت فولاد آجرهای مغناطیسی تقویت شده با پانر فیلتر وپخته تا حد بیشتری رضایت بخش تر می باشند.
در کوره هایی که ضایعات زنگ نزن را تولید می کنند وبویژه در مواقعی که ناخن زنی اکسیژن برای ضایعات زنگ نزن مورد استفاده قرار می گیرد نتایج بسیار خوبی با آجرهای مغناطیسی- کروم هم به صورت پخته شده وهم ناپخته بدست آمده است.این امرها در کوره هایی که انواع دیگری از فولاد را می سازند کمتر رضایت بخش می باشد،به این علت که خواصی وجود دارد که برای کنترل شدت وسختی واستحکام میزان کروم در فولاد می باشد واگر پوششهای نسوز مغناطیسی – کروم بر روی یک برنامه ساخت فولاد ترکیب یافته (مخلوط)مورد استفاده قرار بگیرد .همیشه امکان دستیابی به این خصوصیات و کیفیات وجود ندارد .
خواص آجرهای مغناطیسی –کروم و مغناطیسی در قسمت قبلی شرح داده شده اند و تجزیه و تحلیل آنها در بخش دوم شرح داده شده اند.
اگر قطعات و بلوک های dolomite مورد استفاده قرار می گیرند .این امر اهمیت دارد که مواد می بایستی در سلیس پایین و کم باشند و بسیار خوب پخته شوند بصورتی که آن بطور کامل در آب سرد گذاشته شود و منقبض شود.پس آن می بایستی خورد شود و از صافی رد شوند و اندازه گیری شود (درجه بندی شود)و مجددا شکل بگیردو با میزان مناسبی از قیر مخلوط شود و به اندازه مناسبی در اطراف میله و قطعه تقویت فلز کوبیده شوند تا قادر به تولید رضایت بخش قطعات برای تولید در این اندازه های بزرگ باشند موقعیکه دریافت شد ، قطعات و بلوک ها در قسمت بیرونی آنها با قیر و قیر گونی پوشیده شود بصورتیکه در مقابل رطوبت تا چندین هفته استحکام داشته باشند.
پس آنها می توانند از پیش مرتب شوند تا با کنتورها و فاز اصلی یک کوره ویژه جفت و جور شوند .و تا زمان مورد نیاز ذخیره شوند . اگر که آنها در برشهای بسیار بلند نگهداشته شوند بسیار از آنها به هدر خواهد رفت. این امر بسیار اهمیت دارد که بلوک ها و قطعات از برش و حالت مواد خام به همان شکل و ترتیب که آنها از تهیه کننده دریافت شده اند بیرون آورده می شوند. و می بایستی دقت لازم به عمل بیاید تا اطمینان حاصل کنیم که برشهای ایستاده بزرگتر از آنچه که برای نگهداری دستگاه به طور سالم در اتفاقات از یک پوشش نسوز جداگانه با عمر کمتر مورد انتظار نباشند.
در حال حاضر هزینه نصب بلوک ها و قطعات dolomite قیر اندود شده بزرگ بیشتر از نیمی از آن پوشش نسوز از ضخامت مساوی حاصله از آجر های مغناطیسی-کروم و مغناطیسی نمی باشند.
معمولاً بیشترین حد فرسایش بر روی جدارهای اطراف کوره های قوسی صورت می گیرند و همچنین فوراً در بالای مجرا و مسیر کفه و سرباره و در پشت هر الکترود صورت می گیرند یعنی در جایی که درجه حرارت در بیشترین حد کوره ها با نیروی زیاد باشد. علاوه بر این کفه و سر باره و ترشح فلز ناشی شده از تراکم و فشردگی قوس بر روی حمام کوره ، پوشش نسوز را به تمام اطراف کوره می رساند اما آن به وضوح و به طور آشکارا در مناطقی با بالاترین درجه خرارت می باشد که سرعت و نسبت آن و ته آن تا روی پوشش نسوز در ماکسیمم می باشد.
این حالا یک کار استاندارد می باشد که در بسیاری از دستگاه ها مراحل 6-4از مواد نسوز ریختگی الکتریکی از نوع کروم-مغناطیسی را به منظور روکش دادن یک محیط وسیعی از 2 تا 3 مرحله بالا جای می دهند و تا حد جزئی در محیط مقابل هر الکترود افزایش پیدا می کند تا حدی که بستگی به فرسایش اپراتور جداگانه در عمل و کار کوره ویژه دارد. اینگونه مواد نسوز ریختگی الکتریکی اهداف مفید دیگری را در موقعیکه پوشش نسوز برداشته شود انجام می دهد که در زمان فراهم آوردن یک مسیر از تعیین حدود و فواصل بین آجرکاری و سفت کاری می باشد که حالا بدون روکش شده است و آتشدان مغناطیسی می باشد که باقی می ماند. توانایی دستیابی به یک سطح شروع بکار بر روی مواد نسوز ریختگی الکتریکی برای پوشش نسوز جدید در سرعت بخشیدن به عملیات پوشش نسوز دادن مجدد کاری با ارزش می باشد. بدون جدا سازی مواد نسوز، بیشتر زمان برداشتن پوشش ممکن است صرف یکنواخت کردن و هم تراز کردن پایه از پوشش نسوز قدیمی به منظور دستیابی به یک سطح شروع برای پوشش جدید می باشد و این کار مخصوصاً در مواقعیکه dolomite ها و قطعات و بلوکهای آجری از پیش جفت و جور شده مورد استفاده قرار می گیرند می باشد.
مواد نسوز ریختگی الکتریکی می بایستی با تشخیص دقیق مورد استفاده قرار بگیرند به این علت که هزینه های آنها بطور کلی سه تا جهار برابر از آجرهای مغناطیسی-کروم و یا مغناطیسی می باشند.
Taphol در یک کوره قوسی بطور معمول بر بالای سطح فلز / کفه و سرباره وجود دارد اگر چه یک تعداد کمی از اپراتورها از Taphol هایی استفاده می کنند که ریز سطح فلز باشد و احتیاج به بسته شدن در طول کار کردن می باشد. این امر اهمیت زیادی دارد که Tophol می بایستی در شکل خودش در حد امکان در طول عملیات کوره نگهداشته شود. تعمیرات بطور عادی بوسیله گذاشتن و هل دادن یک لوله فولادی در داخل Tophol بزرگ و منبسط شده و کوبیدن مواد اصلی مناسب پیرامون آن صورت می گیرد. بریدگی و یا قطع شدگی قطعات یکنواخت از Topholقدیمی به منظور کم کردن و آزاد گذاشتن فضای کافی پیرامون لوله برای کوبیدن می تواند یک عملیات وقت گیر باشد و به منظور به حداقل رساندن Tophol برخی از اپراتورهای احاطه کننده آن با آجرهای ریختگی و الکتریکی در طول ساختن پوشش نسوز می باشد. این یک کار پر هزینه می باشد. اما موقعیکه به طرز درست ساخت یک چنین Tophol ها از 100 ریختگی و یا بیشتر طول می کشد. و حال آنکه بدون این ساختار آن ممکن است احتیاج به یک نوسازی و تجدید اصلی و اولیه بعد از حدود 40 ریختگی احتیاج داشته باشد و یک تجدید و نوسازی متوالی هر 15-10 ریختگی در طول عمرکوره تکمیل می شود نیز مورد نیاز می باشد.
به واسطه فرسودگی(فرسایش)شدید بر روی پوشش نسوز کوره قوسی در 2ویا 3 مکان،استفاده از رنگ پاش در عملیات آتشدان روباز متعارفتر می باشد.در موقعیکه کوره جدید باشد در هر چند ریختگی مورد استفاده قرار می گیرندو آن در جهت انتهای عملیات حرکت می کند.در موقع استفاده از خمیر وچسب مراقبت ضروری می باشدبه این علت که آن گران می باشد وزمان در طول آنچه که کوره متوقف شده است چون پیستوله نیز گران قیمت می باشدبنابراین،مادامیکه تمدید مدت کار کوره بوسیله پخش کردن آسان می باشد واین امر غالباً به چشم می خورد که هزینه یکی در هر تن از شمشها بزرگتر از آجرکاری وسفت کاری اصلی واولیه می باشد.
دسته بندی | صنایع |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 70 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 132 |
فصل اول
مقدمه
طراحان نیاز فراوانی به مواد مستحکمتر و مقاومتر در برابر خوردگی دارند. فولادهای زنگ نزن توسعه داده شده و به کار رفته در دهههای دوم و سوم قرن بیستم میلادی، نقطه شروعی برای برآورده شدن خواستههای مهندسی در دماهای بالا بودند. بعداً معلوم شد که این مواد تحت این شرایط دارای استحکام محدودی هستند. جامعه متالوژی با توجه به نیازهای روز افزون بوجود آمده، با ساخت جایگزین فولاد زنگ نزن که سوپر آلیاژ نامیده شد به این تقاضا پاسخ داد. البته قبل از سوپر آلیاژها مواد اصلاح شده پایه آهن به وجود آمدند، که بعدها نام سوپر آلیاژ به خود گرفتند.
با شروع و ادامه جنگ جهانی دوم توربینهای گازی تبدیل به یک محرک قوی برای اختراع و کاربرد آلیاژها شدند. در سال 1920 افزودن آلومینیوم و تیتانیوم به آلیاژهای از نوع نیکروم به عنوان اختراع به ثبت رسید، ولی صنعت سوپر آلیاژها با پذیرش آلیاژ کبالت (ویتالیوم) برای برآورده کردن نیاز به استحکام در دمای بالا در موتورهای هواپیما پدیدار شدند. بعضی آلیاژهای نیکل- کروم (اینکونل و نیمونیک) مانند سیم نسوز کم و بیش وجود داشتند و کار دستیابی به فلز قویتر در دمای بالاتر برای رفع عطش سیری ناپذیر طراحان ادامه یافت و هنوز هم ادامه دارد.
1-1- معرفی و به کار گیری سوپر آلیاژها
سوپر آلیاژها؛ آلیاژهای پایه نیکل، پایه آهن- نیکل و پایه کبالت هستند که عموماً در دماهای بالاتر از oC540 استفاده میشوند. سوپر آلیاژهای پایه آهن- نیکل مانند آلیاژ IN-718 از فنآوری فولادهای زنگ نزن توسعه یافته و معمولاً به صورت کار شده میباشند. سوپر آلیاژهای پایه نیکل و پایه کبالت بسته به نوع کاربرد و ترکیب شیمیایی میتوانند به صورت ریخته یا کار شده باشند.
در شکل 1-1 رفتار تنش- گسیختگی سه گروه آلیاژی با یکدیگر مقایسه شدهاند (سوپر آلیاژهای پایه آهن- نیکل، پایه نیکل و پایه کبالت). در جدولهای 1-1 و 1-2 فهرستی از سوپر آلیاژها و ترکیب شیمیایی آنها آورده شده است.
سوپر آلیاژهای دارای ترکیب شیمیایی مناسب را میتوان با آهنگری و نورد به اشکال گوناگون در آورد. ترکیبهای شیمیایی پر آلیاژتر معمولاً به صورت ریختهگری میباشند. ساختارهای سرهم بندی شده را میتوان با جوشکاری یا لحیمکاری بدست آورد، اما ترکیبهای شیمیایی که دارای مقادیر زیادی از فازهای سخت کننده هستند، به سختی جوشکاری میشوند. خواص سوپر آلیاژها را با تنظیم ترکیب شیمیایی و فرآیند (شامل عملیات حرارتی) میتوان کنترل کرد و استحکام مکانیکی بسیار عالی درمحصول تمام شده بدست آورد.
1-2- مروری کوتاه بر فلزات با استحکام در دمای بالا
استحکام اکثر فلزات در دماهای معمولی به صورت خواص مکانیکی کوتاه مدت مانند استحکام تسلیم یا نهایی اندازهگیری و گزارش میشود. با افزایش دما به ویژه در دماهای بالاتر از 50 درصد دمای نقطه ذوب (بر حسب دمای مطلق) استحکام باید بر حسب زمان انجام اندازهگیری بیان شود. اگر در دماهای بالا باری به فلز اعمال شود که به طور قابل ملاحظهای کمتر از بار منجر به تسلیم در دمای اتاق باشد، دیده خواهد شد که فلز به تدریج با گذشت زمان ازدیاد طول پیدا میکند. این ازدیاد طول وابسته به زمان خزش نامیده میشود و اگر به اندازه کافی ادامه یابد به شکست (گسیختگی) قطعه منجر خواهد شد. استحکام خزش یا استحکام گسیختگی (در اصطلاح فنی استحکام گسیختگی خزش یا استحکام گسیختگی تنشی نامیده میشود) همانند استحکامهای تسلیم و نهایی در دمای اتاق یکی از مولفههای مورد نیاز برای فهم رفتار مکانیکی ماده است. در دماهای بالا استحکام خستگی فلز نیز کاهش پیدا میکند. بنابراین برای ارزیابی توانایی فلز با در نظر گرفتن دمای کار و بار اعمال شده لازم است، استحکامهای تسلیم و نهایی، استحکام خزش، استحکام گسیختگی و استحکام خستگی معلوم باشند. ممکن است به خواص مکانیکی مرتبط دیگری مانند مدول دینامیکی، نرخ رشد ترک و چقرمگی شکست نیز نیاز باشد. خواص فیزیکی ماده مانند ضریب انبساط حرارتی، جرم حجمی و غیره فهرست خواص را تکمیل میکنند.
1-3- اصول متالورژی سوپر آلیاژها
سوپر آلیاژهای پایه آهن، نیکل و کبالت معمولاً دارای ساختار بلوری با شکل مکعبی با سطوح مرکزدار (FCC) هستند. آهن و کبالت در دمای محیط دارای ساختار FCC نیستند. هر دو فلز در دماهای بالا یا در حضور عناصر آلیاژی دیگر دگرگونی یافته و شبکه واحد آنها به FCC تبدیل میشود. در مقابل، ساختمان بلوری نیکل در همه دماها به شکل FCC است. حد بالایی این عناصر در سوپر آلیاژها توسط دگرگونی فازها و پیدایش فازهای آلوتروپیک تعیین نمیشود بلکه توسط دمای ذوب موضعی آلیاژها و انحلال فازهای استحکام یافته تعیین میگردد. در ذوب موضعی بخشی از آلیاژ که پس از انجماد ترکیب شیمیایی تعادلی نداشته است در دمایی کمتر از مناطق مجاور خود ذوب میشود. همه آلیاژها دارای یک محدوده دمایی ذوب شدن هستند و عمل ذوب شدن در دمای ویژهای صورت نمیگیرد، حتی اگر جدایش غیر تعادلی عناصر آلیاژی وجود نداشته باشد. استحکام سوپر آلیاژها نه تنها بوسیله شبکه FCC و ترکیب شیمیایی آن، بلکه با حضور فازهای استحکام دهنده ویژهای مانند رسوبها افزایش مییابد. کار انجام شده بر روی سوپر آلیاژ (مانند تغییر شکل سرد) نیز استحکام را افزایش میدهد، اما این استحکام به هنگام قرارگیری فلز در دماهای بالا حذف میشود.
تمایل به دگرگونی از فاز FCC به فاز پایدارتری در دمای پایین وجود دارد که گاهی در سوپر آلیاژهای کبالت اتفاق میافتد. شبکه FCC سوپر آلیاژ قابلیت انحلال وسیعی برای بعضی عناصر آلیاژی دارد و رسوب فازهای استحکام دهنده (در سوپر آلیاژهای پایه آهن- نیکل و پایه نیکل) انعطافپذیری بسیار عالی آلیاژ را به همراه دارد. چگالی آهن خالص gr/cm3 87/7 و چگالی نیکل و کبالت تقریباً gr/cm3 9/8 میباشد. چگالی سوپر آلیاژهای پایه آهن- نیکل تقریباً gr/cm3 3/8-9/7 پایه کبالت gr/cm3 4/9-3/8 و پایه نیکل gr/cm3 9/8-8/7 است.
چگالی سوپر آلیاژها به مقدار عناصر آلیاژی افزوده شده بستگی دارد. عناصر آلیاژی Cr, Ti و Al چگالی را کاهش و Re, W و Ta آنرا افزایش میدهند. مقاومت به خوردگی سوپر آلیاژها نیز به عناصر آلیاژی افزوده شده به ویژه Cr, Al و محیط بستگی دارد.
دمای ذوب عناصر خالص نیکل، کبالت و آهن به ترتیب 1453 و 1495 و 1537 درجه سانتیگراد است. دمای ذوب حداقل (دمای ذوب موضعی) و دامنه ذوب سوپر آلیاژها، تابعی از ترکیب شیمیایی و فرآیند اولیه است. به طور کلی دمای ذوب موضعی سوپر آلیاژهای پایه کبالت نسبت به سوپر آلیاژهای پایه نیکل بیشتر است. سوپر آلیاژهای پایه نیکل ممکن است در دمای oC1204 از خود ذوب موضعی نشان دهند. انواع پیشرفته سوپر آلیاژهای پایه نیکل تک بلور دارای مقادیر محدودی از عناصر کاهش دهنده دمای ذوب هستند و به همین لحاظ، دارای دمای ذوب موضعی برابر یا کمی بیشتر از سوپر آلیاژهای پایه کبالت هستند.
1-4- بعضی از ویژگیها و خواص سوپر آلیاژها
1- فولادهای معمولی و آلیاژهای تیتانیوم در دماهای بالاتر oC540 دارای استحکام کافی نیستند و امکان خسارت دیدن آلیاژ در اثر خوردگی وجود دارد.
2- چنانچه استحکام در دماهای بالاتر (زیر دمای ذوب که برای اکثر آلیاژها تقریباً 1371-1204 درجه سانتیگراد است) مورد نیاز باشد، سوپر آلیاژهای پایه نیکل انتخاب میشوند.
3- از سوپر آلیاژهای پایه نیکل میتوان در نسبت دمایی بالاتری (نسبت دمای کار به دمای ذوب) در مقایسه با مواد تجاری موجود استفاده کرد. فلزات دیرگداز (نسوز) نسبت به سوپر آلیاژها دمای ذوب بالاتری دارند ولی سایر خواص مطلوب آنها را ندارند و به همین خاطر به طور وسیعی مورد استفاده قرار نمیگیرند.
4- سوپر آلیاژهای پایه کبالت را میتوان به جای سوپر آلیاژهای پایه نیکل استفاده کرد که این جایگزینی به استحکام مورد نیاز و نوع خوردگی بستگی دارد.
5- در دماهای پایینتر وابسته به استحکام مورد نیاز، سوپر آلیاژهای پایه آهن- نیکل نسبت به سوپر آلیاژهای پایه نیکل و پایه کبالت کاربرد بیشتری پیدا کردهاند.
6- استحکام سوپر آلیاژ نه تنها مستقیماً به ترکیب شیمیایی بلکه به فرآیند ذوب، آهنگری و روش شکلدهی، روش ریختهگری و بیشتر از همه به عملیات حرارتی پس از شکلدهی، آهنگری یا ریختهگری بستگی دارد.
7- سوپر آلیاژهای پایه آهن- نیکل نسبت به سوپر آلیاژهای پایه نیکل و پایه کبالت ارزانتر هستند.
8- اکثر سوپر آلیاژهای کار شده برای بهبود مقاومت خوردگی دارای مقداری کروم هستند. مقدار کروم در آلیاژهای ریخته در ابتدا زیاد بود، اما به تدریج مقدار آن کاهش یافت تا عناصر آلیاژی دیگری برای افزایش خواص مکانیکی سوپر آلیاژهای دما بالا، به آنها افزوده شوند. در سوپر آلیاژهای پایه نیکل با کاهش کروم مقدار آلومینیوم افزایش یافت، در نتیجه مقاومت اکسیداسیون آنها در همان سطح اولیه باقی میماند و یا افزایش مییابد، اما مقاومت در برابر انواع دیگر خوردگی کاهش مییابد.
9- سوپر آلیاژها مقاومت در برابر اکسیداسیون بالایی دارند اما در بعضی موارد مقاومت خوردگی کافی ندارند. در کاربردهایی مانند توربین هواپیما که دما بالاتر از oC760 است سوپر آلیاژها باید دارای پوشش باشند. سوپر آلیاژها در کاربردهای طولانی مدت در دماهای بالاتر از oC649 مانند توربینهای گازی زمینی میتوانند پوشش داشته باشند.
10- فنآوری پوششدهی سوپر آلیاژها بخش مهمی از کاربرد و توسعه آنها میباشد. نداشتن پوشش به معنی کارآیی کم سوپر آلیاژ در دراز مدت و دماهای بالا است.
11- در سوپر آلیاژها به ویژه در سوپر آلیاژهای پایه نیکل بعضی از عناصر در مقادیر جزئی تا زیاد اضافه شدهاند. در بعضی از آلیاژها تعداد عناصر کنترل شده موجود تا 14 عنصر و بیشتر میتواند باشد.
12- نیکل، کبالت، کروم، تنگستن، مولیبدن، رنیم، هافنیم و دیگر عناصر استفاده شده در سوپر آلیاژها اغلب گران بوده و مقدارشان در طی زمان متغیر است.
1-5- کاربردها
کاربرد سوپر آلیاژها در دماهای بالا بسیار گسترده و شامل قطعات و اجزاء هواپیما، تجهیزات شیمیایی و پتروشیمی است. موتور F119 که یکی از آخرین موتورهای هواپیماهای نظامی است، نشان داده شده است. دمای گاز در بخش داغ موتور (ناحیه خروجی موتور) ممکن است به دمایی بالاتر از oC 1093 برسد. با استفاده از سیستمهای خنک کننده دمای اجزاء فلزی کاهش پیدا میکند و سوپر آلیاژ که توانایی کار کردن در این دمای بالا را دارد، جزء اصلی بخش داغ به شمار میرود.
اهمیت سوپر آلیاژها در تجارت روز را میتوان با یک مثال نشان داد. در سال 1950 فقط 10 درصد از کل وزن توربینهای گاز هواپیما از سوپر آلیاژها ساخته میشد، اما در سال 1985 میلادی این مقدار به 50 درصد رسید.
در جدول 1-3 فهرستی از کاربردهای جاری سوپر آلیاژها آورده شده است.باید خاطر نشان ساخت، که همه کاربردها به استحکام در دمای بالا نیاز ندارند. ترکیب و مقاومت خوردگی سوپر آلیاژها، مواد استانداردی برای ساخت وسایل پزشکی بوجود آورده است. سوپر آلیا ژها همچنین کاربردهایی در دماهایی بسیار پایین پیدا کردهاند.
فصل دوم
انتخاب سوپر آلیاژها
2-1- کلیات
در جدولهای 2-1 و 2-2 دادههایی درباره تنش گسیختگی سوپر آلیاژها آورده شده است. با مراجعه به شکل 1-1 میتوانید یک نگاه کلی بر روی تنش گسیختگی سوپر آلیاژها داشته باشید. جمعآوری اطلاعات بیشتر به دادههای ارائه شده، از طرف سازندگان و نیز دسترسی به اطلاعات فنی منتشر شده بستگی دارد. به استثناء محصولات نورد شده مانند ورق و میله در بقیه محصولات قطعاً نمیتوان انتظار داشت، که ترکیب شیمیایی بدست آمده، از آزمون در آزمایشگاههای مختلف با یکیدگر برابر و یکسان باشند. ریز ساختار تنها عامل مهم در تعریف و تعیین خواص مکانیکی سوپر آلیاژهاست. تغییر ریز ساختار به معنی تغییر خواص و نتایج آزمون است. بدون توجه به ریز ساختار و شرایط آزمون نتایج بدست آمده، از آزمایش ترکیب شیمیایی از نوع آماری خواهند بود. دنبال کردن و نتیجه گیری از دادهها در هر آلیاژی کاری دشوار است.
2-2- شکل سوپر آلیاژها
سوپرآلیاژها به صورت ریخته (معمولاً عملیات حرارتی شده یا تحت فرآیندهای دیگر قرار گرفته) و یا کار شده (اغلب عملیات حرارتی شده یا تحت فرآیندهای دیگر قرار گرفته) هستند. محصولات ریخته ممکن است به صورت شمش برای ذوب مجدد، یا کار مجدد، مانند آهنگری و یا به شکل محصول نیمه تمام مشابه محصول نهایی باشند. محصولات کار شده اغلب، در حد واسط شکل نهایی مانند، محصولات نورد شده شامل میله، ورق، سیم، صفحه و غیره قرار دارند.
یکی از مسائل مهم متالوژی سوپرآلیاژها در قرن بیستم، تولید شکل نهایی یا نزدیک به آن محصولات کار شده بود. (اشکال ریخته نهایی به روش ریختهگری دقیق چندین دهه است که تولید میشوند). در نتیجه تلاشهای به عمل آمده، فهم کامل فرآیندهای کار گرم و کار سرد، با استفاده از رایانه و به کار بردن فنآوریهای جدید، طراحان را قادر ساخت که شکل محصولات را تا حد ممکن به شکل نهایی نزدیک گردانند.
2-3- دمای کاری سوپرآلیاژها
همانگونه که گفته شد، سوپر آلیاژها عموماً برای کار در دماهای بالاتر از oC 540 و کمتر از نقطه ذوب که معمولاً بالاتر از oC1204 است، مناسب هستند.
آلیاژهای پایه نیکل و پایه آهن- نیکل عموماص دارای حد دمایی در حدود oC816 هستند. در دماهای بالاتر از این حد از آلیاژهای ریخته استفاده میشود. استحکام اکثر سوپر آلیاژها توسط رسوب فاز ثانویه افزایش پیدا میکند، و حد بالائی محدوده دمائی استفاده از آلیاژ تحت تاثیر نوع پایه آلیاژ (پایه نیکل یا پایه آهن- نیکل) مقدار و نوع رسوب و شکل آلیاژ (ریخته یا کار شده) است.
امروزه در صنعت سوپر آلیاژها کاملاً مشخص است که از چه نوع آلیاژ ویژهای برای کار در یک دمای مشخص استفاده شود. به عنوان مثال اکثر سوپر آلیاژهای پایه نیکل و پایه آهن- نیکل کار شده، فقط در دماهای oC704-649 مورد استفاده قرار میگیرند. محدوده دمایی بعضی از سوپر آلیاژها در دمای زیر oC540 و اکثراً کمتر از oC427 شروع میشود. سوپر آلیاژهای کار شده در توربینهای گازی استفاده میشوند، زیرا آلیاژهای تیتانیوم برای این کار مناسب نیستند. آلیاژهای ریخته در بیشترین دما میتوانند کار کنند و از آنها در موتورهای توربین استفاده میشود.
سوپر آلیاژها معمولاً دارای یک ویژگی مقدم بر دیگر ویژگیها هستند. در یک ترکیب شیمیایی مشابه، اگر به صورت ریخته یا کار شده استفاده شوند ممکن است عملیات حرارتی متفاوتی بر روی آنها انجام گیرد. زمانی که یک سوپر آلیاژ به همان شکل تولید شده استفاده میشود برای بهینه کردن یکی از ویژگیهای آن میتوان از یک عملیات فرآیندی استفاده کرد. به عنوان مثال آلیاژ Waspaloy کار شده در ساخت دیسک توربین گاز استفاده میشود. با تنظیم شرایط فرآیند تولید این آلیاژ میتوان با عملیات حرارتی فرآیندی استحکام تسلیم و در نتیجه استحکام گسیختگی خزش آن را بهبود بخشید.
2-4- مقایسه سوپر آلیاژهای ریخته و کار شده
2-4-1- سوپر آلیاژهای کار شده
یک آلیاژ کار شده معمولاً از شمشهای ریخته به دست میآید اما چندین بار تغییر شکل و عملیات پیش گرم روی آن انجام میشود، تا به حالت نهایی خود برسد. آلیاژهای کار شده به مراتب همگنتر از آلیاژهای ریخته که معمولاً دارای جدایش ناشی از فرآیند انجماد هستند میباشند. جدایش نتیجه طبیعی انجماد آلیاژ است، اما در بعضی از موارد به صورت شدیدتری روی میدهد.
آلیاژهای کار شده، معمولاً انعطافپذیرتر از آلیاژهای ریخته هستند. محصولات نورد مانند میلهها از نوع کار شده هستند. انعطاف پذیری آلیاژ باعث میشود که بتوان آنها را به قطعات و اشکال بهتری درآورد. قطعات آهنگری نیز محصولات کار شده هستند که مزیت انعطاف پذیری بالاتر ماده کار شده برای تولید اشکال بزرگتر مانند، دیسکهای توربینهای گازی را دارند.
هر آلیاژ را نمیتوان به شکل کار شده در آورد. بعضی از قطعات فقط به صورت ریخته تولید میشوند. آلیاژهایی که کارپذیری خیلی کمی دارند، ابتدا با متالورژی پودر تولید شده و سپس آهنگری میشوند. برای ساخت دیسکهای سنگین که در ناحیه دماهای متوسط توربین گازی کار میکنند، از آلیاژهای متالورژی پودر و یا آلیاژهای کار شده استفاده میشود. با فرآیند متالورژی پودر میتوان قطعاتی تولید کرد که مستقیماً ماشینکاری شوند.
2-4-2- سوپر آلیاژهای ریخته
سوپرآلیاژهای ریخته در ناحیه دما بالای توربینهای گاز، به ویژه در قطعاتی نظیر پرههای هوا یافت میشوند. اکثر آلیاژهای ریخته از نوع چند بلوری (PC)[1] با دانههای هم محور و بعضی دیگر از نوع انجماد جهتدار یافته (DS)[2] هستند. ریختههای چند بلوری دارای دانههایی هستند که اندازه آنها از یک قطعه به قطعه دیگر تغییر میکند. دانههای یک ریخته انجماد جهتدار یافته، با یکدیگر موازی هستند (عمدتاً به موازات محور طولی پره) و تحت عنوان قطعات انجماد جهتدار یافته دانه ستونی (CGDS)[3] شناخته میشوند. ممکن است یک ریخته انجماد جهتدار یافته فقط دارای یک بلور با محور موازی با محور طولی پرههای توربین باشد، در این صورت به آن تک بلور انجماد جهتدار یافته (SCDS)[4] گفته میشود. آلیاژهای ریخته نسبت به آلیاژهای کار شده استحکام بیشتری در دمای بالا دارند.
ریختههای چند بلوری دانه درشت، نسبت به قطعات آهنگری شده دانهریز استحکام بهتری در دماهای بالا دارند. ترکیب شیمیایی آلیاژ ریخته به نحو موثری تعیین کننده استحکام دما بالای آن است. در فرآیند آهنگری ترکیب شیمیایی آلیاژ نقش چندانی در تعیین قابلیت آهنگری ندارد. سوپرآلیاژهای پایه نیکل ریخته دارای بالاترین استحکام گسیختگی خزش در دماهای بالا هستند، به همین خاطر از آنها برای کار در پرههای هوا توربین گاز تحت شرایط دمای بالا و تنش زیاد استفاده میشود. در طرف مقابل قطعات آهنگری دانهریز، استحکام تسلیم بالاتر و استحکام خستگی کم دامنه (LCF)[5] بهتری در دماهای متوسط دارند، و به همین دلیل از آنها در ساخت دیسکهای آهنگری شده استفاده میشود.
2-5- خواص سوپرآلیاژها
2-5-1- کلیات
استحکامدهی سوپرآلیاژها توسط سختکاری محلولی (تداخل اتمهای جانشینی همراه با تغییر شکل)، کار سختی (انرژی نهان ناشی از تغییر شکل) و رسوب سختی (تداخل رسوبها همراه با تغییر شکل) افزایش مییابد. هم چنین ایجاد کاربیدها (توزیع مناسب از تداخل فازهای ثانویه به همراه تغییر شکل) به ویژه در سوپر آلیاژهای پایه کبالت افزایش استحکام را در پی دارد. استحکام یک عبارت نسبی است و توسط نوع آن تعریف میشود. بعضی از کاربردها به استحکام تسلیم و بعضی به استحکام نهایی نیاز دارند (خواص کوتاه مدت). در بعضی دیگر از کاربردها استحکام گسیختگی خزش اهمیت دارد (خوص بلند مدت). استحکام گسیختگی خزش سوپرآلیاژهای پایه نیکل و پایه آهن- نیکل در دماهای بالاتر از oC650 به طور قابل ملاحظهای نسبت به سوپرآلیاژهای پایه کبالت پائینتر است.
2-5-2- سوپر آلیاژهای پیشرفته
سوپرآلیاژهای پایه آهن- نیکل قدیمی مانند آلیاژ 6-25-16 دارای 16% کروم، 25% نیکل و 6% مولیبدن بودند. اولین سوپر آلیاژهای نیکل شامل Nimonic و Inconel از نوع استحکام یافته با محلول جامد بودند. در سوپر آلیاژهای پایه نیکل و پایه آهن- نیکل بعدی مقادیر کمی Al (3-2 درصد) و Ti افزوده شده تا در اثر رسوب فاز استحکام در دمای بالا افزایش یابد. بعداً مقدار Al در این سوپر آلیاژها تا 6 درصد افزایش یافت و به دلیل بیشتر شدن نسبت حجمی فاز در زمینه سختی دمای بالای آلیاژ افزایش یافت. سوپرآلیاژهای پایه نیکل ریخته بیشترین مقایر عناصر سخت کننده را دارند، و تعدادی از قطعات به روشهای CGDS و SCDS از آنها ساخته شدهاند.
تعدادی از سوپرآلیاژهای دارای عناصر سخت کننده بیشتر ( بیش از 40 درصد) به روش متالورژی پودر و کار شده تولید میشوند. سوپرآلیاژهای پایه آهن- نیکل با تقریباً 20%، به حداکثر استحکام خود میرسند، و از این نظر نمیتوانند با سوپرآلیاژهای پایه نیکل کار شده در محدوده دمایی متوسط رقابت کنند. حتی آلیاژهایی با تقریباً 40% (مانند آلیاژ Astroloy) کارایی دراز مدتی در حد بالایی محدوده دمایی متوسط ندارند. امروزه از آلیاژهای متالورژی پودر (P/M) با بالا (تقریباً 50%) برای کار در حد بالایی محدوده دمایی متوسط استفاده میشود، و آلیاژهای کار شده از طراحیها حذف شدهاند.
سوپرآلیاژهای پایه کبالت ریخته چند بلوری، دمای ذوب بالاتری نسبت به سوپرآلیاژهای پایه نیکل دارند، و به همین خاطر استحکام آنها در دماهای بالاتر از oC1093 بیشتر است. اما واقعیت این است که سوپرآلیاژهای پایه نیکل (SCDS) توانایی کار در دماهای بالاتر از oC1093 را دارند، و در بعضی موارد جایگزین آلیاژهای پایه کبالت شدهاند. آلیاژهای پایه کبالت ریخته با شبکه بلوری مکعبی با سطح مرکزدار (آستنیتی FCC)، زمینه محلول جامد و دارای کاربیدهای پیچیده، دارای سابقه موفقی در استفاده در پرههای هواشکن توربین گاز (اکثراً به صورت پرههای هواشکن و گاهی به صورت تیغههای توربین) هستند. آلیاژهای پایه کبالت کار شده کاربردهایی در محفظههای احتراق توربین گاز پیدا کردهاند.
2-5-3- خواص مکانیکی و کاربرد سوپرآلیاژها
استحکام تابعی از زمان است و مدت زمان قرارگیری قطعه در سرویس و دمای آن از عوامل موثر بر انتخاب یک سوپرآلیاژ ویژه هستند. نرخ افت بعضی از آلیاژها در مقایسه با آلیاژهای دیگر کمتر است. به عنوان مثال اگر چه خواص مکانیکی و کاربرد سوپرآلیاژهای پایه نیکل استحکام یافته با فاز اکسید توزیع شده (ODS) [6] دارای استحکامی پایینتر از سوپر آلیاژهای پایه نیکل رسوب سخت شده هستند، ولی نرخ کاهش استحکام گسیختگی خزش کمتری نسبت به انواع مشابه رسوب سخت شده دارند. در نتیجه وقتی نرخ کاهش استحکام بهتر در اولویت اول، قرار داشته و استحکام اولیه نیز قابل قبول باشد، یک آلیاژ ODS به مدت طولانیتری میتواند کار کند.
در شکل 2-2 رفتار استحکام گسیختگی خزش یک آلیاژ ODS با سه گروه مختلف سوپر آلیاژها مقایسه شده است.
آلیاژی که عمر گسیختگی طولانیتری دارد، برای تولید قطعاتی که دمای کاری آنها در داخل محدوده خزش قرار دارد، ترجیح داده میشود. یک آلیاژ انجماد جهتدار یافته دانه ستونی، در شرایط خزش با کرنش پایین دارای استحکام کمتری نسبت به آلیاژ چندبلوری است.
سوپرآلیاژها انعطافپذیر هستند، ولی عموماً انعطافپذیری سوپرآلیاژهای پایه کبالت نسبت به سوپرآلیاژهای پایه آهن- نیکل و پایه نیکل کمتر است. سوپرآلیاژهای پایه نیکل و پایه آهن- نیکل در شرایط اکسترود شده، آهنگری شده و یا نورد شده وجود دارند اما آلیاژهای پر استحکامتر فقط در شرایط ریخته یافت میشوند.
دسته بندی | ریاضی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 604 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 134 |
آزمونهای دونمونه ای
درمطالعات تجربی، شبه تجربی که درآنها عملکرد متغیر موردمطالعه درشرایط متفاوت باهم مقایه میشوند طبیعت پرسش درمورد معنی دار بودن تفاوت درمیانگین، پیش میآید. درچنین شرایطی به ندرت پرسش درموردطبیعت اطلاعات مطرح میشود. چرا که درمطالعات تجربی واقعی دادهها معمولاً حالت کلی به خود میگیرند. فرض کنید دریک مطالعه ساده تجربی درمورد یک داردکارایی آن دردوحالت متفاوت (گروه آزمایش و گروه شاهد) اندازه گیری شده است. میانگینهاممکن است ه طورقابل توجهی با هم تفاوت داشته باشند. آیا اگر مطالعه مجدداً تکرار شود. تفاوتهای مشابهی به وقت میآید؟ اینجاست که یک محقق میخواهد معنی دار بودن آماری تفاوت میانگینهابین دو گروه، آزمایش و شاهد را آزمایش کند.
در بیشتر مدلهایی که برای شیوههای استنباطی موردبحث قرارمیگیرد به طورتجربی ساختار معینی را دربارة توزیع جامعه فرض میکنند، رفتار آزمونها همه برمبنای این فرضا هستند که اندازههای پاسخ، نمونههایی از جامعههای نرمال تشکیل میدهند. این شیوهها برای ساختن استنباطهایی دربارة مقادیر پارامترهای طرحریزی شده اند که وقتی مجاز به استفاده از منحنی جامعه نرمال هستیم به کار میروند. به طورکلی، اینها را شیوههای استنباط پارامترهای نظریه نرمال مینامند.
نمونههای مستقل (واریانس نامعلوم)
وقتی هدف انجام مقایسه ای بین دوجامعه یا دو گروه است وضعیتی را بررسی میکنیم که درآن دادههابه شکل نمونههای تصادفی به حجم از جامعه 1 و به حجم از جامعه 2 تحقق یافتهاند.
از جامعه 1
از جامعه 2
1) نمونه ای تصادفی از است.
2) نمونهن ای تصادفی از است.
3) مستقل اند.
فرض آزمون:
آماره آزمون:
فرض مقابل:
ناحیه رد در سطح معنی داری :
برمنظورمقایسه دربرنامه جهت آموزش کارگران صنعتی برای انجام کاری تخصصی 20کارگردرآزمایش شرکت داده میشوند. از بین آنهابه طورتصادفی 10نفر را برای آموزش به وسیله روش 1و10نفر بقیه را با روش 2 آموزش میدهند. بعدازتکمیل دورة آموزش همه کارگران درمعرض یک آزمون زمان و حرکت قرارمیگیرند که سرعت انجام یک کارتخصصی را ثبت میکند. دادههای زیر به دست آمده اند:
24 |
27 |
16 |
18 |
21 |
16 |
23 |
11 |
20 |
15 |
روش 1 |
28 |
25 |
26 |
28 |
17 |
23 |
19 |
12 |
31 |
23 |
روش 2 |
فرض برابری دو برنامه آموزشی در برابر فرض رو میشود میتوان نتیجه گرفت که آموزش به وسیله روش دوم بهتر ازروش اول میباشد.
وقتی که هردوحجم نمونه ای بزرگتر از25 یا 30 باشند لازم نیست که فرض کنیم توزیع جامعههای مادر، نرمال هستند زیرا قضیه حدمرکزی تضمین میدهد که تقریباً به صورت تقریباً به صورت توزیع شدهاند.
از واحد آزمایش موجود واحد را برای دریافت گروه 1 به طورتصادفی برگزینید و بقیه واحد را به گروه 2 نسبت دهید انتخاف تصادفی موجب میشود که تمام گزینش ممکن برای انتخاب شدن همشانس باشند.
در روش آزمایش فرضیههای عنوان شده نتوان فرض کرد که واریانسهای دو جامعه برابرند آنگاه روش آزمون فوق باید اصلاح گردد. در این صورت آماره آزمون به صورت زیر خواهد بود.
و درجه آزادی برای t برابرخواهد بود با:
نمونههای مستقل با واریانس معلوم
دوجامعه با میانگینهای نامعلوم و واریانسهای معلوم را درنظر گیرید.
فرض آزمون:
آماره آزمون:
فرض مقابل:
ناحیه رد درسطح معنی داری :
نمونههای وابسته:
درمقایسه دو عامل مطلوب آن است که واحدهای آزمایش تا جایی که ممکن است همگن باشند، به طوری که اختلاف در پاسخهای بین دو گروه را بتوان به اختلافهای دو عامل نسبت داد. اگر بعضی شرایط قابل شناسایی که میتوانند در پاسخ اثر کنند به طریقی کنترل نشده، مجاز به تغییر روی واحدها باشند آنگاه تغییرپذیری زیادی در اندازهها به وجود میآید. دراین حالت اغلب مبنایی برای جفت کردن ارقام در دو نمونه وجود دارد. از طرف دیگر شرط همگنی ممکن است روی تعداد آزمودنیهای موجود در یک آزمایش مقایسهای محدودیتی جدی را تحمیل کند. برای فراهم کردن سازش بین دو ضرورت مغایر همگن و تنوع واحدهای آزمایش مفهوم جورکردن یا بلوکبندی موضوعی بنیادی است. این شیوهن شامل انتخاب واحدها در گروهها یا بلوکهاست به طوری که واحدهای هربلوک همگن بوده و واحدهای بلوکهای مختلف متفاوت باشند. این روش کارایی مقایسهای درون هربلوک را حفظ میکند و متفاوت بودن شرایط در بلوکهای مختلف را نیز اجازه میدهد. این طرح نمونهگیری به وسیلة زوجهای جور شده یا مقایسه زوجی نامیده میشود.
1 2 1 واحدها در هر زوج شبیه هستند
2 1 2 واحدهای زوجهای مختلف ممکن است
بیشباهت باشند
1 2 n
1
2
n
زوجهای مستقل هستند.
،
چون تفاضلهای از اثرهای بلوکی آزاد شدهاند معقول است که فرض کنیم آنها تشکیل نمونهای تصادفی از جامعهای با میانگین و واریانس را میدهند.
آزمون مبتنی برآمارة آزمون زیر است.
,
مثال: ادعا شده است که یک برنامه ایمنی صنعتی که کاهش تضییع ساعات کار ناشی از نقص در ماشینهای کارخانه موثر است. دادههای زیر مربوط به ضایع شدن ساعتهای کار هفتگی به واسطه نقض در 6دستگاه است که قبل و دیگری بعد از اجرای برنامه ایمنی جمعآوری شدهاند.
6 |
5 |
4 |
3 |
2 |
1 |
|
15 |
28 |
37 |
16 |
29 |
12 |
قبل |
16 |
25 |
35 |
17 |
28 |
10 |
بعد |
1- |
3 |
2 |
1- |
1 |
2 |
|
d=(x-y)
باتوجه به اینکه فرض صفر رد نمیشود بنابراین میتوان نتیجه گرفت که برنامه ایمنی صنعتی در کاهش تضییع ساعات کار ناشی از نقص در ماشینهای کارخانه بیتأثیر است.
آمار ناپارامتری بخش اساسی از شیوه های استنباطی است که تحت دامنة وسیعتری از شکلهای توزیع جامعه معتبر است. اصطلاح استنباطی ناپارامتری از این واقعیت نتیجه میشود که کاربرد این شیوهها به مدلبندی جامعه برحسب یک شکل پارامتری معین منحنیهای چگالی، مثل توزیعهای نرمال، نیازی ندارد. در آزمون فرضها آمارههای آزمون ناپارامتری نوعاً بعضی جنبه های سادة دادههای نمونه را موارد استفاده قرارمیدهند مثل علامتهای اندازهها، رابطههای ترتیب، یا فراوانیهای دستهای، این طرحهای کلی، وجود یک مقیاس عددی معنیدار را برای اندازهها لازم ندارد. به طور مستمر بزرگ یا کوچک بودن مقیاس در آنها تغییری نمیدهد.
نمونههای مستقل:
برای مطالعه مقایسه دو تیمار B , A مجموعه ای از واحد آزمایشی به طور تصادفی به دو گروه بترتیب با حجمهای تقسیم میشوند. تیمار A در و تیمار B در واحد به کار میرود. اندازههای پاسخ، که مختصری متفاوت با نمادگذاری قبل نوشته میشوند عبارتاند از:
تیمار A
تیمار B
این دو گروه تشکیل نمونههای تصادفی مستقل از دوجامعه را میدهند. با فرض اینکه پاسخهای بزرگتر نمایشگر یک تیمار بهترند مایلیم این فرض صفر را که بین دو اثر تیمار اختلافی وجود ندارد در برابر فرض مقابل یک طرفهای که تیمار A موثرتر از تیمار B است آزمون کنیم.
مدل: هر دو توزیع پیوستهاند.
فرضها:
: توزیعهای درجامعه یکساناند.
: توزیع جامعه A به سمت راست توزیع جامعه B انتقال یافته است.
آزمون مجموع رتبهای و شکل و یلکاکسن
فرض کنید بترتیب نمونههای تصادفی مستقل از جامعههای پیوسته A و B باشند، برای آزمون : جامعهها یکی هستند.
1) مشاهده نمونه ترکیبی را به ترتیب افزایش مقدار رتبهبندی کنید.
2) برای نمونه اول مجموع رتبهای را پیدا کنید.
3) الف: برای : جامعه A به سمت راست جامعه B انتقال یافته است؛ ناحیه رد را در دنباله بالایی
قراردهید.
ب: برای : جامعه A به سمت چپ جامعه B انتقال یافته است؛ ناحیه رد را در دنباله پایین
قراردهید.
ج: برای : جامعهها مختلفاند؛ ناحیة رد را در هردو دنباله با احتمالهای برابر قراردهید.
= مجتمع رتبههای نمونة کوچکتر در رتبهبندی نمونه ترکیبی
وقتی که حجمهای نمونهای برابرند، مجموع رتبههای یکی از نمونهها را بگیرید.
جدول ……… ضمائیم احتمالهای دنبالة بالایی و هم چنین دنبالة پایینی را میدهد.
احتمال دنباله بالایی:
احتمال دنباله پایینی:
اگر بیان کنید که جامعة متناظر با :
الف) به سمت راست جامعه دیگر انتقال یافته است؛ ناحیه رد را به صورت اختیار کنید و C را به عنوان کوچکترین مقدار x بگیرید که برای آن
ب) به سمت چپ یا به سمت راست جامعه دیگر انتقال یافته است؛ ناحیه رد را به صورت بگیرید و را از ستون x* و C2 را از ستون x به دست آورید به طوری که
مثال: دو لایه از زمین ازنظر فنی بودن محتوای موادمعدنی آنها مقایسه میشوند. محتوای موادمعدنی هفت نمونه سنگ معدن جمعآوری شده از لایة 1 و پنج نمونه جمعآوری شده از لایه 2 به وسیله تجزیه و تحلیل شیمیایی اندازهگیری شدهاند داده زیر به دست آمدهاند.
1/15 |
1/6 |
4/9 |
8/9 |
8/6 |
1/11 |
6/7 |
لایه 1 |
|
|
9/3 |
7/3 |
1/4 |
4/6 |
7/4 |
لایه 2 |
آیا محتوای مودمعدنی لایة 1 بیشتر از لایة 2 است؟
1/15 |
1/11 |
8/9 |
6/7 |
8/6 |
4/6 |
1/6 |
9/4 |
7/4 |
1/4 |
9/3 |
7/3 |
مقادیر ترکیبی مرتب |
13 |
12 |
11 |
10 |
9 |
7 |
6 |
5 |
4 |
3 |
2 |
1 |
رتبهها |
مقدار مشاهده شده آمارة مجموع رتبهای عبارت است از:
با استخراج از جدول ….. وقتی حجم نمونه کوچکتر مساوی 5 و حجم نمونه بزرگتر مساوی 7 است به دست میآوریم.
(فرض مقابل جامعه دوم متناظر با در سمت چپ جامع اول قراردارد).
و بنابراین ناحیة رد با به صورت بنا میشود. چون مقدار مشاهده شده در این ناحیه قرارمیگیرد فرض صفر در سطح رد میشود. یعنی محتوای معدنی لایه 1 بیشتر از لایه 2 است.
دسته بندی | ریاضی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 22 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 47 |
-1- سیستم مختصات ریاضی
سیستم مختصات کارتزین ( متعامد)
غالباَ ماشینهای NC دارای سه سپورت عمود بر هم میباشند. حرکات پیشروی در راستای این سه محور به طور ساده روی سیستم مختصات با محورهای موازی با محورهای سپورت توضیح داده میشود.
گوشههی یک مکعب یک سیستم مختصات کارتزین را تشکیل میدهد( به شکل 1 ر.ک) نقطه صفر مختصات در اینجا روی گوشه زیرین چپ قرار دارد.
محورهای عمود بر هم مشخص شده سه راستای زیر را مشخص میکنند:
محور – X محور افقی،
محور – Y ها راستای عمق قطعه کار و محور Z- ها راستای عمودی. مشخصات قطبی دوبعدی ( صفحهای) هر نقطه صفحه قطبی دارای فاصله قابل اندازهگیری R از نقطه قطب مختصات میباشد. خط ارتباط قطب و نقطه P با محور ثابت ( مثلاَ محور – X ها) زاویه قابل اندازهگیری را تشکیل میدهد. زاویه در خلاف حرکت عقربههای ساعت اندازهگیری میشود. هر نقطه P از صفحه با دادههای زیر به طور وضوح مشخص میشود:
- نقطه قطب مختصات،
- شعات R و
- زاویه (فی).
مختصات قطبی غالباَ برای سوراخها که روی دایره تقسیم قرار میگیرند و دیگر موارد مشابه به کار میرود.
2-2- مختصات کاربردی در براده با ماشینهای – NC
جزئیات لازم برای تعیین واضح مختصات در فضای کار ماشینهای NC- طبق DIN 66217 مشخص میشود.
قانون دست راست
راستای محورهای مختصات با راستای حرکت سپورتها مطابقت دارد. مشخص کردن هر کدام از محورها روی قطعه کار طبق قانون دست راست انجام میگیرد. انگشتها جهت مثبت را نشان میدهد.
محور Z – ها
طبق DIN 66217 موقعیت محور Z- ها با راستای محور کار مطابقت میکند.
مثال؛ عمل سوراخکاری
محورها Z – ها با محور مته یکی است. جهت مثبت از قطعه کار به طرف ابزار است. موقعیت ابزار را میتوان به کمک خطکش تعیین کرد.
برای سوراخکاری مقادیر منفی حاصل میشود. ( یعنی نفوذ مته داخل قطعه کار در جهت منفی محور Z – هاست). در ماشینهای تراش محور Z- افقی است،
ماشینهای NC- غالباَ برای انواع مختلف حرکتها ساخته میشود. بنابراین برای قطعات پیچیده، مختصات و راستاهای چرخش دیگری لازم است. این مختصات و راستاها روی سیستم مختصات کارتزین بنا میشود:
حروف به ترتیب الفبایی میآید. جهت محور چرخش را بدین ترتیب تعیین میکنند که پیچ ( راس گرد) در راستای محور مربوطه بسته میشود.
ماشینهای ابزار مرکزی مثالی جهت کاربرد چندین محور میباشد:
محور Z در اینجا – طبق استاندارد معمول- در امتداد محور ابزار است. در قسمت چپ انباره دیسک مانند قرار دارد. حرکات چرخشی حول محورهای خطی X, Y, Z صورت میگیرد.
- ابزار فرز را میتوان حول محور Z چرخاند،
- حرکت B مربوط به میز گردان است که قطعه کار روی آن بسته میشود.
- در دستورالعمل هر دستگاه ( کاتالوگ دستگاه) در مورد تعیین محورها
2-3- انواع کنترلها
وظیفه اصلی یک ماشین NC- این است که ابزار و قطعه کار را نسبت به همدیگر حرکت دهد. این حرکت به روشهای مختلفی ممکن است انجام گیرد. مثلاَ میتوان حرکتها را فقط در راستای محورهای مختصات( مثلاَ حرکت سپورتها) انجام داد. این روش کنترل حرکتها از نظر اقتصادی خیلی مناسب است. اما اگر خواسته شود حرکت در راستای منحنیهای مختلف اجرا شود کنترل گرانقیمت کامپیوتری لازم است( CNC ). بدین ترتیب کنترلهای – نقطهای، خطی و منحنی به کار میرود.
در فرآیند پانچ شکل مقابل موقعیت فعلی سنبه و موقعیت قبل از آن ( به صورت خط چین) نشانداده است. قبل از دومین مرحله پایین رفته سنبه، ابتدا به موازات محول X ، مطابق پیکان قرمز، حرکت میکند. بعد از رسیدن به این وضعیت عمل سوارخکاری اجرا میشود.
ابزار طی جابهجایی نباید با قطعه کار درگیر باشد.
توجه: در کنترل نقطهای، عمل ماشینکاری به موازات محورها امکانپذیر است. در شکل نشانداده شده حرکت فرز به موازات محور X – ها انجام میگیرد.
مشخصه:
ماشینکاری فقط به موازات محورها انجام میگیرد.
کاربرد:
ماشینهای فرز، ماشینهای تراش برای قطعات ساده ( مثلاَ بدون مخروط).
برای حرکت روی منحنی داده شده کنترلهای گران قیمت لازم است. این کنترل باید بتواند محورهای مختلف را همزمان و مستقل از هم کنترل کند. برای ساخت قطعه تراشکاری طبق شکل 2 در قسمت نشانداده شده با رنگ قرمز کنترل همزمان محورها X- ها و Z- ها لازم است.
برای این منظور نقاط میانی منحنی در کنترل کامپیوتری محاسبه و به عنوان وضعیت به ماشینداده میشود. یک کنترل با دو محور قابل کنترل همزمان به عنوان کنترل دوبعدی ( 2D) مشخص میشود.
( بعد D=Dimension ) .
مشخصه:
هنگام ماشینکاری حرکت همزمان در راستاهای زیادی امکانپذیر است بدین وسیله میتوان منحنیهای دلخواه ایجاد کرد.
کاربرد:
- ماشینهای فرز،
- ماشینهای تراش برای قطعات پیچیده
(منحنیها و شیبها) و
- ماشینهای برش شعلهای و غیره.
پیشرفت سریع میکروالکترونیک اجزای خیلی مناسب از نظر قیمت و توانایی را وارد بازار کرده است، بدین جهت اکثر کنترلها امروز به صورت کنترل منحنی ساخته میشوند.
برای ماشینکاری سطوح خمیده، اصولاَ کنترل منحنی در پنج محور لازم است. فرز نشانداده شده در شکل مقابل نه فقط در راستای محورهای y و z و x حرکت میکند، بلکه باید حول دو محور دیگر A , B نیز نوسان کند. در شکل مقابل چرخش این محورها با پیکان و سطوح نقطه نقطه A و B مجسم شده است.
أ2-4- سیستم محرکه
محرکه محور اصلی
به جای موتورهای سنتی سه فاز با فرکانس شبکه از موتورهای سهفاز با فرکانس کنترل شده استفاده با کنترل مبدل ولتاژ شبکه یک جریان سه فاز ایجاد میشود:
1- فرکانس دو را کنترل میکند و
2- با شدت جریان گشتاور چرخشی کنترل میشود. بدین ترتیب کنترل پیوسته دور محور دستگاه درمحدوده وسیع امکانپذیر میشود. پیشرفت نیمه هادیها در کنترل جریانهای زیاد، این امر را ممکن ساخته است.
در اینجا نیز کاربرد موتورهای سهفاز به کنترل فرکانس روز به روز بیشتر میشود. این موتورها اصولاَ کمتر از موتورهای جریان مستقیم دچار مزاحمتهای ( پارازیتهای) کاری میشوند، زیرا کلکتور و جاروبک لازم ندارند.
موتورهای جریان مستقیم
در شکل مقابل یک موتور مستقیم با سیستم اندازهگیری نصب شده روی آن نشانداده شده است. موتورهای پیشروی اغلب به دفعات روشن و خاموش می شوند، بدین جهت این موتورها:
1) گشتاور خروجی بالا
2) جرم گردشی کوچک لازم دارند.
سر و موتورهای پلهای نیرو گشتاور کم
این موتورها به وسیله پالسهای الکتریکی به صورت پلهای به اندازه یک گردش گام مثلاَ به اندازه 1/12 دور حرکت میکنند. این موتورها فقط مخصوص نیروهای کوچک است.
محورهای ساچمهای
حرکت چرخشی موتور پیشروی توسط یک محور روزهدار به حرکت خطی تبدیل میشود. تبدیل کم اصطکاک این حرکت با محورهای ساچمهای امکانپذیر است.
معمولاَ این محورها به صورت دوتایی که نسبت به هم تحت تنش اولیه قرار دارند ( جهت از بین بردن اثر لقی) به کار میروند.
2-5- مدار کنترل
برای کنترل دقیق و اتوماتیک محورهای پیشروی مقادیر باید داده شده توسط کنترل به ماشین با مقادیر هست به دست آمده مقایسه میشود. شکل مقابل یک مثال عددی را نشان میدهد:
مقدار باید : 1500mm
مقدار هست:14859mm
مقدار اختلاف 0.142
حالا کامپیوتر چنین عمل میکند:
اختلاف کوچکی موجود است بدین جهت مدار کنترل به موتور پیشروی فرمان میدهد سرعت را کمی افزایش دهد تا به آرامی به وضعیت باید برسد.
مدار کنترل تا رسیدن دور موتور به مقدار باید داده شود سیگنالهای افزایش یا کاهش دور را ارسال میکند.
1-3- اندازهگیری فاصله
یک ماشین NC- برای هر محور کنترل یک سیستم اندازهگیری ویژه فاصله لازم دارد. دقت تولید به دقت اندازهگیری فاصله بستگی دارد. دو نوع روش اندازهگیری – مستقیم فاصله و – غیر مستقیم فاصله وجود دارد.
در روش اندازهگیری مستقیم مقدار اندازهگیری با مقایسه مستقیم بدون واسطه طول مثلاَ از طریق شمارش خطوط شبکه خط تیره به دست میآید.
در این روش مقدار جا به جایی مستقیماَ روی میز اندازه گیری میشود.
در روش اندازهگیری غیر مستقیم طول به یک کمیت فیزیکی دیگر ( مثلاَ چرخش) تبدیل میشود. اندازه زاویه چرخش بعداَ به پالسهای الکتریکی تبدیل میشود. خطای گام محور، لقی بین مهره و محور باعث به وجود آمدن خطا در نتیجه اندازهگیری می شود. در این روش مقدار جابه جایی مستقیماَ اندازهگیری میشود.
اندازهگیری مستقیم فاصله( افزایشی)
برای اندازهگیری مستقیم فاصله، مثال شکل 1 اصول حس نوری یک مقیاس خطی را نشان میدهد.
اشعه نوری بالایی از شیار صفحه کلید گذشته و به هنگا حرکت مقیاس شیشهای شعاع نور توسط خطوط قطع می گردد. یک فوتو المنت نوری حسس قطع شدن اشعه نوری را حس و آن را جهت شمارش به کنترل منتقل میکند. چنین اندازهگیری گام به گام با عنوان اندازهگیری افزایشی [1](Inkremental ) مشخص میشود.
شکافهای نوری زیری موقعیت نقطه مرجع را حس میکند. غالباَ نقطه صفر ماشین با آن تعیین میشود.
اندازهگیری مستقیم فاصله، مطلق
در مثال نشانداده شده بالا فاصله پیموده شده با شمردن تعداد گامها( خطوط) تعیین میشود. در صورت قطع ولتاژ شبکه مقادیر عددی ذخیره شده در حافظه از بین می رود. در چنین موردی باید کل سیستم اندازهگیری مجدداَ به نقطه مرجع برگشته و اندازهگیری دوباره انجام شود، این اشکال فرایند با اندازهگیری مستقیم فاصله قابل رفع است. این سیستم اجازه میدهد که فوراَ برای هر وضعیت سپورت مقدار عددی موقعیت خوانده شود.
در مثال ساده شده ما، چهار اشعه نوری از طریق فوتوسل چهار ردیف روی خطکش رمز را حس میکند.
هر ردیف خانههای روشن وتاریک دارد. خانههای روشن مربوط به عدد صفر است. خانههای تاریک بسته به ردیف مربوطه نشاندندده عددهای مختلفی است.
با چهار اشعه نوری و به کمک سیستم اعداد دودویی[2] مقادیر عددی زیر بدست میآید:
ردیف1: 20=1
ردیف 2:21=2
دسته بندی | ریاضی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 803 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 131 |
سریهای توانی [1]
یک سری به شکل * که در آن و.... اعدادی ثابت هستند، یک سری توانی از x می نامند . معمولاً برای راحتی سری *به صورت می نویسد در حالت کلی تر سری توانی به صورت است .
اگر به جای x مقدار ثابت r در نظر بگیریم سری توانی به یک سری عددی تبدیل می شود و همگرایی آن از روشهای همگرایی سری های عددی استفاده می شود .
نکته : هرگاه سری توانی به ازاء x=r که همگرا باشد ، آنگاه به ازاء هر x که به طور مطلق همگرا است هرگاه سری به ازاءx=s واگرا باشد آنگاه به ازاء هر x که نیز واگرا است .
تعریف بازه همگرایی: مجموعه نقاطی که به از آنها سری همگرا باشد ، همواره یک بازه است که به آن بازه ، بازه همگرایی می گویند.
نکته: سری توانی یکی از سه رفتار زیر را دارد :
الف ) سری فقط به ازاءx=0 همگرا است در این صورت بازه همگرایی I بازة [0,0] است
ب ) سری به ازاء هر x همگرا است د راین صورت است
ج) سری به ازاء مقادیر ناصفری از x همگرا و به ازاء سایر مقادیر واگراست
در این صورت،I یک بازه متناهی به شکل (-R,R],[-R,R),[-R,R],(-R,R)که R>0 است و این بسته به رفتار سری در نقاط x=-R ,x=R است که باید جداگانه بررسی شود . بازه همگرایی I ممکن است شامل یک یا هر دو نقطه انتهای نباشد به عبارت دیگر سری ممکن است به ازاءx=R یاx=-R همگرا باشد یا نباشد .
شعاع همگرایی :عدد R در نکته فوق شعاع همگرایی سری توانی نام دارد .
مثال : بازه همگرایی و شعاع همگرایی سری های توانی زیر را به دست آورید .
(الف
حل : از آزمون نسبت [2] نتیجه می شود که سری فوق به ازاء x=0 همگرا است زیرا :
مگر آنکه x=0 لذا R=0,I=[0,0]
(ب
حل : آز آزمون ریشه نتیجه می شود که سری به ازاء هر x همگرا است زیرا :
(ج
حل : معلوم می شود که
*
لذا سری به ازاء به طور مطلق همگرا به ازاء واگرا می باشد در نتیجه شعاع همگرایی 1 می باشد بازة همگرایی [-1,1) است در واقع به ازاء x=1 سری * به سری توافقی واگرای تبدیل می شود . ولی به ازاx=-1 به سری متناوب به طور مشروط همگرای بدل خواهد شد
(د
حل : یک سری توانی است که فقط شامل توانهای زوج x است با استفاده از آزمون نسبت داریم :
لذا سری بطور مطلق همگرا است اگر یا معادلا و واگر است اگر یا در نتیجه شعاع همگرایی1می باشد. بازه همگرایی بازه بسته
می باشد. در واقع با گذاردن x=-1 , x=1 در سری فوق یکسری بطور مشروط همگرا است .
(و
حل : با استفاده از آزمون نسبت داریم :
لذا سری بطور مطلق همگرا است اگر و واگراست اگر در نتیجه شعاع همگرایی سری 5 می باشد . بازه همگرایی بازه بسته [-5,5] می باشد
(هـ
حل : با استفاده از آزمون ریشه [3] داریم :
لذا سری برای هر x همگراست یعنی
(ی
حل : با استفاده از آزمون نسبت داریم :
و لذا اگر یا به عبارت دیگر سری توانی بطور مطلق همگرا است وبه ازاء سری توانی مفروض به صورتدر می آید که واگرا است لذا بازه همگرایی بصورت است و
مشتق گیری ازسری توانی
مثال : سری هندسی را در نظر بگیرید این سری به مجموع میگراید هرگاه |x|<1 بنابراین سری توانی تابع f با ضابطه را تعریف می کند لذا :
*
مثال : اگر در * به جای x ، –x قرار دهیم ، داریم :
در * قرار میدهیم x=x2 و بدست می آوریم .
چنانچه در * به جای x ، -x2 گذاشته شود بدست می آید :
قضیه : اگر یک سری توانی با شعاع همگرایی R>0 باشد ، شعاع همگرایی سری نیز R است . این قضیه حاکی است که شعاع همگرایی سری حاصل از مشتق گیری جمله به جمله از یک سری توانی مفروض ، همان شعاع همگرایی سری مفروض است .
مثال : درستی قضیه فوق را در مورد سری توانی زیر تحقیق می کنیم:
شعاع همگرایی با استفاده از آزمون نسبت بدست می آید :
پس سری توانی به ازاء |x|<1 همگراست ، لذا شعاع همگرایی اش ، R برابر1 است با مشتق گیری جمله به جمله از سری مفروض ، سری توانی زیر حاصل می شود :
آزمون نسبت را در مورد این سری توانی به کار می بریم وبدست می اوریم :
این سری توانی هم به ازاء|x|<1 همگراست ، لذا شعاع همگرایی اش ،R` ، برابر است چون درستی قضیه فوق تأیید می شود .
قضیه :
اگر شعاع همگرایی سری توانی برابر R>0 باشد ، شعاع همگرایی سری نیز برابر R است .
قضیه :گیریم یک سری توانی باشد که شعاع همگرایی اش R>0 است آنگاه اگر f` تابعی با ضابطه باشد ، به ازاء هر x دربارة باز وجود دارد و به صورت زیر معین می شود :
مثال : سری توانی بدست آورید که را نمایش دهد
حل : می دانیم که
با توجه به قضیه فوق از دو طرف رابطه بالا مشتق می گیریم داریم :
مثال : نشان دهید که به ازاء هر مقدار حقیقی x داریم :
حل: سری توانی به ازاء همةمقادیرحقیقی x به طور مطلق همگراست (چرا؟) بنابراین اگر f تابعی باشد که توسط رابطه زیر تعریف می شود :
*
آنگاه قلمرو f مجموعه تمام اعداد حقیقی است یعنی بازةهمگرایی () است لذا به ازاء هر عدد حقیقی
لذا به ازاءتمام اعداد حقیقی لذا تابع f در معادله دیفرانسیل صدق کند که جواب عمومی آن است لذا به ازاء تابع ثابتی مانند C، و چون بنا به*، f(0)=1 پس C=1 و لذا f(x)=ex
مثال : سری توانی بیابید که e-x را نمایش دهد
حل :
مثال : نشان دهید
انتگرال گیری از سری توانی
قضیه: فرض کنید یک سری توانی باشد که شعاع همگرایی اشR>0 است در این صورت اگر f تابعی با ضابطه باشد این تابع بر هرزیربازه بسته از (-R,R) انتگرال پذیر است .وانتگرال f با انتگرال گیری جمله به جمله از سری توانی مفروض بدست می آید:یعنی اگر x در (-R,R) باشد آنگاه :
علاوه بر این شعاع همگرایی سری حاصل R است
مثال: سری توانی بدست آورید که را نمایش دهد
حل:
اگر به جای t2,x قرار دهیم داریم :
به ازاء هر مقدارt
لذا با انتگرال گیری جمله به جمله ازسری داریم:
این سری توانی،انتگرال را به ازاء تمام مقادیرx نمایش میدهد .
مثال : درسری توانی قبل ،مقداررا با دقت سه رقم اعشار محاسبه کنید
حل :
این سری متناوب همگراست که در آن پس اگر برای تقریب کردن مجموع از سه جمله اول استفاده کنیم خطا از قدر مطلق جمله چهارم کوچکتر خواهد بود از سه جمله اول داریم :
مثال : سری توانی بدست آورید که را نمایش دهد .
حل : تابع f را که به صورت در نظر می گیریم داریم :
لذا با جمله به جمله انتگرال گرفتن از سری توانی فوق داریم:
یا معادلش
تمرین : نشان دهید که
مثال : یک سری توانی بیابید که را نمایش دهد .
حل :می دانیم که
با انتگرال گیری جمله به جمله بدست می آوریم :
*
مثال : در * قرار دهید x=1 داریم:
سری دو جمله ای
بنا بر قضیه دو جمله ای هرگاه r عددصحیح نامنفی باشد آنگاه:
*
سری توانی** که در آن rعدد حقیقی دلخواهیاست سری درجمله ای نام دارد .اگر r عددصحیح نامنفی باشد ،سری دوجمله ای مختوم بوده و به چند جمله ای* از درجه r تحویل می شود واین سری دارای شعاع همگرایی 1 میباشد (چرا؟) لذا تابع f(x) بر بازه (1،1-) تعریف شده است ، با مشتق گیری جمله به جمله از ** داریم :
که پس از ضرب در xبه صورت زیر در می آید :
لذا داریم
لذا تابع مجموع y=f(x) در معادله دیفرانسیل تحت شرط اولیه y(0)=1 صدق می کند لذا جواب معادله دیفرانسیل می باشد بنابراین:
مثال با استفاده از سری دو جمله ای نشان دهید که :
حل:می دانیم که : با انتگرال گیری از این سری دربازةهمگرایی داریم :
مثال :نشان دهید که :
و با استفاده از آن نشان دهید که
حل : واگذارمی شود .
قضیه تیلور موارد کاربرد آن
قضیه تیلور :فرض کنید f در هر نقطه ازبازةI مشتق مرتبه n+1 متناهی داشته ،x,a نقاط دلخواهی از I باشند در این صورت نقطه ای مانند t بین a و x هست که :
*
فرمول * را فرمول تیلور گویند به چند جمله ای تیلور به باقیمانده تیلور گویند .
مثال : تابع f(x)=ex را بوسیله چهار چند جمله ای تیلور اول خود در مجاورت x=0 تقریب نمایید .
ترکیب ex بوسیله چند جمله ای مکعبی p3(x) از همه بهتر است در واقع بنا به قضیه تیلور که در آن
در نتیجه خطای تقریب روی تمام بازة مثبت و کوچکتر از مقدار زیر است .
مثال : با استفاده از فرمول تیلورنشان دهید که :
حل : با اختیار f(x)=sinx, a=0,n=4 در فرمول تیلور و توجه به اینکه
داریم :
سریهای تیلور و مک لورن
بنابر فرمول تیلورهرگاه تابع f در هر نقطه از بازةI شامل نقطة a دارای مشتق مرتبه n+1ام متناهی باشد ، آنگاه به ازاء هرx/در I
که در آن باقیمانده Rn(x) عبارتست از :
سری متناهی * را در نظر می گیریم بدون توجه به همگرا بودن یا نبودن سری به f سری تیلور f در x=a نامیده می شود .حالتی که سری تیلور f همگرا به f است اهمیت بیشتری دارد در این صورت مجموع سری تیلور خود می باشد »
قضیه : (محک همگرایی برای یک سری تیلور ): سری تیلور * بر بازة I همگرا به f است اگر فقط اگر به ازاء هر x در **
در این صورت اگر ** برقرار باشد آنگاه
به ازاء a=0 سری تیلور *** به صورت زیر تحویل می شود که به آن سری مک لورن گویند :
مثال : سری مک لورن ex را بیابید
مشروط بر اینکه سری راست همگرا به باشد برای تحقیق این امر باقیمانده را بررسی می کنیم :
که t بین x,o قرار دارد واضح است که :
که در آن M ماکزیمم et بر بازة [0,x] است اگر x>0 یا بر بازة [x,0] است گه اگر x<0 یعنی
بعلاوه به ازاء هر x ثابت
زیرا بنا به آزمون نسبت بطور مطلق همگرا است ولذا :
مثال سری مک لورن sin x را بیابید .
سری مک لورنx sin بصورت زیر می باشد
که باقیمانده آن مساوی است با :
که در آن t بین x,0 است چون به ازاء n,t دلخواه لذا
ولذا بنابر این سری مک لورن sin x بر تمام بازه می باشد.
مثال سری مک لورن تابع را بدست آورید
مثال سری تیلور sinx را در بیابید
حل : واگذار می شود (راهنمایی )
مختصات قطبی[4]
مختصات قطبی به صورت زیر تعریف میشود:
فرض کنیم یک شعاع یا نیم خط ثابت ،به نام محور قطبی ، باشد که از نقطه ثابت o به نام مبدا یا قطب خارج شده است .
فرض کنید فاصله بین o,p بوده و زاویه بین وپاره خط opباشد که ازبه opدرجهت خلاف حرکت عقربه های ساعت سنجیده میشود،در این صورت گوییم نقطهp به مختصات قطبی است و p رابا جفت نشان داده ومی نویسیم p=. اگر را مختص شعاعی ورا مختص زاویه ای
pمی نامند .
دسته بندی | ریاضی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 157 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 183 |
مقدمه
توسعه و رشد سریع سرعت کامپیوترها و روشهای اجزای محدود در طی سی سال گذشته محدوده و پیچیدگی مسائل سازه ای قابل حل را افزایش داده است. روش اجزای محدود روش تحلیلی را فراهم کرده است که امکان تحلیل هندسه، شرایط مرزی و بارگذاری دلخواه را به وجود آورده است و قابل اعمال بر سازههای یک بعدی، دو بعدی و سه بعدی میباشد. در کاربرد این روش برای دینامیک سازهها ویژگی غالب روش اجزای محدود آن است که سیستم پیوسته واقعی را که از نظر تئوری بینهایت درجة آزادی دارد، با یک سیستم تقریبی چند درجه آزادی جایگزین نماید. هنگامی که با سازههای مهندسی کار میکنیم غیر معمول نمیباشد که تعداد درجات آزادی که در آنالیز باقی میمانند بسیار بزرگ باشد. بنابراین تأکید بسیاری در دینامیک سازه برای توسعة روشهای کارآمدی صورت میگیرد که بتوان پاسخ سیستمهای بزرگ را تحت انواع گوناگون بارگذاری بدست آورد.
هر چند اساس روشهای معمولی جبر ماتریس تحت تأثیر درجات آزادی قرار نمیگیرند، شامل محاسباتی و قیمت به سرعت با افزایش تعداد درجات آزادی افزایش مییابند. بنابراین بسیار مهم است که قیمت محاسبات در حد معقول نگهداشته شوند تا امکان تحلیل مجدد سازه بوجود آید. هزینه پایین محاسبات کامپیوتری برای یک تحلیل امکان اتخاذ یک سری تصمیمات اساسی در انتخاب و تغییر مدل و بارگذاری را برای مطالعة حساسیت نتایج، بهبود طراحی اولیه و رهنمون شدن به سمت قابلیت اعتماد برآوردها فراهم میآورد. بنابراین، بهینه سازی در روشهای عددی و متدهای حل که باعث کاهش زمان انجام محاسبات برای مسائل بزرگ گردند بسیار مفید خواهند بود.
استفاده از بردارهای ویژه، برای کاهش اندازة سیستمهای سازهای یا ارائه رفتار سازه به وسیلة تعداد کمی از مختصاتهای عمومی (تعمیم یافته) – در فرمول بندی سنتی – احتیاج به حل بسیار گرانقیمت مقدار ویژه دارد.
یک روش جدید از تحلیل دینامیکی که نیاز به برآورد دقیق فرکانس ارتعاش آزاد و اشکال مدی ندارد اخیراً توسط ویلسون Wilson یوان (Yuan) و دیکنز (Dickens) (1.17) ارائه شده است.
روش کاهش، بردارهای رتیز وابسته به بار Wyo Rity racter) که O, Y, W (حروف اختصاری نویسندگان) بر مبنای برهم نهی مستقیم بردارهای رتیز حاصل از توزیع مکانی و … بارهای تشخیص دینامیکی میباشد. این بردارها در کسری از زمان لازم برای محاسبة اشکال دقیق مدی، توسط یک الگوریتم بازگشتی ساده بدست میآیند. ارزیابیهای اولیه و کاربرد الگوریتم در تحلیل تاریخچه زمانی زلزله نشان داده است که استفاده از بردارهای رتیز وابسته به بار منجر به نتایج قابل مقایسه یا حتی بهتری نسبت به حل دقیق مقدار ویژه شده است.
در اینجا هدف ما تحقیق در جنبههای عملی کاربرد کامپیوتری بردارهای رتیز وابسته به بار، خصوصیات همگرایی و بسط آن به حالتهای عمومی تر بارگذاری میباشد. به علاوه، استراتژیهای توسطعه برای تحلیل دینامیکی زیر سازههای چند طبقه و سیستمهای غیر خطی ارائه خواهد شد. نیز راهنماییهایی برای توسعه الگوریتمهای چند منظورة Fortran برای ایجاد بردارهای رتیز تهیه شده است و برای بررسی صحت به چند سازة واقعی اعمال شده اند.
فصل اول الگوریتمهای پایه را بر اساس کارهای ویلسون و همکاران و نیز مقداری از اصول اساسی کاربرد بردارهای رتیز در دینامیک سازهها را توصیف می کند. همچنین تأثیر مدلسازی ریاضی اجزای محدود که به وسیلة مشخصات معین جرم، سختی و بارگذاری تعریف میشود. بر روی ایجاد بردارهای رتیز وابسته به بار، ارائه می شود.
فصل دوم رابطه ای بین روش Lanczol و بردارهای رتیز وابسته به بار ایجاد می کند. نشان داده می شود که الگوریتم ایجاد بردارهای رتیز وابسته به بار مشابه الگوریتم ایجاد بردارهای Lanczo می باشد. هر چند هدف از بکارگیری بردارهای رتیز وابسته به بار بدست آوردن روش حال مقدار ویژة صحیح نیست بلکه به کارگیری اصول برداری به منظور کاهش اندازه و عرض باند سیستمهای سازهای برای حل معادلات می باشد. روش بردارهای رتیز وابسته بار گسسته سازی کامل معادلات تعادل را انجام نمی دهد اما ثابت شده که بسیار کارآمدتر از روش سنتی حل مقدار ویژه است و این در حالتیکه در چه صحت بسیار مناسبی هم دارد.
فصل سوم توسعه ای برای تخمین خطا به منظور به کارگیری مقدار مناسب بردارهای رتیز برای همگرایی رضایت بخش پاسخ دینامیکی و نیز ایجاد رابطه بین بردارهای رتیز وابسته به بار سیستمهای کاهش یافته و حل مقدار ویژة سیستمهای اصلی، ارائه می نماید. تأثیر روندهای مختلف جمع برداری مانند شتابهای مودی و تصحیح استاتیکی نیز با رفتار بردارهای رتیز وابسته به بار مقایسه می شوند.
فصل 4 توسعة الگوریتمی جدید – الگوریتم بردارهای رتیز وابسته به بار LWYO برای ایجاد بردارهای وابسته به بار را ارائه می نماید که نشان داده می شود کار الگوریتم بردارهای رتیز LWYO نتایج پایدارتری نسبت به بردارهای رتیز WYD ارائه می نماید. کاربرد بردارهای رتیز LWYO همچنین اجازة کنترل بهتری بر تأثیر صحیح استاتیکی نسبت به بردارهای رتیز WYD فراهم می کند.
فصل پنجم کاربرد عملی بردارهای رتیز در مهندسی زلزله را بررسی می کند. روش تحلیل طیف پاسخ برای دو مدل سازه ای با تقریبا 150 درجه آزادی دینامیکی به کار گرفته شده است. کارایی محاسباتی بردارهای رتیز و حل مقدار ویژه مقایسه شده اند.
فصل ششم روش فرمول بندی برای توسعة روش کاهش رتیز به ازای انواع الگوهای بارگذاری عمومی که بار تابعی از زمان و مکان است را ارائه می نماید.
فصل 7 به کاربرد بردارهای رتیز وابسته به بار در زیر سازههای چند طبقه می پردازد که دو رهیافت بررسی می شوند.
فصل 8 بر روی استفاده از بردارهای رتیز برای سیستمهای غیر خطی دینامیکی تمرکز می کند که چندین استراتژی حل هنگام استفاده از بردارهای رتیز وابسته به بار مانند روش کاهش مختصات ارائه می شود. سپس بر روی سازههایی که دچار غیر خطی شدن محلی می گردند تمرکز می شود.
1-1- روش جداسازی دو مرحله ای در تحلیل سازهها
گام اول در تحلیل سازهها با استفاده از اجزای محدود جداسازی سازه به منظور بدست آوردن مشخصات سختی، جرم میرایی سازه برای استفاده در معادلات تعادل دینامیکی (حرکت) می باشد. سپس جداسازی جدیدی با استفاده از ترکیب توابع شکل مستقل عمومی و خطی، که از مدلسازی قبلی بدست آمده اند، برای مشخص کردن پاسخ سازه، قابل انجام می باشد.
روش کاهش دوم برای تحلیل استاتیکی خطی جالب توجه نمی باشد زیرا برای این تحلیل تنها یک گام لازم می باشد. هر چند این کاهش دوم برای تحلیل غیر خطی استاتیکی و نیز خطی و غیر خطی دینامیکی که چندین گام باید انجام شود و در هر گام سیستمی از معادلات خطی و غیر خطی حل شود، مناسب می باشد.
1-1-1- جدسازی مسائل خطی دینامیکی به وسیلة برهم زدن مستقیم برداری
مطالعة مشخصات تغییر شکل بر اثر بارهای استاتیکی و تاریخچة زمانی پاسخ تعدادی سازة پیچیده تعداد زیادی از درجات آزادی باقی مانده در تحلیل غالباً توسط توپولوژی ساختمان دیکته می شود تا توسط پیچیدگی رفتار مورد انتظار. معمولاً هندسة سازه اجازة جداسازی به تعداد کمی المان نمی دهد اما می توان رفتار را به وسیلة تعداد کمی درجات آزادی مشخص نمود.
این مطلب به طور کلی در مورد مسائل دینامیک سازه مانند تحلیل زلزله – که مطالعات آنالیز مودال بر روی محتوای فرکانس توزیع مکانی تحریک نشان داده اند، پاسخ، با تعداد نسبتا کمی از مودهای فرکانس پایین کنترل می شود درست می باشد. در مورد تحلیل تحریکات ارتعاشی، فقط تعداد کمی از فرکانسهای متوسط ممکن است تحریک شوند. هر چند در مورد سیستمهای تحریک شدة چند گانه (multi shock excited systems) اندر کنش مودهای مربوط به فرکانسهای متوسط و بالا ممکن در طی بازدة زمانی مورد بررسی اهمیت خود را حفظ نمایند. تغیر مبدأ از سیستم مختصات اصلی به سیستمهای مختصات مووال عمومی. که در فرمول بندی سنتی حل مسائل بزرگ مقدار ویژه مورد نیاز است، هنگامی جالب توجه است که تعداد مودهای دارای اندرکنش نسبت به درجات آزادی اصلی کم باشند.
در حالت کلی روش تحلیل اجزای محدود، کمترین فرکانسهای دقیق را بسیار خوب تخمین می زند در حالیکه وقت کم یا عدم دقت و صحت برای تقریب شکل مودهای بالاتر و فرکانسهای بالاتر مورد انتظار می باشد. این به علت این حقیقت می باشد که مودهای بالاتر طبیعت بسیار مغتششی دارند که ارائه آنها توسط اندازة مش بندی عملی انجام شده برای محاسبات مهندسی مشکل می باشد. بنابراین توجیه کمی برای بکارگیری پاسخ دینامیکی اشکال مودهای با فرکانس بالا، در تحلیل وجود دارد. به طور ایدهآل مشهای اجزای محدود باید به گونهای انتخاب شود که اشکال مودی مربوط به فرکانسهای مهم ارتعاش به بهترین صورت تخمین زده شوند و سپس راه حل را می توان با در نظر گرفتن پاسخ این مودها بدست آورد. این مطلب با تحلیل برهم نهی برداری، با توجه به مودهای مهم اجزای محدود، قابل انجام میباشد.
برآورد فرکانسهای طبیعی اشکال مودی برای سیستمهای سازه ای بزرگ احتیاج به مقدار قابل توجهی عملیات عددی دارد. هر چند همانطور که توسط ویلسون و همکاران (1-17) اشاره شده است، ممکن است اهمیت مستقیم این اطلاعات در مهندسی ارزش محدودی داشته باشد. مقادیر فرکانسی بیانگر وضعیتهای محتمل تشدید و اشکال مدی وابسته به فرکانسهای کم نشانگر این مطلب می باشند که کدام قسمتهای سازه انعطاف پذیرترین قسمتها می باشند. در اکثر موارد مقادیر تقریبی هم می توانند این اطلاعات را فراهم کند. در انجام اغلب تحلیلها، تنها دلیل برآورد بردارهای ویژة کامل و دقیق به علت استفادة جایگزین آنها برای کاهش اندازة سیستم در یک تحلیل بر هم نهی می باشد.
2-1- استفاده از بردارهای رتیز در دینامیک سازهها
1-2-1- روش ریلی برای سیستمهای تک درجة آزادی
ایدة اساسی در روش ریلی که برای تقریب فرکانس ارتعاش یک سیستم تک درجه آزادی استفاده می شود اصل ثبات انرژی (نگهداری) می باشد. انرژی در یک سیستم با ارتعاش آزاد اگر نیروی میرایی برای جذب آن وجود نداشته باشد باید ثابت بماند. بنابراین ماکزیمم انرژی کرنشی در سازة الاستیک باید برابر ماکزیمم انرژی جنبشی جرم باشد. این روش قابل اعمال به هر سیستم چند درجه آزادی که قابل بیان به صورت سیستم تک درجه آزادی توسط استفاده از اشکال تغییر مکانی فرضی رتیز {x} باشد، می باشد.
(1.1)
که در اینجا
K*= سختی کلی (عمومی):
M* = جرم کلی (عمومی):
= فرکانس تقریبی ارتعاش
می باشند.
2-2-1- تحلیل ریلی – رتیز برای سیستمهای چند درجة آزادی
بسط رتیز از روش ریلی که به عنوان تحلیل ریلی – رتیز شناخته می شود به طور گسترده ای برای پیدا کردن تقریبی از کوچکترین مقادیر ویژه و بردارهای ویژة متناظر یک مسأله ارتعاش آزاد استفاده شده است.
(1.2)
که در این رابطه [M],[K] ماتریسهای سختی و جرم و بردارهای ویژه و مقادیر ویژه یا مجذور فرکانسهای سیستم می باشند.
بردارهای ویژه را می توان توسط تعدادی تابعهای سعی مجزای{Xi} تقریب زد بگونه ای که
[1.3]
که {xi}ها توابع شکلی عمومی از قبل تعریف شده سیستم مختصات اصلی می باشند که بردارهای رتیز نامیده می شوند و Yiها دسته ای از پارمترها می باشند. مختصاتهای رتیز که مشخص کنندة سهم مشارکت هر بردار رتیز در حل می باشند.
بردارهای رتیز در (کسترمم) فرم اساس خارج قسمت رایلی جایگزین می شوند و دسته از Yiها، که مقادیر ثابتی بدست می دهد، جستجو می گردند. (روند این کار را می توان در منابع 1.2 و 1.7 یافت) باقی مانده رایلی را می توان به صورت زیر نوشت.
[1.4]
[K]* = [X]T[K][X]
[M]* = [X]T[M][X]
وضعیت پایدار منجر به حل مسأله مقدار ویژه زیر می گردد.
[1.5]
بنابراین تقریب بردارهای ویژه به صورت می گردد.
مسأله مقدار ویژة کاهش یافته ]معادلة [(1.5) باعث رسیدن به r فرکانس تقریبی، ، و اشکال مدی متناظر آنها می گردد، می توان نشان داد. r مقدار ویژة حاصل از تقریب ریلی رتیز حد بالای مقادیر ویژة ناشی از حل دقیق می باشند.
روند تراکم استاتیکی، ترکیب مؤلفه ای مد، تکرار زیر فضا، و سایر روشهای گوناگون می توانند به عنوان تحلیل رتیز درک شوند. تکنیکها تنها در انتخاب بردارهای اساسی رتیز که در تحلیل فرض می شود تفاوت می کنند.
روند رتیز می تواند در فرمول بندی اجزای محدود برای کاهش تعادل دینامیکی استفاده شود. معادلات تعادل دینامیکی برای مدل اجزای محدود و با در نظرگیری {u} که بردار تغییر مکان گروهی است به صورت زیر نوشته می شود.
[1.6]
که در اینجا [M] و [C] و [K] ماتریسهای مربعی nxn برای جرم، میرایی و سختی هستند و {f(s,t)} بردار بارگذاری دینامیکی تحلیل شده بر سازه می باشد که تابعی از فضا و زمان می باشد. علامت نقطه بیانگر مشتق نسبت به زمان می باشد.
بردار تغییر مکان گرهی را می توان توسط ترکیبی خطی از r بردار مستقل خطی رتیز، که r بسیار کوچکتر از n است، به صورت زیر تقریب زد.
[1.7]
که {Xi} بردارهای مستقل پایه و Yi(t) پارامترهای ناشناخته ای هستند که از حل یک سیستم کاهش یافته به صورت زیر بدست می آیند.
[1.8]
هدف از این انتقال بدست آوردن ماتریس جدید سختی، جرم و میرایی یعنی [K]* و [M]* و[C]* است که در اندازه آنها کاهش داده شده(rxr) و پنهای باند کوچکتری نسبت به ماتریسهای اصلی سیستم با حفظ صحت مورد نظر می باشد. بنابراین این ماتریس انتقال باید با توجه به این مطلب انتخاب گردد. موفقیت روش به مقدار بسیار زیادی وابستگی به انتخاب صحیح بردارهای پایه دارد. انواع گوناگونی از این انتخابها در مقالات پیشنهاد شده اند ) 1.1، 1.5، 1.2، 1.13، 1.14). همانگونه که توسط نور (Noor) در (1.12) اشاره شده است دستگاه ایده آل بردارهای پایه دستگاهی است که کیفیت نتایج را حداکثر کند و تلاش کلی به دست آوردن آنها را حداقل نماید.
همانگونه که قبلا بیان شد، یکی از بهترین روشهای کاهش شناخته شده برای مسائل دینامیکی خطی «تکنیک برهم نهی مدی» می باشد که آن شامل انتخاب r مود ارتعاش آزاد بون میرایی که حاصل از حل مسأله مقدار ویژه به عنوان بردارهای پایه می باشد. با این انتخاب ویژه به سادگی می توان نشان دادکه ماتریسهای کاهش یافته[C]* و[M]* و[K]* با فرض میرایی به صورت کسری از میرایی بحرانی، به صورت نظری در می آیند.
(1.9)
سیستم کاهش یافته به صورت r معادلة مستقل بدست می آید که هر کدام به تنهایی قابل انتگرال گیری می باشند. هر چند این که شرایط لازم برای غیر توأمان شدن معادلات دیفرانسیل نهایی در یک روش کاهش نمی باشد.
فقدان عمومیت در کدهای بر مبنای روش ریلی – رتیز به علت سختی موجود در انتخاب توابع کلی می باشد که باعث رسیدن به جوابهایی با درجه ای از صحت مورد انتظار در یک تحلیل کامپیوتری می شوند. این وضعیت به طور چشمگیری محبوبیت استفاده از بردارهای ویژة دقیق را برای برهم نهی مدی افزوده است. هر چند، اخیراً ویلسون و همکاران ) 1.4، 1.17 و 1.18 ( الگوریتم عددی ساده ای را برای ایجاد کلاس خاصی بر بردارهای رتیز که در اینجا به عنوان (WYD Ritz rectors) یا بردارهای رتیز وابسته به بار نامیده می شوند را توسعه داده اند که پاسخهای با صحت بیشتر و زمان کامپیوتری صرف شدة کمتری نسبت به رهیافت سنتی بردار ویژه ای برای طیف وسیعی از مسائل مطالعه شده ارائه می نماید.
1.3 تولید خودکار WYD Ritz recorts برای تحلیل دینامیکی
ترتیب بردارهای وابسته به بار، که برای کاهش اندازة سیستم به کار می روند، با در نظرگیری توزیع مکانی بارگذاری دینامیکی که در استفاده مستقیم از اشکال مدی در نظر گرفته نمی شوند، محاسبه می شود.
الگوریتم در فرم حقیقی خود در شکل 1.1 نشان داده شده است. باید به این نکته توجه نمود که بارگذاری دینامیکی {f(s,t)} در معادلة [1.6] که برای مقداردهی اولیه الگوریتم بازگشتی استفاده شده است، به صورت ضرب بردار مکانی و یک تابع زمان نوشته میشود.
{F(s,t)}={f(s)}g(t)
اولین مقدار بردارهای رتیز وابسته به بلر بردار تغییر مکانی است که از تحلیل استاتیکی با استفاده از توزیع مانی بردار بار دینامیکی، {f(s)} به عنوان ورودی، به دست آمده است. سایر بردارها از ارتباط بازگشتی که در آن ماتریس جرم در آخرین بردار رتیز وابسته به بار ضرب می شد به دست می آیند. سپس بردار حاصله به عنوان بار برای تحلیل استاتیکی استفاده می شود. بنابراین پس از آنکه بردار سختی به صورت مثلثی تجزیه شد، فقط لازم است برای هر بردار رتیز مورد نیاز یک بردار بار به صورت استاتیکی تحلیل شود. استقلال خطی بردارهای رتیز وابسته به بار به وسیلة روند تعامد گرام – اشمیت حاصل می شود.
شکل 1.1 الگوریتم برای تولید خودکار بردارهای رتیز وابسته به بار
(فرمولبندی اولیه و اصلی که توسط ویلسون، یوان و دیکنز (1.17) پیشنهاد شده است.
1) ماتریسهای [M] و [K] و بردار نیرو {f} موجودند.
سایز سیستم n×n [M]
n×n [K]
1×n [f]
2) تبدیل ماتریس سختی بفرم مثلثی
سیستم n×n [K]=[L]T[D][L]
3) حمل برای اولین بردار
حل برای
نرمال سازی M
4) حل برای بردارهای اضافی
حل برای
محاسبه برای
متعامد سازی
نرمال سازی
5) متعامد سازی برای رتیز وابسته به بار با توجه به ماتریس سختی (دلخواه):
حل برای مسأله مقدار ویژة که داریم
تقریبی
محاسبة بردارهای رتیز وابسته به بار متعامد
تکنیک استفاده شده برای ساختن بردارهای رتیز وابسته به بار باعث ارتونورمال شدن جرم در میان بردارها می گردد به صورتی که[M]* در سیستم کاهش یافته (معادلة [1.8]) قطری بوده و متناظر با ماتریس همانی می شود هر چند که ماتریسهای[K]* و[C]* در حالت کلی پر می باشند.
[1.11]
بنابراین معادلة (1.11) با استفاده از روش گام به گام انتگرال گیری مستقیم و یا با معرفی انتقال اضافی برای کاهش سیستم به یک فرم نظری قابل حل می باشد.
در حالت وجود نسبت میرایی حل مسأله مقدار ویژه
[1.12]
گروهی از مختصاتهای مودی [z] ایجاد می نماید که برای قطری کردن سیستم قابل استفاده می باشند. مقدار مقادیر ویژة دقیق برای سیستم کاهش یافته و مقادیر مجذور فرکانسهای تقریبی برای سیستم کامل می باشند.
بردارهای ویژه [z] را می توان برای ایجاد دستة نهایی بردارهای رتیز وابسته به بار و متعامد استفاده کرد.
[1.13] [X]=[X][Z]
دسته بردارهای ، نسبت به هر دو ماتریس سختی و جرم در سیستم کامل متعامد می باشند. بعضی از این بردارها می توانند تقریب خوبی از شکلهای مودی دقیق سازه باشند.
در حالت میرایی دلخواه، یک حل از مسأله پیچیدة مقدار ویژه در صورتی که نوار باشد مختصات مودی غیر توأمان شوند لازم است. باید توجه کرد که تلاش عددی لازم برای حل سیستم کاهش یافته از درجة r (معادلة [1.11]) به طول معمول در مقایسه با سیستم اصلی کامل از درجة n (معادلة (1.6)) بسیار ناچیز می باشد.
از آنجایی که بردارهای رتیز وابسته به بار صورت خودکار در کسری از تلاش عددی لازم برای محاسبة بردارهای ویژة سیستم اصلی تولید می شوند، راهکار مؤثری برای کاهش سیستمهای سازه ای سه بعدی مانند، خاک/سازه، سد/مخزن و سکوهای دریایی که تلاش عددی زیادی و گرانبهایی برای حل به طریق مسأله تعداد ویژة کلاسیک لازم دارند می باشد. مزیت مهم دیگر این بردارها قابلیت انجام تحلیل سازهها در کامپیوترهای کوچکتر می باشد.
(1.4) تأثیر فرمول بندی اجزای محدود بر ایجاد بردارهای رتیز وابسته به بار
سه المان بنیادی در ایجاد بردارهای رتیز وابسته به بار، همانگونه که در شکل 1.1 نشان داده شده است، ماتریسهای جرم، سختی و توزیع بار می باشد. ماتریسهای جرم سختی در حالت عادی متقارن و مثبت معین می باشد هر چند ممکن است دو استثنای زیر به وجود آید:
- اگر سازه بتواند آزادنه به صورت یک جسم صلب حرکت کند (مانند هواپما و یا کشتی) در این حالت ماتریس سختی مثبت و نیمه معین و از رتبة n-b می باشد که b تعداد حرکات جسم صلب مستقل می باشد.
- اگر هیچ جرمی به معنی جابجاییهای گرهی اختصاص داده نشده باشد ردیفها و ستونهای کاملا صفر در ماتریس جرم ایجاد می شود و ماتریس جرم منفرد خواهد بود.
- برای برخورد با مسأله ماتریس سختی با رتبة معیوب (n-b)، ماتریس مثبت معین جابجا شده ای به صورت زیر
(1.14)
را می توان به جای ماتریس [K] اصلی به کار برد. شیوة بردارهای رتیز وابسته به بار از نظر تئوری همان بردارها را، هر چند با ترتیبی متفاوت، برای هر ماتریس جابجا شده دلخواه به فرم معادلة [1.14] ایجاد خواهد کرد. بردارهای رتیز وابسته به بار به گونه ای خواهند بود مقادیر ویژه ماتریسهای سیستم کاهش یافته و بردارهای ویژه متناظر آنها ریشههای مدل فیزیکی را نزدیکتر به نقطة مشخص شده مورد علاقه از طیف ویژة تخمین می زنند.
تعداد کل بردارهای وابسته به بار مستقل که می توانند ایجاد شوند، شامل هرونه مود جسم صلب موجود، برابر رتبة، S ماتریس جرم می باشد. بنابراین، اندازة مسأله کاهش یافته، r، نمی تواند از S بزرگتر باشد.
در پایان باید به این نکته توجه شود که برای سیستمهای بزرگ و یا کلاس ویژه ای از مسائل، روشهای کاهش مختصات مانند تراکم استاتیکی و تکنیکهای زیر سازهسازی می توانند مقدم بر اعمال الگوریتم بردارهای رتیز وابسته به بار، برای دستیابی به ماتریسهای سیستمی([M],[K],{f}) کوچکتر مورد استفاده در روند محاسبات بردارها، استفاده شوند. مزایای این چنین روندهای حل باید با دقت کامل ارزیابی شوند تا تعداد عملیات لازم برای حل را افزایش ندهند. این موضوع و پیآمدهای سرو کار داشتن با ماتریس جرم منفرد در فصل 7 بررسی می شوند.
1.4.1 ماتریس جرم
دو روش برای ارائه ماتریس جرم در روش اجزای محدود وجود دارد. اول، یک ماتریس (ثابت) پایدار جرم، بر اساس همان توابع شکلی که برای فرمول بندی ماتریس سختی استفاده شده اند، می تواند مورد استفاده قرار گیرد. با بیان در قالب انرژی، این بدان معناست که ارائه انرژی جنبشی هماهنگ با انرژی پتانسیل می باشد. فرکانسهای ویژه ای که با استفاده از ماتریس جرم ثابت و تحلیل ارتعاش آزاد بدست می آیند همگی فراتر از مقادیر دقیق متناظر بر مبنای تحلیل تئوری حقیقی ریلی – رتیز می باشند.
از آنجایی که رفتار دینامیکی سازه حساسیت کمتری نسبت به توزیع جرم در مقایسه با حساسیت نسبت به توزیع سختی دارد، این امکان نیز وجود دارد که جرم گسترده سازه و مصالح غیر سازه ای را با گروهی از جرمهای نطقه ای که در گرهها واقع هستند جایگزین کنیم. اگر این گونه ارائه جرم متمرکز شده انتخاب شود، همانگونه که این حالت عمومی در سازههای مهندسی عمران می باشد، مرزی برای فرکانسهای ویژه قابل بیان نمی باشد. صحت نتایج هم ممکن است بهمان خوبی باشد زیرا استفاده از ماتریس متمرکز شده تمایل به افزایش مقسوم علیه در خارج قسمت رایلی، در مقایسه با روش پایدار، دارد و باعث جابجایی پاسخ به سمت نقطه شروع طیف می گردد.
مزایای محاسباتی در استفاده از جرمهای متمرکز شده آشکار هستند. مقدار حافظه مورد احتیاج کمتر و تعداد عملیات کمتر برای تولید بردارهای رتیز وابسته به بار. به علاوه، این مطلب بدینگونه قابل بیان شدن است که (1.11) استفاده از فرمول بندی ثابت جرم فقط هنگامی ارزش دارد که وجود ضرایب همزمان سازی جرم مقدار عملیات محاسباتی لازم را به طور قابل ملاحظه ای افزایش ندهد، در غیر این صورت همان مقدار عملیاتی که به حل مسأله اختصاص داده شده، تعداد بیشتری از متغیرهای پایه ممکن است سودمند باشد. چندین امکان در صورت استفاده از جرمهای متمرکز شده در ترکیب بردارهای رتیز وابسته به بار برای انتخاب بردارهای پایه وجود دارد. برای مثال با افزایش تعداد جرمهای متمرکز شده، در حالیکه تعداد بردارهای رتیز وابسته به بار را ثابت نگه داریم، باید حل دقیق تر و صحیح تری بدون افزایش قابل توجه تلاش عددی ارائه کند.
1.4.2 بردار بارگذاری
صحت مبنای (پایة) بردارهای رتیز وابسته به بارکه قرار است در کاهش مختصات یا بر هم نهی مستقیم برداری استفاده شوند به طبیعت بارگذاری سیستم مرتعش بستگی دارد. در حالت کلی، مقدار هر مؤلفه بردار، همانگونه که توسط مختصاتهای متناظر رتیز وابسته به بار بیان می شود، به ارائه هر دو عامل توزیع مکانی بار که به وسیله بردارهای بنای کوتاه شده و محتوای فرکانس بار اعمالی در مقایسه با فرکانسهای باقی ماندة سازه، بستگی دارد.
دسته بندی | ریاضی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 36 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 18 |
معرفی روش جدید
مولفههای اصلی Principle component
در بیشتر مسائل عملی مشاهدات بصورت تعداد زیادی متغیرهای همبسته میباشند برای تحلیل اینگونه مشاهدات به دنبال روشهای آماری هستیم که بدون اینکه اطلاعاتی را از دست داده باشیم بعد مسأله را تا حد قابل ملاحظهای کاهش دهیم در حقیقت با کنار گذاشتن متغیرهای با واریانس پایین و توجه به متغیرهای با واریانس بالا میتوانیم به راحتی مسأله را در یک زیر فضایی با بعد کمتر مورد مطالعه قرار دهیم.
بردار تصادفی X را با بردار میانگین و ماتریس کواریانس یک بردار p بعدی در نظر می گیریم. مولفههای اصلی x عبارتند از ترکیبات خطی استاندارد شده مولفه های x که بر حسب واریانس ها ویژگیهای خاصی دارند.
وزنهایی که در مولفه های اصلی به بردار تصادفی x مربوط میشوند و دقیقاً بردارهای ویژه استاندارد شده ماتریس کواریانس x هستند ریشههای ماتریس مشخصه کواریانس برابر مولفههای اصلی میباشند و بزرگترین ریشه برابر واریانس اولین مولفه اصلی است. برای X هیچ توزیعی فرض نمیکنیم تنها شرط لازم برای تحلیل مولفههای اصلی این است که متغیرهای اصلی همبستگی معنیداری داشته باشند.
چنانچه مولفههای بردار X هم بعد یا هم واحد نباشند میتوان مقادیر ویژه متناظر با ماتریس همبستگی بردار را بدست آورد بکار بردن ماتریس همبستگی باعث استاندارد شدن متغیرها نسبت به واحد واریانس میگردد/.
بطور کلی اگر بردار X یک بردار تصادفی P متغیر باشد برای بدست آوردن مولفههای اصلی آن چنین عمل میکنیم.
ابتدا مقادیر ویژه مربوط به ماتریس کواریانس یا ماتریس همبستگی P را محاسبه می کنیم
I ماتریس P بعدی همانی و یک ماتریس قطری باشد آنگاه
اگر مولفه اصلی متناظر با متغیر باشد آنگاه
= درصد تغییرات iمین مولفه به کل تغییرات
پس از تعیین مقادیر ویژه بردارهای ویژه متناظر با هر یک از مقادیر محاسبه میگردد.
مقدار اهمیت k مین متغیر اولیه یعنی را در iمین مولفه اصلی یعنی اندازه میگیرد.
ضریب همبستگی بین مولفههای و متغیر برابر است با
واریانس K مین متغیر x است.
مقادیر ویژه مربوط به ماتریس همبستگی نمونه را محاسبه کرده و داریم:
% واریانس تجمعی |
% واریانس |
مقادیر ویژه |
مولفه |
61/764 |
61/764 |
4/323 |
1 |
71/743 |
9/980 |
0/699 |
2 |
79/765 |
8/022 |
0/562 |
3 |
89/466 |
6/701 |
0/469 |
4 |
92/634 |
6/168 |
0/432 |
5 |
96/469 |
3/835 |
0/268 |
6 |
100/00 |
3/531 |
0/247 |
7 |
= نسبت تغییرات مولفه اول به کل تغییرات
تحلیل عاملی Factor Analysis
تحلیل عاملی شامل هر دو روش تحلیل مولفهها (Component) و تحلیل عاملهای مشترک (Common Factors) میباشد.
کاربردهای اصلی تحلیل عاملی عبارتست از :
1- کاهش تعداد متغیرها Data Reduction
2- گروه بندی متغیرها Classing Variables
در تحلیل مولفه اصلی همه پراکندگی مربوط به یک متغیر در تحلیل بکار برده میشود در صورتیکه در تحلیل فاکتورهای (عاملهای) اصلی ما فقط آن قسمت از پراکندگی متغیر را که با سایر متغیرها مشترک است، بررسی می کنیم.
تحلیل عاملی در حدود صد سال پیش توسط یک روانشناس بنام چارلز اسپیرمن ابداع شد. او توسط این روش به این نتیجه رسید که در یک زیر جامعهای از انسانها، توانایی ذهنی (mental ability) افراد که بر اساس مهارتهای ریاضی، لغت شناسی مهارتهای شفاهی و کلامی. مهارتهای هنری و مهارتهای منطقی و استدلالی اندازهگیری میشود، میتواند دقیقاً توسط یک فاکتور اساسی مشترک که هوش عمومی یا بعبارتی General intelligence نامیده میشود، اندازهگیری گردد. امروز کالج Board testing service توانایی ذهنی افراد را بر اساس سه عامل مهم (توانایی شفاهی، ریاضی و منطقی) اندازهگیری میکند.
بخشی از واریانس یک متغیر خاص که در اشتراک با عاملهای دیگر باشد، نامیده میشود: connunality = میزان اشتراک. بنابراین هدف با برآورد کردن همین میزان اشتراک است برای هر متغیر. یعنی بخشی از واریانس که هر متغیر با سایر متغیرها در اشتراک دارد.
تحلیل عاملی روشی است که با کشف ساختار یک مجموعه از متغیرها و کاهش این مجموعه به تعداد کمتری از متغیرهای بنیادیتر که عامل نامیده میشود، سرو کار دارد.
این روش در کارهای اسپیرمن روانشناس انگلیسی ریشه دارد که در سال 1904 اولین مقاله خود را درباره این موضوع در مجله روانشناسی آمریکا چاپ کرد. از آن زمان به بعد بسیاری از روانشناسان و دستاندرکاران علوم تربیتی علاوه بر ریاضی دانها که به همکاری با آنها پرداختهاند، در گسترش تحلیل عاملی سهم بسزایی داشتهاند.
یکی از روشهای مهم تحلیل عاملی بنام روش مولفه اصلی بوسیله ریاضیدان آماری هتلینگ گسترش یافت. علاقه او به این موضوع از همکاری وی با پژوهشگران در زمینه علوم تربیتی برانگیخته شد. مقاله اصلی هتلینگ که در آن این روش شرح داده شده است در سال 1933 در مجله روان شناسی تربیتی منتشر شد.
هدف تحلیل عاملی توصیف و تفسیر همبستگیهای درونی مجموعهای واحد از متغیرهاست تحلیل عاملی از دو راه این هدف را برآورده می کند. ابتدا مجموعه متغیرهای اصلی را به تعداد کمتری از متغیرها که عامل نامیده میشوند، کاهش میدهد، دوم باید معنای عامل به علت ویژگی های ساختاری که ممکن است در این مجموعه روابط نهفته باشند، روشن شود. عاملها متغیرهای فرضی هستند که از فرایند تحلیل مجموعهای از متغیرها که از طریق اندازهگیری مستقیم بدست می آیند، استنباط میشوند.
تحلیل عاملهای مشترک در مقابل
تحلیل مولفههای اصلی
تحلیل عاملی یا تحلیل عاملهای مشترک بعنوان یک روش کلی شامل تحلیل مولفه اصلی میشود. اگر چه این دو روش هدف یکسانی (کاهش بعد فضای دادهها) را در نظر دارند اما بر حسب فرضیات زیر بنایی از هم کاملاً متفاوتند.
یک متغیر تنها در مجموعه دادهها دارای واریانسی است که این واریانس تجزیه میشود به واریانس مشترک که توسط سایر متغیرهای مدل شرکت داده میشود و واریانس یگانه (unique) که نسبت به یک متغیر خاص یکتاست. و شامل مولفه خطا میشود. تحلیل عاملی مشترک فقط واریانس مشترک متغیرهای مشاهده شده را تحلیل می کند و تحلیل مولفههای اصلی فقط واریانس کلی را در نظر میگیرد و تمایزی بین واریانس یگانه قائل نمیشود. انتخاب یکی از این دو روش بستگی به چندین معیار دارد اولی اینکه چه چیزی در تحلیل مورد توجه است؟
تحلیل عاملهای مشترک و تحلیل مولفة اصلی هر دو مجموعه متغیرهای اصلی را به مجموعهای با بعد کمتر از متغیرهای مرکب که عامل یا مولفه اصلی خوانده میشوند، کاهش میدهند.
این دو روش در تفسیر متغیرهای مرکب بدست آمده از هم متفاوت عمل میکنند.
در تحلیل عاملی مشترک یک تعداد کمی از فاکتورها استخراج میشوند تا همبستگی بین متغیرهای مشاهدهای را تبیین کنند و اینکه تشخیص دهند ابعاد پنهانی را که باعث این همبستگی شده است.
دسته بندی | ریاضی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 40 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 35 |
1-2) EZW
الگوریتم EZW در سال 1993 توسط shapiro ابداع شد نام کامل این واژه [1] به معنای کدینگ تدریجی با استفاده از درخت ضرایب ویولت است. این الگوریتم ضرایب ویولت را به عنوان مجموعه ای از درختهای جهت یابی مکانی در نظر می گیرد هر درخت شامل ضرایبی از تمام زیرباندهای فرکانسی و مکانی است که به یک ناحیه مشخص از تصویر اختصاص دارند. الگوریتم ابتدا ضرایب ویولت با دامنه بزرگتر را کددهی می کند در صورتیکه دامنه یک ضریب بزرگتر یا مساوی آستانه مشخص باشد ضریب به عنوان ضریب معنی دار [2] در نظر گرفته می شود و در غیر اینصورت بی معنی[3] می باشد یک درخت نیز در صورتی معنی دار است که بزرگترین ضریب آن از نظر دامنه بزرگتر یا مساوی با آستانه مورد نظر باشد و در غیراینصورت درخت بی معنی است.
مقدار آستانه در هر مرحله از الگوریتم نصف می شود و بدین ترتیب ضرایب بزرگتر زودتر فرستاده می شوند در هر مرحله، ابتدا معنی دار بودن ضرایب مربوط به زیر باند فرکانسی پایین تر ارزیابی می شود اگر مجموعه بی معنی باشد یک علامت درخت صفر استفاده می شود تا نشان دهد که تمامی ضرایب مجموعه صفر می باشند در غیراینصورت مجموعه به چهارزیرمجموعه برای ارزیابی بیشتر شکسته می شود و پس از اینکه تمامی مجموعه ها و ضرایب مورد ارزیابی قرار گرفته اند این مرحله به پایان می رسد کدینگ EZW براساس این فرضیه استوار است که چگالی طیف توان در اکثر تصاویر طبیعی به سرعت کاهش می یابد بدین معنی که اگر یک ضریب در زیر باند فرکانسی پایین تر کوچک باشد به احتمال زیاد ضرایب مربوط به فرزندان آن در زیر باندهای بالاتر نیز کوچک هستند به بیان دیگر اگر یک ضریب والد بی معنی باشد به احتمال زیاد فرزندان آن نیز بی معنی هستند اگر آستانه ها توانهایی از دو باشند میتوان کدینگ EZW را به عنوان یک کدینگ bit-plane در نظر گرفت در این روش در یک زمان، یک رشته بیت که از MSB شروع می شود کددهی می شود با کدینگ تدریجی رشته بیت ها و ارزیابی درختها از زیرباندهای فرکانسی کمتر به زیرباندهای فرکانسی بیشتر در هر رشته بیت میتوان به کدینگ جاسازی [4] دست یافت.
الگوریتم EZW بر پایه 4 اصل استوار است [3]
1- جدا کردن سلسله مراتبی زیرباندها با استفاده از تبدیل ویولت گسسته
1-1-2) تبدیل ویولت گسسته
تبدیل ویولت سلسله مراتبی که در EZW و SPIHT مورد استفاده قرار می گیرد نظیر یک سیستم تجزیه زیرباند سلسله مراتبی است که در آن فاصله زیرباندها در مبنای فرکانس بصورت لگاریتمی است.
در شکل 2-2 یک مثال از تجزیه دو سطحی ویولت روی یک تصویر دو بعدی نشان داده شده است. تصویر ابتدا با بکارگیری فیلترهای افقی و عمودی به چهار زیرباند تجزیه میشود. در تصویر (c ) 2-2 هر ضریب مربوط به ناحیه تقریبی 2×2 پیکسل در تصویر ورودی است. پس از اولین مرحله تجزیه سه زیر باند LH1 , HL1 و HH1 بعنوان زیرباندهای فرکانس بالایی در نظر گرفته می شوند که به ترتیب دارای سه موقعیت عمودی، افقی و قطری می باشند اگر Wv , Wh به ترتیب فرکانسهای افقی و عمودی باشند، پهنای باند فرکانسی برای هر زیر باند در اولین سطح تجزیه ویولت در جدول
1-2 آمده است[4]
جدول 2-1 ) پهنای باند فرکانسی مربوط به هر زیر باند پس از اولین مرحله تجزیه ویولت با استفاده از فیلترهای مشابه (پایین گذر و بالاگذر) زیر باند LL1 پس از اولین مرحله تجزیه ویولت، مجدداً تجزیه شده و ضرایب ویولت جدیدی به دست می آید جدول 2-2) پهنای باند مربوط به این ضرایب را نشان می دهد.
2-1-2) تبدیل ویولت بعنوان یک تبدیل خطی
میتوان تبدیل بالا را یک تبدیل خطی در نظر گرفت [5]. P یک بردار ستونی که درایه هایش نشان دهنده یک اسکن از پیکسلهای تصویر هستند. C یک بردار ستونی شامل ضرایب ویولت به دست آمده است از بکارگیری تبدیل ویولت گسسته روی بردار p است. اگر تبدیل ویولت بعنوان ماتریس W در نظر گرفته شوند که سطرهایش توابع پایه تبدیل هستند میتوان تبدیل خطی زیر را در نظر گرفت.
فرمول
بردار p را میتوان با تبدیل ویولت معکوس به دست آورد.
فرمول
اگر تبدیل W متعامد [5] باشد. است و بنابراین
فرمول
در واقع تبدیل ویولت W نه تنها متعامد بلکه دو متعامدی [6] می باشد.
3-1-2) یک مثال از تبدیل ویولت سلسله مراتبی
یک مثال از تبدیل ویولت سلسله مراتبی در این بخش شرح داده شده است. تصویر اولیه 16*16 و مقادیر پیکسلهای مربوط به آن به ترتیب در شکل 3-2 و جدول 3-2 آمده است.
یک ویولت چهارلایه روی تصویر اولیه اعمال شده است. فیتلر مورد استفاده فیلتر دو متعامدی Daubechies 9/7 است [6]. جدول 4-2 ضرایب تبدیل گرد شده به اعداد صحیح را نشان می دهد. قابل توجه است که ضرایب با دامنه بیشتر در زیرباندهای با فرکانس کمتر قرار گرفته اند و بسیاری از ضرایب دامنه های کوچکی دارند ویژگی فشرده سازی انرژی در تبدیل ویولت در این مثال به خوبی دیده می شود جدول 5-2 تصویر تبدیل یافته و کمی شده را نشان می دهد چنانکه کمی سازی تنها برای اولین سطح ویولت انجام گرفته است یک ضریب مقیاس 25/0 در هر ضریب فیلتر ویولت ضرب شده و سپس مجموعه فیلتر پاین گذر و بالاگذر روی تصویر اولیه بکار گرفته می شود اندازه گام کمی سازی مربوطه در این حالت 16 است.
پس از کمی سازی بیشتر ضرایب در بالاترین زیر باند فرکانسی صفر می شوند تصویربازسازی شده و تبدیل ویولت معکوس در شکل (b) 7-2 و جدول 6-2 آمده است. به علت کمی سازی بازسازی با اتلاف است.
4-1-2) انتقال تدریجی تصویر [1]
اگر یک تبدیل متعامد و سلسله مراتبی زیر باند، p یک ماتریس از اسکن پیکسلهای pi,j که (i, j) مختصات پیسک است و c ماتریس مربوط به ضرایب تبدیل یافته باشد، آنگاه:
فرمول
c ماتریسی است که باید کد شود.
در یک کدینگ کامل EZW ، ؟؟ ماتریس بازسازی C اولیه را برابر صفر قرار می دهد و با دریافت هر بیت آنرا تغییر می دهد.
فرمول
هدف اصلی در انتقال تدریجی این است که ابتدا، اطلاعات مهمتر تصویر فرستاده شود. ارسال درست این اطلاعات خطا را تا میزان زیادی کاهش می دهد. بنابراین نکته مهم، انتخاب اطلاعات مهمتر در C است. معیار متوسط مربعات خطا بعنوان یک معیار سنجش خطا مورد استفاده قرار می گیرد.
فرمول
که N تعداد پیکسلهای تصویر اولیه است. با توجه به اینکه Euclidean norm در تبدیل متعامد حفظ می شود میتوان گفت
فرمول
معادله نشان می دهد که با دریافت ضریب انتقال Ci,j در دیکدر ، DMSE به اندازه
فرمول
کاهش می یابد. واضح است با ارسال ضرایب بزرگتر در ابتدا، خطای تصویربازسازی شود. کاهش بیشتر خواهد داشت.
علاوه بر آن اگر Ci,j بصورت باینری باشد اطلاعات را میتوان بصورت تدریجی ارسال نمود. به بیان دیگر MSB که مهمترین بیت است در ابتدا و LSB که کم اهمیت ترین بیت است در آخر فرستاده می شود.
5-1-2) درخت جهت یابی مکانی
ایجاد و تقسیم بندی مجموعه ها با استفاده از ساختار ویژه ای به نام درخت جهت یابی مکانی انجام می شود این ساختار بگونه ای است که از ارتباط مکانی میان ضرایب ویولت در سطوح مختلف هرم زیرباندها [7] استفاده می کند.
درختهای جهت یابی مکانی در شکل 59-5 برای یک تصویر 16*16 نشان داده شده است. زیرباند LL2 مجدداً به چهار گروه که هر یک شامل 2×2 ضریب است تقسیم می شود در هر گروه هر یک از چهار ضریب (شکل دو سطح پایین گذر و بالاگذر دارد و هر سطح به چهار زیر باند تقسیم می شود).
به غیر از ضریبی که در سمت چپ و بالا قرار گرفته و با رنگ خاکستری مشخص شده است ریشة یک درخت جهت یابی مکانی است پیکانها نشان می دهند که چگونه سطوح مختلف این درختها به هم مربوطند به طور کلی یک ضریب در موقعیت (i,j) در تصویر والد چهار ضریب در موقعیتهای (2i,2y) ، (2i+1,2y) ، (2i,2y+1) و (2i+1 , 2y+1) است ریشه های درختهای جهت یابی مکانی مربوط به این مثال در زیر باند LL2 قرار گرفته اند هر ضریب ویولت به غیر از آنهایی که با رنگ خاکستری مشخص شده اند و برگها میتواند ریشه برخی زیر درختهای جهت یابی مکانی باشند.
در این مثال اندازه زیر باند LL2 برابر 4×4 است و بنابراین به چهار گروه 2×2 تقسیم شده است. تعداد درختها در این مثال 12 تا است که برابر 4 /3 اندازه بالاترین زیر باند LL است.
هر کدام از 12 ریشه در زیر باند LL2 والد چهار فرزند استا که در سطح مشابهی قرار گرفته اند. فرزندان این فرزندان در سطح یک قرار می گیرند. عموماً ریشه های درختها در بالاترین سطوح، فرزندان آنها در سطحی مشابه از آن پس فرزندان ضرایبی که در سطح k قرار دارند در سطح k-1 قرار می گیرند.
بطور کلی میتوان گفت پس از تبدیل ویولت یک تصویر را میتوان با ساختار درختی آن نشان داد که در آن یک ضریب در زیر باند پایین میتواند چهار فرزند در زیر باند بالاتر داشته باشد و هر یک از این چهار فرزند میتوانند چهار فرزند دیگر در زیرباندهای بالاتر داشته باشند. به ساختاری که در این حالت پدید می آید.
درخت چهارتایی[8] گفته می شود که هر ریشه [9] چهارگره[10] دارد. نکته بسیار مهم نوع شماره گذاری موقعیت مکانی خانه ها (ضرایب) است. ضریبی که در پایین ترین سطح و در گوشه بالا در سمت چپ قرار داد دارای موقعیت مکانی (0 و 0 ) خواهد بود و به همین ترتیب ضرایب بعدی اضافه می شوند. اگر این موقعیت گذاری رعایت نشود جواب درستی به دست نمی آید [7].
6-1-2) درخت صفر
همانگونه که قبلاًاشاره شد میان زیرباندهای مجاوری که در موقعیت مکانی مشابه قرار گرفتهاند نوعی وابستگی داخلی وجود دارد این بدان معناست که اگر ضریب مربوط به یک والد در تک آستانه مشخص بی معنی باشد به احتمال زیاد ضرایب مربوط به فرزندان نیز در مقایسه با استانه جاری بی معنی خواهد بود و این امر تأیید کننده نزولی بودن چگالی طیف توان در تصاویر طبیعی می باشد در الگوریتم EZW و الگوریتمهای مشابه این رابطه والد و فرزندی برای bitplane مربوط به باارزشترین بیت bit plante (MSB) مربوط به کم ارزشترین بیت (LSB) بکار برده می شود.
معنی دار بودن ضرایب با توجه به آستانه داده شده تعیین می گردد و آستانه در هر مرحله نصف می شود. ضرایب در هر مرحله با آستانه مقایسه می شود و با توجه به این مقایسه در bitplane مربوطه مقدار o یا 1 به آنها اختصاص داده می شود.
یک درخت صفر درختی است متشکل از ضرایبی که همگی در مقایسه با آستانه جاری بی معنی هستند در اکثر موارد درختهای صفر زیادی در یک bit plane وجود دارد. استفاده از نمایش درخت صفر برای یک ریشه به معنای بی معنی بودن تمام فرزندان آن در مقایسه با آستانه فعلی می باشد و این امر به فشرده سازی کمک شایانی می کند.
7-1-2) کدگذاری در الگوریتم EZW
در این الگوریتم دو لیست با نامهای DL [11] و SL مورد استفاده قرار می گیرند. لیست DL شامل مختصات ضرایبی است که معنی دار نیستند. لیست SL شامل بزرگی (نه مختصات) ضرایبی است که معنی دار می باشند هر دوره انجام الگوریتم شامل یک گذار اصلی[12] می باشد که در ادامه آن یک گذار فرعی [13] می آید. گامهای اصلی الگوریتم به ترتیب زیر است:
1- مقداردهی اولیه
الف) مختصات تمامی ضرایب ویولت در لیست DL قرار می گیرد.
ب ) تنظیم آستانه اولیه :
فرمول
که Ci,y ضریب ویولت می باشند.
2- گذار اصلی
تمامی ضرایب در یک مسیر از پیش تعیین شده اسکن می شوند این مسیر طبق چند الگو تعریف می شود. انتخاب مناسب هر یک از این الگوها می تواند نقش مهمی در افزایش کارایی الگوریتم داشته باشد. شکل با مقایسه هر یک از ضرایب لیست DL با آستانه جاری T یکی از چهار علامت زیر بعنوان علامت مشخصه ضریب در نظر گرفته می شود.
الف) در صورتیکه ضریب در مقایسه با آستانه جاری T معنی دار مثبت باشد علامت PS [14] بعنوان خروجی در نظر گرفته می شود. هنگامیکه این علامت ورودی دیکدر قرار گیرد ضریب را برابر T5/1 قرار می دهد.
ب) در صورتیکه ضریب در مقایسه با آستانه جاری T معنی دار و منفی باشد علامت NS [15] بعنوان خروجی در نظر گرفته می شود. هنگامیکه این علامت ورودی دیکدر قرار گیرد ضریب را برابر T5/1- قرار می دهد.
ج) در صورتیکه یک ضریب در مقایسه با آستانه جاری معنی دار نباشد ولی بعضی از فرزندان آن معنی دار باشند علامت IZ [16] (صفر منفرد) بعنوان خروجی در نظر گرفته می شود.
د) در صورتیکه یک ضریب و تمام فرزندان آن در مقایسه با آستانه جاری بی معنی باشند علامت ZTR [17] (درخت صفر) بعنوان خروجی در نظر گرفته می شود. نکته مهم این است که لازم نیست نسلهای این درخت صفر در تکرار جاری کدگذاری شوند. هنگامیکه این علامت ورودی دیکدر قرار می گیرد، به ضریب و تمامی ضرایب مربوطه به نسلهای آن مقدار صرف نسبت می دهد. مقدار این ضرایب در تکرارهای متوالی اصلاح میشود.
ضرایبی که با علامت PS و NS مشخص شده اند در لیست SL قرار گرفته و مقادیر آنها bitplane مربوطه صفر می شود فلوچارت مربوطه به دسته بندی
دسته بندی | آمار |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 20 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 38 |
جامعه آماری مورد مطالعه در این پژوهش تمامی دانش آموزان سال اول دبیرستان هستند که درنوبت روزانه مشغول به تحصیل هستند این تعداد بنا به آمار سازمان آموزش و پرورش شهر تهران تعداد ............. در سال 82 ـ 81 می باشند که از این تعداد ............ نفر پسر و ............ دختر می باشند.
برای انتخاب نمونة معرف جامعه از روش نمونه گیری PPS استفاده شد. در این
نمونه گیری هر یک از مدارس بر اساس تعداد کلاسهایشان فهرست می شوند. به عبارت دیگر شانس انتخاب شدن هر مدرسه به تعداد کلاسهای آن مدرسه وابسته است. برای انتخاب نمونه ابتدا تعداد کلاسها فهرست شده و نمونه گیری از بین کلاسهای لیست شده انتخاب می شوند. بدین ترتیب واحد نمونه گیری در روش نمونه گیری PPS کلاس خواهد بود.
مطابق با شیوه اجرای نمونه گیری PPS ، ابتدا تمامی کلاسهای اول دبیرستان در شهر تهران فهرست شد و براساس این فهرست به صورت تصادفی تعدادی از کلاسها انتخاب شد. در انتخاب کلاسها سعی شد که علاوه بر تعداد تقریبی نمونه، تعدادی از کلاسها نیز به عنوان کلاسهای جانشین در نظر گرفته شوند. مشخصات نمونه درجدول زیر آورده شده است:
با توجه به اینکه نمرات سال قبل دانش آموزان در نوبت دوم بصورت هماهنگ درسطح استان برگزار شده است (امتحان نهایی) این نمرات به عنوان بهترین ملاک برای
اندازه گیری نمرات قبلی به شمار می رفتند. بدین منظور نمرة ریاضی امتحان نهایی هر یک از دانش آموزان در کلاس سوم راهنمایی از بایگانی مدارس جمع آوری گردید.
مقیاس نگرش ریاضی
مقیاس نگرش ریاضی توسط فنما و شرمن طراحی و در سال 2001 مورد تجدید نظر قرار گرفت. این مقیاس شامل ـ سوال است که هر یک از گویه های آن در یک طیف 5 گزینه ای به سنجش نگرش دانش آموزان می پردازند. سوالات این مقیاس در چهار عامل «اطمینان نسبت به توانایی های خود در انجام مسایل ریاضی»، «سودمندی دریافت شده ریاضی»، «ادراک از نگرش معلم» و «باورهای کلیشه ای جنسیتی در کارهای مربوط به ریاضی» دسته بندی می شوند. با توجه به آنکه باور جنسی از اهداف این پژوهش به شمار نمی رفت و همچنین با توجه به حجم زیاد سوالات (با توجه به پرسشنامه دیگر) عامل «باورهای کلیشه ای جنسیتی در کارهای مربوط به ریاضی» از این مقیاس حذف شد.
برای محاسبه روایی مقیاس، همزمان با اجرای این مقیاس، پرسشنامه نگرش ریاضی داتون نیز اجرا شد. همبستگی بدست آمده از اجرای هر دو پرسشنامه به میزان 866/0 به دست آمد که مقدار معنی داری است. بنابراین می توانیم این مقیاس را براساس مقدار
به دست آمده از روش روایی همزمان، مقیاسی روا به شمار آوریم. (01/0 pp < )
پس از اجرای این مقیاس بر روی تمامی افراد نمونه، داده های به دست آ,ده مورد تحلیل عاملی قرار گرفت. تحلیل عاملی اکتشافی اولیه این مقیاس تعداد 8 عامل را نشان داد که پس از بررسی و مقایسه گویه ها با همدیگر و در نظر گرفتن اثرات ویژه تعداد چهار عامل برای خلاصه کردن داده ها انتخاب شد. لازم به تذکر است که با توجه به تعدد عوامل در این پرسشنامه عوامل با اثرات ویژه تعداد چهار عامل برای خلاصه کردن
داده ها انتخاب شد. لازم به ذکر است که با توجه به تعدد عوامل در این پرسشنامه عوامل با اثرات ویژه بالای 25/1 انتخاب شدند. همچنین کفایت حجم نمونه باز آزمون کفایت نامه (KMO) مورد تأیید قرار گرفت. مقدار این آزمون به میزان بود. ضمناً برای بدست آوردن بارهای عاملی دقیق تر و مشخص تر از چرخش ابلیمن مستقیم استفاده شد.
دسته بندی سوالات مقیاس با توجه به تمایل عاملی انجام شده نشان داد که چهار عامل استخراج شده از مقیاس نگرش ریاضی عبارت بودند از؛ «اطمینان به توانایی در انجام مسایل ریاضی»، «ادراک از نگرش معلمان»، «استفاده از ریاضی در زندگی روزمره» و «سودمندی دریافت شده». ترکیب این چهار عامل جمعاً 907/47 درصد از واریانس نگرش ریاضی را تبیین کرد. نتایج تحلیل عاملی این مقیاس بطور خلاصه در جدول زیر آورده شده است:
توجه به سطر آخر جدول 3 ـ 2 ضرایب آلفای کروبناخ هریک از عوامل را نشان
می دهد. با ملاحظة این سطر می توان مشاهده کرد که هریک از عوامل از میزان همسانی درونی قابل قبولی برخوردار است و بدین ترتیب می توان آزمون بکار برده شده را پایا دانست.
مقیاس اضطراب ریاضی
این مقیاس توسط مسعود شکرانی در سال 1381 طراحی و اجرا شده است. وی از مجموعه 38 سوالی کل آزمون 18 سوال را انتخاب و هنجار نمود. دانش آموزان برای جواب به این آزمون طیف 4 درجه ای کاملاً مخالفم، مخالفم، موافقم و کاملاً موافقم را علامت زدند. شکرانی در تحلیل عاملی این مقیاس که بر روی دانش آموزان دبیرستانهای اصفهان اجرا کرده بود، دو عامل «اضطراب امتحان ریاضی» و «اضطراب کلاس ریاضی» را مشخص کرده بود. سازندة مقیاس، پایانی آزمون را با استفاده از روش آلفای کروبناخ 922/0 برای کل آزمون و 896/0 و 893/0 برای عامل های اول و دوم برآورد نمود. همچنین وی روایی آن را از طریق همبسته کردن با مقیاس اضطراب کتل 532/0
معنی دار گزارش کرده بود. در مطالعة دیگری که از این آزمون استفاده شده بود روایی آزمون از طریق همبسته کردن با مقیاس اضطراب ریاضی بتز 66/0 و پایایی آن از طریق بازآزمایی 74/0 محاسبه شده بود. همچنین تحلیل عاملی این آزمون بر روی
دانش آموزان سال سوم راهنمایی شهر تهران چهار عامل: «اضطراب امتحان ریاضی»، «اضطراب موقعیت پاسخ» و «اضطراب ماهیت ریاضی» را نشان داد که همگی این عوامل مقدار آلفای کروبناخ بالایی بودند (کبیری 1382)
برای محاسبه روایی این آزمون از روش روایی همزمان استفاده شد. میزان همبستگی بدست آمده بین ای آزمون و آزمون اضطراب ریاضی بتز (P < 0/01 , r = 0/889)
معنی دار بود و می توان نتیجه گرفت که آزمون مورد استفاده از نظر قابلیت استفاده، اطمینان کافی را دارد. برای محاسبه پایایی از روش همسانی درونی آلفای کروبناخ استفاده گردید که نتایج آن در جدول 3 ـ 3 آمده است.
تحلیل عاملی اکتشافی این آزمون بر روی نمونه دو عامل «اضطراب ماهیت ریاضی» و «اضطراب امتحان ریاضی» را نشان داد. توضیح این نکته ضروری است که عامل سوم به علت متورم بودن بارهای عاملی آن در دو یا چند عامل و همچنین کم بودن سوالات آن کنار گذاشته و در نتیجه سوالات 23، 34، 38 و 81 از سوالات پرسشنامه حذف گردید. لازم به توضیح است که از چرخش دبلیمین مستقیم استفاده شد. اندازه نمونه با توجه به شاخص KMO به میزان 927/0 معنی دار است (P = 0/01) و دو عامل مذکور جمعاً 981/51 درصد از واریانس اضطراب ریاضی را تبیین کرده بودند. نتایج تحلیل عاملی این پرسشنامه در زیر آورده شده است:
این مقیاس که به نام مقیاس عقیده دانش آموز معروف شده است فقط توسط .......... ساخته شده است. این مقیاس یک پرسشنامه 10سوالی است که انگیزش دانش آموزان را در جهت عمل خواسته شده از آنان در یک طیف 5 درجه ای از کاملاً مخالفم تا کاملاً موافقم اندازه می گیرد.
این مقیاس در ساخت اولیه خود دو عامل «ارتباط شخصی آزمون شخصی آزمون با آزمودنی» و «تلاش مشغول شدة دانش آموزان در طول ارزیابی» را بررسی می کرد. روایی و پایایی در ساخت اولیه آزمون ..........
جهت به دست آوردن پایایی آزمون آلفای از روش آلفای کروبناخ استفاده شد. با استفاده از این روش مشخص گردید که عامل «ارتباط شخصی آزمون با آزمودنی» به میزان
802/0 و عامل «تلاش بکار گرفته شدة دانش آموزان در طول ارزیابی» به میزان 568/00 از همسانی درونی برخوردارند.
برای تجزیه وتحلیل داده های این پژوهش از سه روش دگرسیون چند متغیره، تحلیل مسیر و مدل معادلات ساختاری استفاده گردید. علت استفاده از هر سه این روشها تأیید نتایج بدست آمده و استفاده از اطلاعات بیشتری که هر یک از روشها دارند می باشد. همچنین نمرات بدست آمده در هر یک از دو جنس نیز با استفاده از آزمون T مستقل مورد مقایسه قرار گرفت.
دسته بندی | ریاضی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 41 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 50 |
درس :
جغرافیای ریاضی
درس جغرافیای ریاضی یکی در دروس اصلی رشتة جغرافیا می باشد و موضوع آن نیز بررسی شکل هندسی زمین و به ویژه حرکات آن درفضا می باشد، مطالعه وضعیت اجرام آسمانی ازقبیل سیارات، ستارگان، سحابیها و کهکشانها را نیز در بر می گیرد. با فراگیری این دانش می توان دید وسیعی نسبت به جهان آفرینش از نظر جغرافیا را به دست آورد.
همبستگی جغرافیای ریاضی با دانش نجوم بسیار نزدیک و قابل بحث است و در واقع با کمک علم نجوم می توان دانش جغرافیای را فرا گرفت. این نکته قابل بررسی است که هدف از دانش جغرافیای ریاضی وارد شدن به جزئیات اجرام سماوی، خواص آنها به ویژه فراگیری نجوم محض نمی باشد، بلکه از ترکیب علم جغرافیا و نجوم می توان حوادث موجود در جهان مثل پدیده های خسوف و کسوف، جذر و مد و غیره را به راحی توجیه کرد.
امروزه بشر با بهره جویی از کاوشهای فضای و انتفاع از کشفیات علمی بسیار، توانسته است گام کوچکی در پهنة اقیانوس بی کران جهان بردارد تا شاید بتواند به بخش مختصری از مجهولات فراوان خویش و موجودات حیرت انگیز جهان آفرینش نایل شود، به همین منظور درصد برآمد با کمک جغرافیا با آسمانها و مواد آن آشنا و به وسیلة این آشنایی و علاقه با توجه به اهمیت ویژه ای که برای آن قایل است تا حدی به پیشرفتهای علمی دست یابد.
هنگامی که بشر برای اولین بار آسمان بالای سر خود را مورد نظر قرار داد، دیدرس او فقط به آسمان بالای سرش محدود می شد. بعدها، او توانست وسایل علمی خاص را اختراع کند و به کمک آنها قادر به جستجو و مطالعه درفضای دورتر شود. در زمانهای اخیر اتفاقات جدید و هیجان انگیزی رخ داده است. بشر قادر به مسافرت و جستجو در فضا گشت و به همین علت هم اطلاعات او از جهان اطرافش به ناگهان افزایش یافت. بشر اولیه متوجه شد که بسیاری از اجرام روشن موجود در آسمان، به آهستگی در میان ستارگان حرکت میکنند. پس از طی قرون بسیار، او تشخیص داد که زمین و بعضی از اجرام، در اطراف خورشید گردش می کنند. این اجرام فضایی متحرک، سیارات نامیده شده اند و همة آنها را همراه با خورشید، منظومة شمسی نامگذاری کرده اند. اگر چه کشف این سیستم اهمیت زیادی داشت، ولی واقعة با اهمیت تر در قرن هفدهم میلادی رخ داد. گالیله دانشمند ایتالیایی تلسکوپی را بنا کرد که با کمک آن توانست عظمت و شگفتیهای کیهان را در اطراف سیستم خورشیدی مورد بررسی قرار دهد. او کهکشان راه شیری را مطالعه کرد و با کشف بزرگ خود نشان داد که این راه، مرکب از میلیاردها ستاره بسیار دور و کمرنگ می باشد. به کمک تلسکوپهای بسیار قوی و سایر وسایل علمی ( مانند نورسنج، طیف نگار و..) تاکنون بسیاری از اسرار این کهکشان کشف شده است.
با توجه به موارد فوق می توان دریافت که علم نجوم در مسیر تحول خود به کشف بسیاری از قوانین حاکم بر اجرام سماوی نایل آمده است، ولی باید گفت که کار تحقیق و پژوهش در این باره هرگز پایان پذیر نیست، زیرا با پیشرفت تکنولوژی، در هر زمان به اسرار تازه ای از جهان آفرینش دست می یابیم. به هر صورت، نقش و اهمیت نجوم در زندگی بشر انکار ناپذیر است و موارد کاربرد آن را میتوان در جهت یابی، هوانوردی، دریانوردی و مطالعات جغرافیایی، تهیه نقشه های مختلف جغرافیایی و نقشه برداری از زمین، پیش بینی جذر و مد، طوفان و توفند، توده های هوایی، انواع جبهه ها، اتمسفر و ترکیب آن، فرایند های انتقال انرژی گرمایی، کیفیت پدیده های مربوط به تابش، تهیة تقویمهای مختلف و بررسی نیروی گرانش به کمک محاسبات نجومی، نام برد.
درحال حاضر علم نجوم را به پنج بخش کاملاً مجزا تقسیم می کنند که هر بخش تخصص مخصوص به خود را می طلبد. این پنج بخش عبارتند از:
1-هیأت و نجوم Astronmy: در این مبحث تنها مسائل مربوط به حرکت و جابجایی اجرام سماوی و اثران ناشی از این حرکات مورد مطالعه قرار می گیرد و بیشترین مباحث درس جغرافیای ریاضی به این قسمت از دانش نجوم مربوط می شود.
2-اختر فیزیک Astrophysics: در این بخش، ساختار، خواص فیزیکی، ترکیب شیمیایی و تحولات درونی ستارگان مورد بحث قرار می گیرد. در دانش اختر فیزیک دربارة حرکات ظاهری و حقیقی ستارگان و تعیین مواضع آنها نیز بحث می شود.
3- طالع بینی Astrology : در این قسمت، به کمک حرکت و مواضع اجرام سماوی، حوادث آسمانی پیشگویی می شود. البته آن دسته از پیشگویی های که منطبق بر قوانین علمی است ( مانند رخداد خسوف و کسوف) مورد تأیید است و آن پیشگویی های که پایة علمی ندارد و بیشتر جنبة فال گیری دارد، در این بخش مورد مطالعه قرار نمی گیرد.
4- کیهانشناسی Cosmology : این مقوله، قوانین عمومی تکامل طبیعی و مادی جهان و ساختار آن را بررسی می کند. به عبارت دیگر، جهان هستی را از دید کلی در نظر می گیرد و به مطالعة آن میپردازد. بررسی وضع کهکشانها، نواختران و به ویژه مسئلة انبساط جهان از مباحث این قسمت از دانش نجوم می باشد.
5- کیهان زایی Cosmogong : این بخش از دانش نجوم دربارة چگونگی پیدایش و منشأ کیهان بحث می کند. مسائل مربوط به پیدایش، تحول و تکوین عالم هستی در قلمرو مطالعات کیهان زایی است.
اکنون با توجه به تقسیم بندیهای ذکر شده در این قسمت، ملاحظه می شود که دانش جغرافیای ریاضی ( زمین در فضا) در قسمت اول این تقسیم بندی یعنی در هیأت و نجوم قرار می گیرد. در این دانش تنها به مسائلی پرداخته می شود که مربوط به حرکات اجرام سماوی ( به خصوص سیاره زمین) و آثار ناشی از این حرکات می باشد. مثلاً وقتی صحبت از دو رویداد آسمانی خسوف و کسوف می شود، این مطلب مستقیماً به جابه جایی و حرکتهای سه جرم ارتباط و همبستگی بسیار نزدیک جغرافیای ریاضی و نجوم آشکار می گردد. از این رو نتیجه می گیریم که در س جغرافیای ریاضی قسمتی از دانش هیأت است که خوشبختانه پایه گزاران آن دانشمندان ایرانی مثل ابوریحان بیرونی، عبدالرحمن صوفی، خواجه نصرالدین طوسی و …بوده اند. اگر چه در عصر حاضر پیشرفتهای سریع و قابل ملاحظه ای در این علم به خاطر توسعه تکنولوژی و ساخت وسایل مدرن رصد اجرام سماوی، صورت گرفته است، ولی به اعتقاد همة دانشمندان غربی تمام کشفیات و پیشرفتهای دانش هیأت جدید بر پایة هیأت قدیم بنا نهاده شده است.
1-2- تعریف کیهان
کیهان را می توان ترکیبی از ستارگان، سحابیها، سیارات، ستارگان دنباله دار و اجرام آسمانی دیگر تعریف کرد. به تصور ما این اجزاء جمع شده اند تا نقش کیهان را رقم بزنند. سیارات، سیارکها، اقمار، ستارگان دنباله دار، شهابسنگها به دور ستاره منفردی می گردند و ما آن را خورشید می نامیم. این مجموعة عظیم همه با هم منظومة شمسی را تشکیل می دهند. خورشید و بیلیونها ستاره دیگر اجتماعی از ستارگان را پدید می آورند که کهشکان خودی یا راه شیری نامیده می شود. جهان، بسیاری از این کهکشانها یا اجتماعات ستاره ای را شامل می شود.
1-2-1- کهکشان
کهکشان عبارت است از تعداد زیادی ستاره و فضای بین ستاره ای ( اغلب گاز و گرد و غبار) که تحت نیروی گرانش متقابل یکدیگر نگه داشته شده اند.ستارگان واقعی یک کهکشان در گستره ای وسیع به تعداد تقریبی صد میلیون تغییر می کند. به عبارت دیگر، خورشید و همسایگانش به انضمام مقدار زیادی از مادة میان ستاره ای و سحابیها، توسط نیروی گرانش، در یک خوشة بسیار بزرگ موسوم به کهکشان به یکدیگر پیوند خورده اند. اکثر ستارگان جهان درون چنین خوشه هایی جای گرفته اند.
منظومة شمسی ما جزء کهکشانی به نام راه شیری است که در شبهای صاف به صورت ابری کشیده و بسیار رقیق دیده می شود. این کهکشان به شکل عدسی محدب بزرگی است که ضخامت آن 10000 سال نوری و قطرش 100000سال نوری است. در کهکشان خودی متجاوز از 5میلیون منظومه و 10 میلیون ستاره وجود دارد. میلیونها منظومة شمسی تابع کهکشان راه شیری با سرعتهای متفاوتی به دور مرکز کهکشان می گردند. منظومة شمسی ما با مرکز کهکشان حدود 30000سال نوری فاصله دارد که با سرعت 250کیلومتر بر ثانیه در هر 250 میلیون سال یک بار حول محور کهکشان راه شیری می گردد. جرم کل کهکشان راه شیری 10 مرتبه بیشر از جرم خورشید است ( شکل 1-1)
1-2-2- رده بندی کهکشانها
مهمترین کهکشانهای نزدیک به ما عبارت اند از:
الف – کهکشان امراه المسلسله[1] ( آندرومدا)
این کهکشان که به نام31 M و یا 224 NGC معروف است. نزدیکترین کهکشان به کهکشان راه شیری بوده و از نظر اندازه و شکل با آن قابل مقایسه است. فاصله این کهکشان از کهکشان خودی حدود 2 میلیون سال نوری است و به صورت یک قرص مارپیچ متشکل در حدود 100 بیلیون ستاره، گاز و گرد و غبار می باشد. امراه المسلسمه ( زن زنجیر به پای) تنها کهکشان بزرگی است که با چشم غیر مسلح قابل رؤیت است و درخشندگی آن 100 بیلیون برابر خورشید است.
ب- گروه محلی
اخترشناسان تقریباً به 20 کهکشان کوتوله مشهور به « ابرهای ماژولانی» که 3 میلیون سال نوری از ما فاصله دارند، گروه محلی نام داده اند. در این گروه، کهکشانهای راه شیری، امراالمسلسله و 33M دارای شکل مارپیچ هستند.
ج- ابرهای ماژولانی
در ماوراء قلمرو راه شیری، ابرواره های کم نوری مشاهده می شوند. درگذشته تصور بر این بود که این ابرواره ها به مجموعه کهکشانی راه شیری تعلق دارند؛ ولی با توسعه تکنولوژی فضایی، مشخص شد که آنها مجموعه ای از ستارگانند که فاصلة زیادی با ما دارند و از نظر حجم با کهکشان خودی قابل مقایسه میباشند. تماشایی ترین این کهکشانها، ابرهای ماژولان بزرگ و کوچک می باشند. این دو کهکشان در نزدیکی قطب جنوب و در صورت فلکی ماهی طلایی و توکان قرار دارند و با چشم غیر مسلح به وضوح قابل رؤیتند و فاصله آنها از ما حدود 150000سال نوری است( شکل 1-2)
1-2-3- ساختار کهکشانها
درسال 1224/1845 م لرد راس، منجم ایرلندی با رصد کهکشان 51M برای نخستین بار به ساختار مارپیچی آن پی برد. پس از آن منجمان دریافتند که 3/1 تمام کهکشانهای رصد شده مارپیچی اند. بقیه عمدتاً کهکشانهای بیضوی هستند و تعدادی هم کهکشانهای بی نظم.
کهکشانهای مارپیچی و بیضوی، علاوه بر تفلاوت ظاهریشان، تفاوتهای اساسی دیگری با هم دارند، در کهکشانهای بیضوی گاز و غبار یا وجد ندارد و یا بسیار اندک است. همچنین، این کهکشانها عمدتاً از ستاره های پیر تشکیل شده اند. از این دو عامل به راحتی میتوان نتیجه گرفت که کهکشانهای بیضوی پیرند و گاز و غبارشان مدتها پیش به صورت ستاره در آمده اند، و
شکل 1-2. ابرهای ماژولانی
موادی برای تکوین ستاره های جدید در آنها وجود ندارد. برعکس در کهکشانهای مارپیچی مقادیر زیادی گاز و غبار وجود دارد. بررسی کهکشان راه شیری و برخی از کهکشانهای مارپیچی نزدیک نشان می دهد که هنوز در آنها ستاره های جدیدی متولد می شوند.
در کهکشانهای مارپیچی سه بخش اصلی را می توان تشخیص داد. برآمدگی مرکزی، که مثل یک کهکشان بیضوی کوچک است، صفحه ای مسطح و گرد، که بازوها در آن قرار دارند و قرص یا صفحه کهکشان هم نامیده می شود، و هاله ای تقریباً کروی که کل کهکشان را در برگرفته است. اندازة برآمدگی مرکزی چند هزار سال نوری است. این قسمت را عمدتاً ستاره های پیر و کم جرم سرخ آشغال کرده اند. هستة کهکشان در همین قسمت مرکزی قرار دارد. بررسیهای اخیر تلسکوپ هابل، منجمان را متقاعد کرده است که در هستة بعضی از این کهکشانها ممکن است سیاهچاله ای پرجرم وجود داشته باشد.
هاله کهکشان، دور تا دور قرص کهکشان را فرا گرفته است. تعداد ستاره هایی که درهاله وجود دارند زیاد نیست، ولی عمدتاً از نوع ستاره های پیر هستند و بیشترشان عضو خوشه های کروی می باشند. صفحة کهکشان جایی است که بازوهای مارپیچی در آن قرار دارند. در واقع، عمده ستاره های یک کهکشان در همین صفحه قرار دارد. پهنای صفحه یک کهکشان نوعی، در حدود 100000سال نوری و ضخامتش در حدود 3000 سال نوری است. کهکشان راه شیری که به صورت نوار مه آلود در آسمان شب دیده می شود، در واقع منظرة صفحة کهکشان ما و بازوهای مارپیچی آن است.
در صفحة کهکشان، علاوه بر بازوها ( که عمدتاً از ستاره تشکیل شده اند)، مقادیر زیادی گاز و غبار وجود دارد. بیشتر این گاز هیدروژن است که در حدود 5 تا 40 درصد جرم مرئی کهکشان مارپیچی را تشکیل میدهد. از این گاز و غبار است که ستاره های جدید متولد می شوند. در واقع، بازوهای کهکشان مارپیچی مانند زایشگاهی هستند که ستاره های نوزاد و جوان در آن به مقدار زیاد دیده می شوند( شکل 1-3)
1-2-4- رده بندی مجدد
در سالهای دهه 689/1300 م ، ادوین هابل کهکشانها را از روی شکل ظاهریشان به دو گروه مارپیچی (S) و بیضوی (E) تقسیم کرد. در کهکشانهای مارپیچی، میزان پیچ خوردگی بازوها، زیر رده هایی تعریف می شوند، کهکشانهای Sa هستة بزرگی دارند و بازوها کاملاً به دور هسته پیچ خورده اند. Sb بازوهای گشادتری دارد. علاوه بر اینها ردة دیگری از کهکشانهای مارپیچی وجود دارد که از هستة آنها ساختاری میله مانند سربرکشیده است و بازوها از دو سر این میله بیرون آمده اند. این کهکشانهای مارپیچی میله ای را با نماد SB نشان می دهند و دوباره برای مشخص کردن اندازة برآمدگی میله ها از حروف کوچک c,b, a و … استفاده می کنند. مثلاً Sba یعنی کهکشانی که هستة میله ای بزرگی دارد که طول میله بیش از 3/1 طول قرص کهکشان است. در SBb میله کوچکتر است و …(
1-3. مشخصات کهکشان راه شیری
ما در درون یکی از زیباترین اجرام عالم که کهکشان راه شیری است، زندگی می کنیم ستاره های متنوع آن- قرمز، آبی، بزرگ، کوچک، پیر و جوان- در سرتاسر آسمان پخش شده اند.
تمام این ستاره ها متعلق به یک کهکشان غول پیکرند که بزرگتر، درخشانتر و بسیار پرجرمتر از اکثر کهکشانهایی است که در عالم می بینیم. کهکشان ما آنقدر پرجرم است که ده کهکشان دیگر برگرد آن می گردند، درست مثل قمرهایی که به دور سیاره ای در حال گردشند. تقریباً همه آنچه با چشم غیر مسلح در آسمان می بینیم از آن کهکشان راه شیری است.
چون ما در درون کهکشان راه شیری زندگی می کنیم، نمی دانیم که کهکشانمان چه شکل و شمایلی دارد. ما ظاهر کهکشانهای دیگر، مثلاً 51M، را بسیار بهتر از کهکشان خودمان می شناسیم. همین طور، ساکنان کهکشان 51M، نیز ظاهر کهکشان ما را بهتر از ما می شناسند و خودشان نمی دانند که در چه کهکشان زیبایی زندگی می کنند. در نتیجه حتی پایه ای ترین حقایق دربارة کهکشان خودمان توأم با نایقینی است. مثلاً، اندازه کهکشانمان را در نظر می گیریم. نورانی ترین بخش راه شیری شبیه قرص مدوری است که قطرش به حدود 65000 سال نوری می رسد. اما، همین رقم ممکن است تا 10000سال نوری کم و زیاد باشد. فاصلة خورشید از مرکز کهکشان هم همینطور است. بهترین برآوردها،خورشید را بین 26000 و 28000 سال نوری از مرکز کهکشان قرار می دهد، ولی نایقینی آنقدر زیاد است که عدد واقعی ممکن است بین 21000 تا 32000سال نوری باشد.
قرص کهکشان را کره پهناور پخی از ستاره های پیر احاطه کرده است و آن را هاله کهکشان می نامیم. کسی نمی داند که هاله به چه بزرگی است. قطعاً هاله تا فواصل زیادی از قرص کهکشان گسترده شده و حداقل تا 100000 سال نوری از مرکز کهکشان امداد دارد. حتی ممکن است تا دور دستها، مثلاً تا 300000 سال نوری از مرکز گسترش یافته باشد. قسمت اعظم جرم کهکشان در هاله آن است، اما نوری از این هاله بر نمی آید.
در کتابهای متعارف تعداد ستاره های کهکشان راه شیری را 100 میلیارد ستاره می نویسند که قطعاً بسیار کم است. به احتمال، دست کم 200 تا 300 میلیارد ستاره فقط در قرص کهکشان وجود دارد. این در حالی است که ستاره های هاله را به حساب نیاورده ایم که در مجموع کهکشان ما بیش از یک تریلیون ستاره دارد.
وجه تسمیه راه شیری یا راه کاهشکان از آن است که ظاهر آن مانند نوار سفید کم نوری دیده می شود که در پهنة آسمان کشیده شده است. راه شیری را در تابستان و زمستان بهتر می توان دید. اما متأسفانه، راه شیری همانقدر که زیباست، مستور هم هست؛ هیچ سازگاری با آلودگی نوری ندارد و تنها در شبهایی دیده می شود که آسمان صاف، تاریک و بدون مهتاب باشد
ستاره های جوان در بازوهای مارپیچی کهکشانها به دنیا می آیند.
برای همین است که بازوهای مارپیچی، به خاطر داشتن تعداد زیادی ستاره پرنور و پرجرم، درخشانتر دیده می شوند. در بازوها ستاره های کم جرم و کم نور هم فراوانند، ولی ما آنها را نمی بینیم. در واقع، در نواحی تاریک بین بازوها تقریباً به همان اندازه ستاره وجود دارد که در خود بازوها، اما چون بازوهای مارپیچی صاحب تمام ستاره های جوان و پرنورند، آنچه که در یک کهکشان مارپیچی بارزتر دیده می شود همان بازوهاست. در واقع، این ساختار مارپیچی کهکشان است که منظره آسمان شب را تعیین می کند.
1-4. موقعیت خورشید در کهکشان راه شیری
خورشید مانند همة ستاره های کهکشان حرکت می کند. ستارة مرکزی منظومة شمسی به دور مرکز کهکشان در حال گردش است، همانطور که زمین به دور خورشید می گردد.
خورشید در جهت حرکت عقربه های ساعت، در هر 230 میلیون سلا یک بار به دور کهکشان می گردد. این عدد هم زیاد دقیق نیست چون فاصلة خورشید از مرکز کهکشان به دقت معلوم نیست. سرعت گردش آن را هم دقیق نمی دانیم، با وجود این، قطعاً می توان گفت که خورشید 6/4 میلیارد سالة ما تاکنون 20 بار به دور مرکز کهکشان گشته است.
در هر بار گردش خورشید، فاصلة آن از مرکز کهکشان به اندازة 3000 سال نوری تغییر می کند. اگر فرض کنیم که فاصلة خورشید از مرکز کهکشان 27000سال نوری باشد، بیشترین فاصلة آن به 30000 سال نوری می رسد که به این نقطه اوج کهکشانی می گویند.
توزیع جرم در منظومة شمسی متفاوت با توزیع جرم در کهکشان است. این جرم است که شدت گرانش و در نتیجه نحوة حرکت مداری را تعیین می کند. تقریباً تمام جرم منظومة شمسی در خورشید متمرکز شده است. در نتیجه، حرکت مداری را تعیین می کند تقریباً تمام جرم منظومة شمسی در خورشید متمرکز شده است. در نتیجه، حرکت مداری و حرکت رو به بیرون یا رو به درون سیارات با هم برابر است. علاوه بر این، ستاره های کهکشان در صفحه ای مستدیر حرکت نمی کند، بلکه نسبت به صفحة کهکشان بالا و پایین می روند.
خورشید در اواسط صفحة کهکشان قرار دارد، ولی هر سال در حدود 230 میلیون کیلومتر (بة اندازة فاصلة خورشید و مریخ) بالاتر می رود. 15 میلیون سال بعد، خورشید 200 تا 250 میلیون سال نوری بالاتر از صفحة کهکشان خواهد بود. بعد از آن حرکت رو به پایین خورشید شروع خواهد شد. 15 میلیون سال بعدتر، خورشید مجدداً صفحة کهکشان را قطع خواهد کرد و رو به پایین خواهد رفت. 15 میلیون سال بعد از آن فاصلة خورشید از صفحة کهکشان بین 200 تا 250 میلیون سال نوری خواهد بود و .. بنابراین، دورة این حرکت بالا- پایین در حدود 60 میلیون سال نوری است.
دسته بندی | ریاضی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 77 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 150 |
فهرست
مقدمه
فصل اول : طرح تحقیق
بیان مسأله
ضرورت تحقیق
تعریف اصطلاحات و متغیرها
تعریف نظری راهبردهای حل مسأله
تعریف عملیاتی راهبردهای حل مسأله
متغیرهای تحقیق
متغیر مستقل
تعریف نظری نگرش (متغیر وابسته اول)
فصل دوم پیشینه و زمینه های نظری پژوهش
مراحل آموزش حل مسئله (الگوی دی چکووکرافورد)
پیشنهادهایی برای افزایش توانائیهای حل مسئله در یادگیرندگان
مبانی نظری در زمینه نگرش
تعریف نگرش
فصل سوم : روش تحقیق
فصل چهارم : تحلیل نتایج و بیان توصیفی یافتهها
آزمون همتاسازی
تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از آمار استنباطی
فصل پنجم : بحث و نتیجه گیری
منابع و مآخذ
فصل اول
طرح تحقیق
مقدمه:
یک کشف بزرگ سبب حل شدن یک مسأله بزرگ میشود، ولی در حل هر مسئله حبهای از اکتشاف وجود دارد. مسئله شخص ممکن است چندان پیچیده نباشد، ولی اگر کنجکاوی وی را برانگیزد و ملکههای اختراع و اکتشاف را در فرد به کار وادارد، و اگر آن را با وسایل و تدابیر خود حل کند ممکن است از تنش و شادمانی حاصل از پیروزی در اکتشاف شاد شود، چنین حال و تجربهای در سالهای تجربهپذیری میتواند شوق و ذوقی برای کار عقلی و فکری پدید آورد و آثار خود را بر ذهن و روان و خصلت شخص در تمام عمر باقی گذارد (پولیا[1]، 1944، ترجمه آرام، 1377).
بنابراین، معلم ریاضیات فرصت بزرگی در برابر خویش دارد. اگر وقت اختصاصی خود را به تمرین دادن شاگردان در عملیات پیش پا افتاده بگذراند، علاقه و دلبستگی آنان را میکشد و مانع رشد و تعامل عقلی آنان میشود و باید گفت فرصتی را که در اختیار داشته به صورت بدی صرف کرده است، ولی اگر کنجکاوی دانشآموزان را با مطرح کردن مسائلی متناسب با دانش و شناخت ایشان برانگیزد و در حل مسائل با طرح کردن پرسشهایی راهنما به یاری آنان برخیزد میتواند ذوق و شوق و وسیلهای برای اندیشیدن مستقل در وجود ایشان پدید آورد.
در مقدمه کتاب ریاضی سال دوم راهنمایی تألیف هیأت مؤلفان کتب درسی آمده است: درس ریاضی یکی از درسهای مهم و بنیادی است، در این درس دانشآموزان روش درست اندیشیدن را در حل مسائل فرا میگیرند و با محاسبههای عددی مورد نیاز در سایر درسها آشنا شده و کاربردهای ریاضی را در حل مسألههای روزمرة زندگی یاد میگیرند. دانشآموزان عموما به اهمیت ریاضی واقفند و میدانند داشتن پایهای خوب در درس ریاضی تا چه حد به پیشرفت آنها در سایر درسها کمک میکند، اما اغلب نمیدانند که درس ریاضی را چگونه باید آموخت (ص 4)
همچنانکه عنوان شد درس ریاضی به عنوان یک درس پایه و مبنایی برای تعیین رشتههای تحصیلی دوره متوسط جایگاهی ویژه را در دروس دوره راهنمایی و پس از آن به خود اختصاص داده است و حل مسأله در شمار وظایف اصلی دانشآموزان و پرحجمترین تکلیف درسی میباشد و به اعتقاد پژوهشگران (مایر[2] و همکاران، لوئیس[3] و مایر، 1978) حل مسأله هسته اصلی برنامه درس ریاضی محسوب میشود (مایر و همکارن 1986 ترجمه فراهانی، 1376)
لذا پژوهش حاضر با بهرهگیری از آموزههای روانشناسی تفکر حل مسئله و پیروی از رویکرد تجربی آموزش راهبردهای حل مسأله ریاضی (الگوی پولیا)، تأثیر آن را بر نگرش و پیشرفت تحصیلی ریاضیات در دانشآموزان سال دوم راهنمایی مورد نظر قرار داده است.
بیان مسأله:
علیرغم اختلاف نظرهایی که در تعریف نگرش بین روانشناسان مختلف وجود دارد، روی هم رفته تعریف سه عنصری نگرش تعریفی است که بیشتر روانشناسان روی آن اتفاق نظر دارند. عنصر شناختی شامل اعتقادات و باورهای شخصی درباره یک شیء یا یک اندیشه است، عنصر احساسی یا عاطفی آن است که معمولا نوعی احساس عاطفی با باورهای ما پیوند دارد و تمایل به عمل، به آمادگی برای پاسخگویی به شیوهای خاص اطلاق میشود (کریمی، 1380)
علاقه به درس، دقت، کوشش و پشتکار یاد گیرنده را افزایش میدهد و در نتیجه بر یادگیری تأثیر مثبت دارد بنابراین کوشش در بالا بردن سطح علاقه یادگیرنده یکی از تدابیر مهم آموزشی معلم به حساب میآید و بهترین راه جلوگیری از بیمیلی و بیعلاقگی در یادگیرنده و افزایش سطح علاقه و نگرش مثبت او نسبت به یادگیری و فعالیتهای آموزشگاه و فراهم آوردن امکانات کسب توفیق است. (سیف، 1380). در تمام طول تاریخ آموزش و پرورش حل مسأله یکی از هدفهای مهم آموزشی معلمان به شمار میآمده است. از برکت پیشرفتهای روانشناسی علمی معاصر روز به روز بر اهمیت این موضوع افزوده شده است، روانشناسان و نظریهپردازان مختلف بر نقش یادگیرنده در ضمن فعالیتهای مختلف یادگیری بویژه فعالیت حل مسأله در کشف و ساخت دانش تأکید فراوان داشتهاند.
جان دیویی[4]، جروم برونر[5]، ژان پیاژه[6]، لئو ویگوتسکی[7] از جمله کسانی هستند که بر نقش فعالیت یادگیرنده در جریان حل مسأله بر دانش اندوزی تأکید داشتهاند و نظریه سازندگی یا ساختنگرایی یادگیری از ثمرات افکار این اندیشمندان است. بنا به گفته کیلپاتریک[8] (1918 به نقل از آندرز[9]، 1998) یادگیری در آموزشگاه باید هدفمند باشد نه انتزاعی و یادگیری هدفمند از راه واداشتن دانشآموزان به انجام پروژههای مورد علاقه و انتخاب خودشان بهتر امکانپذیر است (سیف، 1380)
در جامعه ما افراد زیادی در حال تحصیل در مقاطع مختلف آموزش و پرورش هستند و علاوه بر آن نگرش سنتی و احتمالا منفی نسبت به یادگیری و کاربرد ریاضی وجود دارد. این مشکل بخصوص در مورد درس ریاضی پررنگتر و جدیتر مینماید. روش راهبردهای حل مسأله روشی است که با مشخص کردن مراحل و اصولی که در پی خواهند آمد میتواند کمک شایانی در جهت رفع این معضل نماید. تحقیق حاضر به دنبال مشخص کردن تأثیر آموزش روش راهبردهای حل مسأله در تغییر نگرش و پیشرفت تحصیلی در درس ریاضی میباشد.
ضرورت تحقیق:
جورج پولیا در دیباچه و ویرایش دوم کتاب چگونه مسئله را حل کنیم مینویسد «ریاضیات این افتخار مشکوک را دارد که در برنامه آموزشگاهها موضوع کمتر جالب توجه همگان باشد… معلمان آینده از مدارس ابتدایی عبور میکنند برای آنکه از ریاضیات بیزار شوند… و سپس به مدارس ابتدایی بازمیگردند تا به نسل تازهای نفرت داشتن از ریاضیات را تعلیم دهند» (1956، صفحه 16) در پایان پولیا ابراز امیدواری میکند که خوانندگان خود را متقاعد سازند که ریاضیات علاوه بر این که گذرگاهی ضروری برای کارهای مهندسی و دست یافتن به شناخت علمی است، مایه شادی و لذت باشد و چشماندازی برای فعالیتهای عقلی از درجه بالا بوجود آورد. (پولیا، 1956، ترجمه آرام، 1369)
همچنین نگاهی به درصد عدم قبولی و عدم رضایت دانشآموزان از درس ریاضیات و دیگر مشکلاتی که دانشآموزان را در این درس با دردسر مواجه ساخته است، بعلاوة عدم وجود ذهنیت روشن و منطق والدین از این درس، پژوهشهایی را میطلبد، که استراتژی حل مسئله در ریاضی نیز یکی از این پژوهشهاست و در پژوهش حاضر مورد توجه است (اصغری نکاح، 1378)
صالحی و سرمد (1373) مینویسند اکنون زمان آن فرا رسیده است تا این کمبودها را جبران نموده و نظامهای کاربردی برای آموزش حل مسأله ایجاد نمائیم و آموزش و پرورش ما به پژوهشهای متعدد و گستردهای نیاز دارد تا ابتدا اصول حاکم بر این آموزش و سپس شیوههای کاربردی آن را کشف نموده و نهایتا جایگاه این شیوهها را در یک برنامه درسی آموزشگاهی مشخص کند.
عموما به اهمیت ریاضی واقفیم و میدانیم داشتن پایهای مناسب در درس ریاضی تا چه حد به پیشرفت دانشآموزان و دانشجویان در سایر دروس کمک میکند، اما اغلب دانشآموزان نمیدانند که درس ریاضی را چگونه باید آموخت (ریاضی سال دوم راهنمایی، 1377، ص 4)
با توجه به مطلب فوق هدف عمده پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش روش گام به گام حل مسأله ریاضی جورج پولیا در نگرش نسبت به درس ریاضی و پیشرفت تحصیلی در آن میباشد که این راهبردهای حل مسأله در قالب طرح چهار مرحلهای جورج پولیا ارائه میگردد.
همچنانکه از مقایسه یافتههای پژوهشهای گذشته و نظریات پیرامون حل مسأله با طرح جورج پولیا برمیآید این طرح قسمتهای بسیاری از مولفههای کلیدی اثرگذار مانند: خلاصه کردن صورت مسأله، ترسیم شکل، نظارت و تصحیح اشتباهات را شامل میشود و لذا انتظار میرود آموزش آن در کلاس و درس ریاضی ثمربخش باشد.
بصورت شاخص این پژوهش دو هدف زیر را دنبال میکند:
تعیین تأثیر آموزش روش راهبردهای حل مسأله در پیشرفت درس ریاضی و همچنین بهبود نگرش نسبت به درس ریاضی در دانشآموزان دوم راهنمایی علاوه بر اهداف نظری فوق، در بعد اهداف عملی این پژوهش به دنبال ارائه یک روش سودمند و کاربردی آموزش راهبردهای حل مسأله به دانشآموزان میباشد تا هم به بهبود نگرش دانشآموزان و پیشرفت تحصیلیشان در ریاضیات کمک کند و هم مورد استفاده مدرسین محترم درس ریاضی قرار گرفته و یا به عنوان روش کارآمد در طراحی و تألیف کتب درسی سهمی از آموزش را به تعلیم راهبردهای حل مسأله اختصاص دهد.
فرضیه تحقیقی بیانی است که به توصیف رابطه بین متغیرها پرداخته و انتظارات پژوهشگر را درباره رابطه بین متغیرها نشان میدهد و به همین دلیل یک راهحل پیشنهادی است. میدانیم که چنانچه پژوهشگر دلایل مشخصی برای پیشبینی رابطه معنیدار بین متغیرها داشته باشد از فرضیه جهتدار که در آن جهت ارتباط یا جهت تأثیر متغیر مستقل بر متغیر وابسته مشخص و معین است، استفاده میکند (دلاور، 1380). با گذری بر ادبیات فرضیه تحقیقی و پژوهشی و با توجه به تحقیقات و مطالعات گذشته پژوهشگر از فرضیه جهتدار در این پژوهش استفاده مینماید:
دو فرضیه مطرح شده در این پژوهش عبارتند از:
1- آموزش راهبردهای حل مسأله، پیشرفت در ریاضیات را افزایش میدهد.
2- آموزش راهبردهای حل مسأله، نگرش نسبت به درس ریاضیات را بهبود میبخشد.
تعریف اصطلاحات و متغیرها
تعریف نظری راهبردهای حل مسأله
راهبردهای حل مسأله، نمایانگر مهارتهای شناختی و فراشناختی فوقالعاده پیچیدهای است که در مقایسه با فرایندهایی نظیر زبانآموزی و تشکیل مفاهیم، در سطح بالاتری از پردازش اطلاعات است و معرف یکی از هوشمندانهترین فعالیتهای آدمی است. راهبردهای حل مسأله سلسله عملیاتی هستند که بواسطه آن توجه، ادراک، حافظه و سایر فرایندهای پردازش اطلاعات به شیوهای هماهنگ برای دستیابی به هدف برانگیخته شوند. از این رو حل مسأله حتی در مورد تکالیف و مسألههایی که ساختار روشن و تعریف شدهای دارند به عنوان یکی از پیچیدهترین اشکال رفتار آدمی تلقی میشود (نیوئل و سانین[10]، 1972).
تعریف عملیاتی راهبردهای حل مسأله:
برای راهبردهای حل مسأله اصول، راهکارها و طرحهایی مطرح شدهاند که این پژوهش الگوی حل مسأله جورج پولیا را برگزیده است. الگو یا طرح جورج پولیا شامل چهار گام ذیل میباشد (پولیا، ترجمه آرام، 1376).
1- فهمیدن مسأله: مجهول چیست؟ دادهها کدام است؟ شرط چیست، شکلی رسم کنید. علامتهای مناسب را به کار ببرید.
2- طرح نقشه: ارتباط میان دادهها و مجهول را پیدا کنید، مسألههای کمکی یا مسألههای مشابه قبلی را در نظر آورید. به تعاریف، فرمولها و قضایا رجوع کنید، مسأله را به چند قسمت تقسیم کنید و در صورت امکان معادلهای بسازید.
3- اجرای نقشه: با توجه به فرمول، اصل یا قضیه و تقسیمات انجام شده از دادهها یا معلومات به مجهول دست یابید.
4- مرور و امتحان کردن جواب: نتیجه را وارسی کنید. آیا نتیجه به دست آمده درست است؟ آیا از راههای دیگری نیز میتوان به این نتیجه رسید؟
چهار مرحله فوقالذکر به صورت کلی در مورد هر مسأله ریاضی قابل استفاده و اجرا میباشد. در این پژوهش در قسمت آموزش، راهبردهای حل مسأله را به صورت اختصاصیتری همراه با مثالها و تمرینات ویژه جبر، هندسه و حساب تدریس کردهایم.
متغیرهای تحقیق
متغیر مستقل
آن دسته از شرایط یا خصوصیات را که پژوهشگر در کاوش تحقیقی خود آنها را دستکاری و کنترل میکند تا رابطه تجلی آنها را با متغیر دیگری در موقعیت ویژه مشاهده و بررسی نماید را متغیر مستقل میگوییم (نادری و نراقی، 1376)
متغیر مستقل این پژوهش، آموزش راهبردهای حل مسئله میباشد. این مداخله به صورت یک فرایند تدریس هفت جلسهای با طرح درس و اهداف مشخص (که ذکر آن در صفحات بعد خواهد آمد) بر گروه تجربی اعمال و ارائه میگردد.
متغیر وابسته:
آن دسته از شرایط یا ویژگیهایی را که با وارد یا خارج نمودن متغیر مستقل در فعالیتهای حوزه تحقیقی، تغییر مییابد (یا ظاهر یا محو میگردد) متغیر وابسته میگوییم (ص 89)
دو متغیر وابسته در این پژوهش مطرح است
الف) متغیر وابستة نگرش نسبت به ریاضیات
ب) متغیر وابستة پیشرفت در درس ریاضی
متغیرهای کنترل
پژوهشگر جهت جلوگیری از عوامل و متغیرهای دیگری که به جز متغیر مستقل، متغیرهای وابسته را دستخوش تغییر میکنند و از طرفی چون این متغیرها قابل شناسایی و پیشگیری هستند، بایستی تدبیری بیاندیشد. به این گونه تغییرها، متغیرهای کنترل می گویند که در این تحقیق عبارتند از:
الف) متغیر عمومی مربوط به آزمودنیها نظیر هوش، طبقه اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی و …
با توجه به انتخاب تصادفی و جایگزینی تصادفی آزمودنیها در دو گروه و با توجه به اینکه آزمودنیها تقریبا همگی از لحاظ فرهنگی و اجتماعی در یک سطح قرار داشتند (موقعیت منطقهای یکسان) تا حدودی این متغیرها کنترل شدهاند.
ب) متغیر معلم و خصوصیات وی که احتمالا در آموزش و یادگیری دانشآموزان مداخله میکند که سعی شده تا با انتخاب معلم مشترک برای هر دو گروه، تا حدودی این متغیر نیز کنترل شود.
ج) متغیر زمان آموزش:
زمان جلسات آموزش راهبردهای حل مسأله (برای گروه آزمایش) جزو زمان موظف حضور دانشآموزان در مدرسه و کلاسهای جبرانی بوده است.
د) متغیر پایه تحصیلی: با انتخاب (محدود کردن) دانشآموزان پایه دوم راهنمایی کنترل شده است.
ه) متغیر جنس: جنس آزمودنیها پسر میباشد
و) متغیر نوع مدرسه: نوع مدرسه دولتی میباشد و انتخاب فقط از فهرست مدارس دولتی شهرستان طارم صورت پذیرفته است.
تعریف عملیاتی آموزش راهبردهای حل مسئله (متغیر مستقل)
در پژوهش حاضر آموزش راهبردهای حل مسئله بر اساس الگوی جورج پولیا در قالب طرح درس 7 جلسهای تدوین و اجرا شده است. هر جلسه در مدت 45 دقیقه و با اهداف و سرفصلهای ذیل برگزار شد.
اهداف جلسه اول:
1- تعریف مسأله و آشنایی با قسمتهای معلوم و مجهول
2- آشنایی با دستهبندی مسایل به سه دسته مسایل جبر، هندسه، حساب
3- آشنایی با روش گام به گام حل مسأله با استفاده از طرح جورج پولیا که شامل چهار قسمت بود:
الف) فهمیدن (درک مسأله)
ب) طرح نقشه (پیشبینی و انتخاب راهحل مسأله)
ج) اجرای نقشه (استفاده از راهحل و رسیدن به پاسخ)
د) مرور و امتحان کردن جواب (ارزیابی نتایج)
اهداف جلسه دوم
1- مرور اهداف جلسه گذشته
2- آشنایی با نحوه استفاده از چهار گام پولیا در حل مسایل جبری
3- حل دو مسأله جبری همراه توضیح چهار گام پولیا توسط معلم
4- رفع اشکال احتمالی و پاسخ به سوالات دانشآموزان
5- ارائه تمرین جبر به عنوان تکلیف منزل
اهداف جلسه سوم
1- بررسی نحوه انجام تکالیف خانه و رفع اشکال
2- حل دو مسأله جبری دیگر همراه با توضیحات چهار گام توسط معلم
3- رفع اشکال احتمالی دانشآموزان و پاسخ به سؤالات
4- آشنایی با نحوه استفاده از روش چهار گام پولیا در حل مسایل هندسه
5- حل دو مسأله نمونه هندسه همراه توضیح چهار گام توسط معلم
اهداف جلسه چهارم:
1- مرور مطالب جلسه قبل با موضوع مسایل هندسه
2- حل دو مسأله هندسه دیگر به عنوان نمونهها با همان شیوه قبلی
3- رفع اشکال احتمالی دانشآموزان و پاسخ به سؤالات
4- ارائه دو تمرین مربوط به هندسه به عنوان تکلیف در منزل
اهداف جلسه پنجم
1- بررسی نحوه انجام تکالیف خانه و رفع اشکال
2- آشنایی با نحوه استفاده از چهار گام پولیا برای حل مسایل حساب
4- حل دو مسائل نمونه حساب همراه با توضیح چهار گام توسط معلم
4- ارائه تمرین حساب برای حل در منزل با شیوه جورج پولیا
اهداف جلسه ششم:
1- مرور مطالب جلسه قبل
2- بررسی نحوه انجام تکالیف در منزل و رفع اشکال احتمالی
3- حل دو مسأله حساب دیگر به عنوان تمرین
اهداف جلسه هفتم
مرور مطالب 6 جلسه قبل همراه با رفع اشکال و پاسخگویی به سوالات احتمالی
شایان ذکر است نمونه مسال حل شده در حین کلاس از تمرینات دورهای کتاب ریاضی دوم راهنمایی انتخاب شدند.
تعریف نظری نگرش (متغیر وابسته اول)
علیرغم اختلاف نظرهایی که در تعریف نگرش بین روانشناسان مختلف وجود دارد، روی هم رفته تعریف سه عنصری نگرش تعریفی است که بیشتر روانشناسان روی آن اتفاق نظر دارند. عنصر شناختی شامل اعتقادات با باورهای ما پیوند دارد و تمایل به عمل، به آمادگی برای پاسخگویی به شیوهای حاضر اطلاق میشود (کریمی، 1380).
علاقه به درس، دقت، کوشش و پشتکار یاد گیرنده را افزایش میدهد و در نتیجه بر یادگیری او تأثیر مثبت دارد بنابراین کوشش در بالا بردن سطح علاقه یادگیرنده یکی از تدابیر مهم آموزشی معلم به حساب میآید و بهترین راه جلوگیری از بیمیلی و بیعلاقگی در یادگیرنده و افزایش سطح علاقه و نگرش مثبت او نسبت به یادگیری و فعالیتهای آموزشگاه و فراهم آوردن امکانات کسب توفیق برای اوست. (سیف، 1380).
تعریف نظری پیشرفت تحصیلی ریاضی (متغیر وابسته دوم)
به صورت کلی پیشرفت تحصیلی ریاضی اشاره به موفقیت فرد در آزمونهای ریاضی دارد.
تعریف عملیاتی نگرش نسبت به ریاضی (متغیر وابسته اول)
منظور از نگرش نسبت به ریاضی در این پژوهش نمرهای است که از تفاوت بین نمره پیش آزمون و پس آزمون دانشآموزان در مقیاس نگرش نسبت به ریاضی به دست میآید.
تعریف عملیاتی پیشرفت تحصیلی ریاضیات (متغیر وابسته دوم)
نمرهای است که از حاصل تفاوت بین نمره دانشآموز در پیش آزمون و پس آزمون (آزمون پیشرفت تحصیلی معلم ساخته) بدست میآید.
دسته بندی | ریاضی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 938 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 100 |
تعریف نوسان: یک حرکت رفت و برگشتی ساده می باشد که در زمانهای مساوی عیناً تکرار می شود (مثل شخصی که تاب بازی میکند). این حرکت حول یک نقطه بنام مرکز نوسان صورت می پذیرد و همواره نیرویی (مثل نیروی فنر) می خواهد نوسانگر را به مرکز نوسان باز گرداند.
در موقعیت 0 وزنه با بیشترین سرعت رو به بالا حرکت می کند و در موقعیت p متوقف می شود و فنر کاملاً فشرده می گردد اکنون وزنه بیشترین فاصله تا مرکز نوسان را دارد و فنری که فشرده شده وزنه را رو به پایین هل می دهد وزنه در موقعیتq دارای بیشترین سرعت رو به پایین است و در این موقعیت هیچ فاصله ای تا مرکز نوسان ندارد. در موقعیت m (مشابه موقعیت p) وزنه دارای بیشترین فاصله تا مرکز نوسان است اما متوقف می باشد و سپس در موقعیت n (مشابه موقعیت 0,q) مجدداً به مرکز نوسان باز می گردد اگر این موقعیتها را (مانند نوار قلبی) به هم وصل کنیم یک شکل موج سینوسی ساخته می شود که چگونگی حرکت وزنه را نشان می دهد.
تعریف بعد: فاصله نوسانگر (وزنه) را در هر لحظه تا مرکز نوسان نشان می دهد مثلاً در موقعیتهای (n,q,0) بعد صفر است زیرا در مرکز نوسان هستیم و در موقعیتهای (m,p) بیشترین بعد را داریم.
تعریف دامنه: بیشترین فاصله نوسانگر تا مرکز نوسان (موقعیتهای m,p) می باشد که به آن بعد بیشینه یا دامنه می گوییم و آنرا با نماد A نشان می دهیم ymax=A پس یک دامنه مثبت در بالا و یک دامنه منفی در پایین داریم.
تعیین علامتها: دیدیم که یک شکل موج سینوسی چگونه تشکیل می شود این شکل را به چهار ربع فرضی مساوی تقسیم می کنیم (هر ربع 90 درجه است) و قراردادهای زیر را در نظر می گیریم.
1- هرگاه نوسانگر بالای محور تعادل باشد (مثل ربعهای اول و دوم) بعد مثبت است و اگر زیر محور تعادل باشد (مثل ربعهای سوم و چهارم) بعد منفی است.
2- هرگاه نوسانگر رو به بالا حرکت کند سرعتش مثبت است مثل ربهای اول و چهارم و هرگاه رو به پایین حرکت کند سرعتش منفی است مثل ربعهای دوم و سوم.
نتیجه گیری: هرجا بعد صفر است سرعت بیشینه است و برعکس یعنی بعد و سرعت از لحاظ اندازه همیشه متضاد هم هستند.
نتیجه گیری: در هر حرکت نوسانی بعد و سرعت هر کدام 2 بار صفر و یا 2 بار بیشینه می شوند برای شتاب و نیرو (که بعداً بحث می شوند) نیز همین طور است.
دایره مرجع: در حقیقت وزنه متصل به فنر در راستای قائم نوسان می کند و یک پاره خط را می سازد که دارای دو دامنه (در بالا و پایین) است. می توانیم برای حل سریعتر تستها از دایره مثلثاتی استفاده کنیم. همانطوری که می دانیم زاویه ها به صورت پاد ساعتگرد زیاد می شوند. به آن دایره مرجع می گوییم.
نتیجه گیری: به طور کلی هر پاره خط در هر حرکت نوسانی دوبار پیموده می شود یکبار در حالت رفت و بار دیگر در حالت بازگشت. (مطابق شکل بالا) پس می توان نوشت.
یک نوسان کامل = رفت + برگشت
مثلاً اگر نوسانگری 30 بار طول پاره خطی را بپیماید یعنی 15 دور کامل را طی کرده است.
یادآوری: 1- دوره تناوب: مدت زمانی که طول می کشد تا یک نوسان کامل انجام شود. در شکل زیر بازه های زمانی یک نوسان کامل را می بینیم.
2- بسامد: تعداد دورهایی که نوسانگر در یک ثانیه می زند فرکانس یا بسامد است با واحد هرتز:
J نکته 1 (فرمول تی ان تی):
H مثال 1: در شکل زیر نوسان گر 3 دور کامل را پیموده است. دوره تناوب و بسامد و بسامد زاویه ای آنرا بدست آورید.
بررسی معادله بعد-زمان: فرض کنید که وزنه در مرکز نوسان قراردارد و میخواهد رو به بالا حرکت کند (یعنی از موقعیت 1 تا 2 مطابق شکل) روی قطر قائم دایره مشاهده می کنیم که وزنه به اندازه y بالا می رود. از مرکز دایره تا نقطه 2 (به اندازه شعاع دایره) پاره خطی می کشیم و زاویه آنرا تا مرکز نوسان می نامیم.
وقتی نوسانگر در مبدا زمان (t=0) در مرکز نوسان باشد (موقعیت 1) بعد اولیه ندارد (y0=0) و فاز اولیه آن نیز صفر است
H مثال 2: نوسانگری در زمان یک دقیقه 15 دور کامل می زند. اگر طول پاره خط 3cm باشد و فاز اولیه صفر باشد معادله بعد زمان را نوشته و در بازه (1 تا 4) ثانیه بررسی کنید.
J نکته 2 (زوایای هم خانواده): تسلط بر این زوایا در مبحث نوسان بسیار مهم است. این زوایا دارای سینوسهای مساوی و هم علامت هستند (بشرطی که در ربع اول و دوم باشند. هرگاه از مخرج زوایای یکی کم کنیم و حاصل را در صورتشان ضرب کنیم زوایای هم خانواده آنها بدست می آید.
بررسی معادله بعد زمان: در بررسی معادله بعد زمان بدون فاز اولیه دیدیم که وزنه از مرکز نوسان شروع به حرکت نمود. اما اگر نوسانگر در لحظه t=0 در مرکز نوسان نباشد و تا مرکز نوسان زاویه بسازد دارای بعد اولیه و نیز فاز اولیه است. (موقعیت 1) سپس به اندازه تغییر فاز می دهد و زاویه اش به تبدیل می شود.
H مثال 3: اگر در یک حرکت نوسانی ساده، فاز حرکت در لحظه ثانیه معادل باشد و فاز اولیه باشد بسامد نوسان چند هرتز است؟
H مثال 4: معادله حرکت ذره ای در SI به صورت است. این ذره در زمان 20 ثانیه چند نوسان کامل انجام میدهد؟
J نکته 3:
H مثال 5: بعد اولیه یک حرکت سینوسی با دامنه 6cm و فاز اولیه چند سانتیمتر است؟
H مثال 6: دوره یک حرکت سینوسی 4 ثانیه و دامنه آن 3cm است اگر فاز اولیه باشد بعد آن در لحظه ثانیه چند سانتی متر است؟
H مثال 7: ذره ای دارای حرکت نوسانی ساده با دامنه 4cm و دوره 2 ثانیه می باشد اگر در لحظه t=0 بعدش -2cm بوده و سرعتش مثبت باشد معادله حرکتش را تعیین کنید.
H مثال 8: ذره ای روی یک محور پاره خط به طول 8cm حرکت نوسانی ساده با دوره 0.48 ثانیه دارد، اگر در لحظه ثانیه فاصله ذره از مرکز نوسان سانتی متر و سرعتش مثبت باشد فاز اولیه آن را تعیین کنید.
نیم دایره های طلایی: بین زمانها و زاویه های پیموده شده تناسب وجود دارد مثلاً یک دوره تناوب هم ارز 360 درجه است .
360 |
270 |
180 |
90 |
60 |
45 |
30 |
15 |
زاویه (درجه) |
|
|
|
|
|
|
|
|
زاویه (رادیان) |
T |
|
|
|
|
|
|
|
هم ارز زمان |
به عنوان یک قاعده ساده هرگاه مخرج زوایا برحسب رادیان را ضربدر 2 کنیم هم ارز زمانی آنها تعیین می شود مثل .
در شکلهای زیر زاویه های مهم و فاصله بین آنها را تعیین کرده ایم.
J نکته 4: هرگاه لحظه صفر یا بیشینه شدن بعد یا سرعت را بخواهیم ابتدا تعیین میکنیم که فاز اولیه چیست و سپس فاز نهایی را تعیین می کنیم و از رابطه و یا از تناسب استفاده می کنیم و یادآوری می کنیم که در فاز سرعت صفر و بعد بیشینه است و در فاز سرعت بیشینه و بعد صفر است و الی آخر.
H مثال 9: در یک حرکت نوسانی به معادله چند ثانیه پس از لحظه t=0 برای اولین بار بعد حرکت بیشینه میشود.
H مثال 10: یک حرکت نوسانی به معادله پس از گذشت چند ثانیه مقدار بعد برای اولین بار پس از لحظه t=0 صفر می شود؟
J نکته 5: این نکته به ما می آموزد که چگونه تستهای دشوار و پارامتری را براحتی حل کنیم. در زوایای هم خانواده بعد همیشه نصف دامنه است در زوایای هم خانواده بعد دامنه و در زوایای بعد دامنه است
دقت کنید که همیشه 4 نقطه روی دایره مثلثاتی وجود دارند که هم خانواده هستند مثلاً در زوایای و و منفی آنها همیشه بعد نصف دامنه است
H مثال 11: اگر 6 ثانیه طول بکشد تا نوسانگری از موقعیت برای اولین بار به موقعیت و سرعت منفی برسد دوره حرکت چند ثانیه است؟
H مثال 12: نوسانگر ساده ای در یک لحظه بعدش و ثانیه بعد و ثانیه سپس از این - می شود نسبت کدام است؟
معادله سرعت زمان: هرگاه از معادله بعد زمان مشتق بگیریم معادله سرعت زمان بدست می آید دقت کنید که همیشه پشت عبارت مثلثاتی مقدار ماکزیمم تابع قرار دارد. یک عدد است و مشتق آن صفر است.
یادآوری: وقتی نوسانگر از مرکز نوسان می گذرد سرعتش بیشینه است و وقتی به دو انتهای مسیر می رسد سرعتش صفر می شود پس هرگاه به مرکز نوسان نزدیک شود حرکتش تند شونده و هرگاه دور شود کند شونده است.
H مثال 13: معادله حرکت یک نوسان کننده در SI، است. سرعت نوسان کننده در لحظه ثانیه چند متر بر ثانیه است؟
H مثال 14: معادله سرعت نوسانگری در SI، به صورت می باشد در لحه ثانیه فاصله نوسانگر از مرکز نوسان چند سانتی متر است؟ (آزاد ریاضی 82)
H مثال 15: در حرکت نوسانی که از مکانهای مثبت آغاز میشود اندازه سرعت در لحظه t=0.08 ثانیه برای اولین بار ماکزیمم می شود فاز اولیه نوسانگر را تعیین کنید.
فرمول مستقل از زمان: هرگاه سرعت نوسانگر در موقعیتی خاص و بدون داشتن زمان خواسته شود از رابطه زیر استفاده می کنیم که علامت مثبت برای حرکت رو به بالای وزنه و منفی برای حرکت رو به پایین است.
H مثال 16: بسامد زاویه نوسانگر ساده ای و دامنه نوسان آن 5cm است. سرعت این نوسانگر در لحظه ای که تا مرکز 4cm فاصله دارد چند متر بر ثانیه است؟ (آزاد ریاضی 82)
معادله شتاب زمان: اگراز معادله سرعت مشتق بگیریم، معادله شتاب بدست میآید. بازهم دقت کنید که پشت عبارت مثلثاتی مقدار ماکزیمم تابع (شتاب بیشینه) قرار دارد.
بررسی شتاب: به طور کلی نیروی فنر باعث ایجاد شتاب وزنه متصل به آن میشود بدیهی است وقتی که فنر بیشترین فشردگی یا بیشترین باز شدگی را (در ابتدا و انتهای مسیر) داشته باشد بیشترین نیرو را خواهد داشت و شتابش بیشینه است. وقتی فنر دارای طول عادی می شود (در مرکز نوسان) هیچ نیروی کشسانی ندارد سپس شتاب در مرکز نوسان صفر می شود.
نتیجه گیری: با مقایسه روابط بعد و شتاب به این نتیجه می رسیم که هر دو معادله سینوسی ولی با علامت قرینه هستند. بنابراین میتوان گفت: 1- در تمام نقاط مسیر بعد با شتاب متناسب است. 2- در همه جا بعد و شتاب از نظر علامتی قرینه هم میباشند مثلاً در ربع اول و دوم که بعد مثبت است شتاب منفی است.
H مثال 17: معادله حرکت ذره ای در SI به صورت میباشد شتاب این ذره در لحظه ثانیه چند متر بر مجذور ثانیه است؟ (آزاد ریاضی 83)
H مثال 18: در یک حرکت نوسانی ساده با دوره ثانیه، بیش ترین مقدار شتاب را تعیین کنید به شرطی که سرعت عبور وزنه هنگام عبور از وضع تعادل باشد؟
فرمول مستقل از زمان: با مقایسه دو رابطه زیر می بینیم که اگر را در معادله بعد ضرب کنیم معادله شتاب بدست می آید.
H مثال 19: در یک حرکت نوسانی معادله شتاب در SI به صورت می باشد دوره نوسان چند ثانیه است؟
معادله نیرو زمان: قبلاً نیز اشاره کردیم که در مرکز نوسان چون فنر طول عادی خود را دارد پس نیرویش صفر است اما در بالاترین و پایین ترین نقطه نیرو بیشینه است.
H مثال 20: ذره ای به جرم 2gr حرکت نوسانی ساده با دامنه 5cm انجام می دهد. اگر بیشینه سرعت ذره معادل باشد بیشینه نیروی وارد بر آن چند نیوتن است؟
دوره وزنه متصل به فنر: اگر وزنه ای به جرم M را به یک فنر قائم بیاویزیم فنر بدلیل خاصیت کشسانی شروع به نوسان می کند هرچه وزنه آویخته شده سنگین تر باشد دوره تناوب بیشتر است یعنی مدت زمان بیشتری طول می کشد تا یک نوسان کامل انجام شود. اما هرچه ثابت فنر بیشتر باشد دوره تناوب کم می شود یعنی وزنه سریعتر حرکت می کند.
J نکته 6: چون در رابطه بالا عامل شتاب جاذبه یعنی g وجود ندارد بنابراین اگر وزنه متصل به فنر را درون یک سفینه فضایی یا کره ماه ببریم دوره آن فرقی نمی کند.
ثابت فنر: می توانیم رابطه فوق را به صورت زیر نیز نوشته و ثابت فنر را بدست آوریم:
|
H مثال 21: به انتهای یک فنر با جرم ناچیز وزنه 500 گرمی می آویزیم و آن را در راستای قائم و دامنه کم به نوسان در می آوریم. اگر ثابت فنر باشد وزنه در هر دقیقه چند نوسان کامل انجام می دهد؟ (سراسری ریاضی 83)
J نکته 7:
H مثال 22: در شکل مقابل وزنه به حالت تعادل قرار دارد. اگر آنرا 10cm به آرامی پایین بکشیم و رها کنیم سرعت وزنه در لحظه ای که پس از رها شدن 2cm بالا رفته است، چند متر بر ثانیه می باشد
J نکته 8:
H مثال 23: وزنه M را به یک انتهای فنری با ثابت K می آویزیم دوره تناوب T میشود، سپس فنر را نصف می کنیم و به یکی از قسمتهای بریده شده وزنه 4M را میآویزیم دوره تناوب می شود نسبت چند است؟
انرژیها: 1- انرژی جنبشی: می دانیم که این نوع انرژی با سرعت نسبت مستقیم دارد پس انرژی جنبشی در ابتدا و انتهای مسیر صفر و در مرکز نوسان (بدلیل بیشینه بودن سرعت) ماکزیمم مقدار را دارد.
در ضمن رابطه دیگری نیز بین بعد و انرژی جنبشی وجود دارد که منظور از ثابت فنر است.
J نکته 9 (حسودی طرفین رابطه ها از نوع ماکزیممی): در کلیه روابط فیزیکی هرگاه یکی از طرفین رابطه دارای کمیتی ماکزیمم دار باشد طرف دیگر هم دارای ماکزیمم می شود مثلاً اگر در رابطه مقدار سرعت، بیشینه شود انرژی جنبشی هم بیشینه میشود.
H مثال 24: اگر گلوله ای به جرم 20 گرم دارای حرکت نوسانی ساده به معادله باشد بیشینه انرژی جنبشی آن چند ژول است؟
2- انرژی پتانسیل: می دانیم که انرژی پتانسیل کشسانی یک فنر در موقعیتی به حداکثر خود می رسد که بیشترین تغییر طول را در فنر داشته باشیم پس انرژی پتانسیل در ابتدا و انتهای مسیر بیشینه و در مرکز نوسان صفر است.
ثابت فنر: K
(ymax=A) طبق نکته 9 می توان نوشت
انرژی کل یا انرژی مکانیکی: مجموع انرژی های جنبشی و پتانسیل می باشد که در تمام نقاط مسیر انرژی مکانیکی ثابت است اما هرچه به طرف مرکز نوسان برویم از انرژی پتانسیل کاسته شده و به همان میزان به انرژی جنبشی افزوده می شود.
اگر به شکل زیر توجه کنید می بینید که هرجا انرژی پتانسیل صفر است.
انرژی جنبشی بیشینه است و بالعکس پس هر کدام از انرژی های جنبشی یا پتانسیل که بیشینه شوند خودشان به تنهایی انرژی کل هستند.
پس انرژی کل دارای 2 رابطه است که برحسب نیاز استفاده می شود.
و یا
H مثال 25: یک ذره به جرم 2 گرم دارای حرکت نوسانی با دامنه متر است. اگر انرژی مکانیکی ذره 0.064 ژول باشد دوره حرکت آن چند ثانیه است؟
H مثال 26: در لحظه ای که بعد یک نوسانگر بعد ماکزیمم آن است، انرژی پتانسیل چند برابر انرژی کل است؟ انرژی جنبشی چند برابر انرژی کل است؟
H مثال 27: در لحظه ای که انرژی جنبشی نوسانگر ساده 8 برابر انرژی پتانسیل آن است. بعد نوسانگر چه کسری از دامنه نوسان میباشد؟ (آزاد ریاضی 82)
J نکته 10:
H مثال 28: در لحظه ای که فاز حرکت یک نوسان گر است انرژی جنبشی آن 0.02 می باشد. انرژی مکانیکی نوسانگر چند ژول است؟
نتیجه گیری: به طور کلی کمیتهای بعد و شتاب و نیرو و انرژی پتانسیل همگی تابع سینوس هستند اما سرعت و انرژی جنبشی تابع کسینوس می باشند.
تشدید: اگر به نوسانگر یک نیروی دوره ای اعمال شود و بسامد نیرو با بسامد نوسانگر یکسان باشد (مثلاً وقتی شخصی را روی یک تاب هل می دهیم) دامنه نوسان تا مقدار بیشینه ای افزایش می یابد و از آن پس حرکت نوسانی بدون کاهش دامنه ادامه می یابد در مورد آونگ ها اگر هم طول باشند دوره تناوب و بسامد آنها نیز با هم برابر بوده و می توانند تشدید انجام دهند.
بررسی نمودارها: به طور کلی چون رابطه سرعت کسینوسی است پس هنگامیکه می خواهیم نمودار سرعت زمان را از روی بعد زمان ترسیم کنیم باید آنرا جلوتر ببریم و چون معادله شتاب منفی سینوسی است بنابراین به اندازه از نمودار سرعت جلوتر بوده و به اندازه از نمودار بعد جلوتر است.
تعیین معادله از روی نمودار: همیشه نمودار (بعد- زمان) از نقطه ای بنام y0 شروع می شود. باید ببینیم که محور Yها کدام ربع را قطع کرده است پس در همان ربع قرار دارد و یا می توانیم با (توجه به جهت شیب نمودار) علامت سرعت را تعیین کرده و با توجه به علامت y0 ربعی که مربوط به می شود را حدس بزنیم مثلاً اگر y0 منفی باشد یا ربع سوم و یا ربع چهارم است به عنوان مثال در شکل های زیر را در 4 ربع مختلف نشان داده ایم.
دسته بندی | علوم پزشکی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 28 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 48 |
فهرست
- مقدمه................................. 1
- چکیده ................................ 2
- کیتین چیست؟........................... 3
- ساختار شیمیایی و خواص کیتین........... 5
- روش استخراج کیتین از پوشه سخت پوستان.. 9
- تصاویر برخی سخت پوستان................ 10
- کاربردهای کیتین....................... 12
- پارامترهای اقتصادی تولید.............. 23
- روش استخراج کیتین از پوسته میگو ...... 24
- شناسایی و تجزیه و تحلیل ماده استخراج شده 28
- بحث و نتیجه گیری ..................... 29
- منابع................................. 31
چکیده:
کیتین پلی ساکارید ازت دار خطی و دومین پلیمر طبیعی بعد از سلولز است. این ماده به همراه مواد معدنی و آلی در پوسته سخت پوستان یافت می شود.
استخراج کیتین از پوسته این سخت پوستان به ویژه میگو شامل دو مرحله کانی زدائی است. این ماده کاربردهای زیادی در صنعت بهینه سازی مواد دیگر در تصفیه آب فاضلاب، ساختن کیتوزان و گلوکوز آمین و در جدا سازی یونها به روشهای مختلف دارد. در این پروژه کیتین از پوسته میگو استخراج و در جداسازی یون منگنز (VII) مورد استفاده قرار گرفت.
مقدمه:
دریا، مرکز شگفتیها، عجایب و جایگاه پیدایش اولین جانداران کره زمین است. در این اکوسیستم عظیم، با استفاده از انرژی خورشید، آبزیان مراحل مختلف را پشت سر می گذارند تا ارزانترین و اقتصادی ترین غذای مردمان جهان را بسازند. میگو، خرچنگ و لابستر از مهمترین آبزیان هستند که هر ساله با صید هزاران تن از آنها ضایعات بسیاری به جا می گذارند. کیتین، یکی از مهمترین اجزا این ضایعات است که کاربردهای بسیار گسترده ایی در صنعت برای بهینه سازی مواد دارد. هدف از این پروژه، استخراج کیتین از پوسته میگو و استفاده از کیتین برای جداسازی یون منگنز (VII) می باشد. بررسیهای اقتصادی نشان می دهد در ایران سالیانه چندین تن میگو صید می شود که ضایعات زیادی به همراه دارد و استفاده بهینه از این ضایعات نمی شود.
استخراج کیتین ساده، صادر کردن کیتین به صورت خالص از نظر ارزش زیادی دارد.
کیتین چیست؟
کیتین یکی از ماکرومولکولهای طبیعی است و فراوانترین پلیمر طبیعی بعد از سلولز است. پلی ساکارید ازت داری است که در آن گلوکوز؛ آمونیاک؛ استیک اسید به صورت مولکولهای گلوکوز آمین وجود دارد. کیتین ماده خام فراوانی است که توسط سلولهای زنده گیاهی و جانوری ساخته می شود؛ برای تبدیل به مواد شیمیایی و محصولات جدید عملاً تمام نشدنی است. این نوع مواد زیستی به علت برتریها و مزیتهای ذاتی؛ آینده درخشانی دارند. کیتین؛ ماده با ارزشی است که استفاده های صنعتی؛ شیمیایی؛ پزشکی؛ داروئی؛ آرایشی و بهداشتی دارد. لذا؛ بهتر است که بیشتر مورد بحث و بررسی قرار گیرد.
منابع تولید کننده کیتین:
کیتین؛ از لحاظ مقدار دومین پلی ساکارید تولید شده به وسیله موجودات زنده بعد از سلولز است.
منابع تولید کننده کیتین عبارتند از :
میگو؛ خرچنگ؛ لابستر؛ کریل؛ صدفهای دوکفه ایی؛ ماهی مرکب؛ اسکوئید؛ کلم؛ مرجانهای آب شیرین؛ دیاتومه؛ جلبکها؛ حشرات؛ قارچ و کلینهای میکروبی.
مطالعات نشان می دهد؛ موجودات دریایی مهمترین منابع تولید کننده هستند. از یک بیلیون تن موادی که سالیانه توسط این موجدات تولید می شود کیتین؛ درصد زیادی از این مواد را تشکیل می دهد. پوسته میگو و خرچنگ بسته به گونه آنها بیش از 20% کیتین دارد. کلینهای میکروبی؛ قارچها و جلبکهایی از گونه خاص از مهمترین منابع تولید کننده این ماده با ارزش هستند؛ محققین امید دارند که بتوانند با پیشرفت بیوتکنولوژی این ماده طبیعی و مهم را بیشتر مورد بهره برداری قرار دهند.
ساختار شیمیایی و خواص کیتین
کیتین[1] پلی ساکاریدازت دار خطی شامل زنجیره های بلندی است. این ماده با نام علمی B (1-4)-2- استامید و -2 دی اکسی -D- گلوکوپیرانوز[2]پلیمر طبیعی است. ساختار کیتین مشابه ساختار سلولز[3] است با این تفاوت که گروه (OH-2) آن در هر گلوکوز در یک واحد سلولز یک گروه آستیل آمینو 3(_NHCOCH ) جانشین شده است.
مطالعات نشان می دهد که پایداری کیتین به خوبی سلولز است و حتی خواصی کیتین دارد که در سلولز دیده نمی شود. کیتین دارای ساختمان رشته ایی ساکاریدی سخت محکم است و فیبرهای پروتئینی به همراه رگه های معدنی در این غشاها وجود دارد. فیبرهای کیتین بزرگتر از سلولز و سطح کمتری برای رطوبت پذیری دارد. از این خاصیت خوب این ماده می توان در صنایع غذایی، تهیه غشا، فیبر و لنز استفاده کرد.
کیتین به علت داشتن گروه های آمینواستامید و باندهای هیدروژنی استحکام زیادی به زنجیره های پلیمری داده است که این گروه ها در PH حدود 5/2 اسیدهای متوسط را جذب می کنند با کاهش PH قدرت جذب افزایش می یابد. از این خاصیت کیتین در ستونهای کروماتوگرافی برای جداسازی گروه های اسیدی استفاده می شود.
استامید توانایی جذب سیاری از یونهای را دارد. از این رو توانایی کیتین برای جذب یونهای فلزی و غیر سمی آب فاضلاب استفاده می شود.
از کیتین طی مکانیسمی خاص ترکیبات معطری مانند پیریدین، پیرازین، نیکوتین، … تهیه می کنند. اثرات خوب میکروکریستالین کیتین مانند خاصیت تغلیظ کنندگی پایدار، افزایش حجم محصولات نونی، قدرت لخته سازی، پذیرش رنگ و توانایی جمع آوری بعضی آنزیمها و ایجاد پلهای مولکولی باعث شده که در صنایع غذایی به گسترده مورد استفاده قرار گیرد.
کیتین به سه فرم ، ، وجود دارد. کیتین ، سخت و به هم فشرده و به صورت پلیمر بلوری است و زنجیره ها از نظر فضایی غیر موازی هستند. کیتین ، به صورت زنجیره های موازی و کیتین ، به فرم دو زنجیره UP و دیگری به صورت Down است.
کیتین به صورت پودر، بلوری، بی شکل، براق، سفید و به مقدار زیاد آب گریز است. این ماده در آب و بیشتر حلالهای آلی، قلیاها و اسیدهای رقیق حل نمی شود. حلال مناسب این پلیمر N-N دی متیل استامید شامل 5 درصد لیتیم کلرید است کیتین در حضور آنزیم کیتیناز هیدرولیز می شود. کیتین و مشتق آن کیتوزان، تنها ساکاریدهای فراوان بازی می باشند.
رادفورد و آستن در سال 1978 وزن مولکولی کیتین پوسته میگو و خرچنگ را
106× 8/1- 106×4/0 دالتون گزارش کردند. این ماده با فرمول تجربی زنجیره طویلی دارد که درجه پلیمریزاسیون آن 1800-600 واحد است درصد کربن، نیتروژن، هیدروژن، در یک واحد به این صورت است.
N=266/47% H=452/6% N=893/6% O=389/39%
از آنجا که کیتین در بسیاری از حلالها غیر قابل حل شدن است و وزن مولکول محصول تجاری با کیتین طبیعی متفاوت و درجه پلیمریزاسیون 1800-600 واحد گزارش شده است. لذا، تعییین کیفیت و خلوص این ماده مشکل است. یکی از روشهای مناسب برای تعیین کیفی این نوع مواد، استفاده از طیف سنجی زیر قرمز (IR) است. طیف زیر قرمز گرد خالص کیتین پوسته میگو به صورت زیر است.
روش استخراج کیتین از پوسته سخت پوستان
به طوری سنتزیک ماکرومولکول مشکل است. لذا بهتر است که مولکول را از منبع تولید کننده آن تخلیص و برای بهینه سازی محصولات به کار برد. روش استخراج این ماده به صورت زیر است.
کیتین به همراه املاح معدنی به ویژه کلسیم کربنات و کلسیم فسفات در پوسته سخت پوستان وجود دارد. روش استخراج شامل دو مرحله است. زدودن مواد معدنی با اسید معدنی رقیق و زدودن مواد آلی با قلیا.
تصاویر برخی از سخت پوستان
میگو، خرچنگ و لابستر از مهمترین منابع تولید کننده کیتین هستند که تصویر چند نمونه از آنها آورده شده است.
لابستر با نام علمی پانولیریوس هوماروس
لابستر با نام علمی پانولیریوس پولی فاجوس
دو گونه از میگو:
میگو با نام علمی پنئوس مرگونسیس
میگو با نام علمی پنئوس سمی سولکاتوس
در بین این آبزیان میگو به علت دارا بودن پروتئین فراوان و طعم لذیذ، همچنین وجود برخی از املاح و میکروالمانها ارزش فراوانی دارد. صید میگو در ایران در استانهای هرمزگان، بوشهر، خوزستان، انجام می گیرد. ذخایر میگو در خلیج فارس تقریباً بالای 000/20 تن برآورد شده است که نصف آن متعلق به آبهای ایران است.
استفاده از این منابع تجدید شونده به منظور تولید توسعه محصولات زیست پایه ای راهی مناسب، مطمئن و گامی موثر برای دستیابی به خود کفایی صنعتی و بهره برداری کامل از منابع طبیعی است.
کاربردهای کیتین
قوانین محدود کننده ضایعات در محیط زیست، تولید کنندگان را به سمت تولیدات جدید به گونه ای که پس از مصرف نیز ضرری برای محیط زیست نداشته باشد سوق داده است. استفاده از مواد زیست توده، گامی موثر در این جهت است.
کیتین یک ترکیب شیلاتی است که به وسیله موجودات دریایی تولید می شود.
فراورش کیتین از ضایعات سخت پوستان فرایندی پر سود به شمار می آید. زیرا تنها در سرمایه گذاری، هزینه های مرحله فراورش آن مطرح می شود و سایر هزینه ها را طبیعت می پردازد. این ماده به دلیل پایداری زیاد توانایی تشکیل حلقه با یونهای فلزی، دارا بودن خواص نوری و ویسکوز بودن، کاربردهای زیادی دارد.
در سالهای 1977-1982-1988-1991 پنج سمینار بین المللی در ارتباط با کاربردهای کیتین و کیتوزان برگزار شده است. که برخی از این کاربردها عبارتند از: خواص نظیر سمیت کم، سازگاری زیستی، قابلیت تجزیه بیولوژیکی، خواص ضد میکروب، قابلیت اصلاح شیمیایی و خواص بیوچسبندگی کیتین و کیتوزان در زمینه های متعدد از جلمه تصفیه فاضلابهای شهری و صنعتی به عنوان جاذب رنگ، ذرات فلزی، پروتئین و مولکولهای سنگین نفتی کاربرد دارند. این ترکیبات همچنین در صنایع پزشکی و بهداشتی به عنوان باندهای قابل تنفس، مواد پیوند دهنده استخوان و ستون فقرات و عامل ترمیم سلولها و بهبود زخم و نیز در ساخت داروهای ضد انعقاد خون و سرطان به کار می روند. "کیتین" و " کیتوزان" در صنایع غذایی به عنوان افزودنیهای خوراکی در صنایع نساجی دریاچه های پنبه ای برای افزایش جذب رطوبت که سبب بهبود خواص نظیر اصطکاک، جذب رطوبت و رنگ پذیری می شود مورد استفاده قرار می گیرد.
برخی از موارد استعمال کیتین ذیلاً آماده است:
- برای جذب فلزات سنگین مانند: جیوه، سرب و اورانیوم.
- در صنعت کاغذ سازی، افزایش سرعت آب زدایی خمیر کاغذ و بالا بردن کیفیت آن برای چاپ.
- در صنعت عکاسی و شیشه سازی - ساخت و لنز عدسی.
- ساخت داروهای چربی سوز برای کسانی که رژیم لاغری دارند . دارو برای بیماران هموفیلی.
- ساخت داورهای ضد باکتری و ضد قارچ ( از آن مایعی ساخته می شود که به عنوان محافظ محصول در برابر آفات قارچها و حشرات مورد استفاده قرار می گیرد.)
- داروهای ضد بارداری که موجب از کار انداختن اسپرم می شود.
- داروهای ضد سوختگی که حتی در اندک زمان سوختگی های شدید را به سرعت التیام می بخشد. این ماده می تواند حتی از سیستم ایمنی بدن در برخی از بیماریها محافظت نماید.
کیتین به عنوان ماده اولیه برای تهیه کیتوزان و آمینهای قندی (گلوکز آمین) استفاده می شود. به عبارتی کیتوزان و گلوکز آمین از کیتین بدست می آید.
کیتوزان می تواند برنامه های رژیمی در بدن انسان را تنظیم نماید. محققین به دنبال راه هایی هستند تا با استفاده از آن برخی بیماریها را درمان نمایند.
کیتوزان و گلوکز آمین کاربردهای گسترده ای در زمینه های مختلف دارند. نمونه هایی از موارد استعمال از کیتوزان و گلوکز آمین ذیلاً آمده است.
- تصفیه فاضلابهای صنعتی و رادیواکتیوی.
- تهیه مواد آرایش پوست، مو و انواع شامپو و صابون و خمیر دندان، رنگ کردن لباس.
- تهیه محلولهایی طبی و شستشو و ضد عفونی.
- دندانسازی، جراحی پوست ورم با آماس ( غده های ) سرطانی، نخ بخیه پیوندهای رگهای خونی، انعقاد خون.
- تهیه کاغذ- حوله، دستمال کاغذی و پوشاک بچه.
- تهیه مواد غذایی چون بیسکویت، ماکارونی، رشته فرنگی مایونز و سوسیس.
- برای بسته بندی مواد غذایی، تهیه نوارهای ویدیوئی، و حفاظ تجهیزات کامپیوتر.
- برای ساخت سمعک ناشنوایان و صنایع دارویی و مصرف، به عنوان آنتی کلسترول و غیره.
بنابراین، ملاحظه می شود که استفاده صحیح از ضایعات پوسته ای سخت پوستان که امروز اکثراً در مملکت ما دور ریخته می شود، اهمیت اقتصادی به سزایی در صنایع مختلف دارد و علاوه بر آن از آلودگی محیط زیست هم جلوگیری می کند. موارد کاربرد کیتین به صورت زیر است.
اولین کاربرد کیتین در خالص سازی فاضلاب کارخانه های فراورش صید بوده است، این ماده اتصال دهنده خوبی است، به طوری که می تواند اتمهای فلزات، به ویژه فلزات سنگین نطیر جیوه، سرب، اورانیوم را به خود متصل کند، این خاصیت مهم موجب استفاده از کیتین، در تصفیه فاضلابهای کارخانجات تولید مواد سمی و پرتوزا شده است.
کتین، یک مولکول زنجیرهای بزرگی است که، به دور ذرات جامد معلق در مایعات میپیچد و آنها را، به صورت توده یا ژله از محلول خارج میکند. این ماده نظیر یک عامل جمعکننده گل، در آب عمل میکند. کیتین، برای دفع آلودگی حشرهکشهای ددت[4] و مشتقهای کلردار بنزن[5] و همچنین زدودن متیل استات جیوه از فاضلاب، استالدئید و آرسنیک از آبهای آلوده به کار میرود از کیتین و مشتقات آن برای گرفتن آلودگی پلوتونیم و پترولیم در آب استفاده میشود. همچنین این مواد از رشد بعضی باکتریها و قارچ در آب جلوگیری میکنند. (14-15-17)
یکی از روشهای رایج برای جداسازی مواد، کروماتوگرافی است. در سالهای اخیر از لایههای کیتینی، در ستونهای کروماتوگرافی برای جداسازی اسیدهای نوکلئیک، مخلوط فنلها و آمینواسیدها استفاده شده است. آزمایشات نشان داده که، این لایهها نسبت به سلولز بلوری، ژل سیلیکا و لایههای پلی آمیدی بهتر هستند. از این ستونهای کروماتوگرافی برای جمع کردن ایزومرهای گلوکز، جهت ساختن قند فروکتوز بلندتر استفاده میشود.
مازارلی در سال 1973 از ستون مشتق کیتین[6] برای تعیین مولیبدیم و وانادیم در آب دریا استفاده کرد. (14-15-17-22)
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 14 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 30 |
مقدمه :
در فصل حاضر فهرستی از ابعاد گوناگون کاربرد دانش روانشناسی در کار و در حیطه زمانی برای دانشجویان رشته های مختلف و به ویژه برای مدیران آینده و کنونی سازمانها معرفی شده است . دلیل اینکه مدیران را مخاطب قرار داده ایم آن است که به نظر می رسد جوانه هر گونه تغییر و تحول سازمانی باید در تفکر منطقی , باور داشتها و در عقل سلیم مدیران , خاصه مدیران سطوح بالای سازمانهای دولتی و بخش خصوصی کشورمان بارور شود . اگر بالاترین سطوح مدیریت یک سازمان با دانش روانشناسی و کاربردهای وسیع آن در همه ابعاد حیات سازمانی آشنا نباشد , سرپرست واحد کوچکتر سازمان نیزنمی تواند در تحلیل مشاغل و در آزمایش و انتخاب , آموزش , ارزشیابی و استفاده از نظامهای تشویق و تنبیه , افزایش سطح روحیه و کارآمدی کارکنان تحت نظارت خود , از روشهای علمی شناخته شده استفاده کند .
قلمرو روانشناسی در کار :
روانشناسی که آن را به عنوان مطالعه علمی رفتار و فرآیندهای ذهنی موجود زنده تعریف می کنیم . از دو جنبه علمی و عملی یا حرفه ای مورد توجه قرار می گیرد . وقتی درباره تحقیقات روانشناسی و استفاده از روشهای علمی برای شناخت رفتار آدمی صحبت می کنیم در این صورت با علم روانشناسی سروکار داریم و هنگامی که درباره کاربرد یافته های روانشناسی در ابعاد گوناگون حیات انسانی سخن می گوییم حرفه روانشناسی را مورد توجه قرار داده ایم . یک نفر روانشناس حرفه ای نیز مانند یک فیزیکدان یا زیست شناس با کاربرد یافته های علمی رشته تخصصی خود به منظور حل مشکلات عملی مردم سروکار دارد . در قلمرو کاربرد روانشناسی در کار رفتار آدمی در رابطه با کار مورد مطالعه قرار می گیرد و هدف اصلی روانشناس مطالعه و کاربرد آن دسته از اصول و یافته های روانشناسی است که در رابطه بین انسان و کار او اثر می گذارد . به اعتقاد بعضی از صاحب نظران , حیطه روانشناسی صنعتی از قلمرو روانشناسی در کار , محدودتر است . در مورد روانشناسی صنعتی رفتار آدمی در همه مراحل تولید , توزیع و مصرف کالاها و خدمات مورد مطالعه قرار می گیرد , بطور کلی می توان گفت که :
در روانشناسی صنعتی با بررسی رفتار آدمی و کاربرد حقایق روانشناسی در حل مسایل انسانی در سازمانها سروکار داریم . برای روانشناسی صنعتی یافته های روانشناسی به صورت نظریه ها و روابط علّی بین محرک و پاسخ مطرح است .
نکته مهم دیگر آنکه روانشناس از این یافته ها برای شناخت رفتار آدمی در رابطه با کار و مسایل انسانی ناشی از کار استفاده می کند , بنابراین می توان قلمرو روانشناسی کار را به عنوان مطالعه رفتار آدمی در آن جنبه از حیات بدانیم که :
1- با کار پیوندی تنگاتنگ دارد و رفتار آدمی را در رابطه با آن تحت مطالعه و بررسی قرار می دهد .
2- برای به حداقل رساندن مشکلات انسانی در کار از قوانین و یافته های روانشناسی استفاده می کند .
در روانشناسی صنعتی کوشش اصلی آن روانشناس آن است که :
1- هر سازمان تولیدی یا خدماتی به تولید آن دسته از کالاها و خدمات بپردازد که اولاً نیازهای معقول آدمی را تامین کند و ثانیاً در این راه رفاه جسمی و ارزشهای شخصی و انسانی مردم نیز مورد توجه قرار گیرد .
2- کارآیی و خاصه اثر بخشی فعالیت کارکنان سازمانها در تولید و توزیع کالاها و خدمات افزایش یابد .
3- شرایطی فراهم شود تا کارکنان سازمانها با اعتقاد و علاقه به فعالیت بپردازند .
4- ارزشهای شخصی و انسانی کارکنان سازمانها همچنان محفوظ باقی بماند و موجباتی فراهم گردد که ایمنی کارکنان در زمینه های سلامت جسمی و روانی تامین شود .
5- بهداشت روانی کارکنان سازمانها با تمام ابعاد آن تامین می شود و رشد و بالندگی شخصیت آنان همراه با افزایش کارآیی و اثر بخشی فعالیتشان مورد نظر قرار گیرد .
6- مسایل انسانی در محیط کار حل شود و اگر بخواهیم واقع بینانه تر بیان کنیم مسایل و مشکلات انسانی در محیط کار به حداقل برسد .
کاربردهای کنونی روانشناسی در محیط کار :
موفقیت کنونی روانشناس صنعتی چنان است که در آن مطالعه درباره همبستگی ها و کشف روابط علّی موجود بین متغیرهای مستقل ( درجه حرارت , نوع سرپرستی , رنگ و میزان سروصدای محیط کار , حقوق و دستمزد و …) و متغیرهای وابسته ( روحیه کارکنان , اثر بخشی افراد و کـارآیـی سـازمـان ) مورد تایید می باشد . امروزه در رواشناسی صنعتی به پدیده هایی نظیر تفاوتهای فردی , ساخت سازمانی , پاداش و دستمزد , ساخت گروهی در سازمان , نظام تنبیه و تشویق , طراحی وسایل کار , شرایط کار , روحیه کارکنان و نظایر آن توجه دارد و پیش بینی می شود در آینده نیز توجه روانشناس صنعتی سازمانی بجای عوامل منفرد به عمل متقابل رفتار آدمی و عوامل دیگری نظیر سازمان , شرایط کار , بهره وری , آدمکهای مصنوعی و نظایر آن معطوف شود .
زمینه های کاربرد روانشناسی در محیط کار :
وقتی روانشناس صنعتی یا در حیطه وسیعتر روانشناس علاقه مند به کاربرد روانشناسی در محیط کار در یک سازمان تولیدی , آموزشی , خدماتی , بهداشتی , درمانی و نظایر آن به کار اشتغال دارد , باید از او انتظار ایفای وظایف مقدور و متنوعی را داشت که برخی از آنها در زیر آورده شده است :
1- تجزیه و تحلیل مشاغل گوناگون یک سازمان که باید در آن از یکسو وظایف متعدد و دقیق هر یک از مشاغل سازمان در همه سطوح سازمانی تامین شود و از سوی دیگر تواناییها و استعدادها , مهارتهای عقلی و کلامی , نگرشها , خصوصیات جسمی , خلقی و شخصیتی لازم برای ایفای موفقیت آمیز وظایف هر یک از مشاغل سازمان دقیقاً مشخص شود .
2- تهیـه و میزان کردن آزمونهای مختلف استخدامی ( آزمونهای هوش , استعداد , شخصیت و نظایر آن ) , آزمونهای عملی و فراهم آوردن امکاناتی که مدیریت سازمان بتواند به سهولت از تخصص روانشناسی صنعتی سازمانی در انتخاب , استخدام , انتصاب و ارتقای کارکنان به نحو موثر و اثر بخش استفاده کند .
3- اجرای آزمونهای گروهی و انفرادی ( هوش , استعداد و شخصیتها و آزمونهای عملی ) و تهیه گزارش های دقیق و حرفه ای درباره نتایج حاصل از اجرای این آزمونها و کمک به مدیریت سازمان به منظور انتخاب مناسبترین فرد موجود در بازار کار برای تصدی هر شغل .
4- ترتیب دادن جلسات مصاحبه استخدامی , ارزشیابی و مشاوره ای و کاربرد روشهای گوناگون مصاحبه به منظور ارزیابی صلاحیت های شغلی , ارتقاء سطح مهارتها و توانایی های انسانی در محیط کار و نیز تشخیص اختلالهای رفتاری و پریشانی های روانی کارکنان سازمان .
5- مشارکت مستقیم در تهیه برنامه های آموزشی قبل و ضمن خدمت کارکنان در سطوح مختلف شغلی تهیه و اجرای برنامه های بهبود مدیریت برای سطوح گوناگون مدیریت و نیز فراهم ساختن امکاناتی که همه کارکنان سازمان بتوانند با توجه به وظایف شغلی خود در دوره های آموزشی اثر بخش شرکت جویند .
6- تهیه و اجرای برنامه های دقیق علمی عملی در زمینه ارزشیابی رفتار شغلی کارکنان , از روشهای گوناگون ارزشیابی کار وکارکنان و فراهم کردن شرایطی که :
الف) کارگران , کارمندان و سرپرستان موفق از کارگران , کارمندان و سرپرستان ناموفق تشخیص داده شوند و علل جسمی , شناختی , انگیزشی و محیط کم کاری هر یک از کارکنان ناموفق مشخص شود .
ب) کارکنان لایق برای تصدی مشاغل مهمتر , به مدیریت سازمان پیشنهاد شوند .
پ) پاداش کارکنان موفق وناموفق با رعایت ضوابط عقلانی تشخیص داده شود و تنبیه آنان بر اساس عقل سلیم و منطق و نیز با توجه به آثار روانی آن بر کارکنان سازمان انجام گیرد .
ت) مشکلات کارکنان به ویژه در ابعاد رفتاری شناخته شود و در رفع آنان کوشش به عمل آید .
ث) نقایص و محدودیتهای کار از نظر نور , حرارت , رنگ , رطوبت و وسایل کار , ماشینها و نظایر آن شناخته شوند .
ج) نقایص و اشکالات سرپرستی واحدهای مختلف سازمان برطرف شوند .
چ) نیازهای آموزشی یکایک کارکنان سازمان با روشهای گوناگون و نیز مصاحبه فردی با آنان مشخص شود .
ح) نیازهای گوناگون کارکنان در حیطه نیازهای جسمی , ایمنی و عشق و تعلق , احترام به خود و نظایر آن معین شود و زمینه های لازم یرای ارضای این نیازها فراهم آید .
خ) وسایل پیشرفت , بهبود و رشد مهارتهای شغلی و شخصیتی کارکنان در ابعاد گوناگون آن فراهم آید .
د) از هـمه روشـهای شنـاخـته شده برای افزایش سطح تولیـد , کارآیـی و بهره وری زمان استفاده شود .
1- تعیین الگوهای انگیزشی مربوط به گروههای شغلی مختلف و فراهم آوردن امکانات و شرایط سازمانی مناسب جهت ارضای نیازهای معقول کارکنان سازمان در سطوح مختلف شغلی و بالا بردن سطح روحیه کارکنان.
2- بررسی و تعیین آثار عواملی چون سروصدا, درجه حرارت, وسایل کار, مواد شیمیایی, ساعت کار, استراحت, تغذیه, نوع سرپرستی و مدیریت در رفتار کارکنان و کارایی افراد و سازمان.
3- همکاری با مهندسان طراح ماشین آلات صنعتی به منظور حداکثر رسانیدن کارایی کارکنان در رابطه با وسایل و ابزار کار .
4- تشخیص و تعیین عوامل موثر در وقوع حوادث و سوانح مربوط به محیط کار, در هنگام کار با ماشینها, ابزار و وسایل و کوشش در زمینه حذف یا کاهش عوامل انسانی نظیر کم دقتی, کم تحرکی, پریشانی روانی, بیش از فعالیتی که در بروز حوادث ناگوار موثر است و استفاده از این تجارب به منظور تامین حداکثر امنیت روانی کارکنان در سازمان.
5- مشارکت موثر و تنگاتنگ با مسایل آموزشی سازمان در زمینه تهیه, برنامه ریزی و اجرای برنامه های کوتاه مدت و بلند مدت آموزش مدیریت و افزایش مهارت و کفایت مدیران سازمان در زمینه های ارتباط موثر, تصمیم گیری, روشها و فنون آزمایش و انتخاب کارکنان, اجرای مصاحبه ( استخدامی, ارزشیابی و مشاوره ای ) ارزشیابی کارکنان, انگیزش کارکنان, رهبری اثر بخش در سازمان و نظایر آن.
دسته بندی | پزشکی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 146 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 67 |
پیشگفتار
فَلْینْظُرِ الانسانْ مِمَّ خُلِق (طارق 5)
"انسان باید در خلقت خویش بیندیشد و بنگرد تا به عظمت خالق پی ببرد ."
آغاز و اساس دین شناخت خالق است . و کمال معرفت خدا گرویدن به او و یگانه و بیهمتا دانستن او است . و کمال توحید انجام عمل خالص فقط برای رضای اوست .
هر علمی که نتیجه اش شناخت خالق و معرفت به عظمت بی نهایت خداوند نباشد علم حقیقی نیست . علوم حقیقی علومی هستند که یا بطور مستقیم به شناخت هستی بخش منجر می شوند و صاحب آن علم را عالم نامند . همانند علوم اسلامی و دینی و قرانی . و یا بطور غیر مستقیم وجود خالق را اثبات کرده و به شناخت خالق می رسند . و این نوع علوم را فضل گویند و صاحب آن را فاضل نامند . همانند علوم طبیعی و دانشگاهی . اما غیر از این دو علوم مادی دیگری که مفید فرد و جامعه نیست و نهایتاً در جهت منافع فردی و سودجویی و گمراهی بشر است اصولاً علوم حقیقی نیستند . همانند شعبده بازی و سحر و جادو و آنچه موجب لهو و لعب و لغویات است . و انسان را از تکامل و تقرب به خدا دور میسازد .
هدف نهایی از خلقت انسان پس از معرفت به وجود و قدرت لایزال الهی و درک الطاف و رحمت خداوند مهربان با عبودیت آفریدگار است . عبادت آگاهانه همان معرفت به عظمت مقام هستی بخش و فراگیری دستورات والا و رستگار کننده حضرت حق و تمسک ایمانی و شکر حق به همراه عمل صالح و مورد رضای باری تعالی می باشد . و با این آگاهی و عمل صالح انسان به کمال می رسد .
ادارک اهمیت نفخة روح الهی در سرشت بشر و مقدس شمردن و مراقبت از آن از مسئولیت های انسان کامل است . شناخت بدن و روح انسان چنانچه از ژرفای وجود باشد ، می تواند انسان را به سوی معرفت وجود خالق گیتی سوق دهد . حفظ امانت ها و ودیعه های مقدس خداوند در وجود خود از وظایف انسان برتر است . و انسان برتر شدن خود از جمله اهداف خلقت بشر است . تا زمانیکه نهایتاً تمام هستی او به هستی بخش عالم امکان بازگشت نماید . « اِنّا لله وُ اِنّا اِلَیهِ راجِعوْن»
خدا کند علم را برای کمیت ها و شهرت ها و مقامات فانی و دنیای دانی و برتری جوییهای حیوانی نیاموزیم . بلکه تلاشمان آن باشد که علم را برای خشنودی او بجوئیم . و هدفمان فقط خور و خواب و راحتی خودمان نباشد . بلکه به دیگران هم بیندیشیم و دستگیر آنها باشیم . و به جرأت می توان اقرار کرد که بشر به نسبتی که به دیگران میاندیشد و در راه آزادی انسانهای دیگر از یوغ فقر و ظلم و جهل و گمراهی ها می کوشد انسان است . و این نوع تفکر و تلاش توفیق الهی را می طلبد . که همگی خواستار آنیم .
باشد که در فراز و نشیب زمانه جایگاه حقیقی خود را بشناسیم و به پویندگی خود ایمان آوریم و از کتاب خدا و الگوهای چهارده گانه بی همتا هماره الگو برداری کنیم . چرا که رستگاری نهایی از صراط مستقیم آن جاودانگان می گذرد .
آناتومی شکم
حدود شکم
شکم یا ابدومن بخشی از تنه در زیر دیافراگم می باشد که تا مدخل لگن امتداد دارد .
- جدار فوقانی شکم سطح تحتانی عضله دیافراگم یا حجاب حاجز می باشد .
- حد تحتانی شکم سطح قراردادی است که از مدخل لگن عبور می نماید .
- مدخل لگن : از عقب به جلو شامل اولین مهره ساکرال (خاجی) (1S) که به آن پرومونتوریوم یا دماغه گویند و بالهای ساکروم که زائده عرضی آن هستند و مفصل ساکروایلیاک (خاجی لگنی) دو طرف ، خط قوسی و خط شانه ای که این دو کنار داخلی استخوان هیپ می باشند . بین دو خط قوسی و شانه ای برآمدگی « ایلیوپوبیک » قرار دارد که محل جوش خوردگی این دو استخوان لگن است درانتهای داخلی خط شانه ای به تکمه و ستیغ و سمفیز پوبیس می رسد . سمفیز پوبیس نوعی مفصل غضروفی است که دارای دیسک می باشد . جدار های قدامی و طرفی و خلفی شکم حاوی عضلات و نیز 5 مهره کمری در خلف می باشد .
لایه های جدار شکم
از خارج به داخل (از سطح به عمق) دارای لایه هایی است که بطور کلی عبارتند از :
- پوست
- فاسیای سطحی که دو لایه دارد ، لایه سطحی تر را کمپر یا لایه چربی دار و لایه عمقی را فاسیای اسکارپا می نامند که در زیر ناف مشخص تر است .
- سه طبقه عضلات مایل خارجی ، مایل داخلی و عرضی شکمی ، ( البته در طرفین خط وسط جلو شکم یک زوج عضلات مستقیم شکم نیز وجود دارد . )
- فاسیای عمقی جدار شکم یا فاسیای ترنسورسالیس یا عرضی که در محل های مختلف نام های گوناگون دارد. (از جمله فاسیای دیافراگماتیک ، فاسیای ایلیاکا ، لایه قدامی تراکولومبار و فاسیای لگن و ...)
- بافت همبندی خارج صفاقی
- صفاق جداری شکم
نواحی استخوانی جدار شکم
در بالا و جلو غضروفهای دنده های کاذب و در خلف دنده های 11 و 12 می باشند و در جلو و بالا زائدة خنجری استرنوم لمس می شود . در پایین و جلو سمفیز پوبیس و تکمه پوبیس در خارج آن و خارهای قدامی فوقانی خاصره و ستیغ خاصره ملموس است . مهره های کمری در خلف قرار دارند و خار آنها در پشت قابل لمس است .
مهره کمری نمونه
چهار مهره اول تا چهارم کمری از مهره های تیپیک و مشابه می باشند .
- جسم مهره : بزرگتر از مهره های سینه ای و پهن و عرض طرفین آنها بیشتر است .ارتفاع بخش قدامی تنه بیشتر از خلف آن است .
- سوراخ مهره ای: مثلثی است و بزرگتر از مهره های سینه ای می باشد ولی از سوراخ مهره ای گردنی کوچکتر است.
- پدیکل : کوتاه و قوی است . بریدگی مهره ای تحتانی عمیق تر از فوقانی است .
- لامینا : کوتاه ، ضخیم و پهن است به طرف خلف و داخل گرایش دارد .
- خار مهره : چهار ضلعی مستطیل شکل است و به سمت خلف گرایش دارد .
- زوائد عرضی : نازک بوده و به سمت خارج و خلف امتداد دارد و مشابه (جایگزین) دنده ها در قفسه سینه می باشد .
- زوائد فرعی (accessory): در بخش تحتانی زائده عرضی واقع شده است که زائده عرضی حقیقی مهره می باشد
- زوائد مفصلی فوقانی : سطح مفصلی آن به سمت داخل و خلف گرایش دارد ، زائده پستانی یا مامیلاری در کنار خلفی زائده مفصلی فوقانی قرار دارد .
- زائده مفصلی تحتانی : سطح مفصلی آن به سمت خارج و جلو امتداد دارد .
مهره پنجم کمری (5L) : مهره غیر تیپیک است .
1- زائده عرضی : کوتاه تر و ضخیم ، قاعده آنها به پدیکول چسبیده است .
2- خار : کوچک و کوتاه و گرد شده است .
3- جسم مهره : از تمام مهره های دیگر ستون فقرات بزرگتر است .
عناصر سطحی و استخوانی جدار شکم
- زائده گزیفوئید : درمحاذات مهره 9T است
- سمفیز پوبیس : درکنار فوقانی پوبیس در پایین خط میانی - قدامی شکم قرار دارد .
- حاشیه های دنده ای: در بخش قدامی- فوقانی و خارجی جدار قدامی شکم قرار دارند . حاشیه دنده ای از غضروف دنده های 7 ، 8 ، 9 ، 10 تشکیل شده اند و حد تحتانی خارجی آن به خط میدآگزیلاری می رسد . سطح افقی که از نوک غضروف دنده 10 می گذرد سطح زیر دنده ای نام دارد که در عقب از مهره 3L عبور می کند .
- ستیغ ایلیاک : از کناره های فوقانی استخوانهای ایلیاک در بخش خارج و خلفی پایین شکم واقع شده و در بالاترین بخش ستیغ ایلیاک در محاذات 3L و در زیر سطح ناف است .
- خار قدامی فوقانی ایلیاک (ASIS) : در امتداد سطح دماغه ساکروم واقع شده است .
- تکمه ستیغ ایلیاک : در فاصله 5 سانتی متری خلف خار قدامی- فوقانی ایلیاک واقع شده و سطح عرضی از تکمه های ایلیاک در خلف از مهره 5L می گذرد و این سطح را ترنس توبرکولار می نامند .
- ناف : در محاذات بین مهره های 3L و 4L می باشد . کمی پایین تر از نقطه میانی خط سفید قرار دارد . (خط سفید ( لیناآلبا ) بافت پیوندی رابط بین زائده خنجری جناغ تا سمفیز پوبیس است . )
- سطح ترنس پیلوریک: سطح فرضی و افقی است که در جلو از نوک غضروف دنده های 9 عبور می کند و در خلف از زیر جسم مهره 1L می گذرد . این سطح در فاصله بینابینی بریدگی سوپرااسترنال و سمفیز پوبیس واقع شده است و نیز به اندازه عرض کف دست از زائده گزیفوئید یا خنجری استرنوم پایین تر است و از پیلور معده عبور می کند و نیز در محاذات ناف کلیه ها و فوندوس کیسه صفرا می باشد.
- سطح ترنس توبرکولار: از تکمه های ستیغ ایلیاک و در محاذات L5 می باشد .
- سطح ساب کوستال (زیر دنده ای): از کنار تحتانی دنده 10هر طرف عبور کرده و در محاذات 3L می باشد
- سطوح قائم: دو عدد بوده ، راست و چپ و هر یک از وسط ترقوه به وسط رباط اینگوینال یا کشاله ران می رسد و خطوط میدکلاویکولار راست و چپ هستند .
نواحی 4 گانه یا ربع های شکمی
با یک سطح قائم که همان خط قدامی- میانی است و یک سطح افقی که از ناف عبور می کند . 4 ناحیه یا ربع از نواحی شکمی ایجاد می شود که عبارتند از : فوقانی راست و چپ ، تحتانی راست و چپ
نواحی 9 گانه شکمی
بر اساس دو سطح قائم میدکلاویکولار یا لترال (خارجی) و دو سطح افقی ترانس پیلوریک (1L) و ترنس توبرکولار (L5) شکم به 9 ناحیه تقسیم می شود .
1 – ناحیه اپیگاستریک : بین سطوح قائم و بالای سطح ترنس پیلوریک
2 و 3 - ناحیه های هیپوکندریاک راست و چپ : در طرفین ناحیه اپیگاستریک و در پشت غضروف های دنده ای
4 – ناحیه نافی یا اُمبیلیکال : بین دو سطح قائم و دو سطح افقی قرار دارد .
5 و 6 – نواحی لومبار و لترال راست و چپ : در طرفین سطوح قائم و دو طرف ناحیه نافی قرار دارد.
7 – ناحیه هیپوگاستریک : در زیر ناحیه نافی و بالای سمفیز پوبیس
8 و 9 – نواحی اینگوینال یا ایلیاک راست و چپ : در طرفین ناحیه هیپوگاستریک قرار دارد .
موقعیت احشای شکمی
- کبد : در ناحیه هیپوکندریاک راست و اپیگاستر و کمی به هیپوکندریاک چپ می رسد و در زیر زائده خنجری استرنوم با فشار روی عضلات مستقیم شکمی شاید حس شود .
- کیسه صفرا : به خصوص فوندوس در پشت نوک غضروف دنده 9 راست واقع شده است و این نقطه را مورفی می نامند .
- طحال : در ربع فوقانی چپ یا در ناحیه هیپوکندریاک چپ واقع شده است و در مجاورت دنده های 9 و 10 و 11 چپ است و عقب تر از خط میدآگزیلاری است .
- پانکراس : در امتداد و محاذات خط ترنس پیلوریک قرار دارد . سر آن در زیر این سطح و به سمت راست ، و جسم و دم آن در بالای سطح ترنس پیلوریک و به سمت چپ می رود .
- کلیه ها : هر کلیه هنگام تنفس در حدود cm 3-2 پایین رفته و جابجا می شوند . ناف کلیه در محاذات تقریبی سطح ترنس (1L) پیلوریک است و در حدود چند سانتی متر در خارج سطح قائم میانی است. کلیه ها در خلف، مجاور مهره 12T تا 3L هستند . البته کلیه راست کمی پایین تر است .
- معده : دریچه کاردیاک در حدود cm 5-4 در پایین و سمت چپ زائده گزیفوئید واقع شده است . دریچه پیلور در سطح ترانس پیلوریک و کمی به راست خط میانی واقع می شود .
- روده کوچک : در ناحیه نافی عمدتاً و کمی در ناحیه لومبار راست و چپ و هیپوگاستریک است .
- سکوم : در ربع راست تحتانی و یا حفره ایلیاک راست واقع می شود .
- آپاندیس : گاه در حفره لگن و هیپوگاستریک آویزان است و یا اغلب پشت سکوم و اطراف آن است. قاعده آن در تلاقی ثلث خارجی و ( دوسوم ) داخلی خطی است که از خار قدامی – فوقانی خاصره به سوی ناف می رود، قرار دارد و این نقطه را مک بورنی می نامند.
لایه های جدار شکم در خط پارامدیان (از جلو به عقب)
لایه های جدار شکم در سطح میدکلاویکولار (از جلو به عقب):
فاسیای سطحی شکم
در زیر سطح ناف فاسیای سطحی جدار شکم شامل یک لایه سطحی تر به نام لایه چربی کمپر و یک لایه عمقی و غشایی به نام اسکارپا می باشد
توجه : یک لایه فاسیای عمقی هم روی عضلات جدار شکم را به تفکیک می پوشاند
اعصاب پوستی جدار شکم
- پوست جدار شکم توسط شش عصب بین دنده ای تحتانی و عصب (1L) عصب داده می شود .
- اعصاب پوستی قدامی شکم در جلو به دو شاخه داخلی و خارجی تقسیم شده و به پوست جلو شکم عصب حسی می دهند . درماتوم ها به ترتیب زیر هستند .
- عصب 7T در اطراف زائده گزیفوئید استرنوم
- عصب 10T در سطح پوست ناف
- عصب 1L در حدود 3 سانتی متری در بالای سمفیز پوبیس
- سایر درماتوم ها با فواصل مناسب در بینابین ترتیب فوق الذکر واقع می شوند .
شرایین پوستی جدار شکم
شرایین پوستی قدامی : شاخه هایی از شرایین اپیگاستریک فوقانی و تحتانی می باشند و به همراه اعصاب پوستی هستند و در خلف عضله مستقیم شکمی قرار دارند .
شرایین پوستی خارجی : شاخه هایی از شرایین بین دنده ای تحتانی بوده و به همراه اعصاب پوستی خارجی هستند.
وریدهای پوستی جدار شکم
- وریدها به همراه شرایین بوده و وریدهای سطحی پایین شکم به ورید صافنوس بزرگ در جلو ران می ریزند .
- چنانچه وریدهای پورتال یا وریدهای اجوف فوقانی و تحتانی مسدود شوند، وریدهای سطحی شکم مسیرهای ارتباطی و جایگزین مناسبی بوده و گشاد می شوند .
- وریدهای توراکواپیگاستریک رابط ورید صافنوس بزرگ با ورید آگزیلاری می باشند .
لنفاتیک سطحی شکم
- عروق لنفاتیک در بالای ناف به سوی عقده های لنفاوی آگزیلاری به بالا جریان دارند .
- لنف سطحی شکم در زیر ناف به سوی عقده های لنفاوی اینگوینال سطحی به پایین می روند .
عضلات جدار شکم
4 زوج عضله در جدارهای قدامی خارجی شکم موجود است . و عبارتند از عضلات مایل خارجی و داخلی و عرض شکمی و مستقیم شکمی
لیناآلبا یا خط سفید شکمی : در خط میانی - قدامی شکم قرار داشته و از به هم بافته شدن نیام عضلات پهن شکمی ایجاد شده است .
عضله مایل خارجی ( Ext. oblique)
- مبدأ : این عضله توسط 8 زبانه عضلانی از 8 دنده تحتانی شروع می شود . الیاف به سمت پایین و جلو و داخل امتداد می یابند .
- انتها : در امتداد خط میدکلاویکولار بخش عضلانی تمام شده و در جلو عضله مستقیم شکمی تبدیل به نیام پهن شده و از بالا به پایین به زائده خنجری استرنوم ، خط سفید ، سمفیز پوبیس ، ستیغ پوبیس و خط پکتینال یا شانه ای پوبیس می چسبد . الیاف عضلانی در خارج و پایین به نیمه قدامی لبه خارجی ستیغ ایلیاک می چسبد . عضله مایل خارجی دارای یک کنار خلفی آزاد می باشد .
توجه : 4 زبانه فوقانی عضله با 4 زبانه تحتانی عضله سراتوس انتریور تداخل می کنند .
- رباط اینگوینال (پوپارت) : بخشی از نیام مایل خارجی است که از خار قدامی فوقانی خاصره تا تکمه پوبیس امتداد دارد . نام دیگر آن رباط کشاله رانی یا مُغبنی می باشد . (پوپارت)
- بخش تحتانی داخلی نیام مایل خارجی پیش از رسیدن به تکمة پوبیس دو شاخه شده و قسمت خارجی آن به تکمة پوبیس می چسبد و به ستون خارجی معروف است . ستون داخلی به سمت ستیغ و سمفیز پوبیس ممتد می شود و بین دو ستون خارجی و داخلی : حلقه سطحی کانال اینگونال شکل می گیرد . (در مورد کانال اینگوینال بعداً بحث می شود . )
- عصب گیری آن از 6 عصب بین دنده ای تحتانی و عصب 1L است .
عضله مایل داخلی (Int. oblique)
- مبدأ: از 3/2 (دوسوم) خارجی رباط اینگوینال ، 3/2 (دوسوم) قدامی ستیغ ایلیاک ، فاسیای توراکولومبار در خلف (نیام لوزی شکلی است در پشت تنه که ستون مهره ای 6 مهرة تحتانی سینه ای و مهره های کمری را ارتباط می دهد و برخی عضلات به آن می چسبند . )
- مسیر: از مبادی فوق الذکر الیاف به سمت بالا و جلو و به داخل امتداد یافته و جهت الیاف نسبت به عضله مایل خارجی به شکل متقاطع است . یعنی از ستیغ ایلیاک به بالا و داخل گرایش دارد .
- انتها : الیاف فوقانی عضله به چهار دندة تحتانی و غضروفهایشان می چسبند . بخش نیامی عضله در بالا به غضروف دنده های 7 و 8 و 9 و زائده گزیفوئید و خط سفید و ستیغ پوبیک اتصال می یابد .
عصب : از 6 عصب بین دنده ای تحتانی و 1L می باشد .
توجه : در خارج عضله مستقیم شکمی الیاف عضلانی به نیام پهن تبدیل می شوند .
- از زائده گزیفوئید تا چند سانتی متری زیر ناف نیام مایل داخلی که به دو لایه تقسیم شده ، لایه قدامی به جلوی عضلة مستقیم شکمی و لایه خلفی به خلف مستقیم شکمی رفته و نهایتاً به لیناآلبا می رسند .
در فاصلة زیر ناف تا سمفیز پوبیس نیام عضلة مایل داخلی یک لایه است و فقط در جلوی رکتوس قرار دارد در خلف عضلة رکتوس در زیر سطح ناف خط انعطاف لایة خلفی نیام مایل داخلی به جلو به شکل خط قوسی شکلی است . (خط دوگلاس) و خلف رکتوس در پایین فقط فاسیاترانسورسالیس (فاسیای عمقی جدار شکم) است .
- بخش تحتانی خط دوگلاس که فاسیای ضخیم شده ترنسورسالیس است در حد داخلی حلقة عمقی کانال اینگوینال ، رباط هسلباخ را می سازد .
عضلة عرضی شکمی (Trans. Abdomimis)
- مبدأ : از ثلث خارجی رباط اینگوینال ، از 3/2 قدامی لبه داخلی ستیغ ایلیاک ، از فاسیای توراکولومبار و از سطوح داخلی 6 دنده تحتانی ، الیاف به صورت عرضی و کمربندی از خلف به جلو می آیند و با الیاف محیطی دیافراگم تداخل دارند .
- انتها : الیاف در خارج عضله مستقیم شکمی تبدیل به نیام شده و از خلف مستقیم شکمی گذشته و از بالا به پایین به زائده خنجری ، خط سفید ، ستیغ پوبیک ، خط شانه ای پوبیس می چسبد .
- وتر مختلط : عبارت است از اختلاط الیاف تحتانی عرضی شکمی و مایل داخلی که در خلف سوراخ سطحی کانال اینگوینال قرار دارد . و به جلوی ستیغ پوبیس می چسبد .
- عصب : 6 عصب بین دنده ای تحتانی و 1L
- نکات : الیافی از مایل داخلی که از کانال اینگوینال گذشته و اطراف تستیس می چرخد و به بالا می آید الیاف کِرِماستر نام دارد . عصب آن ژنیتوفمورال (1L و2L) است .
- در زیر خط قوسی نیام تمام عضلات در جلوی رکتوس واقع می گردند .
عروق و اعصاب جدار شکم در بین عضلات عرضی شکمی و مایل داخلی واقع می شوند .
عضله مستقیم شکمی (Rectus Abdominis)
- مبدأ : سر خارجی آن از بخش خارجی ستیغ پوبیک وسر داخلی از سمفیز پوبیس می باشد و الیاف به طور عمودی بالا می روند.
- اتصالات در بالا : به زائده گزیفوئید و غضروف دنده های 5 و6 و7 در بالا اتصال دارد .
- عصب : 6 عصب بین دنده ای تحتانی .
توجه : عضله رکتوس ابدومینیس دارای غلافی نیامی شکل است که توسط نیامهای عضلات مایل خارجی و داخلی و عرضی شکمی تشکیل می شود ودر تشریح آن عضلات توضیح داده شده است.
- وترهای بینابینی : عبارتند از 3 باند یا نوار لیفی عرضی که عضله را به بخشهای کوچکتری تقسیم می کند . یکی از باندها در محاذات ناف است ، دومی در خارج زائده گزیفوئید و سومی بین دو نقطه فوق قرار دارد .
یک یا دو وتر ناقص هم ممکن است در زیر ناف موجود باشند . این وترها بیشتر به سطح قدامی عضله ارتباط و چسبندگی دارند . از نظر عملی این وترها موجب تقویت انقباض بخشهای مختلف عضله می گردند .
اعمال عضلات جدار شکم
1- حفاظت احشای شکمی : این عضلات و بخصوص عضلات مایل داخلی موجب استحکام و در ضمن حالت ارتجاعی برای احشای شکمی شده و در برابر جاذبه آنها را حفاظت می کند .
2- عمل دفعی : عضلات مایل و عرضی شکمی می توانند روی احشای شکمی فشار وارد کرده و اعمالی مثل تخلیه ادرار ، دفع مواد زائد ، زایمان و غیره می شود .
3- بازدم قوی : عضله مایل خارجی عمدتاً بخش تحتانی سینه را تحت فشار قرار می دهد و تولید بازدم قوی می نماید . مثلاً در سرفه ، عطسه ، فوت کردن ، فریاد زدن و غیره
4- حرکات تنه : فلکسیون و خم کردن تنه به جلو عمدتاً توسط عضله مستقیم شکمی انجام می شود . فلکسیون خارجی تنه توسط انقباض یکطرفه عضلات مایل ایجاد می شود . روتاسیون تنه با انقباض عضله مایل خارجی یک طرف با عضله مایل داخلی طرف مقابل صورت می گیرد .
رباط اینگوینال (پوپارت)
بخش ضخیم شده تحتانی نیام عضله مایل خارجی است که از خار خاصره قدامی فوقانی تا تکمة پوبیس امتداد دارد حالت ناودانی دارد و در کف کانال اینگوینال واقع می شود .
سطح فوقانی ثلث داخلی رباط اینگوینال سازنده کف مجرایی است به نام مجرای کشاله رانی یا اینگوینال که بعداً توضیح داده خواهد شد .
رباط لاکونار ( ژمبرنا)
در جلو به انتهای داخلی رباط اینگوینال و تکمة پوبیس چسبندگی دارد . در خلف به خط شانه ای پوبیس (پکتن) می چسبد . رأس آن به تکمةپوبیس می چسبد .قاعده آن به سمت خارج امتداد دارد. رباط ژمبرنال حد داخلی حلقه فمورال را ایجاد می کند .
رباط پکتینال (کوپر)
از بخش خلفی قاعده رباط لاکونار شروع شده و به پکتن پوبیس می چسبد .
رباط منعطف (رفلکسوم)
از ستون خارجی حلقه سطحی کانال اینگوینال یعنی از تکمة پوبیس شروع شده در پشت حلقه سطحی واقع شده و به سمت بالا و داخل رفته ، به سمت لیناآلبا رفته و با آن مخلوط می گردد، ستون خلفی نیز نام دارد.
وتر مختلط یا داس اینگوینال (Conjoint Tendon)
از اختلاط الیاف تحتانی عضله مایل داخلی و عرضی شکمی ایجاد می شود . به ستیغ پوبیس و پکتن پوبیس اتصال دارد . بخش خلفی حلقه سطحی کانال اینگوینال را تقویت می کند.
عضله کرماستر (آویزان کننده)
الیافی از عضله مایل داخلی است که در اطراف بند بیضه تا اطراف تستیس نزول کرده و با انقباض آن تستیس را به تنه نزدیک می کند.
- عصب: ژنیتوفمورال (1L و 2L) است .
عضله پیرامیدالیس (هرمی )
گاهی موجود است و از سطح قدامی جسم پوبیس شروع شده و الیاف به بالا وداخل رفته و به لینا آلبا می چسبد
- عصب: 12T
- عمل: کشش لینا آلبا یا خط سفید است.
فاسیا ترنسورسالیس
در عمق عضله عرضی شکمی واقع شده و در امتداد فاسیای آندوتوراسیک جدار سینه می باشد ودر شکم آن را فاسیای اندوابدومینال یا فاسیای عرضی نیز می گویند . بین این فاسیا و صفاق جلوی شکم بافت پیوندی و چربی خارج صفاقی واقع شده است .
در جلو : در بالای ناف به خط سفید می چسبد .
در خلف : با لایة قدامی فاسیای توراکولومبار مخلوط می شود و با فاسیای کلیوی ممتد می گردد .
کانال اینگوینال
مجرایی است در بالای ثلث داخلی رباط اینگوینال و در پایین جدار قدامی شکم واقع شده است . طول آن حدود 4 سانتی متر است . جهت آن به سمت پایین و جلو و داخل است . از حلقه عمقی کانال اینگوینال تا حلقه سطحی آن امتداد دارد .
حلقه عمقی کانال اینگوینال
در حدود یک سانتی متر در بالای وسط رباط اینگوینال در فاسیای ترنسورسالیس سوراخی بیضی شکل وجود دارد که همان حلقه عمقی کانال اینگوینال است. حلقه عمقی بلافاصله در خارج عروق اپیگاستریک تحتانی واقع می شود. از درون کانال اینگوینال طناب اسپرماتیک (در مرد) و رباط گرد رحمی (در زن) عبور می کند. استطاله ای لوله ای از فاسیا ترنسورسالیس اطراف طناب اسپرماتیک را پوشش داده و آنجا فاسیا اسپرماتیک داخلی نام می گیرد .
حلقه سطحی کانال اینگوینال
یک سوراخ مثلثی شکل است که از نیام عضله مایل خارجی درست شده است .
قاعده حلقه از ستیغ پوبیس درست شده و دو ضلع آن عبارتند از : ستون خارجی که به تکمة پوبیس می چسبد . ستون داخلی که به ستیغ پوبیس و سمفیز می رود . الیاف بین ستونی بین ستون داخلی و خارجی در بخش خارجی حلقه سطحی وجود دارد .
جدار قدامی کانال: به غیر از پوست و فاسیای سطحی از نیام عضله مایل خارجی و ثلث خارجی آن از الیاف عضلانی مایل داخلی تشکیل شده است .
جدار خلفی کانال : فاسیاترنسورسالیس و صفاق جداری عقب تر است . در 3/2 داخلی جدار خلفی وتر مختلط قرار دارد و در انتهای داخلی رباط منعطف هم وجود دارد . و در ثلث خارجی جدار خلفی آن رباط هسلباخ است .
سقف کانال: الیافی قوسی از عضله مایل داخلی و عرضی شکمی می باشد .
کف کانال: سطح فوقانی ناودانی شده رباط اینگوینال و در انتهای داخلی آن رباط لاکونار است .
عناصری که از کانال اینگوینال عبور می کنند : طناب اسپرماتیک در مرد و رباط گرد رحمی در زن
عناصر طناب اسپرماتیک
1. مجرای دفران
2. شرایین تستیکولار(از آئورت)
3. شریان دفران(از مثانه ای)
4. شبکه وریدی پامینیفرم یا پیچک مانند
5. عروق لنفاتیک از تستیس
6. شاخه تناسلی عصب ژنیتو فمورال به عضله کرماستر
7. عصب ایلیواینگوئینال در حلقه سطحی کانال اینگوئینال در زیر و خارج اسپرماتیک کورد است
8. شبکه سمپاتیکی اطراف شریان مجرای دفران و عروق دیگر
9. بقایای زائده صفاقی یا واژینالیس(تونیکا واژینالیس)
غلاف های طناب اسپرماتیک از داخل به خارج عبارتند از:
فاسیا اسپرماتیک داخلی(از فاسیا ترنسورسالیس)
فاسیا کرماستریک ( از الیاف مایل داخلی) که در اطراف تستیس چرخش دارد.
فاسیا اسپرماتیک خارجی(از مایل خارجی) .
فتق اینگوئینال
ورود غیر طبیعی بخشی از صفاق یا روده به داخل کانال اینگوئینال را فتق کشاله رانی یا اینگوئینال می نامند. این بیماری اغلب در افرادی رخ میدهد که فشار زیادی روی احشای شکمی آنها وارد میشود مثلاً در سرفه های مزمن در حمل بارهای سنگین در طولانی مدت و غیره ویا ضعف مادر زادی یا اکتسابی دارند.
فتق اینگوئینال غیر مستقیم یا مایل
زمانی است که فتق از حلقه عمقی کانال اینگوئینال به داخل کانال نفوذ می کند و از خارج موقعیت عروق اپیگاستریک تحتانی میگذرد.این فتق ممکن است مادرزادی باشد و یا در جوانان از طریق ضعف در روند نزول تستیس اتفاق بیفتد.باید دانست که تستیس راست کمی دیرتر از سمت چپ نزول میکند و اغلب فتق غیر مستقیم در سمت راست اتفاق می افتد.
هنگام نزول تستیس (بیضه) در ماه 8 جنینی زائده ای از صفاق از طریق کانال با آن نزول می کند که آن را زائده غلافی یا پروسسوس واژینالیس می نامند. بعد از نزول، بخش پروگزیمال (بالا)زائده صفاقی مسدود می شودو بخشی که در اطراف تستیس دور زده است به نام تونیکا واژینالیس یا صفاق احشایی تستیس نام میگیرد. البته صفاق جداری آن آستر اسکروتوم یا کیسه بیضه میشود. در صورتی که لایه های پروسسوس واژینالیس به یکدیگر جوش نخورند از روی تستیس تا حفره شکمی مجرایی باز می ماند که احتمال ایجاد فتق مایل زیاد می شود.فتق مایل در مردان 20 برابر بیشتر از زنان است.
فتق اینگوئینال مستقیم
زمانی است که فتق احشاء از سمت داخل عروق اپیگاستریک تحتانی به جدار خلفی کانال فشار وارد می آید و مجرا را برجسته می کند و در مثلث هسلباخ در سمت داخل عروق اپیگاستریک تحتانی اتفاق می افتدو وارد کانال نمی شود. این نوع فتق مثلث هسلباخ را تحت فشار قرار می دهد. مثلث هسلباخ در سمت داخل محدود به کنار خارجی رکتوس ابدومینیس است، در خارج محدود به عروق اپیگاستریک تحتانی می شود و در زیر به رباط اینگوئینال می رسد این مثلث با واسطه رباط نافی داخلی ( عروق مسدودشده نافی) به دو ناحیه داخلی و خارجی تقسیم می شود. فتق مستقیم اغلب در سنین پیری اتفاق می افتد زمانی که عضلات جدار شکم سست می شوند.
تشکیل کانال اینگوئینال و نزول تستیس
پیش از نزول غدد جنسی در دوران جنینی، آنها در مجاورت جدار خلفی شکم در موازات مهره 1L بوده اند. زائده واژینالیس بخشی از صفاق عمق شکم است که پیش از تولد نوزاد تحت اثر هورمونهای جنسی (تستوسترون بیضه جنینی) به غدد جنسی چسبیده و به صورت لوله ای شکل در آمده و به پایین می آید و با خود پوشش ها و فاسیاهای عضلات جدار شکم را می آورد. در زن به جای فاسیای اسپرماتیک فاسیای رباط گرد رحمی نام میگیرد و به جلوی سمفیز پوبیس منتهی می شود . در جنس مذکر زائده واژینالیس نزول کرده و به کیسه بیضه میرسد و آستر اسکروتوم و نیز اولین پوشش صفاقی روی تستیس را ایجاد می کند و تونیکا واژینالیس نام میگیرد .در جنس مونث به جای کیسه بیضه ( که حاوی تستیس یا غدد جنس مذکر است ) معادل آن لبهای بزرگ است . زائده یا کیسه واژینالیس که غلافی و استوانه ای شکل است قبل از تولد ارتباطش را از بالای تستیس با داخل شکم از دست میدهد و جدا میشود و لذا بیضه که خلف صفاقی بوده به درون بخش تحتانی زائده واژینالیس فرو رفته و آن را برای خود پوشش قرار میدهد.
چنانچه زائده واژینالیس با بیضه ارتباطش برقرار بماند از طریق کانال اینگوئینال یک رابطه با تستیس باقی می ماند که احتمالاً قوسهایی از روده به هنگام فتق و فشار شکمی میتوانند به کیسه بیضه راه یابند . این فتق اینگوئینال ناشی از عدم بسته شدن و جدا شدن استطاله های صفاقی واژینالیس دوران جنینی با تستیس است و فتق مادر زادی می باشد.گاهی نزول بیضه ناقص است و به اسکروتوم نمی رسد ودر شکم یا وسط کانال اینگوئینال یا در حلقه سطحی و عمقی متوقف می شود و یا به میاندوراه (پرینه) و جاهای دیگر میرود . خروج تستیس از حفره شکم و ورود آن به اسکروتوم ضرورت دارد زیرا دمای حفره شکم برای اسپرماتوژنز زیاد است و باید 3 درجه کمتر باشد تا اسپرماتوژنز به خوبی انجام پذیرد . به هر حال تستیس نزول نکرده را باید با عمل جراحی نزول بدهند.
فتق رانی
کانال فمورال یا رانی در سمت خارج تکمه پوبیس واقع شده و تا 5/1 سانتی متر به پایین امتداد دارد . فتق کانال رانی در زنان شایعتر است و این به علت وسیعتر بودن حلقه فوقانی کانال رانی و پهنتر بودن لگن در زن است و چنانچه اتفاق بیفتد با عمل جراحی اصلاح می شود . این فتق در سمت خارج رباط ژمبرنا اتفاق میافتد و به سوی ران پایین میرود. جهت کیسه فتقی به پایین و خارج تکمه پوبیس است ، در حالیکه جهت کیسه فتق اینگوئینال به پایین و داخل می باشد (فتق رانی در سمت داخل ورید رانی قرار دارد)
فتق نافی مادرزادی (امفالوسل)
به علت عدم بازگشت قوسهایی از روده میانی که در زمان جنینی برای چند هفته از شکم جنین از طریق ناف بیرون زدگی داشته است چنانچه قوسهای روده به داخل شکم جنین بر نگردد این فتق را نافی مادرزادی می نامند.
فتق نافی اکتسابی
فتق کوچک است که در نتیجه ضعف نواحی اطراف خط سفید شکمی اتفاق می افتد و آن را فتق کنار نافی مینامند و در زنان شایعتر است و پاراامبیلیکال نامیده میشود.
فتق های دیگری مثل اپی گاستریک یا بین عضلانی و یا فتق درون شکمی بین احشاءو حفرات صفاقی نیز ممکن است اتفاق بیفتد.
فتق اپی گاستریک
از درون خط سفید بین زائده گزیفوئید و ناف اتفاق می افتد . چربی و بخشی از صفاق و چادرینه بزرگ از لابه لای خط سفید به بیرون فتق رانده می شود .
فتق برشی
چنانچه در برش جراحی اعصاب سگمنتال جدار شکم قطع شوند و عضلات شکم در جایی سست شوند فتق برشی از لابه لای عضلات شکم ایجاد میشود .
فتق کمری (لومبار یاپِتیت)
در مثلث کمری که یک نقطه ضعف بین عضلات است اتفاق می افتد ، مثلث کمری بین کنار خلفی تحتانی عضله مایل خارجی،و کنار قدامی لاتیسموس دورسی و ستیغ ایلیاک در پایین و خلف کمر قرار دارد .
برش های جراحی جدار شکم
توجه: (بهتر است برشها در جهت خطوط لانجر پوستی انجام شود تا اثرات محل جوشگاهی بهتر باشد ونیز در جهت الیاف عضلانی و نیامهای عضلات جدار شکم باشد تا کمترین عروق و اعصاب برش بخورد .)
1- برش میدلاین یا مدیان : روی خط سفید لینا آلبا صورت می پذیرد و بالای ناف خط سفید پهنتر است و کمترین خونریزی را دارد.
2- برش ترنس رکتوس : برشی در غلاف قدامی رکتوس و به طور طولی انجام می شود البته ممکن است اعصاب برش بخورد. یک نوع برش هم به طور عرضی در غلاف قدامی رکتوس است و عضله رکتوس به خارج کشیده می شود.
3- پارا مدیان و پارا رکتوس : با فاصله یک اینچ از خط وسط قدامی از بالا به پایین انجام میشود و عضله رکتوس به خارج کشانده میشودو یا برش طولی در خارج رکتوس صورت می پذیرد یعنی در خط سمی لونار خارج رکتوس.
4- برش مک بورنی : برای رسیدن به آپاندیس به کار میرود ودر محل تلاقی ثلث خارجی و دو ثلث داخلی خطی که از خار خاصره قدامی فوقانی به ناف میرسد انجام میشود . الیاف عضلات جدارشکم کنار زده میشود و سپس صفاق جداری برش خورده و به ناحیه ایلیاک راست می رسند.
5- برش مورفی : برای رسیدن به کیسه صفراست برش در محل تلاقی کنار خارجی رکتوس ابدومینیس راست و نوک غضروف دنده 9 راست جایی که فوندوس کیسه صفرا می باشد انجام می پذیرد.
6- برش عرضی زیر شکمی یا سوپراپوبیک : برای سزارین ، مامایی ، عمل مثانه و احشاء لگنی می باشد
چین ها و نواحی خلف جدار قدامی شکم
در پشت جدار قدامی شکم در زیر ناف از خط وسط به خارج 3 چین وجود دارد.
1- چین نافی میانی یا اوراک
که از آثار مجرای اتصالی رأس مثانه به ناف در دوره جنینی باقی مانده است و مسدود شده است چنانچه مجرای ادرار باز بماند قطرات ادرار از ناف خارج می شود .
2- چین نافی داخلی
از آثار شریان نافی مسدود شده در دوران جنینی است که در دوره جنینی خون حاوی گاز کربنیک و مواد زائد جنینی را به جفت بر می گردانده است .
3- چین نافی خارجی
حاوی شریان یا عروق اپیگاستریک تحتانی می باشد و خارجتر است .
فضاها یا حفرات از داخل به خارج
1- حفره سوپرا وزیکال یا فوق مثانه ای
بین چین نافی میانی و داخلی قرار داردو گاه فتق مستقیم دراین ناحیه دیده میشود .
2- حفره اینگوئینال داخلی و مثلث هسلباخ
بین چین نافی داخلی و خارجی در پایین است و فتق مستقیم اینگوئینال در آن صورت می پذیرد . در سمت داخل عروق اپی گاستریک تحتانی میباشد . قاعده آن رباط اینگوئینال است.
3- حفره اینگوئینال خارجی
در خارج چین نافی خارجی وخارج عروق اپی کاستریک تحتانی میباشد و حلقه عمقی کانال اینگوئینال در پایین این حفره قرار دارد و فنق مایل اینگوئنال در این حفره واقع میشود.
عضلات عمقی شکم
1- پسواس ماژور
از زوائد عرضی و طرفین جسم مهره ها ودیسکهای مهره 12T و 5 مهره کمری.الیاف قطور به سمت خارج و پایین امتداد یافته، از جلوی مدخل لگنی ، از خلف رباط اینگوئینال گذشته، به جلوی ران رسیده و به تروکانتر کوچک فمور می چسبد.
عصب: از شبکه لومبار
عمل: لترال فلکسیون ران و فلکسیون تنه
2- عضله مربع کمری(کوادراتوس لومبروم)
در بالا به لبه تحتانی دنده 12 و زوائد عرضی مهره ای کمری می چسبد و در پایین به رباط ایلیولومبار و ستیغ ایلیاک اتصال دارد. در بالا با رباط قوسی خارجی به دیافراگم ارتباط دارد.
عصب: شبکه لومبار
عمل: فلکسیون ستون فقرات و تثبیت دنده12 و دیافراگم
3- عضله ایلیاکوس یا خاصره ای
از حفره ایلیاک ایلیوم الیاف در سمت خارج پسواس به پایین رفته با پسواس همراه شده و به تروکانتر کوچک ران می چسبد و با پسواس در پایین به ایلیوپسواس نام میگیرد.
عصب: عصب فمورال
عمل: لترال فلکسیون ران و فلکسیون لگنی
نکته:
خط سمی لونار یا نیمه هلالی
لبه خارجی عضلات رکتوس ابدومینیس است و لبه دنده ای را در نوک غضروف دنده 9 قطع می کند.
پاراسنتز شکم
چنانچه مایعات اضافی در حفره شکمی تجمع داشته باشند آسیت یا خیز است و برای کشیدن مایعات لازم است کاتتر از طریق دیواره شکمی وارد حفره شکم شود. چنانچه از پهلو وارد شود از پوست ، فاسیاهای سطحی ، 3 عضله جدار شکم ، فاسیای ترنسور سالیس ، چربی خارج صفاقی و صفاق جداری عبور می کند .
لاواژ صفاقی
به منظور نمونه برداری از مایعات یا احشا برای تشخیص پانکراتیت و پریتونیت و دیالیز و ... انجام می شود.
جراحی آندوسکوپیک
بدون باز کردن جدار شکم و به وسیله لاپاروسکوپ و لاپاراتومی (وسیله دیدن احشای شکم و نمونه برداری ) با ایجاد برشهای کوچک در جدار شکم برای جراحی کیسه صفرا یا آپاندیس به حفره صفاقی میرسند و با فرستادن ابزار های ظریف برای برش و نمونه برداری (بیوپسی ) و دیدن مستقیم احشا جراحی آندوسکوپ انجام می دهند .
صفاق peritoneum
کلیات : صفاق یک پرده سروزی وسیع و پیچیده است که جدارهای شکم و لگن را آستر کرده و احشای مختلف شکمی و لگنی را به اشکال متفاوتی پوشش میدهد . صفاق دارای یک بخش جداری یا پاریتال است که مجاور جدارهای شکم بوده ویک بخش آنرا احشایی یا ویسرال می نامند که چسبیده به هر یک از احشاء می باشد . پرده های سروزی محتوی غدد مترشحه سروز هستند که برای از بین بردن اصطکاک احشاء مفید است . بین صفاق جداری و صفاق احشایی یک حفره بالقوه صفاقی وجود دارد که گاهی این حفره حجمش کم است و گاهی زیاد. برای مثال زمانی که معده و روده ها خالی اند حفره صفاقی اطراف روده ها وسیعتر است . حفره صفاقی در مرد کاملاً بسته است ولی در زن از طریق لوله رحمی به خارج راه دارد.
در حقیقت احشای مختلف شکم در حین رشد جنینی به درون یک کیسه بسته صفاقی نفوذ کرده وآن را برای خود پوشش می سازد (اینواژیناسیون)
در دوره جنینی دستگاه گوارش و از جمله معده توسط یک پرده 2 لایه صفاقی به نام مزوگاستر قدامی شکم آویزان بوده است .2 لایه صفاقی از خلف به نام مزوگاستر خلفی معده و روده ها را به جدار خلفی شکم اتصال می داده است . معده در آغاز دارای سطوح راست و چپ بوده است .و پس از چرخش در دوران جنینی دارای سطوح قدامی و خلفی می شود لذا مزوگاستر خلفی معده به چپ میرود و مزو گاستر قدامی به سمت راست میرود و در خلف معده یک فضا یا حفره کوچک صفاقی به نام کیسه کوچک (Lesser sac) یا بورسا امنتالیس پدید می آید که تنها از طریق سوراخی که در بالای ابتدای اثنی عشر قرار دارد با کیسه بزرگ صفاقی (Greater sac) مرتبط است . این سواخ را سوراخ وینسلو یا اپی پلوئیک (صفاقی ) می نامند اجزای مختلف صفاقی بعداً تشریح خواهد شد .
عمل صفاق
عمل اصلی صفاق ایجاد محیط لغزنده درون شکم می باشد تا احشای گوناگون هنگام تحرک ، کمترین اصطکاک و سایش را داشته باشند . سلولهای لنفوسیت و فاگوسیت روی صفاق و درون مایعات سروزی صفاق محافظ احشاء در برابر باکتری ها می باشد . امنتوم بزرگ که بعداً شرح آن خواهد آمد ، پلیس شکم نام دارد و میتواند با حرکات خود به سوی کانون باکتریها و عفونت پیشروی کرده آنها را محاصره نموده و با فاگوسیت های خود آنجا را مورد حمله قرار دهد .صفاق نگهدارنده و محافظ احشاء است ، ونیز در ترمیم بافت ها موثر است .
پرده مزوتلیال صفاقی همانند غشاء نیمه تراوا عمل میکند و مایعات و مولکولهای ریز می توانند از آن عبور نمایند و مایعات موجود در حفره صفاقی را به خود جذب می کند . از این خاصیت برای جذب اوره در افرادی که کلیه ندارند استفاده نموده و به اصطلاح در انجام دیالیز صفاقی مفید است . بهترین شیوه جهت فهم وضعیت پراکندگی صفاق آن است که حفره شکمی را در یک سطح مید ساژیتال و دو سطح عرضی یا افقی بررسی نماییم .سطوح افقی را بهتر است در مجاورت 12T یعنی جایی که سوراخ وینسلو در بالای دئودنوم واقع شده باشد و نیز سطحی که از ناف می گذرد بررسی نمود.
دسته بندی | پزشکی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 58 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 100 |
مقدمه:
داروسازی، پنجاه قرن است که سابقه خدمت به بشریت را دارد و به عنوان یکی از شناخته شدهترین و معتبرترین رشتههای مطرح میباشد. همانند پزشکی، داروسازی نیز شاهد تحولات زیادی بوده است و بسیاری از روشهای قدیمی آن منسوخ و کنار گذاشته شدهاند و آموختههای نوینی به پیکره این رشته افزوده شدهاند. داروسازان از جمله افشار دارای تحصیلات آکادمیک در جامعه میباشند در شاخههای مختلف شامل داروخانه، بیمارستانها، آموزشی (در سطح دانشگاه)، تحقیقات، صنایع داروسازی (شامل تحقیق و توسعه تولید و غیره)، تدوین استانداردها و توزیع داروها فعالیت دارند. از دیدگاه تاریخی میتوان گفت که پیشرفت علم داروسازی همگام با تکامل بشر بوده است. انسان اولیه به طور ذاتی یا از طریق مشاهده حیوانات یا پرندگان معلومات خود را کسب نمود و دریافت که آب سرد، برگ و گل دارای کاربردهای درمانی و التیام دهندگی هستند. ولی به طور تجربی دریافت که کدامیک از دیگری بهتر است و بدین وسیله دانستهها و آموختههای خود را در اختیار دیگران استفاده نمود. باید توجه داشت که هر چند روشهای انسان غارنشین ابتدایی بودند، و لیکن بسیاری از داروهای امروزی از همان منابعی که در اختیار انسان اولیه بودند منشأ گرفتهاند.
مجموعه حاضر شرحی است از برخی فرآوردههای داروئی شرکت ابوریحان و اشارات مختصری به دستة دارویی، مشکل دارویی، فارماکوکنیتیک، موارد مصرف، موارد منع مصرف، عوارض جانبی، مقدار و نحوهی مصرف و نوع بستهبندی داروها و نوع تستی که بر روی داروها رد قسمت آزمایشگاه تحقیقات و توسعه و همچنین آزمایشگاه شیمی (کنترل کیفی) انجام شده را دارا میباشد.
امید است مطالب این مجموعه مفید برای خواندگان واقع گردد.
فصل اول:
آشنایی با شرکت داروسازی ابوریحان
تاریخچه:
شرکت داروسازی ابوریحان با بیش از 20 سال تجربه در عرضه فرآوردههای هورمونی دارای نقشی ویژه در صنایع داروئی کشور میباشد. ابوریحان فعالیت خود را در زمینه ساخت داروهای هورمونی از سال 1348 (تحت نام شرینگ برلیمد) آغاز نمود و پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی در سال 1359 با توجه به قانون حفاظت و توسعه صنایع ایران کلیه سهام آن خریداری و با مدیریت دولتی تحت پوشش سازمان صنایع ملی ایران قرار گرفت.
فعالیتها متعاقب انتخاب طرح ژنریک به عنوان سیستم نوین نظام داروئی کشور، ابوریحان با پشتوانهای قوی از تکنولوژی داروسازی و بهرهگیری از نیروهای متخصص و تلفیقی از تجربه و دانش نوین داروسازی وارد مرحله جدیدی از فعالیت خود گردید بطوری که در حال حاضر بطور متوسط 38 میلیون جعبه محصول نهائی در پتج گروه آمپول تزریقی، قرص، دراژه، پماد و کرم و شیاف به بازار عرضه مینماید که این مقدار نسبت به ده سال گذشته از رشدی معادل 400 درصد برخوردار است.
شرکت داروسازی ابوریحان علاوه بر ساخت داروهای انسانی از سال 1365 اقدام به برنامهریزی در زمینه ساخت کیتهای آزمایشگاهی و دیسکهای آنتیبیوگرام نمود که در این راستا با احداث واحد جدیدی تحت عنوان واحل تشخیص طبی و با برخورداری از متخصصین پزشک داروساز، فارماکولوژیست، میکروبیولوژیست و متخصصین دیگر از سال 1367 با عرضه بیش از 735، 103 کیت آزمایشگاهی و 184و 102 دیسک آنتیبیوگرام به مرحله بهرهبرداری رسید و گامی دیگر در راه نیل به خودکفائی ملی برداشت. همچنین در سالهای اخیر با توجه به اهمیت گسترش دامپروری و نیاز به استفاده از هورمونها در زمینه بیماریهای تولید مثل شرکت ابوریحان را بر آن داشت تا با تاکید بر تکنولوژی بر تکنولوژی خود و با استفاده از نیروهای متخصص دامپزشک و همکاری سازمان دامپزشکی کشور طرح تولید هورمونهای دامی را در دست مطالعه قرار دهد. بطوریکه در سال 1367 با کسب مجوز از سازمان دامپزشکی کشور با فرمولاسیون و ارائه نمونههای آزمایشی سه نوع داروی هورمونی دامی فعالیت جدیدی را پیریزی نمود. باشد که در سالهای آینده شاهد تولید هورمونهای دامی در داخل کشور باشیم. لذا شرکت ابوریحان را میتوان اولین کارخانه تولید کیتهای آزمایشگاهی و دیسکهای آنتیبیوگرام و هورمونهای دامی دانست که خود از افتخارات این واحد تولید محسوب میشود.
نگاهی به محصولات ابوریحان مؤید این واقعیت است که کلیه محصولات تولیدی این شرکت با رعایت آخرین استانداردهای داروسازی و رعایت کامل اصول GMP تولید و عرضه میشود.
آزمایشگاههای کنترل و تحقیقات
آزمایشگاههای مجهز کنترل ابوریحان ضمن نظارت دقیق در مراحل مختلف تولید از مرحله انبارداری مواد اولیه و بستهبندی تا خروج کالای ساخته شده از شرکت، الزام در اجرای کامل مقررات GMP را نیز بطور جدی در دستور کار خود قرار داده است.
تکیه بر تحقیقات و پژوهش در ابوریحان از جایگاه ویژهای برخوردار میباشد بطوری که علاوه بر فعالیت آزمایشگاههای کنترل، واحد مستقل و جدیدی نیز تحت عنوان آزمایشگاه تحقیقات در ابوریحان مشغول فعالیت میباشد این واحد با مشارکت فکری منابع دانشگاهی در سال 1367 آغاز به کار نمود و اولین اقدام آن طرح تبدیل پروژسترون به دیدروژسترون میباشد که صرفه جویی ارزی معادل یک میلیون دلار در سال را به خود اختصاص میدهد از سوی دیگر واحد تحقیقات ابوریحان اقدام به فرموله کردن یازده قلم داروی جدید تحت عناوین:
1- شیاف دیکلوفناک
2- پماد لیدوکائین اچ
3- شیاف استامینوفن
4- کنتراسپتیو تری فاز یک
5- قرص پرودنیزولون 50 میلی گرم
6- آمپول متیل پردنیزولون استات
7- قرص استروژن کونژوگه 625/0 میلی گرم
8- قرص استروژن کونژوگه 25/1 میلی گرم
9- آمپول تتراکوزاکترین
10- آمپول اوروگرافین 65 درصد
11- آمپول اورگرافین 75 درصد
نموده که مجوز ساخت آنها از سوی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی (اداره کل امور دارو) صادر گردیده است.
پروژههای طرح و توسعه ـ مشارکت و سرمایهگذاری:
به منظور قطعه وابستگی به منابع خارجی که جزء اهداف دراز مدت سیاست حاکم بر نظام داروئی کشور میباشد و همچنین استفاده از تجربیات نیروهای متخصص در جهت تولید مواد اولیه داروهای مورد تعهد در داخل کشور، این شرکت اقدام به مشارکت و سرمایهگذاری در چند شرکت داروئی تحت عناوین شرکت شیمی داروئی امین و داروسازی شهید مدرس نموده است که هر یک از این پروژهها سالیانه میلیونها دلار صرفهجوئی ارزی به دنبال خواهند داشت.
صادرات:
به منظور تحقق بخشیدن به توسعة صادرات غیر نفتی که از رئوس مهم برنامههای توسعة اقتصادی دولت جمهوری اسلامی ایران است و با توجه به کیفیت بسیار مطلوب محصولات تولید شده، شرکت ابوریحان در طی پنج سال گذشته با همکاری شرکت صادراتی سازمان صنایع ملی ایران (فارمیکو) مبادرت به بازاریابی و شرکت در مناقصههای بینالمللی نموده که با توجه به کیفیت و نوع محصولات ارائه شده این شرکت موفق به صدور چندین محصول به کشورهای الجزایر، لبنان، یمن، … گردیده است.
کامپیوتر: همگام با مدرنیزه کردن ماشین آلات بخشهای مختلف تولید و آزمایشگاههای کنترل و تحقیقات، شرکت ابوریحان اقدام به کامپیوترایز نمودن کلیه صورتحسابهای مالی شرکت اعم از فاکتورهای خرید، فروش، صورت موجودی مواد اولیه و بستهبندی و همچنین فرمولاسیون و پروداکشن اوردر داروها نموده است.
فصل دوم
تستها که در این جا گفته میشود و تستهای دیگر تماماً مرتبط به گروه شیمی است و تمامی افراد کارشناس شیمی این تستها را انجام دادند و گروه شیمی است و تمامی افراد کارشناس شیمی این تستها را انجام دادند و گروه داروسازان هیچ ارتباطی با این نوع تستها نداشتند. زیرا این تستها مربوط به افراد مشخص شیمی است.
و همچنین دستگاههای HPLC و اسیکتوفتوتری و فلورومتر دستگاههایی هستند که کارشناسان شیمی با آن سر و کار دارند تا بتواند بوسیلة این دستگاهها میزان مادة موثر در داروها را بسنجند.
تست Assay (مقدار مادة موثر)
هرگاه مادة اولیهای وارد آزمایشگاه میشود آن ماده تست Assay میشود تست Assay مقدار مادة موثر در مادة اولیه را نشان میدهد. این تست همچنین بر روی قرصها و به طور کلی داروهای ساخته شده توسط خود شرکت صورت میگیرد و مقدار مادة مؤثر در این داروها بررسی میشود. مثلاً بر روی قرص استامینوفن ساخته شده توسط شرکت این تست انجام میشود که دیده شود مقدار استامینوفن که باید وارد میشد تا محصول مورد دلخواه بدست آید آیا اندازهاش درست است یا نه.
تست Content:
در این تست مقدار مادة اصلی یا هورمونی که در دارو وجود دارد را تعیین میکنند و فرقش با تست Assay در این است که مقدار هورمون در هر قرص را محاسبه میکنند. مثلاً محاسبة قرص LD که یک قرص هورمونی است.
تست Dissolution:
در این تست مقدار حل شدن یا باز شدن قرص را اندازه میگیرند. دمای بدن انسان است و دستگاه Dissolution نیز طبق دمای بدن انسان تنظیم میشود. را روی مورد نظر را در داخل دستگاه قرار میدهند. حلال مورد نیاز دارو آب مقطر میباشد. «این دستگاه مقدار زمانی را که دارد باز میشود و واکنش میدهد را مدنظر قرار میدهند.
کد یا دراژه:
لایهای است که دور هورمونی که در داخل قرص قرار دارد کشیده میشود تا هضم آن در داخل بدن انسان به راحتی انجام گیرد.
دستگاه HPLC[1]
کروماتوگرافی دستگاهی است که برای انجام کارهای ذیل به کار میرود:
الف: جداسازی
ب: شناخت
ج: ارزیابی
این دستگاه با نام دستگاههای کارخانه Waters بعنوان پیشگاهی در دنیای نامتناهی کار ماتوگرافی میباشد استفاده در آزمایشگاه و آموزشهای آکادمیک در صنعت نیز مورد استفاده قرار میگیرد. در زمینة کروماتوگرافی مایع با کارکرد عالی (HPLC)، که یکی از ابزارهای بیمانند Waters است، تمامی اصول علمی وقتی بدست داده و در نهایت آنرا چون مجموعهای بس آسان و دقیق در فضای کروماتوگرافی ارائه کرده است. از آنجائی که کارخانه فوق مصراً خواستار و خواهان بکارگیری طویل المدت دستگاههای HPLC به بهترین وجه ممکنه است از این رو در طول هر سال کلاسهای آموزشی خاصی برای منظور فوق و استفاده جامع و دقیق HPLC با حساسیت بسیار بالای آن و بررسی کلیه اشکالات ممکنه و روش مرتفع نمودن آنها دایر میکند.
از آنجائیکه فلسفة تشکل و ساختار شرکت صنایع پزشکی جهان، لزوم ارائه خدمات علمی را اولیترین امر در زمینة فعالیتهای خود میداند از اینرو بخش علمی ـ پژوهشی این شرکت، افزون بر تهیه و ارائه جدیدترین موارد علمی HPLC، برای شناساندن هر چه ژرفتر جایگاه علمی ـ کاربردی کروماتوگرافی مایع با کارکرد عالی، تهیه نوشتاری بس جامع و آکادمیک را جهت « آموزش و فرادهی مبانی علمی و عملی HPLC «در راس کارهای خود قرار داده بود.
این نوشتار عمدتاً بر اساس کتاب LIQUID CHROMATOGRAPHY SCHOOL که در دورههای آموزشی کمپانی MILLIPORE برای پژوهشگران ارائه میشود، تنظیم شده است و به علت پیشبینی کلیه مسائلی که تا به امروز در پژوهشهای کروماتوگرافیک دیده شده و نیز مشکلاتی که احتمال بروز آنها ولو با درصد بسیار اندک ممکن مینماید، و مآلاً ارائه راه حلهای عملی، با استفاده از صدها مقاله پژوهشی، کتب تراز اول و نیز تجربیات چندین دهه بخش علمی ـ پژوهشی کمپانی MILLIPORE –WATRS چهره بسیار استثنائی بخود گرفته است.
کروماتوگرافی روشی برای جداسازی و آنالیز اجزاء مخلوط میباشد که بطور بسیار وسیعی در گونههای مختلف خود در راستای مقاصد ذکر شده بکار گرفته شده است. در میان شیوههای گوناگون کروماتوگرافی، گاز- کروماتوگرافی از ارزش بسیار والائی برخوردار است ولی کروماتوگرافی ـ مایع به صورت مختلف اعم از کروماتوگرافی کاغذی، غشاء نازک (TLC)، تبادل یونی، نفوذ به ژل و پالایش توسط ژل به سبب عدم کفایت و کارآیی مناسب و زمان طولانی آنالیز، که از سرعت اندک حرکت و عبور فاز متحرک نشئات میگرفت، نتوانسته بود به چنان حالت ارزشمندی برسد. تقریباً از سال 1967 امتیازات برجسته کروماتوگرافی مایع در مقایسه با گاز ـ کروماتوگرافی، در رابطه با کارآیی ستون و سرعت آنالیز مطرح و عنوان گردید. این گونه، خاص از کروماتوگرافی مایع در خلال سالیان گذشته اسامی و عناوین مختلفی به خود گرفت که از آن میان میتوان کروماتوگرافی مایع، با سرعت زیاد
(HIGH-SPEED LIQUID CHROMATOGRAPHY =HSLC)و با کارآیی بالا (HIGH EFF ICIENCY LIQUID CHROM = HELC) و کروماتوگرافی مایع با فشار زیاد یا کارکرد عالی
(HIGH PRESSURE OR HIGH PERF PERMANCE =HPLC) را نام برد. در حال حاضر HPLC ، یعنی کروماتوگرافی مایع با کارکرد عالی مورد پذیرش عامه قرار گرفته است. این اسامی در ارتباط با گاز ـ کروماتوگرافی مطرح شدهاند. در هر صورت در این شیوه فاز ثابت ماده جامد، مایع، رزین تبادل یونی یا یک پلیمر روزنهدار است که در یک ستون فلزی جای گرفته است و فاز متحرک که مایع میباشد با فشار از آن عبور میکند.
از آنجائی که اغلب مواد آلیط ناپایدار و یا کم فرار هستند بنابراین نمیتوان مستقیماً آنها را با گاز کورماتوگرافی تحت آنالیز قرار داد و لازم است توسط معرفهای مشتقساز به مشتقات فرار تبدیل شوند. ایجاد مشتقات فرار مناسب، بازماندن مقادیر بس اندکی از معرف مشتقساز به مشتقات فرار تبدیل شوند.
ایجاد مشتقات فرار مناسب، بازماندن مقادیر بس اندکی از معرف مشتقساز، باعث ایجاد پیکهائی میشود که در نهایت استنتاج اصولی و درست آنالیز را مختل میسازد. حال آن که جداسازی و آنالیز چنان موادی و حتی جداسازی در حوزه وسیعی از مواد داروئی، خوراکی صنعتی و حیاتی با HPLC بطور ایدهآل انجام پذیر است. از آن جائی که در HPLC دو فاز ثابت و متحرک بطور رقابتی در مورد نمونه آزمایشی عمل میکنند (برخلاغ گاز ـ کروماتوگرافی که در آن یک فاز، یعنی فاز ثابت عامل عمل است) بنابراین کلیه جدا سازیهائی که توسط GC امکان پذیر نیست با HPLC براحتی انجام میگیرد. علاوه بر آن یکی از مزایای بسیار ارزنده HPLC وجود دتکتوری را انتخاب نمود که اجزاء مورد نظر را مشخص نماید.
سرانجام باید خاطر نشان کرد که در HPLC، دستاوری پیکهای بسیار جالب به مراتب آسانتر از GC، امکان پذیر بوده و بعلاوه تعیین رفتار مواد فوق العاده حساس و دقیق میباشد. به هر صورت در مقایسه با سایر گونههای کروماتوگرافی، HPLC دارای امتیازات امتیازات زیرین میباشد:
1- ستونهای HPLC را میتوان به دفعات بسیار زیاد بکار گرفت هیچ نیازی به بازسازی مجدد آن وجود ندارد.
2- آشکارسازی توسط HPLC، فوق العاده بیشتر از دیگر گونههای کروماتوگرافی انجام پذیر است.
3- کار با این تکنیک به مهارت خاصی نیاز ندارد و قابلیت ایجاد مجدد شرایط فوق العاده آسان است.
4- ابزارمندی HPLC آن چنان طراحی شده است که به طور اتوماتیک عمل نموده و برآورد و ارزیابی را با دقت پیکوگرم انجام میدهد.
5- مدت زمان آنالیز فوقالعاده اندک است.
6- کروماتوگرافی LC فرآوری، در مقیاسهای بسیار وسیع انجام پذیر است.
H.PLC
کروماتوگرافی مایع با کاکرد عالی (HPLC ) نامی آشنا برای کسانی است که در زمینه آنالیز دستگاهی فعالیت میکنند. و اکنون کاربرد وسیعی در کلید آزمایشگاههای صنعتی و تحقیقاتی یافته است. همان طور که میدانید قلب سیستم HPLC، ستون کروماتوگرافی است که جداسازی مواد، درون آن انجام میشود. ستونهای مورد استفاده در مقیاس آنالیتیکال معمولاً دارای قطر داخلی 2 تا 4.6 میلیمتر بوده و در نتیجه میزان فلول حلال مورد استفاده در محدوده 0.2 تا2 میلی لیتر در دقیقه قرار میگیرد. اما در HPLC امر از ستونهای با قطر بسیار کمتر استفاده میشود که در نتیجه فول حلال مورد استفاده نیز بسیار پائینتر از حد مورد استفاده در کروماتوگرافی آنالیتیکال خواهد بود. HPLC بسته به سرعت عبور جریان حلال و قطر ستونهای مورد استفاده به سه دسته مختلف تقسیمبندی میشود که جدول شمارة (1) این تقسیمبندی را نشان میدهد.
Availablc Columns ID |
Flow Rate Ranges |
LC Type |
500, 1mm |
10-100 |
LC |
180 ,300mm |
1-10 |
Capllary LC |
5075=100 |
0.1-1 |
Nano LC |
مزایای HPLC
مزایای این نوع از کروماتوگرافی نسبت به نوع آنالیتیکال آن به شرح زیر است:
الفـ مصرف بسایر کم حلال: همانطور که از جدول شماره (1) پیدا است فلوی حلال در محدوده 0.1 تا 100 میکرولیتر بر دقیقه بوده که نشان دهنده کاهش بسیار زیاد در مصرف حلال میباشد.
ب- حساسیت بسیار بالاتر: این سیستمها معمولاً حساسیت حداقل 100 برابر سیستمهای آنالیتیکال دارا میباشند.
ج- امکان تزریق بسیار کم نمونه: این امر به خصوص در آنالیزهای بیوشیمیایی و نور شیمیایی که مقدار نمونهها ممکن است بسیار کم باشند اهمیت مییابد.
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 20 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 31 |
همه ما چه مرد و چه زن قطعا گاهگاهی با مساله وزن و تغییرات آن برخورد
داشته ایم . و حتی ـ به ویژه در دوره نوجوانی و جوانی ـ در این باره متحمل هزینه های هنگفتی شده ایم . هر چند که مساله وزن ، چاقی و لاغری مساله ای تازه در جامعه بشری نیست اما تغییرات فرهنگی جدید ، رسانه ها ، مدها و… همگی سبب حساسیت مردم در این باره شده است . فرهنگ جدید با تاکیدی که برلاغری و زیبایی اندام دارد . و با بهره گرفتن از ابزارهایی چون رسانه ها بویژه تلویزیون و سالن های مد و آکتورهای سینما و غیره توانسته است تاثیر فراوانی بر تفکر بشر امروزی گذاشته و او را بیش از پیش نسبت به وزن بدن و وضعیت ظاهری خود حساس نماید. حتی گاهی اهل علم نیز دراین جریان تاثیر داشته اند مثلا تاکید زیاد پزشکان و پژوهشگران بر اینکه چاقی و اضافه وزن سبب بسیاری از بیماریهای قلبی ـ عروقی ، دیابت و… می گردد ، در این مورد چندان بی تاثیر نبوده است. البته رابطه چاقی و بیماریهای مختلف بوسیله بسیاری از پژوهش ها مورد اثبات قرار گرفته است ، اما مساله این است که توجه عادی با توجه بیمار گونه و حساسیت بیش از حد متفاوت است . بر اثر همین حساسیت های بی مورد است که بیماریهای روانی با عنوان اختلالات خوردن ( Bulimia , Anorexicuu) به وجود می آیند.
گرد آورنده این مبحث بخاطر اهمیتی که این مساله در جامعه کنونی ما پیدا کرده است و نوجوانان و جوانان به ویژه دختران وقت و انرژی و هزینه زیادی را صرف رسیدگی به آن می کنند ، بر آن شد که درباره پایه و اساس این مساله ( وزن و تغییرات آن ) که به نظریه نقطه تثبیت (Set point theory) معروف شده است ، اطلاعاتی کسب نماید .
هر چند که کتابهای بسیاری در زمینه فربهی ، لاغری و اختلالات خوردن ( بی اشتهایی و پرخوری عصبی ) مطالب زیادی آورده اند ، اما درمورد پایه و اساس این تغییرات یعنی نظریه نقطه تثبیت (Set point theory) درکمتر کتابی به طور مستقیم اشاره شده است ، بنابراین در بخش ادبیات پژوهش ، مطالبی که تلویحا به این موضوع اشاره داشته نیز آورده شده و کمتر به حیطه خود اختلالات خوردن پرداخته شده است .
یکی از کتابهایی که به طور مستقیم به نظریه نقطه تثبیت اشاره کرده است کتاب روانشناسی مرضی تحولی دکتر دادستان ( جلد دوم ) است که در بخشی تحت عنوان عوامل زیست شناختی عمل هیپوتالاموس را ایجاد کننده نقطه تعادل وزن می داند . در این بخش چنین آمده است :
«[1]در دهه های اخیر ، تاثیر عوامل ژنتیکی ـ زیست شناختی در بروز اختلالهای تغذیه به صورت گسترده ای مورد بررسی قرار گرفته اند . تحقیقات نشان داده اند که وقتی یکی از همشکمان تک هسته ای به اختلال تغذیه مبتلا می شود احتمال ابتلای همشکم دیگر 50% است . در حالی که چنین مطابقتی در همشکمان دو هسته ای فقط 10% گزارش شده است. »
ـ احتمال ابتلای یکی از بستگان بیمار به این اختلال را بین 2 % تا 73% تخمین زدهاند و خطر ابتلای یک خویشاوند مونث فرد مبتلا را پنج بار بیش از گروه کنترل دانستهاند.
( استروبر و همکاران 1985) . این یافته ها جنبه خانوادگی اختلالهای تغذیه را برجسته میسازند و نشان می دهندکه فراوانی آنها درخانواده افراد مبتلا به طور معناداری بیشتر است.
در سالهای اخیر ، پژوهشگران کوشش کرده اند تا چگونگی تاثیر عوامل زیست شناختی بر اختلالهای تغذیه را تعیین کنند . پاره ای از محققان بر این باورند که افراد مبتلا به اختلال پرخوری ، از لحاظ فیزیولوژیکی نیاز فراوانی به کربوهیدراتها دارند و به همین دلیل در خلال بحران پرخوری ، همواره مواد غذایی کربوهیدات را ترجیح می دهند . همچنین طرفداران این نظریه ، به حساس بودن افراد مستعد پرخوری به مواد غذایی واجد کربوهیدرات اشاره کرده اند و متذکر شده اند که باخوردن مواد کربوهیدرات دار تمایل آنها نسبت به این مواد بیشترمی شود و در نتیجه ، باز هم مقدار مصرف آنها را افزایش می دهند تا این میل را ارضا کنند . ( ورتمن 1983) . مع هذا باید گفت که هنوز محققان نتوانسته اند به دلایلی برله یا علیه این نظریه دست یابند. (کامر 1995)
ـ پژوهشگران دیگری در قلمرو زیست شناختی به نقش هیپوتالاموس و مفهوم «نقطه تعادل وزن» (weight set point) برای تبیین فرآیند تحول و استقرار اختلال های تغذیه توجه کرده اند . ( گروسمن 1990)
هیپوتالاموس بخشی از مغز است که ضمن کمک به حفظ کنش های بدنی متعدد ، بر سیستم غدد مترشحه از راه غده هیپوفیز اثر می کند ، به وسیله ذخیره غنی رگهای خونی خود به تغییرات شیمیایی خون پی می برد و به اطلاعات نورونی درباره رویدادهای جسمانی پاسخ می دهد.
پژوهشگران توانسته اند دو کانون جداگانه کنترل تغذیه در هیپوتالاموس را از یکدیگر متمایز کنند. ( گروسمن 1990)
هیپوتالاموس جانبی (LH) ناحیه کناری هیپوتالاموس است که فعالیت آن احساس گرسنگی را به وجود می آورد . وقتی این ناحیه را در آزمایشگاه حیوانی به وسیله الکتریسیته تحریک می کنند ـ حتی اگر حیوان سیر باشد ـ به خوردن ادامه میدهد . از سوی دیگر ، تخریب LH موجب می شود تا حیوان از خوردن امتناع کند ، حتی اگر به شدت گرسنه باشد.
به طور خلاصه ، تقطه تعادل وزن یک فرد ، منعکس کننده طیف وزن بدنی اوست که با درنظر گرفتن تاثیر عوامل ژنتیکی ، شیوه های تغذیه زودرس و نیاز جسمانی وی به حفظ تعادل درونی ، برای آن فرد ، بهنجار محسوب می شود . ( لوین 1987) . در صورتیکه وزن به طور معنا داری از نقطه تعادل فردی پایین تر بیاید، هیپوتالاموس با تغییر کنش وری زیست شناختی ، فرآیند فکری و رفتار در صدد بر می آید تا وزن را به نقطه تعادل برگرداند. ( پالیوی و هومن 1985).
از دیدگاه نظریه «نقطه تعادل وزن»هنگامی که افراد رژیم غذایی سختی را پی می گیرند ، احتمالا وزن آنها از نقطه تعادل پایین تر می رود و مغز آنها فعالیت جبرانی را آغاز می کند. نشانه های روانشناختی ناشی از گرسنگی مانند دلمشغولی نسبت به غذا ، ذخیره مواد غذایی ومیل به پرخوری . نشانه های کوشش های هیپوتالاموس دراستقرار مجدد « نقطه تعادل وزن » به حساب می آیند . در یک حرکت جبرانی دیگر ، هیپوتالاموس به تنظیم شرایط بدنی به گونه ای می پردازد که سلولهای چربی در سراسر بدن مقادیر زیادی از چربی را نگه می دارند.( وولی و وولی 1985)
وقتی چنین شرایطی بوجود می آید، کسانی که رژیم غذایی سختی را دنبال می کنند متوجه کانون دیگر هیپوتالاموس یا هیپوتالاموس میانی (VMH) قسمت پایین و میانی هیپوتالاموس است که فعالسازی آن موجب از بین رفتن گرسنگی می شود و تحریک آن بوسیله الکتریسیته ، حیوانات آزمایشگاهی را از خوردن باز می دارد. تخریب این کانون ، جریان هضم غذا در سطح معده و روده ها را تسریع می کند.مقدار مصرف غذا را افزایش می دهد و احتمالا به چاقی منجر می شود( دوگان و بون 1986)
در حال حاضر ، محققان بر این باورند که عمل متوالی LH و VMH به تنظیم «میزان الحراره وزن» ( Weight termostat) دربدن کمک می کند و موجب می شود تا افراد بتوانند بدن خود را در سطح وزن خاصی که « نقطه تعادل وزن» نامیده می شود نگه دارند . ( گارنر، گارفنیکل 1985) وقتی وزن یک فرد از این نقطه تعادل پایینتر می آید، LH فعال می شود و وزن کاهش یافته را با ایجاد گرسنگی و مصرف غذا ترمیم می کند. همچنین سطح سوخت و ساز بدن یعنی سطح مصرف انرژی آن را کاهش می دهد. هنگامی که وزن یک فرد از نقطه تعادل بالاتر می رود، VMH فعال می شود تا با کاهش گرسنگی وافزایش سطح سوخت و ساز ، وزن بدن را به نقطه تعادل آن باز گرداند.
به طور خلاصه، نقطة تعادل وزن یک فرد، منعکس کنندة طیف وزن بدنی اوست که با در نظرگرفتن تأثیر عوامل ژنتیکی، شیوه های تغذیه زودرس و نیاز جسمانی وی به حفظ تعادل درونی، برای آن فرد، بهنجار محسوب می شود. (لوین 1987). در صورتیکه وزن به طور معناداری از نقطة تعادل فردی پایین تر بیاید، هیپوتالاموس با تغییر کنش وری زیست شناختی، فرآیند فکری و رفتار در صدد بر می آید تا وزن را به نقطة تعادل برگرداند. (پالیوی و هومن 1985).
از دیدگاه نظریة «نقطة تعادل وزن» هنگامی که افراد رژیم غذایی سختی را پی میگیرند، احتمالاً وزن آنها از نقطة تعادل پایین تر می رود و مغز آنها فعالیت جبرانی را آغاز می کند. نشانه های روانشناختی ناشی از گرسنگی مانند دلمشغولی نسبت به غذا، ذخیرة مواد غذایی و میل به پرخوری.
نشانه های کوشش های هیپوتالاموس در استقرار مجدد «نقطة تعادل وزن» به حساب می آیند. در یک حرکت جبرانی دیگر، هیپوتالاموس به تنظیم شرایط بدنی به گونه ای می پردازد که سلولهای چربی در سراسر بدن مقادیر زیادی از چربی را نگه می دارند. (وولی و وولی 1985).
وقتی چنین شرایطی بوجود می آید، کسانی که رژیم غذایی سختی را دنبال میکنند متوجه می شوند که کم کردن وزن ـ به رغم کاهش مقدار غذا ـ بیش از پیش مشکل می شود و به محض برقراری مجدد عادتهای غذایی ، فرد به سرعت به وزن نخستین خود باز می گردد. ( اسپانس 1998) . این فعالیتهای جبرانی که ناشی از نیاز بدن به حفظ تعادل درونی است این ترس را در افرادی که دارای رژیم غذایی هستند بر می انگیزد که در معرض خطر از دست دادن مهار وزن و شکل ظاهری خود هستند.
هنگامی که مغز و بدن برای بالا بردن وزن و رساندن آن به نقطه تعادل فعالیت خود را آغاز می کنند ، افراد تابع رژیم غذایی ، به نوعی مبارزه علیه این فعالیتهای جبرانی دست می زنند . برخی از آنها به ظاهر در این مبارزه « موفق» می شوند ، به کاهش وزن خود ادامه می دهند ، تغذیه خود را تقریبا به طور کامل مهار می کنند و به سوی روان بیاشتهایی « ریخت محدود کننده » گام برمی دارند . پاره ای دیگر ، در این زمینه الگوی «پرخوری / تخلیه ای » و یا اختلال پرخوری سوق می دهد . این افراد به یک « بن بست روانشناختی » می رسند که در آن رژیم سختی که برای مهار گرسنگی و احساس تنش ناشی از آن دنبال کرده اند، موجب شده است که بیش از پیش احساس گرسنگی کنند، دچار ناپایداری هیجانی شوند و تمایل بیشتری به خوردن داشته باشند.
البته این نکته هنوز مبهم است که چرا پاره ای از افراد ( واجد ریخت روان بی اشتهایی محدود کننده ) می توانند مکانیزم تعادل وزن بدن خود را مهار کنند ، در حالیکه برخی دیگر ، در چرخه « پرخوری ـ تخلیه ای » گرفتار می شوند . شاید تفاوت های روانشناختی مهمی بین افراد روان بی اشتها و پرخور وجود داشته باشد و یا شاید سبک وسواسی مبتلایان به روان بی اشتهایی آنها را قادر می سازد تا محدودیت رژیم غذایی خود را به ـ رغم فشارهای مغزی برای بدست آوردن وزن ـ حفظ کنند ، در حالیکه بر انگیختگی افراد پرخور هر نوع مقاومت در برابر میل به خوردن را برای آنها ناممکن می سازد . از سوی دیگر ، تفاوت سطوح تعارضی در خانواده های دو گروه یا نوعی آمادگی زیست شناختی می تواند مبین مسیرهای متفاوتی باشد که افراد روان بی اشتها و پرخور دنبال می کنند .» ( دادستان – مرضی تحولی جلد دوم – ص 135 تا 138)
ـ همچنین درکتاب روانشناسی فیزیولوژیک جیمز کالات ، چاقی و لاغری را حاصل متابولیک پایه بدن می داند و لاغر شدن افراد چاق را بسیار مشکل می داند:
«[2]وزن بدن ، هم پیامد مقدار غذای صرف شده و هم میزان انرژی مصرف شده می باشد. برای افراد چاق این امکان وجود دارد تا وزنشان را با پیروی از برنامه های ورزشی منظم که سبب می شود مواد غذایی بیشری متابولیک شوند، از دست دهند . ( تامسون ، 1982)
متاسفانه بیشتر افراد چاق و دارای مشکلات اضافه وزن اتخاذ یک برنامه ورزشی را برای مدت طولانی مشکل می یابند.
بیشتر کالری هایی که افراد مصرف می کنند ، برای متابولیسم پایه ، و نه ورزش ، مصرف می شود . متابولیسم پایه فرایند نسبتا ثابتی است که گرما را در بدن ایجاد می کند . افراد از نظر متابولیسم پایه با یکدیگر به طور معنا داری تفاوت دارند افرادی که دارای میزان متابولیسم پایه بالاتری هستند دمای بدن بالاتری را به دست نمی آورند . آنها از دیگر افراد گرمای بیشتری را تولید می کنند اما آن را به محیطشان باز میگردانند . افراد دارای میزان متابولیک پاینتر، گرمای کمتری را تولید می کنند اما آن را بهتر حفظ میکنند.
به علت وجود چنین تفاوت هایی درمتابولیک این امکان وجود دارد که شخص که تنها مقدار متوسطی غذا می خورد اضافه وزن داشته ، اما شخص دیگری که حتی غذای بیشتری می خورد لاغر باشد میزان متابولیک به عواملی بسیار ـ از جمله احتمالا عوامل ژنتیکی ـ بسیار دارد . به همین قیاس ، تفاوت های ژنتیکی تاثیر زیادی بر وزن بدن می گذارند . طبق یک مطالعه بر روی 540 کودک فرزند خوانده در دانمارک که به سن بزرگسالی رسیده بودند ، وزنشان همبستگی بسیار بالایی با بستگان بیولوژیکی داشت و نه بستگاه اکتسابی . این پژوهش تلویحا می رساند که تفاوت های ژنتیکی در میزان متابولیک منجر به تفاوتهایی در وزن بدن بزرگسالان می شود نتیجه فوق را نمی توان با اطمینان پذیرفت مگر آنکه پژوهشگری یک مطاله طولی انجام دهد یعنی رابطه بین تفاوت های اولیه در هنگام تولد با تفاوت های بعدی ناشی از رشد را در وزن بدن بررسی کند . با این حال ، به نظر می رسد که بین این دو ، رابطه ای وجود دارد.
با اظهار تاسف برای افرادی که علاقه مند به کاهش وزن بدن خود هستند باید گفت که کاهش در میزان خوراک غذایی منجر به کاهش جبرانی در میزان متابولیک بدنتان و سوخت و ساز سلولی می شود. ( مک مین 1984) . به بیان دیگر ، اگر شما خواهان یک رژیم غذایی با کالری کم هستید ، میزان متابولیک و سوخت و ساز سلولی کاهش خواهند یافت . قصدمان این نیست که بگوییم افراد چاق نمی توانند وزنشان را کم کنند ، بلکه فقط منظورمان این است که این روش مشکلاتی را در ابتدای کاهش چند پوند از وزن بدن به وجود می آورد»( کالات – روانشناسی فیزیولوژیک – 511 و 512)
درکتاب زمینه روانشناسی هیلگارد چنین آمده است :
«[3]برنامه ی لاغری و نقطه ی تنظیم . استفاده از داروهای لاغری می تواند پیامدهای مختلفی داشته باشد. دارویی ممکن است مستقیما اشتها را کور کند و احساس گرسنگی را تقلیل دهد . دارویی دیگر ، مثلا فن فلورامین ،به جای کور کردن اشتها ممکن است نقطه ی تنظیم وزن بدن را پایین بیاورد ( استانکارد 1982)
در این موارد تا وقتی وزن بدن بیش از نقطه ی تنظیم « کاهش یافته » باشد ، دارو اثری شبیه فرونشاندن مستقیم اشتها دارد . همینکه وزن بدن به پایین تر از نقطه ی تنظیم برسد . اشتها به حد لازم برای حفظ وزن بدن افزایش می یابد . به محض اینکه مصرف دارو قطع شود. نقطه ی تنظیم به سطح پیشین باز می گردد و شخص وزنی را که از دست داده بود دوباره به دست می آورد. نکته ی آخر اینکه برخی داروها از قبیل نیکوتین می توانند از این راه به کاهش وزن کمک کنند که میزان سوخت و ساز یاخته ها را به سطحی حتی فراتر از میزان دوره ی استراحت برسانند .
یکی از دلایل استقبال روانشناسان از فرضیه ی نقطه ی تنظیم این است که در انسانها و حیوانهای فربه پس از قطع برنامه ی غذایی . گرایشی به بازگشت به وزن سابق دیده می شود . برخلاف آنچه در مورد بچه موشها گفته شد ، حتی برداشتن ذخایر چربی موشهای بالغ به روش مکش چربی هم اثر چندان پایداری در کاهش وزن آنها ندارد و چربی باز در جای دیگری از بدن حیوان جمع می شود. در مورد بزرگسالان چاق نیز که روش مکش چربی درموردشان اجرا شده ، همین نتیجه به دست آمده است . به اعتقاد برخی پژوهشگران ، همینکه بافت چربی به حد سطح بزرگسالی رسید . درهمان سطح باقی می ماند . و از این مرحله به بعد ، مغز تغییرات همین سطح چربی را ردیابی می کند و به تبع آن بر احساس گرسنگی تاثیر می گذارد . برای مثال اخیرا یک « ژن چاقی» درموشها کشف شده که تصور می رود حاوی رمز ژنتیکی توانایی یاخته های چربی در تولید نوعی پیام سیری از نوع شیمیایی باشد . موشهایی که فاقد این ژن باشند. چاق میشوند .معمولا هر چه چربی بیشتر باشد ، پیامهای سیری بیشتری درخون رها می شود. هنوز معلوم نیست که چاقی آدمیان نیز ناشی از اختلال در عامل یا ژن سیری باشد . اما فرض ثابت ماندن سطح ذخیره ی چربی می تواند توضیحی باشد از اینکه چرا بعضی از افراد پس ازکاهش وزن خود یا رژیم غذایی نمی توانند وزن خود را در حد کاهش یافته حفظ کنند و دوباره چاق نشوند»( براهنی – روانشناسی هیلگارد)
درکتاب اصول و بیماریهای تغذیه ترجمه علی اکبر شریفی اینگونه می خوانیم :
«[4]در افراد چاق چربی به آهستگی ذخیره می شود . درک این مسئله به نظر بسیار مشکل می آید که چگونه برخی از مردم می توانند تقریبا در تمام مدت عمر خود در یک وزن ثابت با محتوای انرژی حدود191000 کیلو کالری باقی بمانند در حالی که در مدتی بیش از 60 سال به طور متوسط هر روز 2400 کیلو کالری دریافت می کنند . به این ترتیب تنها تفاوت بسیار جزئی بین مقدار دریافت و مقدار مصرف میتواند سبب تغییر سریع در ذخایر انرژی بدن شود.
بر این اساس قبلا می پنداشتند که مقدار انرژی دریافتی توسط سیستم بسیار حساسی کنترل می شود که با روشهایی چربی بدن را تنظیم می کند. در عمل ، تنظیم دریافت غذایی تا این اندازه دقیق نیست و هر روز تغییرات قابل توجهی می کند که به نظر نمیرسد رابطه ای با تغییرات انرژی بدن داشته باشند . اما اگر تفاوت بین دریافت و مصرف انرژی زیاد باشد برخی سیستم های فیزیولوژیک آن را شناسایی کرده از طریق تنظیم اشتها آنرا تعدیل می نمایند . به همین دلیل است که ورزش شدید پس از چند روز موجب غذا خوردن بیشتر می شود و رقیق کردن پنهانی غذا هم درنوزادان وهم در بزرگسالان ، پس از چند روز افزایش جبرانی در دریافت غذایی را به دنبال دارد به طوری که سبب می گردد تا کمبود انرژی به حداقل برسد . شواهد جدید حاکی از آنست که بزرگسالان چاق نیز مانند کسانی که وزن طبیعی دارند، به این تغییرات نهانی در دانسیته انرژی رژیم غذایی حساس هستند، اما نقطه تنظیم آنها برای کنترل دریافت غذا به دلایل ناشناخته ای در سطحی بالاتر از نرمال تنظیم شده است.
بخش دیگر تنظیم انرژی عبارتست از تغییر مصرف انرژی در پاسخ به تغییرات دریافت انرژی ، فعالیت فیزیکی در محرومیت نسبی به غذا (Semistarvtion) کاهش می یابد و با تغذیه مجدد افزایش می یابد . این تغییرات بر بخش مهمی از مصرف انرژی تاثیر می گذارد . انواعی از فرایندهای متابولیک انرژی خواه نیز بر اساس محتوای انرژی رژیم غذایی دگرگون می شوند و تغییرات میزان چربی بدن را به حداقل می رسانند . بنابراین هم میزان دریافت و هم میزان مصرف نوسان می یابد تا به حفظ موازنه انرژی کمک کند. به علت همین فرآیندهای تنظیم مرکب است که فقط تغییرات بسیار جزئی در وزن بدن و محتوی چربی آن دیده می شود.
دسته بندی | روانپزشکی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 21 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 39 |
هدف مصاحبه تشخیصی جمع آوری اطلاعاتی است که به معاینه کننده کمک می کند تشخیص گذاری نماید . تشخیص درمان را هدایت کرده و به پیش بینی سیر آتی اختلال بیمار کمک می کند .
تشخیص های روانپزشکی بر پدیده شناسی توصیفی مبتنی هستند : نشانه ها ، علائم ، و سیر بالینی .
معاینة روانپزشکی از دو جزء تشکیل یافته است : ( 1 ) شرح حال ، که سیر بیماری های فعلی و قبلی را شرح داده و اطلاعات شخصی و خانوادگی را به دست می دهد و معاینه وضعیت روانی ، که ارزیابی رسمی تفکر ، خلق و رفتار فعلی بیمار است . خلاصه زیر مدلی برای چگونگی سازماندهی معمول این اطلاعات است . همه عناوین باید مورد توجه قرار گیرند اما نیازی به رعایت سفت و سخت آنها نیست .
روانپزشکان توانائی کشف شرایط روانی را به چند دلیل می آموزند : گذاشتن تشخیص دقیق ، انجام درمان مؤثر ، ارائه پیش آگهی قابل اعتماد ، تحلیل مسائل روانپزشکی حتی الامکان بطور کامل ، و برقراری ارتباط مفید با سایر متخصصین . برای رسیدن به این اهداف ، آن ها باید در زبان روانپزشکی تبحر پیدا کنند : باید شناخت و تعریف علائم و نشانه های رفتاری و هیجانی را بیاموزند و در مشاهده دقیق و توصیف واضح پدیده های روانی روانپزشکی مسلط گردند.
بسیار از علائم و نشانه های روانپزشکی ریشه در رفتار طبیعی دارند و می توان آن ها را به عنوان نقاط متفاوتی روی طیفی از بهنجاری تا بیمار گونگی تصور نمود .
سیستم های طبقه بندی تشخیص های روانپزشکی چندین هدف دارند : (1) تفکیک یک تشخیص روانپزشکی از دیگری ، به طوری که پزشک مؤثرترین درمان را پیشنهاد کند ؛ (2) ارائه زبانی مشترک بین اهل فن بهداشت روانی ؛ (3) جستجوی علل اختلالات روانی که هنوز نامعلوم هستند . دو طبقه بندی بسیار مهم روانپزشکی عبارتند از : راهنمای تشخیص و آماری اختلالات روانی ( DSM) ، که در ایالات متحده مورد استفاده قرار می گیرند ، و طبقه بندی آماری بین المللی بیماری های و مسائل بهداشتی وابسته (ICD) ، که در اروپا کاربرد دارد . هر سیستم از برخی جهات با هم فرق دارند ، اما کاملاً مشابه هستند . طبقه بندی مورد استفاده در این کتاب بر متن بازنگری شده چهارمین ویر است (DSM-IV-TR) DSM است که در سال 2000 توسط انجمن روانپزشکی آمریکا به چاپ رسیده است .
اختلالات شناختی با تخریب قابل ملاحظه در کارکردهائی نظیر حافظه ، قضاوت ، زبان و توجه مشخص است . این تخریب نشان دهنده تغییر از خط پایه است ، دلیریوم با اختلال در هشیاری و بروز علائم در یک دورة زمانی کوتاه مشخص است . دمانس با تخریب شناختی کلی ، از جمله نقص های حافظه ، علیرغم سطح بهنجار هشیاری و بیداری مشخص می باشد.
اختلالات نسیاتی با کاهش حافظه بدون تخریب شناختی دیگر مشخص هستند . اختلالات روانی ناشی از اختلال کلی طبی یک عده علائم روانی تعریف می شوند که مستقیماً از اختلال طبی یا نورولوژیک ناشی می شوند ( مثل افسردگی ناشی از تومر لوب پیشانی ). اختلالات شناختی نیز ممکن است از مسائلی نظیر ضربه ، اختلال سوء مصرف مواد ، سموم یا داروها ناشی شوند . این اختلالات می تواند توأم باشند ( مثل دلیریوم حاد که دمانس دیرپا را پیچیده تر می سازد ) .
AIDS یک بیماری است که در آن ویروس نقص ایمنی انسان ( قبلاً HIV-I گفته می شود ) موجب تخریب شدید ایمنی سلولی می گردد ، که به عفونت های فرصت طلب ، نئوپلاسم ها ، سندرم های با ارتباط مستقیم با ویروس و مرگ می انجامد . گفته می شود که در سراسر جهان 22 میلیون نفر با HIV آلوده شده اند و 12 میلیون مرگ از این آلودگی حاصل شده است . AIDS را می توان یک بیماری مغزی تلقی کرد چون بیش از 50% افراد آلوده تظاهرات عصبی – روانی دارند . تغییرات نوروپاتوژیک در 90% بیماران مبتلاً به AIDS در کالبد شکافی مشاهده شده است . ده درصد بیماران شکایات CNS به عنوان نشانه های اولیه اختلال مطرح می کنند .
میزان اختلالات خلقی ، اضطرابی ، سوء مصرف مواد ، و انطباق مربوط AIDS و اختلالات وابسته به HIV بالا است . کشف داروهای آنتی رتر و ویرال در ترکیبات قوی
( Cocktails) ماهیت اختلال را برای بسیاری از بیماران به یک مدل بیماری مزمن تبدیل کرده است . این تحول چالشی تازه را در مداوای بیماران که باید با یک بیماری مزمن زندگی کنند و با هزینه و اثرات جانبی رژیم های دارویی ضد HIV بسازند بوجود آورده است .
الکل قابل وصول ترین و از نظر فرهنگی پذیرفته ترین مادة سوء مصرفی ( در آمریکا ) است . نود درصد مردم در جوامع غربی زمانی در طول عمر خود الکل مصرف می کنند . و مسائل وابسته به الکل را بخش کلیدی در هر ارزیابی روانپزشکی می سازد.
تقریباً هر مسئلة بالینی مطرح شده می تواند مربوط به اثرات سوء مصرف ، وابستگی ، ترک یا مسمومیت با الکل باشد . تعریف الکلیسم بر قرائن تخریبهای مکرر حاصل از الکل در زمینه های متعدد کارکرد زندگی ، که علیرغم آن شخص به مصرف الکل ادامه می دهد ، اشاره دارد .
هر چند الکلیسم توصیف کنندة یک اختلال روانی خاصی نیست ، اختلالات مربوط به الکلیسم را می توان به سه گروه تقسیم کرد : (1 ) اختلالات مربوط به اثر مستقیم الکل بر مغز [ از جمله مسمومیت الکلی ( مستی ) محرومیت ( ترک ) و هالوسینوز الکلی ] ، و (2) اختلالات مربوط به رفتار وابسته به الکل ( سوء مصرف الکل و وابستگی )، و (3) اختلالات مربوط به اثرات پایدار ( از جمله اختلالات نسیانی و دمانس پایدار وابسته به الکل ، آنسفالوپاتی – ورنیکه ، و سندرم کورساکف ) که تمام اختلالات وابسته به الکل DSM-IV-TR را نشان می دهد .
اختلالات وابسته به مواد یک مسأله گسترده بهداشت عمومی است که در زمینه های گوناگون کارکرد و ایجاد ناتوانی می کند ( در ایالات متحده ) 37% جمعیت حداقل یک بار ماده ای ممنوع را آزمایش کرده اند . بیش از 15% جمعیت ایالات متحدة بالای 18 سال مسائل سوء مصرف جدی مواد دارند . تقریباً دو سوم تا سه چهارم بیماران مبتلا به سوء مصرف مواد تشخیص های روانپزشکی توأم دارند . سندرمهای ناشی از مواد ممکن است طیف کامل بیماریهای روانی از جمله اختلالات خلقی اساسی ، پسیکوتیک و اضطرابی را تقلید کنند .
این پدیده های اختلالات غنی برای پژوهش های روانپزشکی شمرده می شوند . (همینطور که با مدل فن سیکلیدین اسکیزوفرنی پژوهش در مورد فعالیت گیرنده N – میتل D-- آسپارتیت [NMDA] نیز صورت گرفت ). در کار بالغین اختلالات سوء مصرف مواد همیشه باید به هنگام تشخیص و درمان اختلالات روانی در مد نظر باشد .
بالعکس ، بیمارانی که با اختلال اولیه سوء مصرف مواد رجوع می کنند باید از نظر توأم بودن بیماری ( dual diagnosis ) که ممکن است در سوء مصرف یا وابستگی مواد نقشی داشته باشد شوند .
اسکیزوفرنی ( Schizophrenia ) اختلالی پسیکوتیک با علت نامعلوم و تظاهر گوناگون است با علائم مثبت و منفی ( کمبودی ) مشخص می باشد .
اسکیزوفرنی هر چند اختلالی شناختی نیست غالباً تخریب شناختی ( مثل تفکر عینی ، اختلال پردازش اطلاعات ) بوجود می آورد . علائم اسکیزوفرنی تأثیر نامطلوب بر تفکر ، احساسات ، رفتار و عملکرد اجتماعی و شغلی می گذارد .
این بیماری معمولاً مزمن است و سیری دارد که از مرحلة مقدماتی ، فعال و باقیمانده می گذرد . مراحل مقدماتی و باقیمانده با فرمهای خفیف علائم فعال ، نظیر باورهای غریب و تفکر سحر آمیز و نیز کمبودهایی در مراقبت از خود و روابط بین فردی شخص هستند.
اسکیزوفرنی به عنوان یک بیماری مغزی ، با نابهنجاریهایی ساختمانی و کارکردی مشهود در مطالعات تصویرگیری مغز و نیز یک جزء ژنتیک که در مطالعات دوقلوها مشاهده شده ، تثبیت گردیده است .
× زمان مورد نیاز برای اولین مصاحبه نیم تا یکساعت ( براساس شرایط ) می باشد . برای مصاحبه های بعدی نیم ساعت پیشنهاد می شود .
× در مطب و یا محل کار روانپزشک ، صندلی هایی که برای بیمار و روانپزشک در نظر گرفته شده اند ، باید ارتفاع برابر داشته باشند ، به طوری که هیچیک ( پزشک و بیمار ) از بالا به دیگری نگاه نکنند . در صورتی که در محل کار چند صندلی وجود داشته باشد پزشک باید صندلی خودش را انتخاب کند و سپس اجازه دهد بیمار برای نشستن صندلی مورد نظر خود را برگزیند .
× در صورتی که احتمال خطرناک بودن بیمار برود ، باید در اتاق باز گذاشته شود پـزشک نزدیک به در بنشیند و فرد دیگری در خارج یا داخل اتاق حضور داشته باشد.
× در برخی بیماران باید نکات ویژه ای را رعایت کرد :
3. از سوی دیگر پزشک نباید وانمود کند که هذیان بیمار را پذیرفته است .
4. بهترین نحوة برخورد با بیمار مبتلا به اختلال هذیانی فهماندن این نکته به اوست . که : برخی ممکن است عقیدة او را بپذیرند و برخی ممکن است آن را قبول نداشته باشند .
5. بهتر است در هنگام مصاحبه با بیمار به اختلال هذیانی توجه را بر احساسات ترس ها و امیدهای بیمار ، که زیربنای باور هذیانی او را تشکیل می دهند معطوف کرد تا بتوان دریافت که هذیان چه عمل ویژه ای را برای بیمار انجام می دهد .
بکرات ، روانپزشک در بیمارستان با بیماری که دارای رفتار تهاجمی بوده ، اکنون به طریقی مهار شده است ( به عنوان مثال دستانش را بسته اند . ) مواجه می شود .
در ابتدا باید بیمار را از نظر توانایی انجام مصاحبه ( برقراری ارتباط کلامی ، از دست نرفتن واقعیت . ) بررسی کرد. در صورتی که نتوان با بیمار مصاحبه کرد ، درمان آغاز خواهد شد . در صورتی که مصاحبه امکانپذیر باشد باید بیمار را از نظر احتمال بروز رفتار تهاجمی ارزیابی کرد ( می توان این موضوع را به طور مستقیم از بیمار پرسید . ) در صورتی که احتمال بروز رفتار تهاجمی وجود نداشته باشد ، می توان بیمار را رها کرد و با او مصاحبه کرد .
در هر صورت در هنگام مصاحبه باید حداقل یک نفر دیگر نیز حضور داشته باشد .
·در هـنگام مصاحبه با بیمار که رفتار تهاجمی دارد ، توجه به نکات زیر حائز اهمیت است:
1 – باید در اتاق باز شد .
2 – نباید به سرعت و بدون خبر به بیمار نزدیک شد و یا او را لمس کرد .
3 – نباید با بیمار بحث کرد .
4 - نباید با عصبانیت به بیمار پاسخ داد .
5 – نباید شرایط را برای افراد از موقعیت خطرناک محدود کرد ( به عنوان مثال نباید پشت میز نشست . )
6 – در صورت بروز احساس ترس یا ناراحتی باید مصاحبه را قطع نمود و کمک خواست .
7 – باید به طور روشن و با قاطعیت به بیمار فهمانید که نمی تواند و نباید رفتار تهاجمی از خود نشان دهد و در صورت بروز چنین رفتاری با او برخورد خواهد شد.
دسته بندی | پزشکی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 25 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 43 |
فهرست مطالب
عنوان صفحه
مقدمه................................
قرص های شادی آور در ایران............
تاریخچه..............................
مصاحبه...............................
هشدار X سرفصل جدید تاریخ اعتیاد در ایران
تجربه ایی جدید در ایران..............
مواد خطرناک صنعتی....................
عوارض پیامدهای اکستازی...............
آمارگیری.............................
نتیجه گیری...........................
مقدمه:
متاسفانه داروهایی که با عنوان نشاط آور عرضه می شوند و انرژی فوق العاده همراه با شادی کاذب در افراد ایجاد می کنند، برای انسان زایدآور هستند و سلامتشان را به خطر می اندازند.
سنین جوانی خود به خود مملو از انرژی و شادی طبیعی است که خداوند در جوانان گذاشته و هرچیز مصنوعی باعث افزایش انرژی شود زاید است و عوارض بسیار خطرناکی دارد؛ بخصوص داروها که با کمی افزایش سم تبدیل می شوند و میبایست کاملاً از این کار پرهیز شود. متاسفانه سازندگان و توزیع کنندگان این نوع مواد خیلی ساده جوانان را هدف قرار می دهند و از سادگی آنها استفاده می کنند و آن مواد را در اختیار آنها قرار می دهند. آمار به دست آمده حاکی از آن است که افراد بالای 30 سال بندرت دنبال این نوع داروها می روند و بیشتر برخی جوانان زیر 30 سال در کشور ما، مصرف کنندگان این داروها شده اند. فراموش نکنیم بیش از 45 درصد جمعیت کشور را جوانان تشکیل می دهند و با یک مطالعه مناسب بوضوح در می یابیم آمار و ارقام بزهکاری و اعمال خلاف عفت عمومی ناشی از مصرف این گونه مواد در کشور ما به شدت بالا رفته، محاکم دادگستری و دادگاه های ویژه مبارزه با مفاسد اجتماعی بهترین مرجع برای بررسی این موضوع هستند.
وجود چنین موادی سبب بی پروایی و شدت شهوات نفسانی می شود و مسوولان مملکتی در این زمینه باید تدابیر پیشگیرانه اتخاذ کنند. این داروها تماماً وارداتی است و افراد سودجو و بی توجه به عوارض جسمانی این داروها، از طرق مختلف اقدام به ورود و توزیع آنها می کنند. این داروها به هیچ وجه مجاز به توزیع در سیستم دارویی رسمی کشور و داروخانه های موجود در ایران نیستند و چنانچه هر از گاه این مراکز ادام به خرید و توزیع آن کنند و مرتکب خلاف شوند، می توان آنها را تحت پیگرد قانونی قرار داد.
ضرورت دارد برای جلوگیری از توزیع احتمالی این داروها از سوی مراجع رسمی مجازات سنگین در نظر گرفته و به همگان اعلام شود. باید توجه داشت این قبیل داروها را شرکتهای تولید کننده فقط به این منظور تولید نمی کنند و بیشتر برای درمان بیماری های خاصی که در جوامع آنها وجود دارد، تولید می شود و اثرات نشاط آور، گاه از عوارض ثانویه این داروهاست.
به عنوان مثال، وقتی داروی ماینوکسیدیل را برای فشار خون تولید و عرضه کردند، پس از 2 سال اول متوجه شدند سبب رویش بیش از اندازه موهای بدن می شود، بنابراین آنها از این داروها که ابتدا به صورت قرص و آمپول تولید می شد، بنابراین آنها از این دارو که ابتدا به صورت قرص و آمپول تولید می شد، محلول های موضعی مخصوص برای موی سر تولید کردند که در حال حاضر یکی از موثرترین داروهای رشد موی سر هستند. پس اگر قرار بود داروهای نشاط آور را فقط برای آثار شادی افزایی و افزایش انرژی و حرکت جسمی تولید کنند، قدر مسلم مسوولان دارویی کشور تولید کننده، از صدور مجوزهای مربوطه خودداری می کردند و وجود چنین داروهایی را ضروری نمی دانستند.
خودداری نیروزای بسیاری در دنیا و ایران وجود دارد که پزشکان برای بیماران مربوط تجویز می کنند و هیچ اشکالی هم ندارد، ولی اگر همین داروها را ورزشکاران مصرف کنند و آزمایش دوپینگ از آنها به عمل آید، به هر رکوردی که در رشته ورزشی خود رسیده باشند، مردود شناخته می شود و جریمه می شوند که این نشان می دهد این داروها برای این نوع کار مجاز نیست، در حالی برای بیماران مربوطه هیچ اشکالی نداشته است. داروهای نشاط آور نیز همین شرایط را دارند.
متاسفانه این روزها جمعی از نوجوانان و جوانان که اکثراً زیر 20 سال سن دارند در اثر بی اطلاعی به مصرف قرص های توهم زا (اکستازی از مشتقات آمفتامین ها) که در اشکال گوناگون (آدامس، کپسول، پودر و آمپول) موجود است، رو آورده اند و نباید فراموش کرد آمفتامین ها گروهی از داروها هستند که از نظر ساختمانی با ناقلهای عصبی نوراپی توین و دوپامین مربوط بوده و تحت عنوان داروهای محرک سیستم عصبی مرکزی نیز معروف می باشند که بالطبع مصرف آن اثرات جبران ناپذیری را بر جای خواهد گذاشت.
علیرغم آنکه مصرف این موارد اغلب برای بهبودی کارآیی، کاهش خواب و ایجاد سرخوشی مورد استفاده قرار می گیرند، آثار مصرف آن علاوه بر سرخوشی کاذب، اضطراب و بی قراری، عصبانیت و اختلال در قضاوت می باشد. همچنین می توان به تغییر رفتارهایی در بدن نظیر تغییرات فشار خون، لرزش بدن و تهوع و استفراغ، اتساع مردمک، کاهش وزن، بروز سایکوز شبیه اسکیزوفرنی، ضایعات پوستی مزمن و اختلالهای ایکمیک قلب اشاره داشت.
به طور کلی داروهای محرک و این دارویی که اخیراً مورد استفاده قرار می گیرد (اکستازی) علاوه بر محرک بودن دارای خواص توهم زایی است. این ماده اغلب به دلیل اثرات اولیه اش یعنی شادی و قدری آرام بخش بودن مورد مصرف می باشد، البته به طور معمول در مهمانی ها استعمال می گردد از همین جهت در کشورهای غربی به آن داروی کلوپ هم گفته می شود.
آنچه که باید مورد تاکید قرار گیرد، اثرات پس از مصرف آن است که اگر بیش از حد باشد در واقع نه تنها نشاط آور نیست بلکه احتمال بروز اضطرابهای شدیدی را به همراه خود می آورد و به دلیل محرک زا بودن باعث بالا رفتن فشار خون و زیاد شدن تعداد ضربان قلب می شود. از طرف دیگر شدیداً موجب کم آبی در بدن می گردد و همین مساله می تواند عامل مهمی برای بروز خطر مرگ باشد. به طور مثال می تواند به 15 درصد از علت مرگ در اثر استعمال این دارو در کشورهای غربی اشاره کرد و دلیل آن هم، این است که چون قادر نیستند از حواس خود به درستی استفاده کنند، نیاز به مصرف آب را حس نکرده در نتیجه احتمال ایست قلبی و به دنبال آن مرگ شخص رخ خواهد داد.
ناگفته نماند، متاسفانه مرگ هرچند عارضه کوتاه مدت است اما در طولانی مدت فرد دچار اضطراب، خستگی، افسردگی شده و به طور کلی تعادل روانی وی برای همیشه به هم خواهد ریخت. همچنین عوارضی مانند مشکلات قلبی، کلیوی و... را بر جای خواهد گذاشت.
در اثر مصرف این مواد ممکن است از فرد رفتارهای ناشایستی که بعضاً می تاند جنسی باشد، سرزند. بنابراین همین مساله می تواند به یکی از عوامل انتشار بیماری ایدز در جوامع مختلف تبدیل شود.
اکستازی یک داروی کشنده، اما با ظاهری گول زننده است که مصرف کننده را برای مدت بسیار کوتاه به عالم رویا راهنمایی می کند. مصرف آن سبب می گردد، فرد در تسخیر داروی مزبور در آید و بر اعمال و رفتار خود هیچ گونه اختیار عملی نداشته باشند.
فردی که از این قرص ها مصرف کرده و اصطلاحاً به آن «ادکس توکانده» می گوید، اظهار می کند: «ضرری که اکستازی دارد بعد از تمام شدن اثر آن مشخص می شود. بعد از اینکه این قرص را استفاده کردم، 2 تا 3 روز بعد هوش و حواس درستی نداشتم، یعنی در لحظه اول همه چیز خوب بود. به قدری دچار هیجان و شادی شده بودم که وحشیانه می رقصیدم. ولی بعد از اتمام اثر آن تمام چیزهایی که در اطراف من زیباترین شکل موجود را به خود گرفته بودند، بسیار زشت و وحشتناک گردیدند.»
اکستازی و به عبارتی آمفتامین ها مانند دیگر مواد خانواده داروهای محرک و توهمزا فاقد علایم آشنای اعتیاد به مواد مخدر هستند، اما اعتیاد روانی و عوارض جسمانی آن شاید خطرناک تر از مخدرها باشد و همچنین نکته جالب توجه این است که مصرف مکرر این ماده موجب می گردد مصرف کننده به مواد الکلی، حشیش و هروئین تمایل پیدا کند و علاوه بر این خود ماده علیرغم بینش ناصحیح موجود اعتیادآور هست.
این ماده به دلیل اثرات روانی خود فرد مصرف کننده را تشویق می کند تا بیش از یکبار استفاده نماید و زمانی که فرد نسبت به آن اعتیاد پیدا کرد، دوز مصرفی را به طور مرتب بالا برده و اگر این مساله افزایش یابد، قطعاً نه تنها فرد بلکه جامعه را با مشکلات پیچیده ای مواجه خواهد کرد. نکته جالب توجه این است که آنچه ما تقریباً هر روز در جریان خبر آن قرار می گیریم، دستگیری باندهای معروف تهیه و توزیع مواد مخدر می باشد، که به طور مرتب در روزنامه ها به چاپ می رسد. در انتهای تمام این حوادث بحث کنترل مرزها و ورود مواد مخدر از افغانستان همواره مطرح بوده و همچنان مطرح است.
امروز در بازار ایران سرخوشی و تفریح خرید و فروش می شود و سپس اعتیاد به این «قرص های شادی» با سرعتی نگران کننده، در بین جوانان ما به خصوص قشر دانشجو تجربه می شود، طبعاً این پرسش که، آیا روزی فرا خواهد رسید تا این غائله خاتمه یابد و آن چه که سبب نگرانی شهروندان شده، برطرف گردد، مطرح میشود.
گرچه این دسته از مواد در کشور آلمان از سال 1914 برای روان درمانی و کاهش میزان آن رایج شد، اما بعد از پی بردن به عارضه اعتیادآور آن در سال 1985 به طور کلی کنار رفت و قوانین سختی علیه آن وضع گردید و پس از آن که این دارو به عنوان یک داروی غیرقانونی شناخته شد، ورود یا ساخت آن به شدت پیگیری قانونی شده است.
متاسفانه، اگر چه این مواد در اروپا تولید و شایع شد اما اکنون در بازارهای خاورمیانه، شرق آسیا و استرالیا رونق نگران کننده ای پیدا کرده اند. این مناطق که سالها با مشکل رشد مصرف مواد مخدر دست به گریبان بوده اند، امروز علاوه بر آن و لاینحل بودن این معضل وجود این ماده محرک هم اضافه شده است.
این قرص که دستاورد جدید شبکه های توزیع مواد مخدر است به ظاهر در میان برخی از جوانان جذابیتهایی ایجاد کرده، تاریخچه شیوع این قرص و دلایل گرایش به آنها را چگونه تحلیل می کنید؟
- قرصهای شادی بخش از دسته مواد آمفیتامین هستند. این مواد از دهه 1940 در بازار مصرف وارد شد. اولین بار کارخانه داروسازی Merk آلمان در سال 1942 داروهای از دسته آمفیتامین ها را ساختند و وارد بازار کردند. در پی جنگ جهانی دوم نیروهای متحدین در پی غلبه بر نیروهای متفقین به وفور از این داروها برای افزایش نیرو استفاده کردند. در طی دهه هفتاد کم کم دیده شد که این داروها یکسری اختلالات جسمی ایجاد می کند و از آن زمان تحقیقات در این مورد شروع شد.
در دهه 1980 بود که از طرف مجامع علمی مصرف و تولید این داروها رسماً ممنوع اعلام شد. شاخص ترین این داروها «اکستازی» یا «MDMA» است که این کلمه در لغت نامه آمریکانا به معنای شادی عمیق معنا شده است، ولی برخلاف نامگذاری آن، این ماده بعد از چندین بار مصرف منجر به افسردگی و کاهش هیجانات لذت بخش در فرد می شود.
مصرف این داروها با دو نوع عارضه همراه است. عوارض حاد که به صورت افزایش فشار خون، تپش قلب، سردرد، استفراغ، خود را نمایان می کند و در مواردی بسیاری هم باعث سرخوشی می شود. به طوری که برخی از افراد که از این ماده قدری بیشتر استفاده می کنند، نیازمند مراجعه به اورژانسهای حاد می شوند و نیاز به مراقبتهای پزشکی پیدا می کنند.
اکستازی چیست؟
اکستازی (Ecstasy) نوع جدیدی از مواد مخدر است که نام علمی آن «متیل دی اوکسی متیل آمفی تامین» است. این ماده که به شادی آور یا شادی افزا معروف است، به دلیل ایجاد احساس شعف موقت برای جوانان جذابیتی خاص پیدا کرده است و معمولاً به شکل قرص، کپسول خوراکی یا پودر که به مواد غذایی افزوده می شود، با اسامی BENS، hyg، ETC، Love، paper تمبر، اسید، love pill و... مصرف میشود. قرصهای اکستازی در رنگهای مختلف آبی پررنگ و کمرنگ، خاکستری، صورتی و قرمز با مارکهای میتسوبیشی، سوپرمن و رساح که تولید کننده پوشاک نیز هست و اسیدها با مارکهای اینترنت، هپی نیس، به وسیله شبکه های قاچاق تولید و در کشورهای مختلف توزیع می شود. حالت بعد از مصرف این مواد را Trip یا سفر میگویند.
گفت و گو با دکتر سیدمصطفی میراکبری
کارشناس امور درمان ستاد مبارزه با مواد مخدر
1- در مورد اثرات و پیامدهای مختلف این قرص ها در بین مردم داروهای منفی و مثبت وجود دارد، شما از منظر علمی این پیامدها را چگونه می بینید؟
- تحقیقات نشان می دهد کسانی که از این مواد استفاده می کنند در طول یکسال حداقل یک بار به دپارتمانهای پزشکی مراجعه کرده اند. مصرف طولانی مدت این مواد بصورت کاهش هیجانات، افسردگی، کاهش توانایی جنسی و مهمتر از همه اختلال در حافظه است و این اختلال می تواند، بصورت عدم به یاد آوردن مطالب گذشته و یا اختلال در یادگیری مطالب جدید باشد. اینکه این اختلالات دائمی است یا خیر؟ هنوز مورد بحث و جدل است ولی طبق آزمایشها و تحقیقات صورت گرفته حداقل به مدت 6 تا 7 سال عوارضش را بر روی فرد مصرف کننده به جای می گذارد، حتی بعد از قطع مصرف آن. در مورد علل گرایش جوانان باید بگویم که سن مصرف جوانان از سنین 16 تا 30 سالگی است.
این داروها به دلیل اینکه دارای بسته بندی های شکیلی هستند و استفاده از آن در مجالس و میهمانی ها به راحتی صورت می گیرد، از سوی برخی جوانها استفاده میشوند، علاوه بر این، مصرف این داروها در کوتاه مدت اختلالات جسمی چندانی که فرد را با افراد عادی متمایز بکند، ندارد و قیمتش آنچنان بالا نیست. بدیهی است که جهت پیشگیری از مصرف این مواد ما باید در مرحله اول آگاهی به مردم بدهیم و جوانان را در مورد عوارض بالقوه واختلالاتی که مصرف این مواد به وجود می آورد، هشیار سازیم.
2- آقای دکتر! آگاهی دادن به خانواده ها باید به چه شکلی باشد که مثمر ثمر واقع شود و خانواده چه نوع برخوردی باید با نوجوان و جوانش داشته باشد؟
- در درجه اول همه و بخصوص خانواده ها باید بدانند که این مواد چه عوارضی ایجاد می کند. خانواده ای که خودش اطلاعات کافی در این مورد نداشته باشد، بدیهی است که نمی تواند فرزندش را ارشاد بکند و یا حتی متوجه این عوارض در فرد مبتلا بشود. اطلاع رسانی از طریق جراید، صدا و سیما و از طریق چاپ بروشورهاو کتابچههای آموزشی و توزیع آن در مدارس و دانشگاهها گام بعدی است. آگاهی دادن به مسئولین و دست اندرکاران گمرک برای شناسایی و توقیف محموله های این مواد که از مرزها وارد کشور می شود نیز یک گام است. گام بعدی اجرای برنامه های پژوهشی در مورد علل گرایش جوانان به مصرف این مواد است و لازم است در این زمینه ها سرمایه گذاری بیشتری شود تا راههای پیشگیری مفیدتری کشف شود.
دسته بندی | پزشکی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 11 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 14 |
پرستاری از بیماران بستری
سرفصل ها شامل:
1- بیمارستانهای روانی در طی این سالها
2- نظام درمانی در سیستم پرستاری
3- فعالیت های پرستاری
4- یکپارچه کردن فعالیت ها
5- بررسی Out Come
سالها قبل، پیش از بوجود آمدن درمانهای دارویی، اکثر بیماران روانی، روزهای زیادی از زندگی شان را در بیمارستانهای روانی می گذراندند اما امروزه اکثر این بیماران بیشتر خدمات درمانی را بطور سرپایی دریافت می کنند کسانی که شما در خیابان یا در سینما یا در مهمانی ها… می بینید، این بیماران دیگر مثل گذشته ها از مردم عادی ایزوله و جدا نمی شوند.
از طرفی در سالهای اخیر، تاکید بر کم شدن روزهای بستری است. در سال 1987 متوسط اقامت بیماران حاد در بیمارستان 25 روز و در سال 1991 این رقم به 19 روز و در سالهای اخیر به 10-7 روز رسیده است. Stable کردن بیمار در حالت بحرانی
3-2 روز طول می کشد. امروزه اهداف درمانی- پروسه درمانی و پیش آگهی نیز دستخوش تغییراتی شده است.
سابق معتقد بودند که بیمار بایستی در فاز حاد بستری و تا رمیشن عمایه بستری بماند اما امروزه معتقدند که بیمار را می توان به محض Stable شدن ترخیص کرد.
در حال حاضر اعتقاد بیشتر به این موارد است:
1- Day Treatment
2- Partial Hospitalization
3- برنامه های مراقبت در منزل
2 نکته اینکه:
1- درمان تحت تأثیر ارزشی های اجتماعی و سیاست جامعه نیز می باشد.
2- روان پرستارها تنها افراد حرفه ای هستند که ناظر 24 ساعته بیمار هستند.
آنها نیاز به داشتن معلومات و مهارت هایی از این 4 دسته دارند:
A- مدیریت به کادر درمانی
|
B- تنظیم فعالیت های مراقبین
C- یکپارچه کردن و هماهنگ کردن کارها
D- ارزیابی پیش آگهی
در حال حاضر در امریکا 300 هزار تخت بیمارستانی روانپزشکی وجود دارد. (130 تخت در هر صد هزار نفر)
بیماران بستری براساس شیوع:
اختلالات خلقی 32% اختلالات تطابقی 7%
اسکیروزنی 23% اختلالات شخصیتی 2%
مصرف مواد 21% اختلالات ارگانیک 3%
نظام درمانی این است: بیماران در یک محیط کنترل شده قرار می گیرند و از استرسورها دور می شوند همین مسئله باعث تثبیت وضعیت روانی بیمار می شود.
به محیطی اطلاق که در آن رفتارها- فعالیت ها- ارزش ها، norm می شود. تداخل اجتماعی بین بیماران و بین بیمار و پرسنل فرصتی برای درمان ایجاد می کند.
2 اصل مهم داریم:
1- تمرکز روی رفتارهای مال اداپتیو و مختل
2- آموزش مهارت های سایکوسوشیال
دراینجا 5 گروه از رفتارهای مختل و نحوه برخورد صحیح با آنها را بررسی میکنیم:
1- رفتارهای destructive (مخرب): این رفتارها در زمینه یک احساس مثل ترس یا خشم بوجود می آید. نحوه صحیح برخورد با آن این است که:
- کنترل پاسخهای مال اداپتیو و در ضمن ساپورت احساس زمینه ای این رفتار
- کمک به بیمار برای تشخیص احساس زمینه و بدست آوردن کنترل
2- رفتارهای دیس ارگانیزه: این رفتارها در زمینه سایکوز- اضطراب- افسردگی شدید یا اختلالات ارگانیک روی می دهد.
نحوه برخورد صحیح با این رفتارها: Reassure و کمک به بیمار.
3- رفتارهای انحرافی (Deviancy):
نحوه صحیح برخورد با آنها: آزمایش کردن این رفتارها با بیمار، شناخت صحیح سرانجام این رفتارها، الترناتیوهای این رفتارها.
4- دیس فوریا: این رفتارها باعث گوشه گیری- رفتارهای وسواس- مذهبی شدن افراطی می شود. نحوه صحیح برخورد: اتحاد درمانی با بیمار.
5- رفتارهای وابستگی (depeudency): نحوه صحیح برخورد: مهیا کردن قدرت های درونی بیمار، سوق دادن او به طرف عدم وابستگی.
سایر وظایف مهم:
1- دورنیته کردن بیماران به زمان مکان شخص
2- معرفی کردن خود و نقش خود
3- روشن کردن حوادث اخیر
4- آموزش قاطعیت و ابراز وجود
5- همراهی با بیمار در یک سری فعالیت های لذت بخش یا آرام بخش مثل قدم زدن با بیمار در محیطهای باز بیمارستانی، بازی کردن با بیمار (کارت بازی).
در سال 1978 Gunderson 5 عنصر اصلی در نظام درمانی را اینطور ترسیم کرد:
- برآورده کردن نیازهای فیزیکی بیمار (غذا- دارو- لباس)
- مراقبت از نظر صدمه به خود و دیگران
- استفاده از Restraint در مواقع لزوم
- کنترل پرستاری برای Safety بیمار
- استفاده از آماده time
- تنظیم برنامه های روزانه
- پریودهای مشاهده بیمار.
- ایجاد احساس بهتر برای بیمار
- افزایش اعتماد به نفس
- ایجاد احساس راحتی و کاهش اضطراب
- توجه کردن به بیمار
- ریمپاتی با بیمار
- Modeling روابط سالم
- در دسترس بودن
- تشویق بیمار و اطمینان دادن به او
- هدایت کردن
- دادن فعالیت های مثبت به بیمار
- آموزش و راهنمایی بیمار
- تقویت reality testing
- ارگانیزه کردن وقت- مکان- شخص
- ارگانیزه کردن فعالیت ها- محیط- ملاقات ها
- استفاده از تعهدات
- token economy
- ایجاد ساختارهایی برای کنترل رفتارهای مال اداپتیو: بیمار یاد بگیرد که برای رسیدن به یک پاسخ مناسب بایستی بتواند ایمپالسی هایش را کنترل کند.
- قبول ruleها: بیمار بتواند با محیط اجتماعی سازگاری یابد
- قوی کردن ایگوی بیمار و تعدیل پاترن های مال اداپتیو
- برگزار کردن گروه های درمانی و ایجاد فعالیت های اشتراکی
- تشویق بیمار، آموزش پاترن های ارتباطی مناسب و تجربه سرانجام رفتارهای غیرقابل قبول برای مثال بیماریی که پرخاشگر است و نمی تواند به دیگران نزدیک شود، یاد می گیرد که احساساتش را بیان کند و از محیط فیدبک بگیرد و مهارت های اجتماعی را یاد بگیرد.
- فردیت هر بیمار دوباره شناخته می شود
- توجه به فرد، ایمپاتی با او، قبول افکار و احساسات بیمار بدون قضاوت
- گوشزد کردن نکات مثبت فرد به او
- یادآوری موفقیت هایش
- گوش دادن به بیمار
- تشویق به یکپارچه کردن رفتارهای لذت بخش و ناخوشایند در تجربیات فرد.
بوسیله این 5 عنصر، می توان plan مراقبتی را طرح ریزی کرد. اجرای یک نظام درمانی موثر ممکن نیست مگر با یک پرستاری خوب.
نظام درمانی براساس کاراکتر بیمار متغیر است:
- تعداد بیمار قابل پذیرش در این حالت 10-6 بیمار است
- نسبت تعداد پرسنل به بیمار بالا باشد
- تعاملات زیاد باشد
- اشتراک نظر پرسنل با بیماران در تصمیم گیری ها
- تاکید بر اتونومی
- فوکوسی روی مشکلات عملی بیمار مثل پول خرج کردن- نحوه زندگی
- انتظارات مثبت
داشتن دسیپلین و محیط کنترل شده مهم است.
- رفتارهایی که بایستی تغییر یابند مشخص شود
- برنامه ریزی
- ایجاد مسئولیت پذیری در بیمار همراه با انتظارات مثبت و مدلل از بیمار
- گروه درمانی برای اجتماعی کردن بیمار.
مثال بالینی: خانم 17 ساله باتشخیص اختلال دو قطبی با علایم فرار از خانه- پرحرفی- تحریک پذیری- بی بنه و باری جنسی بستری شده:
1- محافظت بیمار از رفتارهای ایمپاسیو با مشاهده نزدیک تا به کنترل در آمدن رفتارها.
2- آموزش پرستاری به بیمار و خانواده اش در مورد بیماری اش و اهمیت مصرف دارو. خانواده و خود بیمار در مورد رفتارهای Chaos آگاه شوند.
- مهمترین هدف ترخیص سریع بیمار است
- آموزش و دادن اختلالات لازم و مهارت های مناسب و رفتارهای اداپتیو به بیمار و خانواده
- آموزش در مورد مصرف دارو و پیشگیری از عود بیماری
دسته بندی | طب سنتی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 12 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 43 |
جمعآوری گیاهان دارویی در طبیعت
جمعآوری گیاهان دارویی در رویشگاه طبیعی آنها جهت بدست آوردن مواد اولیه به نظر کاری آسان میآید اما در واقع این کار نیاز به شناخت و تجربه دارد. اگر شخصی که می خواهد این نوع گیاهان را جمعآوری کند تجربهای در این کار نداشته باشد خیلی آسان دو نوع گیاه شبیه به هم را با هم اشتباه نموده و نوعی را که اصولاً ربطی به گیاه دارویی مورد نظر ندارد به خانه آورده که میتواند مضر یا حتی سمی باشد. بنابراین نه تنها شناسایی دقیق گیاهی که در جستجوی آن هستیم لازم است بلکه آشنا یی با محل رویش، نیازها، و شرایط اکولوژیک آن هم از ضروریات به شمار میرود. بعضی از گیاهان در مناطق بسیار خاصی میرویند و بعضی به گیاهان دیگر متکی هستند و بعضی در خاک به خصوصی رشد میکنند. بعضی در اطراف روستاها، و یا حتی در اماکن شروع به رشد میکنند. حضور و وجود یک گیاه در طبیعت بستگی به شرایط و عوامل خاص از نقطه نظر حرارت، نزولات، نور ارتفاع از سطح دریا، مواد غذایی، آب و . . . . دارد. و دخالت انسان در طبیعت از قبیل کودپاشی، زراعت، سموم و . . . . رشد این گیاهان را محدود می کند. بنابراین برداشت و چیدن گیاهان دارویی در طبیعت نیازمند به داشتن اطلاعات کافی برای شناخت گیاهان، رویشگاه، بیولوژی آنها که مشخص کننده بهترین وقت برداشت آنهاست می باشد. در مورد جمعآوری گیاهان دارویی باید دقت کرد که:
1) به غیر از گیاه سالم نباید گیاه دیگری چید
2) گیاه نباید هیچگونه خرابی یا بریدگی داشته باشد.
3) باید گیاه به خوبی رشد کند و در آغاز فصل خشک شدن چیده شود.
4) جمعآوری باید گونه به گونه صورت پذیرد و هر گونه در ظرف جداگانه باشد.
سپس آنها را عمل آورد و هر چه سریعتر قبل از پلاسیده شدن خشک شوند.
خشک کردن:
خشک کردن به معنای گرفتن تدریجی رطوبت است. اغلب قبل از خشک کردن برای از بین بردن گرد و خاک و آشغالها و خاک چسبیده به گیاه لازم است گیاه در مدت کوتاهی در جریان آب شستشو شود. خشک کردن روشهای مختلفی دارد. در اکثر موارد از خشک کردن گیاه زیر نور مستقیم خورشید استفاده نمیشود چون نور خورشید باعث از بین رفتن تا مواد اولیه شده و باعث زرد و قهوهای شدن گیاه میشود. فقط استثنائاً در بعضی موارد قرار دادن در نور خورشید به مدت کوتاه توصیه میشود در محلی که سرپوشیده باشد و دارای جریان هوا باشد و یک هواکش نیز داشته باشد.
عمل خشک کردن باید آنقدر ادامه یابد تا بتوان گیاه را کوبیده و پودر نمود و قسمتهای سخت نیز باید در اثر خم شدن به آسانی بشکنند. بیش از حد هم نباید گیاه را خشک نمود چون ضمن جذب گرد و غبار مقداری از مواد فعاله موجود در آن نیز از بین میرود و اگر هم به مقدار کافی خشک نشود و کمی مرطوب بماند باعث میشود تا در مدت نگهداری گندیده و خراب شود.
در تابستان: در یک محل سرپوشیده معمولاً گلها در مدت 3 تا 8 روز و برگها در مدت 4 تا 6 روز خشک میشوند. در پاییز و بهار باید وقت بیشتری صرف شود. در زمستان باید گیاهان را در اتاقی گرم قرار داد. (گیاهان در انبار در سایه در محلی که هوا جریان داشته باشد نگهداری میشوند.) برخی گیاهان دارویی به خاطر استفاده از میوهشان کشت میشوند مثل رازیانه و زیره، بعضی برای سرشاخه هایشان کشت میشوند مثل آویشن و مرز نگوش که اینها را ابتدا برای مدتی به حال خودروهای کنیم به شرطی که زیر باران و نور آفتاب قرار نداشته باشد. در کارخانجات صنعتی از خشک کنهایی استفاده میشود که دارای حرارت سنج و رطوبت سنج قابل تنظیم بوده و سیستم جریان هوا داشته باشد. اما بهترین نتیجه را گرمای طبیعی می دهد.
قسمتهای گیاه را به صورت قشری نازک روی یک بسته چوبی که قبلاً میوه و سبزیجات در آن بوده قرار میدهیم. چون ته بستهها مشبک است هوا در آن جریان دارد که یک امتیاز است و هم چنین میتون این سبدها را روی هم قرار داد.
خشک کردن گیاهان روی زمین به هیچ وجه مناسب نیست و زیر آنها نباید روزنامه پهن کرد بلکه باید از کاغذ سفید کاملاً تمیز استفاده کرد.
گیاهان کامل را می توان به شکل دسته آویزان کرد طوریکه گل به طرف پایین باشد و در هوای آزاد مثلاً کنار یک پنجره قرار بگیرد که از این روش در گلهای تزئینی برای درست کردن دستههای خشک استفاده میشود.
هر نوع از گیاهان باید جداگانه خشک شود تا در شناسایی آنها اشکالی ایجاد شود و بعد از خشک کردن نیز باید توجه زیادی در رابطه با انبار کردن آنها نمود.
نگهداری گیاهان:
بستگی به نوع مواد مؤثره موجود در گیاه دارد. همه داروها باید به صورت خشک در تاریک و در ظروف بسته و یا در جعبههای مقوایی و یا بسته کاغذی به صورت موقت نگهداری شوند و در صورتیکه مقدار آنها زیاد باشد از کیسههای کتانی که دور از نور و رطوبت قرار داشته باشد استفاده می گردد. به هیچ وجه نباید از مواد پلاستیکی بری بستهبندی استفاده شود.
در انبارهای بزرگ معمولاً گیاهان در کیسههای کاغذی یا کنفی در صندوقچههای چوبی که ورقههای کاغذ سولفوریزه پوشاینده شده است یا در جعبههای فلزی بر حسب نوع دارو نگهداری میشوند.
برخی داروها در بربر رطوبت هوا بسیار حساس هستند و به همین دلیل هم باید منحصراً در ظرف شیشهای قهوهای با در پوشهای محتوی سنگ سمباده نگهدرای شوند. هر سال باید این داروها را عوض کرد حتی اگر تماماً مورد استفاده قرار نگرفته باشد.
بعضی قسمتهای گیاهان به وجود نور حساسند مثل ریشه ریوند، دانه گل حضرتی، غدههای رازک، گیاهان را که دارای اسانسهای روغنی هستند باید به طور خاصی عمل آورد. قسمتهای بیرون از خاک این گیاهان را نه در زمان خشک کردن و نه پس از آن برای اینکه اسانس آن از بین نرود قطع نمی کنند این نوع گیاهان را هم نباید بیش از 1 سال نگه داشت.
یکسری گیاهان به عنوان مواد اولیه داروها هستند که باید توجه خاصی به آنها داشت مثل شاه بلوط. با توجه به ظرافت زیاد آنها اغلب باید وضعیت این گیاهان نگهداری شده به دقت مورد بررسی قرار بگیرد تا رطوبت، کپک و حشرات که باعث از بین رفتن ارزش دارویی میشوند گیاه را از بین نبرند.
ریشه و ریزوم:
در دوره خواب گیاه یعنی زمانیکه بیشترین مواد مؤثره در آن موجود است جمعآوری میشود. گاهی در بهار انجام میدهند. بهترین هنگام برای گیاهان دائمی حدود سالهای دوم و سوم و برای گیاهان دو ساله پاییز سال اول است. هنگام جمعآوری گیاهان کمیاب یک قسمت از ریشه را در خاک رهای میکنیم تا شاید دوباره سبز شود. ریشه و ریزوم را قبل از خشک کردن باید سریع و به مدت کوتاهی با آب جاری شست تا گرد و غبار شسته شود. با برس و وسایل دیگر این کار انجام نمی شود مثلاً سنبل الطیب در سلولهای سطحی سرشار از اسانس است.
ریشههای نازک با حرارت طبیعی خشک میشوند طولی بریده و به عنوان مکمل از خشک کن برای جذب رطوبت و خشکاندن استفاده میشود.
سرشاخه:
منظور قسمت انتهایی ساقه است که دارای برگ یا برگ و گل است و یا به وسیله چاقو و یا قیچی باغبانی چیده میشود. (به هیچ وجه نباید با دست چید.) در گیاهانی که بزرگ هستند فقط قسمت بالایی شاخه به طول cm 30-20 مورد استفاده قرار میگیرد. زیرا قسمتهای پایین کاملاً چوبی شده و دارای برگهای زردتری هستند.
دسته بندی | پزشکی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 25 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 58 |
گروه انتروباکتریاسه
انتروباکتریاسه گروه بزرگ و ناهمگونی از باسیلهای گرم منفی می باشند که محل زندگی آنها روده انسان و حیوانات است.(1) آنها دارای 3/0 تا 1 میکرومتر عرض و 1 تا 6 میکرومتر طول بوده، غیر متحرک یا متحرک می باشند.(2)
این میکروب ها بی هوازی هستند که روی محیطهای معمولی به خوبی رشد میکنند. انتروباکترها گلوکز را بدون ایجاد گاز تخمیر می کنند و موجب تبدیل نیترات به نیتریت میشوند. کاتالاز مثبت بوده . اکسیداز ندارند و هیچ گاه اسپور تولید نمیکنند(3).
در روده انسان میکروبهای زیادی زندگی می کنند که بعضی هوازی و بعضی بیهوازی اند. باید دانست که انتروباکترها شامل تمامی میکروبهایی که در روده زندگی می کنند نمیشوند و فقط جزئی از آنها را شامل میشوند(2).
اهمیت: اهمیت انتروباکترها در کثرت مبتلایان به این باکتریها میباشد و همچنین بایستی در نظر داشت که 10-5 درصد بیماران بستری در بیمارستان به عفونتهای مربوط به این باکتریها مبتلا هستند. عفونت نازوکومیال با این میکروبها که معمولا به غالب آنتی بیوتیکها مقاوم هستند، بیشتر در نتیجه دستکاری مجاری ادراری، عفونت زخمها و گاهی پنومونی و مننژیت دیده می شوند. علاوه بر این بسیاری از اطلاعات باکتریولوژی در زمینه ژنتیک در نتیجه کار بر روی این باکتریها به دست آمده است. این باکتریها نقش مهمی در تجزیه مواد آلی و گیاهان دارند و از این طریق می توانند باعث فاسد شدن آنها شوند(3).
محل میکروب: انتروباکترها در طبیعت بسیار فراوان هستند. در حیوانات (به خصوص پستانداران، در روده انسان، خاک، آب ، غبار و هوا و گاهی در بعضی فرآورده های غذایی و سبزیجات آلوده نیز وجود دارند. بعضی از آنها جزء فلور معمولی روده نمیباشند، مانند سالمونلا و شیگلا. یعنی چنانچه از کشت مدفوع به دست می آیند دلیل بر بیماری و یا ناقل بودن شخص خواهد بود(3).
مورفولوژی : این باسیلها که دو انتهای آنها منظم می باشد 3× 5/0 میکرون اندازه دارند. بعضی از آنها مانند شیگلا و کلبسیلا بدون حرکتند. برخی دیگر مثل پروتئوس و سالمونلا متحرک میباشند. در برخی مانند هافینا، یرسینیا پسودو توبر کلوزیس و یرسینیا آنتروکولیتیکا تحرکشان مربوط به درجه حرارت میباشد. باسیلهای متحرک پری تریش هستند، بدین جهت با ویبریوها و پسودوموناها که فلاژله های قطبی دارند اشتباه نمیشوند. همچنین قابل توجه است در میان انواع متحرک،موتانهای بدون فلاژله نیز وجود دارند(3).
فیمبریه در بسیاری از آنتروباکترها وجود دارد و نقش خود را که عبارتست از اتصال به باکتریهای دیگر، اتصال به سلولهای میزبان، پذیرش باکتریوفاژها و تبادلات و ژنتیک میباشد را ایفا می کند(3).
محیط کشت: تمام آنتروباکترها روی محیطهای معمولی ژلوز و آبگوشت غذایی بخوبی رشد میکنند. در محیط آبگوشت به طور کلی پس از 24 ساعت کدورت یکنواخت ایجاد میکند. بطوریکه اگر لوله کشت را تکان دهیم منظره خاصی را مشاهده خواهیم کرد. هنگام کشت کلبسیلاها روی آبگوشت در سطح آن قشر چسبنده ای ایجاد میشود. پس از 24 ساعت به تدریج جرمها در ته لوله رسوب می کنند. غالباً روی ژلوز معمولی کلونیهایی به شکل S با حدود مدور منظم، سطح صاف شفاف آبدار ظاهر می شوند(3).
تقسیم بندی : طبقه بندی آنتروباکتریاسه ها بسیار پیچیده است و با پیشرفت مطالعاتی که بر روی همسانی DNA انجام می گیرد، به سرعت در حال تغییر و تحول است. در این خانواده بیش از 20 جنس و 100 نوع مشخص شده اند. ویژگی بیوشیمیایی خانواده انتروباکتریاسه ها ، قدرت آنها در احیاء نیتراتها و نیتریتها و تخمیر گلوکز و ایجاد اسید یا اسید و گاز می باشد. برای اتفراق انواع انتروباکتریاسیه ها از جمله E.Coli تستهای بیوشیمیایی متعددی به کار می روند(4).
ساختمان آنتی ژنی : انتروباکتریاسه ها ساختمان آنتی ژنی پیچیده ای دارند این باکتریها بوسیله بیش از 150 آنتی ژن سوماتیک O (لیپوپلی ساکاریدی) مقاوم به حرکت، بیش از 100 آنتی ژن K ( کپسولی) ناپایدار در برابر حرارت و بیش از 50 نوع آنتی ژن H (مربوط به تاژک) طبقه بندی می شوند. در سالمونلاتیفی آنتی ژنها کپسولی بنام آنتی ژنهای Vi نامیده می شوند(4).
1- آنتی ژن K : از لغت kapsel (زبان آلمانی) گرفته شده است. آنتی ژن K یا آنتی ژن پوششی (envelope) در اطراف باکتری قرار گرفته است. در اغلب موارد به حرارت حساس میباشد. این آنتی ژن روی سوماتیک مقاوم به حرارت را پوشانده و در نتیجه مانع از آگلوتیناسیون باکتری زنده می گردد.
نمونه این آنتی ژن در سالمونلاها آنتی ژن vi و آنتی ژن B در بعضی انواع کلی باسیل میباشد. جنس بعضی از آنتی ژنهای k پلی ساکاریدی و در برخی دیگر پروتئینی است. ویرولانس باکتری با آنتی ژن k مرتبط است. مثلاً وجود آنتی ژن k در کلی باسیل باعث چسبیدن باکتری به سلولهای اپی تلیال روده و مجاری ادراری می شود. یا در مورد سالمونلاها وجود آنتی ژن vi در بعضی از سوشهای این باکتریها به قدرت تهاجم آنها میافزاید(5).
2- آنتی ژن O : حرف O از کلمه ohnehanch (زبان آلمانی) گرفته شده است. این آنتی ژن که به نام آنتی ژن سوماتیک یا پیکری نیز نامیده می شود. در مقابل حرارت نسبتاً مقاوم می باشد. در برابر الکل هم پایدار است ولی نسبت به فرمول حساس است و به کمک آزمایش آلگوتیناسیون باکتریها آنها را تشخیص میدهند. آنتیکری که برعلیه ژن o در بدن ساخته می شود غالباً از نوع IgM است.
جنس آنتی ژن o از مواد لیپوپلی ساکاریدی دیواره باکتریهاست. باید گفت که هر جنس از خانواده آنتروباکتریاسه ها دارای آنتی ژن o اختصاصی هستند(5).
3- آنتی ژن H : از کلمه Hauch (زبان آلمانی) که به معنای پرده میباشد. گرفته شده است این آنتی ژن که بنام آنتی ژن فلاژلر یا دنباله ای نیز نامیده می شود در دنباله های باکتری قرار دارد.
در برابر الکل و حرارت حساس است ولی در مقابل فرمل (فرمالین) مقاوم میباشد. برای تهیه آن به باکتری های متحرک فرمالین اضافه می کنند. آنتی کری که بر علیه آنتی ژن h در بدن ترشح می شود از نوع IgG است. جنس آنتی ژن H پروتئینی است. در سروتیپ باکتری ممکن است یک یا دو نوع آنتی ژن h وجود داشه باشد که در این صورت فاز 1 و فاز 2 نامیده می شوند.
آزمایشهای تشخیصی آنتروباکتریاسه : برای تشخیص این باکتریها از محیط سه قندی Tripl , sugar , iron (T.S.I) یا محیط دو قندی Kligler , Iron, Agar استفاده میشود. ولی چون بعضی باکتریها مانند پروتئوس ها و سالمونلاها و سایر لاکتوز منفی ها دارای واکنش مشابهی هستند. برای تشخیص دو نمونه اول محیط اوره را به کار میبرند. اصولاً برای شناسایی آنتروباکتری ها و افتراق آنها از یکدیگر علاوه بر محیط ذکر شده از تستهای نامبرده زیر نیز که تحت عنوان IMVIC موسومند کمک میگیرند:
I : Indole M:Methyl Red V: Voges, Proskauer I : Inositol C: Citrate
1- آزمایش اندول: باکتری مورد آزمایش را در محیط کشت حاوی تریپتوفان کشت داده و پس از 24 ساعت چند قطره معرف کواکس یا ارلیش بدان می افزایند. ایجاد رنگ قرمز در سطح محیط کشت نشانه ایجاد اندول از اسید آمینه نامبرده است(5).
2- آزمایش قرمز متیل: باکتری مورد آزمایش را در محیط کشت آبگوشتی گلوکز دار کلارک لوبس (MR.VP) کشت داده و بعدز 96-48 ساعت که در حرارت مناسب گذاشته شد، با اضافه کردن چند قطره از معرف قرمز متیل در صورتی که رنگ محیط قرمز شود مثبت و اگر زرد بماند، نتیجه منفی است(5).
3- آزمایش V : باکتری مورد آزمایش را در میحط کشت (MR.VP) کشت داده و پس از 48 ساعت به یک میلی لیتر از آن 15 قطره محلول 5 درصد آلفانتول و 10 قطره محلول 40 درصد هیدروکسید پتاسیم افزوده و پس از 30-15 دقیقه نتیجه را بررسی میکنند. ایجاد رنگ قرمز نشانه مثبت بودن آزمایش است(5).
4- آزمایش سیترات:باکتری مورد آزمایش را از روی محیط کشت جامد برداشته و روی محیط سیترات سیمونس کشت می دهند. پس از 24 ساعت که در حرارت مناسب باقی بماند اگر باکتری قادر به تجزیه سیترات دو سود موجود در محیط باشد محیط را به رنگ آبی در میآورد(5).
ایمنی: در عفونتهای منتشر آنتی بادی های اختصاصی ایجاد میشوند ولی به صرف ایجاد این آنتی بادی ها نمی توان تضمین قابل توجهی نسبت به ایجاد مصونیت داد. آنتی بادیهای ضد گلیکولیپید هسته ای آنتروباکتریایسه ها سبب جلوگیری از ایجاد عوارض همودینامیک باکتریمی ناشی از باسیلهای گرم منفی می شود. همچنین این آنتی بادی ها تب ناشی از باکتریمی را کاهش داده و به پاک شدن جریان خون از بعضی از این ارگانیسمها کمک می کنند(1).
سندرمهای عفونتی انتروباکتریاسه ها: بسته به میزان و پاتوژن هر ارگان و حفره ای در بدن میتواند توسط این میکروارگانیسم ها آلوده و عفونی گردد. اشریشیا و با درجات کمتر کلبسیلا و پروتئوس ، قسمت اعظم موارد عفونت را شامل می شوند، بیماری زاترین پاتوژن گروه محسوب میشوند. با این حال خصوصاً در بیمارستانها و مراقبت های طولانی مدت به علت طبیعت ارگانیسم و یا مقاومت کسب شده نسبت به داروهای ضد میکروبی و افزایش تعداد مواد و میزبانهای با ضعف ایمنی گروههای دیگر نیز اهمیت پیدا کرده اند. میزان مرگ و میر در بسیاری از عفونتهای انتروباکتریاسه ها بالا بوده و با شدت بیماری ارتباط دارد. مسائل مشکل زا عبارتند از: پنومونیت و باکتریمی نشأت گرفته از هر منبعی که باشد، به علاوه شوک که میزان مرگ و میر به 50 – 20 درصد میرسد(2).
دسته بندی | پزشکی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 3046 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 215 |
(ELECTRON Beam Computed Tomography ( EBCT ( سی تی اسکن )
(ELECTRON Beam Computed Tomography ( EBCT
با اینکه ظهور دستگاه CT اسکن و عرضه انواع spiral و mutislice آن ابزار توانمندی را برای تصویربرداری از اندامهای درون بدن فراهم کرده اند ، ولی هنوز هم تصویربرداری از اندامهای متحرک مثل قلب یکی از محدودیتهای این ابزار است . هر نوع حرکتی در حین تصویربرداری باعث ایجاد آرتیفکت و ناواضحی و در نتیجه کاهش قدرت تفکیک فضایی می شود .
با پیشرفت سیستم های CT زمان لازم برای اسکن کوتاهتر می شد ولی هنوز هم این زمان برای تصویربرداری از قلب به اندازه کافی کم نبود زیرا برای تصویربرداری از قلب زمانهایی در حد یک دهم ثانیه یا کمتر لازم است تا آرتیفکت های ناشی از حرکت ایجاد نشود . این محدودیت با استفاده از CT اسکن با اشعه الکترونی ( EBCT) رفع شد
. EBCT یک سیستم CT اسکن با سرعت بسیار زیاد است که مخصوص تصویربرداری از قلب در حال ضربان طراحی شده است . EBCT با عناوینی همچون CineCT ، Fifth .generationCT CT ، Scanning electron beam CT و ultra fast CT نامیده می شود . - مراحل تکامل اسکنر EBCT اساس و کارکرد اسکنر EBCT برای اولین بار توسط colleagues و Douglas Boyd در سال 1979 در نتیجه تحقیقات انجام شده در دانشگاه کالیفرنیا واقع در سانفرانسیسکو در دهه هفتاد میلادیبیان گردید .
در سال 1983 شرکت Imatron اسکنر CT بسیار سریع Boyd را برای تصویربرداری از قلب و سیستم گردش خون بهبود بخشید . در آن زمان این دستگاه با نامهایی چون cardiovascular computed tomography ( CVCT ) یا CineCT شناخته می شد . امروزه این دستگاه EBCT نامیده می شود و انتظار می رود در آینده ای نزدیک تعداد بسیار بیشتری از این دستگاه ها مورد استفاده قرار گیرد . ( تا اواخر سال 2000 میلادی تعداد 25 دستگاه EBCT در امریکا و 30 دستگاه نیز در اروپا و آسیا مورد استفاده قرار گرفته اند ) توانمندی های بالقوه EBCT موجب تولید تصاویری با قدرت تفکیک بالا از اندامهای متحرک مثل قلب بدون آرتی فکت ناشی از حرکت می شود .
از این اسکنر می توان برای تصویربرداری از قلب و سایر قسمتهای بدن در کودکان و بزرگسالان استفاده کرد زیرا طراحی این دستگاه امکان جمع آوری اطلاعات را ده برابر سریعتر از CT های مرسوم فراهم کرده است .
اصول و اجزاء EBCT طراحی سیستم EBCT با CT های مرسوم متفاوت است که این تفاوتها در زیر آورده شده است :
1- مبنای اسکنر EBCT استفاده از فن آوری اشعه الکترونی است و در این سیستم ها تیوب اشعه x وجود ندارد .
2- در این سیستم ها حرکات مکانیکی در اجزاء دستگاه وجود ندارد
3- نحوه جمع آوری اطلاعات در EBU با CT های مرسوم متفاوت است . در انتهای دستگاه EBCT یک تفنگ الکترونی قرار دارد که یک دسته الکترونی با انرژی 130 کیلوالکترون ولت تولید می کند. این دسته الکترونی بوسیله یک کویل الکترومغناطیسی شتاب می گیرد و کانونی می شود که با یک زاویه معین منحرف می شود و به یکی از چهار حلقه هدف تنگستنی برخورد می کند . حلقه های هدف ثابت هستند و شعاع آنها cm 90 است که یک قوس 210 درجه را تشکیل می دهند . شعاع الکترونی در طول حلقه هدایت می شود که می تواند به صورت منفرد یا به صورت توالی به کار رود . در نتیجه پخش حرارت مشکلی مانند آنچه در سیستمهای CT اسکن مرسوم وجود دارد ایجاد نمی کند . وقتی که شعاع الکترونی با هدف تنگستنی برخورد می کند اشعه x تولید می شود . محدود کننده ها دسته اشعه x تولید شده را به شکل یونی در می آورند که از یون بیمار عبور می کنند . که در یک میدان اسکن 47 سانتی متر قرار دارد تا به دتکتورها به صورت یک قوس در دو ردیف کنار هم قرار گرفته اند برخورد کنند . دتکتورها در مقابل حلقه تنگستنی قرار دارند و در دو ردیف جداگانه قرار گرفته اند که شعاع آنها 5/67 سانتی متر است که تشکیل یک قوس 216 درجه را می دهند . ردیف اول شامل 864 دتکتور است که اندازه هر کدام نصف دتکتورهای حلقه دوم است که 432 دتکتور دارد . این نحوه قرارگیری دتکتورها این امکان را فراهم می کند که در زمان استفاده از یکی از حلقه های هدف اطلاعات مربوط به دو مقطع جمع آوری شود وقتی به طور متوالی از هر چهار حلقه استفاده می شود می توان اطلاعات مربوط به هشت مقطع را جمع آوری کرد . دتکتورها از مواد جامد که شامل کریستالهای لومینسانت و کادمیوم تنگستن هستند تشکیل شده اند ( که اشعه x را به نور تبدیل می کنند ) این قسمت به یک سلیکونی چسبیده است که نور را به جریان تبدیل می کندکه خود این قسمت نیز به یک پیش تقویت کننده متصل است . خروجی دتکتورها به سیستم جمع آوری اطلاعات data acquisition system ( DAS ) فرستاده میشود
توموگرافی ( سی تی اسکن )
توموگرافی
- سیستمهای توموگرافی حرکتی:
اطلاعات مربوط به عمق را در بر دارد و در همه سطوح به جز سطح مورد نظر ، عدم وضوح یا رنگ باختگی حرکت عمومی ایجاد می کند.
در این روش لوله اشعه ایکس و فیلم را حول محوری واقع در صفحه مورد نظر از بدن حرکت میدهند. و اسکن به صورت خطی یا پیچشی یا دایره ای صورت می گیرد.
قدرت این روش برای جداکردن یک روش خاص محدود است چون فقط می تواند صفحات غیر دلخواه را کم رنگ کند. کیفیت وضوح تصویر با رادیوگرافی معمولی فرقی ندارد.
توموگرافی محوری کامپیوتری این مزیت را دارد که قادر به تولید تصویر ایزوله از یک قسمت و حذف کامل قسمتهای دیگر است.
- اسکنرهای توموگرافی محوری کامپیوتری(CAT)
- محاسن:
1. به دلیل تولید تصاویر مقطعی مستقل عوامل تداخلی سطح دلخواه را کاهش نمیدهند.
2. فقط قسمت مورد نظر پرتودهی می شود ، در نتیجه دوز اشعه ایکس کم است.
3. اختلافات تضعیف بافتی کمتر از یک درصد را می توان مشاهده کرد.
1.1.2. CT اسکن
مقطع نگاری کامپیوتری:
اسکنر آن انقلابی در عرصه پزشکی بوجود اورده است زیرا این اسکنر تصویررا به طور معمول ثبت نمیکند .در این اسکنر هیچ گیرنده تصویر عمومی مثل فیلم یا تیوب تقویت کننده تصویر وجود ندارد در این جا بیمار مستقیما در عرض باریکه پرتو X قرار میگرد. پرتو تشکیل دهنده تصویر تضعیف شده بوسیله آشکار ساز اندازه گیری میگردد.حاصل این اندازه گیر به یک کامپیوتر فرستاده می شود،سپس کامپیوتر سیگنال رسیده از اشکار ساز را تحلیل کرده وتصویر را بازسازی می کندو تصویر نهایی را بر روی یک نمایشگر نشان می دهد.این تصویر را می توان برای ارزیابی های بعدی به صورت عکس درآورد. بازسازی تصویری که از برش عرضی آناتومی بدن بدست آمده با استفاده از الگوریتم صورت میگیرد کیفیت تصویری که از اسکنرهای آن بدست می آیدو بسیار بیشتر از رادیوگرافی معمولی است.
اصول عملکرد:
هنگامی که با تکنینک رادیوگرافی معمولی محدوده شکم به تصویر کشیده می شود تصویر به طور مستقیم بر روی گیرنده تصویر به وجود می آید که این تصویر دارای کنتراست نستبا کمی است .
تصویر به اندازه مورد نظر واضح نیست زیرا همه ساختارهای آناتومی داخل شکم بر روی هم افتاده اند. برای مشاهده بهتر یک ساختار شکم مثل کلیه ها مقطع نگاری معمولی (conventional tomography) را میتوان مورد استفاه قرار داد در مقطع نگاری معمولی به علت اینکه ساختارهایی که بالا و پایین ساختار مورد نظر قرار دارند محو می شوند ساختار مورد نظر دارای کنتراست بیشتری خواهد بود و ضمنا تصاویر کمتر دچار تیرگی و محو شدگی خواهد بود
مقطع نگاری معمولی مقطع نگاری محوری (axial tomography) است زیرا صفحه تصویر موازی با محور طولی بدن است که نتیجه این امر تصاویر coronalو, sagittal است .در scan آن تصویر بصورت عرضی یا مقطعی است و تصویر عمود بر محور طولی بدن است.
منبع پرتو ایکس و آشکار ساز به گونه ای به یکدیگر متصل می شوند که همزمان با هم حرکت کنند.هنگامی که منبع اشکار سازی جاروب روی مقطع عرضی بیمار را انجام میدهد ساختارهای داخلی بدن بنابر چگالی جرمی وعدد موثرشان باریکه پرتو X راتضعیف می کنند. شدت پرتو گرفته شده توسط آشکار ساز مطابق با الگوی تضعیف یک intensity profile را تشکیل می دهد با تکرار حرکت انتقالی منبع آشکار ساز تعداد بیشتری protection بدست می آید. سپس این داده ها ی بدست آمده برای پردازش و بازسازی تصویر به کامپیوتری فرستاده می شود.
اسکن با اشعه الکترونی ( EBCT) ( سی تی اسکن )
ELECTRON Beam Computed Tomography >> EBCT
CT اسکن با اشعه الکترونی ( EBCT)
با اینکه ظهور دستگاه CT اسکن و عرضه انواع spiral و mutislice آن ابزار توانمندی را برای تصویربرداری از اندامهای درون بدن فراهم کرده اند ، ولی هنوز هم تصویربرداری از اندامهای متحرک مثل قلب یکی از محدودیتهای این ابزار است . هر نوع حرکتی در حین تصویربرداری باعث ایجاد آرتیفکت و ناواضحی و در نتیجه کاهش قدرت تفکیک فضایی می شود .
با پیشرفت سیستم های CT زمان لازم برای اسکن کوتاهتر می شد ولی هنوز هم این زمان برای تصویربرداری از قلب به اندازه کافی کم نبود زیرا برای تصویربرداری از قلب زمانهایی در حد یک دهم ثانیه یا کمتر لازم است تا آرتیفکت های ناشی از حرکت ایجاد نشود . این محدودیت با استفاده از CT اسکن با اشعه الکترونی ( EBCT) رفع شد. EBCT یک سیستم CT اسکن با سرعت بسیار زیاد است که مخصوص تصویربرداری از قلب در حال ضربان طراحی شده است . BECT با عناوینی همچون CineCT ، Fifth.generationCT CT ، Scanning electron beam CT و ultrafast CT نامیده می شود . - مراحل تکامل اسکنر EBCT اساس و کارکرد اسکنر EBCT برای اولین بار توسط colleagues و Douglas Boyd در سال 1979 در نتیجه تحقیقات انجام شده در دانشگاه کالیفرنیا واقع در سانفرانسیسکو در دهه هفتاد میلادی بیان گردید .
در سال 1983 شرکت Imatron اسکنر CT بسیار سریع Boyd را برای تصویربرداری از قلب و سیستم گردش خون بهبود بخشید . در آن زمان این دستگاه با نامهایی چون cardiovascular computed tomography ( CVCT ) یا CineCT شناخته می شد . امروزه این دستگاه EBCT نامیده می شود و انتظار می رود در آینده ای نزدیک تعداد بسیار بیشتری از این دستگاه ها مورد استفاده قرار گیرد . ( تا اواخر سال 2000 میلادی تعداد 25 دستگاه EBCT در امریکا و 30 دستگاه نیز در اروپا و آسیا مورد استفاده قرار گرفته اند ) توانمندی های بالقوه EBCT موجب تولید تصاویری با قدرت تفکیک بالا از اندامهای متحرک مثل قلب بدون آرتی فکت ناشی از حرکت می شود .
از این اسکنر می توان برای تصویربرداری از قلب و سایر قسمتهای بدن در کودکان و بزرگسالان استفاده کرد زیرا طراحی این دستگاه امکان جمع آوری اطلاعات را ده برابر سریعتر از CT های مرسوم فراهم کرده است .
- اصول و اجزاء EBCT طراحی سیستم EBCT با CT های مرسوم متفاوت است که این تفاوتها در زیر آورده شده است :
1- مبنای اسکنر EBCT استفاده از فن آوری اشعه الکترونی است و در این سیستم ها تیوب اشعه x وجود ندارد .
2- در این سیستم ها حرکات مکانیکی در اجزاء دستگاه وجود ندارد . 3
- نحوه جمع آوری اطلاعات در EBU با CT های مرسوم متفاوت است . در انتهای دستگاه EBCT یک تفنگ الکترونی قرار دارد که یک دسته الکترونی با انرژی 130 کیلوالکترون ولت تولید می کند. این دسته الکترونی بوسیله یک کویل الکترومغناطیسی شتاب می گیرد و کانونی می شود که با یک زاویه معین منحرف می شود و به یکی از چهار حلقه هدف تنگستنی برخورد می کند . حلقه های هدف ثابت هستند و شعاع آنها cm 90 است که یک قوس 210 درجه را تشکیل می دهند . شعاع الکترونی در طول حلقه هدایت می شود که می تواند به صورت منفرد یا به صورت توالی به کار رود . در نتیجه پخش حرارت مشکلی مانند آنچه در سیستمهای CT اسکن مرسوم وجود دارد ایجاد نمی کند . وقتی که شعاع الکترونی با هدف تنگستنی برخورد می کند اشعه x تولید می شود . محدود کننده ها دسته اشعه x تولید شده را به شکل یونی در می آورند که از یون بیمار عبور می کنند . که در یک میدان اسکن 47 سانتی متر قرار دارد تا به دتکتورها به صورت یک قوس در دو ردیف کنار هم قرار گرفته اند برخورد کنند . دتکتورها در مقابل حلقه تنگستنی قرار دارند و در دو ردیف جداگانه قرار گرفته اند که شعاع آنها 5/67 سانتی متر است که تشکیل یک قوس 216 درجه را می دهند . ردیف اول شامل 864 دتکتور است که اندازه هر کدام نصف دتکتورهای حلقه دوم است که 432 دتکتور دارد . این نحوه قرارگیری دتکتورها این امکان را فراهم می کند که در زمان استفاده از یکی از حلقه های هدف اطلاعات مربوط به دو مقطع جمع آوری شود وقتی به طور متوالی از هر چهار حلقه استفاده می شود می توان اطلاعات مربوط به هشت مقطع را جمع آوری کرد . دتکتورها از مواد جامد که شامل کریستالهای لومینسانت و کادمیوم تنگستن هستند تشکیل شده اند ( که اشعه x را به نور تبدیل می کنند ) این قسمت به یک سلیکونی چسبیده است که نور را به جریان تبدیل می کندکه خود این قسمت نیز به یک پیش تقویت کننده متصل است . خروجی دتکتورها به سیستم جمع آوری اطلاعات data acquisition system ( DAS ) فرستاده میشود .
سی تی اسکن (CT-SCAN)
این شیوه تصویر برداری در حقیقت به معنی تصویر گیری مقطعی و عرضی از اعضای بدن میباشد. اما دارای اسامی مختلفی است که از آن جمله میتوان به CAT مخفف کلمات Computerized Axial Tomography به معنی توموگرافی کامپیوتری محوری میباشد. CTAT مخفف کلمات Computerized trans Axial Tomography به معنی توموگرافی کامپیوتری عرضی محوری میباشد. CTR مخفف کلمات computerized trans Recanstration ، CDT مخفف کلمات computerized Digital Tomography به معنی توموگرافی دیجیتالی کامپیوتری میباشد. اما نام ترجیحی آن که در کتابها و کاربردهای پزشکی بکار میرود کلمه CT اسکن مخفف کلمات computerized tomography scan میباشد که کلمه scan اسکن به معنی تقطیع کردن و واژه توموگرافی از Tomo به معنی برش یا قطعه و graphy به معنی شکل و ترسیم است، گرفته شده است. در اصل به معنی تصویرگیری از برشهای قطع شده از یک عضو به صورت کامپیوتری میباشد.
ساختمان یک دستگاه سیتی اسکن
یک دستگاه اسکن توموگرافی کامپیوتری از یک میز برای قرار گرفتن بدن بیمار ، یک گانتری که سر بیمار در آن قرار میگیرد، یک منبع تولید اشعه ایکس ، سیستمی برای آشکار کردن تشعشع خارج شده از بدن ، یک ژنراتور اشعه ایکس ، یک کامپیوتر برای بازسازی تصویر و کنسول عملیاتی که تکنولوژیست رادیولوژی بر آن قرار میگیرد، تشکیل شده است.
اصول کار دستگاه سیتی اسکن
پس از اینکه بدن بیمار بر روی میز و سر آن در گانتری قرار گرفت و شرایط دستگاه بر حسب ناحیه مورد تصویر برداری تنظیم شد، یک دسته پرتو ایکس توسط کولیماتور (محدودکننده دسته اشعه) به صورت یک باریکه در آمده و از بدن بیمار رد میشود (پالس میشود). مقداری از انرژی اشعه هنگام عبور از بدن جذب و باقیمانده اشعه با عنوان پرتو خروجی که از بدن بیمار عبور میکند توسط آشکار سازی که مقابل دسته پرتو ایکس قرار دارد، اندازه گیری شده و بعد از تبدیل به زبان کامپیوتری در حافظه کامپیوتر ذخیره میشود. بلافاصله پس از اینکه اولین پالس اشعه بطرف بیمار فرستاده و اندازهگیری شد و لامپ اشعه ایکس یک حرکت چرخشی بسیار کم انجام داد، دسته پرتو ایکس دوباره پالس شده ، مجددا اندازهگیری میشود و در حافظه کامپیوتر ذخیره میگردد.
این مرحله چند صد یا چند هزار بار بسته به نوع دستگاه تکرار میشود تا تمام اطلاعات مربوط به عضو مورد نظر در حافظه کامپیوتر ذخیره شود. کامپیوتر میزان اشعهای را که هر حجم معینی از بافت جذب میکند، اندازه گیری میکند. این حجم بافتی را واکسل (Voxel) مینامند که مشابه چند میلیمتر مکعب از بافت بدن میباشد. در سی تی اسکن یک لایه مقطعی از بدن به این واکسلهای ریز تقسیم میشود، که با توجه به مقدار جذب اشعهای که توسط هر کدام از این واکسلها صورت میگیرد، یک شماره نسبت داده میشود. این شمارهها نیز بر روی تصویر که بر صفحه تلویزیون مانند کامپیوتر میافتد، یک چگالی با معیار خاکستری (از سفید تاسیاه) اختصاص داده میشود.
نمایش هر کدام از واکسلها را بر روی مونیتور یک پیکسل (Pixl) میگویند. یعنی واکسلها حجم سه بعدی و پیکسلها دو بعدی میباشند و هر چه تعداد پیکسلها بر روی مونیتور بیشتر باشد تصویر واضحتر و قابل تفکیکتر است. اعدادی که با توجه به مقدار جذب اشعه به هر بافت اختصاص داده میشود، را اعداد سی تی یا اعداد هانسفیلد مینامند. بطور مثال بافت چربی کمتر از بافت عضلانی و بافت عضلانی کمتر از بافت استخوانی اشعه را جذب میکند. بنابراین بطور مثال استخوان 400+ ، آب صفر و چربی 50 و هوا 500 میباشد که هر چه مقدار این اعداد کمتر باشد، بر روی فیلم سیتی اسکن آن قسمت طبق معیار خاکستری بیشتر به سمت سیاهی تمایل دارد و برعکس هرچه عدد سی تی مثل استخوان بالا باشد تصویر به سمت سفیدی تمایل دارد. گاهی برای مشخص تر شدن اعضایی که دارای چگالی شبیه به هم هستند از مواد کنتراست زا استفاده میشود که تفاوت را به خوبی مشخص کند.
کاربرد
تشخیص بیماریهای مغز و اعصاب
چون سی تی اسکن میتواند تفاوت بین خون تازه و کهنه را به تصویر بکشد، به همین دلیل برای نشان دادن موارد اورژانس بیماریهای مغزی بهترین کاربرد را دارد.
بیمارهای مادر زادی مانند بزرگی یا کوچکی جمجمه .
تشخیص تومورهای داخل جمجمهای و خارج مغزی .
خونریزی در قسمتهای مختلف مغز و سکتههای مغزی .
تشخیص بیماری اعضای داخل شکمی مانند کبد ، لوزالمعده ، غدد فوق کلیوی.
بررسی بیماریهای ریه.
سی تی اسکن (CT-SCAN)
این شیوه تصویر برداری در حقیقت به معنی تصویر گیری مقطعی و عرضی از اعضای بدن میباشد. اما دارای اسامی مختلفی است که از آن جمله میتوان به CAT مخفف کلمات Computerized Axial Tomography به معنی توموگرافی کامپیوتری محوری میباشد. CTAT مخفف کلمات Computerized trans Axial Tomography به معنی توموگرافی کامپیوتری عرضی محوری میباشد. CTR مخفف کلمات computerized trans Recanstration ، CDT مخفف کلمات computerized Digital Tomography به معنی توموگرافی دیجیتالی کامپیوتری میباشد. اما نام ترجیحی آن که در کتابها و کاربردهای پزشکی بکار میرود کلمه CT اسکن مخفف کلمات computerized tomography scan میباشد که کلمه scan اسکن به معنی تقطیع کردن و واژه توموگرافی از Tomo به معنی برش یا قطعه و graphy به معنی شکل و ترسیم است، گرفته شده است. در اصل به معنی تصویرگیری از برشهای قطع شده از یک عضو به صورت کامپیوتری میباشد.
دیدکلی
اگر با یک درخواست سیتی اسکن ، به بخش سیتی اسکن یک بیمارستان مراجعه کرده باشید، شاید برای شما این سوال پیش آمده باشد که فرو رفتن در یک دستگاه تونل مانند و بی حرکت ماندن برای مدتی در داخل آن شما را دچار دلهره میکند یا نه. آیا با توجه به اخبارهای رادیو و تلویزیون راجع به خطرات اشعه ایکس خطری شما را تهدید میکند یا نه؟ یا اینکه چگونه یک کارشناس رادیولوژی بعد از قرار دادن شما در داخل دستگاه خود به اتاق دیگری رفته و از پشت یک شیشه بزرگ و یک کامپیوتر چه کاری انجام میدهد و با بلندگو با شما صحبت میکند؟
تاریخچه
در سال 1917 میلادی یک ریاضیدان اتریشی به نام رادون (J.Radon) ثابت کرد که یک شیئی دو یا سه بعدی را میتوان با گرفتن بینهایت عکس از آن در جهات مختلف به تصویر کشید که پایهای برای سیتی اسکن محسوب میشد. در سال 1956 دانشمندی به نام بارسول (Barcewell) نقشه خورشیدی از تصاویر شعاعها درست کرد. در سال 1961 الدندرف (oldendorf) و در سال 1963 آلن کورمارک (Allencormarck) اندیشههایی از سیتی اسکن را فهمیده و مدلهایی در حد آزمایشگاهی ساختهاند. در سال 1968 کول (kuhl) و ادواردز (Edwords) یک دستگاه اسکن مکانیکی برای تصویری از هسته ساختهاند که موفق بودند. اما نتوانستند کار خود را در حد رادیولوژی تشخیصی ، توسعه دهند. تا اینکه در سال 72-1970 اصول ریاضی گفته شده توسط ریاضیدان انگلیسی (God feryhaunsfield) بکار گرفته شد و توانست یک دستگاه سیتی اسکن را بسازد و جهت مصرف بالینی معرفی کند. در سال 1979 جایزه نوبل بطور مشترک به پروفسور آلن کورمارک و گاد فری هانسفیلد تعلق گرفت.
سیر تحولی و رشد
مانند تمام رشتههای تصویر گیری پزشکی (رادیولوژی) دستگاههای سیتی اسکن بطور مداوم تغییر کرده و بوسیله کارخانهها و سازندگان مختلف پیش رفته است. دستگاه اولیه که بوسیله هانسفیلد و توسط شرکت EMI ساخته شده بود، فقط برای ارزیابی مغز طراحی شده بود، که دستگاه نسل اول یا EMI نام داشت. مدت زمان کوتاهی نگذشت که نسل دوم دستگاههای سیتی اسکن با امکانات بیشتر به بازار آمد و نسل سوم این دستگاهها با امکاناتی از جمله کم شدن زمان تصویر گیری معرفی شد. هم اکنون نسل چهارم با سرعت خیلی بالا و امکانات بهینه و نتایج عالی موجود میباشد.
ساختمان یک دستگاه سیتی اسکن
یک دستگاه اسکن توموگرافی کامپیوتری از یک میز برای قرار گرفتن بدن بیمار ، یک گانتری که سر بیمار در آن قرار میگیرد، یک منبع تولید اشعه ایکس ، سیستمی برای آشکار کردن تشعشع خارج شده از بدن ، یک ژنراتور اشعه ایکس ، یک کامپیوتر برای بازسازی تصویر و کنسول عملیاتی که تکنولوژیست رادیولوژی بر آن قرار میگیرد، تشکیل شده است.
اصول کار دستگاه سیتی اسکن
پس از اینکه بدن بیمار بر روی میز و سر آن در گانتری قرار گرفت و شرایط دستگاه بر حسب ناحیه مورد تصویر برداری تنظیم شد، یک دسته پرتو ایکس توسط کولیماتور (محدودکننده دسته اشعه) به صورت یک باریکه در آمده و از بدن بیمار رد میشود (پالس میشود). مقداری از انرژی اشعه هنگام عبور از بدن جذب و باقیمانده اشعه با عنوان پرتو خروجی که از بدن بیمار عبور میکند توسط آشکار سازی که مقابل دسته پرتو ایکس قرار دارد، اندازه گیری شده و بعد از تبدیل به زبان کامپیوتری در حافظه کامپیوتر ذخیره میشود. بلافاصله پس از اینکه اولین پالس اشعه بطرف بیمار فرستاده و اندازهگیری شد و لامپ اشعه ایکس یک حرکت چرخشی بسیار کم انجام داد، دسته پرتو ایکس دوباره پالس شده ، مجددا اندازهگیری میشود و در حافظه کامپیوتر ذخیره میگردد.
این مرحله چند صد یا چند هزار بار بسته به نوع دستگاه تکرار میشود تا تمام اطلاعات مربوط به عضو مورد نظر در حافظه کامپیوتر ذخیره شود. کامپیوتر میزان اشعهای را که هر حجم معینی از بافت جذب میکند، اندازه گیری میکند. این حجم بافتی را واکسل (Voxel) مینامند که مشابه چند میلیمتر مکعب از بافت بدن میباشد. در سی تی اسکن یک لایه مقطعی از بدن به این واکسلهای ریز تقسیم میشود، که با توجه به مقدار جذب اشعهای که توسط هر کدام از این واکسلها صورت میگیرد، یک شماره نسبت داده میشود. این شمارهها نیز بر روی تصویر که بر صفحه تلویزیون مانند کامپیوتر میافتد، یک چگالی با معیار خاکستری (از سفید تاسیاه) اختصاص داده میشود.
نمایش هر کدام از واکسلها را بر روی مونیتور یک پیکسل (Pixl) میگویند. یعنی واکسلها حجم سه بعدی و پیکسلها دو بعدی میباشند و هر چه تعداد پیکسلها بر روی مونیتور بیشتر باشد تصویر واضحتر و قابل تفکیکتر است. اعدادی که با توجه به مقدار جذب اشعه به هر بافت اختصاص داده میشود، را اعداد سی تی یا اعداد هانسفیلد مینامند. بطور مثال بافت چربی کمتر از بافت عضلانی و بافت عضلانی کمتر از بافت استخوانی اشعه را جذب میکند. بنابراین بطور مثال استخوان 400+ ، آب صفر و چربی 50 و هوا 500 میباشد که هر چه مقدار این اعداد کمتر باشد، بر روی فیلم سیتی اسکن آن قسمت طبق معیار خاکستری بیشتر به سمت سیاهی تمایل دارد و برعکس هرچه عدد سی تی مثل استخوان بالا باشد تصویر به سمت سفیدی تمایل دارد. گاهی برای مشخص تر شدن اعضایی که دارای چگالی شبیه به هم هستند از مواد کنتراست زا استفاده میشود که تفاوت را به خوبی مشخص کند.
کاربرد
تشخیص بیماریهای مغز و اعصاب
چون سی تی اسکن میتواند تفاوت بین خون تازه و کهنه را به تصویر بکشد، به همین دلیل برای نشان دادن موارد اورژانس بیماریهای مغزی بهترین کاربرد را دارد.
بیمارهای مادر زادی مانند بزرگی یا کوچکی جمجمه .
تشخیص تومورهای داخل جمجمهای و خارج مغزی .
خونریزی در قسمتهای مختلف مغز و سکتههای مغزی .
تشخیص بیماری اعضای داخل شکمی مانند کبد ، لوزالمعده ، غدد فوق کلیوی.
بررسی بیماریهای ریه.
سى تى اسکن
Computed Tomographyبا نام CAT scan هم خانواده مى شود و روشى است که طى آن یک سرى تصاویر دوبعدى به دست آمده با اشعه X به تصاویر سه بعدى تبدیل مى شوند. کلمه tomo از واژه tomos به معنى برش گرفته شده است. سیستم CT اسکن در سال ۱۹۷۲ توسط گاد فرى نیوبلد هوزنفیلد از آزمایشگاه مرکزى EMI اختراع شد. آلن مک لئود کدمارک از دانشگاه تافت نیز به طور جداگانه اى همین روش را ابداع کرده بود. این دو نفر به طور مشترک برنده جایزه نوبل سال ۱۹۷۹ شدند. اولین نوع اسکنرها، در انجام اسکن از مغز محدودیت هایى داشتند و در آنها منبع اشعه X به صورت یک امتداد باریک مداد مانند بود که روى یک یا دو آشکارساز ثابت شده بود. منبع اشعه X و آشکارسازها در وضعیتى متناسب با یکدیگر قرار داشتند و در امتداد بدن بیمار حرکت مى کردند و طى این حرکت، چرخشى یک درجه اى نسبت به یکدیگر داشتند. در نسل دوم اسکنرها، تغییراتى در شکل منبع اشعه X و تعداد آشکارسازها به وجود آمد. منبع اشعه x به شکلى شبیه پنکه تغییر پیدا کرد و زمان اسکن به طور قابل ملاحظه اى کاهش یافت. در نسل سوم اسکنرها، تغییر اساسى در زمان اسکن به وجود آمد و امکان تشکیل تصویر نهایى همزمان با اسکن ایجاد شد. در این اسکنرها، منبع پنکه اى شکل اشعه X در امتداد ردیفى از آشکارسازها که در وضعیتى متناسب با منبع اشعه X قرار داشتند ثابت شده بود و سرعت اسکن از هر برش به ۱۰ ثانیه کاهش پیدا کرد.
پمپ تزریق سرنگ
کاربرد
- برای چه به کار میرود؟
برای تزریق مایعات به بدن (همانند داروها، غذای مایع، گلوکز، محلول نمک و . . .) استفاده میگردد.
اصول عملکرد
سرنگ پلاستیکی حاوی مایع در قسمت نگهدارنده قرار داده میشود، یک تیوب به همراه ست نگهدارنده (Giving Set) توسط یک سوزن یا کانولا (Cannula) به رگ بیمار یا مستقیما به معده او متصل میگردد. هنگامیکه نرخ جریان مایع مشخص شد پمپ، پلانگر (Plunger) سرنگ را تحت فشار قرار داده تا مایع جریان پیدا کند. سرعت تزریق (حرکت پلانگر) وابسته به قطر سرنگ و نرخ جریان تنظیم شده برای پمپ است. زمانیکه پمپ در حال کار است، میزان نرخ جریان، حجم و فشار مایع دایما اندازه گیری شده و هرگاه خطایی در این پارامترها یا سایر پارامترهای دیگر رخ دهد، آلارم دستگاه اپراتور را آگاه خواهد نمود.
تزریق زیاد یا حتی کم یک دارو خاص ممکن است برای هر بیمار بسیار خطرناک باشد، سرنگهای پلاستیکی تولید شده توسط تولیدکنندههای مختلف کاملا با هم یکسان نیست، به همین دلیل پمپها برای کار با نوع (Brand) خاصی از سرنگها مشخص میشود (انواع سرنگهای قابل استفاده به صورت برچسب بر روی دستگاه مشخص میگردد ، در این صورت خطاهای قابل توجه در تغییرات نرخ جریان و حجم مایع زمانیکه از سرنگهای غیر مجاز استفاده شود، مشخص میگردد. نتیجه استفاده از پمپهای تزریق سرنگ، کنترل فشار مایع تزریقی و ممانعت از آسیب رسیدن به رگ بیمار حین افزایش احتمالی بیش از حد فشار تزریق است. فشار بالا، با آلارم بستن و انسداد (Occlusion) تیوب تزریق، همراه خواهد بود.
واحد اندازهگیری: میلیلیتر بر ساعت (ml/h)
مقادیر نوعی و متداول
0 تا 250 میلی لیتر در ساعت (0-250 ml/h)
مشکلات معمول
رسیدن بیش از اندازه یا کمتر ای حد لازم دارو از نگرانیهای استفاده از این پمپهاست. در بعضی از مدلها امکان تنظیم مقدار دارو و سپس قفل آن مقدار وجود دارد که تا حدی از این مشکل میکاهد. در مواردی که این قابلیت بر روی سیستم وجود ندارد، مراقبت متناوب لازم است. سرکشی مداوم جهت اطمینان از مناسب بودن فشار سیستم نیز توصیه شده است. افزایش فشار مایع، آسیبهای فراوانی ایجاد میکند.
ملاحظات خرید
انتخاب سیستم با توجه به سن و مشکل بیمار بسیار مهم است. معمولاً انتخاب بهترین انتخاب از بین مدلهای مختلف، کار سختی است. در خرید این پمپها، لازم است وسایل مصرفی جنبی آن نیز در نظر گرفته شود. برخی پارامترهای مهمی که بسته به کاربرد باید در نظر گرفته شود، عبارت است از مکانیسم ایجاد فشار، محدوده و دقت جریان، حجم سیستم، زمان وارد شدن دارو، انواع آلارمها، قفل تزریق، عمر باتری، وزن و ابعاد است.
تزریق سرم (ولومتریک)
اختصار/ نام دیگر
پمپ پریستالتیک (Peristaltic)
کاربرد
برای تزریق مایعات به بدن (همانند داروها، غذای مایع، گلوکز، محلول نمک و . . .) استفاده میگردد.
یک کیسه مایع از یک دسته یا یک قلاب بالای پمپ آویخته شده و یک تیوب به آن متصل میگردد. در درون پمپ، تیوب پر شده از مایع بر روی یک سری دنده کوچک و یک غلتک، ثابت میگردد. هنگامیکه غلتک به حرکت درآمده و دندهها شروع به حرکت میکنند، مایع از تیوب به بیمار منتقل میگردد. کاربر نرخ جریان مایع و حجم مورد نیاز آن را از روی دستگاه تنظیم نموده، بنابراین دندهها و غلتک بر اساس سرعت تنظیم شده شروع به حرکت میکنند. هر زمان که حجم مورد نیاز مایع آزاد شد، آلارم مخصوص به صدا در میآید.
تیوب از میان یک سنسور آشکار ساز هوا (air-in-line) میگذرد و به محض عبور حباب هوا، آلارم به صدا در آمده و جریان مایع متوقف میگردد.
پمپهای تزریق ولومتریک میزان فشار مایع را مانیتور کرده که نتیجه آن کنترل فشار مایع تزریقی و ممانعت از آسیب رسیدن به رگ بیمار حین افزایش احتمالی بیش از حد فشار تزریق است. با افزایش بیش از حد فشار، آلارم بستن و انسداد (Occlusion) تیوب تزریق، کاربر را آگاه خواهد نمود.
واحد اندازه گیری
میلی لیتر بر ساعت (ml/h)
مقادیر نوعی و متداول
0 تا 250 میلی لیتر در ساعت (0-250 ml/h)
مشکلات معمول
بیشترین نگرانی از عملکرد نادرست این سیستمها در هنگام استفاده برای نوزادان است. فشار بیش از اندازه پمپ میتواند برای آنان بسیار خطرساز باشد. به همین دلیل بازدید متناوب شدیداً توصیه میشود.
پمپ تزریق چیست؟
دستگاه کوچکی است که حدود 2 کیلو گرم وزن دارد و قابل است نصب روی پایه ی مخصوص می باشد . این دستگاه قادر است از مقادیر بسیار کم 1 ml/hr تا 450 ml/hr را با دقت تمام تزریق کند . دستگاه به یک رایانه هوشمند مجهز است که با کاهش یا افزایش فشار ، می تواند یک جریان پیوسته را به دقت برقرار کند . تغییر فاصله بیمار تا پمپ و یا کاهش ارتفاع ستون مایع ، تغییری در جریان و سرعت تزریق ایجاد نمی کند . کوچکترین حجم هوای داخل ست، توسط دستگاه تشخیص داده شده و به طور خودکار جریان مایع قطع می گردد . اگر ماده ای با جرم حجمی متفاوت تزریق شود دستگاه ، قابلیت کالیبره شدن با ان را دارد . بطوریکه حجم ماده تزریق شده دقیقا محاسبه می گردد . هر گونه مقاومت در برابر جریان مایع ، مثل انسداد رگ و یا جابجائی انژیوکت (وسیله ای که به شریان بیمار متصل می شود و از طریق ان انواع محلولهای تزریقی و داروها به بدن بیمار تزریق می شود ) از رگ به زیر پوست ، توسط الارم های خاص دستگاه گزارش می شود . بعد از تزریق حجم معین از ماده مورد نظر ، دستگاه بطور خودکار ، جریان را قطع می نماید و در حالت kno باقی می ماند .در موارد اورژانس دستگاه قادر به فرستادن مایع با فشار مثبت به داخل رگ است ، بطوریکه می تواند سرعت اینفیوژن را تا 7.5 cc/min بالا ببرد . دستگاه قادر است تا دو ساعت بدون برق کار کند ، که این مورد در مواقع جابجائی بیمار اهمیت دارد .
مزایای استفاده از پمپ تزریق :
1.قابلیت تنظیم دقیق از 1تا 4500 cc/hr
2.توانائی تزریق حجم معینی مایع در زمان خاص و اعلام پایان تزریق
3.قابلیت کالیبره شدن با مایع های مختلف
4.اعلام وجود هوا در ست تزریق
5.اعلام انسداد مسیر خروجی مایع
6.قابلیت کار با باطری در هنگام انتقال بیمار
طریقه کار با پمپ تزریق :
1.کلید on/off پشت دستگاه را در وضعیت on قرار دهید .
2.دکمهpower را برای یک ثانیه فشار دهید تا دستگاه روشن شود .
3.ست سرم را طوری به محلول تزریقی متصل کنید که یک سوم محفظه ست پر از مایع شود .
4.در جلوی دستگاه را باز کنید ، ست سرم را از شیار بالای ان وارد کنید و از پشت علامت فلش عبور دهید سپس از شیار زیری رد کنید و مستقیما روی دندانه های finger cassette قرار دهید.
5.اهرم air detector را بکشید و لوله ست را از بین دو دکمه سنسور هوا عبور دهید و اهرم را رها کند .
6.در جلوی دستگاه را ببندید .
7.اشکار ساز قطره را طوری به محفظه چکیدن قطره متصل نمائید که بین محل ریزش قطره در بالای محفظه و سطح محلول در پائین محفظه قرار گیرد .
8.مقدار drops/ml را مطابق ست سرم استفاده شده تنظیم کنید .
9.سرعت تزریق را تنظیم کنید Rate .
10. محدوده حجم تزریق را معین کنید . Volume .
11. با فشردن دکمه start/stop تزریق اغاز می شود .
12. برای مشاهده محدوده حجم تزریق در حین تزریق دکمه ↔را فشار دهید .
13.در صورت نیاز به هواگیری ست سرم دکمه purge را فشار دهید .
14. برای خاموش کردن دستگاه دکمه power را بیش از یک ثانیه فشار دهید .
طرز کار با مانیتورهای پزشکی
مانیتور
مشخصات ظاهری :
نمای جلو و کنار دستگاه شامل کانکتورهای کنار دستگاه، کلیدهای کنترل کننده عملیاتی ، صفحه نمایش ، نشانگرها ، نمای پشت دستگاه می باشد.
کانکتور های کنار دستگاه :
تمامی کانکتورهانسبت به استفاده همزمان با Defibrillator محافظت شده اند .
کلید های کنترل کننده عملیاتی :
ALARM SILENCE :
با فشردن این کلید می توان صدای الارم را به طور موقت به مدت 2 دقیقه قطع کرد.
FREEZE :
از این کلید جهت ثابت کردن سیگنال های روی صفحه استفاده می گردد . با فشار مجدد ان ، ترسیم سیگنال ها ادامه خواهد یافت .
HOME MENU :
با این کلید می توان همواره به منو یا صفحه قبل بازگشت.
POWER :
از این کلید جهت روشن یا خاموش کردن سیستم استفاده می گردد .
@: با این کلید می توان روشنایی تصویر را کم و زیاد نمود .
علاوه بر این کلیدها ، 5 کلید فشاری در قسمت پایین صفحه نمایش برای استفاده از امکانات و عملکردهای سیستم قرار دارند.
صفحه نمایش :
در این صفحه شکل موج ها ، حالت ها و مقادیر انتخاب شده ، پیغام های خطا ، مقادیر تنظیم محدوده های الارم دستگاه ، تاریخ ، ساعت و صفحه TREND وصفحه SET UP قابل رویت می باشد .
نمای پشت دستگاه :
در پشت دستگاه چند کانکتور و یک فیوز تعبیه شده است .
جهت اتصال ولتاژ مستقیم به سیستم یا از برق 12 ولت اتومبیل و یا از برق منبع تغذیه ی ایزوله استفاده شود.
راهنمای مختصر برای کار با دستگاه :
1. پرابهای مربوط به پارامترهای مختلف علائم حیاتی را در کانکتورهای مربوطه محکم نمایید .
2. الکترودها و پرابهای دستگاه را به بیمار وصل نمایید .
3. دستگاه را روشن نموده و منتظر نمایش صفحه اصلی بعد از انجام تست داخلی که توسط خود دستگاه انجام می گیرد ، باشید .
4. محدوده های الارم را چک نمایید و در صورت نیاز انها را تنظیم نمایید .
5. در صورت نیاز می توانید روشنایی نور دستگاه را با استفاده از کلیدهایی که برای این منظور در نظر گرفته شده اند ، تنظیم نمایید .
6. در صورت استفاده از امکانات شبکه سانترال ، کابل شبکه را به کانکتور مربوطه متصل نمایید
خصوصیات دستگاه :
فیزیکی /مکانیکی :
دستگاه مراقبت بیمار موجود در بیمارستان مدل S630 دیده شده است . این دستگاه پرتابل قابل حمل با وزن کم وبه ابعاد کوچک ( CM 17 *21* 26 ) که دارای قابلیت اندازه گیری پارامترهای مختلف حیاتی بیمار می باشد . بدون قطع ارتباط بین دستگاه و بیمار ، دستگاه با قابلیت استفاده از باطری داخلی می تواند در حین انتقال بیمار ، علائم حیاتی او را نشان دهد .
مشخصات الکتریکی :
دستگاه توسط برق متناوب با دامنه های متغیر بین 200تا 240 V وبسامد 50 HZ ، همچنین با برق مستقیم با دامنه های متغیر بین 12 تا 14 V و جریان 1.5 mp قابل تغذیه است . علاوه بر این می توان از باطری قابل شارژ داخلی سیستم نیز استفاده نمود . زمان شارژ باطری تا 90% حدودا 16 ساعت است . دستگاه با باطری کاملا شارژ شده بسته به نوع مدل دستگاه بین 2 تا 4 ساعت کار خواهد کرد .
مشخصات باطری :
شارژ باطری با اتصال دستگاه به برق شهر به طور اتوماتیک انجام می پذیرد . در اینصورت روشن یا خاموش بودن دستگاه در روند شارژ باطری تاثیری ندارد . از طریق ورودی برق مستقیم باطری شارژ نخواهد شد . وضعیت شارژ باطری در هنگام شارژ توسط نشانگر مربوطه مشخص می شود . درصورت استفاده از باطری ، نشانگر نوری مربوطه کلا خاموش بوده و میزان شارژ باقی مانده در هر لحظه روی صفحه نمایش با شکل گرافیکی مشخص می شود . فیوز تعبیه شده در پشت دستگاه جهت محافظت باطری هنگام شارژ ویا استفاده از ان می باشد . در صورتیکه فیوز معیوب شده باشد ، هنگام اتصال به برق ، نشانگر وضعیت شارژ همواره به رنگ سبز روشن خواهد بود و همچنین سیستم در مورد کار با باطری داخلی با مشکل مواجه خواهد شد.
ارتباط با سانترال :
ارتباط با شبکه سانترال از طریق کانکتور 8UTP پشت دستگاه صورت می گیرد .
تجهیزات همراه :
بسته به مدل دستگاه ، برخی از تجهیزات زیر همراه دستگاه خواهد بود :
1. کابل برق
2 0 کابل ECG
3 0کاف و شلنگ NIBP
4. پراب SPO2
5. پراب TEMP
6. فیوز 2 یا 3 امپر و گیره ی نگهدارنده کابل
صفحه نمایش :
صفحه های نمایش دستگاه می تواند به یکی از شکل های زیر نمایش داده شود :
مدل ERT ، توانایی اندازه گیری و نمایش پارامتر های زیر را دارد :
1. ECG
2. RESP
3. TEMP
مدل ESN ، توانایی اندازه گیری و نمایش پارامترهای زیر را دارد :
1. ECG
2. SPO2
3. NIBP
مدل EST ،توانایی نمایش واندازه گیری پارامترهای زیر را دارد :SPO 2وTEMP
مدل ENTR ، توانایی نمایش و اندازه گیری پارامتر های زیر را دارد : ECG وNIBP وTEMP وRESP ناحیه عددی در قسمت راست صفحه ، پنجره هایی وجود دارد که پارامترهای عددی RR,TEMP, NIBP, HR, SPO2 در انها نمایش داده میشوند . برخی پارامترهای قابل تنظیم تنظیم بزای ماژولها نیز در پنجره های مربوط به ان نمایش داده میشوند .در ضمن در بالای صفحه ،ساعت ،شمارهی BED ،همچنین در صورت کار کردن دستگاه با باطری مقدار شارژ باقی مانده از باطری به صورت گرافیکی قابل مشاهده است .
ناحیه ی گرافیکی
در قسمت سمت چپ صفحه ، از بالا تا پایین 3 ناحیه ی گرافیکی جهت نمایش سیگنال ها در نظر گرفته شده است .ناحیه ی اول ودوم اختصاص به ECG دارد که ناحیه ی دوم دنباله ی ناحیه ی اول محسوب می گردد . ناحیه ی سوم بسته به مدل دستگاه ، نمایش سیگنال PLETH و یا RESP را به عهده خواهد داشت .
ناحیه نمایش پیغامهای خطا
در ناحیه های گرافیکی در قسمت پایین نمایش هر سیگنال قسمتی جهت نمایش پیغامها در نظر گرفته شده است . در این قسمتها پیغامهای خطای مربوط به ماژولهای مختلف قابل مشاهده است.
آلارم ها و محدوده ها
اطلاعات عمومی
هنگامی که شرایط ویژه اتفاق می افتد و لازم است به کاربر اطلاع داده شود S630 با استفاده از علامت های صوتی وتصویری ظهور شرایط الارم را اعلام می کند . در هنگام وقوع الارم ، ادامه مانیتورینگ بیمار از طریق S630 امکان پذیر است و الارم ها تنها برای اطلاع کاربر از وضعیت بیمار یا شرایط مانیتورینگ میباشد .الارم صوتی موقع خروج از محدوده های تعیین شده برای هر پارامتر عددی و همچنین بروز خطا ها فعال می شود . موقع فعال شدن الارم صوتی ، صدا با دو فرکانس مختلف ، فرکانس اول 1200 هرتز ، فرکانس دوم 850 هرتز و زمان سکوت (5. ثانیه ) ایجاد می شود . الارم های تصویری همزمان با الارم های صوتی فعال می شوند و برای پارامتری که از محدوده خارج شده است ،مقدارعددی ان بصورت چشمک زن مشخص می گردد . چشمک زدن در زمان الارم ، ثانیه ای یکبار اتفاق می افتد و برای مشخص شدن نوع خطا نیز پیغامی بر روی صفحه نمایش ظاهر می شود .
تنظیم محدوده های الارم :
با فشردن کلید الارم در منوی اصلی ، صفحه الارم مربوطه ، همچنین کلیدهایی که به جهت تغییر و تنظیم محدوده های الارم و فعال یا غیرفعال نمودن الارم در نظر گرفته شده اند ، مشاهده می شوند . در این منو بصورت پیش فرض ابتدا حد بالای الارم جهت تغییر انتخاب شده است . این امادگی تغییرات بصورت تغییر رنگ پس زمینه ی محدوده ی الارم مورد انتخاب قابل مشاهده می باشند .
کلیدهای کاربردی :
کلیدهای کاربردی که درجهت تنظیم محدوده ها و روشن یا خاموش کردن الارم ها در منوی الارم مورد استفاده قرار می گیرند به شرح زیر می باشند :
SELECT :
با فشردن این کلید میتوان هر یک از متغیرهای محدوده ی بالا و پائین الارم مربوط به پارامترهای عددی را جهت تغییر و تنظیم انتخاب نمود . این امادگی بصورت تغییر رنگ پس زمینه ی پارامتر عددی قابل مشاهده می باشد .
ON/OFF :
با این کلید می توان دستگاه را نسبت به الارم پارامترهای موجود فعال یا غیرفعال نمود .
INC :
با این کلید می توان محدوده ی عددی الارم انتخاب شده را زیاد کرد .
DEC :
با این کلید می توان مقدار محدوده ی عددی الارم انتخاب شده را کم کرد .
SAVE :
با این کلید می توان تغییراتی را که در صفحه ی الارم ایجاد شده ذخیره و اعمال کرد .
HOME/MENU :
جهت خارج شدن از صفحه الارم و برگشت به منوی اصلی مورد استفاده قرار می گیرد .
مانیتورینگ و کابل ECG :
کابل ECG ولیدهای متصل به ان بوسیله ی کانکتور قفلی که جهت اتصال محکم کابل ECG به مانیتور انتخاب شده است ، به مانیتور وصل می گردد .
1. کابل ECG را به کانکتور مربوطه در کنار دستگاه متصل نمایید .
2. CHEST LEAD ها را در محل مناسب روی سینهی بیمار قرار دهید.
3. الکترودها را به CHEST LEAD ها متصل نمایید .
4 . با استفاده از کلیدهای مناسب ، لید موردنظر خود را انتخاب نمایید که بهترین دامنه را در صفحه نمایش مشاهده کنید
5. فیلتر ECG را در حالتی قرار دهید که مورد نظرتان است . توجه داشته باشید که اگر در محیطی به شدت نویزی از دستگاه استفاده می نمائید از فیلتر MONITOR استفاده کنید .
6. با استفاده از منوی SET UP ، بزرگسال یا نوزاد بودن بیمار را مشخص کنید .
دستگاه قادر به تشخیص و حذف پالس PACE MAKER می باشد .در صورت فعال بودن PACED ECG ، سیگنال ناشی از PACE MAKER تشخیص داده شده و انها در شمارش نبض دخالت داده نمی شوند. سیگنال های PACE تشخیص داده شده توسط خطهای عمودی به ارتفاع یک سانتیمتر روی سیگنال ECG قابل رویت خواهند بود .
پنجره ی عددی :
در پنجره ی عددی که جهت HR در نظر گرفته شده است ، اطلاعات زیر وجود دارد :
1. عدد HR
2. شماره ی LEAD
3. عدد SIZE
4 . محدوده های بالا و پائین الارم و ALARMON/OFF
5. نوع FILTER
6 . نشانگر ضربان
فیلتر ECG :
فیلترهای دستگاه ، طبق جدول زیر قابل تنظیم است :
تنظیم فیلتر ECG را می توان از طریق منوی SET UP انجام داد.
میانگین گیری HR :
همواره فاصله زمانی بین هر QRS تا QRS قبلی وارد جدول میانگیری شده و HR از میانگین 4، 8 ویا 16 ثانیه گذشته QRS ها محاسبه می گردد . تنظیم زمان میانگیری در منوی SET UP ،با عنوان HR Average امکان پذیر است.
وضعیت پاسخ Spo2:
این امکان وجود دارد که اندازه گیری و نمایش Spo2 در سه حالت زیر در منوی Set up تنظیم گردد.
: NORMALبرای اکثر اوقات این وضعیت توصیه می شود.
:FASTدر حالتی که بیمار بیهوش است می تواند مورد استفاده قرار گیرد . در این وضعیت نمایش SPO2 به حرکت بیمار حساس خواهد بود ، ولی در عوض تغییرات SPO2 سریعتر قابل مشاهده می باشد .
SLOW :حساسیت نمایش SPO2 به حرکت بیمار در حداقل مقدار خود قرار دارد . در این وضعیت باید توجه داشت که ممکن است تغییرات SPO2 بیمار به کندی نمایش داده شود .
مانیتورینگ NIBP
دستگاه S630 با استفاده از تکنیک نوسان سنجی فشار غیرتهاجمی ،فشار خون را اندازه گیری می کند . پمپ داخت دستگاه کاف را تا فشار تقریبی mm Hg180 یا تا زمانی که بطور موثری جریان خون مسدود شود باد می کند .سپس تحت کنترل مانیتور فشار داخل cuff به تدریج کاهش پیدا می کند ،در این هنگام یک سنسور فشار ،فشار هوا را تشخیص و یک سیگنال به مدار NIBP ارسال می کند . همین طور که به تدریج فشار cuff کاهش داده می شود ،خون در شریانی که قبلا مسدود شده بود جریان پیدا می کند و مقدار اندازه گیری شده ی فشار توسط سنسور تغییر میکند .
کلیدهای کاربردی :
کلیدهایی که در منوی NIBP قرار دارند به شرح زیر می باشد
STOP . 1: جهت قطع کردن ادامه ی کار اندازه گیری NIBP
START. 2: جهت شروع اندازه گیری NIBP
MODE. 3: جهت انتخاب یکی از حالت های Auto یا Manual
List . 4 :جهت دیدن فهرست اندازه کیریها ، که دارای دو منوی زیر است :
NEXT. 5 : جهت دیدن پنجره ی فهرست بعدی
BACK. 6 : جهت دیدن پنجره ی فهرست قبلی مانیتورینگ TEMP
اندازه گیری دمای بدن بیمار با تحلیل سیگنالی که از پراب مربوطه دریافت می گردد انجام میگیرد .این سیگنال ناشی از تغییرات مقدار مقاومت قطعه ای است که مقاومت ان بسته به دما میباشد .این قطعات ترمیستور نامیده میشوند . سیگنال ارسال شده از پراب توسط مدار داخلی دستگاه دریافت و پس تحلیل و پردازش جهت اندازه گیری و درج مقدار دمای بیمار مورد استفاده قرار می گیرد .مانیتورینگ RESPIRATION تنفس بیمار بوسیله ی دو الکترود از سه الکترودهای کابلECG قابل تشخیص می باشد .یک سیگنال تحریک خیلی کوچک در اثر تغییرات امپدانس بافت های قفسه ی سینه به دلیل تنفس الکترود ها اعمال می شود که جهت نمایش سیگنال و اندازه گیری تعداد تنفس در دقیقه مورد استفاده قرار میگیرد .اطلاعات تنفسی بصورت یک شکل موج در قسمت گرافیکی ترسیم می گردد . تعداد تنفس در یک دقیقه در پنجره ی عددی نمایش داده شده و در اطلاعات ترند ذخیره میگردد .
کلیدهای کاربردی
RESP SIZE :با این کلید میتوان حساسیت دامنه سیگنال Resp را از بین مقادیر1.4 و 1.2 و 1 و 2 و 4 انتخاب کرد ، SIZE انتخاب شده در قسمت نمایش سیگنال RESP نمایش داده می شود .
RESP SIZE : با این کلید می توان سرعت جاروب سیگنال RESP را روی مقادیر ,12.5 ,6 mm/s 25 را تنظیم کرد .
نگهداری و رفع اشکال
پیغام های خطای سیستمی :
یک پیغام خطا موقعی اتفاق می افتد که یک یا تمام قسمت های دستگاه بطور درست عمل نکند و این پیغام خطا تا زمانی کهعامل ان از بین نرود، مشاهده میشود . اگر دستگاه نتواند هر کدام از وظایف خود را بطور صحیح انجام دهد و یا بخشی از سخت افزار بطور صحیح کار نکند یک پیغام خطا مشاهده خواهد شد .
سرویس:
مانیتور S630 احتیاجی به سرویس مرتب بجز تمیزکردن ، نگه داری باطری و انچه که به مراکز درمانی توصیه شده است را ندارد . دستورات سرویس بطور کامل در Service Manual امده است.
تمیز کردن :
بر روی دستگاه Auto Clave انجام ندهید و انرا با اکسید اتیلن و سایر شوینده های ساینده استریل ننمایند . دستگاه را در مایعات غوطه ور نسازید . برای استریل کردن ان می توانید از محلول فرمالین ، قرص فرمالین و یا از لامپ uv استفاده کنید.
نگهداری باطری :
اگر به مدت طولانی نمی خواهید از دستگاه استفاده کنید ، فیوزی که در پشت دستگاه تعبیه شده را خارج کنید .اگر به مدت طولانی از دستگاه استفاده نکرده اید ، جهت استفاده ی مجدد ، باید دستگاه به مدت حداقل 16 ساعت جهت شارژ کامل به برق AC متصل باشد.
سیستمهای مونتورینگ سانترال
این سیستمها برای کنترل علائم حیاتی بیمارانی که بر روی تختهای مختلف یک بخش قرار دارند از داخل استیشن پرستاری به کار می روند .حداقل اجزاء تشکیل دهنده یک سیستم سانترال به شرح زیر می باشد :
۱-حداقل 4 سیستم مونیتور علائم حیاتی : توضیح اینکه حتی با یک دستگاه مونیتور نیز می توان سیستم سانترال داشت لیکن به لحاظ اقتصادی توجیه پذیر نمی باشد
۲- یک دستگاه به عنوان سرور سانترال : به این منظور عموما از یک سیستم کامپیوتری به عنوان سرور دستگاه سانترال استفاده می شود . سرور سیستم سانترال باید بتواند امکانات زیر را مهیا کند
* زیر ساخت ارتباطی لازم جهت ارتباط سیستمهای مونیتور علایم حیاتی که می تواند به صورت بیسیم ، تحت شبکه و یا دیگر پروتوکولهای ارتباطی موجود باشد .
دسته بندی | پزشکی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 273 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 33 |
سمعک و کاربرد آن
سمعک بوسیله ای گفته میشود که صداها را تقویت نموده ، به راحتی برای فرد قابل شنیدن و درک میکند و سبب جبران کاهش شنوایی میشود . شکل سمعکها مختلف می باشد که عبارتند ا ز:داخل گوشی ( نامرئی . مینی کانال ، کانال و کونکا یا شل ) - پشت گوشی - عینکی و سمعکهای قابل کاشت در گوش
اشکال مختلف سمعک
همانطور که افت شنوایی شکل های مختلفی دارد، سمعک ها نیز دارای اشکال مختلف می باشند.
معمول ترین انواع سمعک ها عبارتند از :
سمعکهای کاملاً داخل کانال (CIC)
کوچکترین نوع سمعک بوده و تقریباً در داخل گوش دیده نمی شود. تمام اجزای این سمعک در یک محفظه کوچک، در داخل مجرای گوش قرار می گیرد. در این سمعک به دلیل حفظ اثرات اکوستیکی مجرا و لاله گوش، حالت طبیعی صدا تا حد زیادی حفظ می شود. این سمعک برای افرادی که مجرای گوش بزرگتری دارند مناسب تر می باشد. همچنین به دلیل بسیار کوچک بودن باتری این سمعک ،فرد باید دارای توانایی حرکتی مطلوبی در دستها و انگشتان باشد. این سمعک در افرادی با افت شنوایی شدید کارآیی ندارد.
سمعکهای داخل کانال (ITC )
این سمعک کمی بزرگتر از مدل CIC می باشد و کماکان در قسمت داخل مجرا قرار می گیرد . باتری آن کمی بزرگتر بوده، کاربرد این سمعک در افت های شنوایی ملایم تا متوسط می باشد.
سمعکهای داخل گوشی (ITE)
این سمعک در محدودۀ وسیعتری از افت های شنوایی کاربرد دارد. باتری آن کمی بزرگتر بوده و دارای سوییچ تلفن می باشد. کار با این سمعک برای اغلب افراد آسان و راحت است.
سمعکهای پشت گوشی (BTE)
تمامی قطعات این سمعک در محفظه ای قرار دارد که پشت گوش فرد جای می گیرد. در این سمعک صدا از طریق یک شیلنگ و قالب گوش، به گوش فرد منتقل می شود. بدلیل مقاوم بودن، این مدل اکثراً برای اطفال و کودکان توصیه می گردد. این سمعک ها به دلیل تقویت کننده قویتر و باتری بزرگتر، توانایی ارائه قدرت بیشتر در مقایسه با انواع داخل گوشی را دارا هستند. این سمعک ها در رنگ های مختلف مطابق با رنگ پوست و مو و سلیقه فرد ارائه می شوند.
سمعکهای نامرئی و داخل گوشی چه تفاوتی باهم دارند ؟
سمعک نامرئی در مقایسه با سمعک پشت گوشی جزء فراهم کردن زیبایی بیشتر برای فرد ، هیچ مزیت دیگری ندارد چراکه مشابه هر سمعک داخل گوشی و نامرئی ، سمعک پشت گوشی با همان کیفیت و قابلیت وجود دارد و تصور نشود چون سمعک نامرئی است حتما از لحاظ کیفیت از تکنواوژی بالا تری نسبت به سمعک پشت گوشی برخوردار است بلکه بر عکس ممکن سمعکهای پشت گوشی قابلیتهای بیشتر و بهتری داشته باشند.
همیشه قیمت سمعک داخل گوشی و بخصوص نامرئی گرانتر از سمعک مشابه پشت گوشی میباشد و همچنین هزینه تعمیر و یا سرویس سمعکهای داخل گوشی بیشتر از پشت گوشی است . مصرف باطری در سمعک های داخل گوشی و نامرئی خیلی بیشتر از سمعکهای پشت گوشی می باشد بطوریکه طول عمر باطری در یک سمعک نامرئی حداکثر 100 ساعت میباشد و ممکن است فرد مجبور باشد هر 5 روزیا یک هفته یک باطری تعویض نماید و این در حالیست که در سمعک پشت گوشی ممکن است نیاز به تعویض باطری در هر 20 روز تا یکماه باشد. و همچنین بدلیل قرارگرفتن سمعک نامرئی و داخل گوشی در داخل مجرای گوش باعث نفوذ جرم گوش و عرق ناشی از قرار گرفتن سمعک در گوش بداخل سمعک شده واحتمالا باعث خرابی زود هنگام سمعک میشود که در آن صورت در مدت گارانتی هزینه ای برای تعمیر و یا سرویس در بر ندارد اما پس از اتمام گارانتی در صورت خرابی سمعک ممکن است مستلزم هزینه زیاد باشد ضمن اینکه تعمیر و یا سرویس مکرر باعث میشود کارایی سمعک بدلیل بازو بسته شدن مکرر کم شده و یا سمعک خیلی زودتر از سمعکهای پشت گوشی غیر قابل استفاده شود.
توقع از سمعک
شنیدن صدای خود فرد
اولین مسئله در استفاده از سمعک، ایجاد تغییر در بلندی یا کیفیت صدای خود فرد است.این موضوع در آغاز عجیب و ناراحت کننده است. درست مثل اینکه فرد صدای خود را از طریق ضبط صوت می شنود. ولی به تدریج به این مسئله عادت می کنید. اگر بعد از یک ماه یا بیشتر این موضوع برایتان عادی نشد، باید با متخصص خود تماس بگیرید. در اینجا تنظیم مجدد سمعک کمک خواهد کرد.
اثر انسداد یا گرفتگی صدا
سمعک جسمی است که فضای داخل مجرای گوش را اشغال می نماید. این احساس که چیزی در گوش قرار دارد و جلوی عبور صدا را می گیرد، اثر انسداد نامیده می شود که درست مانند حالتی است که انگشت خود را در مجرای گوش قرار دهید. در این حال در گوش احساس کیپی می کنید. چند روزی طول می کشد تا به این مسئله عادت کنید. برخی سمعک ها دارای قالبهایی با لوله های مخصوص اند (ونت) که اجازه تبادل هوا بین دو سوی سمعک را می دهند و مانع از ایجاد اثر انسداد می شوند. گاه برای تخفیف اثر انسداد باید سمعک مجدداً برنامه ریزی شود.
سوت زدن سمعک
وقتی صدای تقویت شده توسط سمعک، مجدداً توسط میکروفن جمع آوری شده و دوباره تقویت گردد، سمعک سوت می کشد که آن را فیدبک اکوستیکی می نامند.
قابل ذکر است که سمعک در حین گذاشتن و یا برداشتن از گوش سوت می کشد که این حالت طبیعی است و نشانه روشن بودن سمعک است.
همچنین اگر شیئی را به میکروفن سمعک خیلی نزدیک کنید- مانند قرار دادن سر روی بالش - سمعک سوت می زند، که این حالت نیز طبیعی است.
پس سوت زدن سمعک 2 حالت دارد:
1- موارد طبیعی: مثل موارد ذکر شده
2- موارد غیرطبیعی: وقتی سمعک در گوش قرار دارد و در حین استفاده روزمره سوت بزند. که در این حالت بهتر است با متخصص خود تماس گرفته و این ایراد را برطرف کنید.
صدای باد
وقتی با سمعک به محـیط بیــرون بروید ، صـدای باد را می شـنوید . اینحـالـت طبیعی است چون باد به میکـروفون آن برخــورد مـی کند . سمعک های امــروزی طوری طراحــی شده اند که این صدا را حتی المقدور تقلیل دهند
تنظیم سمعک:
شنیدن صدای جدید و یا صداهایی که مدتها نمی شنوید
تنظیم سمعک فرآیندی وقت گیر و طولانی است . با کهولت سن فرد بتدریج صداهایی را نمی شنود و خود فرد از این تغییر و حذف آگاه نیست ، صداهایی مثل صدای قدمها یا موتور یخچال . با گذاشتن سمعک فرد این صداها را مجدداً می شنود و از نظر وی این صداها جدید بنظر می آیند و برای عادت کردن به آنها به وقت نیاز دارد . این فرآیند و واکنش کاملاً طبیعی است . فرد به مرور یاد می گیرد که چطور با این صداها کنار آمده و در واقع به آنها توجه نکند.
رعایت برنامه زمان بندی
بسیاری از افراد به سرعت خود را با سمعک تطبیق می دهند. اما در برخی افراد شنیدن صداهای تازه و جدید، بسیار خسته کننده است. لذا در ابتدا باید به تدریج از سمعک استفاده کرد یعنی زمان بکارگیری این وسیله را اضافه نمود تا زمانی که بتوان در تمام طول روز از سمعک استفاده کرد.
نظام بندی خواستها
بخاطر داشته باشید که سمعک در بسیاری از شرایط به شما کمک می کند ، ولی برخی موارد و شرایط وجود دارد که کماکان با بکارگیری این وسیله نیز اشکالاتی وجود دارد . اولاً باید انتظارات خود را معقول نمود و در ضمن بدانید که در جلسات پی گیری یا تنظیم مجدد این اشکالات اصلاح گردیده و شما بتدریج به هدف خود می رسید یعنی ایجاد ارتباط درست و معقول در تمامی شرایط.
شنیدن در محیط های پر سر و صدا
افراد طبیعی نیز در محیط های پرسرو صدا برای شنیدن با اشکال روبرو هستند که به طبع این مشکل در افراد دچار افت شنوایی با شدت بیشتری دیده می شود. راه حل هایی برای حل این مسئله وجود دارد:
مثال:
راههای تسهیل مکالمه
مردمردم را در جریان بگذارید
سمعک یک وسیله کمک شنیداری است. اما هیچوقت جای گوش طبیعی را نمی گیرد. بهتر است اطرافیان شما از افت شنوایتان آگاهی داشته باشند چرا که شما مداوم در معرض شرایط سخت شنیداری قرار می گیرید و باید از اطرافیان بخواهید تا حرفهایشان را برای شما تکرار کنند.
· اعمال کنترل
خود را در معرض شرایط سخت شنیداری قرار دهید و کارهای مورد نیاز را به انجام رسانید. مثلاً از مردم بخواهید حرفشان را تکرار کنند ویا واضح تر صحبت کنند. همیشه رو در روی گوینده قرار بگیرید. از سرو صدا دور باشید و حتی المقدور از نشانه های بینایی نیز کمک بگیرید.
تکنولوژی سمعک
در تمام سمعک ها صدا از طریق میکروفن جمع آوری شده ، سپس پردازش و تقویت شده و به بلندگو (رسیور سمعک) فرستاده می شود. در سمعک های داخل گوش، صدا از طریق بلندگو مستقیماً وارد مجرای گوش می شود ولی در سمعک های پشت گوشی صدا از طریق شیلنگی کوچک به قالب گوش و بعد از آن به مجرای گوش انتقال می یابد.
در سمعک های آنالوگ سیگنال اکوستیکی اصلی به شکل یک سیگنال الکتریکی پردازش می شود، اما در سمعک های دیجیتال سیگنال اکوستیکی به کدهای ( 1 و 0 ) رمز بندی شده و در داخل سمعک پردازش می گردد، سپس مجدداً به پیام اکوستیکی آنالوگ تبدیل می شود.
پردازش آنالوگ صوت
در پردازش آنالوگ صوت، حرکت هوا توسط میکروفن به یک جریان همسان ولی پیچیده الکتریکی تبدیل می شود. صدای آنالوگ مثل تهیه فتوکپی بوده و یک تصویر کلی از صدای اصلی ارائه می دهد.در واقع این پردازش شبیه تهیه کپی مجدد از روی یک فتوکپی است که در این حالت کیفیت صوتی مطلوبی نخوهیم داشت.
پردازش دیجیتال صوت
در پردازش دیجیتال صوت، صدا به صورت سری از اعداد کد بندی شده و در هر زمان بلندی و شدت صدا مشخص می گردد. پردازش صدا با روش دیجیتال، دقیق تر و با جزئیات بیشتری همراه خواهد بود.
صدای دیجیتال به صورت کاملاً دقیق قابل تکرار است. صدای دیجیتال را می توان به دفعات متعدد، بدون کاهش کیفیت تا بی نهایت تکرار کرد. این کار مانند تهیه کپی های متعدد از یک تصویر اسکن شده است.
دسته بندی | پزشکی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 61 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 27 |
افزایش دسترسی به آموزش عالی و حرکت به سوی همگانی کردن آن از پیش شرطهای اساسی توسعه علوم و فناوری در کشور است. با بررسی افزایش تقاضا برای بهرهمندی از آموزش عالی در علوم پزشکی، موانع اصلی تحقق آن را میتوان در علل ذیل عنوان نمود:
1- عدم گسترش مناسب دانشگاهها در جهان و بخصوص در ایران.
2- پیدایش رشته های نوظهور و تنوع رشته ها.
3- کاستی بودجه دانشگاهها که تا حدی زمینه رقابت مندی را در امر پژوهش تضعیف نموده و باعث فرار مغزها می گردد.
4- نحوه پذیرش نامناسب دانشجو
5- ضعف سیستم مدیریتی و عدم کاربرد مدیریت های جدید مانند مشارکتی- راهبردی و غیره.
6- عدم انتخاب و گزینش افراد با علاقه در این رشته ها که خود باعث آسیب جبران ناپذیر به خود دانشجویان از نظر بخصوص اختلالات روانی و افسردگی و به جامعه مصرف کننده بهداشتی- درمانی می شود.
7- جدایی از فرایند توسعه ملی و عدم شفاف سازی.
8- خصوصی سازی غیر نهادینه.
راهکارهای مهمی که طی تحقیقات بعمل آمده می توان طرح نمود شامل:
1- توجه مجدد به ساختار نظام آموزش عالی در جهت طرح توسعه نظام علمی کشور.
2- لزوم همکارهای علمی بینالمللی در راستای توسعه علمی.
3- پیدایی دانشگاههای نوظهور و ایجاد مفهوم جامعه یادگیرند.
4- استفاده از مدیریت راهبردی- مشارکتی و غیره.
5- آینده اندیشی بعبارتی در نظر گرفتن اولویتهای 15 گانه گروه هزاره دانشگاه سازمان ملل متحد در تحقیقات و برنامه ریزی در پیشگیری جامعه از ابتلاء به آن معضلات.
6- لزوم تغییرات اساسی و طراحی برنامه های راهبردی در تولید علم و ارتباط با فن آوریهای جدید.
7- انتخاب بهترین دانشجویان با استفاده از آزمونهای شخصیت و تستهای رغبت سنجی.
8- ضرورت استانداردسازی و ایجاد شبکه و نرم افزارهای مناسب بین دانشگاهی و مراکز بهداشتی- درمانی.
9- استفاده از روش تفکر انتقادی در مدرسین و دانشجویان جهت تولید علم و ایجاد روشهای جدید پیشگیری- در کنترل و درمان بیماریها در جامعه.
لذا در نتیجه گیری نگارنده تصریح می کند که با ارائه این نقطه نظر به شورای برنامه ریزی و آموزش عالی تغییر در روند محتوی و طراحی برنامه ها بعمل آید. در ضمن در ساختار دانشگاههای غیر انتفاعی مانند دانشگاه آزاد نیز در نحوه پذیرش دانشجو علاوه بر استفاده از سیستم حضوری و چهره به چهره، روش نیمه حضوری نیز امکاناتش فراهم گردد و با ایجاد گروههای آموزشی برنامه ریزی نرم افزاری و مولتی مدیا زمینه ایجاد ارتباط بیشتر با سایر مراکز بعمل آمده و علاوه بر تولید علم، به ارتقاء کیفی خدمات در بخش اشتغال دانش آموختگان نیز پرداخته شود. همچنین به فراگیری نیازهای بهداشتی درمانی، راهبردهای جدید به مراکز بهداشتی- درمانی و سایر مراکز مانند آموزش و پرورش، کارخانجات، زندانها مراکز خدماتی فراهم گردد که باعث افزایش بودجه دانشگاه در این زمینه نیز گردد.
افزایش دسترسی به آموزش عالی و حرکت به سوی همگانی کردن آن، از پیش شرطهای اساسی توسعه علوم و فناوری در کشور است. در این مقاله سع شده است با بررسی افزایش تقاضا برای بهره مندی از آموزش عالی در علوم پزشکی، تبیین مفهوم همکاریهای علمی بینالمللی و بررسی تاثیر آن بر توسعه علمی، موانع اصلی تحقق آن در ایران مورد بررسی قرار گرفته و سپس راهکاریهایی برای رفع این موانع و ارتقای سطح علمی ارائه گردد.
کلید واژگان: تولید علم، موانع، راهکارهای توسعه علمی، عصر اطلاعات فناوری.
ضرورت تولید علم و همگانی کردن آن، از پیش شرطهای اساسی برنامه اولویتهای ملی توسعه علوم و فناوری در کشور است. دوره ای که آموزش عالی، عمدتاً نخبهگرا بود و به طبقات متوسط و حداکثر برخی لایه های مجاور و پیرامونی آن اختصاص داشت، سپری شده است. آموزش عالی در جهان امروز، از دهه های پایانی قرن بیستم، روبه همگانی شدن گذاشته و بصورت تقاضای اجتماعی در آمده است. بویژه که با ظهور عصر اطلاعات، نیاز به دانش و علم بیش از هر وقت دیگر در گذشته، جنبه حیاتی به خود گرفته است. به سخن دیگر این تحولات ساختاری موجب دانشبر شدن زندگی[1] شده است، زندگی در ابعادی بسیار عمیقتر و گسترده تر از پیش به دانش و اطلاعات متکی شده است. مفهوم کسب و کار نیز بر اثر این تغییر ساختاری، عمیقاً دگرگون شده است. کاریدی در برابر کار فکری بیش از بیش، کم ارزش شده و مفاهیمی همچون «کارمند دانش»[2] یا کارگر مغزی[3] به میان آمده است. سازمانهای کار و خدمات نی، الگوی سازمان یادگیرنده[4] را پیش رو دارند. هر یک از کارکنان این سازمانها نه تنها باید در شغل خود بلکه درباره شغلهای همجوار و همه فرایندهای کار، مدیریت و محیط کار، بصورت مداوم اطلاعات تازهای به دست آورند تا بتوانند در چرخههای کاری، حضور موثر داشته باشند (15).
شاید بتوان گفت تا سالهای آغازین دهه 1980 میلادی دانشگاهها عمدتاً سنتی بودهاند. (1980 و Litten)
از دهه 1980 میلادی دانشگاهها دچار مشکلات عدیده شدند، تقاضای فزاینده برای رشته ها و درسهای منفرد دانشگاهی، ناتوانی دولتها در تأمین بودجه سنگین آموزش عالی، فشار ناشی از رقابت جهانی در عرصه های عقیق و توسعه، ضرورت تطابق فعالیتهای آموزشی دانشگاه با بازار کار از آن جمله است.
تحولات اجتماعی و فناوری در دو دهه پایانی سده بیستم میلادی سبب توجه بسیار افزونتر به گسترش دانشگاهها در کشورهای پیشرفته صنعتی شده است. برای نمونه تعداد دانشجویان ثبت نام شده در دانشگاههای اتریش بین سالهای 1980 تا 1995 میلادی به دو برابر رسیده است (1999 و Sporn). این نمود به “مردمی شدن”[5]دانشگاه معروف شده است، که در نقطه مقابل نخبه گرایی دانشگاههای سنتی است. افزایش تقاضا خود ناشی از عواملذ عدیده بوده است.
برای نمونه تا سال 2005 شرکتهای امریکایی افزون بر 15 میلیارد دلار برای آموزش کارکنان خود هزینه می کنند (17). این تقاضاها ایجاب می کند تا دانشگاهها به گسترش مناسب و همگام با افزایش تقاضا بپردازند.
همانطور که در ایران نیز به این موج فزاینده افزایش تقاضا حدود یک میلیون و چهارصد هزار نفر جهت شرکت در آزمون سراسری امسال مواجه بوده ایم. در حالی که پذیرش کل دانشگاهها اگر آموزش عالی حدود 600 هزار نفر است.
2-1- پیدایش رشته های نوظهور و تنوع رشته ها: در سه دهه پایانی سده بیستم میلادی، رشته های نوظهوری پدیدار شده است. این رشتهها بر اثر توسعه علم و فناوری بوجود آمده است.
تعداد درخور توجهی از این رشته ها، میان رشته ای هستند. برای نمونه ضرورتهای نظری و عملی سبب شده تا رشته مکاترونیک از تلفیق در رشته مکانیک و الکترونیک ایجاد شود. یا رشته های مهندسی پزشکی و… تعداد این رشته ها افزون بر 2500 مورد ذکر شده است. پیدایش این رشته ها و تقاضای تحصیل دانشگاهی برای آن، موجب فشار شدید بر دانشگاههای مرسوم شده است. پیدایش این رشته ها و تقاضای تحصیل دانشگاهی برای آن، موجب فشار شدید بر دانشگاههای مرسوم شده است. و از نظر تنوع رشته ها نیز می توان گفت، در طی سالها دانشجویان عمدتاص منحصر به خواستاران تمام وقت دانش بوده اند.
این معنا در دو دهه اخیر دچار تحول چشمگیر شده است. برای نمونه بسیاری از شاغلان در مورد روز آمد بودن خود احساس نگرانی می کنند. این دسته تلاش میکنند به طریقی کاستیهای خود را جبران کنند. البته سازمانها و شرکتها معمولاً به کارآموزی میپردازند و حتی برای آخرین سال پیش از بازنشستگی کارکنان برنامه دارند به مزاج کارآموزی در آخرین سال کاری را «کارآموزی بیش از تدفین»[6] می گویند. با این همه ضرورت دارد که تعریف سنتی از دانشجو نیز تحول یابد.
همچنین لازم است دانشگاها برای گروههای مختلف دانشجویان برنامه ریزی کنند. برآوردن تقاضاهای گسترده و تخصصی دانشجویان گروه پزشکی از این جمله و بسا پر اهمیت تر می باشد زیرا تمرکز اصلی آنان بر روی انسانها و جامعه تاثیر مستقیم و بسزایی دارد.
3-1- کاستی بودجه دانشگاهها: یکی از موضوعهای عمده و موانع بخصوص در گروه پزشکی عدم تکافوی درآمدها برای هزینه هاست. لذا کاستی بودجه با ضرورت توسعه بخشی و تنوع دهی دانشگاهها موجب بروز مشکلات مضاعف می شود. (7)
بخصوص در گروه پزشکی طی سالیان اخیر بدلیل عدم ارتباط مستقیم تولید علمی با رضایت مصرف کننده و سایر عوامل کیفیتی و تضمین تولید مانند واگذاری بیمارستانهای دولتی- یا طرح خود کفایی- یا طرح واگذاری به بخش خصوصی و غیره که خود نشانده عدم کارآیی این سیستم ها می باشد. سیستم های بهداشتی- درمانی بالطبع آن آموزشی را با مشکلات عدیده ای روبرو ساخته است.
از طرفی در کشورهای در حال توسعه کمبود منابع بیشتری بچشم می خورد. متقاضیان دانشگاه فاقد توانایی مالی هستند و سازمان حمایت کننده با توانایی مالی اندک است. (7)
در نتیجه امکان رقابتند برای تأمین مالی هیات علمی بخصوص در بخش پژوهش وجود ندارد. فرار مغزها از نمودهای رایج در این کشورهاست و موجب افت کمیت و کیفیت علمی نظام دانشگاهی بخصوص در گروه پزشکی می شود. معمولاً حمایت دولتی با کنترل دولتی همراه است. وجود قوانین و مقررات دست و پاگیر موجب مدیریت غیرمنعطف دانشگاهی که خود مانعی مهم. در تولید علمی گروه پزشکی گردیده است.
رقابت تنگاتنگ بر اثر افزایش بی سابقه تقاضای خدمات دانشگاهی و کاهش چشمگیر توانایی عرضه دانشگاهها، رقابتی شدید و تنگاتنگ بین دانشگاههای دولتی، غیردولتی بوجود آمده است. این رقابت مقید بر مرزهای ملی نیست، بلکه بینالمللی است جذب دانشجویان برای جذب تواناییهای برتر و جلب درآمد ماهیتی جهانی یافته اند. سوق دادن محافل دانشگاهی اروپا به دو زبانی شدن، تلاش برای کاهش موانع رقابتمندی است. (7)
دسته بندی | پزشکی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 25 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 39 |
همانطور که میدانیم : طبق آهرین آنار بدست آمده ، بعد از عقب ماندگی ذهنی 84% وسرطانهای تنفسی75% ، اسکلروز متعدد یا M S 70% افراد ناتوان در اثر بیماریها را تشکیل میدهد این بیماری یک بیماری مزمن بوده که افراد را در سنین مختلف تحت تاثیر قرار میدهد. در واقع میتوان اینگونه تعریف کرد که M S ، بیماری مزمن ، پیشرونده و دژنواتیو سیستم اعصاب مرکزی میباشد که نقاط محتلف میلین را تحت تاثیر قرار میدهد این میلین در سرتاسر مغز ونخاع و اعصاب بینایی وجود دارد ( قابل ذکر است میلین پوشش متشکل از چربی و پروتئین است که اطراف اکسون را احاطه کرده وموجب هدایت سریع امواج عصبی میگردد.). این تخریب میلین و جایگزینی آن با پلاک یا لزیونهای سخت موجب اختلال هدایتی در نتیجه ایجاد علائم گوناگون درفرد میشود . بیماریهای دمیلیزیناسیون به خاطر شیوعشان و تمایل آنها به گرفتار کردن جوانان دارای اهمیت زیادی میباشند. این بیماریها میتوانند ارثی ویا اکتسابی باشند . M S شایعترین بیماری دمیلیزاسیون اکتسابی است.
علت بیماری: علت دقیق این بیماری مشخص نیست اما تحقیقات نشان میدهد که صدمه میلین نوعی گرفتاری اولیه است که به علت عفونت احتمالی ویروسی در اوایل زندگی و ظهور آن به شکل فرآیند ایمنی در سالهای بعد زندگی ایجاد میگردد. در واقع نظریههایی دررابطه با تاثیر عامل ویروس ، محیط وژنتیک وجود دارد .
1- سن: سن ابتلای این بیماری 40ـ 20 سالگی میباشد اما درسنین کمتر از 15 سال وبیشتر از 50 سال دیده شده وهم اکنون بعنوان بیماری بزرگسالان جوان شناخته شده است
2- جنس: زنان 2 برابر مردان مبتلا میگردند.
3- ژنتیک: اگرچه M S یک بیماری ارثی نیست اما دربروز آن عامل ژنتیک نقش دارد یعنی بیماران M S نسبت به بقیه افراد دارای کمپلکس ژن روی کروموزم 6 میباشند.
4- عوامل محیطی و ویروسی
5- عفونتها
6- استرسهای روحی
7- حاملگی
امروزه تحقیقات نشان دادهاند که فعالیتهای شدید بدنی ، خستگی مفرط،ضربات جسمی و جراحی نیزموجب بدتر شدن بیماری میگردند. بین افزایش درجه حرارت بدن و تشدید علاثم رابطه مستقیم وجود دارد. در گرما، علاثم بیمار بیشتر شده وبا کاهش آن رفع میگردد . همچنین در صورت بروز بیماریهای تبدار علاثم بیماری تشدید میشوند.
تظاهرات بالینی بیماری :M S اغلب بیمارانیکه درشروع این بیماری جوان هستند دچار حملات شدید وتخفیف علاثم میشوند و در بین حملات هیچ علامتی ندارند . عدهای دیگر از بیماران ، دچار نوع مزمن و پیشرونده بیماری میگردند وبا گذشت زمان بر شدت آن علاثم افزوده میگردد. نشانهها و علاثم بسته به محل ضایعه (پلاک ) متفاوت میباشند . شایعترین علاثم : ضعف ، خستگی، اختلال در حرکت، اختلال بینایی ، اختلال تکلم، اختلال دفع ادرار و مدفوع ، هایپر رفلکسی، و … میباشند. ضعف اسپاتیک اندامها و ازبین رفتن بازتابهای شکلی به علت گرفتاری راههای حرکتی اصلی درنخاع شوکی بوجود میآید.
افسردگی، تحریکپذیری بیش از حدعاطفی و حالت سرخوشی نامناسب به علت قطع ارتباط بین قشر مغز وهستههای قاعدهای مغز ایجاد میشوند در صورتیکه فرایند بیماری باعث ابتلای راههای نخاعی متصل به مراکز دفع ادرار در پل مغزی و شبکه خاجی شده باشد ، مشکلات مثانه ،اجابت مزاج و جنسی بوجود میآید.
تظاهرات ثانویه نیز که به علت عوارض بوجود میآیند شامل: عفونت مجرای ادرار، گشادی رکتوم، زخمهای فشاری ، پنومونی، ادم در قسمتهای آویزان پا میباشند.
سیر پیشرفت بیماری: این بیماری سیر متفاوتی را دارد اما شایعترین آن نوع عود کننده بهبود یابنده میباشد . که این بیمارپس از یک دوره بهبودی نسبی مجددآ گرفتار میگردد. در طی دورههای خاموشی نشانهها از بین رفته یا کاهش مییابند. انواع دیگر شامل:
1- MSعود کننده : کهباحملات مکرر اختلال عملکرد نورولوژیک مشخص میشود.
حملات طی چند روز یا چند هفته پسرفت کرده و ممکن است با بهبود کامل ، ناقص یا عدم بهبود دنبال شود.
2- MS پیشرونده مزمن : باعث بدتر شدن و پیشرفت تدریجی، بدون دورههای ثبات یا فروکش کردن بیماری شود و غالباً در افرادیکه سابقه M S عود کننده دارند بوجود میآید.
3- MS پیشرونده اولیه : فرد از ابتدای ابتلا به بیماری از خود علاثم پیشرفت نشان داده و گاهی بطور اتفاقی، به مدت خیلی کوتاه بهبودی مختصر از خود نشان میدهند.
4- MS پیشرونده ثانویه : که پس از دوره عود و بهبودی موقت، مجدداً شروع شده و در پی آن پیشرفت بیماری رخ میدهد و ممکن است با عودهای مکرر و بهبودی خفیف و دورة خاموشی بیماری همراه باشد یا نباشد.
5- MS خوشخیم: که به بیمار اجازه میدهد که کاملاً کارایی خود را حفظ نماید و عمدة بخشهای دستگاه عصبی خود را بکار گیرد.
6- MS بدخیم: که پیشرفت سریعی داشته و منجر به بروز ناتوانی بارز یا مرگ در مدت زمان کوتاه میشود.
پیش آگهی بیماری MS : در مواردیکه پیشآگهی بیمار بهتر است شامل:
1- شروع پیش از 40 سالگی
2- آغاز با نوریت بینایی
3- کم بودن دفعات بازگشت بیماری در چند سال اول
4- روند بیماری با فراز ونشیب باشد نه یکنواخت و پیش رونده
3ـ داروهاثیکه سیستم ایمنی راسرکوب مینمایند: همانطور که میدانیم MS همانند بسیاری بیماریهای دیگر مثل بیماری لوپوس و یا روماتیسم مفصلی از فعالیت غیرطبیعی سیستم ایمنی بر علیه بدن ناشی می شود. لذا داروهایی مانند متوتوکسات، آزایتوپرین و… سبب سرکوب ایمنی بدن می شوند. این داروها بیشتر در مواقعی که بسیاری بطور مداوم و با سیری آهسته پیشرفت می کنند بکار می روند.
علاوه بر درمانهائیکه سبب کاهش سرعت پیشرفت بیماری می شوند برای هر یک از علائم و ناتوانی هایی که ایجاد شده است نیز درمانهائی وجود دارد. این داروها تاثیری در سیر بیماری ندارند و فقط سبب تخفیف علائم و بازیافتن توانائیهای از دست رفته در اثر حملات بیماری می شوند. مانند باکلوفن برای کاهش سفتی عضلات، درد در کاهش دردکشی مفاصل و… از استامینوفن، ایبوبروفن و… آمانتادین، فلوکستین و… برای رفع خستگی بیمار بکار می روند.
هدف از درمانهای فیزیکی، بازیابی توانائیهای از دست رفته در نتیجه بیماری است. در واقع بدینوسیله می توان اختلال تعادل و اختلال در راه رفتن را اصلاح کرده و سبب تقویت عضلات ضعیف شده گردید. علاوه بر این سبب کاهش سفتی اندامها و درد شده و مانع خشک شدن مفاصل می شود نوع درمانهای فیزیکی براساس نوع توانائیهای بیمار انتخاب می شوند لذا بیمار باید از ابتدای مرحله و بروز مشکلات حرکتی تحت معاینه متخصص طب فیزیکی آشنا با بیماری MS قرار گیرد.
از آنجائیکه هنوز درمان قطعی بیماری پیدا نشده همه بدنبال یافتن راهی برای درمان بیماری هستند و در این راستا روشهای مختلف درمانی بکار گرفته می شود. برخی از این اقدامها پر هزینه و برخی نیز خطر آفرین هستند که باید به این امر نیز دقت داشت. برخی از این روشهای درمانی غیر متعارف عبارتند از:
1- ویتامین درمانی: اعتقاد بر اینست که مصرف برخی ویتامینها سرعت پیشرفت بیماری را کاهش می دهد اما باید توجه داشت که مصرف بیش از حد معمول ویتامینها نه تنها تاثیری نداشته بلکه ممکن است خطرناک باشد.
2- طب سوزنی: طب سوزنی در کاستن از برخی علائم مانند درد و سفتی عضلات می تواند موثر باشد اما بر روی خود بیماری آنچنانچه برخی ادعا دارند. تاثیر ندارد.
3- اکسیژن بر فشار: در این روش بمیار را در محفظه ای بسته قرار داده و اکسیژن با فشار وارد محفظه می شود این روش نه تنها تاثیری نداشته بلکه ممکن است مضر باشد.
4- نیش زنبور سم مار: لذا با توجه به ناتوانی های خاص این بیماران، آنها باید راه سازگاری با تظاهرات وسیع بیماری را بیاموزند تا بتوانند در کنترل بیماری و رفتارهای بهداشتی خود به صورت فعال اقدام نمایند و مسئولیت مراقبت از خود را بپذیرند.
در این راستا پرستاران همواره توانسته اند در اعتلای سلامت این افراد سهم بسزایی داشته باشند چرا که آنها انعطاف پذیر تعریف افراد در سیستم مراقبتهای بهداشتی میباشند و از طرف دیگر پرستاران بزرگترین گروه مراقبتهای بهداشتی را تشکیل میدهند. نظر به اینکه پرستاران دارای نقشهای متعدد هستند لیکن با توجگه به محدودیت زمانی موجود، تنها به سه نقش آموزشی، مراقبتی، حمایتی که پرستاران نسبت به بیماران.
هدف: بهبود تحرک جسمی
اقدامات پرستاری: (نقش مراقبتی)
1- علل و عوامل ایجاد و تشدید کننده اسپاسیتی را بررسی و شناسانی نمایند.
2- ناراحتی هایی که مشکل انقباضی را برای بیمار سخت تر می نماید، تسکین دهید.
3- توانایی بیمار در حفظ عملکرد روزانه را ارزیابی نمایند.
4- جهت پیشگیری از عوارض اسکلتی، بیمار را در وضعیت مناسب قرار دهید.
5- از آتل های به نحو مناسب و صحیح استفاده نمایند.
6- از افتادگی پا پیشگیری نمایند از طریق:
a: بکار بردن آتل مناسب یا پوششهای شبیه پوتین یا کفشهای ساق بلند.
:b انجام ورزشی مچ پا. هرچند ساعت یکبار بدین ترتیب که شامل خم کردن مچ پا به طرف عقب پا و باز کردن انگشتان پا، چرخاندن مچ پا به طرف داخل و خارج.
7- از تکنیکهای آرام سازی استفاده نمائید. این تکنیکها ترکیبی از گرفتن و رها کردن تک تک عضلات بدن همراه با تکنیکهایی برای تنفس عمیق و انبساط ذهنی میباشد.
8- استفاده از وسایل تحریک کننده الکتریکی .
9- از وسایل و یا ابزار باز کننده انگشتان دست و یا پا استفاده نمائید.
10- در صورت لزوم، از داروی باکلوفن استفاده نمائید.
بهترین روش جهت پیشگیری و درمان اسپاسیتی انجام تمرینات ورزشی می باشد که پژوهشگر در انتهای جزوه بطور کامل آورده لیکن باید به بیمار آموزش داد که قبل از ورزش به توصیه های زیر توجگه داشته باشد:
1- ورزش باید متناسب با وضعیت جسمانی وی باشد، لذا قبل از شروع، جهت تعیین میزان و نوع آن با پزشک معالج مشورت نمائید.
2- تمرینات باید روزانه و ابتدا به مدت کوتاه مثلاً ده دقیقه انجام و سپس بتدریج افزوده گردد.
3- مدت ورزش نباید طولانی باشد بطوریکه موجب خستگی و افزایش درجه حرارت فرد گردد.
4- بهتر است ورزش در ساعات خشک مانند اوایل صبح و یا عصرها در اطاق مجهز به دستگاه خنک کننده انجام شود.
دسته بندی | پزشکی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 161 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 125 |
درمانهای عضوی یا زیست شناختی عمده در روان پزشکی شامل، دارو درمانی،ECT، نور درمانی، محرومیت از خواب، جراحی روانی است.
با این که هنوز دانش سایکوفارماکوتراپی به خصوص در دهه گذشته گسترش چشمگیری داشته است ولی دارو درمانی، معمولاً به تنهایی کافی نیست . درمان با صرع الکتریکی یکی از مؤثرترین و ناشناخته ترین درمانهای روان پزشکی است . در مورد تاریخچه استفاده از این روش باید گفت: قسمت اعظم سابقه ECT مربوط به سال 1934 است. بیش از آن که تشنج توسط برق انجام شود به مدت 4 سال از تشنجهای ناشی از پنتیلن تتروازول به عنوان درمان استفاده میکردند.
اوگوسولتی ولوچیوبینی، بر اساس کارهای فون مدونا نخستین درمان با صرع الکتریکی را در آوریل 1936 در روم به کار بردند. در ابتدا به این درمان، با شوک الکتریکی، اطلاق میشد، اما بعد آن را تحت عنوان درمان با صرع الکتریکی شناختند، و از آن تا حال ECT عنوان یکی از سالمترین و مؤثرترین درمان بیماران روان پزشکی استفاده میشود.
امروزه روش ECT و مداخلات بیهوشی آن چنان به دقت اصلاح شده است که دیگر درمانی بی خطر و مؤثر برای بیماران دچار اختلال افسردگی ماژور، حملات شیدایی، اسکیزوفرنیا، و سایر اختلالات وخیم روانی تلقی میشود. ولی برخلاف درمانهای دارویی تغییرات زیستی-عصبی القا شده بر اثر صرع درمانی که لازمه موفقیت آن هستند هنوز مشخص نشده است. خیلی از پژوهشگران اعتقاد بر آن دارند که از ECT در درمان بیماران بسیار کم استفاده میشود و دلیل اصلی این امر باور غلط در مورد ECT دانستند، که محرکشان لااقل تا حدی اطلاعات غلط و مقالاتی است که از رسانه های غیرتخصصی وسیعاً به مردم منتقل میشود.
از آن جا که ECT مستلزم استفاده از برق و تولید تشنج است. بسیاری از عوام، بیماران، و خانواده های بیماران، ترس ناموجهی از آن دارند، چه در مطبوعات حرفه ای و چه در مطبوعات غیرتخصصی گزارشهای غلط بسیاری دیده میشود، که مدعی ایجاد صدمه دائم مغزی در نتیجه ECT شده است . با این که اکثر آن گزارشات را رد کردند، شبح صدمه مغزشی ناشی از ECT هنوز بر ذهنها سنگینی میکند.
پیشنهاد ECT به بیماران مثل توصیه هر درمان دیگری باید بر اساس دو نکته صورت گیرد: 1- نکات درمانی مربوط به بیمار 2- مسئله نسبت خطر به منفعت. گرچه ECT در قیاس دارهای روان پزشکی مؤثرتر بوده و اثر سریع تری نیز دارد به طور معمول داروی اول نیست. ولی در مواردی که بیماران به درمان دارویی پاسخ مناسب نمیدهند، بیماران با افسردگی سایکوتیک، بیماران که عوارض دارویی را نمیتوانند تحمل کنند، و بیمارانی که دارای علایم حاد همراه با علایم خودکشی، و دیگر کشی و … هستند، استفاده میشود. تأثیر درمانی ECT در مانیا، اسکیزوفرنیا، پارکینسون، سندروم نورولپتیک بدخیم، وسواس مقاوم به درمان نیز ثابت شده است. ECT در دوران بارداری روش درمانی سالمیاست، و در سایکوز حاد دوران بارداری ECT را با رعایت احتیاط لازم میتوان درمان اول تلقی کرد. ممنوعیت مطلق استفاده از ECT وجود ندارد. ولی معمولا در اختلال پزشکی که با بیهوشی عمومیمشکل ایجاد میکند، مثل افزایش فشار داخل مغزی، ضایعات داخل عروقی مغز، مشکلات قلبی، بهتر است اجتناب شود. در این کار تحقیقی سعی شده است که تأثیر این نگرش را در فراوانی موارد استفاده از ECT در بیمارانی که به دلایل فوق نیاز بهECT دارند را در یک مرکز روان پزشکی بررسی کنیم.
- تعیین فراوانی موارد استفاده از ECT در بیماران بستری در بیمارستان نواب صفوی در شش ماه اول سال 1381
- تعیین فراوانی موارد استفاده از ECT در بیماران بستری در بیمارستان نواب صفوی بر حسب سن.
- تعیین فراوانی موارد استفاده از ECT در بیماران بستری در بیمارستان نواب صفوی بر حسب جنس.
- تعیین فراوانی موارد استفاده از ECT در بیماران بستری در بیمارستان نواب صفوی بر حسب نوع بیماری.
- تعیین فراوانی موارد استفاده از ECT در بیماران بستری در بیمارستان نواب صفوی بر حسب دفعات ECT .
- تعیین فراوانی موارد استفاده از ECT در بیماران بستری در بیمارستان نواب صفوی بر حسب سن چقدر است؟
- تعیین فراوانی موارد استفاده از ECT در بیماران بستری در بیمارستان نواب صفوی بر حسب جنس چقدر است؟
- تعیین فراوانی موارد استفاده از ECT در بیماران بستری در بیمارستان نواب صفوی بر حسب نوع بیماری چقدر است؟
- تعیین فراوانی موارد استفاده از ECT در بیماران بستری در بیمارستان نواب صفوی بر حسب تعداد دفعات ECT چقدر است؟
نام |
نوع |
مقیاس |
واحد اندازگیری |
سن جنس نوع بیماری
تعداد دفعات |
کمی کیفی کیفی
کمی |
نسبتی اسمی اسمی
نسبتی |
سال زن – مرد مانیا، اسکیزوفرنیا، افسردگی ماژور، وسواس، سندروم نورولپتیک بدخیم تعداد دفعات |
اسکیزوفرنیا: اختلال جدی در آزمون ارزشیابی واقعیت است. نشانه های اصلی آن:
توهمات و هذیان ها بدون آن که بیمار به طبیعت بیمار گونه آن بصیرت داشته باشد.
علایم تشخیصی: دو یا چند تا از علایم زیر که هر یک در بخش قابل ملاحظه ای از یک دوره یک ماهه دوام داشته باشد، 1- هذیان 2- توهمات 3- تکلم آشفته 4- رفتار آشفته بارز 5- علایم منفی (کاهش محتوی فکر، بی ارادگی)
احساس ذهنی غمگینی، و از دست دادن علاقه و لذت در فعالیت ها و سرگرمیهایی که قبلاً لذت بخش بوده اند افسردگی در حقیقت یک سندروم است، که نه فقط با اختلال خلق بلکه با علایمینظیر: اختلال خواب، اشتها، و فعالیت روانی- حرکتی، کاهش انرژی، کاهش میل جنسی، احساس گناه و بی ارزشی، اشکال در تمرکز، حافظه، تفکر، افکار مرگ و خودکشی همراه است.
اختلال دو قطبی 1 شیوع بسیار کمتری از اختلال افسردگی اساسی دارد. وجود مانیا یا هایپو مانیا اختلال دو قطبی را مشخص میکند.
مانیا عبارت است از یک پریود مشخصی با خلق بالا، بسیط، یا تحریک پذیر و چند علامت همراه، مانند: پرفعالیتی، فشار تکلم، پرش افکار، اعتماد به نفس بالا، کاهش نیاز به خواب، حواس پرتی، و افزایش فعالیت های خطرناک.
خصیصه اصلی این اختلال عبارت است از افکار یا اعمال وسواسی، عودکننده، با شدتی که وقت گیر بوده یا منجر به ناراحتی در فرد شود و یا اختلال بارز در عملکرد فرد ایجاد کند. این اختلال شایع بوده و پاسخ خوبی به درمان نشان میدهد.
این سندروم با تریاد تب، رژیدیتی عضلانی و تغییرات سطح هوشیاری مشخص میشود. علایم اصلی آن عبارتند از: رژیدیتی عضلانی، کاتاتونیا، تب، تغییرات سیستم اتونوم (تغییرات غیر طبیعی فشارخون، تاکیکاردی، تاکی پنه، تعریق)، در یافته های آزمایشگاهی افزایش CPK ، لکوسیتوز، افزایش آنزیم های کبدی، میوگلبولین در ادرار، نارسایی کلیه نیز دیده میشود.
یک روش روان درمانی گروهی است، در این روش از طرق متدهای نمایشی خاص، ساختمان شخصیتی ، روابط بین فردی، تعارض ها و مسایل هیجانی بررسی میشود.
هیپنوتیزم با خواب متفاوت بوده و در حقیقت یک پدیده روانی پیچیده ای است که در آن تمرکز موضعی و حساسیت و پذیرش تلقینات شخصی دیگر افزایش مییابد بدین ترتیب هیپنوتیزم تغییر در حالت هوشیاری است که با محدودیت دامنه توجه و افزایش تلقین پذیری مشخص میشود شخص در حالت خواب واره قرار میگیرد که ممکن است سطحی، متوسط، یا عمیق باشد. در تلقین پس از هیپنوتیزم دستورالعمل هایی برای انجام عمل ساده با تجربه احساس خاصی پس از بیداری عرضه میشود.
در این اختلال فرد به دنبال مواجه با یک استرس تروماتیک دچار علایمیمانند تجربه مجدد تروما، اجتناب از یادآورنده های تروما و کرختی هیجانی و افزایش سطح برانگیختگی.
در این اختلال در یک پریود غیر منقطع بیماری، هم علایم اپیزود خلقی (افسردگی، مانیا) و هم معیارهای اسکیزوفرنیا وجود دارد این بیماران پیش آگاهی بهتری از بیماران اسکیزوفرنیک دارند و پیش آگهی این بیماران از مبتلایان به اختلالات خلقی بدتر است.
اختلال مزمنی است که علامت اصلی آن عبارت است از اپیزودهای هیپومانیا و اپیزودهای افسردگی خفیف، که میتوانند متناوباً یا مداوم تداوم داشته باشند. این اختلال حداقل دو سال باید ادامه داشته باشد.
علایم شبیه اسکیزوفرنیا و اختلال سایکوتیک گذرا بوده و از آن غیر قابل تفکیک است این اختلال حداقل یک ماه و حداکثر شش ماه طول میکشد و بعد از شش ماه باید بهبودی کامل ایجاد شده و فرد به سطح عملکرد قبل از شروع بیماری خود باز گردد.
یک الگوی نافذ مشکلات اجتماعی و بین فردی که با احساس ناراحتی حاد و یا کاهش ظرفیت برای ارتباط نزدیک و همچنین دگرگونی های شناختی یا ادراکی در اوایل بزرگسالی شروع میشود درمان انتخابی این بیماران روان درمانی است.
روان درمانی درمان کلامیاست . روان درمانگر از طریق استفاده از کلمات برای دستیابی به شناخت، راهنمایی، حمایت، و هدایت بیمار به تجربه های تازه، علایم را رفع کرده و خلاقیت و توانایی لذت بردن از زندگی را در بیمار افزایش میدهد.
سلاح کار درمانگر اغلب کلمه و کلام است. در عین حال از شیوه های مختلفی برای برخورد با احساسات و عواطف مختل شده به منظور تولید آرامش باطنی استفاده میشود.
مغز کانون هدف روان درمانی است. رفتار، افکار، و عواطف، از فعالیت مغز سرچشمه میگیرند. و مبانی نورآناتومیک، نوروشیمیایی و نوروفیزیولوژیک دارند. روان، الگوسازی و فعالیت مغز را تغییر میدهد.
تجربه نشان داده رویکرد تلفیقی مؤثرترین روش است. بیماران بسیاری، از تلفیق مناسب دارو درمانی و روان درمانی بیشترین فایده را میبرند.
علی رغم تفاوت های قابل ملاحظه، کلیه روش های روان درمانی، شش هدف عمده را در پی میگیرد:
1- رابطه درمان بخشی را تقویت میکنند.
2- شیوه های استدلال همه برنامه های درمانی، بیمار را به دریافت کمک امیدوار میکند.
3- روشها و منطق درمانی به بیمار امکان میدهند تا با کسب اطلاعات تازه در باب مسائل خود و راههای موجود برای کنار آمدن، شناخت بیشتری پیدا کند.
4- یادگیری تجربی مستلزم، انگیختگی هیجانی (emotinal arousal) است که نیروی انگیزه را برای تغییر در طرز تلقی هاو رفتار فراهم میآورد.
5- احتمالاً تأثیر اصلی توجیهات و روش های روان درمانی، افزایش احساس تسلط بر خویشتن است. احساس تسلط با تجربه های موفق تقویت میشود و این چیزی است که همه روش های روان درمانی هر یک به گونه ای آن را فراهم میسازند.
6- سرانجام همه روشهای روان درمانی به طور ضمنی یا آشکارا بیمار را تشویق میکنند که آموخته های خود را در زندگی روزمره خود به کار گیرد و با این اقدام فواید درمانی را فرا سوی موقعیت روان درمانی بسط دهند.
انواع روان درمانی شامل:
- روان کاوی (psychoanalysis)
- روان درمانی تحلیل گرا (psychoanalytic psychotherapy)
- نوع بینش گرا (insijht oriented)
- نوع حمایتی (supportive)
- روان درمانی کوتاه مدت (brief psychotherapy)
- مداخله در بحران (crissis intervention)
- خانواده درمانی(family therapy)
- زوج درمانی (couple therapy)
- روان درمانی گروهی (group psychotherapy)
- رفتار درمانی (behavie therapy)
- شناخت درمانی ( cojnitive therapy)
- هیپنوتیزم (hypnotism)
- پسیکودرام (psychodrama)
2- درمانهای عضوی در روان پزشکی:
ساخت داروهای جدید گرچه توانایی ما را برای کاهش رنج های بشری افزایش میدهد، از طرف دیگر به ضرورت آگاهی از دستاورهای جدید علمیو نیز به روز کردن دانش ما تأکید دارد.
در سایکوفارماکوتراپی باید اصول زیرا را به خاطر داشت:
1- ارزیابی تشخیصی در کار بالینی یک اصل بنیادی است. درمانگر با آگاهی و استناد به اصول تشخیصی و طبق بندی با ارزیابی مجموعه علایم بالینی بیمار، تشخیص گذاری میکند.
2- دارو درمانی معمولاً به تنهایی کافی نیست، گر چه دارو درمانی ممکن است سنگ بنای بهبودی بیمار باشد.
3- از نظر نوع دخالت و مدت درمان، مراحل بیماری اهمیت بنیادی دارد.
4- نسبت خطر به منفعت هنگام تدوین استراتژی درمانی همواره باید مد نظر قرار گیرد وجود بیماری پزشکی همزمان، داروهای مصرفی، توانایی فردی متابولیزه کردن دارو، وضعیت جسمیو سن بیمار و ملاحظات اقتصادی را در انتخاب دارو باید در نظر داشت.
5- سابقه شخصی قبلی از یک پاسخ خوب باید به یک داروی خاص معمولا راهنمای مناسبی برای درمان اپیزود بعدی بیماری است.
6- علایم هدف که بیانگر سایکوپاتولوژی زمینه ای هستند مشخص شده و در طی یک دوره بیماری پیگیری میشود.
7- در تمام دروه درمانی اثرات جانبی داروها را پی گیری میکنیم.
این ترکیبات شامل:
بنزودیازپین ها، باربیتوراتها، کارباماتها، گلوتتماید، پارآلدئید، اتکلرونیول، مهار کننده گیرنده B، آنتی هیستامین ها، بنزودیازپین ها با توجه به اثر بخشی مناسب و نیر عوراض جانبی کمتر مهمترین موقعیت را در این گروه به خود اختصاص داده اند.
باربیتوراتها، مپروبامات، گلوتتماید، پارآلدئید و اتکرونیول با توجه به عوارض جانبی فراوان، خطر جدی سوء مصرف و خطرناک بودن در موارد over dose تقریباً دیگر در سایکوفارما کولوژی مدرن جایگاهی ندارند.
به علت تأثیر بهتر و عوارض جانبی کمتر مهمترین گروه این رده محسوب میشود. این داروها آگونیست گیرنده گابا هستند. در دوز کم، اثر آرام بخشی و در دوز بالا اثرات خواب آوری دارند.
در دستگاه گوارش به خوبی جذب شده و اغلب در کبد متابولزه میشود اما ممکن است از ادرار نیز دفع شوند. موارد استفاده از بنزودیازپین ها در اختلالات اضطرابی مانند: اختلال اضطرابی منتشر، اختلال پانیک، و اختلال وسواسی - جبری است.
1- خواب آلودگی: این اثر میتواند هم خاصیت درمانی و هم عارضه جانبی تلقی شود. این داروها با فرونشاندن CNS منجر به خواب آلودگی در طی روز، کاهش تمرکز و اختلال در تعادل میشوند.
2- وابستگی فیزیکی و سندروم ترک: وابستگی فیزیکی در دوزهای بالاتر از معمول و در مصرف طولانی مدت ایجاد میشود. این وابستگی با ترکیبات با نیمه عمر کوتاه بیشتر دیده میشود. قطع ناگهانی داروها منجر به سندروم ترک میشود این علایم از یک روز بعد از ترک تا چند هفته و حتی چند ماه ممکن است ظاهر شود.
علایم سندروم ترک شامل: افزایش درجه حرارت بدن، تاکیکاردی ، افزایش فشارخون، بی خوابی، اضطراب، تعریق، تهوع، ترمور، افزایش حساسیت به محرکهای محیطی، کرامپهای عضلانی، حملات پانیک، اختلال تمرکز و حافظه، اختلال ادراکی، تشنج و سایکوز. در مصرف بیش از حد مجموعاً ترکیبات سالمیهستند. خطر اصلی همراهی مصرف این داروها به خصوص با آرامبخش های دیگر مثل الکل میباشد. افت تنفس، کوما، تشنج و مرگ میتواند ناشی از این پدیده باشد.
از طریق مهار گیرنده های B آدرنرژیک اعمال اثر میکنند. از میان این داروها آشنایی با پروپزانولول ضروری است. این ترکیب نیمه عمر سه تا شش ساعت داشته، در کبد متابولیزه میشود، بر روی گیرنده B2,B1 مؤثر است.
موارد استفاده: فوبی اجتماعی، ترمور ناشی از مصرف لیتیوم، آکاتژیا، میگرن
موارد احتیاط و منع مصرف: آسم، و دیگر بیماری های انسدادی راههای تنفسی، نارسایی قلب، بلوک قلبی، سندروم رینود، دیابت، کم کاری تیروئید.
از ترکیبات این دسته سیپروهپتادین، دیفن هیدرامین، هیدروکسی زین، بیشترین کاربرد را در روان پزشکی دارند.
1- داروهای ضد افسردگی سه و چهار حلقه ای
2- مهار کننده های آنزیم مونوآمین اکسیداز (MAOIs)
3- مهار کننده های اختصاصی باز جذب سروتونین(SSRIs)
4- مهار کننده های باز جذب سروتونین- نور اپی نفرین
5- ترازودون (TRAZODONE)
6- بوپروپیون (BUPROPION)
7- نفازودون (NEFAZODONE)
جذب این داروها در دستگاه گوارش ناکامل است. در کبد متابولیزه میشوند، نیمه عمر آنها ده تا هفتاد ساعت است موارد استفاده درمانی: اختلال افسردگی اساسی، اختلالات افسرده خوئی، اختلال اضطرابی، همچنین این داروها در اختلال خوردن، اختلال درد، شب ادراری کودکان، اختلال خواب نیز استفاده میشود.
عوارض جانبی:
1- اثران روان پزشکی : سبب تشدید علایم اسکیزوفرنیا میشود. در اختلال دو قطبی نوع 1 ممکن است سبب شعله ور شدن فاز مانیا شوند. بدین دلیل در درمان فاز افسردگی اختلال دو قطبی همراهی این داروها یا یک ترکیبات تثبیت کننده خلق ضروری است.
2- اثرات آنتی کولینرژیک : خشکی دهان، تاری دید، یبوست، اشکال در دفع ادرار ، از عوارض شایع این داروهاست.
3- عوارض قلبی: مهمترین عوارض جانبی این داروها را اثرات قلبی تشکیل میدهد. در دوز معمول تاکیکاردی، تغییرات EKG مانند صاف شدن موج T، افزایش فاصله QT,PR ، دیده میشود. در مقادیر زیاد PVC ، بلوک قلبی، انواع آریتمیها نارسایی احتقانی قلب، ایست قلبی، محتمل است. از عوارض دیگر این داروها : کاهش آستانه تشنج، افت فشارخون وضعیتی، خواب آلودگی، بی خوابی و بی قراری، افزایش وزن، ترمور، بی اشتهایی، تهوع و استفراغ، تعریق، اختلال عملکرد جنسی، واکنش آلرژیک پوستی و عوارض خونی است.
اثرات درمانی این دارها معادل ضدافسردگی سه حلقه ای است. اما با توجه به این که مصرف آنها دقت و محدویت خاصی را در رژیم غذایی و رژیم دارویی میطلبد، کمتر مورد استفاده قرار میگیرد.
موارد استفاده درمانی: موارد استفاده مشابه داروهای ضد افسردگی سه حلقه ای و چهار حلقه ای است . در افسردگی های آتیپیک MAOIs مؤثرتر است.
دسته بندی | پزشکی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 16 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 26 |
عفونت
برای بیش از یکصد سال عفونت (یک ویروس یا باکتری) بعنوان مضنون اصلی در ایجاد ام اس مطرح بوده است. یک ویروس دیر- عمل، ویروسی که میتواند برای سالها خود را در حلال کمون نگاه دارد تا زمانیکه ماشه بیماری کشیده شود پنهان میماند. چنین ویروسی میتواند در این بیماری نقش داشته باشد زیرا سه یافته مهم از این ایده پشتیبانی میکند:
1. اولین یافته مربوط به رابطه بین استعداد ابتلا به ام اس و محیط پیرامون است (بخصوص فاصله با خط استوا) در طول اولین پانزده سال عمر در معرض ویروس قرار گرفته سپس ویروس برای سالها بصورت پنهان باقی میماند. سایر بیماریهای حد مثل بیماری پارکینسون از چنین الگوی جغرافیایی مثل ام اس پیروی میکنند. انتقال به ناحیه کم خطر بنظر نمیرسد ریسک ابتلا به بیماری را کاهش دهد مگر اینکه این مهاجرت در زمان کودکی صورت گیرد 15 محلی که شخص اولین سال عمر خود را در آن میگذراند بنظر میرسد تعیین کننده احتمالی تشخیص بیماری ام اس در آینده است.
سایر تئوریهای مربوط به عرض جغرافیایی و افزایش تعداد بیماران عبارتند از:
آب و هوا (رطوبت مربوطه هوای خنک و کاهش اشعه امواج فرابنفش)
محیط پیرامون (شامل رژیم غذایی و نحوه زندگی)
نظافت
مصونیت نژادی
بیشترین میزان شیوع بیماری ام اس در کشورهایی که دیده میشود که از لحاظ استانداردهای بهداشتی در مقام اول قرار دارند. کشورهای فقیرتر که از نظر بهداشتی در رتبههای بسیار پایینتری قرار دارند دارای کمترین میزان شیوع بیماری ام اس هستند. این وضعیت از این تئوری که قرار گرفتن در معرض این باکتری یا ویروس موجود است. بعنوان مثال سطوح غیرعادی آنتی بادیهای ویروسی که همواره در بیماران ام اس پیدا شده است بماند ذرات ویروسی مختلف و دیگر نشانههای عفونت ویروسی. اگر چه ویروس بخصوصی در ارتباط با ام اس شناخته نشده است مطالعات انجام شده برای مدت بیش از 50 سال بیش از 10 نوع از آنتی بادیها را در مایع مغزی – نخاعی در بیماران ام اس نشان داده است.
بیشتر بیماران ام اس حداقل دارای یک نوع آنتی بادی ویروسی هستند (اگر بیشتر نباشد) توجه خاص روی سرخک، تبخال، لنفوم سلول T انسانی، و ویروسهای Epstein-Barr است. تصور دخیل بودن بیش از یک ویروس در کمک به ایجاد ام اس یا عامل اصلی ام است نیز بسیار قوی است.
تحقیقات گذشته همبستگی جالبی را بین افزایش شدید ویروس هاری (CDV) در ناحیهای که جمعیت سگها بالا بود (اشخاص زیادی به نگهداری سگ می پرداختند) و افزایش موارد بیماری ام اس در 10 سال بعد پیدا کرند. این مورد، هم در آیسلند و هم در جزیرهای نزدیک انگلستان ثبت شده است.
محققان متفق القولند که ام اس قابل انتقال نیست بعبارت دیگر مسری نیست بنابراین از یک فرد به فرد دیگر قابل سرایت نیست (مگر ژنتیکی). همسران بیماران ام اس ریسکی را متحمل نمیشوند و انتقال بیماری در کودکان به فرزندی قبول شده در خانوادهای که مادر یا پدر ام اس داشته مشاهده نشده است.
محققان شواهدی از ویروس تبخال یافتند که احتمال در ایجاد بیماری ام اس موثر است. تجمعی از این ویروسها در لبه پلاکها در کالبد شکافی مغز بیماران ام اس یافت شد در حالیکه در کالبد شکافی مغز افراد بدون ام اس چنین تجمعی از ویروس مشاهده نشده. این ویروس human herpesvirus-6 ویروس تبخال انسانی- 6 همان ویروسی است که در کودکی باعث سرخک میشود. در یک تخمین 90 درصد امریکائیها مبتلا به این بیماری شدهاند که عمدتا در کودکی افراد را مبتلا کرده و باعث تب خفیف میشود.
در تحقیق اخیر سلولهای فعال مبتلا کننده HHV-6 در بافت سیستم مرکزی اعصاب 73 درصد بیماران ام اس وجود داشتهاند. 90 درصد بخشهای بافت که با demyelination فعال مراجعه بودند دارای سلولهای مبتلا شده به HHV-6 بودند. در مقایسه با بافتهای غیر فعال بیماری تنها 13 درصد مبتلا به ویروس بودند. در بافت سیستم مرکزی اعصاب از 28 فرد بدون بیماری ام اس تنها دو مورد مبتلا به HHV-6 بودند و هر دو به بیماری Leukoencephalitis HH-6 در آنها تشخیص داده شده بود(بیماری ماده سفید مغز).
همچنین در 54 درصد از 41 بیمار ام اس عفنونتهای HHV-6 فعال در نمونه آزمایش خون آنها مشاهده شد. اما در آزمایش خون که از 61 فرد سالم بعمل آمد وجود این عفونت منتفی بود.
مقایسه بیماران ام اس با ع فونت HHV-6 و بیماران بدون این عفونت تفاوتی در دورههای بیماری مشاهده نشد. اگر چه آنهایی که آزمایششان مثبت بود در مقابل بیمارانی که آزمایش آنها منفی بود بسیار جوانتر بودند و برای مدت زمان کمتری دچار بیماری ام اس شده بودند. که احتمال تغییر آسیب شناسی ام اس را در طول زمان تقویت میکند. با این وجود یک پیوند علی بین ام اس و HH-6 برقرار شده است.
پلاکها
زمانیکه میلین ملتهب شده و خون به ناحیه نفوذ میکند (خونی که حامل کاکروفاژها و لنفوسیتهاست) برخی تغییرات مهم رخ میدهند.
T سلولهای مهار کننده کاهش مییابند. (سلولهایی که پاسخ ایمنی را مهار میکنند)
Th-1 سلولهای افزایش مییابند (سلول هائیکه ابتدا پاسخ ایمنی را از طریق سیتوکینها بهتر میکنند)
T اینطور تصور میشود که سلولهای کشنده و آنتی بادیها یمیلین را هدف قرار داده به میلین و آکسونها حمله میکنند به مانند اینکه آنها مواد خارجی هستند (در نتیجه این حمله ما دچار بیمار یا عفونت میشویم).
ماکروفاژها عمل تمیز کردن را بوسیله مصرف و هضم میلین صدمه دیده انجام میدهند.
اولیگوها سلولهایی که میتوانند میلین جدید تولید کنند کم یا کلا ناپدید میشوند.
استروسایتها مقدار و اندازهاشان زیاد و بزرگ میشود که تشکیل بافت ضخیم و متراکمی را با سلولهای دیگر در همان ناحیه میدهند. این فرایند منجر به ایجاد بافت قویی دور آکسونها می شود که شبیه به زخم یا سوختگی است. این زخم به پلاک مشهور است این نواحی بافت ضخیم که بوسیله آستروسایتها ایجاد شدهاند در آزمایشهای MRI بصورت لکههای سفید در مغز نشان داده میشوند.
تغییر در اندازه – تعداد و محل پلاکها تعیین کننده نوع و شدت علائم بیماری است همچنان که نموداری دیداری برای پزشک برای اندازهگیری میزان پیشرفت بیماری است. پلاکها ممکن است یک آکسون یا چندین آکسون را در بر بگیرند. آنها در اندازههای متفاوت از سر یک سوزن تا یک اینچ طول اندازه دارند.
از آنجائیکه پلاکها انباشته یا تعدادشان افزایش مییابد کارکرد سیستم اعصاب مرکزی به مرور بدتر میشود. جالب اینکه پلاکها گاهی اوقات بطور گستردهای در مغز و ستون فقرات پخش میشوند که مشکل خاصی را بوجود نمیآورند دو کلمه multiple sclerosis نیز از همین جا اقتباس شده است در واقع ریشه در کشف پلاکها دارد . multiple یعنی متعدد و sclerosis یعنی زخم و جراحت.
بیاد داشته باشید که تورم همیشه باعث ایجاد ضایعه در میلین و تشکیل پلاک نمیشود. برخی از آنها بدون ایجاد ضایعهای بطور کامل بهبود مییابند. چه عاملی به سلولها دستور میدهد تشکیل پلاک بدهند هنوز ناشناخته است. چه چیزی مانع تشکیل پلاک در سیر موارد میشود نیز هنوز یک راز است. سلولهای Th-2 ظاهر شده و از خود سیتوکینهای ضد تورم یا anti-inflammatory Cytokines را آزاد میکنند که شاید یکی از دلایل توقف ضایعه و جراحت باشد.
نورم فقط در مراحل ابتدایی SPMS رخ میدهد و بعدا در ژنراسیون (رو به انحطاط گذاردن ) اولیه باعث تخریب میلین و آکسون میشود. در این زمان apoptosis رخ میدهد و سلولها بسادگی میمیرند. مورد اخیر در خصوص یکی از انواع ام اس پیشرفته صدق میکند.
علل احتمالی
علت هر بیماری در یک یا چند سطح از طبقات زیر قرار دارد
Toxic سمی
Vascular رگی آوندی (عروقی)
Metabolic مربوط به سوخت و ساز
Heredity وراثتی
Congential مادر زادی
Degenerative بیماریهایی که بمور زمان ارگانهایی از بدون تخریب میشوند.
Psychogenic بیماریهای روانی عقلانی
Tumors بیماریهای تودهای
Trauma بیماریهای ضربهای
Infection عفونت
Allergy حساسیت شدید
بسیاری از طبقات فوق با بیماری ام اس نامربوط هستند و طبقاتی نیز به نظر میرد در ابتلا به بیماری ام اس نقش داشته باشند اما بیشتر تحقیقات از این نظریه پشتیبانی میکنند که در ابتلا به ام اس عوامل مرکب دخیل هستند تا یک عامل مجرد.
بیشترین احتمالات ابتلا به ام اس مربوط به بیماریهای
وراثتی (مورد استعداد ژنتیکی)
عفونت (بخصوص عمل آهسته ویروسها یا باکتری که ممکن است برای سالها در حال کمون بمانند)
آلرژی (خود ایمنی وقتی کسی نسبت به بافتهای بدن خودش دچار حساسیت شود)
سایر عوامل محتمل عبارتند از:
رگی (مربوط به جریان گردش خون)
وراثت
اگر چه وراثت عامل بیماری ام اس نیست یعنی 50 درصد بیماران بچه هایشان ام اس نمیگیرند، ولی استعداد ژنتیکی ممکن است دخیل باشد. همانگونه که قبلا اشاره شد داشتن ملیت خاص بیشتر از سایر عوامل میتواند دخیل باشد. به هر حال اگر کسی در خانوادهاش یک ام اس داشته باشد احتمال ابتلا به ام اس برای او بیشتر است. بعنوان مثال شانس یک آمریکایی برای ابتلا به ام اس یک به هزار است 0یک دهم یک درصد) وقتی عضوی از خانواده ام اس داشته باشد ریسک ابتلا به ام اس تا سه و چهار درصد برای سایر اعضا خانواده افزایش مییابد.
بطور فنی برای اینکه یک بیماری وراثتی تلقی بشود باید بیست و پنج درصد یا بیشتر برادر یا خواهران بیماران و 50 درصد یا بیشتر فرزندان او مبتلا به آن بیماری باشند. در حالی که وراثتی بودن ام اس تایید نشده است تحقیقات نشان میدهند که 5 درصد دارای نسبت نزدیک هستند. مطالعه روی دوقلوها نظریه استعداد ژنیتیک را تقویت میکند. شیوع بیماری ام اس در دوقلوهای برادر (غیر همسان) به میزان 5 درصد در مقایسه با دوقلوهای همسان به میزان 31 درصد. بعلاوه کشف جراحتهای ام اس بدون وجود علائم در دوقلوهای سالم همسان در بیش از نیمی از سایر ددوقلوهای تحت مطالعه.
محققان ژن پاسخ ایمنی را در کروموزوم 6 تشخیص دادهاند که به HLA DR2 موسوم است. آنچه در اروپای شمالی معمول است اینکه بیشتر بیماران ام اس رابطه نزدیکی با ژن مربوطه دارند یافتن یک آنتی ژن معمولی بنام HLA در کلیه (تمام) بیماران ام اس و آنهاییکه بیشترین استعداد ابتلا به بیماری را دارند غیر محتمل است. تحقیقات بشدت روی عوامل ژنتیکی ام اس تاکید دارند.
علت شناسی- بیماری زایی و آسیب شناسی ام اس
احتمال دیگر مربوط به زخمهای دور آکسونهای دچار ضایعه شده در بیماران ام اس میشود. همانگونه که قبلا اشاره شد مطالعات اینطور نشان میدهند که سلولها ممکن است هنوز قادر به ترمیم میلین در این نواحی باشند . و محققین شاید بتوانند راهی برای فعال کردن این سلولها بیابند.
عایقبندی میلین در دو سیستم دیگر جدا از سیستم مرکزی اعصاب یافت میشود سیستم اعصاب پیرامونی (PNS) که اعصاب متصل کننده ستون فرات به دستها و پاها را شامل میشود و سیستم اعصاب خودکار (ANS) که اعمال خود کار بدن مثل تنفس – تعرق- ضربان قلب . . . . را کنترل میکنند.
این سیستمها بنظر میرسد تحت تاثیر ام اس قرار نمیگیرند در واقع بیماران ام اس بسیار کمی علائم مربوط به اختلالات ANS را تجربه میکند. یک آزمایش در مرحله اول ساختار سلول میلین را از PNS (که به سلولهای شوان Schwann cells معروفند) برداشته و در مغز یک بیمار ام اس کشت داده که ببینند آیا این سلولها در سیستم مرکزی اعصاب تولید میلین میکنند یا خیر برنامهریزی برای تحقیقات بیشتر بستگی به این آزمایش اولیه دارد.
دسته بندی | تغذیه |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 53 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 69 |
تغذیه :
1- تغذیه نیاز اصلی انسان است اما این نیاز در طول زندگی در طی رشد و تکامل وتغییر در وضعیت سلامتی تغییر می نماید .
علم تغذیه شامل مطالعه مواد مغذی و چگونگی دریافت آنها توسط بدن است . مواد غذائی به 6 دسته اصلی کربوهیدرات ها ، پروتین ها و لپیدها ، ویتامینها مواد معدنی و آب تقسیم می شود و سه دسته اول انرژی زا هستند و سه دسته دوم غیر انرژی زا ، انرژی یک غذا با واحد کیلو کالری ( Kcal) سنجیده می شود .
میزان متابولیسم پایه (BMR) انرژی است که فرد در هنگام استراحت به آن نیاز دارد و برای حفظ فعالیت های نگهدارنده حیات ، مانند ضربان قلب و ... ضروری است .
مواد غذائی
مواد غذائی انرژی زا
کربوهیدارت ها ترکیبات آلی هستند که جزو فراوان ترین وارزان ترین منبع انرژی می باشند هر گرم آنها 4 کیلو کالری انرژی تولید می کنند واحد سازنده کربوهیدارت ها ساکارید است و بر همین اساس به 2 گروه کربوهیدارت های ساده (مونوساکاریدها و دی ساکاریدها ) و کربوهیدارت های مرکب ( پلی ساکاریدها)تقسیم بندی می شوند .
گلوکز که یک مونوساکارید است که پرمصرف ترین کربوهیدارت است .
پروتئین ها
پروتئین ها جزء حیاتی هر سلول می باشند و هر گرم آنها نیز 4 کیلو کالری انرژی تولید می کند .همه پروتین ها از 22 واحد سازنده به نام آمینو اسید ساخته شده اند که 9 تای آنها ضروری هستند یعنی بدن قادر به ساخت آنها نیست .پروتئیها به 2 دسته کامل ( کیفیت بالا ) و ناقص ( کیفیت پایین ) تقسیم می شوند .
معمولاً پروتین های حیوانی کامل و پروتین های گیاهی ناقصند ، پروتئین ها تنها منبع نیتروژن بدن هستند و تعادل نیتروژنی هنگامی برقرار است که نیتروژن وارد شده به بدن و نیتروژن دفع شده از بدن برابر باشند . این تعادل هنگام مقایسه بین کاتابولیسم ( تخریب بافت ) و آنابولیسم ( ساخت بافت ) بکار می رود .
چربی ها
چربی ها انرژی زا ترین عنصر غذایی هستند و هر گرم آنها 9 کیلو کالری انرژی تولید می کنند این مواد از اسیدهای چرب و تری گلیسریدهاساخته شده اند اسیدهای چرب خود شامل دو دسته اسیدهای چرب اشباع و اسیدهای چرب غیر اشباع هستند همچنین آنها را ، به دو دسته اسیدهای چرب ضروری و غیر ضروری طبقه بندی می نمایند تنها اسید چرب ضروری برای انسان ها اسید لینولیک است که بدن قادر به ساخت آن نمی باشد .
کلسترول نیز یک چربی اشباع شده است و مهمترین ترکیب غشاء سلولی می باشد
مواد غذایی انرژی زا
آب
آب حیاتی تری و ضروری تر از غذاست . حدود 50 تا 70 درصد از وزن کل بدن را آب تشکیل می دهد آب در داخل سلول وجوددارد ومایع داخل سلولی (ICF) نام دارد .
باقیمانده مایع خارج سلول (ECF) خوانده می شود . روزانه حدود 3000 تا 5000 میلی لیتر آب وارد بدن می شود و تقریباً به همین میزان آب از بدن خارج می گردد آب جهت تولید ترشحات انجام واکنش های شیمیایی و ... کارکرد دارد .
ویتامین ها
ویتامین ها ترکیبات آلی که بیشتر به شکل کوانزیم فعال هستند وبرای متابولیسم بدن وجود آنها ضروری است ویتامین ها به 2 دسته محلول در آب (B.C) و محلول در چربی ( K.E.D.A) طبقه بندی می شوند . این مواد در اثر نور ، گرما و نیز درطی فرآوری مواد غذائی ممکن است از بین بروند اگر ویتامین ها بیش از نیاز مصرف شوند حالتی به نام هیپرویتامینوز ایجاد مینمایند که به صورت اختلالی در کارکرد بدن ظاهر می شوند .
مواد معدنی (مینرال )
مواد معدنی عناصر آلی ( مانند آهن ) یا غیر آلی ( کلرور سدیم ) هستند که در ساختار یا عملکرد بدن دخالت دارند این مواد به 2 دسته مواد معدنی بزرگ ( روزانه مصرف بیشتر از 100 میلی گرم در دسی لیتر آنها ضروری است ) و کوچک ( کمتر از 10 میلی گرم در دسی لیتر نیاز روزانه به مصرف آنها وجود دارد ) تقسیم می شوند .
رژیم غذائی صحیح
در یک رژیم غذایی مناسب و صحیح تعادل و تنوع برقرار بوده و کلیه مواد مغذی ضروری در اندازه مناسب دریافت می شود که با پیروی از دستورات هرم غذایی توصیه شده توسط متخصصین تغذیه این امر میسر می شود . در این هرم غلات و حبوبات در پایه هرم، میوه و سبزیجات بالای این پایه ، گوشت و لبنیات در سطح بالاتر و چربی ها و شیرینی ها در قله هرم قرار دارند و در قرآن به اهمیت تغذیه با مواد غذائی گوناگون مانند :شیر ، خرما ، زیتون ، در آیات 24-23 سورة مریم ، 66-78 سوره نحل ... اشاره گردیده است .
عوامل موثر برتغذیه
عوامل موثر بر تغذیه عبارتند از : سن ، جنس ، وضعیت سلامتی ، مسائل اقتصادی ، عوامل فرهنگی ، روانی ، اجتماعی و ...
بررسی وضعیت تغذیه
بررسی مشکلات مربوط به تغذیه با تکیه بر موارد زیر انجام می شود .
الف – گرفتن تاریخچه غذائی ( رژیم غذائی ، عادات ، آداب تغذیه ..)
ب – محاسبه شاخص توده بدنی ( BMI) که از نسبت وزن (کیلوگرم ) بر مجذور قد ( سانتی متر ) بدست می آید .
اگر مقدار حاصله از 20 کمتر باشد فرد درمعرض بیماری های تنفسی ، گوارشی ، سل و ... است اگر این مقدار از 35 بیشتر باشد آنگاه شخص درمعرض بیمارزیهای قلبی ، دیابت شیرین ، پرفشاری خون ، و... است .
ج – آنتروپومتری یعنی اندازه گیری ساختار بدن شامل اندازه گیری دور ماهیچه قسمت توسط فوقانی بازو ، نسبت قد به مچ ، و ... می باشد .
معمول ترین مشکلات در ارتباط با تغذیه عبارتنداز : سوء تغذیه ، گرسنگی و چاقی چنانکه در قرآن می خوانیم که بخورید و بیاشامید ولی اسراف نکنید ( سورةاعراف آیه 31)
انواع رژیم های غذائی در بیمارستان عبارتند از : معمولی ، رژیم نرم ، مایعات (مایعات کامل و صاف شده ) و NPO (چیزی از راه دهان نخورد )
تغذیه و روش های مناسب برای غذا دادن به بیماران
مسئولیتهای پرستاری در خصوص توزیع غذا در موسسات بهداشتی متفاوت است بسیاری از بیمارستانها دارای متخصص تغذیه در مرکز توزیع غذا هستند ولی به طور کلی دستور غذائی و حذف آن کمک در توزیع غذا وهمچنین کمک به بیماران هنگام مصرف غذا و ثبت اطلاعات مربوط به اشتهای بیمار و مقدار غذائی که می خورد از وظایف پرستار محسوب می شود اغلب بیماران غذا را در اتاق خود مصرف می کنند . بیماری اثر زیادی بر تحمل شخص در قبول غذاها داردو افراد مبتلا به تهوع سوء هضم و یا درد یا کسانی که تب دارند نسبت به افراد سالم تمایل کمتری به غذا ابراز می کنند پرستار مسئول تعدیل این عوامل می باشد تا اینکه بیمار تا حد کامل غذا را قبول نماید . مقدار کم غذا در دفعات مکرر برای بیمار قابل قبول تر از غذای زیاد در اوقات منظم غذا می باشد . چنانچه بیمار قادر به انجام برخی از فعالیتها می باشد باید تشویق به انجام آن گردد تا اشتهایش تحریک شود به هر حال مهم است که این تمرینات قبل از غذا انجام شود نه بلافاصله بعد از آن و در ضمن نباید خسته کننده و نفس گیر باشد . برای تشویق بیمار به خوردن مقادیر کافی از مواد غذائی لازم است طبق سلیقه مخصوص شخص رفتار شود و این نکته تعیین نمود که وی چه غذاهائی را دوست دارد و چه چیزهائی را نمی پسندد در صورتی که لازم باشد تا پایان خوردن غذا با بیمار بمانید .
در کنار تخت او راحت بنشینید و خود را شتاب زده نشان ندهید زیرا فرصت مناسبی است که پرستار روابطی با بیمار برقررا کند و آموزش های لازم را به او بدهد واو را بهتر بشناسد .
قدرت هضم غذا و همچنین اضطراب می تواند نسبت به تمایل شخص به غذا موثر باشد . مقدار مایعات و غذایی که بیمار مصرف می کند گاهی از نظر درمانی بسیارمهم است این پرستار است که مشاهده می کند بیمار چه مقدار غذا می خورد و مایعات می نوشد و اوست که مسئولیت رساندن این دانسته ها را بر سایر تیم بهداشتی به عهده دارد . و در فرمهای مخصوص جذب ودفع مایعات ثبت می نماید در اغلب بیماران اندازه گیری و ثبت مایعاتی که از بدن خارج می شوند و مایعاتی که به بدن وارد می شوند هر دو لازم می باشند مایعات دریافتی با حرف I و مایعات بازدهی با حرف O نشان داده می شود برای بهتر مصرف کردن و کمک کردن به بیمار نکات زیر را باید توجه نمود :
از انجام داد کارهای درمانی مانند تنقیه یا عوض کردن پانسمان بلافاصله قبل یا بعد از مصرف غذا خود داری کنید در صورتی که بیمار نتواند از تخت پایین بیاید لگن یا لوله ادرار را قبل از غذا در اختیار او قرار دهید . شستشوی دهان را نیز طبق معمول انجام دهید دقت کنید که بیمار تمیز باشد و برای غذا خوردن در وضعیت راحتی قرار گرفته باشد برای مثال لباس یا ملافه های کثیف را عوض کنید پس توجه کنید که اتاق مرتب باشد اشیائی مانند لگن ، کیسه مخصوص ، ملافه های کثیف وسائل تعویض پانسمان و .. را از معرض دید بیمار دور کنید در صورتی که چند بیمار در یک اتاق باشند بهتر است بیمار بدحال را مخصوصاً در وقت صرف غذای دیگر بیماران با پرده مجزا کرد . بیماری که خسته وهیجان زده است اشتهای خوبی ندارد بنابراین بهتر است کارهای درمانی بیمار طوری تنظیم شوند که فرصت کافی برای استراحت قبل از غذا را داشته باشد.
برای اینکه غذا اشتها برانگیز باشد با بخش تغذیه همکاری کنید سینی نامرتب ، مایعات ریخته شده ،ظروف نامنظم و غذای سرد شده یا نوشیدنی که سرد شده اشتها آور نیستند اشیاء دور سینی در جای خود قرار دهید کمبودها را مثل دستمال سفره ، قاشق ، چنگال ، لیوان ، فنجان تکمیل کنید کارت داخل سینی غذا را با نام بیمار مطابقت دهید . دقت کنید که در این مورد اشتباهی روی ندهد چون اشتباهات ممکن است خطر بعدی برای بیمار در برداشته باشد ، برای بیمارانی که نمی توانن با لیوان بنوشند لوله مخصوص نوشیدن مایعات را فراهم کنید .
سینی غذا را طوری قرار دهید تا به راحتی در دسترس بیمار باشد سرپوش غذا را بردارید توجه کنید که چه غذایی را بیمار نمی خورد آن را گزارش کنید تا غذای دیگر را جایگزین کنند و باید دقت کرد تا مقدار غذای بیمار کافی باشد . بعضی از بیمارستانها به خانواده بیمار اجازه می دهند برای بیمار خود که مشکل غذا خوردن دارد برخی غذاها را بیاورند بعضی بیماران به حمایت و کمک پرستار نیاز دارد برخی از افرادی که نیاز به کمک در حین تغذیه دارند عبارتند از :بیمارانی که بعلت بیماری شدید نمی توانند ازاندام فوقانی خود استفاده کنند یا بیمارانی که به علت بیماری جسمی یا روحی هماهنگی حرکات اندام فوقانی خود را از دست داده اند .
با کمک به افرادیکه اخیراً بینائی خود را از دست داده اند یا افرادی که دچار آسیب به بافتهای اطراف دهان شده اند
سعد معده N.G.Tube
بهترین روش برای تغذیه مجدد جویان است که نمی توانند غذا را از راه دهان دریافت کنند می توانند مواد غذائی را از طریق لوله معده و یا تزریقی دریافت کنند .
GAVAGE یا گاواژ:
تغذیه از راه لوله معده می باشد که شامل عبور یک لوله به داخل دستگاه معدهای و روده ای برای رساندن مواد غذائی است به افرادی که در دستگاه معدی رودهای سالم دارند اما قادر به خوردن نیستند و یا برای مصرف غذای کافی بی میل هستند لوله داخل معده به منظور دریافت کامل مواد غذایی و یا غذاهای مکمل گذاشته می شود.
لاواژ :
در بسیاری از بیماران مبتلا به بیماریهای گوارشی که احتیاج به ساکشن معده دارند محتویات معده به وسیله دستگاه مکنده و یا ساکشن کشیده می شود بیمارانی که معده آنها ساکشن می شود معمولاً به منظور جلوگیری از کم آبی و سوء تغذیه از طریق وریدی می شوند .
در بعضی موارد ممکن است معده قبل از دادن غذا و مایعات به بیمار تخلیه و شستشو شود بخصوص اگر شخص مواد زیان آور سمی خورده باشد و در این روش که قبل از عمل جراحی معده انجام می شود ، معده بر دفعات زیاد شستشو داده می شود پس بطور کلی می توان گفت لوله گذاری می توان در موارد زیر انجام داد .
1- گذاشتن لوله به منظور تخلیه روده ، بوسیله ساکشن که اغلب اینکار موقعی انجام می شود که بیمار در مجاری گوارشی انسدادی داشته و یا روی دستگاه مجاری گوارشی عمل جراحی انجام شده باشد یا منظور خروج ترشحات و مواد باشد .
2- برای اهداف تشخیص به عنوان مثال برای مشخص کردن ساختمان ، معده یا محتوی معده یا برای معین کردن سلولهای بد خیم یا میکروبها مثل سل که در شستشوی معده نمودار می شود .
3- برای کشیدن یا شتسشوی محتویات معده مثل وقتی که شخص مواد سمی خورده باشد.
4- گذاشتن لوله روشی است برای دادن غذا و دارو و مایعات برای بیمارانی که قادر نیستند از راه دهان غذا بخورند . لوله هایی که برای قرار دادن در معده به کاربرده می شود طول آنها 127 سانتی متر است لولة یک راه دارای یک مجرای باریک می باشد بدون راه هوا و در اندازه های مختلف در دسترس است LEVINTUBE لوله ای لوین از نمونه های یک راه می باشد که از دو نوع پلاستیکی و لاستیکی آن موجود است نوک لوله سفت و سخت می باشد اما چندین سوراخ در اطراف آن وجود دارد که معمولاًاز راه بینی بیمار عبور داده می شود تا به معده برسد البته قابل ذکر است که لوله های یک راه بدون مجرای هوا هستند بنابراین ممکن است به مخاط صدمه برسانند چون اگر بخواهیم به آنها ساکشن کنیم یا برای کاهش فشار استفاده کنیم .
لوله های دو راه لوله هائی هستند که مخصوص تخلیه ترشحات می باشند که یک لوله داخل لوله دیگر می باشد یکی از لوله ها مخصوص تخلیه شیره معده بوده و در حالیکه لوله دومی جهت جریان هوای مداوم استفاده می شود مجرای جریان هوا وضعیت تخلیه را بوسیله جلوگیری از کشیده شدن مخاط معده به سوراخ لوله وتحریک لایه های معده کنترل می کند .
EWALDلوله اوالدنیز یک لوله لاستیکی با قطر بزرگ می باشد وبرای کشیدن محتویات معده از آن استفاده می شود .
لوله جات دارای نوک مشبک فلزی است Jutte Tube.
لوله رینوس نیز دارای نوک فلزی است بدون اینکه مشکل باشد فلز اضافه شده به سر لوله بمنظور سنگینی وزن آنست که باعث سهولت در عبور از مجاری گوارشی است .
معمولاً سه علامت روی لوله معده وجود دارد ، برای اینکه مشخص شود چه طولی از آن گذرانده شود اگر تا خط نشانه اول وارد گردد لوله در معده قرار می گیرد اگر تا خط نشانه دوم وارد گردد لوله داخل پیلور PYLORمی شود خط سوم لوله داخل دوازدهه می باشد .
طریقه گذاردن لولةمعده
قبل از گذاشتن لوله معده روش کار را برای بیمار توضیح داده می شود بیماران
می خواهند بدانند که چگونه می توانند کمک کنند . بنابراین توضیح دادن زیاد باعث کاهش ترس بیمار می شود . عبور لوله معده دردناک نیست ، اما گاهی اوقات تحریکات و رفلکس تهوع بعلت عبور لوله از روی سطح حلق وجود دارد که اگر بیمار نفس عمیق بکشد کمتر دچار حالت تهوع و استفراغ می شود .
وسایل زیر از جهت گذاردن لوله آماده می نماییم .
ظرف یخ برای قرار دادن لوله به مدت 10 – 5 دقیقه در یخ خرد شده تا باعث سفت شدن آن شده زیرا سرما باعث انقباض شده وبنابراین لوله آسانتر عبور می کند واینکار باعث لغزندگی لوله نیز می شود گوشی پزشکی لوله مناسب آبسلانگ یا چوب زبان – چراغ قوه – چسب – دستمال – لیوان آب – پد یا حوله – رسیور برای معاینات برگشت – یک ظرف و سرنگ برای کشیدن محتویات معده برای گذاشتن لوله معده
در صورت امکان بیمار را در وضعیت نشسته قرار می دهیم در این وضعیت عبور لوله معده و رانده شدن آن تحت تأثیر نیروی ثقل بآسانی صورت می گیرد وهمچنین این وضعیت برای بیماری که دچار تهوع و استفراغ میم شود آسانتر خواهد بود و در این وضعیت چون بلعیدن طبیعی تر است در صورت استفراغ مدد جو خطر آسپرده کردن کاهش می یابد .
تحریک قسمت انتهای عصب حلقی زبانی در قسمت خلفی حلق تحریکات مرکز استفراغ را به قسمت بصل النخاع انتقال میدهد سینه را حوله حمام یا پد یکبار مصرف بپوشانید راه بینی را کنترل نموده و یک سوراخ بینی توسط خود مدد جو گرفته شود و از سوراخ دیگر بطور طبیعی نفس بکشد . بعنوان یک راهنما برای اندازه گیری تخمینی مقداری که لوله باید وارد معده شود پرستار فاصلة بین بینی بیمار تا نرمه گوش و سپس سر زائد خنجری را اندازه گیری می کند که این فاصله برابر است با فاصلةبین لبها تا معده سپس این فاصله را با یک نوار چسب روی لوله می چسبانیم . با نرم کننده ای که محلول در آب است بوسیله آب حدود 10 تا 20 سانتی متر از لوله را نرم کنید با اینکار اصطکاک را کاهش داده وعبور لوله از روی پرده های مخاطی به معده را تسهیل نموده و اگر بصورت اتفاقی لوله به ریه وارد شد خطر پنومونی کمتر خواهد شد . از مدد جو می خواهیم که سر را بالا نگه داشته و یا در وضعیتی مشابه به غذا خوردن نگه دارد زیرا با قرار دادن سر به جلو و بالا و بسته شدن نای و باز شدن مری کمک می نماید و عمل بلع بجلو راندن لوله کمک نموده و باعث می گردد این گلوت روی سوراخ نای را گرفته و به کاهش واکنش عق زدن و سرفة مدد جو کمک کند و در حالی که سر را بالا نگه می داریم لوله را بطرف پایین ( داخل ) وعقب می بریم و آن را در سوراخ بینی وارد می نماییم
رسیدن لوله به حلق ممکن است باعث عق زدن مددجو گردد که برای تسهیل عبور لوله زمانی که لوله وارد مری می کنیم یک مقدار آب به بیمار داده تا آنرا بلع کند ، این عمل بلع به عبور لوله به قسمت پایین و به داخل معده به ایجاد حرکت دودی کمک می کند و اگر ممنوعیت در مصرف آب و مایعات دارد او را به بلعیدن تشویق می کنیم هنگامی که طول لوله به حلق رسید توسط آبسیلانگ و چراغ قوه داخل حلق را نگاه می کنیم تا لوله داخل حلق دور نخورده باشد و وارد مری نشده باشد لوله معده نباید در مقدار جایی که انسداد است فشار داده شود زیرا فشار لوله باعث صدمه به پرده های مخاطی می گردد لوله را تا جایی که با چسب علامت زده شده پایین می فرستیم و در صورت بروز اختلالاتی از قبیل سرفه – تنگی نفس – خفگی – کبودی یا عدم توانایی مدد جو در صحبت کردن کار را متوقف ولوله را خارج کنید .
تستهایی که برای اثبات قرار گرفتن لوله در داخل معده به کار می رود عبارتند از آسپرده کردن مقداری از محتویات معده با استفاده از یک سرنگ مناسب و تعیین اسیدی بودن آن توسط غذا لیتموس که اگر مواد آسپرده شده از معده باشد رنگ کاغذ آبی رنگ لیتموس تبدیل به صورتی خواهد شد یا می توان مقداری هوا (cc20-10) را توسط سرنگ وارد معده کرده ودر حالی که پرستار دیگری گوشی را روی اپیگاستر بیمار گذاشته و صدای ورود حبابهای هوا بداخل معده را از طریق گوشی شنیدهمی شود تأیید کند و یا می توان سر آزاد لوله را در یک ظرف آب قرار دهیم عدم وجود حباب دلیل بر بودن لوله در معده می باشد ، در صورتیکه حباب دار شدن منظم آب دلیل بر اینست که لوله در ریه می باشد و شنیدن صدای حباب های هوائی دلیل بر اینست که لوله درریه است و اگر از بیماری که لوله در ریه آن است خواسته باشید زمزمه کند قادر به انجام این کار نیست سپس لوله را با چسب محکم کنید و وسایل را جمع آوری و نوع لوله واندازه و شرح محتویات معدهو زمان و واکنش مددجود را یادداشت کنید .
لاواژ Lavage یا شستشوی معده که عبارتست از شسشتو و خارج کردن محتویات معده از طریق وارد کردن لوله ای به داخل معده ریختن یک محلول معین بداخل معده و سپس بیرون کشیدن آن.
1- خارج کردن سموم جذب نشده از معده
2- تشخیص خونریزی معده و متوقف نمودن آن
3- تمیز کردن معده قبل از انجام روشهای آندوسکوپیک
4- خارج کردن مایعات و یا مواد جام از معده
روش کار
همچنان که توضیح داده شد لوله بینی معدهای را قرار می دهیم ویکی از تست های را که جهت اطمینان از قرار گرفتن لوله در داخل معده است انجام داده قیف را به لوله معده وصل کرده و 300-150 از محلول را وارد معده می کنیم در حالیکه هنوز مقداری مایع درون لوله باشد لوله را بین دو انگشت خود کمی فشار دهید تا حالت سیفون ایجاد شود سپس آنرا پایین آورده و با قرار دادن در سطح پایین بیمار در داخل سطل برگردانید . نیروی جاذبه مایع را به سمت سطل می کشد و خلاءای که در لوله ایجاد می شود محتویات معده بیمار را می کشد . شستشو را تا وقتی که معده پاک شود ادامه دهید و در ضمن شستشو پرستار به واکنش بیمار مقدار و نوع مایع استفاده شده و مقدار و رنگ و قوام محتویات توجه می کنید و اینها را در پروندة بیمار گزارش می شود .
در روش دیگر استفاده از سرنگ Asepto است که محلول شستشو دهنده که آب یا نرمال سالین ( آب نمک ) می باشد که این مایع بداخل لوله تزریق می شود .قبل از اینکه سوزن سرنگ به آرامی عقب کشیده شود مایع خارج می گردد . بخاطر اینکه غشاء مخاطی معده براحتی صدمه می بیند مایع خیلی آرام تزریق و خارج می شود ، این عمل را تا وقتی که لوله تمیز شود تکرار می شود .
با استفاده از پمپ های خاص می توان معده را تحت آسپراسیون مداوم قرار داد فشار ساکشن که توصیه شده است mg25-20 می باشد فشار کمتر از این مقدار موثر نبوده و فشار بیشتر می تواند به مخاط آسیب برساند هدف از ساکشن معده خارج کردن محتویات معده بیمار است و بعنوان عملی برای جلوگیری یا تشکیل دادن اتساع معده و استفراغ و خارج کردن خون بعد از عمل و خاج کردن محتویات معده بیماری که انسداد دستگاه گوارش دارد انجام می گردد و ممکن است بعنوان عملی برای تمیز کردن معده بیمار قبل از عمل جراحی معده انجام شود و چون ساکشن معده قسمت مهمی از خروج مایع را شامل می شود پرستار باید مقدار درناژ را بطور صحیح اندازه گیری کند و شفاف بودن و رنگ و قوام آنرا مورد توجه قرار دهد و این اطلاعات را در پروندة بیمار ثبت کند و هر نوع تغییری در مایع ساکشن شده مثل رنگ قرمز روشن یا تغییر در وضعیت بیمار مثل تند شدن نبض را سریعاً به پزشک اطلاع دهد گاهی اوقات پس از عمل جراحی کیسه درناژ ، لوله مربوط را به انتهای لوله نازوگاستریک وصل می کنند که اگر کیسه درناژ در سطحی پایین تر از معده بیمار قرار گیرد محتویات معده به داخل کیسه کشیده می شود در آسپراسیون متناوب می توان با پمپ یا سرنگی که سر آن کاتتر تعبیه شده است انجام داد ودر فاصله بین دو آسپیراسیون باید سر لوله با یک درپوش تمیز مسدود کرد ، وقتی که بیمار احتیاج به ساکشن معده دارد حضور دائم لوله معده در داخل گلوی بیمار آنرا تحریک و قادر به دریافت مایعات از طریق دهان نمی باشد ، بمنظور جلوگیری از خشک شدن و زخم شدن و عفونت نیاز به مراقبتهای ویژه دهان وبینی دارد .
گاواژ Gavage یا تغذیه از طریق لوله بینی معده ای
گاواژ عبارتست از وارد کردن مواد غذایی مورد احتیاج روزانه بصورت مایع به داخل معده بیمار ازطریق یک لوله که در بیماران زیر بیشتر استفاده می شود در انسداد مری مثلاً بعلت سرطان ، فیستول مری ، از دست رفت رفلکس بلع ، آماده سازی قبل از عمل ، در بیماری که دچار سوءتغذیه در دوره از عمل ، ودر بیمارانی که عمل جراحی روی دهان یا مری داشته اند ، در طی رادیوتراپی ، بعضی از بیماران غیر هوشیار، بیمارانی که دچار سوختگی شده اند .
گاواژ را میتوان از راههای مختلف انجام داد میتوان اینکار را با استفاده از لوله نازوگاستریک انجام داد و یا از ست مخصوص که دارای محفظه مخصوص غذا و لوله ای ظریف می باشد استفاده نمود و با استفاده از این ست می توان سرعت وارد شدن غذا را تنظیم نمود یا بطور معمول می توان غذا دادن را به دو روش انجام شود بطور متناوب مثلاًهر چهار ساعت یا بطور مداوم در طول 24 ساعت پرستار غذاها را به درجه حرارت اطاق ومحیط بیمار می رساند غذایی که از را لوله داده می شود شامل : شیر ، کرم ، غلات ، سبزیجات ، گوشت له شده و آب میوه ، روغن ذرت ، نمک ید دار ،قند و ترکیبات ویتامینی که بفرم مایع است که این غذاها در بسته های مختلف مواد غذایی بر حسب نیاز بیمار تنظیم می شود .
گاهی اوقات دستور داده می شود که معده قبل از تغذیه جدید آسپرده شود و اندازه گرفته وسریعاً آنرا به لوله برگردانید .( تا هیچ مایع الکترولیتی از بین نرود ) اینکار به منظور اینکه مشخص شود آیا غذا بداخل روده رفته است یا نه قبل از شروع تغذیه پرستار بیمار را بلند ویا سر تخت را که حداقل 30 درجه سر آن بالا برده شده و یا در حالت مشابه با غذا خوردن قرار دهید مگر اینکه این عمل برای بیمار مضر باشد سپس مقدار کمی آب بداخل لوله وارد می کنید اگر از روش سرنگ استفاده می شود باید دقت شود تا آنجائیکه که ممکن است هوای کمی به داخل معده وارد شود وغذا باید با آهستگی وارد گردد پیستون سرنگ را خارج کرده وسرنگ را به لوله متصل نمایید و در حالیکه با انگشت به لوله فشار می دهید به آهستگی ماده غذای دستورداده شده را وارد سرنگ کنید سرنگ را حدود 12 اینچ بالاتر از شکم نگهدارید و معمولاً غذا تحت تأثیر نیروی جاذبه در داخل لوله جریان پیدا می کند با اینحال اگر اینکار به آسانی انجام نگرفت می توان فشار کمی به پیستون سرنگ وارد کرد جهت افزایش یا کاهش جریان محلول سرنگ را بالا و پایین می کنیم هنگام وارد کردن غذا از خالی شدن سرنگ جلوگیری مینمایم تا مانع از ورود هوا به معده شود و بعد از کامل شدن تغذیه مقدار کمی آب بداخل لوله وارد می شود تا داخل لوله تمیز گردد و از ترش شدن مواد در داخل لوله جلوگیری شود و سپس انتهای لوله غذا را با کلیپس ببندید .
تمام این اعمال را میتوان با قیمف همانند سرنگ آسپتو انجام داد . در هر دو این اعمال سرعت جریان غذا باید نسبتاً آهسته و مداوم باشد تا از اتساع معده جلوگیری گردد واز اسهال و استفراغ بیمار جلوگیری شود .
اگر بیمار احتیاج به گاواژ مداوم داشته باشد که در بیمارانی که اسهال یا تحریک معده یا اختلال در رفلکس روده ای دارند معمولاً از تغذیه مداوم استفاده می شود برای گاواژ مداوم از یک پمپ تغذیه ای استفاده می شود که ظرف در کنار بیمار و در سطح کمی بالاتر از بدن به پایه سرم آویزان می شود ست سرم را به محفظه غذا وصل و اجازه می دهیم که غذا مقداری در لوله جریان یابد بدین ترتیب مقدار هوای کمتری وارد معده بیمار خواهد شد وسرعت جریان غذا را طبق دستور تنظیم کنید و در پایان غذا مقداری آب وارد لوله رکتال کنید تا تمیز شود و اطمینان حاصل کنید که بهنگام ترک بیمار وی در راحت ترین حالت ممکن قرار دارد بصورتی مناسب زمان مقدار و نوع غذا را ثبت کرده و اثرات متعاقب را کنترل کنید و یافته های غیر طبیعی را سریعاًگزارش دهید.
دسته بندی | پزشکی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 33 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 48 |
پیشینه تاریخی
پیشینه تجربی
80 درصد بیماران از نتیجه اعمال جنسی راضی هستند، نارضایتی از اعمال جراحی به شدت اختلالات روانی پیش از عمل بستگی دارد. خودکشی به میزان 2% گزارش شده است (امینکاوه، کامران -1383)
پیشینه نظری
درمان هورمونی: در بسیاری از بیماران، استفاده از داروهای هورمونی جایگزین خوبی در عمل جراحی برای رسیدن به لذت جنسی[1] است (جهانفر، شایسته).
تعریف عملیاتی :
عمل جراحی :
اعمال جراحی تغییر جنسیت موثر و غیرقابل بازگشت میباشد. بیماران باید 3 تا 12 ماه پیش از اعمال جراحی، با پوشیدن لباسهای جنس مخالف و دریافت درمانهای هورمونی آمادگی لازم کسب کنند (جهانفر،شایسته،مولایینژاد،میترا -1380).
در این تحقیق محقق کسانی که حدود 10 تا 11 ماه پیش مورد عمل جراحی قرار گرفتهاند را مورد آزمایش قرار داده است که اغلب آنها گرایش به مونث شدن داشتهاند.
تعریف هویت جنسی :
وضعیتی روانی است که با احساس فرد در مورد زن یا مرد بودن مشخص میشود. به عبارت دیگر مفهومی است که شخص از خود به عنوان مرد یا زن بودن دارد (شیرمحمدی،رضا- 1382).
تعریف نقش جنسی:
الگوی رفتاری فرد که انعکاس از احساس شخصی فرد در مورد هویت جنسیاش میباشد. به عبارت دیگر نقشی است که فرد بر حسب ویژگیهای جنسی در اجتماع ایفا میکند (جهانفر، شایسته،مولایینژاد،میترا-1380).
تعریف ترانسکسوآلیسم[2] :
این افراد در دوران پس از بلوغ از جنسیت خود ناراضی بوده و مایلند صفات جنسی مخالف را کسب کنند. بیشتر این افراد در کودکی دچار اختلالات هویت جنسی بودهاند. پوشش لباس جنس مخالف و ابتلاء به مشکلات روانی در این افراد شایع بوده و در معرض خودکشیاند. ممکن است تعدادی از آنها به عضو تناسلیشان آسیب وارد کنند تا جراح را مجبور به عمل تغییر جنسیت کنند (جهانفر،شایسته،مولایینژاد،میترا- 1380).
تعریف بهداشت روانی :
بهداشت روانی[3]، روانپزشکی پیشگر[4]، بهداشت روانی اجتماعی و یا روانپزشکی اجتماعی به کلیه روشهای تدابیری اطلاق میشود که، برای جلوگیری از ابتلاء و درمان بیماریهای روانی و توانبخشی بیماران روانی موجود به کار میرود و از آن استفاده میکنند (میلانیفر، بهروز -1374).
فرهنگ بزرگ روانشناسی لاروس، بهداشت روانی را چنین تعریف میکند : « استعداد روان برای هماهنگ، خوشایند و موثر کارکردن، انعطافپذیر بودن برای موقعیتهای دشوار و بازیابی تعادل خود وتوانایی داشتن به کار میرود (گنجی، حمزه -1376).
سازمان جهانی بهداشت روانی را چنین تعریف میکند: بهداشت روانی در درون مفهوم کلی بهداشت جای میگیرد و بهداشت یعنی توانایی کامل برای ایفای نقشهای اجتماعی، روانی و جسمی. بهداشت، تنها نبود بیماری یا عقب ماندگی نیست (گنجی، حمزه -1376).
مشکل تعریف بهداشت روانی از آنجا سرچشمه میگیرد که هنوز تعریف صحیح و قابل قبولی برای بهنجاری[5] نداریم، البته تعاریف و نقطه نظرهای زیادی با توجه به شرایط و موقعیتهای اجتماعی،سنی،قدیمی و فرهنگ برای بهنجاری شده است (میلانیفر،بهروز -1374)
روانپزشکان فردی را از نظر روانی سالم میدانند که تعادلی بین رفتارها و کنترل او در مواجه با مشکلات اجتماعی وجود داشته باشد (میلانیفر،بهروز-1374)
Normality as Transactinal systeme and/or interacting system or normality as process
سلامت روانی عبارت از قابلیت ارتباط موزون و هماهنگ با دیگران بوسیله تحقیر اصطلاحات محیط فردی و اجتماعی و حل تضادها و تمایلات شخصی به طور منطقی و عادلانه و ثبات (فرهنگ روانشناسی مقیمی-1378 – ص25).
اما در این تحقیق بهداشت روانی افراد به صورتی محاسبه میشود که تمامی نمرات آنها بین اعداد 112-28 باشد.
اختلالهای هویت جنسی
شما یک پسر هستید یا یک دختر
«شما یک پسر هستنید یا یک دختر؟» شما یک مرد هستید یا یک زن؟ در واقع، برای اتمام افراد – حتی کسانی که اختلالهای روانی شدید مانند اسکیزوفرنی دارند- پاسخ دادن به چنین پرسشهایی بلادرنگ و روشن است. در توافق دیگران نسبت به پاسخ فرد نیز ابهامی وجود ندارد. اساس فرد از مونث یا مذکر بودن – که هویت جنسی[6] خوانده میشود- از همان اوان کودکی چنان عمیق در ذهن راسخ میشود که اکثر افراد در هر شرایط روانی هم که باشد در مورد جنسیت خود شکی نخواهند داشت اما برخی از افراد – که در میان مردان بیش از زنان یافت میشود- از اوان کودکی به طور عمیق در ذهن راسخ میشوند و این احساس را دارند که متعلق به جنس مخالف هستند. یک مرد تغییر جنسیت گرای میتواند خود را در آیینه بنگرد و ببیند که از نظر زیست شناختی یک مرد است، اما همچنان به خود بگوید که یک زن است. علاوه بر این ، اغلب سعی خواهد کرد که پزشکان را متقاعد سازد تا بدنش را متناسب با هویت جنسی اش تغییر شکل دهند. بسیاری از تغییر- جنسیتگراها تحت عمل جراحی آلت تناسلی و درمان هورمونی قرار میگیرند تا بدنشان در حد ممکن شکل کالبدشناسی جنس مخالف به خود بگیرد (آزاد،حسین-1380).
تغییر جنسیت گرایی
دو جنسی بودن یا خنثائیت عبارت است از اجتماع پارهای از صفات دو جنس نر و ماده در یک فرد. بعبارت دیگر خنثی کسی را گویند که بعضی اوقات صفات مربوط به جنس نر و بعضی اوقات صفات مربوط به جنس ماده در او وجود دارد نشان میدهد. از طرف دیگر باید دانست که جنین انسان در آغاز خلقت دارای جنس غیرمشخص است و بعد بر حسب هورمونهایی که به او میرسد جنس قطعی خود را پیدا میکند و پسر یا دختر میشود (میرهاشمی،احمد-1371).
با در نظر گرفتن مطالب بالا معلوم میشود که پیدایش هرگونه اختلال هورمونی یعنی کمی یا زیادی ترشح آن در هر مرحلهای از رشد جنین باعث پیدایش ناهنجاریهای مختلف تناسلی خواهد شد. که از مراحل خفیف آن تا مرحله قوی یا پیشرفته ترین مدارج آن یعنی خنثی یا دوجنسی بودن کامل مشاهده میگردد. در این نوع خنثیها وضع غدههای جنسی و اعضای تناسلی با صفات ظاهری و قیافه و اندام مشخص مطابقت ندارد و آنها را به دو دسته تقسیم مینمائیم :
1- نوع آندوروژینوئید[7] مرد زننما
2- غدههای نوع ژیناندوئید زن مرد نما و مرد زن نما در این دودسته اند (میرهاشمی،احمد-1371).
تغییر جنسیتگرا فرد بزرگسالی است که ناخرسندی دائمی از نقش جنسی یا تناسلی خود دارد و نیرومندانه با جنس مخالف همانندسازی میکند، تا آنجا که باور دارد او واقعا جنس مخالف است. چنین فردی اغلب میکوشد که به عنوان یکی از اعضای جنس مخالف پذیرفته شود و همواره خواهان عمل جراحی تغییر جنسیت است. به جز تغییر جنسیتگراها، بیماران اسکیزوفرنیائیها نیز ممکن است که در موارد بسیاری نادر ادعای تعلق به جنس مخالف را داشته باشند. این موضوع ممکن است درباره افراد دوجنسی (هرمافرودیتها[8]) نیز صادق است که هم دارای اندام تولید مثل زنانه و هم اندام تولید مثل مردانه میباشند (هافمن،کارل-1381).
تغییر جنسیتگراها معمولا از اضطراب و افسردگی در رنج هستند، واین موضوع با توجه به وضع روانشناختی بدی که دارند تعجب آور نیست. تمایل یک تغییر جنسیت گرای مرد نسبت به مردان توسط خود وی به عنوان یک ترجیح دگرجنسخواهی مرسوم تفسیر میشود، زیرا واقعا او خود را یک زن میپندارد (آزاد،حسین-1378).
قابل پیشبینی است که تغییر جنسیتگراها اغلب زمانی که لباسهای جنس مخالف را میپوشند تقبیح دیگران را نسبت به خود برمیانگیزند، زیرا در واقع در بسیاری از کشورها پوشیدن لباس زنانه برای مردان غیرقانونی است. بسیاری از تغییر جنسیتگراها که در حال آماده شدن برای عمل جراحی و تغییر جنسبت مرد به زن هستند، گواهیهایی از پزشکان یا درمانگران خود به همراه دارند مبنی بر اینکه لباسهای زنانه آنها بخش اولیهای، مهم از درمان آنهاست. لباس مردانه توسط زنان تغییر جنسیتگرا کمتر مسالهانگیز است، زیرا برای زنان این شرایط پدید آمده است که بتوانند لباسهایی شبیه مردان بپوشند. میزان شیوع تغییر جنسیتگرایی بسیار اندک و شامل یک در 30000 در مردان و یک در 100000 در زنان است (آزاد،حسین 1378)
شیوع اختلالات هویت جنسی = 1÷(30-6) = زن÷ مرد و یک نفر در هر سنی هزار مرد و یک نفر در برابر هر صدهزار زنی که به دنبال اعمال جراحی تغییر جنسیتگرا هستند (جهانفر،شایسته،مولایینژاد،میترا -1380).
تقریبا هیچ اطلاعی در مورد شیوع اختلالات هویت جنسی در بین کودکان و نوجوانان و بزرگسالان در دست نیست. بیشتر برآوردههای شیوع متکی بر تعداد افرادی است که طالب جراحی تغییر جنسیت هستند و به طوری که از این تخمینها برمیآید تعداد مبتلایان در جنس نر(مذکر) بیشتر است. در سه درمانگاه هویت جنسی کودکان نسبتا مبتلا پسران به دختران 30به 1،17 به 1 و 6 به1 گزارش شده است، لذا این درمانگاهها تجربه اندکی در مورد دخترهای مبتلا دارند، این تفاوت ممکن است نشاندهنده آسیب پذیری بیشتر پسرها در اختلال هویت جنسی یا حساسیت و نگرانی بیشتر در مورد پسران دارای هویت جنسی دخترانه در مقایسه با دختران دارای این صفت در آمریکا باشد. مطالعات مربوط به پسرهایی که برای درمان روانپزشکی سرپایی ارجاع شدهاند نشان میدهد که تا حدود 5% آنها به میزان قابل ملاحظه ای رفتار دخترانه داشته اند. این پسرها در وهله اول به دلیل مشکلات هویت جنسی ارجاع نشده بودند و معلوم نیست چه تعداد از آنها واجد ملاکهای اختلاف هویت جنسی بوده اند (کاپلان-1380).
اختلال هویت جنسی کودکی
بیشتر تغییر جنسیتگرایی که توسط پژوهشگران جنسی مورد مطالعه واقع شده اند دارای تاریخچه عمیقی از سبکهای رفتاری جنس مخالف در دوران کودکی از قبیل زنانگی در پسرها و مردانگی در دخترها بوده اند (گرین.1969،تسوی1990).
بنابراین بررسی اختلال هویت جنسی کودکی ممکن است نشانه هایی درباره سبب شناسی تغییر جنسیتگرایی فراهم سازد، کودکانی که تشخیص این اختلال در مورد آنها داده میشود به طور عمیق پسران دختر صفت و دختران پسر صفت هستند، یا نوجوانانی هستند که رفتار، تمایلات و عدم تمایلات آنان با آنچه در فرهنگها برای هر جنس مناسب تلقی میشود، انطباق ندارد. از این رو یک پسر مبتلا به این اختلال ممکن است علاقه ای به بازیهای شلوغ و خشن نداشته باشد و مشارکت با دختربچه ها را ترجیح بدهد، لباسهای دخترانه بپوشد و اسرار داشته باشد که به صورت یک دختر رشد کند. او حتی ممکن است ادعا کند که آلت تناسلی و بیضه هایش نفرتانگیز هستند. بسیاری از کودکان مبتلا به این اختلال این باور را در خود میپرورانند که با رشد بدنی آنها آلت تناسلیشان به شکل تناسلی دختر و یا پسر درمیآید، باوری که میتوان آنها را به عنوان جنبهای کودکانه از آرزوی تغییر جنسیتگراهای بزرگسال داشت که برای جراحی و بازتعیینی جنسیت دارند(آزاد،حسین-1381).
شروع این اختلال پیش از شش سالگی است. طبقه بندی پسرها و دخترها بر حسب رفتارها و روشهای پسرانه و دخترانه آنها چنان با قالبهای رفتاری و قضاوتهای ارزشی درآمیخته است که نابهنجار تلقی کردن الگوهای رفتاری جنس مخالف ممکن است بی مورد به نظر آید. اما برخی شواهد بیانگر آنند که این الگوها میتوانند ناشی از یک آشفتگی فیزیولوژیایی باشند. بچه هایی که مادرانشان در حین حاملگی هورمونهای جنسی مصرف کرده اند، به احتمال زیاد ممکن است که مانند افراد جنس مخالف رفتار کنند و دارای نابهنجاریهای کالبد شناسی باشند. برای مثال آشکار شده که دخترانی که مادران آنها برای جلوگیری از خونریزی رحم در دوران حاملگی پروژستین مصرف کردهاند در سالهای پیش دبستانی حالتهای پسرانه داشته اند. پروژستینها پیشگام هورمونهای جنسی مردانه یعنی آندروژنها هستند. بعضی از این دختربچه ها که حالت پسرانه دارند، دستگاه تناسلی آنها دارای ویژگیهای جنسی نر هستند. (البته این موضوع بسیار نادر است) (جهانفر،شایسته،مولایینژاد،میترا -1380).
پسربچه هایی که در حین حاملگی هورمونهای زنانه مصرف کرده اند (توسط مادران) در مقایسه با همسالان پسر خود کمتر ویژگیهای ورزشی دارند و کمتر به بازیهای شلوغ و خشن میپردازند گرچه این کودکان لزوما دچار نابهنجاری در هویت جنسی خود نیستند، اما مصرف هورمونهای جنسی توسط مادرانشان در دوران پیش از تولد موجب علائق و رفتارهای مربوط به جنس مخالف در سطحی بالاتر از معمول در آنان شده است. رفتارهای وابسته به جنس مخالف که در بسیاری از – و شاید بیشتر- کودکان به هنگام خردسالی و کودکی ملاحظه میشود، ممکن است در بیشتر خانوادهها توجه و تقویت بیش از اندازهای را از طرف والدین و دیگران به همراه داشته باشند. مصاحبه با والدین کودکانی که در این باره رفتار غیرمعمول داشته اند نشانگر آن است که این رفتار کودکان از سوی والدینشان مورد توبیخ قرار نگرفته است و حتی در بسیاری مواقع با تشویق و یا ترغیب همراه بوده است. این جریان در مورد پسرهای دختر صفت مصداق دارد. برای بسیاری از مادران، عموها، خاله ها و مادربزرگها جالب است که پسر بچه ها لباسهای کهنه و کفشهای پاشنه بلند مادرانشان را بپوشند و چه بسا که به کودک آموزش دهند که چگونه آرایش کنند. آلبوم عکسهای خانوادگی اغلب شامل عکسهایی از پسران خردسال است که به تن آنها لباسهای دختران پوشانیده اند (آزاد،حسین-1380).
این گونه واکنشها از جانب خانواده در برابر رفتار غیرمعمول کودک به احتمال بسیار نقش عمده ای در ایجاد تعارض بین جنس کالبدشناسی فرد و هویست جنسی کسب شده وی بازی میکند. در واقع مطالعه طولی پسرهای دختر صفت – در مقایسه با دختران بهنجار به عنوان گروه کنترل- با احتمال بیشتر پدران خود را محبوب خویش میدانند. بعلاوه به احتمال زیاد مادران آنها نیز خود در کودکی صفات پسرانه داشته اند و رفتارهای پسرانه دخترانشان را بیشتر پذیرا بوده اند. الگوسازی و شکل گیری عاملی رفتار غالبا پسرانه که درون خانواده صورت میگیرد ممکن است توسط تقویت مثبتی که این دخترها به دلیل رفتار پسرانه شان از پسرهای همسال خود دریافت میدارند تکمیل شود(جهانفر،شایسته،مولایینژاد،میترا -1380).
پژوهش در مورد خردسالان و کودکان کم سال که اندامهای تناسلی آنها ویژگیهای نرینه و مادینه را با هم دارد نشانگر آن است که جراحی برای اصلاح این موضوع باید در سه سالگی انجام پذیرد، یعنی از زمانی که کودک به احساس هویت جنسی خود رسیده است. پس از آن تغییر دستگاه تناسلی بسیار مشکل است زیرا در واقع تعیین جنسیت عده زیادی از این کودکان در بزرگسالی در تعارض یا دست کم یک ملاک جنسی کالبد شناسی مانند کروموزومهای جنسی آنان بوده است. کودکانی که بالای سه سال داشتند، جنسیتی که قبلا برای آنان تعیین شده بود حفظ کردند. بافت این شواهد بیانگر حساس بودن نحوه رفتار بزرگسالان نسبت به کودک خردسال – زیر سه سال – است. پوشیدن لباس پسرانه به کودک، دادن نام پسرانه به وی و ترغیب او به داخل شدن در فعالیتهای سنتی پسران تاثیرات عمده ای در ایجاد هویت جنسی مردانه دارند. بر خلاف باور متداول، کالبدشناسی همواره تعیین کننده سرنوشت جنسی افراد نیست (آزاد،حسین-1380).
البته این یافته ها نباید به این شکل تفسیر شوند که تشویق عطوفت و مهربانی در یک پسر یا جسارت - و حتی پرخاشگری- در یک دختر بچه کوچک لزوماً منجر به اختلال هویت جنسی میشود. در واقع، بیشتر کودکان دارای اختلال هویت جنسی، حتی اگر مداخله تخصصی نیز در کار نباشد در بزرگسالی نیز تغییر جنسیت گرا نمی شوند، هر چند بسیاری از آنها گرایش همجنس خواهی نشان میدهند. پژوهشگرانی که در این زمینه فعالیت میکنند، به جنبه های وابسته بودن مردانگی و زنانگی به فرهنگ، تفاوت بین فعالیتهای لذت بخشی که به طور نوعی بیشتر مربوط به جنس مخالف هستند، و اعتقاد واقعی (فرهنگ) فرد به اینکه متعلق به جنس مخالف است، آگاهی دارند (جهانفر،شایسته،مولایینژاد،میترا -1380).
میدانیم که اکثریت وسیعی، از پسربچه ها کم سن و سال بازیهای دخترانه میکنند و دخترهای کم سال به میزان زیاد بازیهای پسرانه انجام میدهند، بدون آنکه تعارضهای هویتی داشته باشند. البته این بدان معنا نیست که پسرهای دختر صفت در معرض فشارهای روانی شدید نیستند. هر جامعه ای که پسرهایی با رفتار دخترانه دارد، آنها را به دشواری تحمل میکند. به عکس دخترهای میتوانند صفت پسرانه داشته باشند و همچنان با استانداردهای قابل پذیرش رفتار برای دخترها همرنگی کنند. در هر حال اختلال هویت جنسی کودکی و اختلال تغییر جنسیت در بزرگسالی بسیار نادر است. به بیان دیگر، شیوع آنها بسیار کمتر از عده پسربچه هایی است که با عروسک بازی میکنند و دختر بچه هایی است که در بازیهای ورزشی شرکت میجویند (آزاد،حسین -1378).
در واقع هر رفتار یا علاقهای را نباید وابستگی تناسلی در نظر بگیریم، مگر آن که به کالبد شناسی دستگاه تولید مثل مربوط باشد. کودکان باید از این آزادی برخوردار باشند که هم به راههای قراردادی و هم به راههای غیر سنتی رفتار کنند، بی آنکه در معرض خطر تنبیه از سوی والدین یا همسالان باشند. پسر بچه کوچکی که به عروسک تمایل نشان میدهد و دختر بچه کوچکی که به عروسک رغبت ندارد نباید نسبت به هویت خود دچار شک و نگرانی کرد. اگر در بحث خود یک گام پیش برویم، آیا اگر افکار قالبی مربوط به نقش جنسی در میان نباشد تغییر جنسیت گرایی فی نفسه وجود خواهد داشت؟ (جهانفر،شایسته،مولایینژاد،میترا -1380).
بنابراین مردی که دارای ویژگیها و علائمی است که به طور سنتی زنانه تلقی میشوند بیشتر خود را واجد حالت مردانه بهنجار مینگرد تا حالت بیمارگونه زنی که در جسم یک مرد اسیر است. ممکن است او نیازمند آن باشد که از نظر جاذبه جنسی مورد پذیرش اعضای هم جنس خود قرار گیرد. البته جاذبهای که تغییر جنسیتگراها آن را به عنوان دگرجنسخواهی در نظر میگیرند (آزاد،حسین-1380).
روانپزشک معروف جانبرادوس واتسون [9] (1878-1958) معتقد بود که جنسیت محصول نحوه تربیت بچه ها است. در صورتی که بچه ها متناسب با جنس خود رفتار نمایند مورد تشویق قرار میگیرند و در غیر اینصورت تنبیه میشوند. به عقیده وی رفتار والدین، دوستان و جامعه تاثیر عمیقی بر تکامل جنسی کودکان دارد. اختلالات مربوط به هویت جنسی با احساس ناراحتی مداوم فرد از جنس بیولوژیک یا نقش جنسی اش تعریف میشود. اما فرد هویت جنسی وضعیتی روانی است که با احساس فرد در مورد زن یا مرد بودن مشخص میشود به عبارت دیگر مفهومی است مشخص از خود به عنوان مرد یا زن در نظر دارد (جهانفر،شایسته،مولایینژاد،میترا -1380).
نقش جنسی با هویت جنسی فرق دارد، نقش جنسی عبارت است از الگوی رفتاری فرد که انعکاس از احساس شخصی فرد در مورد هویت جنسی اش میباشد. به عبارت دیگر نقشی است که فرد بر حسب ویژگیهای جنسی در اجتماع ایفا میکند، به آن نقش جنسی گویند جنس یا جنسیت بیولوژیک : ویژگیهای آناتومی یا آناتومیک و فیزیولوژیکی است که مرد یا زن بودن فرد را مشخص میکند. جهت یابی جنسی[10] عبارت است از گرایش و جهت گیری پاسخهای جنسی فرد مثلا همجنس گرایی به سوی جنس مخالف[11] یا گرایش به هر دو جنس. این مفهوم دربرگیرنده رفتارهای فرد در انتخاب نوع لباس و اشیاء و نیز زندگی رویایی فرد میباشد (آزاد،حسین-1380).
فرد ترانسکسوآل فردی است که به طور مداوم برای رهایی از صفات اولیه و ثانویه جنسی خود تلاش کرده و مایل است ویژگیهای جنسی مخالف را کسب کرده و مانند افراد جنس مخالف خود لباس پوشیده و زندگی کند و لباسهای جنس مخالف را نیز دوست دارد (جهانفر،شایسته،مولایینژاد،میترا -1380).
دسته بندی | پزشکی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 49 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 51 |
خلاصه
چشم از راههای مختلفی می تواند دچار آسیب شود . تروما بعنوان یکی از علل کاهش دید و دوبینی و فلج زوجهای حرکتی چشم مطرح است . یکی از علل ترومای چشم و آسیب بینایی نیز همراهی ضربه مغزی با آسیب به چشم می باشد . هدف ما از این مطالعه شناخت بیشتر شیوع فلج زوجهای حرکتی چشم در افراد دچار ضربه مغزی و ضربه به سر بوده است .
این مطالعه از نوع توصیفی – تحلیلی و به روش Case Series انجام گرفته است که در بهار و تابستان 1385 و بر روی 300 نمونه از بیماران ضربه مغزی و بستری در بخش جراحی مغز و اعصاب بیمارستان شهید رهنمون یزد صورت گرفته است .
میانگین سنی جامعه مورد بررسی 46 سال با محدوده سنی 1 تا 87 سال بوده است . 242 نفر (1/81%) از آنها را مردان و 58 نفر (9/18%) را زنان تشکیل می دادند در مجموع 7 نفر دچار فلج زوجهای حرکتی چشم بودند که 5 نفر از آنها (71%) مرد و 2نفر (29%) زن می باشند .
در گروه سنی 14-1 سال ، شیوع ضایعات فلجی بیشتر بوده است .
در بررسی توزیع فراوانی وضعیت بینایی بیماران و مشکلات چشمی ، دوبینی از همه شایعتر بود(6/6%) از کل بیماران بستری شده 202 نفر سطح هوشیاری طبیعی داشتند (3/67%) و تنها 8 نفر GCS کمتر از 8 داشته اند (7/2%)
از نظر فلج اعصاب حرکتی چشم ، عمده درگیری عصبی در زوجهای 4 و 6 دیده می شود . در مجموع 7 نفر از بیماران فلج پایدار عصبی پیدا کرده اند . و 23 نفر دیگر فلج گذرای اعصاب حرکتی چشم را نشان داده اند .
بیشترین آسیب وارد شده مربوط به هماتوم ساب دورال و ساب آراکنوئید است که هرکدام در 9/22% موارد دیده می شود .
ارتباطی بین سن و جنس و نوع فلج عصب نیز وجود نداشت .
Conclusion : هر چند فلج اعصاب کرانیال در ترومای به سر خیلی شایع نمی باشد لیکن لزوم توجه به معاینات چشم پزشکی در موارد ضربه مغزی وجود دارد از طرفی با توجه به عدم شناخت دقیق علل منجر به ضایعات حرکتی چشم نیاز به تحقیقات وسیعتر بعدی می باشد .
فصل اول :
مقدمه و کلیات
مقدمه
تروما به سر از شایعترین حوادث و تروماهای موجود در جوامع بشری و از جمله در کشورما می باشد که از علل شایع مرگ و میر نیز به شمار می آید . آسیب پذیری در بچه ها بیشتر مشاهده می شود . این آسیب از درجات متفاوتی برخوردار است و از حالت خفیف تا شدید متغیر است که با توجه به آن ، میزان GCS در هر کدام در محدوده خاصی قرار می گیرد .
بیماران ترومای مغزی مستعد عوارضی از قبیل خونریزی ، شکستگی جمجمه ، آسیب به عروق مغزی ، کانتوژن مغزی و ... می باشند که می تواند باعث تغییر عملکرد یا فلج اعصاب کرانیال و از جمله اعصاب حرکتی چشم گردد . از این جهت معاینه کامل بیماران ضربه مغزی جهت بررسی ضایعات همراه اقدامات و مراقبتهای پزشکی ضروری می باشد .
آسیب به جمجمه با مکانیسم های متفاوتی منجر به آسیب اعصاب حرکتی چشم می گردد . از اینرو ، تظاهرات بالینی ، از حالت خفیف تا شدید ، متغیر است . با بررسی های تکمیلی و اقدامات پاراکلینیک ، می توان محل ضایعه را تشخیص داده و نسبت به اقدامات بعدی ، تصمیم گیری نمود .
آناتومی و فیزیولوژی (1،2)
عصب اکولوموتور : هسته عصب در مغز میانی در سطح کالیکولوس فوقانی قرار دارد . دستجات وابران هسته ، از طریق هسته قرمز و از سمت داخل پایک مغزی عبور نموده ، آنگاه از مغز میانی خارج شده و به فضای بین پایکی وارد می شوند . بخش قاعده ای عصب ، پس از خروج از مغز میانی ، مابین شریان مغزی خلفی و شریان مخچه ای فوقانی ، عبور نموده و به موازات شریان ارتباطی خلفی حرکت می کند . سپس عصب با سوراخ کردن دورا در سمت خارج زائده کلنوئید خلفی ، وارد سینوس کاورنوس شده و در دیواره خارجی حرکت کرده و به شاخه های فوقانی و تحتانی تقسیم می شود که از طریق شکاف اربیتال فوقانی از طریق حلقه Zinn وارد اربیت می گردد . بخش اینترااربیتال عصب شامل الیاف فوقانی ( مسوول عصبدهی رکتوس فوقانی و بالا برنده پلک) تحتانی ( به رکتوس داخلی ، تحتانی و مایل تحتانی ) و الیاف پاراسمپاتیک همراه شاخه تحتانی (مسؤول اسفنکترمردمک و عضله مژگانی ) می باشد . این الیاف پاراسمپاتیک ، بین ساقه مغزی و سینوس کاورنوس بطور سطحی در بالای بخش میانی زوج سوم قرار می گیرند . توسط عروق نرم شامه ای تغذیه می گردند . در حالیکه عصب اکولوموتور با Vasanervorum تغذیه می شود . بنابراین ضایعاتی مثل آنوریسم ، تروما و هرنی بطور شخصی با تحت فشار قراردادن عروق خونی نرم شامه ای و الیاف سطحی ، سبب درگیری مردمک می شوند اما ضایعاتی که بدنبال دیابت یا فشار خون ایجاد می شوند ، معمولاً مردمک را درگیر نمی کنند . زیرا انفارکتوس تنه اصلی عصب که بدنبال میکروآنژیوپاتی درگیرکننده Vasanervorum رخ می دهد ، الیاف سطحی مربوط به مردمک را درگیر نمی کند .
این عصب مسوول حرکات چشم به بالا ، پایین و داخل است همچنین دربالابردن پلک و نرمال نگه داشتن اندازه مردمک دخالت دارد . بعلاوه مسوول تطابق در دید نزدیک نیز می باشد .
علایم فلج زوج سوم شامل پتوز یکطرفه (ندرتاً دو طرفه در صورت آسیب به هسته ) با ضافه درد واضح سریا چشم است . دوبینی بعلت پوشیده شدن مردمک نادر است . حدت بینایی تغییری نمی کند مگر در آسیب شکاف اربیتال فوقانی و درگیری همزمان زوج دوم فلج کامل ، واضح و مشخص است که پتوز کامل یکطرفه ، کاملاً بسته شده و انحراف چشم به سمت پایین و خارج دیده می شود . چشم در این حالت دچار Extropia ( انحراف به خارج) و گاهی انحراف جزیی به سمت پایین می شود . در معاینه مردمک باز است و به نور پاسخ نمی دهد در فلج های نسبی ، تشخیص مشکلتر است و معاینه دقیق موقعیت چشم در میدانهای نگاه متفاوت ، ممکن است لازم باشد متأسفانه روشی جهت اصلاح ضعف عصب وجود ندارد . کاهش فشار ناشی از تومور یا آنوریسم از روی عصب ، بوسیله جراحی ممکن است فلج زوج سوم را بهبود دهد . جراحی جهت بالا بردن پلک نیز قابل انجام است . بیهوشی عمومی لازم است و گاهی بیش از یک جراحی لازم است . جراحی روی عضلات چشم انجام می شود تا زمانیکه چشم ها به روبرو نگاه می کند . مستقیم بنظر برسد اگر فلج کامل باشد حرکت ضعیف به پایین و داخل باقی خواهد ماند .
در فلج کامل فیلد دید دوچشمی گاهی بسیار کوچک و دو بینی در فیلد و سیعی وجود دارد در حالیکه در فلج نسبی فیلد دید دو چشمی بزرگتر می باشد .
فلج ایزوله مربوط به اختلال عروقی طی 3 تا 6 ماه بهبود می یابد و گرنه جهت تعیین علت فلج باید بررسی شود . میاستنی گراویس ، می تواند هر نوع نوروپاتی کرانیال را تقلید کند که شامل فلجهای ایزوله زوج 3 نیز می شود .
عصب تروکلئار : تنها عصب کرانیال است که از قسمت خلقی مغز خارج می شود و عضله مایل فوقانی را در سمت مقابل خود عصبدهی می کند . هستة این عصب در سطح برجستگی تحتانی کولیکولوس ، زیر قنات – سیلویوس قرار گرفته و در ادامه کمپلکس هسته ای زوج سوم می باشد . فاسیکلها ، شامل اکسونهایی است که اطراف قنات را دور می زنند . تنه عصب در سطح دورسال ، ساقه مغز را ترک می کند ، سپس در اطراف ساقه به طرف جلو دور می زند و زیر لبه آزاد چادرینه حرکت می کند و همانند عصب 3 از میان شریان مغزی خلفی و شریان مخچه ای فوقانی عبور می کند . آنگاه دورا را سوراخ کرده وارد سینوس کاورنوس می گردد .
بخش اینتراکاورنوس در سمت خارج و پایین عصب 3 حرکت می کند و در جلو سینوس کاورنوس بالا رفته ، از شکاف اربیتال فوقانی در بالای حلقه Zinn عبور می کند و در نهایت ، عضله مایل فوقانی را عصبدهی می کند . آسیب و فلج این عصب، ممکن است یکطر فه یا دو طرفه باشد . از علل فلج دو طرفه می توان به خونریزی سقف مغز میانی بعلت ترومای سریا آرتریو اسکلروز اشاره کرد . همچنین پینه آلوما در این میان نقش دارد.
در غالب موارد ، علت فلج ، تروما می باشد . علل دیگر از قبیل تومور نادرند .
علل فلج یکطرفه متعددند و شامل موارد زیر است
1) خونریزی بعلت ترومایا آرتریواسکلروز
2) درگیری مستقیم عصب توسط بیماری شریان مخچه ای فوقانی و مغزی خلفی مجاوز
3) پلی نوریت ، مننژیت ، هرپس زوستر
4) دیابت
5) نئوپلاسم های شکاف اربیتال فوقانی و سینوس کاورنوس (شامل تومورهای عروقی )
6) درگیری مستقیم تروکلئار در اثر شکستگی ریم اربیت فوقانی
7) جابجایی تروکلئار متعاقب جراحی روی سینوس فرونتال
8) بیماری پاژه و آرتریت هیپر تروفیک
در اثر فلج این عصب ، چشم درگیر نمی تواند به سمت پایین و داخل حرکت کند که باعث دوبینی عمودی می گردد . بیمار به طور ناخودآگاه تمایل دارد که سرخورد را کج کند و آنگاه از عضلاتی که سالم اند استفاده کند که این حالت می تواند از دوبینی بکاهد .
معمولاً در کسانی که پس از تروما به سر یک حرکت غیر طبیعی چشمی مشخص داشته باشند ، تشخیص راحت است . ممکن است گاهی نیاز به CT یا MRI باشد . درمان بسته به علت فلج متفاوت است . تمرینات چشمی ممکن است مؤثر باشد . گاهی جهت کاهش دوبینی ، جراحی لازم است .
عصب زوج شش (VI): هسته عصب در نقطه میانی پل و پایین کف بطن چهارم قرار دارد که به فاسیکل عصب VII بسیار نزدیک می باشد . اما فلج ایزوله عصب هیچگاه از منشأ هسته ای نیست . فاسیکل شامل الیافت خروجی در وضعیت و نترال است که ساقه مغز را در محل اتصال پلی – بصل النخاعی در سمت خارج برجستگی پیرامیدال قطع می کند . بخش بازیلار محل اتصال پلی در بصل النخاع را ترک می کند و وارد سیسترن Prepontine basilar می شود . سپس نزدیک قاعده پل به بالا حرکت کرده و توسط شریان مخچه ای قدامی – تحتانی قطع می شود . سپس دورا را زیر کلینوئیدهای خلقی سوراخ می کند و به سمت جلو روی نوک استخون پتروز زاویه دار شده و از سینوس پتروزال تحتانی عبور کرده و از کانال Dorello وارد سینوس کاورنوس می شود . علت فلج عصب ممکن است ترومای سر ، تومو، دیابت ، مولتیپل اسکلروز ، مننژیت ، بلوک شریان تغذیه کننده عصب و یا افزایش فشار داخل جمجمه باشد .
علایم فلج زوج ششم شامل ناتوانی حرکت چشم درگیر به سمت خارج و انحراف به داخل در زمان نگاه مستقیم می باشد . همچنین زمانیکه شخص به سمت چشم درگیر نگاه کند ، دوبینی بیشتر می شود . معمولاً پزشکان فلج این عصب را براحتی تشخیص می دهند ولی علت آن خیلی واضح نمی باشد . CT اسکن و MRI جهت رد کردن تومورها لازم است . درمان فلج این عصب بستگی به علت آن دارد . زمانیکه علت درمان شود ، معمولاً این عارضه برطرف می گردد . اگر بلوک یک رگ خونی مطرح باشد ، عصب رژنره می شود و فلج بدون درمان طبی معمولاً طی 2 ماه بهبود می یابد .
ترومای سر و انواع آن
ضربه به سر در بچه ها و بزرگسالان ، از علل مرگ و میر بشمار می رود علل ضربه مغزی شامل تصادف اتومبیل ، Child abuse ، سقوط و اصابت ساچمه تفنگ و غیره می باشد . در بچه ها به علت بسته نبودن درزهای جمجمه فضا جهت گسترش ادم یا هماتوم وجود دارد ولی در بالغین که درزها بسته است ، جای گسترش ندارد ریسک بیشتری دارد . سربچه ها نسبت به بدنشان بزرگتر بوده و آسیب پذیری بیشتری دارد . همچنین استخوانها نازکتر بوده و شکستگی زودتر ایجاد می گردد و می تواند ایجاد شکستگی Ping-pong نماید . آسیب به مغز بچه ها از درجه خفیف تا شدید متغیر است . در کودکان محتوای آب مغز بیشتر و مقاومت نسبت به هیپوکسی بیشتر است که در اینها مغز دچار هیپرامیا می شود و کمتر ادم دیده می شود یعنی محتوای خون در داخل رگ افزایش می یابد و از آن خارج نمی شود . در آسیب خفیف ، معمولاً GCS 14 و 15 است . در آسیب متوسط از 8 تا 13 و در نوع شدید از 3 تا 7 است که پیش آگهی را بدتر می کند .
آسیب به مغز باعث عوارضی از قبیل خونریزی زیر پوست ، شکستگی جمجمه ، آسیب به عروق مغزی و خونریزی ، کانتوژن مغز ،خونریزی داخل جمجمه ای و ... می شود که هرکدام می تواند باعث تغییر عملکرد یا فلج اعصاب کرانیال از جمله اعصاب حرکتی چشم شود . از اینرو بررسی تغییرات عملکردی اعصاب حرکتی چشم پس از تروما به سر ،ضروری می باشد .
بیان مسأله و اهمیت موضوع
با توجه به افزایش حوادث منجر به ضربات وارده به سر بویژه حوادثی که ناشی از تصادفات اتومبیل و موتور سیکلت است و شیوع نسبتاً زیاد اینگونه حوادث در منطقه یزد این موضوع مورد توجه بسیاری از محققان قرار گرفته است . عدم رعایت صحیح مقررات و اصول ناصحیح در عبور و مرور از جمله عواملی است که ضربات شدید به سر را باعث می شود . درگیری اعصاب کرانیال و بخصوص اعصاب حرکتی چشم نیز یکی از عوارض این حوادث محسوب می گردد که بطور عمده عصب چهارم را که مستعد به تروماست درگیر می سازد . در این مطالعه انواع فلج عصبی عضلات چشم در بیماران تروما به سر بررسی شده است .
شایان ذکر است اطلاعات حاصل از این طرح ، بعلت شرایط ویژه و کثرت سوانح منجر به ترومای سر در شهر یزد ، می تواند بعنوان یک تحقیق قابل قبول در تعیین وضعیت بیماران تروما به سرتلقی گردد . با این حال این مطالعه تنها بیمارانی را شامل می شود که به بخش جراحی مغز و اعصاب ارجاع داده شده اند و امید است نتایج آن راهگشای مطالعات آتی قرار گیرد .
مروری بر مطالعات مشابه
طبق تحقیقات آقای Chen و همکارانش که در سال 2005 در تایوان بعمل آمده است ، ترومای سر معمولاً در وقایع ورزشی ایجاد می شود و فلجهای ایزوله زوج سوم معمولاً با ضربه های شدید به سر همراهند که نتیجة آن آسیب مستقیم یا غیر مستقیم به عصب می باشد .(3) در این تحقیق یک مورد فلج ایزوله III که در ارتباط با ترومای سر می باشد گزارش شده است . طبق این مشاهدات چنین نتیجه گیری شد که فلج یکطرفه زوج سوم در رابطه با ترومای بسته سر نادر است .(تا 15% موارد )و در اغلب موارد ، آسیب متوسط تا شدید سر دیده می شود .
در مطالعه دیگری که آقای Elstron با بررسی 2 بیمار انجام داد ، چنین نتیجه گیری کرد که در اثر ترومای بسته سر که منجر به فلج زوج سوم شود ، نقایص نورولوژیک بصورت پایدار باقی خواهد ماند . .(3) آسیب ایزوله بطور غیر معمولی در اثر ترومای Minor رخ داده است که در 2 مورد CT نرمال گزارش شده است . پس بطور کلی فلج ایزوله زوج سوم در آسیب های شدید دیده می شود که اینها MRI و CT اسکن و MRA غیر طبیعی خواهند داشت . طبق این مطالعه ، آسیب ایزوله III می تواند در ترومای خفیف سر رخ دهد که در آن یافته های تصویر برداری چیزی را نشان نمی دهد . مکانیسم آسیب می تواند مستقیم یا غیر مستقیم باشد . در بیمارانی که یافته های تصویری آنها منفی است ، علت آسیب مستقیم است که می تواند باعث کندگی عصب ، کاهش خونرسانی و ... باشد .
در تحقیق دیگری که Yilmaz و همکارانش در سال 2003 انجام دادند دیده شد که فلج دو طرفه زوج ششم پس از تروما یک حالت بسیار نادر است . فلج یکطرفه زوج VI معمولاً پس از شکستگی های حفره کرانیال میانی رخ می دهد و Hyperextension گردن معمولاً در مکانیسم فلج دو طرفه زوج 6 نقش دارد . (4)
طبق گزارش دیگری ، فلج دو طرفه عصب 6 پس از ترومای گردن مشاهده شده است که در این گزارش هرچند بیمار دچار سانحه شده است ولی در رادیو گرافی هیچ گونه شکستگی دیده نمی شد.
دسته بندی | دامپزشکی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 65 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 88 |
مساله کمبود مواد غذایی و بخصوص پروتئین حیوانی یکی از بزرگترین مشکلات کشورهای در حال توسعه میباشد. عوامل مختلفی ازجمله ارزش غذایی، سلامت گوشت، سرعت رشد، بازده بالای لاشه و سهولت تغذیه باعث گردیده است که پروتئین گوش مرغ نسبت به پروتئین گوش سایر حیوانات حائز اهمیت باشد.
بنابراین باید گامهای موثرتری جهت پیشبرد صنعت طیور برداشته شود. یکی از مهممترین اقدامات پیشگیری از عوامل عفونی مانند بیماری کوکسیدیوز است.
کوکسیدیوز بیماری مهمی از لحاظ اقتصادی در صنعت طیور میباشد که باعث کاهش جذب غذا و به دنبال کاهش راندمان تولید میگردد. بطور معممول از داروهای مختلف در غذا یا آب برای مهار بیماری و افزایش میزان تولید استفاده میشود، لیکن گران بودن داروهای شیمیایی، مقاوم دارویی و ایجاد گونههای مقاوم در مقابل داروهای شیمیایی، تضعیف سیستم ایمنی، مسمومیتهای سلولی همراه با کاهش بازدهی در گله نیز از جمله مهمترین عوامل محدودکننده مصرف این ترکیبات میباشند. همچنین آثار سوء زیستمحیطی ناشی از ورود مستمر داروهای شیمیایی در طبیعت و عواقب نامطلوب حاصل از حضور بقایای دارویی در فرآوردههای شیمیایی است. از طرف دیگر پیچیدگی چرخه حیات ارگانیسم و پاسخ ایمنی توسعه واکسیاسیون را با مشکل مواجه کرده است. لذا با توجه به مشکلات فوق، اتخاذ یک روش کنترل نوین بدون عوارض سوء که مبتنی بر ایمنی تغذیه و ژنتیک باشد ضروری است. در این طرح اثرات استفاده ویتامین A همراه با واکسیناسیون جهت پیشگیری از وقوع کوکسیدیوز مورد مطالعه قرار گرفته است.
فصل اول
ویتامین A
تاریخچه کشف ویتامین A:
کشف اولیه ویتامین A به مک کالوم[1] و دیویس[2] نسبت داده شده است. در سال 1913 آنها دریافتند که موشهای صحرایی تغذیهشده با جیره بدون ویتامین A همراه با چربی خوک (Lard) رشد نکردند ولی موشهای تغذیهشده با همان جیره به علاوه کره، رشد کردند. در همان سال، اسبورن[3] و مندل[4] گزارش کردند که در کره چیزی وجود دارد که برای زندگی و رشد موش ضروری است.
در سال 1930، مور[5] از انگلستان نشان داد که موشهای مبتلا به کمبود ویتامین A وقتی با کاروتن تغذیه شدند، مقدار زیادی ویتامین A در کبد آنها یافت شد. نقش پیشویتامینی کاروتن وقتی مشخص گردید که کرر[6] از سویس موفق به تعیین ساختمان شیمیایی بتاکاروتن در سال 1930 و ویتامین A در سال 1931 شد. ویتامین A اولین ویتامینی بود که ساختمان شیمیایی آن مشخص گردید. در سال 1937، ویتامین A به صورت خالص و به شکل متبلور در آزمایشگه تولید شد. در سال 1947 برای اولین بار ویتامین A به صورت سنتتیک تهیه شد. (5 و 8)
از نظر شیمیایی، ویتامین A معروف به رتینول با فرمول بسته (C20H29OH) یک الکل منوهیدریک غیراشباع میباشد. زنجیر کربنی آن دارای چهار اتصال دوگانه است که به یک حلقه ششضلعی بتایونون[7] منتهی میگردد. این حلقه دارای یک اتصال دوگانه در بین کربنهای α و β نسبت به زنجیر کربنی میباشد. این ویتامین از مشتقات کربورهای کربنی است و این کربورها از پلیمریزه شدن هیدروکربن اشباعنشده بنام ایزوپرن (CH2=C-CH=CH2) حاصل میگردند. فرمول ساختمانی ویتامین A به صورت زیر میباشد. (4 و 34).
ایزومرهای ویتامین A
این ترکیب دارای تعداد زیادی ایزمرهای هندسی سیس و ترانس میباشد ولی تمام ایزومرها در طبعیت وجود ندارند و حتی از طریق مصنوعی نیز تهیه نشدهاند. (4)
تاکنون شماری از مشتقات و استریو ایزومرهای ویتامین A یافت شدهاند که از نظرارزش بیولوژیکی با هم متفاوت میباشند. ویتامین A ممکن است به شکل آلدئیدی (رتینال) یا الکلی (رتینول) یافت شود که این اشکال دارای فعالیت ویتامین A میباشند. اگرچه اسید رتینوئیک بخشی از وظایف ویتامین A را انجام میدهد. یک واحد بینالمللی ویتامین (IU) A برابر با 3/0 میکروگرم ویتامین A الکل خالص تمامترانس میباشد. از آنجا که این ماده نسبتا ناپایدار است غالباً 344/0 میکروگرم ویتامین A استات خالص تمام بعنوان یک ماده پایدارتر استعمال میگردد. در صورتی که سنتز ویتامین A با دقت کنترل نگردد، ایزومرهای سیس مختلفی تولید خواهد شد که این ایزومرها از ارزش بیولوژیکی کمتری برای حیوانات برخوردار هستند (8).
کاروتنوئیدها (پیشویتامینهای A):
کاروتنوئیدها پیگمانهایی هستند به رنگ زرد مایل به نارنجی و از نظر شیمیایی عبارتند از هیدروکربورهایی با فرمول خام (C40H56) که فرمول گسترده آنها تشکیل شده است از یک زنجیر کربنی که در یک یا دو انتها به یک حلقه ششضلعی منتهی میشود.
کارتنوئیدها[8] شامل دو دسته هستند:
1) کاروتنها[9]: α، β و γ
2) زانتوفیل[10]ها که شامل طیف وسیعی از ترکیبات مانند لوتئین[11]، کریپتوزانیتن[12]، زیزانتین[13] آفانین و غیره هستند. اکثر این ترکیبات نمیتوانند به ویتامین A تبدیل شوند و فقط کریپتوزانتین و آفانین قابلیت تبدیل شدن به ویتامین A را دارند. برای اینکه کاروتنوئیدهای مختلف پتانسیل فعالیت ویتامین A را داشته باشند باید لااقل حاوی یک حلقه کامل بتایونون باشند. بتاکاروتن که دارای دو حلقه بتایونون است یک ملکول مضاعف ویتامین A بوده و از نظر تئوری، اگر شکسته شدن در مرکز ملکول واقع شود میتواند دو ملکول ویتامین A فعال ایجاد کند. بنابراین بتاکاروتن با دوحلقه بتایونون فعالیت ویتامین A بیشتری از سایر کاروتنوئیدها دارد.
آلفاکاروتن اگرچه از نظر ساختمان گسترده ملکولی شبیه بتاکاروتن است ولی در حلقه β محل پیوند دوگانه عوض شده است.
در گاماکاروتن، حلقه β باز است. بنابراین آلفاکاروتن و گاماکاروتن قابلیت ایجاد یک ملکلول ویتامین A را دارند (4 و 8).
الف) جذب:
محل اصلی جذب محل اصلی جذب ویتامین A و کاروتنوئیدها در مخاط ابتدای ژوژنوم میباشد. جذب ویتامین A و بتاکاروتن در روده کوچک توسط میسلهایی (گویچههایی) همانند آنچه در جذب اسیدهای چرب اتفاق میافتد، صورت میپذیرد. در سلولهای رودهای، قسمت اعظم بتاکاروتن به ویتامین تبدیل میگردد که قسمت زیادی از آن دوباره استریفیه شده و به همراه شیلومیکرونها از طریق سیستم لنفاوی وارد جریان خون و کبد و میشوند. در این مراحل مقدار کمی از از رتینول اکسیدشده و به رتینال و اسید رتینوئیک تبدیل میشود. کاروتن نیز توام با تبدیلات آنزیمی جذب میشود. برا ی این منظور ابتدا به رتینال تبدیل گردیده، سپس به صورت رتینول جذب میشود. وجود اسیدهای چرب با وزن ملکلولی کم، جذب پیشساز ویتامین را افزایش میدهد (7).
در حالت استاندارد از تبدیل 1 میلیگرم بتاکاروتن، 667/1 واحد بینالمللی ویتامین A ایجاد میشود که در طیور نیز این رابطه صدق میکند. در طیور یک واحد بینالمللی ویتامین A برابر 6/0 میکروگرم بتاکاروتن است.
فعالیت ویتامین A برحسب واحد بینالمللی اندازهگیری میشود و رابطه آن با اشکال مختلف ویتامین A به قرار ذیل است:
یک واحد بینالمللی ویتامین A برابر است با 3/0 میکروگرم رتینول
یک واحد بینالمللی ویتامین A برابر است با 344/0 میکروگرم رتینول استات
یک واحد بینالمللی ویتامین A برابر است با 55/0 میکروگرم رتینول پالمتات (7 و 8)
ب) انتقال:
شکل فعال فیزیولوژیکی ویتامین A (رتینول) بوسیلة پروتئین ناقل ویژهای که اصطلاحا پروتئین متصلشونده با رتینول (RBP)[14] نام دارد از کبد جابجا میشود. انتقال ویتامین A به بافتها توسط فرآیندهایی کنترل میشود که تولید و ترشح RBP را بوسیله کبد تنظیم میکنند. RBP یک حلقه پلیپپتیدی با وزن ملکلولی 2100 دالتون میباشد و با رتینول یک کمپلکس مولار 1:1 (یک به یک) تشکیل میدهد. حدود 90% RBP موجود در پلاسما به پیشآلبومین متصلشونده با تیروکسین، کمپلکسی را تشکیل میدهد. رتینول، RBP و کمپلکس آلبومین همراه با هم به بافت مورد نظر منتقل میگردند و در آنجا به گیرنده موجود در سطح سلولی متصل میشوند و رتینول وارد سلولهای بافت مورد نظر میگردد. پروتئینهای متصلشونده به رتینول بنام Cellular RBP در سلول وجود دارند که در جابجایی رتینول در داخل سلول و احتمالاً فعالیت بیولوژیکی آن دخالت دارند (5 و 7 و 11 و 56).
ج) ذخیره:
بیش از 95% ویتامین A در کبد و مقدار کمی از آن در بافتهای چربی، ریه و کلیهها ذخیره میشوند. کاروتنوئیدها در چربیها ذخیره میگردند. در طیور فقط هیدروکسی کاروتنوئیدها جذب میشوند. مشخص شده است که هرچه طول مدت روشنایی و میزان نور در پرورش طیور در قفس زیادتر باشد، مقدار ویتامین A کبد کاهش مییابد. سطح ویتامین Aالکلی خون در تمام اوقات نسبتا ثابت است. وقتی یک دز بالای ویتامین A مصرف شود سطح آن بطور موقت بالا میرود و چند ساعت بعد به حالت طبیعی برمیگردد. فقط وقتی ذخیره ویتامین Aدر کبد تمام شده باشد و مقدار مصرف روزانه نیز کم باشد، سطح ویتامین در خون شروع به تنزل میکند. کل ذخیره ویتامین Aدر کبد بستگی به میزان مصرف قبلی دارد.
بیشترین ذخیره کبدی مربوط به کریستالین ویتامین Aاستات و کمترین ذخیره مربوط به کریستالین کاروتن میباشد (7 و 8 و 34).
د) دفع:
رتینول در کبد کنژوگه شده و از طریق صفرا دفع میشود. همچنین این ماده طی فرآیند اکسیداسیون در کبد، کلیهها و روده به رتینال و سپس اسید رتینوئیک تبدیل میشود که اسید رتینوئیک به صورت آزاد و یا گلوکورونیداز از راه صفرا دفع میگردد. ویتامین A که بصورت گلوکورونید توسط صفرا دفع میشود تحت اثر آنزیم بتاگلوکورونیداز حاصله از باکتریهای روده تجزیه و مجددا جذب میگردد (7).
1) بینایی:
ویتامین Aالکلی یا رتینول در شبکیه چشم تحت تأثیر یک آنزیم دهیدروژناز به ویتامینA آلدئیدی یا رتینال (تمامترانس) تبدیل میشود که در تاریکی به ایزومر 11- سیس رتئین آلدئید تبدیل شده و سپس با یک ترکیب پروتئینی به نام اوپسین ترکیب شده و از این ترکیب یک رنگدانه حساس به نور بنام رودوپسین در سلولهای استوانهای شبیکه چشم تولید میشود که عامل موثری در بینایی حیوان در نور کم میباشد. لازم به ذکر است که واکنشهای فوق در حضور نور بصورت معکوس انجام میشود. همچنین رتینال در یک واکنش شیمیایی مشابه در سلولهای مخروطی شبیکه چشم برای رویت رنگها در نور زیاد عمل میکند همچنین ایزمورهای فضایی رتینال که رتینین نامیده میشوند، نقش عمده و مهمی در بینایی دارند. عمل تطابق چشم در تاریکی نیز به این فرآیند مربوط میشود. در روند بینایی و فعال و انفعالاتی که حین بینایی انجام میشود، مقداری از رتینول از بین میرود که در صورت عدم جایگزینی در طولانیمدت موجب کوری خواهد شد. (7).
2) تولید مثل:
اسیدرتینوئیک تمام اعمال رتینول بجز اثر آن در بینایی و تولید مثل را انجام میدهد. بنابراین افزودن اسیدرتینوئیک به جیره موشهای صحرایی و جوجهها، مطالعات مربوط به اثرات رتینول و رتینال در تولید مثل و بینایی را بدون اینکه با سایر عوارض ناشی از کمبود ویتامین تداخل داشته باشد، امکانپذیر کرده است (5 و 8).
3- حفظ غشاهای مخاطی:
ویتامین A جهت حفظ بافتهای پوششی تمام حفرات و سطوح بدن که به نحوی با محیط خارج در ارتباط میباشند، مانند بافت پوششی دستگاههای تنفس، گوارش. ادراری ـ تناسلی و بافت پوششی قرنیه ضروری است (7). اثر ویتامین A در حفظ سلامت غشای مخاطی وقتی بخوبی مشخص میشود که از میزان شاخی شدن واژن موشهای صحرایی ماده به عنوان روشی برای تعیین و ارزیابی ویتامین A استفاده میشود. موشهایی که جیره فاقد ویتامین Aدریافت میکند، به جای سلولهای طبیعی غشای مخاطی (اپیتلیال و استوانهای)، دارای سلولهای شاخی (اپیتلیال چیندار) میباشند. افزودن رتینول سبب عادی شدن سلولهای اپیتلیوم میشود. (5)
4) نقش کوانزیمی و هورمونی:
ویتامین A بصورت یک کوانزیم واسطهای در سنتز گلیکوپروتئینها عمل میکند و همچنین بصورت یک هورمون استروئیدی در هسته سلول عمل کرده و منجر به تمایز میگردد (8).
5) سنتز موکوپلی ساکاریدها:
تجربه نشان میدهد که کمبود ویتامین A موجب کاهش سرعت ا یجاد موکوپلی ساکاریدها در بافتهای حیوان میگردد و تجویز ویتامین A باعث طبیعی شدن میزان موکوپلی ساکاریدها میشود. از آنجائیکه این ترکیبات در ساختمان غضروفها (کندروئیتین سولفوریک اسید)[15] و همینطور در ترشحات مخاطی از این راه توجیه مینمایند. تحقیقات سالهای اخیر نشان میدهد که ویتامین Aدارای نقش مهمی در بیوسنتز پروتئینها میباشد و بعلاوه در متابولیسم گوگرد و تشکیل ریشه فعال سولفات شرکت مینماید و همانطور که مشخص گردیده است ریشه سولفات از ترکیبات ضروری در عمل سنتز موکوپلی ساکاریدها میباشد. برای آنکه ریشه سولفات بصورت پیوند استری در ترکیبات موکوپلی ساکاریدها از قبیل کندروئیتین سولفوریک اسید و موکوئیتین سولفوریک ا سید تبدیل گردد، ابتدا باید به کمک ATP بصورت فعال درآید و این واکنش احتمالاً تحت تأثیر ویتامین Aمیباشد. (8)
6) غشاهای سلولی و درون سلولی
ویتامین A در تغییر خاصیت نفوذپذیری غشاهای لیپوپروتئینی سلول اندامکهای داخل سلولی نقش عمدهای دارد. این ویتامین به غشای لیپوپروتئینی نفوذ میکند و در مقادیر مطلوب به عنوان پلی میان لیپید و پروتئین عمل میکند و بنابراین باعث ثبات غشا میشود. البته هیپروتیامینوز A موجب تغییرات در غشا شده و آنها را شکننده مینماید و نیز سبب تخریب لیزوزومها و اریتروسیتها میشود. همچنین این ویتامین یک کاتالیزور در پدیدههای اکسیداسیون و احیا در سلولهای زنده عمل میکند (5 و 7 و 8 و 56).
7) رشد استخوان:
مطالعات نشان میدهند که کمبود ویتامین A در مرغابیهای جوان، سبب تعویق و تحلیل چشمگیری در شد غضروف درونی استخوانها میشود و ازدیاد آن، رشد این استخوانها را تسریع میکند (5).
8) سنتز کورتیکوستروئیدها:
جیرههای غنی از پروتئین، طیور را دچار استرس مینمایند و در نتیجه غده فوق کلیه بزرگ و ترشحات کورتیکوستروئیدی افزایش مییابد و همزمان، مقدار ذخایر کبدی ویتامین A کاهش مییابد اما کمبود ویتامین موجب آتروفی غده فوق کلیه و کاهش ترشح کورتیکوستروئیدها نمیشود. در صورتی که در محیط کشت غده فوق کلیوی خارج شده از بدن جوجههایی که با کمبود ویتامین A مواجه هستند، مقدار رتینول را افزایش داده شود، تولید کورتیکوسترون افزایش مییابد (5 و 7).
9) فشار مایع مغزی نخاعی:
عدم تعادل شدید، اولین علامت کمبود بیش از حد ویتامین A در جوجههای در حال رشد است. بدلیل آنکه معمولاً در این بیتعادلی اولیه ناشی از کمبود ویتامین A، ضایعاتی در مخ و مخچه مشاهده نمیشود، به نظر میرسد فشار زیادی که بر مغز وارد گردیده، باعث بروز آن میشود (5).
10) سرطان:
دخالت ویتامین A در تولید مثل و بافتهای پوششی بیانگر نقش این ویتامین در تقسیم سلولی است. نشان داده شده است که حیوانات آزمایشگاهی که با کمبود ویتامین A مواجه هستند، در مقابل مواد شیمیایی سرطانزا حساسترند، در حالی که مقادیر بالایی از رتینوئیدها قادرند از ایجاد سرطان توسط بعضی از مواد شیمیایی سرطانزا جلوگیری بعمل آورند.
11) ایمنی:
این ویتامین در سیستم ایمنی همورال و سلولی دخالت دارد. به همین دلیل حیواناتی که کمبود ویتامین A دارند نسبت به عفونتهای مختلف حساس میشوند. تجویز ویتامینA به عنوان تقویتکننده سیستم ایمنی در چنین مواردی توصیه میگردد. در فصل سوم راجع به این موضوع بطور مفصل بحث خواهد شد.
12) فیزیولوژی غده تیروئید:
در حالت کمبود ویتامین A، ترشح تیروکسین کاهش مییابد و هیپرپلازی غده تیروئید رخ میدهد. متقابلاً تیروکسین تبدیل کاروتنوئیدها را به ویتامین A تشدید مینماید و ذخیره ویتامین Aرا افزایش میدهد. امروزه هیپرتیروئیدیسم را یکی از اولین نشانههای کمبود ویتامین Aدر طیور میدانند. در این حالت میزان هورمون محرکه تیروئید (TSH)[16] طبیعی است ولی میزان T3 و T4 کاهش مییابد. (7)
13) متابولیسم مواد:
ویتامین Aدر متابولیسم مواد دخالت دارد. چنانچه کمبود آن، بیوسنتز گلیکوژن را از استات، لاکتات و گلیسرول کاهش میدهد. همچنین در طیور گوشتی، غلظت فسولیپید و تری گلیسیرید خون در هنگام کمبود ویتامین A کاهش مییابد، در حالی که بر غلظت کلسترول افزوده میشود. این ویتامین در انتقال آهن از کبد نقش شایانی دارد و کمبود آن موجب کمخونی توام با افزایش آهن در کبد میگردد. این ویتامین جذب رودهای روی (Zn) را نیز افزایش میدهد ولی ثابت شده است که قادر به جبران اثرات ناقصالخلقهزایی ناشی از کمبود روی نمیباشد (7).
میزان نیاز به ویتامین A در طیور
حداقل میزان نیاز به ویتامین Aتوسط کمیته NAS-NRC تعیین شده است و شامل مقداری از ویتامین A میباشد که تحت شرایط ایدهآل محیطی، رشد مطلوب در جوجههای جوان گوشتی و حداکثر تولید تخم مرغ را در مرغهای تخمگذار ایجاد نماید (5 و 7).
حداقل میزان نیاز به ویتامین A در طیور، طبق جداول NRC بدین صورت میباشد:
- جوجههای در حال رشد تا 8 هفتگی به میزان I U/kg 1500
- جوجههای در حال رشد 8 تا 18 هفتگی به میزان I U/kg 1500
- مرغهای تخمگذار به میزان I U/kg 4000
- مرغهای مادر به میزان I U/kg 4000
- بوقلمون و ادرک (تمام ردههای پرورشی) به میزان I U/kg 4000 (5 و 7).
برای بدست آوردن مقدار لازم ویتامین A در جیره باید به عوامل تغییردهنده نیاز توجه کرد. این عوامل عبارتند از:
1) اختلافات ژنتیکی
2) اختلاف میزان ویتامینی که از راه تخم مرغ به جوجه رسیده است.
3) نوسانات احتمالی در مکملهای غذایی
4) تخریب ویتامین A در غذاها از طریق اکسیداسیون، حرارت، پلتسازی، اثرات کاتالیزوری عناصر و کمیاب و اثرات پراکسیداسیون چربیهای فاسدشدنی غیراشباع.
5) تخریب ویتامین Aدر روده به وسیله عوامل فاسدکننده مانند کوکسیدیا، کاپیلاریا، برخی باکتریها و کرمهای گرد.
6) عدم کفایت مقادیر پروتئین یا چربی برای تشکیل بالیپوپروتئینها جهت انتقال ویتامین A.
7) نیتراتها: مصرف آب یا خوراک پرنیترات، تبدیل کاروتن به ویتامین A و مصرف خود ویتامین Aرا در بدن مختل یا متوقف مینماید. علت این امر ممکن است اکسید شدن ویتامین Aدر خون در اثر اکسیداسیون و احیا در واکنش تبدیل نیترات به نیتریت باشد.
8) عدم وجود مقادیر کافی منوگلیسردها یا املاح صفراوی جهت تشکیل میسل.
9) جیرههای پرکنسانتره: جیرههای پرانرژی، نیاز به ویتامین A را افزایش میدهند. علت این امر را میتوان اینگونه بیان کرد: الف) با جیرههای پرانرژی حیوان کمتر غذا میخورد ب) جیرههای پرانرژی که قسمت اعظم آنها از غلات تشکیل میشود، معمولاً حاوی ویتامین Aکم میباشند.
10) فسفر: جهت مصرف مناسب ویتامین Aدر بدن، به ویژه برای تبدیل کاروتن به ویتامین A، وجود فسفر کافی در جیره ضروری است.
11) رقبایت ویتامین A: سایر ویتامینهای محلول در چربی مانند ویتامینهای E،D وK با ویتامین A رقبای دارند. وجود این ویتامینها به مقدار زیاد، ذخیره شدن ویتامین A را به چند دلیل افزایش میدهد که عبارتند از:
الف) کاهش مصرف غذا ب) افزایش تنش ج) اکسیداسیون جیره غذایی
13) بیماریها و انگلها: بعضی از بیماریهای عفونی و آلودگیهای انگلی در مصرف ویتامین A اختلال ایجاد میکنند که این نیز چند علت میتواند داشته باشد:
الف) در نتیجه آسیب وارده به کبد در اثر بیماریها و آلودگیهای انگلی، جریان صفرا که برای به حالت امولسیون درآوردن و مصرف کاروتن ویتامین A ضروری است، کاهش مییابد. همچنین در اثر آسیب وارده به کبد، فضای کبد کاهش یافته و ظرفیت ذخیره ویتامین A نیز کم میشود.
ب) آسیب وارده به دیواره روده در اثر آلودگیهای انگلی مانند کوکسیدیوز موجب اختلال در میزان تبدیل بتاکاروتن به ویتامین A میگردد.
14) مایکوتوکسینها: مایکوتوکسینها نیاز به ویتامین A را افزایش میدهند زیرا که با تداخل RBP مانع انتقال ویتامین A میشوند.
15) خطا در مخلوطسازی: مخلوطسازی نامناسب میتواند موجب توزیع غیریکنواخت ویتامین A در جیرهها یا هدر رفتن ویتامین به علت جدایی از سایر مواد گردد (5، 7 و 8).
به دلایل فوق همواره باید مقدار ویتامین A مورد نیاز جوجههای جوان را خیلی بالاتر از حداقل میزان توصیهشده توسط NRC در نظر گرفت (7).
طبق آخرین بررسیهای علمی که از طرف مجامع رسمی و مراکز تحقیقاتی به عمل آمده است، میزان مورد نیاز طیور به ویتامین A متفاوت و به شرح زیر است:
1) جوجه یک روزه تا 8 هفته به مقدار 7500 واحد بینالمللی برای هر یک کیلوگرم جیره مواد غذایی (ماده خشک)
2) نیمچه 8 تا 18 هفته به مقدار6000 واحد بینالمللی برای هر یک کیلوگرم جیره مواد غذایی (ماده خشک)
1) جوجه گوشتی به مقدار 9000 واحد بینالمللی برای هر یک کیلوگرم جیره مواد غذایی (ماده خشک)
1) مرغ تخمگذار به مقدار 7500 واحد بینالمللی برای هر یک کیلوگرم جیره مواد غذایی (ماده خشک)
5) مرغ مادر به مقدار 10000 واحد بینالمللی برای هر یک کیلوگرم جیره مواد غذایی (ماده خشک)
6) جوجه تخمگذار 8-0 هفتگی به مقدار 12000 واحد بینالمللی برای هر یک کیلوگرم جیره مواد غذایی (ماده خشک)
7) پولت از 8 تا 18 هفته به مقدار 10000 واحد بینالمللی برای هر یک کیلوگرم جیره مواد غذایی (ماده خشک)
8) بوقلمون مادر به مقدار 12000 واحد بینالمللی برای هر یک کیلوگرم جیره مواد غذایی (ماده خشک)
1) جوجه یک روزه تا 8 هفته به مقدار 7500 واحد بینالمللی برای هر یک کیلوگرم جیره مواد غذایی (ماده خشک)
9) اردک پرورشی به مقدار 9000 واحد بینالمللی برای هر یک کیلوگرم جیره مواد غذایی (ماده خشک)
باید توجه داشت در صورتی که ویتامین A بصورت تثبیتشده به جیرههای غذایی افزوده شود، از مقادیر یادشده فوق در جیرههای غذایی کاسته خواهد شد (1).
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 20 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 31 |
تیک را می توان پرش غیر عادی و مکرر عضلات چهره تعریف کرد که ویژگی های خاص خود را داراست و به صورت های گوناگون عنوان می شود . تیک ها معمولا سریع و تکراری هستند و به عنوان حرکات کلیشه ای شناخته می شوند که شخص نمیتواند آنها را کنترل کند . در طبقه بندی اختلالات تیک با سه طبقه ی کلی تحت عنوان اختلالات تورت اختلال تیک صوتی یا حرکتی مزمن و اختلال تیک گذرا سرو کار داریم که به طور کلی درمان روانشناختی اختلالات تورت در مقایسه با درمان روان شناختی اختلالات تیک صوتی یا حرکتی مزمن و همچنین اختلال تیک گذرا کارایی بالاتری را نشان می دهد.
اختلالات تیک طبقه ای از اختلالات حرکتی می باشند . که ویژگی بارز آنها حرکت سریع ، تکراری و غیر ارادی عضلات است . آنها را می توان به عنوان گذرا یا مزمن طبقه بندی کرد و این وضعیت بستگی به این دارد که چگونه اختلال مشهود شده است . و ملاک تمیز برای تیک های مزمن یا گذرا حداقل یک سال است بدین ترتیب که اگر یک سال تیک بارز شده باشد آن را به عنوان تیک مزمن محسوب می کنند (وبر،1984ص 775)
تیک ممکن است در یک یا چند دسته از عضلات مخطط بدن یا حتی عضو دیده شود. این حرکات ظاهرا به منظور خاص صورت نمی گیرند ولی بیعلت و بدون انگیزه هم نیست و در کودکان و نوجوانان شاد ، ایمن و متعادل از نظر روانی ، عاطفی و هیجانی کمتر دیده می شود . بین شدت تیک و شدت کشمش های عاطفی وهیجانی همواره رابطه ی نزدیکی وجود دارد . مثلا مشاهده شده است که کودکی که از لحاظ تحصیلی هم از طرف اولیای مدرسه و هم به علت داشتن پدری سخت گیر مورد سرزنش بوده دچار تیک سر شده است اما در تعطیلات تابستان این عارضه به کلی از بین رفته است . فرستادن چنین کودکی به مدرسه شبانه روزی و قطع تماس با پدرش باعث رفع تیک شده است . در واقع تیک نمایانگر نوعی تخلیه ی روانی و نشانه ی ناراحتی های عصبی است . به همین دلیل آن را یکی از علائم نوروتیک به شمار میآورند . یکی از نکات و ویژگی های مهم در رابطه با تیک از بین رفتن آنها درهنگام خواب است .
در سبب شناسی تیک با دیدگاه تحلیل روانی : دیدگاههای یادگیری ، مدل کنشگر ، نقطه نظر پزشکی و سبب شناسی عصبی سرو کار داریم . با این وجود در دیدگاه یادگیری روش حساسیت زدایی منظم و تقلیل اضطراب می تواند کارایی بالایی را برای درمان تیک فراهم سازد . تیک را بعضی ارثی می دانند و می گویند که دربعضی خانوادهها زیاد دیده می شود چون در این خانواده ها میزان درگیری ها ، بیماری های عصبی و هیجانات زیاد است لذا بهتر است تیک را یک پدیده ی خانوادگی بدانیم نه ارثی و به علاوه انتقال ارثی آن تاکنون ثابت نشده است .
جو عاطفی نامناسب زمینه را برای بروز اختلالات رفتاری فراهم می کند و مشهود است که محیط های خانوادگی نامطلوب در کودکان اضطراب، افسردگی و پرخاشگری را افزایش می دهد و منجر به بروز اختلالاتی از قبیل پیش فعالی ، تیک پر اشتهایی و کم اشتهایی روانی می گردد.
در مواقعی که مشکلات خانوادگی تشدید می یابد و یا موقعیت های خاص محیطی باعث فشار بیش از حد به کودک می شود و وی را مضطرب می کند زمینه را برای بروز و تشدید اختلال تیک گذرا فراهم می شود . ( جیمز ، لکمن ، ماسک ، هاردین ، مارین 1989 ص566-573)
طبقه بندی اختلالات تیک:
شایع ترین تیک اولیه چشمک زدن است که در پی آن یک تیک سر یا ادا و اطوار با عضلات صورت است اکثر علائم حرکتی و صوتی پیچیده سالها پس از شروع علائم اولیه ظاهر می گردند . هرزه گویی ( ادای کلمات رکیک معمولا در اوایل نوجوانی شروع می شود و در یک سوم موارد مشاهده می شود. هرزه گویی ذهنی که در آن به ناگهان یک فکر یا کلمه زشت و نامقبول اجتماعی در ذهن خطور می کند ممکن است مشاهده گردد . در بعضی موارد شدید آسیب جسمی از جمله کنده شدن شبکیه و مسایل اورتوپدیک از تیک های شدید ناشی گردیده است .( پور افکاری 1375 ص 414)
باید تیک ها را از حرکات نابهنجار دیگری که مانند آنها ناگهانی و یکنواخت نیستند متمایز کرد، حرکت کره ای ( داع الرقص) ،حرکت دفع شر ، بعضی از وسواس های وخیم ( پاک کردن کفش روی پادری ) ، دست زدن به یک شی برای پیشگیری از خطر و مانند آن) حرکات ریتمی مختلف ( اعضای بدن و سر ) و حرکات یکنواخت سایکوزی ها.
شایع ترین انواع تیک عبارتند از :
در صورت و سر: شکلک در آوردن ، چین دادن به پیشانی ، بالا بردن ابروها ، باز و بسته کردن پلک هر دو چشم ، در هم کشیدن بینی ، غنچه کردن دهان ، نشان دادن دندان ها ، گاز گرفتن لب ها و سایر قسمت های بدن ، بیرون آوردن زبان ، تکان دادن سر به پایین یا طرفین پیچش گردن ، نگاه کردن به طرفین و چرخش سر .
2. دست و بازوها : حرکات پرتابی دست و بازوها ، کشیدن انگشتان ، پیچاندن انگشتان و مشت کردن دستها
3. تنه و اندام های تحتانی : بالا انداختن شانه ها ، تکان دادن پا ، زانو ، انگشتان پا ، حرکات ویژه در راه رفتن پیچش دادن به بدن و از جا پریدن
4. تنفسی و گوارشی : سکسکه ، آه کشیدن ، خمیازه کشیدن ، بالا کشیدن بینی ، تنفس اگزارژه، آروغ زدن ، ایجاد صدای مکش یا ملچ ملچ لب ها و صاف کردن گلو.
معمولا علائم رفتاری مقدماتی مانند تحریک پذیری ، مسائل مربوط به توجه و عدم تحمل کافی ، قبل یا همزمان با شروع تیک ها مشاهده می شوند.
بسیاری از تیک ها اجزای پرخاشگرانه و جنسی دارند و ممکن است مسائل جدی برای صاحب تیک به وجود آوردند . از نظر پدیده شناسی تیک ها شبیه نارسایی های «سانسور» است ، هم خود آگاه و هم ناخود آگاه ، با افزایش رفتار خلق الساعه و تبدیل اندیشه به عمل همراه است.
1- دیدگاه روان تحلیلگری: اولین دیدگاه در مورد سبب شناسی اختلالات تیک دیدگاه روان تحلیل گری است . گرچه فرنزی تیک ها را به عنوان تثبیت لیبدو (LIBIDO) روی اعضای واحد می داند . با این وصف اظهار می دارد که تیک ممکن است نتیجه ی یک حادثه ی دردناک روانی باشد . نظریه پردازان بعدی تفسیرها ی دیگری ارائه نموده اند مثلا فنیچل مکانیزم تبدیل را زیر بنای سندرم تورت می داند . طبق نظریه های وی تیک ها نتیجه ی جابجایی تکانش های جنسی است که ساختمان شخصیت وی در مرحله ی پیش تناسلی رشد تثبیت شده است .
ماهلر تیک ها را به عنوان تکانش های پرخاشگری و حیات می داند که همواره از طریق تخلیه مرضی رها می گردند. سیم اظهار می دارد که منشا تیک ها را تعارضات مربوط به سطح مقعدی رشد می داند.
2- دیدگاه یادگیری: نظریه های یادگیری همواره به عنوان علت ظهور و استقرار تیک به کار گرفته شده است . باتز دو مدل مربوط به یادگیری مطرح کرده است یکی مدل پاسخ گر و دیگری مدل کنشگر که در هر دو مدل تیک ها به عنوان پاسخ های اموخته شده مورد توجه قرار گرفته اند. مدل پاسخگر چنین است که تیک ها را پاسخ های شرطی شده ی اجتنابی می داند که برای تقلیل تنش هایی که اساسا در موقعیت های آسیب زای روانی ظاهر گشته اند به وجود آمده است .
همانطور که ذکر شد دومین مدل مدل کنشگر است . بر اساس این مدل تیک ها ممکن است پاسخ های آموخته شدهای باشند که از طریق تقویت کنندگان ضمنی استقرار یافته اند. بعضی حالات ضمنی که این حرکات یا در محیط خارجی و یا در درون ارگانیزم از طریق سیستم های بازخورد داخلی ایجاد می کنند، تقویت شده، نیرومندی و استحکام رفتار را موجب می شوند.
در تمام اختلالات تیک موقعیت های استرس آمیز و اضطراب ممکن است به تشدید تیک ها منجر شود بعضی از مبتلایان به تیک می توانند دقایق و ساعت ها تیک های خود رامهار کنند اما بعضی دیگر به خصوص کودکان یا متوجه تیک های خود نیستند یا آنها را مقاومت ناپذیر می دانند تیک ها در حالت خواب ، آرمیدگی یا مجذوب یک فعالیت بودن کاهش می یابند تیک ها معمولا در حالت خواب از بین می روند اما بعضی افراد حتی در زمان خواب هم تیک دارند . ( پورافکاری 1375)
اختلال تورت و اختلال تیک صوتی و حرکتی مزمن تجمع خانوادگی نشان می دهند. مطالعات بر روی دو قلوها میزان تطابق را در اختلال تورت و اختلال تیک صوتی یا حرکتی مزمن در دو قلوهای یک تخمکی را بالاتر یافته اند . این یافته اهمیت عوامل ژنتیکی را در انتقال حداقل بعضی از موارد تیک را تقویت می کند. ( پور افکاری 1375). بعضی عوامل ژنتیکی را درمبتلا بودن اعضای خانواده به تیک دخیل می دانند و بعضی دیگر شرایط خانوادگی استرس زا را عامل این امر میدانند و معتقدند تیک یک پدیده خانوادگی است و نه ارثی . از لحاظ میزان شیوع اختلال تیک بین طبقات مختلف اجتماعی تفاوتی مشاهده نشده است ولی به نظر می رسد که انواع تیک ها در میان افراد خانواده و بیماران بیش از افراد خانواده کل جمعیت دیده می شود. ( مهیار 1369)
درمان اختلالات تیک بستگی به شدت و بسامد تیک ها ، به میران ناراحتی ذهنی ، تاثیر مدرسه یا محیط کار ، عملکرد شغلی ، میزان جامعه گرایی و وجود اختلالات روانی همزمان دیگر دارد.
رفتار درمانی به منظور تمرکز آنچه ممکن است تعارض هیجانی اولیه باشد یا تقلیل مسائل هیجان ثانویه ناشی از تیک در بعضی موارد جایز است.
رفتار درمانی اقدامات سودمندی را برای درمان تیک های عضلانی نشان داده است و یکی از موثرترین روش های درمانی در کاهش تیک های عضلانی مبادرت ورزیدن به ارائه پاسخ های متناقض می باشد. ( ریموند و همکاران 1989)
در درمان تیک باید توجه داشت که درمان تیک مساله مشکلی است در درمان تیک نباید به نوع تیک اهمیت داد بلکه باید کودک را درمان کرد. وادار کردن کودک به اینکه جلوی آینه بایستد و خود را در موقع تیک تماشا کند یا روش هایی مانند ماساژ ، معالجه با برق و نظایر آنها اثری ندارد . همه ی این روش ها حاکی از آن است که بیشتر به تیک توجه می شود نه به بیمار.
والدین باید بدانند که تیک عادت نیست زیرا عادت را می توان کنترل کرد در حالی که تیک غیر ارادی و بدون کنترل صورت می گیرد . آرام و مساعد کردن اوضاع خانواده کودک مبتلا به تیک رفع مشکلات درسی و تطبیق با مدرسه به خصوص اگر تیک در سنین دبستان و به علت مسائل درسی ظاهر شده باشد روش های موثری است که در درمان تیک نقش بزرگی ایجاد می کند . به علاوه باید بیمار و اطرافیان وی را نسبت به قابل درمان بودن تیک متقاعد ساخت ضمنا علائم دیگری همراه است لذا برای درمان تیک باید این علائم نیز برطرف و معالجه کردند . نکته ی مهم دیگری که باید مورد توجه قرار گیرد عود تیک است که بیمار آن را به صورت نوروتیک انتخاب می کند. در این حال ممکن است مدتی پس از بهبود به علت مشکلات روانی و دیگر مشکلات برگشت نماید .
برای درمان این بیماری روان درمانی به صورت رفتار درمانی مخصوصا به صورت شرطی کردن منفی که باعث خستگی عصبی ـ عضلانی می شوند ممکن است موثر باشد.
مصرف داروهای آرام بخش و رفع هیجانات بیمار توام با روان درمانی غالبا نتیجه ی خوبی میدهد . پیش از اتخاذ هر روش درمانگری باید به اختلالات دیگری که با تیکها همراه هستند و همچنین به نقشی که تیک ها در مجموعه ی اختلالات دارند توجه شود.
به طور کلی می توان گفت که روشهای درمانی در مورد تیک ها به سه دسته تقسیم می شوند :
1) دارو درمانی 2) حرکت درمانی 3) روان درمانی
در آنچه مربوط به دارو درمانی است باید گفت که اغلب داروها به تغییرات چشمگیری منجر نمی شوند و فقط پاره ای از موارد ، دیازپام و بوتیروفنون موثر بودهاند. اما تاثیر داروها در بیماران مختلف یکسان نیست.
دسته بندی | علوم اجتماعی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 174 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 335 |
فهرست
عنوان صفحه
مقدمه ...............................
بخش اول..............................
- مشکلات دوران کودکی .................
- نظریه لورنس کلبرگ دربارة شده.......
- رشد از نظر اسلام ...................
- مسائل مربوط به قبل از ازدواج.......
- حقایق پیرامون عشق و ازدواج.........
- عاشق شدن با یک نگاه ...............
- عشق دو طرفه .......................
- عشق بعد از ازدواج..................
- دلایل مناسب برای ازدواج.............
- دلایل نامناسب برای ازدواج...........
- مشکلات و موانع ازدواج...............
- نظرات شخصی محقق ...................
- ملاکهای انتخاب .....................
- چه کسی را به همسری برگزینیم؟ ......
- راهنمای گزینش همسر ................
- دوران نامزدی ......................
- فایده های دوران نامزدی.............
- آفتهای دوران نامزدی................
- عشق و ازدواج.......................
- برخورد با واقعیات .................
- پرورش اعتماد و صداقت...............
- سؤال و پاسخ در رابطه با روابط زناشویی
- مواردی از زمینههای اختلاف نظر و کشمکش
- شیوه سخن گفتن شما..................
- خطرات افراط در عشق ................
- بخش دوم: ..........................
- چرا برخی از روابط سرانجام خوبی ندارند. پنج افسانة مهلک دربارة عشق
- عواقب باور افسانههای عشقی .........
- چگونه عاشق میشویم. ................
- کشف تصمیماتتان درباره عشق .........
- ترس از صمیمیت......................
- اعتماد به نفس پائین ...............
- عاشق شدن به دلائل نادرست............
- عاشق شدن به دلائل درست..............
- شش اشتباه بزرگ که در ابتدای روابط مرتکب میشویم.
- دوری از فرد نامناسب ...............
- ده نوع رابطه که سرانجامی نخواهند داشت.
- نقطعه ضعفهای مهلک .................
- بمب ساحتی تفاهم ...................
- شش ویژگی که می بایست در همسر آیندة خود بدنبال آن باشید. ...................................
- لیست تفاهم ........................
- تعهد...............................
- چرا از تعهد دادن میترسیم. .........
- آزمون (1) ضریب هوشی عشقی شما. ....
- آزمون (2) آیا از لحاظ روحی و احساسی تهیه هستید؟
- بخش سوم: ..........................
- پرسشنامه و سؤالات مربوط به آن.......
بخش اول
مشکل پنجم
سربازی
این مشکل و مانع، شامل دختران که اصلاً نمیشود. البته شامل عدهای از پسرها نمیشود کسانی که در دانشسرای تربیت معلم هستند و نیز کسانی که بعد از دروس متوسطه، درس را ادامه می دهند و لازم نیست به سربازی بروند، بلکه پس از اتمام دروس، در قالب تعهدهایی که همراه با انجام شغلشان است- خدمت سربازی را انجام می دهند و هیچ وقفه ای در زندگی شان بوجود نمیآید.
البته مسئولین نظام باید قانون سربازی را طوری تنظیم کنند که سربازی به عنوان مانع و مشکل بر سر راه ازدواج نباشد و حقوق و مزایای برای سربازان قرار داده شود که مخارج خود و همسرشان تأمین شود و . . .
راه حل:
1) نامزدی شرعی و قانونی: نامزدی در دوران سربازی، خیلی شیرین و زیباست. دو نامزد در طول این دوران، نامه نگاری دارند و برای همدیگر مطالب امید بخش دو دلگرم کننده مینویسند. و در هنگام مرخصیهای این دوران، با یکدیگر دیدار و ملاقات می کنند.
2) سکونت در منزل والدین زن یا مرد:
اگر ازدواج کرده باشند، زن، در دوران سربازی شوهرش ، در منزل یکی از والدین سکونت داشته باشد (والدین مرد یا زن) که تنها نباشد و مرد بتواند با خیال راحت، خدمتش را به انجام برساند و هر گاه به مرخصی آمد، با هم باشند.
3) کمک پدران و مادران:
در مورد مخارج زن و امور دیگر (همان مطلبی که در بخش «ادامة تحصیلات علمی» گفته شد) قابل انجام است.
مشکل ششم:
(6) وجود برادان و خواهران بزرگتر:
البته این مشکل در بعضی از خانوادهها که این مسئله برایشان مهم است وجود دارد. و اگر نه این مشکل و عقیده، به هیچ وجه پایه و اساس شرعی و عقلی ندارد. بر جوانان لازم است که: سنتهای غلط را بشکنند و خود را بدبخت آداب و رسوم غلط نکند. در اینجا باید توجه کرد که میبایست احترام برادر و خواهر بزرگتر کاملاً حفظ شود.
(مظاهری/ جوانان و انتخاب همسر)
مشکل هفتم:
(7) مسکن:
لازم است طرحهایی وسیع و فراگیر در سطح کل جامعه اجرا گردد. تا این معضل بزرگ حل شود.
راه حل:
1) سکومت موقت در منزل والدین: در صورت امکان، عروس و داماد برای مدتی در منزل والدین یکی از آنان ساکن شوند تا منزل جداگانهای تهیه کنند. اما باید توجه داشت که: اگر بداند این سکونت، باعث دعوا و نزاع و توهین و تحقیر میشود، به هیچ وجه صلاح نیست در آن خانه ساکن شوند یا بمانند.
2) اجاره نشینی:
یک امر رایج و معمول در کل جهان است. جوانان یک منزل ارزان و ساده ای اجاره کنند و مقداری سختی اجاره نشینی را تحمل نمایند تا ان شاء الله خانهدار شوند.
مشکل هشتم:
(8) ناتوانی جوانان در ادارة زندگی: در ادامه به آن خواهیم پرداخت
(مظاهری/ جوانان و انتخاب همسر)
نظرات شخصی محقق:
همانطور که گفته شد مشکلات ازدواج دو دسته هستند: (1) حقیقی. (2) ساختگی.
حال به مورد دوم یعنی مشکلات ساختگی میپردازیم که البته از جمله مواردی است که من در تحقیقات خود با آن مواجه شدم ممکن است عدهای بر این عقیده باشند که ازدواج کردن اسیری است و بهتر است انسان، مجرد زندگی کند، چرا که با مسایل و مشکلاتی که در خانوادهها مشاهده می کنیم. به این نتیجه میرسیم که «بهتر است مجرد مانده و ازدواج نکنیم.»
و از سویی احتمال دارد کسی بگوید: «ازدواج بهتر است و انسان مجرد صاحب زندگی نمیشود، زیرا اغلب افرادی که مجرد زندگی میکنند اینگونه دیدهایم که دور از زندگی بوده و صاحب خانه امکانات زندگی نشده اند».
ازدواج امر مقدسی است و به خاط تقدسش در اسلام انجام آن مستجب بوده و ثواب دارد. اما اسلام الزامی برای این امر ندارد و آنرا واجب نکرده است.
گاهی اوقات ازدواج نکردن بهتر از این است که فرد بدون آمادگی لازم ازدواج کند و زندگی خود و فرد دیگری را دچار مشکل کند.
عدهای به خاطر والدین خود ازدواج نمیکنند و یا زمانی که تصمیم به ازدواج میگیرند با مشکلاتی مواجه میشوند (پدر و مادر با بهانههای مختلف مانع از ازدواج فرزند میشوند). اکثراً این مسئله در خانوادههایی رخ میدهد که پدر خانواده فوت شده یا پدر فرد بی مسئولیتی است. و در اینجا یکی از فرزندان خود را موظف میکند که تا آخر عمر از خانوادة خود به خصوص مادرش حمایت کند. در ادامه داستانی در این مورد میخوانیم.)
داستان محله مربوط به مجله راه زندگی شماره 185 پانزدهم دی ماه 1383 است).
خلاصه داستان:
من کوچکترین فرزند خانواده هفت نفری بودم.
همه فامیل میدانستند پدرم بداخلاق ترین مرد روی زمین است. مادرم که در سن سیزده سالگی به زور همسر پدرم شده بود، در طی تمام این سالها حتی حالا که پیر شده ست از پدرم میترسد. خواهر و برادرهایم خیلی زود ازدواج کردند و رفتند و در سن چهارده سالگی من و پدر و مادرم تنها شدیم. همیشه دلم برای مادر میسوخت. نمیخواستم باور کنم که او تا آخر عمرش باید این وضع را تحمل کند تمام رویاهایم حول محور تصویری میگشت که من مادرم را با خودم به سفر بردهام، برایش خانهای زیبا خریدهام، خوشحالش میکنم، او را به خانه خودم میبرم و نمیگذارم ذرهای اذیت شود و . . . در طی آن سالها خوب درس میخواندم، چون مادر از بچههای درسخوان خوشش میآمد، کم حرف بودم، تو کارهای خانه مثل یک زن به مادرم کمک میکردم، خلاصه هر کاری میکردم تا مادر از من خشنود باشد. در دانشگاه رشته وکالت خواندم آنهم چون مادر دوست داشت ولی توانست پز آنرا به دیگران بدهد. تمام وظایف مذهبی ام را به نحو احسن انجام میدادم چون این کار شوقی را در چشم مادر میآورد که بیشترین ارزش را در زندگیام داشت. توی دانشکده با دختری آشنا شدم، دختر سادهای بود و هرگز رفتار زنندهای از او نمیدیدم. در مورد او با مادر صحبت کردم اما مادر در حالی که هنوز او را ندیده بود به شدت مخالفت کردن و سرانجام کاری کرد که من دیگر به آن دختر فکر نکنم. بعد از آن به سربازی رفتم و در طی آن مدت مادر برای من به دنبال دختری مناسب میگشت. بعد از اتمام سربازی در امتحان کانون وکلا شرکت کردن و قبول شدم و کم کم زندگیام داشت سر و سامان میگرفت و معیارهای من در طی این سالها بسیار تغییر کرد و این معیارها با معیارهای مادرم متفاوت بود. اما چطور میتوانستم این مسئله را به او القاء کنم؟ او عادت کرده بود که من را در هر شرایطی به نحو کامل داشته باشد. هیچ وقت با کوچکترین عقیده و خواست او مخالفت نکرده بودم. اولین پس اندازم را کنار گذاشتم و او را فرستادم مکه. خواهرم و بردادرهایم به او هیچ اهمیتی نمیدادند و پدرم مدام به من غر میزد که چرا اینقدر به مادرم چسبیدهام و به جای آن نمیروم سراغ زندگی خودم؟! خلاصه مادر از مکه که برگشت عزمش را جزم کرده میبرد که هر طور شده برای من دختر مناسبی پیدا کند. مدام مرا به خواستگاری دخترهای کم سن و سال و زیبا برد. اما من که حال تقریباً سی و دو سال سن داشتم، و دلم میخواست با دختری ازدواج کنم که بتوانم چند کلمهای با او حرف مشترک داشته باشم مادرم دختری را پسندید اما او اصلاً کسی نبود که من بتوانم سالها با او زندگی سعادتمندی داشته باشم. اما مادرم عاشق چشمهای رنگی و زیبایی چهرة او شده بود، میتوانست حسابی به همه پز بدهد که عروسش مهندس میشود و چقدر هم زیباست. اینجا بود که برای اولین بار به مادرم نه گفتم، باورش نمی شد، همیشه فکر میکرد من در هر شرایطی مطیع او خواهم بود، سکوت می کنم و میگویم هر چه شما بگویید. . . . اما حالا موضوع یک عمر زندگی بود، حالا فهمیدم چرا خواهر و برادرهایم به سراغ زندگی خود رفتند. متوجه شدم که هر انسانی باید زندگی مخصوص به خود داشته باشد.)
دلایل پنهان دیگری که وجود داد این است که بعضی از جوانها شرطیاند ، یعنی به دلیل اتفاق ناگواری که برای خواهر، برادر یا یکی از فامیل آنها افتاده و ازدواجشان با مشکل رو برو شده، شرطی شدهاند، یعنی از ازدواج میترسند. همانطور که گفتیم عدهای از جوانان از مسوولیت پذیری میترسند و به محض اینکه حرف ازدواج پیش میآید، دچار دلشوره می شوند و دست آخر به دلیل عدم آگاهی از معیارهای ازدواج دچار ترسی پنهانی هستند که اقدام به ازدواج نمیکنند.
حال راهکاریهایی را بیان میکنیم: کسانی که شرطیاند باید شرطی زدایی کنند و این تفکر غلط را که همه ازدواجها با دشواریهایی روبرو هستند، از خود دور سازند. کسانی که دلشوره ازدواج دارند باید بدانند که این دلشوره طبیعی است و پس از اینکه ازدواج کردند خود به خود از بین میرود و کسانی که به دلیل عدم آگاهی از چگونگی ازدودج بیمناکاند، و باید بدانند که با خواندن کتابهای مختلف در این زمینه آنقدر میزان آگاهی شان بالا میرود که خود را برای ازدواج آماده میبینند.
شاید خیلیها بگویند ازدواج به درد سرش نمیارزد و مجردی هم عالمی دارد . چرا ازدواج کنیم و با اختلاف عقیده هایی که پیدا میکنیم روبروی هم قرار بگیریم و نیروی خود را صرف جر و بحث دائمی بکنیم؟
زن و مرد دو نیری متخاصم و رودروی یکدیگر نیستند که بخواهند برضد هم باشند. آنان دو نیروی مکمل برای تولید نسل هستند. پایهریز اساس خانواده و شادی بخش زندگیاند. آنها با پیوند با یکدیگر آفریننده حیات موجودی تازه به نام انسان و برآورنده نیاز آینده جهان و هستیاند.
پس لزومی ندارد که زن ستیزی یا مرد ستیزی که تفکری است بیمارگونه، (و امروز خیلی عنوان میشود) مطرح شود.
ازدواج در سنین بالا( بیش از سی سال) دارای معایب و محاسنی است. محاسن ازدواج در سن بالا این است که فرد در این سن با تجربهتر است و تصمیمات او بیشتر از روی عقل و منطق است تا احساس. بنابراین احتمال اینکه اشتباه کند بسیار کم است در این زمان افراد، مسئولیت پذیرتر و فهمیدهتر هستند در نتیجه بهتر میتوانند مسائل و مشکلات زندگی را حل و فصل کنند.
معایب ازدواج در سن بالا این است که: هر چه سن افراد بالاتر میرود احتمال ریسک آنها در زندگی کاهش پیدا میکند همچنین تحرک آنها کم تر میشود. زمانی که احتمال ریسک افراد پائین میآید انتخاب کردن برای آنها دشوار میشود در نتیجه ممکن است بسیار مشکل پسند و کمالگرا باشند و توقعات زیادی از همسر آینده خود داشته باشند و چون در این سن اکثراً از نظر مالی و موقعیت شغلی و اجتماعی، در سطح بالای هستند ترجیح می دهند با کسانی که شریط بسیار مطلوبی دارند ازدواج کنند. شاید در ظاهر این طور به نظر برسد که داشتن شرایط بسیار مطلوب، امتیاز خوبی است و ایرادی در آن وجود ندارد اما مشکل زمانی حاصل میشود که ما بعد از مدتی متوجه شویم آن شرایط در ظاهر عالی است و برای یک زندگی کافی نیست. مشکل دیگری که ایجاد میشود این است که چون فرد کم تحرک میشود بنابراین نمیتواند همانند زمانی که جوانتر بود آن شور و هیجان اول زندگی را داشته باشد. و این مسئله زمانی حاد میشود که فرد با کسی ازدواج کند که نسبت به خودش بسیار جوانتر، است فرد جوانتر از همسرش انتظاراتی دارد و چون او نمیتواند این شور و هیجان را برای او به ارمغان بیاورد دچار ناراحتی میشود. مسئله دیگر زمانی بوجود میآید که فرد در سن بالا ازدواج کرده مثلاً آقایی در سن 50 سالگی ازدواج میکند زمانی که او صاحب فرزندی میشود تقریباً به اندازه یک نسل با فرزندش اختلاف سنی دارد و در نتیجه وقتی که فرزندش بزرگ میشود نمیتواند با او ارتباط خوبی برقرار کند. مسئله دیگر این است که کوچکترین اشتباه در ازدواج ممکن است در این سن غیر قابل جبران باشد و فرد دیگر فرصت نکند ازدواج مناسب انجام دهد است. البته مواردی که اشاره شد، مسائلی است که در جامعه امروز ما وجود دارد و اگر نه ممکن است استثنا نیز وجود داشته باشد. ازدواج در سن بالا و مشکلات آن با توجه به اینکه آن فرد زن یا مرد باشد فرق میکند. مشکلاتی که در بالا به آن اشاره شد می تواند بین مردها و زنها مشترک باشد. اما مشکلی که برای خانمها بیش تر از آقایان پیش میآید این است که هر چه سن خانمها بالاتر میرود قدرت باروری آنها رفته رفته کاهش پیدا میکند بنابراین ممکن است مثلاً بعد از سن 35 سالکی یک خانم نتواند باردار شود یا بارداری او در این سنین بسیار خطرناک باشد (بارداری در سن بالا امکان ایجاد فرزندان عقب مانده ذهنی را افزایش میدهد).
البته مسائل مختلفی وجود دارد که افراد تمایلی به ازدواج ندارند. به عنوان مثال: شکست عشقی یک مرحله از زندگی ممکن است باعث شود تا فرد تصمیم گیرد تا دیگر ازدواج نکند یا در سنین بسیار بالا ازدواج کند. البته این شکست ممکن است به دلایل مختلف بوجود آمده باشد:
از جمله:
1- خیانت طرف مقابل: که در این صورت فرد نسبت به جنس مخالف خود بیاعتماد میشود.
2- پاسخ منفی طرف مقابل: ممکن است به غرور شخص لطمه وارد شود و دیگر اقدامی نکند.
3- مخالفت بیش از اندازه والدین: فرد نسبت به والدین خود بی اعتماد میشود و یا اگر این مخالفت از طرف خانوادة طرف مقابل باشد بعد از مدتی مأیوس شود.
4- اقدام نکردن به موقع: (با مثال توضیح میدهیم) فرض کنید آقایی به خانمی علاقمند شود در طی چند ماه یا شاید چند سال سعی در شناخت او و خانوادهاش میکند. خانم از علاقة این فرد نسبت به خودآگاه میشود، و اما اقدامی از طرف آقا صورت نمی گیرد و خانم از او مأیوس شده و با فرد دیگری ازدواج میکند و آن زمان شخص به خود میآید و میبیند شاید بهترین فرصت زندگیاش را از دست داده، فرصتی که شاید دیگر برایش پیش نیاید. و همة این اتفاقات به علت عدم تصمیمگیری به موقع است.
البته برعکس این اتفاق نیز امکان دارد: چه بسیار دختر خانمهایی که از فرصت خود اسنفاده نکرده و پشت به بخت خود کردهاند. و بعدها حسرت خوردهاند.
متأسفانه این تجربهای است که قیمت بسیارگرانی دارد. نتیجه اخلاقی این است: زمانی که تصمیمی میگیریم و میدانیم که تصمیم ما درست است حتماً آنرا انجام دهیم. حتی اگر بعدها متوجه شویم که اشتباه میکردیم بهتر از این است که یک عمر حسرت بخوریم که جرا از فرصتی که داشتیم استفاده نکردیم. فرصتی که دیگر قابل جبران نیست.
5- گاهی اوقات افراد به علت بیماری یا نقص عضوی که دارند حاضر به ازدواج نیستند.
زمانی که از این افراد علت ازدواج نکردنشان را میپرسیم اینگونه پاسخ میدهند: نمیخواهم فرد دیگری را در گیر مشکلاتم کنم. در صورتی که واقعیت چیز دیگری است. همانطور که در قسمتهای قبل (دلایل نادرست ازدواج) گفتیم که نباید از روی ترحم ازدواج کرد.
در واقع این افراد دوست ندارند که دیگران از روی ترحم و دلسوزی با آنها ازدواج کنند. این افراد خود را با کار یا تحصیل علم یا هنر مشغول می کنند و اکثراً در این زمینهها انسانهای موفقی هستند. در پاسخ به اینگونه افراد باید گفت: که افراد زیادی هستند که داوطلب ازدواج با آنها هستند. بنابراین باید واقعیت را بپذیرند. اگر اطراف خود را با دقت نگاه کنیم کسانی را خواهیم یافت که با داشتن بیماری یا نقص عضو زندگی خوبی دارند. مثلاً بعد از جنگ تحمیلی افراد بسیاری دچار آسیب جسمانی شدند ( این جانبازان نزد مردم کشور ما قابل احترام و با ارزش هستند) و دختران با ایمانی با این افراد ازدواج کردند. و زندگی شاد و سالمی دارند. توصیه من به افرادی که نقص جسمانی را مانع ازدواجشان میدانند، این است که: شما پیشنهاد ازدواج خود را به فرد موردنظر بدهید آنگاه به او اجازه دهید تا در این مورد فکر کند اگر پاسخ او منفی بود شما چیزی از دست ندادهاید و باز فرصت دارید تا انتخاب کنید و اگر پاسخ مثبت بود برای اینکه مطمئن شوید آیا آن فرد از روی احساسات یا ترحم و دلسوزی پیشنهاد شما را پذیرفته است یا خیر، بهتر است برای چند ماه با او در ارتباط باشید و او را با مشکلات و مسائلی که بیماری یا نقص عضو شما بوجود میآورد آشنا کنید تا او بداند در آینده با چه مسائلی روبرو خواهد بود و پس از پایان (مثلاً سه ماه یا بیشتر) نظر قطعی او را بخواهید. البته در طی این مدت نه تنها مشکلات بلکه توانمندیهای خود را نیز به او نشان دهید و در پایان تصمیمگیری را به عهده او بگذارید. در هر صورت هیچ کس نمیتواند ضمانت کند که همسرش تا پایان عمر با او خواهد بود. حتی کسانی که از لحاظ جسمی سالم هستند ممکن است بعد از مدتی از هم جدا شوند.
من فکر می کنم حتی کسانی که به بیمار ایدز (HIV) مبتلا هستند با مشورت پزشک خود میتوانند با کسانی که همین بیماری را دارند ازدواج کنند. زندگی یعنی حرکت، بنابراین نباید هیچ گاه نا امید بود. شاد باشیم و از لحظات خود به بهترین نحوه، استفاده کنیم. اگر از کسی کینهای به دل داریم آن فرد را ببخشم .چون زمانی که ما از کسی نفرت داریم این کینه همچون طناب نامرئی بین ما و آن فرد است بنابراین با گذشت میتوان این طناب را پاره کرد و آسوده زیست. و راز شاد زیستن در امنیت و آرامش خاطر است.
ملاکهای انتخاب همسر:
1- تدین
2- اخلاق نیک
3- شرافت خانوادگی
4- عقل
5- سلامت جسم و روح
6- زیبایی
7- علم و سواد
8- کفو همدیگر بودن
چه کسی را به همسری برگزینیم؟
بیشترین مشکلاتی که در «زندگی خانوادگی» به وجود میآید، به خاطر این است که دختر و پسر در اینجا به خطا رفتهاند و همسر متناسب با خود را انتخاب نکردهاند.
معیارها و ملاکها و خصوصیات و صفاتی که در انتخاب همسر باید در نظر گرفته شود، دو نوع است:
الف) آنهایی که رکن و اساسند و برای یک زندگی سعادتمند حتماً لازمند.
ب) آنهایی که شرط کمال هستند و برای بهتر و کاملتر شدن زندگیاند و بیشتر به سلیقه و موقعیت افراد بستگی دارند.
اول- تدین ( از ارکان اساسی و حتمی)
انسانی که دین ندارد، هیچ ندارد، هر چه هم داشته باشد، هیچ محسوب میشود. انسان دیندار، هرگز نمیتواند با همسر بیدین، کنار بیاید و با هم زندگی سعادتمندانهای داشته باشند. انسان متدین، ممکن است بتواند نقصهای دیگر همسرش را تحمل کند اما بی دینی او را هرگز نمی تواند تحمل نماید.
از ثمرههای تدین می توان به موارد زیر اشاره کرد.
الف) عفت، ب) حجاب، ج) نجابت، د) حیا
انسان به هر اندازه که عفیف و نجیب و پاک باشد، به همان اندازه «متدین» است. هر چند که خودش متوجه نبوده و متعقد به دین نباشد. عفت و نجابت و پاکی و اصولاً هر صفت و خصوصیتی که کمال محسوب شود، جزئی از دین است.
دوم- اخلاق نیک (ویژگی اساسی و حتمی برای طرفین)
منظور از «اخلاق نیک» تنها «خندهرویی و خوش خلقی اصطلاحی» نیست، زیرا خندیدن و . . . . در بعضی از مواقع ، نه تنها مطابق اخلاق نیست، بلکه ضد اخلاق است. بلکه منظور از اخلاق نیک، «صفات و خلق و خوهای پسندیده در نظر عقل و شرع» میباشد.
پیامبر اکرم (ص) میفرماید: با کسی که اخلاق و دینش مورد پسند باشد، ازدواج انجام دهید و اگر چنین نکنید، فتنه و فساد بزرگی در زمین بوجود خواهد آمد.
بدزبانی، زبان درازی، نیش زدن با زبان، بی ادبانه و بی پروا سخن گفتن و فحش دادن از نمونههای برجستة «بداخلاقی» است. و خوش زبانی، نرم خوی در سخن و مؤدبانه سخن گفتن، از نشانه بارز «خوش اخلاقی» میباشد.
«حسادت» از نشانههای مهم « اخلاق بد» است و «بزرگواری» از نمونههای برجستة «اخلاق پسندیده» است.
زندگی با انسان «کج خلق» بسار مشکل است و زندگی با افراد «خوش خلق» و «خوش برخورد» به انسان نشاط و امید میدهد. خوش خلقی یکی از نشانههای «ایمان» است بدخلقی، از نمونههای «ضعف ایمان».
لجاجت و دورنگی، لطمههای سنگینی به زندگی خانوادگی وارد میکند.
(مظاهری/ جوانان و انتخاب همسر)
از حضرت محمد (ص) در مور نشانههای مؤمن سؤال کردند حضرت فرمود: نشانههای مؤمن این است که رئوف است و می فهمد و حیا دارد. از حضرت علی (ع) پرسیدند. نشانههای مؤمن چیست؟ حضرت فرمودند: نشانة مؤمن این است که نگاه میکند آنچه خدا از حق و حقیقت به او واجب کرده، دنباله رو آن میشود و نگاه میکند به آنچه با حق مخالف است، از آن دوری می جوید اگر چه باطل با او فامیل نزدیک باشد بنابراین فرد مؤمن مهربان رئوف و با معرفت است، شرم و حیا دارد وحق جو است و نسبت به باطل بیزار است. اگر فردی را که ما برای زندگی مشترک در نظر گرفتیم دارای این صفات باشد.
- دیگر حق همسر را پایمان نخواهد کرد.
- نسبت به همسر، دلسوز خواهد بود.
- در اختلافهای خانوادگی هنگامی که متوجه اشتباهش شد عذرخواهی خواهد کرد چرا که قرار است دنباله رو حق و حقیقت باشد.
- دیگر زحمات همسر را نایده نمیگیرد زیرا که فهم و شعور و معرفت دارد.
- از حرفهای رکیک و زننده و همچنین کارهای بد و ناپسند دوری خواهد کرد چون شخص با حیایی است.
اصولاً شخص بد اخلاق، حداقل یک کمبود در خود احساس میکند. و به همین علت، خود را نسبت به دیگران ناقص تلقی کرده و به مرور زمان و با فکرهای ناصحیحی که در مقایسه خود با دیگران می نماید اعصاب و روانش دچار تزلزل شدید شده تاجایی که تحمل شنیدن و یا دیدن کوچکترین رفتار متضاد با ایده و روش خود ندارد و به همین خاطر ظرفیتاش پرگشته و عکس العمل نشان میدهد و این عکس العمل حربهای است که در حقیقت برای پیرو نمودن دیگران به کار می بندد و از این رو شما تا از او اطاعت می کنید، داد و فریادی از او نمیشنوید اما هنگامی که کارها بر خلاف آنچه او می خواهد اتفاق افتاده باشد و یا بخواهد اتفاق بیفتد، این قشقرق را به پا خواهد کرد.
(اسداللهی فرد/ گفتنیهای ازدواج)
سوم- شرافت خانوادگی (شرط اساسی و حتمی برای طرفین)
منظور از «شرافیت خانوادگی» شهرت و ثروت و موقعیت اجتماعی نیست، بلکه منظور «نجابت و پاکی و تدین و . . . . » است.
ازدواج با یک فرد، مساوی است با پیوند با یک خانواده و فامیل و نسل!
در مسأله « انتخاب همسر» معقول نیست که انسان بگوید: « من میخواهم با خود این فرد ازدواج کنم و کاری به خانواده و فامیل او ندارم. . . . »زیرا ؛ این فرد جزئی از همان خانواده و فامیل است و مسلم است که بسیاری از صفات اخلاقی، روحی، عقلی و جسمی آن خانواده و فامیل، از راه وراثت و تربیت و محیط عادات به این فرد منتقل شده است. اگر تو با آنان کار نداشته باشی، آنان با تو کار دارند! هرگز نمیتوانی همسرت را از آنان و آنان را از همسرت جدا کنی. خودت هم نمی توانی رابطهات را با آنان قطع کنی. یک عمر باید با آنها معاشرت و زندگی نمایی. اگر خانواده و خویشان همسر، ناباب و فاسد باشند، انسان را «زجر کش» می کنند و از دخالتهای آنان در زندگی و از ارتباط با آنان نمیشود بکلی جلوگیری کرد.
بدنامی یا خوشنامی آنان، تا آخر عمر همراه انسان است و در زندگی تأثیر می گذارد، تحمل بدنامی آنان، بسیار مشکل خواهد بود. صفات و خصوصیات آنان، در فرزندان آینده، تأثیر دارد. البته «استثناء» نیز وجود دارد یعنی از خانواده بد، گاهی فرزندان شایسته و خوب بیرون می آیند اما بدون تردید او آثاری از آن ریشة مشترک، را در وجودش دارد. که ممکن است در مواقع و حالا «عادی» ظاهر نشود.
(مظاهری/ جوانان و انتخاب همسر)
چهارم- عقل( شرط اساسی برای طرفین)
برای ایجاد «زندگی سعادتمندانه» ، به «عقل و فهم سالم » نیاز است.
امام علی (ع) میفرماید: بپرهیزید از ازدواج با احمق! زیرا مصاحبت و زندگی با او بلا است و فرزندانش نیز تباه می شوند.
توجه: ممکن است انسانی «با سواد» باشد اما «عاقل» نباشد. و یا عاقل باشد اما با سواد نباشد.
یعنی «با سواد بودن» مساوی با «عاقل بودن»« نیست؛ همانگونه که عاقل بودن نیز مساوی با با سواد بودن نمیباشد. البته «علم» و «عقل» بر یکدیگر تأثیر دارند اما عین هم نیستند. البته بعضی از زرنگیها و زد و بندها و حیله گیریها را نباید به حساب عقل گذارد و انجام دهندة آنها را عاقل نامید.
پنجم- سلامت جسم و روح
اسلام از ازدواج با بعضی از بیماران، نهی فرموده است: مانند بیمارانی که دارای بیماریهایی از قبیل جزام، جنون و برص باشند. همانطور که قبلاً هم اشاره شد بعضی از بیماریهای جسمی و روانی، اهمیت چندانی ندارند و مانع انجام وظایف همسری نشده و لطمهای به زندگی نمی زنند و می توان آنها را تحمل کرد و یا با معالجه و مراقبت، درمان و برطرف نمود.
ششم – زیبایی:
«زیبایی » یک امتیاز است و در شیرینی و سعادت «زندگی زناشویی» تأثیر بسزایی دارد. دو انسان که میخواهند به عنوان همسر و یاور، کانونی سعادتمندانه تشکیل دهند و تا پایان عمر در کنار هم با صفا و صمیمیت و عشق و محبت زندگی کنند. لازم است یکدیگر را از هر جهت دوست داشته باشند و از اندام و چهره و شکل ظاهری هم خوششان بیاید.
زیبایی، یک معیار و اندازه معین و «قانون استاندارد» ندارد که بشود افراد را با آن سنجید، بلکه- تا حدودی به سلیقة افراد بستگی دارد. حتی ممکن است فردی در نظر کسی زیبا باشد و در نظر دیگری زشت.
زیبایی، یک خصوصیت نسبی است و لازم نیست که در حد عالی باشد، بلکه مهم آن است که دو همسر، یکدیگر را بپسندند و از هم خوششان بیاید و دلخواه هم باشند.و کسی که تدین و ایمان و عفت و ارزشهای اصیل و حقیقی را زیر بنای زندگی قرار داد و «زیبایی» را به عنوان یک «امتیاز کلی» در کنار آنها به حساب آورد، گذشت زمان نمیتواند آن زندگی را فرسوده کند. زیرا خدای مهربان، به پاداش تدین همسران با ایمان، چنان محبت و اشتیاق شدیدی در قلبهای پاک آنان قرار میدهد. که هیچ عاملی حتی سپری شدن دوران جوانی و شادابی، نمیتواند آن را سرد و کرده از بین ببرد.
بنابراین پیوندی که بر اساس ارزشهای الهی پدید آمده باشد «پیوندی جاودانه» است و پیوندی که چنین نباشد «ناپایدار» خواهد بود.
(مظاهری/ جوانان و انتخاب همسر)
هفتم- علم و سواد
این «ویژگی» در امر «انتخاب همسر» و زندگی مشترک، مورد توجه است و امتیازی برای همسر شایسته محسوب میشود و در تکامل و رشد زندگی و انجام وظایف همسری و تربیت فرزند و . . . . تأثیر نیکویی دارد. اما این خصومت نیز (مانند زیبایی) «شرط کمال» است نه « رکن و اساس» و باید در کنار صفات و معیارهای اصلی و اساسی بررسی شود نه مستقل.
علم بدون تعهد و ایمان همیشه مضر است، همانند «زیبایی» بدون ایمان و عفت.
هشتم – کفو همدیگر بودن (همتایی، سنخیت، تناسب)
ازدواج نوعی «ترکیب بین دو انسان و دو خانواده» است. زندگی مشترک یک «پدیدة مرکب» است که اجزاء اصلی و اساسی آن «زن و مرد» میباشند. هر قدر بین این دو عنصر، همانگی، همفکری تناسب و سنخیت روحی و اخلاقی و جسمی باشد، این «ترکیب» استوارتر، مستحکمتر، پرثمرتر، شیرینتر، لذت بخشتر و جاودانه تر خواهد بود؛ و هر چه این تناسب و هماهنگی کمتر باشد، زندگی سستتر، تلختر ، کم ثمرتر و ناپایدارتر خواهد بود.
موارد همتایی و تناسب دختر و پسر:
1) همتایی دینی و ایمانی: هر چه به هم نزدیکتر باشند و فاصله کمتر باشد، بهتر است. انسان مؤمن، اگر با همسری بی ایمان ازدواج کند و نتواند او را متدین نماید، یا باید همرنگ او شده و بی دین شود و یا در برابر او مقاومت کند و دائماً نزاع و زد و خورد داشته باشد. البته استثناءهایی وجود دارد اما ما مطالب را بر مبنای «اکثر» افراد بیان می کنیم.
2) همتایی و همگانی فرهنگی و فکری: زوجین در بسیاری از مسائل، تصمیم مشترک و یکسان گرفته و بر مبنای آن عمل کننده و در نشیب و فرازهای زندگی، یاور هم باشند و فرزندانشان را بر اساس یک طرح هماهنگ تربیت کنند. این عمل جز با داشتن فرهنگ مشترک و هماهنگ تقریباً غیر ممکن است.
3) همتایی اخلاقی: ممکن است دو نفر از نظر «تدین و ایمان» در مقام بالایی باشند اما از جهت اخلاقی با هم تفاهم نداشته باشند و به اصطلاح «اخلاقشان با هم جور در نیاید» بنابراین در زندگی دچار مشکل خواهند شد.
4) هم سطح بودن در تحصیلات: بهتر آن است که زن و شوهر از نظر معلومات و تحصیلات علمی، خیلی با هم فاصله نداشته باشند تا تفاهم بیشتری در زندگیشان وجود داشته باشد.
5) همتایی جسمی و جنسی: مسائل جنسی، یکی از ارکان اصلی و بنیادین «زندگی زناشویی» است. «اشباع و ارضاء و رضایت جنیس» زن و شوهر از هم، تأثیر مثبتی در موفقیت زندگی شان دارد همانگونه که «عدم اشباع و نارضایتی» آنان، تأثیر مخرب و خطرناکی بر کل زندگی باقی میگذارد. اگر یک همسر، از نظر جسمی و جنسی، قوی و «گرم مزاج» و دیگری ضعیف و «سرد مزاج» باشد، در بسیاری از امــور زندگی شان خلل وارد میشود و احتمال فساد و انحراف، بسـیار قوی است.
6) تناسب در زیبایی: توجه به توازن و تناسب میان دو همسر در زیبایی صورت و اندام و قیافه ظاهری نیز لازم است.
7) تناسب سنی: تفاوت سن بلوغ جنسی در دختر و پسر، یک امر طبیعی است. پسر، 4 سال دیرتر از دختر به بلوغ جنسی میرسد، پس خوب است که تفاوت سن آنان در امر ازدواج نیز همین مقدار باشد. البته در بخش دوم این تحقیق بطور کی در این مورد توضیح داده شده است.
8) تناسب مالی: قاعدة عامی در این مورد این است که، صلاح نیست که دختر و پسرها و خانواده هایشان از نظر مالی و ثروت تفاوت زیادی داشته باشند. زیرا ممکن است موجب تکبر و غرور یک طرف و حقارت طرف دیگر شود.
9) تناسب خانوادگی: ازدواج با یک فرد مساوی است با پیوند با یک خانواده و فامیل و نسل در قسمتهای قبلی توضیح داده شده است.
10) تناسب سیاسی: اگر زوجین به مسائل سیاسی اهمیت دهند باید این مورد توجه کنند که، از دو گروه مخالف نباشند و اگر نه مشکلی پیش نمی آید.
11) تناسب اجتماعی: کسی که اهل علم و تحقیق و پژوهش است و می خواهد عمر و زندگیاش را در راستای مسائل علمی و تحقیقی بگذراند و بافت زندگی اجتماعی و خانوادگیاش این گونه بافتی است و روحیه اش یک روحیة کاوشگرانه میباشد، هرگز نباید با فرد و خانوادهای وصلت کند که روحیه اجتماعی شان یک روحیه اشرافی است و اهل خوشگذرانی، مهمانیهای رویایی و . . . هستند. البته تفریح و سرگرمی در حد اعتدال برای کسی که اهل تحقیق است نیز لازم است اما عیش و نوش، مهمانی آنچنانی و . . . . چیز دیگری است.
12) همتایی و تناسب در آینده را نیز تا حد ممکن باید در نظر گرفت، از بررسی وضعیت خانواده و رفتار و اخلاق افراد، می توان تا حد زیادی، آیندهشان را پیش بینی کرد دختر و پسر قبل از ازدواج، هدفها و ایده ها و طرح های ذهنی و «احتمال تغییرات» در زندگی آیندهشان را به یکدیگر بگویند. زیرا اگر همسران، اهداف و برنامههای آینده یکدیگر را قبل از ازدواج بدانند یا می پذیرند خود را برای همراهی و تحمل آماده میکنند و یا نمی پذیرند و رد می کنند و مساله منتفی میشود. اما اگر ندانند و نفهمند، در آینده که با آنها مواجه میشوند، ممکن است قبول نکنند و نتوانند تحمل کنند و آنگاه گرفتاری پیش میآید و کار به نزاع و دعوا و . . . . می کشد.
و در آخر مبحث نتیجه میگیریم که :
کبوتر با کبوتر باز با باز |
|
کند همجنس با همجنس پرواز! |
(مظاهری/ جوانان و انتخاب همسر)
راههای گزینش همسر:
1) مشورت
2) واسطه و معرف
3) تحقیق
4) فرستادن پیک
5) نوشتن نامه
6) عکس
7) گفتگوی مستقیم
8) دیدن یکدیگر
راه اول- مشورت:
صفات مشاور:
تدین: به انسان بیدین نمیشود اعتماد کرد، انسان متدین، علاوه بر اینکه مورد اعتماد است. قضایا را از دید اسلام مینگرد و مطابق معیارهای اسلامی نظر میدهد. مشاور باید دارای عقل و فهم باشد و نسبت به مسائل انتخاب همسر و ازدواج، آگاهی کافی داشته باشد، یک مشاور خوب باید رأی و عقیده خود را آزادانه و بدون ترس و مصلحت اندیشی غلط، بیان کند، انسانی که «آزادی رأی» نداشته باشد، ممکن است مصلحتهایی را در نظر بگیرد که به زیان مشورت کننده تمام شود، یک مشاور باید دلسوز و خیر خواه و امین و رازدار باشد و . . . . پدر و مادر میتوانند بهترین مشاور برای جوانان باشند و نظرات و تجربیات خود را در اختیار فرزندانشان قرار دهند، اما نظراتشان را بر آنان تحمیل نکنند. البته بعد از گرفتن مشاور نیز در نهایت تصمیم نهایی با خود فرد است.
راه دوم- واسطه و معرف:
واسطه و معرف در امر ازدواج کسی است که: دختر و پسری را میشناسد و آنان را برای ازدواج، به یکدیگر معرفی میکند و یا اینکه: علاوه بر معرفی، در ادامه کار نیز آنان را یاری مینماید و یا اینکه: او معرفی نمیکند، اما جوان یا خانواده و یا بستگانش به او مراجعه کرده و از او میخواهد که فرد مناسبی را برای ازدواج به او معرفی کند و یا در امر انتخاب همسر، راهنمایی و کمکش نماید. این وساطت بسیار مهم است و به هر کسی نمی توان اعتماد کرد.
انواع واسطهها:
1) خیر خواه و آگاه: اینان معیارها را میدانند و راه و رسم این وظیفة مهم را میشناسند و به خوبی از عهدة آن بر می آیند.
2) خیر خواه و اما ناآگاه: اینان نیتشان «خیر» است و می خواهند کاری صواب کنند و به ثواب برسند اما راه و رسم آن را نمیدانند و ممکن است اعتماد به اینان، خسارتبار باشد.
3) افرادی که نیت سوء دارند و غرضهای پلید و منافع خاصی را دنبال می کنند. این افراد نیتشان شر است و عملشان هم شر و جوانان و خانواده باید کاملاً مواظب این شیادان باشند.
راه سوم- تحقیق
1) بررسی احوال و صفات خویشان نزدیک شخص:
بعضی از خصوصیات و صفات، در یک خانواده و فامیل، گسترده است و افراد یک خانواده و فامیل دارای صفاتی مشترکند.
2) تحقیقی از طریق خویشان او
البته نظر خویشان نمیتواند «حجت» باشد چون ممکن است از روی ترس یا مصلحت اندیشی سخن گویند. بنابراین نظر آنها تنها میتواند راهنمایی برای مراحل دیگر تحقیق باشد. مگر این که اطمینان حاصل شود که فرد مورد مشورت انسانی عادل و بی غرض و بی طرف است و واقعیت را کتمان نمیکند.
3) از طریق دوستان نزدیک «او».
همکلاسان، همکاران و دوستان نزدیکی که مدتها با او در تماس و معاشرت و دوستی بوده آنان موارد خوبی برای تحقیقاند البته باید به نکتهای که در مورد خویشاوندان گفته شد در اینجا نیز تفکر کرد.
4) از طریق معلمان و استادان «او».
اینان ممکن است خصوصیات و مطالبی دربارة «او» بدانند که حتی خویشان و دوستان نزدیکش هم ندانند. دربارة اینان مشکل قبلی کمتر وجود دارد، زیرا آنان، نه خویشاوند هستند و نه نیازی به آن گونه مصلحت کاری و کتمان میبینند.
5) تحقیق از طریقی دشمنان «او».
دشمنن شخص، عیبهایش را واضحتر بیان می کنند. البته این هم حجت نیست و اگر عیب و نقصی از «او» بیان کردند، تا از راههای دیگر ثبت نشود، نباید مورد توجه و عمل قرار گیرد.
راه چهارم – فرستادن پیک
دختر و پسر و خانوادهیشان، چند نفر از خویشان و آشنایان را برگزینند و به منزل و مکان فرد مورد نظر بفرستند. قبل از فرستادن « پیکها »به این «مأموریت مهم!»، «دستور کار مأموریت» را برایشان بیان کنند. به این صورت که : معیارها و نقطه نظرهای خود و اموری را که آنان باید مورد توجه قرار دهند، برایشان تشریح کنند. البته پیکها باید عاقل و خیرخواه و امین باشند و همچنین دارای تجربه و معیارهای صحیح، هم جوان و هم سالمند باشند زیرا سالمندان تجربههایی دارند که ممکن جوانان نداشته باشند و جوانان نیز معیارها و بینشهایی دارد که شاید سالمندان فاقد آن باشند. پس از آن که پیک ها از مأموریت بازگشتند، دختر و پسر و خانوادة هایشان، اطلاعات و نظرات را بگیرند و پیرامون آن تفکر و دقت و مشورت کنند و پس از بررسی همة جوانب، برای برداشتن گامهای بعدی تصمیم بگیرند. اطلاعاتی و نظرات پیکها، حکم «راهنما» را دارد، نه حکم «نظر نهایی» راه و امکان وجود اشتباه در نظراتشان نیز هست. در این مرحله نیز، تصمیم گیرنده نهایی، «دختر و پسر» هستند، با بررسی همة جوانب امور.
راه پنجم- نوشتن نامه:
پس از پیمودن راههای قبل، اگر زمینه مساعد بود و دختر و پسر به تصمیم مثبت نزدیک شوند، گام بعدی میتواند «نامه نوشتن» باشد. منظور ما از «نامه نوشتن»، آن «نامه پراکنیهای عاشقانه» که بعضی از افراد انجام میدهند نیست، بلکه منظور این است که: دختر و پسر، با اطلاع خانوده هایشان و با رعایت موازین عفت و شرع نظرات، هدفها، خواستهها و انتظارات خود را از همسر، معیارها و ملاکهای خود، برنامههای آینده خود اخلاق و روحیات خود و از این گونه امور را، محترمانه و بدون خلافگویی و پرده پوشی، بنویسند و بوسیلة «پیکها» برای یکدیگر بفرستند.
راه ششم- عکس:
پس از پیمودن راههای پیشین، اگر نتایج آنها مثبت بود و اگر دختر و پسر یکدیگر را ندیده باشند، دیدن عکسهای یکدیگر میتواند در افزایش شناخت و رسیدن به تصمیم، مؤثر باشد.
باز منظور آن عکس دادنهای «خلاف حیا و عفت» نیست، بلکه باید عکسها بوسیله «پیکهای امین» از افراد خانواده، فرستاده شده و پس از دیدن، باز گردانده شود.
این راه، به هیچ وجه نمیتواند حجت و دلیل نهایی باشد؛ زیرا «عکس» نمیتواند حقیقت درونی شخص را بیان کند؛ حتی نمیتواند قیافة ظاهری را هم به طور کامل نشان دهد. بلکه یک «راهنمای جزئی» است به سوی شناخت و آگاهی کوتاه برای گامهای بعدی.
راه هفتم- گفتگوی مستقیم:
از مهمترین و موثرترین راههای «نقشة راهنما» صحبت و گفتگوی رو در روی دختر و پسر است پس از پیمودن راههای قبلی و مثبت بودن نتایج آن، حتماً لازم و ضروری است که دختر و پسر، «مذاکرة مستقیم» داشته باشند و در فضایی آرام و بدون خوف و فشار از طرف دیگران، مسائل و نظرات خود را بررسی کنند. این گفتگو باید خونسردانه و با آمادگی قبلی باشد. بین تصمیم گفتگو و انجام آن فاصله باشد تا بتوانند خود را آماده کرده و آنچه را میخواهند مطرح کنند، یادداشت نمایند. یکی از فایدههای مهم این گفتگوها این است که: از سخنان شخص و صحبت با او، میتوان مقدار زیادی به مکونونات دروناش پی برد و از احوال و صفاتش آگاه شد. امیرمؤمنان (ع) میفرمایند: «انسان هر چه را در دل و درونش پنهان کند،از لغزشهای زبان و حالتهای چهرهاش آشکار میشود».
پدران و مادران- که سعادت فرزندانشان را میخواهند- باید آنان را در این مسأله مهم یاری کنند و زمینه انجام آن را را فراهم نمایند. و آرامش لازم را برایشان بوجود آورند. مبادا خدای ناخواسته از این کار جلوگیری کرده و تعصب بی جا بخرج دهند. این گفتگو، از نظر اسلام و عقل، پسندیده است بسیار دیدهایم که پدر و مادر دختر، از این گفتگو ممانعت میکنند و این کارشان را به حسب اسلام و غیرت میگذارند، در صورتی که اسلام و غیرت، حکم میکنند که وسائل سعادت و خوشبختی را فراهم کنیم. و این گفتگو، در سعادت و تفاهم بین زن و شوهر، تأثیر بسزایی دارد. متأسفانه عدهای از پدر و مادرها، صحبت کردن دو جوان را به حساب پاسخ مثبت دو طرف میدانند و فکر می کنند که حتماً پاسخ هر دو باید مثبت باشد و اگر یکی از طرفین (دختر یا پسر) پاسخش منفی باشد به شدت با او برخورد میکنند.
دستور کار جلسه:
موضوعات قابل طرح در این گفتگو و مذاکرات، مختلف است؛ زیرا افراد، عقیدهها، آرمانها، هدفها و خواستههایشان باه متفاوت است. اما بعضی از مطالب، عمومی بوده و لازم است مطرح شود و روی آنها مباحثه صورت گیرد، بنابراین بعضی از آنها را بیان میکنیم.
1) بیان خط مشی کلی زندگی آینده:
بیان اینکه زندگی را بر چه مبنایی میخواهند استوار و اداره کنند. مثلاً یک جوان متدین، میخواهد زندگیاش بر اساس قوانین اسلام بنا شود و همسرش نیز باید چنین باشد و در همة امور زندگی، تابع اسلام باشند.
2) گفتگو دربارة اهداف آینده:
بیان هدف هایی که قصد دارند در زندگی آیندهشان دنبال کنند. هدفها و آرمانهای علمی، اخلاقی، اجتماعی، شغلی و . . . . .
3) بیان صادقانه صفات و اخلاق و خصوصیات خود
4) بیان خواستهها و انتظارات طرفین از یکدیگر
5) بیان نظرات خود دربارة چگونگی برخورد و رفتار و رابطه با خانواده و بستگان وخویشان یکدیگر.
6) طرح نظرات خود دربارة شیوة تربیتی فرزندان آینده
7) بیان عیبها و نواقص و بیماریهای خود:
اگر دختر و پسر، بیماری و عیب و نقص دارند، صادقانه و بدون کم و زیاد، به یکدیگر بگویند؛ زیرا:
اولاً: این کار واجب است و پرده پوشی و مخفی کردن عیبها، «تقلب» و «کلاه گذاری» و «خیانت» محسوب میشود و حرام است.
ثانیاً: اگر از اول گفته شود، طرف مقابل ، یا او را با همان عیب می پذیرد و یا رد میکند. اگر پذیرفت، خود را برای تحمل آن آماده میکند و او را انسانی صادق و بیتقلب و با شهامت میبیند و محبتش را به دل میگیرد و خود را در آینده «فریب خورده» احساس نخواهد کرد. اما اگر گفته نشود و بدون آگاهی طرف، وصلت صورت گیرد، در آینده از آن عیب و نقص با خبر خواهد شد و خود را «فریب خورده» و «خسارتکار» و همسر و خانوادة او را «فریبکار و خیانتکار» میبیند و . . . . آنگاه مشکلات فراوانی به بار خواهد آمد. محبت همسر از دلش بیرون میرود و کینة او را به دل میگیرد؛ زیرا انسان نمیتواند فردی «فریبکار» را دوست داشته باشد. اگر همین عیب و ایراد را قبلاً صادقانه به او گفته بودند، ممکن بود بپذیرند. اما حالا مسأله فرق میکند. البته بعضی از عیب ها و بیماریها و اشتباهات گذشته که هیچ ربطی به حقوق همسر و زندگی آینده ندارد میتواند این نشود اما باید در چنین حالتی با مشاوره صحبت کنید.
شروط و خواستههای ناحق را نپذیرید!
گاهی مشاهده میشود که دختر و پسر قبل از ازدواج، شرطها و خواستههایی را برای هم مطرح و بر یکدیگر تحمیل می کنند که ناحق است و طرف را از حقوق مسلم و حتمی خود محروم و از او سلب اختیار میکنند.
این شرطها و خواسته های ناروا را به هیچ وجه نباید پذیرفت. اختیارات و حقوقی را که خداوند به هر کدام از مرد و یا زن داده است. نباید با پذیرفتن شرط، از دست داد. با خود نگویید «فعلاً میپذیریم اما بعداً عمل نمیکنیم.» زیرا پذیرفت شرط تعهد میآورد و مؤمنان باید به شرطهایشان عمل کنند.
راه هشتم- دیدن یکدیگر:
پس از پیمودن راههای قبل، اگر به نتیجة مثبت رسیدند و همة امور را رو براه دیدند و هیچ مانعی سر راه ازدواجشان نبود و در صورتی که دختر و پسر، یکدیگر را نایدده باشند، تصمیم نهائی لازم است همدیگر را کاملاً ببینند. دیدن چهره و قیافة ظاهری، از لازمترین و ضررویترین مسائل این مرحله از «نقشة راهنما» است.
تعریف و توصیف دیگران، هر چند که موثر است، اما کافی نیست؛ بلکه خود دختر و پسر نیز باید ببینند؛ زیرا سلیقه ها متفاوت است. دیدن مقدار کمی از صورت هم کافی نیست، بلکه بطور کامل و واضح و آشکار ببینند، بطوری که هیچ نقطة مبهمی باقی نماند.
مبادا گفته شود:« ما همه چیز را پسندیدهایم و خواستهها و معیارهایمان تأمین است؛ دیگر مهم نیست که قیافه و شکل ظاهری چگونه باشد.
زیرا پسندیدن یا نپسندیدن قیافة ظاهری، میتواند بر تمام نتایج قبلی تأثیر بگذارد. شیوة صحیح در این موضوع این است که: هر گاه خواستگاری بری دختر آمد، باید مقدمات و راههای بدست آوردن شناخت، مانند تحقیق، مشورت، فرستادن پیک و . . . . طی شود و همة جوانب کار سنجیده و بررسی گردد. آنگاه اگر معلوم شد که پسر قصد سوء استفاده ندارد و دختر و پسر کفوء هم هستند و منافعی سر راه ازدواجشان نیست و احتمال وصلت و ازدواج، قوی است؛ زمان «دیدن کامل» به عنوان مرحلة نهایی تصمیم و گزینش، انجام گیرد. است.
مردی از امام صادق (ع) پرسید: آیا مردی که قصد دارد با زنی ازدواج کند، میتواند به گیسوان و زیبائیهایش نگاه کند؟ امام (ع) فرمودند: اگر قصد سوء استفاده نداشته باشد (واقعاً به قصد پسندیدن برای ازدواج باشد) هیچ اشکالی ندارد.
استخاره:
هر گاه کسی بخواهد کاری را انجام دهد، اگر خوبی و سلاح آن کار برایش روشن است، باید با استمداد و طلب خیر از خداوند و توکل به او، آن کار را انجام دهد و هیچ برای استخارة مصطلح نیست. و اگر بدی و عدم صلاح آن کار برایش آشکار است. باید آن را ترک کندن و باز هم هیچ جایی برای استخاره وجود ندارد. اما اگر پس از تفکر و تحقیق و مشورت و پیمودن تمام راههای ممکن، باز هم راه به جایی نبرد و «حیران» بر سر «دوراهی» درماند و عقربة اندیشه و تصمیمش روی 50% مانده و به هیچ طرفی تمایل پیدا نکرد و آن کار هم به گونهای است که نمیشود به حال خود رهایش کرد، بلکه باید تکلیف آن را روشن نمود. . . . . . . آنگاه نوبت به «استخارة معروف» میرسد؟
به علاوه ، این استخاره ، هیچ گونه «تکلیف شرعی و عقلیای» معین نمیکند، بلکه انسان را از حیرت و سر دو راهی بیرون میآورد و یکی از دو راه را پیش روی او میگذارد «انجام یا ترک» و این استخاره علاوه بر این که هیچ تکلیفی نمیآورد، هیچ تضمینی هم وجود ندارد که راهی را که نشان داده، صحیح باشد و راه مقابلش غلط. نکته مهم این است که فردی که برایتان استخاره میکند عالم باشد.
(مظاهری/ جوانان و انتخاب همسر)
دوران نامزدی:
از چند جهت لازم است که بین عقد و عروسی فاصلهای باشد:
1) دختری که چندین سال در یک خانواده زندگی کرده و با افراد خانواده بخصوص پدر و مادرش انس شدیدی دارد، و جدایی از آنان برایش سخت است، صلاح نیست که ناگهان او را از خانوادهاش جدا کنند، زیرا از نظر عاطفی به او لطمه وارد می شود. بلکه لازم است برای این جدایی، به تدریج در او آمادگی ایجاد شود.
2) دختر و پسری که تاکنون مسؤولیت زندگی به عهدة پدر و مادر بوده است، آمادگی آن را ندارند که یک مرتبه کل مسئوولیت زندگی را به دوش بگیرند. بلکه فرصتی لازم دارد که خود را برای پذیرش بار مسؤولیت زندگی مشترک آماده کنند.
3) دختر و پسری که تا چندی قبل با هم بیگانه بودهاند، برایشان سخت است که یک مرتبه و بدون مقدمه در کنار هم قرار گیرند و با هم زندگی مستقل را شروع کنند لازم است مدتی بگذرد تا با هم انس بگیرند و آماده زندگی با هم باشند.
4) ممکن است دختر و پسر، بنا به دلائلی- مانند ادامة تحصیل یا سربازی- آمادگی زندگی مشترک و مستقل را نداشته باشند، اما آمادگی نامزدی را داشته باشند. پس، نامزد میشوند تا هنگامی که آن موانع برطرف شد، عروسی کنند.
5) والدین دختر و پسر نیز برای عروسی عزیرانشان، احتیاج به آمادگی دارند. دوران نامزدی، فرصت لازم را برای این آمادگی، در اختیارشان می گذارد و . . . .
فایدههای دوران نامزدی و وظایف دختر و پسر در این دوران:
1) افزایش شناخت نسبت به یکدیگر، برای تفاهم بیشتر،
هر چند که دختر و پسر ، در مرحلة گزینش، باید شناخت کافی نسبت به هم پیدا کرده باشند اما علاوه بر آن شناخت، باید در دوران نامزدی، آشنایی ملموستر و محسوستر و بیشتری از یکدیگر پیدا کنند و بار و حیات و اخلاق و دیدگاههای هم بیشتر آشنا شوند.
2) اصلاح و تربیت:
اگر کسی صفت و خصوصیتی را در نامزدش مشاهده کند که مورد پسندش نباشد و بخواهد آن را برطرف و یا اصلاح کند و یا صفت وحالتی را در او ایجاد کند. بهترین دوران برای این «اصلاح و تغییر و تربیت» دوران نامزدی است. چون هنوز روابطشان عادی نشده و نسبت به هم احترام و محبت خاصی قائلند، در نتیجة: پذیرششان از همدیگر بیشتر است و زمینة تحول و تغییر و اصلاح و مساعدتر است.
3) افزایش محبت:
یکی از شرطهای مهم و اصلی سعادت در زندگی زناشویی «محبت» است. و زمینة آن باید قبل از عقد فراهم شده باشد. اما دوران نامزدی، بهترین فرصت است برای افزایش و تحکیم محبت. رفتار و گفتار و تمام اعمال نامزدها، در افزایش محبت و یا کاهش آن، مؤثر است.
بنابراین، دختر و پسر باید کاملاً مواظب اعمال خود باشند و از هر عمل پسندیدهای که باعث افزیش محبت میشود، کوتاهی نکنند و از کارهایی که موجب دلسردی و کاهش محبت می شود، اجتناب کنند.
4) ایجاد امید نسبت به زندگی آینده
«امید» نیز نقش مهمی در سعادت زندگی مشترک دارد. نامزدها باید از ایجاد و تقویت امید در دلهای یکدیگر کوتاهی نکنند، با سخنان پر امید و رفتار متین و مطمئن میتوانند این کار را انجام دهند.
5) پایه ریزی استقلال زندگی آینده:
دختر و پسر – معمولاً قبل از ازدواج، وابسته به زندگی پدر و مادر هستند، که باید این «وابستگی» تبدیل به «استقلال» گردد. دوران نامزدی، فرصت مناسبی برای پی ریزی این استقلال است. نامزدها باید برای آینده، طرح و برنامه بریزند، اهداف و دورنماها وافقهای زندگی آینده را ترسیم نمایند و راههای وصول به آنها را بررسی کنند.
6) بها دادن به احساسات و عواطف همدیگر:
نامزدها باید مواظف عواطف و احساسات یکدیگر باشند و به آنها بها و جواب مناسب دهند. بعضی از نامزدها، به عواطف و احساسات لطیف نامزدیشان، بهای لازم را نمیدهند و به او «بیاعتنایی» میکنند و خیال میکند این کارشان باعث عزیزتر شدنشان میشود و حال آنکه کاملاً برعکس است و چنین رفتاری باعث جریحهدار شدن عواطف نامزدشان می شود و در نتیجه کینة او را به دل میگیرد و ممکن است لطمههای سنگینی به زندگی شان بزند.
دختر باید سنگین و متکبر باشد. اما در مقابل نامحرمان، نه در برخورد با نامزد شرعیاش! دختران متدین و با عفت بدانند که این کارها، لازمة تدین و عفت نیست بلکه حرام است. معنا ندارد که دختر، در مقابل نامزدش که به او محرم است و در حقیقت شوهر اوست، خود را مخفی کند.
7) هدیه دادن:
«هدیه» در جلب دلها و افزایش محبت، نقش عجیبی دارد. لازم نیست که هدیه، گرانقیمت باشد، بکله لازم است زیبا و مورد علاقة طرف باشد و مهمتر آنکه: ظریفانه داده شود! هدیه دادن، ظرافت و سلیقة خاصی را میطلبد!
این هم فراموش نشود که: هدیه دادن باید از دو طرف باشد، نه اینکه فقط پسر به دختر یا دختر به پسر بدهد.
8) نامه نگاریهای محبت آمیز:
نوشتن نامههای عاشقانه و پر محبت و با صفا، تأثیر نیکویی در افزایش محبت و استحکام رابطة بین نامزدها دارد. حتی اگر دو نامزد به هم نزدیک باشند و همیشه یکدیگر را ببینند، باز هم نوشتن نامه تأثیر خوبی را دارد. همسرانی را میشناسیم که پس از گذشت سالها از زمان ازدواجشان، هنوز نامههای دوران نامزدی را نگه داشته و مطالعه میکنند و برایشان خاطره انگیر
دسته بندی | محیط زیست |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 10 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 14 |
بحث پیرامون زمینلرزه های باستانی و تاریخی
بررسی زمینلرزه های باستانی و تاریخی گسترده کپه داغ بیانگر فعالیت لرزه ای در تمام بخشهای خاوری ( مشهد)،مرکزی ( قوچان ) و باختری ( گرگان) این ناحیه می باشد. وقوع زمینلرزه های شناخته شده، درطول زمان، از دوره هی بسیار پیشین ( 4000سال قبل ) تاسدة اخیر نیز نشان دهندة گسترش فعالیت لرزه ای در طول زمان می باشد. رویداد زمینلرزه های 2000B.C آق تپه و 10BC-AD10 نساء در منطقه عشق آباد نشان دهندة فعالیت لرزه ای در راستای این بخش از پکه داغ ( گسل اصلی کپه داغ ) است. این دو میدان با فاصله زمانی حدود 2000 سال به همراه رویداد1948 عشق آباد (Ms7.2 ) ، مشخص کنندة بیشینه دورة بازگشت 2000 ساله برای این قسمت از پکه داغ می باشند ( Beberian and Yeats.2001 ) . گسل اصلی مشخص شده برای این ناحیه گسل اصلی کپه داغ و گسل های تراستی فرعی می باشند. که احتمالاً مسبب دو رویداد اول و نیز رویدار 1948 می باشند. از آنجا که تقسیم دگر شکلی بصورت امتداد لغر و راندگی دراین بخش از کپه داغ
(area zource ) می باشد و نه خود گسل اصلی کپه داغ به تنهایی ( Berberian and Yeats .2001 ) زمینلرزه های 874 ،1436،1498 گرگان ( جرجان) با فاصله زمانی 562 و 62 ، در جنوب گنبد کاووس و در راستای گسل خزر روی داده اند. زمینلرزه 1470 نیز در شمال گنبد کاووس، در میانه دشت پهنه کواترنر روی داده است. ثبت زمینلرزه های 1436، 1470 ،1498 با فاصله زمانی 34 و 28 سال را می توان ناشی از اهمیت گرگان در این دوره زمانی دانست. اینکه چرا برای دوران های دیگر اطلاعات همسانی در دست نیست روشن نمی باشد، شاید پیش از این بروز ناگهانی و تمرکز فعالیت لرزه ای و نیز به دنبال آن، یک آرامش لرزه ای واقعی وجود داشته است ( امبرسز و ملویل، 1982 ).
زمینلرزه های 1673 وم 1687 مشهد با فاصله زمانی 15 سال، و با احتمال رخداد بر روی گسل کشف رود، مشخص کننده لرزه خیزی و فعالیت این ناحیه می باشند. اطلاعات من لرزه ای اندکی از این دو زمنیلرزه و زمینلرزة 1780 خراسان که محل رویداد آن شناخته نیست، وجود دارد.
منطقه سما بجنورد با زمینلرزه های 943 سملقان و 1810 غلامان مشخص می گردد. نبود داده های لرزه ای طولانی مدت مابین این دو زمنلرزه ( 867 سال ) به تنهایی گویای نبود فعالیت لرزه ای این ناحیه نیست .
پهنه قوچان از فعالیت لرزه ای نسبتاً بالایی در سده نوزدهم ( بر خلاف نبود داده های لرزه ای پیش از آن ) برخوردادر بوده است. فعالیت لرزه ای این ناحیه در این الگوی کاملاً منظمی از نقطه نظر مکان و زمان رخدادها نشان می دهد. زمینلرزه های 1833 ، 1851 ،1871 ، 1893 قوچان با فاصله زمانی حدود 20 سال با تغییر مکان متناوب در شمال و جنوب قوچان روی داده اند.
زمینلرزه 1833 د رپهنه قوچان و ناحیه شمال آن روی داده است ، سپس رویداد 1851 پس از گذشت حدود 20 سال در پهنه جنوب قوچان – معدن رخ داده ایت . مجدداً زمینلرزه 1871 در شمال قوچان رخ داده و باعث ویرانی قوچان ونواحی شمالی آن گردیده است. به دنبال آن رویداد های 1893 ، 1895 مجدداً در ناحیه جنوب قوچان و پس از گذشت مدت زمانی در حدود 20 سال ، روی داده اند و سرانجام اگر زمینلرزه 1929 شمال قوچان ( باغان) را نیز درنظر بگیریم ، این چرخه لرزه ای کامل می گردد. بدین صورت این چرخه لرزه ای در پهنه قوچان ، روی داده است. نکته قابل ذکردرمورد زمینلرزه های شمال قوچان ( 1833 ،1871 ) این است که به احتمال زیا این زمینلرزه ها برروی یک گسل منفرد ( گسل قوچان در برخی نوشتارها ) روی نداده اند، بلکه بر روی گسل های مختلف این پهنه ( خاور- باختر تورانلو، بی بهره ) و بایک جابجایی بر روی گسل ها از خاور به باختر رخ داده اند تا سرانجام در زمینلرزة 1929 ، گسل باغان در باختر پهنه گسلی شمال قوچان دچار گسیختگی گردیده است.
جابجایی واحدها و ساختارهای زمین شناسی در راستای گسل های پهنه شمال قوچان نسبتاً برابر است و همگی آنها را در قسمت جنوبی خود رسوبات کواترنر دشت قوچان را قطع می کنند، به همین دلیل می توان انتظار داشت که همه آنها فعال باشند و زمینلرزه های مذکور به دلیل جنبش در راستای تک تک آنها پدید آمده باشد.
دسته بندی | پزشکی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 24 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 38 |
با توجه به اهمیت فوق العاده مننژیت در طب کودکان و با نظر به این که بسیاری از تست های تشخیصی در دسترس در مملکت ما فاصله زیادی تا رسیدن به استانداردهای جهانی دارند ما برآن شدیم که ابتدا ارزش تشخیصی هر یک از علایم بالینی مننژیت را ارزیابی کنیم و شایعترین تظاهرات مننژیت را در مملکت خود شناسائی کنیم. سپس ارزش تشخیصی تست های آزمایشگاهی را در بیمارانی که مننژیت آنها به اثبات رسیده است مورد ارزیابی قرار دهیم.
به این منظور طی یک تحقیق توصیفی پرونده 122 کودک را که از ابتدا سال 79 تا آخر سال 82 با تشخیص مننژیت باکتریال در بیمارستان فاطمی- سهامیه قم بستری و درمان شده بودند را بررسی نمودیم.
برای سهولت کار چک لیست تهیه کردیم که در آن بر متغیرهایی مانند سن، جنس، علامت مراجعه، یافته آزمایشگاهی خون و CSF تایید و تاکید شده بود. یافتههای آزمایشگاهی مورد نظر شامل: تعداد WBC خون هنگام مراجعه، قند خون، BUN و Cr خون، Na+ و K+ خون، B/C و در مورد CSF هم شامل: تعداد WBC، میزان پروتئین و گلوکز خون و کشت بود. البته به رنگ آمیزی CSF هم دقتی داشتیم اما جزء اهداف نبود.
فصل اول: معرفی پژوهش
مقدمه:
مننژیت عبارت است از التهاب لپتومننژ ( نرم شامه + عنکبوتیه )
علل ایجاد کننده مننژیت باکتریال:
2ماه اول زندگی: استرپتوکوک گروه B، با سیل های گرم منفی روده ای نظیر E.coli، لیستریا مونوسیتوژن و گاهاً هموفیلوس انفولونزا تیپ b.
2 ماهگی تا 12 سالگی : پنوموکوک. ، مننگوکوک، هموفیلوس انفلونزاتیپ b
( هموفیلوس انفلونزاتیپ b در کودکان زیر 4 سال شایعترین علت ایجاد کننده مننژیت باکتریال بود که بعد از کاربرد واکسن کاهش قابل توجهی پیدا کرده است ).
در کودکان با نقص ایمنی یا نقص آناتومیکی: سودوموناس، استاف اورئوس، استاف کواگولاز منفی، سالمونلا، لیستریا مونوسیتوژن.
در شکستگی سینوس ها و قاعده جمجمه: پنوموکوک
در آسیب های نافذ جمجمه و اعمال جراحی مغز و اعصاب: استافیلوکوک.
درشنت های بطنی _ صفاقی : استافیلوکوک اورئوس و باکتری های روده ای.
از نظر اپیدمیولوژی: مننژیت باکتریال در فصول زمستان و بهار شایعتر بوده، در پسران بیشتر از دختران است و اکثراً بین دو ماهگی تا دوازده سالگی رخ می دهد.
از نظر راه های انتشار اولین رتبه انتشار هماتوژن است بعد تلقیح مستقیم عفونت به CNS و در نهایت انتقال عفونت از یک کانون عفونی مجاور مانند عفونت های پارامننژیال ( مثل سینوزیت، ماستوئیدیت، آمپیم سابدورال و آبسه اپیدورال ).
یکسری عوامل وجود دارند که مستعد کننده ایجاد مننژیت باکتریال در فرد می باشند که شامل: نقایص سیستم ایمنی، انتقال عملکردی طحال، نقایص آناتومیکی در دستگاه عصبی، فیستول در گوش میانی و داخلی، شکستگی جمجمه ای یا سینوس های پارانازال، شنت گذاری مغزی.
علائم بالینی در رده های سنی مختلف می توانند متفاوت باشد:
- در شیر خواران علائم غیر اختصاصی و شامل گریه شدید، تحریک پذیری،
بی اشتهایی، استفراغ، لتارژی و فونتانل پر، میالژی و تب است.
- در کوکان و بالغین علائم شایع عبارتند از: سر درد، فتوفوبی، سفتی گردن، استفراغ، تغییر سطح هوشیاری و تب.
تشخیص بر اساس علایم بالینی، آزمایش خون و بررسی فاکتورهای مختلف و در نهایت LP و بررسی CSF می باشد.
در CSF شمارش و افتراق سلولی، میزان پروتئین، میزان گلوکز بررسی می شود و
رنگ آمیزی گرم، کشت باکتری و در موارد مشکوک به کریپتوکوکوس انجام کشت قارچ و تست های آگلوتیناسیون و لاتکس جهت بررسی آنتی ژن های پلی ساکاریدی باکتریهای کپسولدار انجام می شود.
همزمان با LP آزمایشات CBC Diff، قند خون، BUN، Creatinin، الکترولیت های سرم، کشت خون و SG ادرار انجام می شود.
در مننژیت ثانیه ها و دقیقه ها از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است و بایستی در کمترین زمان ممکن به تشخیص رسید و هر چه زودتر درمان را شروع نمود. در یک بیمار پس از تشخیص بالینی مننژیت و یا شک زیاد به آن و بررسی اجمالی از نظر منشاء احتمالی عفونت ( گوش، سینوس ها، بیماری ادراری، پوست … ) بایستی در صورت عدم وجود علائم و نشانه های عصبی موضعی و ادم پاپی بلافاصله اقدام به گرفتن مایع مغزی نخاعی نمود. اما اگر اختلال عصبی وجود داشته باشد ابتدا بایستی جهت رد ضایعات فضا گیر مغز CT. Scan به عمل آمده و در صورت منفی بودن آنگاه اقدام به LP نمود. با توجه به اهمیت فوق العاده مننژیت در طب کودکان و نقش کلیدی که تست های تشخیصی در شناسایی این بیماری مهلک دارند و با نظر به این که بسیاری از تست های تشخیصی در دسترس در مملکت ما فاصله زیادی تا رسیدن به استاندارد های جهانی دارند ( مثلاً در مننژیت های اطفال به ندرت کشت CSF نتیجه قابل قبولی بدست می دهد ) ما بر آن شدیم که ابتدا ارزش تشخیصی هر یک از علایم بالینی مننژیت را ارزیابی کنیم و شایعترین تظاهرات مننژیت را در مملکت خود شناسائی کنیم. پس ارزش تشخیص تست های تشخیصی آزمایشگاهی را در بیمارانی که مننژیت آنها به اثبات رسیده است مورد ارزیابی قرار دهیم و بطور خلاصه برای یک طبیب ایرانی روشن نماییم که تا چه حد می تواند به علائم بیمار اعتماد کند و تا چه حد می تواند به نتایج آزمایشگاهی اعتماد کند.
همچنین در قسمت دیگری از این طرح اجرام شایع در گیر کننده CNS ( بصورت مننژیت ) مشخص خواهند شد که این مسئله کمک شایانی به نحوه انتخاب درمان تجربی در این بیماران خواهد نمود.
عوارض مننژیت بدو گروه ناپایدار و پایدار تقسیم می شوند:
عوارض ناپایدار شامل: افیوژن ساب دورال، سندرم ترشح نامناسب ADH، تب طول کشیده. عوارض پایدار شامل: اختلالات نورولوژیک، عقب ماندگی ذهنی، تشنج، تأخیر در یادگیری، اختلال دید، اختلال رفتاری.
اهداف پژوهش:
1- تعیین توزیع فراوانی سنی در کودکان بستری شده با تشخیص مننژیت باکتریال در بیمارستان کودکان فاطمی _ سهامیه قم در سال های 82-79.
2- تعیین فراوانی جنسی در کودکان بستری شده با تشخیص مننژیت باکتریال در بیمارستان کودکان فاطمی _ سهامیه قم در سال های 82-79.
3- تعیین فراوانی علت مراجعه به بیمارستان در کودکان بستری شده با تشخیص مننژیت باکتریال در بیمارستان کودکان فاطمی _ سهامیه قم در سال های 82-79.
4- تعیین توزیع فراوانی قندخون در کودکان بستری شده با تشخیص مننژیت باکتریال در بیمارستان کودکان فاطمی _ سهامیه قم در سال های 82-79.
5- تعیین توزیع فراوانی لکوسیت های خون در کودکان بستری شده با تشخیص مننژیت باکتریال در بیمارستان کودکان فاطمی _ سهامیه قم در سال های 82-79.
6- تعیین توزیع فراوانی BUN و Creatinin خون در کودکان بستری شده با تشخیص مننژیت باکتریال در بیمارستان کودکان فاطمی _ سهامیه قم در سال های 82-79.
7- تعیین توزیع فراوانی Na+ و K+ خون در کودکان بستری شده با تشخیص مننژیت باکتریال در بیمارستان کودکان فاطمی _ سهامیه قم در سال های 82-79.
8- تعیین فراوانی Blood Culture مثبت در کودکان بستری شده با تشخیص مننژیت باکتریال در بیمارستان کودکان فاطمی _ سهامیه قم در سال های 82-79.
9- تعیین توزیع فراوانی WBC ( لکوسیت ها ) در CSF در کودکان بستری شده با تشخیص مننژیت باکتریال در بیمارستان کودکان فاطمی _ سهامیه قم در سال های 82-79.
10- تعیین توزیع فراوانی glc ( گلوکز ) در CSF در کودکان بستری شده با تشخیص مننژیت باکتریال در بیمارستان کودکان فاطمی _ سهامیه قم در سال های 82-79.
11- تعیین توزیع فراوانی پروتئین CSF در کودکان بستری شده با تشخیص مننژیت باکتریال در بیمارستان کودکان فاطمی _ سهامیه قم در سال های 82-79.
12- تعیین فراوانی CSF Culture مثبت در کودکان بستری شده با تشخیص مننژیت باکتریال در بیمارستان کودکان فاطمی _ سهامیه قم در سال های 82-79.
سئوالات پژوهش:
1- توزیع فراوانی سنی در کودکان بستری شده با تشخیص مننژیت باکتریال در بیمارستان کودکان فاطمی _ سهامیه قم در سال های 82-79 چگونه است؟
2- فراوانی جنسی در کودکان بستری شده با تشخیص مننژیت باکتریال در بیمارستان کودکان فاطمی _ سهامیه قم در سال های 82-79 چگونه است؟
3- فراونی علت مراجعه به بیمارستان در کودکان بستری شده با تشخیص مننژیت باکتریال در بیمارستان کودکان فاطمی _ سهامیه قم در سال های 82-79 چگونه است؟
4- توزیع فراوانی قند خون در کودکان بستری شده با تشخیص مننژیت باکتریال در بیمارستان کودکان فاطمی _ سهامیه قم در سال های 82-79 چگونه است؟
5- توزیع فراوانی لکوسیت های خون در کودکان بستری شده با تشخیص مننژیت باکتریال در بیمارستان کودکان فاطمی _ سهامیه قم در سال های 82-79 چگونه است؟
6- توزیع فراوانی BUN و Creatinin خون در کودکان بستری شده با تشخیص مننژیت باکتریال در بیمارستان کودکان فاطمی _ سهامیه قم در سال های 82-79 چگونه است؟
7- توزیع فراوانی Na+ و K+ خون در کودکان بستری شده با تشخیص مننژیت باکتریال در بیمارستان کودکان فاطمی _ سهامیه قم در سال های 82-79 چگونه است؟
8- فراوانی Blood Culture مثبت در کودکان بستری شده با تشخیص مننژیت باکتریال در بیمارستان کودکان فاطمی _ سهامیه قم در سال های 82-79 چگونه است؟
9- توزیع فراوانی WBC در CSF در کودکان بستری شده با تشخیص مننژیت باکتریال در بیمارستان کودکان فاطمی _ سهامیه قم در سال های 82-79 چگونه است؟
10- توزیع فراوانی glc در CSF در کودکان بستری شده با تشخیص مننژیت باکتریال در بیمارستان کودکان فاطمی _ سهامیه قم در سال های 82-79 چگونه است؟
11- توزیع فراوانی پروتئین CSF در کودکان بستری شده با تشخیص مننژیت باکتریال در بیمارستان کودکان فاطمی _ سهامیه قم در سال های 82-79 چگونه است؟
12- فراوانی CSF Culture مثبت در کودکان بستری شده با تشخیص مننژیت باکتریال در بیمارستان کودکان فاطمی _ سهامیه قم در سال های 82-79 چگونه است؟
فصل دوم: متدلوژی ( روش شناسی )
نوع پژوهش:
نوع پژوهش، توصیفی مقطعی ( Cross - Sectional ) می باشد.
روش نمونه گیری:
سرشماری، با مراجعه به بایگانی بیمارستان کودکان فاطمی - سهامیه قم پرونده های کودکان بستری با تشخیص مننژیت باکتریال در سال های 82-79 را جدا نموده و اطلاعات لازم را با استفاده از چک لیست جمع آوری می کنیم.
حجم نمونه:
جامعه آماری با جامعه هدف یکی است.
جامعه پژوهش:
کودکان بستری شده با تشخیص مننژیت باکتریال در بیمارستان کودکان فاطمی - سهامیه قم در سال های 82-79.
متغیرها:
سن، جنس، علت مراجعه، قند خون، تعداد لکوسیت های خون، BUN خون، Cr خون، Na+ خون، K+ خون، Blood Culture مثبت، تعداد لکوسیت های CSF، glc در CSF، Pr در CSF، CSF Culture مثبت.
روش جمع آور اطلاعات:
چک لیست
روش تجزیه و تحلیل اطلاعات:
با جمع آوری اطلاعات و دسته بندی و تفکیک آنها و استفاده از بسته نرم افزاری SPSS اطلاعات مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد.
دسته بندی | پزشکی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 62 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 113 |
آنچه که لازم است در ابتدای مباحث طرح شده مورد بررسی سقط جنین می باشد
چگونه می اوان حرمت سقط جنین را ثابت کرد و از چه راهی امکان اثبات وجود دارد؟ چرا که ثابت شدن یا نشدن این مسئله اثراتی مستقیم بر روی جواز یا عدم جواز آن در موارد مختلف خواهد گذاشت، مثلاً در صورت اثبات عدم حرمت سقط سنگینی حکم در موارد دیگر ( مثلاً در خطر بودن جان مادر ) نیز کمتر خواهد شد و شاید بتوان حکم ساده تری را در این گونه موارد صادر کرد و بالعکس در صورت اثبات حرمت سقط جنین هنگامیکه در موارد مختلف اصل حرمت سقط باشد برای رد این اصل شرایط ایجاد شده حکم جدیدی را صادر نمود، البته انجام تمام این مراحل وصدور حکمهای مختلف در حیطة کار مراجع تقلید و فقها می باشد و از محدودة کار ما خارج می باشد لذا فقط به بررسی آنها و تحلیل مراتب مختلف آن می پردازیم و به هیچ وجه در صدد صدور حکم با رد احکام صادر شده نمی باشیم و بیان مطلبی در ذیل سخنان بزرگان و فقها صرفاً به منظور ایجاد سؤال جهت یافتن جواب می باشد و هرگز به معنای رد سخنان آنان نمی باشد.
طبق تحقیقات در کتب مختلف روایی و فقهی بزرگان هیچکدام از این کتب که تعداد آنها نیز کم نبوده روایتی که به طور مستقیم ولالت بر جرمت سقط کند یافت نمی شد. در تأیید این گفته سخن چندی از بزرگان را نیز می توان اضافه نمود مانند این بیان که می فرماید: « در کتب فقهیه در باب جنایت بر حمل مطلبی که دلالت بر حرمت اسقاط جنین کند نیامده است و یا من نیافته ام »،[1] آیا نویسنده این مقاله فرد شناخته شده ای است؟ نویسنده مهم است.
اما به دلیل انکه مسئله دارای اهمیت بسیاری می باشد لذ پس از بررسیهای مختلف تنها روایتی که جهت حرمت سقط به آن استناد کرده اند روایت ذیل می باشد که به روایت اسحق بن عمار معروف است:
قال: قلت لابی الحسن (ع ) : المرأه تخاف الحبل فقشرب الدواء فتلقی ما فی بطنها ؟ قال : لا فقلت : انما هو نطفه ، فقال : إن اول مایخلق نطفه. [2]
اسحق بن عمار می گوید : به حضرت موسی بن جعفر ( ع ) عرض کردم: زن از آبستن شدن می ترسد ، دوایی می آشامد و آنچه را که در شکمش دارد بیرون می اندازد
« حکم آن چیست؟ و یا یان کار صحیح است؟ » فرمود: نه ، عمار می گوید : عرض کردم : انچه که زن از شکمش بیرون می اندازد نطفه است، فرمود : اغاز خلقت انسانی نطفه است.
آنچه که بیشتر علما و بزرگان بدان استناد کرده اند و آن را دلیلی برای حرمت گرفته اند. همین روایت می باشد. [3] اما چند نکته قابل ذکر می باشد اولاً : در این روایت قید تخاف آورده شده است که شاید بتوان این روایت را محدود به همان کرد یعنی پاسخی که معصوم در این رابطه داده است با در نظر گرفتن شرایط خاصی که در روایت مقید به آن شده است باشد، بنابراین با در نظر داشتن این مطلب شاید بتوان اثبات حرمت را ازطریق این روایت کمی سبک تر انکاشت.
ثانیاً : انچه که مورد توجه قرار می گیرد این است که اصل عدم حرمت مگر این که دلیلی وجود داشته باشد که بتوان حرمت را ثابت کرد در مورد این روایت نیز چنین است که با توجه به اینکه اصل عدم حرمت سقط می باشد پس چگونه می توان در نظر گرفتن دلیل دیگری صرفاً با اتکا به این روایت حرمت را قابت کرد ، چرا که در اکثر موارد بزرگان و فقها این روایت را دلیلی بر اثبات حرمت سقط آورده اند در حالیکه این روایت به تنهایی اثبات کننده حرمت نمی باشد، مگر اینکه در کنار سایر ادله باشد. چرا به تنهایی دلیل نیست ؟ آیا دلایلی متعارض به این دلیل وجود دارد؟
در ادامه جهت اثبات حرمت می توان به روایات دیگر نیز اشاره کرد که در این روایات مستقیماً حکمی برای سقط وجود ندارد اما به کار بردن لفظ قتل در این روایات جای تأمل دارد:
روایت صحیحة الوعبیده از حضرت باقر (ع ):
فی امراه شربت دوائ و هی حامل لنظرح ولدها فالقت ولدها فقال إن کان عظمأ قدنبت علیه الحم و موسی له السمیع و البصر فان علیها دبته تسلیمها ألی ابیه و ان کان علقه او مضغه فان علیها اربعین دنیا رأاو غده تسلیمها الی البیه قلت قهی لاثرت من ولدها دتیه؟ قال: لا، لا نها قتله.[4]
زنی درحالیکه آبستن است دوائی می آشامد که فرزندش را سقط کند « حکم آن چیست؟» فرمود : اگر استخوانی باشد که گوشت بر او روئیده و گوش و چشم برای او ایجاد شده است باید دیة او را به پدرش تسلیم کندو اگر عقله یا مضغه بوده باشد باید چهل دنیا ریا برده ای به پدرش تسلیم نماید. گفتم : آیا این زن از دیه فرزندش ارث نمی برد؟
فرمود: نه ، زیرا او قاتل فرزندش است.
و روایت صحیحه رفاعه بن موسی نخاس :
قلت لابی عبد البه ( ع ) اشتری جرایه فربها احتبس طمثها من فاد اودم اوریع فی رحم فتقی دواء لذاک فتطمث من یوحیها، أنیجورلی ذلک و أنا لاادری من حبل هوا و غیره؟ فقال ( طی ) : لاتفعل ذلک فقلتله: إنه انما ارتفع طمثها منها شهرأ و لو کان ذلک من حبل انما کان نطفه کنطفه الرجل الذی یعزل ، فقال لی: إن النطفه اذا وقعت فی الرحم تصیر الی عقله ، ثم الی مضغه ، ثم الی ها ثاء اله ، وان النطفه اذا وقعت فی غیر ارحم یخلق منها شیء فلاتسقها دواء اذا ارتفع طمثها شهرأ و جاز وقته الذی کانت تطمث فیه .[5]
دفاعه می گوید به امام صادق ( ع ) گفتم کنیزی دارم که گاهی حیض نمی بیند و این قطع خون یا به سبب فاسد شدن خون یا وجود نوعی باد در رحم است او دارویی می خورد و همان روز حائض می شود ایا تهیه این دارو بر من جایز است؟ در حالیکه نمیدانم این قطع خون از بارداری اوست یا چیز دیگر؟
اما علیه السلام فرمود: این کرا را نکن.
گفتم : مدت یک ماه است که او حائض نشده است، اگر از بارداری باشد با او نطفه ای خواهد بود همانند نطفه ای که مرد در حین جماع آن را بیرون می ریزد امام ( ع ) فرمود: هر گاه نطفه را در رحم بریزد مراحلی راطی می کند که و به عقله و مضغه تبدیل می شود و آنگاه به هر چیزی که خدا بخواهد می رسد و اما اگر به غیر رحم بریزد از آن چیزی به وجود نمی آید پس اگر کنیز یک ماه حیض نبیند براو داروئی که موجب سقط جنین شود نخوران.
در روایت اول آنچه که به عنوان دلیل به آن استناد کرده اند کلمه قتله می باشد یعنی بدین صورت بیان شده است که از بین بردن جنین در هر یک از حالات بیان شده قتل می باشد که این خود دلیلی بر حرمت سقط می باشد چرا که قتل حرام است و انجام دادن ان موجب قصاص یا دیه می شود.
اما در این جا این سؤال می شود که اگر قتل است پس چرا دیة آن قبل از دمیده شدن روح کامل نیست و به صورت مرحله به مرحله افزایش می یابد. مگر نه اینکه قتل در هر موردی حرام استو موجب قصاص یا دیه می شود مگر در موارد خاص که از بحث ما خارج است) پس چرا در صورت سطق عمدی جنین در روایات . مطلبی که دلالت بر قصاص کند وجود ندارد یعنی فردی که سقط را به صورت عمدی انجام دهد نه تنها قصاص ندارد بلکه قبل از دمیده شدن روح دیه ان نیز کامل نمی باشد.
« اینکه امام ( ع ) فرمودند: « چون خودش اورا کشته » بر 2 وجه قابل حمل است، یا بر اینکه جنین در آن احوال و مراحل گرچه حسی است و جاندارد ولی انسان نیست، یا اینکه اسقاط جنین را در آن احوال به منزله قتل دانسته و هر قتل هم یکی از موانع ارث بردنقاتل است.و چنانکه در حدیثی ، عزل ، زنده به گور کردن نامیده شده است، به هر حال در هیچیک از این2 حدیث دلالتی بر این امر یافت نمی شود که آن امام بزرگوار اسقاط جنین ( یا عقله یا مضغه ) را در آن مراحل قتل انسان دانسته باشند ، زیرا قتل نفس اعم است از قتلی که به جهت عمومات کتاب و سنت موجب قصاص شود یا دیة کامل را واجب گرداند.[6]
نهی در روایت دوم نیز قابل بررسی است به این شکل که این نیز دلیلی بر حرمت می تواند باشد اما مطالبی که در رابطه با نهی در روایت پیش از آن گفته شد در این مورد نیز جاری می باشد و جای تأمل دارد. دلیل دیگری که پس از این دلایل قابل بررسی است و جوب دیه می باشد که در مراحل مختلف باید پرداخته شود ، که این مطلب در روایات متعدد بسیار اورده شده است که به ذکر چندی از آن روایات می پردازیم.
1- محمد بن یعقوب بذسانیده الی کتاب ظریف ، عن امیر المومنین ( ع ) قال : جعل دیه الجنین مأته دینار ، و جعل منی الرجل الی ان یکون جنینا خمسه اجزاء فاذا کان جنینأ قبل أن تلجه الروح مئه دینار، و ذلک ان اله عزو جل خلق الانسان من سلاله و هی النطفه فهذا جزئ ، ثم علقه فهو جز آن ، ثم مضغه فهو ثلاثه اجزاء ، ثم عظمأ فهواربعه اجزاء ، ثم یکسا لحمأ فحینئذ تم جنینأ فکلمت لخمسه اجزاء و مائه دینارأ، وللمضغه ثلاثه اخماس الماله ستین دینارأ. للعظم اربعه أخماس الماله ثمانین دینارأ، فاذلک اللحم کانت له مله کامله ، فاذا نشافیه خلق آخر و هو الروح فهو حینئذ نفس بألف دینار کامله إن کان ذکرأ و إن کان انثی مخمسمائه دینار.[7]
2- عن عبدالله ابن سنان عن ابی جعفر (ع ) قال: قلت له: الرجل نصرب المراه فتطرح النطفه؟ قال: علیه عشرون دنیارأ ، فان علقه فعلیه أربعون دینارأ ، فان کان مضغه فعلیه ستون دینارأ ، فان کان عظمأ فعلیه الدیه.[8]
3- عن سلیمان بن صالح ، عن ابی عبدالله ( ع ) : فی انطفه عشرون دینارأ ، و فی العقله اربعون دینارأ، وفی المضغه ستون دینارذ، و فی العظم ثمانیون دینارأ، فذ کسی اللحم فماله دینار، ثم هی دیته حتی تسهیل ، فذا التسهل فالدیه کامله.[9]
امادر رابطه با این دلیل نیز مطلبی وجود دارد و آن این که طبق روایات ذکر شده و در روایات دیگر هر کس اسقاط جنین کند. جنین در هر مرحله ای که باشد باید دیه آن را بپردازد، اما آیا می توان دیه را مجازات به حساب آورد و به وسیله آن حرمت سقط را ثابت کرد؟ خیر ، زیرا دیه را نمی توان جزء کیفر ها و مجازات ها به شمار آورد چرا که گاهی ممکن است دیه واجب شود ، اگر چه کار جزم و حرام نباشد مانند فردیکه قتل خطای محض مرتکب شده باشد، گاهی هم شخص مرتکب جنایت می شود ، ولی دیه بر او واجب نمی شود. مانند کسیکه کافر معاهد را می کشد هر چند کار او حرام است اما دیه بر و واجب نیست. آیا خطاهایی که از روی عمد نباشد جرم به حساب نمی آید؟
اگر بتوان ثابت کر که اسقاط جنین قبل از پیدایش روح موجب کفاره است و نیز کفاره در صورتی واجب می شود که جرمی در کار باشد، پس از اثبات این دو امر حرمت اسقاط حتمی خواهد بود.
آمده است که «حکم به حرمت اسقاط جنین قبل از روح عقل به آن ( یعنی قبل از آنکه در رحم به انسان تبدیل شود) و همچنین جهت اثبات این حرمت به عمومات تحریم قتل محرمه در کتاب و سنت استناد کردن یا به آنچه در تحریم قتل فرزندان وارد شدهتمسک جستن مانند آیه 31 اسرا لاتقتلوا اولادکم خشیه املاق ، نحن نزرقکم و ایاکم إن قتلهم کان خطا کبیرأ . هیچ یک درست نیست. »[10]
در نهایت آنچه که از جمع بندی مطالب گفته شده می توان به دست آورد اینکه سقط جنین را با هیچکدام از این دلایل به تنهایی نمی توان ثابت کرد که حرام است اما قرار دادن این دلایل در کنار هم و همچنین دلیل دیگر از جمله اجماع فقهای متأخر و معاصر بر حرام بودن آن ، و همچنین لحن کلام معصوم در برخی روایات که ذکر خواهد شد همگی در کنار یکدیگر می توانند مجموع ادله ای را تشکیل دهند که جهت حرمت سقط بتوان به آنها استناد نمود در اینجا به چند روایت اشاره می کنیم:
روایات شامل : 1- عن داود بن فرقد عن ابی عبدالله (ع ) قال: جائت امرأه فاستعدت علی اعرابی قد افزعها فألقت جنینأ . فقال الاعرابی: لم یهل ولم ومثله یطل ، فقال النبی: اسکت سبحاعه ، علیک غره وصیف عبداوامه .[11]
2- عن سلیمان بن خالد عن ابی عبدالله (ع ) أن رجلأ جائ الی النبی (ص) و قد امرأه جبلی فاسقطت سقطأ فأنی زوج المرأه الی النبی(ص) فاستعدی علیه : فقال لاضارب: یا رسول الله ما اکل ولاشرب و لااستهیل ، لاصاح و لااستشبر فقال النبی(ص) : انک سحاعه ، فقهی فیه رقبه.[12]
از دلایل دیگر که شاید بتوان برای اثبات حرمت به آن استناد کرد « شهادت متخصصان تشریح و پزشکان به ورود ضرر به مادر می تواند حرمت سقط را تاکید کند، چرا که پزشکان و دیگر متخصصان با بیانات گوناگون در یک معنی اتفاق نظر دارند، و آن عبارات ایت از تحول عارض برزن از هنگام آبستن شدن ، که این تحول در تمم اعضامربوطه مشاهده می شود لذا در حقیقت سقط جنین ، مختل ساختن وضع جسمانی خاص زن است که به جهت بارداری به وجود آمده و ضررهای جسمانی را نتیجه می دهد.
دیگر اینکه از نظر روانپزشکان صاحب نظر هم می تواند این قضیه مورد تأیید باشد که زن از نظر ورانی ـ طبیعی نه روانی، تصنعی و تحمیلی، نطفه وارده در رحم را تا وضع حمل مانند جزئی از شخصیت خود می داند، به هیمنجهت است که می گویند زن دردوران حاملگی با دو شخصیت که یکی تأثیر دیگری است ( شخصیت جنین تحت تأثیر شخصیت مادر)، زندگی می کند. »[13]
البته دلایل اخیر نیز باز هم به تنهایی دلیل بر حرمت نیست امادر کنار سایر ادله شاید بتوان به آنها استناد کرد و یا مؤیدی بر آنها ذکر کرد.چرا یکباره از دلایل حرمت به لزوم رسیده اید؟ بهتر نیست بعد از آن دلایل عدم حرمت را اگر دارید بیاورید؟
موارد لزوم سقط جنین
اما پس ازاثبات حرمت سقط لازم است به بررسی موارد مختلف سقط بپردازیم، یعنی اینکه چه چیزهایی ممکن است موجب بشود که نیاز به سقط وجود داشته باشد . و آیا این موارد و نیازها می تواند دلیلی برای سقط باشد و آیا می تواند بر سنگینی حرمت سقط غلبه کند چرا که باید دلیل بسیار محکم و مستدلی وجود داشته باشد تا توانایی کنار زدن حرمت را داشته باشد، بدین جهت موارد سقط را دسته بندی کرده و هر کدام را مورد بررسی قرار می دهیم.
در اکثر موارد تقسیمی که برای سقط انجام داده اند به شکل زیر می باشد.
1) سقط خود به خودی یا مرضی
2) سقط درمانی
3) سقط ضربه ای
4) سقط جنایی
سقط جنین خود به خودی یا مرضی :
بسیاری از بانوان به علل ارثی و تشریحی و مرضی و علل نشناخته دیگر زمینه خاص سقط جنین دارند و با پیشامد کوچکی در زندگی و استرس های شدید مانند هیجانات غم آور یا شادی بخش و یا منازعه و حادثه ای بدون آنکه رابطی به آنان داشته باشد یا اینکه مورد ضرب و شتم یا حمله مستقیم قرار گرفته باشند سقط جنین می نمایند. و در چنین مواردی فرد گاهی نادانسته آنرا به شخصی که موجب حادثه یا منازعه شده، نسبت می دهد، در این موارد با معاینه بیمار و رد علائم ناشی از ضربه، اظهار نظر می کنند که سقط ارتباطی با ضرب و جرح ندارد .
سقط درمانی :
در این موارد معمولاً فرد با مراجعه به مقام قضائی و ارائه مدارک طبی دال بر یک بیماری پیشرفته : که جان مارد را به مخاطره می اندازد، تقاضای ختم حاملگی را می نماید.
مقام قضائی با توجه به جهات قانونی و کافی بودن مدارک، متقاضی را به پزشک قانونی معرفی می نماید. اگر شرایط زیر وجود داشته باشد ، مراتب با توجه به مدارک پزشکی و اظهار نظر مستدل ، به مقام قانونی اعلام می گردد. که سقط طبی قضائی برای چشمگیریی از وخامت حال مادر لازم است یا خیر؟ اگر پزشکی قانونی با ختم حاملگی موافقت می گردد اجازه ختم حاملگی را می دهد و با مراجعه به بیمارستانهای دولتی یا خصوصی سقط جنین انجام می گیرد. روش پزشکی با مراجعه فرد حامله با نامه قضائی برای اخذ گواهی قانوین بدین شرح است:
1) معاینه زن و تشخیص سن حاملگی .
2) معاینه وی از نظر نوع بیماری و شدت آن با توجه به مدارک طبی ارائه شده.
3) در صورتیکه بیماری مادر مسلم شد وی را جهت معاینه و مطالعه و احیاناً بستری شدن و بررسی طبی و تخصصی، به بخش مجهز دانشگاهی نزد پزشکان دانشمند، کهمعمولاً اعضای هیأت علمی هستند ، می فرستند ، در آنجا پس از مطالعه وضع بیماری و آزمایشات لازم، اعلام می کنند که مادر مبتلا به چه مرضی است ادامه بارداری چه خطری برای وی دربردارد.
4) امکان این مسئله نیز وجود دارد که فردیکه تازه باردار شده است در هفته های اول بارداری دچار وخامت حال عمومی نباشد، اما هنر پزشکان بررسی وضعیت وی و پیش بینی حال وی در آینده است. و گرنه ممکن است فرد معاینه اولیه هیچگونه علائم ظاهری نداشته باشد ولی در ادامه بارداری و بالا رفتن سن حاملگی دچار نارسائی گردد.
طبق دستور العمل قضاییبرای کور تاژ طبی و قانونی نیز شرایط لازم زیر لازم است:
مستنداین بیماریها چیست؟
1) ادامه بارداری برای جان مادر خطر جدی در برداشته باشد.
2) کوتاژ قبل از ولوج لروح صورت گیرد ( قبل از 4 ماه اول بارداری )
3) در سقط درمانی ، رضایت شوهر و زوجه و موافقت قضایی و اظهار نظر پزشکی قانونی مبنی بر لزوم قطع حاملگی لازم است، اما اگر شوهر به دلایلی راضی به قطع بارداری نباشد و خاتمه حاملگی برای جان مادر مضر باشد، در این صورت رضایت یا عدم رضایت شوهر مطرح نخواهد بود.
4) البته این نکته نیز قابل توجه است که خود عمل کورتاژ برای مادر خطر بیشتری در پی نداشته باشد.
سقط درمانی بایستی در یک بیمارستان دولتی یا بیمارستانی که برای منظور دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی تعیین شده است انجام گیرد و این بیمارستانها جهت انجام سقط ، گواهی پزشکی را طلب می کنند و از طریق پزشک متعهد و مجرب متخصص زنان ، حاملگی خاتمه یابد:
ارماضی که معمولاً از نظر پزشکی قانونی موجب صدور گواهی ختم حاملگی می شود عبارتنداز :
1) بیماریهای قلبی پایدار که موجب نارسائی قلبی شده باشد.
2) بیماریهای عروقی و فشار خون بالا و درماان ناپذیر.
3) بیماریهای پیشرفته ریوی توأم با نارسائی تنفس و سیانوز.
4) بیماریهای کلیوی که ایجاد نارسائی نماید.
5) سرطان که نیاز به شیمی درمانی دارد بخصوص سرطانهای رحم و منضمات آن.
6) عوارض مغزی که با پیشرفت حاملگی تشدید می شود.
7) بیماریهای خونی و عدم کفایت آن برای رساندن اکسیژن.
8) بیماریهای روانی با احتمال قریب به یقین خود کشی.
9) موارد دیگری که در بندهای فوق نیامده ولی به علت بیماری مادر ادامه حاملگی موجب خطر مرگ برای مادر می گردد مانند عوارض ستون فقرات.
سقط ضربه ای :
اگر در ضرب و جرح عمدی یا شبه عمدی یا خطائی زنی سقط کند. جانی بر حسب مورد ، طبق مواد قانون از قانون تعزیرات محکوم به تعزیر و دیه خواهد شد.
ماده 622 : هر کس عالماً یا عامداً به واسطه ضرب و شتم و یا آزار زن حامله، موجب سقط جنین وی شود ، علاوه بر پرداخت دیه یا قصاص حسب مورد به حبس از 1 تا 3 سال محکوم خواهد شد.
ماده 715 : هرگاه یکی از جهات مذکور در ماده (714 ) موجب مرض جسمی یا دماغی که غیر قابل علاج باشد و یا از بین رفتن یکی از حواس یا از کار افتادن عضوی از اعضاء بدن، که یکی از وظایف ضروری زندگی انسان را انجام می دهد، یا تغییر شکل دائمی عضو یا صورت شخص یا سقط جنین شود، مرتکب به حبس ز دو ماه تا 1 سال و به پرداخت دیه در صورت مطالبه از ناحیه مصدوم محکوم می شود. [14]
در بعضی موارد . ایراد ضرب، ممکن است باعث ایجاد خونریزی و سقط گردد. معمولاً صربه هایی در سقط مؤثر است که مستقیماً بر رحم اثر بگذارد. گاهی دیه می شود که ضربه ای شدید که موجب پارگی رحم شده موجب سقط نشده است.
با توجه به این نکات باید در مورد رابطه سقط جنین با ضربة وارده یا حوادث دیگر وقت کافی به کرا برد. به طور کلی از نظر پزشکی قانونی اگر رحم سالم و جنین و جفت طبیعی و مارد مبتلا به کم خونی و کمبود ویتامین و اختلالات هورمونی و بیماریهای عفونی نباشد و لگن او عادی باشد ضربه، حتی اگر مستقیماً بر روی شکم حامله وارد آید، موجب سقط نخواهد شد. در صورتیکه مادر از هر نظر سالم باشد و آثار ضربه، که منجر به سقط جنین شود در بدن او ملاحظه گردد، می توان ضربه را عامل سقط دانست که چنین چیزی به ندرت مشاهده می شود. اثر ضربه های روانی به صورت عوارض ناشی از اضطراب و هیجان نیز بر روی زنان حامله، گاهی موجب سقط جنین خواهد شد.
سقط جنین جنایی
اگر یکی از حالات زیر در سقط جنین به اثبات برسد، جنائی محسوب می شود.
اول : اخراج بارحمل قبل از موعد طبیعی ، توسط مادر با دستکاری رحم با خوردن دارو یا ضربه به عمدی به رحم ( خود زنی )
دوم: دستکاری رحم یا تجویز داروی ساقط کننده جنین توسط کهان دیگر.
سوم: به کار بردن وسایل مخصوص توسط طبیب یا ماما یا افراد غیر مجاز به منظور ایجاد خونریزی و سقط جنین و قطع حاملگی بدون مجوز قانونی.
ساقط کننده جنین یا فردی که راه سقط جنین را به مادر می آموزد و یا او را تشویق به اینکار می نماید و افرادی که به نحوی در تهیه وسایل یا دارو و برای سقط، یا کمک به این اقدام غیر قانونی، دخالت نمایند، مجرم محسوب می گردند.
تشخیص سقط جنین جنایی نیز با معاینه دهانة رحم زن صورت می گیرد که در صورت داشتن علائم مخصوص به آن سقط جنین جنائی اطلاق می شود.
گاهی اوقات عوارض سقط جنائی موجب مرگ مادر می گردد.
انگیزه های سقط جنین عمدی
اصولاً تصمیم گیری به داشتن یا نداشتن فرزند برای زوجین با بستی قبل از انعقاد نطقه و حاملگی صورت پذیرد و زوجین باید با انتخاب روش نامناسب و یا مشورت و نظر پزشک متخصص ، راه جلوگیری از بچه دار شدن را انتخاب نمایند، مع هذا، گاهی به این امر توجهی نکرده و زوجین به جای انتخاب روش مناسب برای جلوگیری از بچه دار شدن، بعد از انعقاد نطفه مبادرت به سقط جنین یا حمل خود می نمایند که این امر جرم محسوب و قابل مجازات است.
غیر از این مورد سقط جنین به دلایلی چون تنظیم خانواده و محدود نگه داشتن تعداد افراد خانواده، محقی نمودن روابط جنسی ممنوع یا نامشروع قبل از ازدواج رسمی و قانونی، گریز از بارداری ناخواسته ، زنا و هتک ناموس به عنف ، فقر اقتصادی برای پرورش کودک و نداشتن هزینه زایمان ، بی بند و باری پدر و مادر و عدم مسئولیت پذیری آنان و در مواردی در اثر تصادفات ناشی از رانندگی واقع می شود.
این مسائل مهم و مورد ابتلای تمام کشورهای جهان بوده و هر یک به نحوی در مورد آن به بحث پرداخته اند و مقررات خاصی را رد قوانین مصوبة خود قید نموده اند. در کشورهای غربی اصولاً از سه نقطه نظر با مسئله سقط جنین برخورد می نمایند:
دسته ای از کشورها به طور کلی با آزادی سقط جنین مخالف بوده و همچنان تحت تأثییر اخلاق و مذهی کلیسایی خود قرار دارند. برای نمونه می توان کشورهای فرانسه، بلژیک، اسپانیا و یونان را نام برد.
دسته دوم کشورهایی هستند که با توجه به ملاحظات اقتصادی و اجتماعی و مشکلات ناشی از افزایش جمعیت با آزادی نسبی سقط جنین موافق بوده و اجازه می دهند افراد با شرایط خاص اقدام به سقط جنین نمایند، مانند سوئیس، سوئد، انگلستان، دنمارک، فنلاند.
دسته سوم کشورهایی هستند که اجازه می دهند زن حامله تقاضای سقط جنین نماید و پس از کسب مجوز سقط، مبادرت به سقط جنین نماید. مجارستان ، بلغارستان ، رومانی از جمله این کشورها هستند. در کشورهای اسلامی ، اصولاً سقط جنین جرم بوده مرتکب آن قابل مجازات می باشد.[15]
در کتب عربی بعضها یعنی چه؟ تقسیمات دیگری برای سقط بیان کرده اند که البته شاید بتوان میان این تقسیمات جمع بندی کلی انجام داد لذا ار جهت بیان دیدگاههای دیگر به ذکر چندی از آنان می پردازیم.
انواع الاجهاض
در طب 2 صنف برای سقط در نظر گرفته اند:
1) الاسقاط المبکر: سقطی که قبل از هفته 12 حمل صورت می گیرد.
2) الاسقاط المتأخر: سقطی که پس از آن حادث شده.
1) الاسقط العنوی: سقطی که به صورت عضوی ( غیر ارادی ) صورت بگیرد و 10% از حالتها را این نوع سقط در بر می گیرد.
نوع اول که سقط غیر ارادی ( عضوی ) می باشد: دارای اسبابی است که منجر به این نوع سقط می شود از جمله آنها : اضطراب ، ارماض کلی از جمله مشکلهای تنفسی، کمبود خون، التهابات دستگاه تناسلی وبه طور کلی این نوع سقط با در نظر گرفتن حالت جنین و مادر با هم مشخص می شود.
2) الاسقط المحرض أوالمعتمد : سقطی که عمدی باشد که موارد آن نیز مختلف می باشد.
نوع دوم که سقط عمدی می باشد و از جمله مشکلات اجتماعی تمامی عالم می باشد به چند نوع تقسیم می شود.
1) سقط درمانی ( الاجهاض العلاجی) : سقطی است که برای آن شرایطی قرار داده شده است اینکه حمل جان مادر را به خطر بیندازد و این با معاملات پزشکی مشخص می شود که باید موافقت و شهادت 2 طبیب متخصص را در برداشته باشد.
2) سقط جنائی ( الاجهاض الجنائی ): سقطی است که بواسطة تعدی بر جنین صورت می گیرد و این سقط به دلیل غیر از بیماری است و مخالف با شرع و قانون می باشدو به آن سقط غیر قانونی ( الاجهاض الاقانونی ) نیز گفته می شود. ممکن است این سقط توسط خود فرد انجام شود از طریق ضربه زدن به خود یا خوردن دوا یا توسط فردی غیر از خوردن با تعدی کردن و رساندن آزار و اذیت به زن حامله.
3) سقط بر حسب در خواست ( الاجهاض حسب الطلب ) : سقطی که صاحبان آزادی آن را در خواست می کنند، هنگامی که بواسطة سقط آزادی را مطالبه می کنند،و بعضی آنرا نوعی از تحدید نسل می گویند و این نوع سقط را در سرزمینهایی که سقط جنین آزاد است می یابیم مانند: روسیه، ژاپن ، بلغاریا ، چک اسلواکی ، رومانی ، یوگوسلاوی ، دانمارک ، آمریکا ، و از سرزمینهای عربی : تونس که از اسلام برگشته است.
بعضی از کشورها در مفهوم سقط طلبی و درمانی: اینگونه آنرا جاری کرده اندکه این دو و به دلایل انسانی انجام می شود و به دلایل زیر استناد کرده اند:
الف ) سقط برای انگیزه های انسانی ( الاجهاض لدوافع انسانیه ) : که این نوع سقط به خاطر جرائم الاغتصاب و کراهت برزنا انجام می شود.وقتی کسی را اجبار به زنا کنند.
ب) سقط برای انگیزه های اجتماعی از اجتماع ( الاجهاض لدوافع اجتماعیه ) : اگر خانواده ای مثلاً دارای 5 فرزند باشد. سقط اگر که مادر عازبه باشد و فرزند نتیجه رابطه غیر مشروعی باشد.[16]
بواسطه دوست با کسی در نتیجه رابطه غیر مشروعی حامله شده و بعد از حل هم با او ازدواج نکرده است.
در جائی دیگر سقط را به سه دسته کلی تقسیم کرده است:
1) سقط عضوی ( الاجهاض التلقائی اوالعفوی ) : آن عملی طبیعی است که رحم آنرا انجام می دهد برای انداختن و طرد کردن جنینی که امکان کامل شدن عناصر حیات برای او وجود ندارد، که این به خاطر شدیدی است که به دلیل مرضی از حانب مارد می باشد، که این امراض متنوع می باشد مانند: سکری ، امراض حصبة آلمانی و غیره.
2) سقط درمانی ( الاجهاض العلاجی ) : سقطی که به خاطر محافظت بر حیات مادر از طریق پزشکان تشخیص داده می شود.
3) سقط اجتماعی ( الاجهاض الاجتماعی ) : که به این نوع سقط ، سقط جنائی اطلاق می شود و آن ، هر سقطی است که از 2 نوع قبلی نباشد که این نوع سقط به سببی از اسباب زیر می تواند باشد:
1) ارغبه فی عدم الانجاب
2) المحافظه علی الدثاقه و المظهر
3) پوشش و ستری برای عمل زنا
4) کشتن فرزندان دختر، پس از آنکه وسایل طبی قابلیت جنس جنین را پیدا کردند، همان طور که در بعضی از کشورها نیز تعمیدی برای محدود کردن فرزندان دختر دارند مانند چین ، که رغبت پدران بر این است که نسل آنان از فرزندان پسر باشد نه دختر. [17]
5) پس از بررسی انواع سقط جنین آنچه لازم است، اینکه در مورد سقط جنائی یا سقط عمدی مطالعه و بررسیهای بیشتری انجام شود، چرا که با تعاریفی که از دیگر انواع سقط داشتیم، از مباحث ما خود به خود خارج شده، چرا که در سقط خود به خودی یا مرضی علتی از خارج در آن دست نداشته که نیاز به بررسی باشد، البته در سقط درمانی و سقط ضربه ای باید راجع به علل آنها و موارد جواز آنها مطالعاتی صورت بگیرد که مثلاً شرایط و ویژگیهایی سقط درمانی چیست و چه زمانی می توان ان را انجام داد و یا در سقط ضربه ای عاملی که باعث این عمل شده چه بوده، در چه زمانی بوده، … که هر کدام باید مورد بررسی قرا گیرد. در هر صورت آنچه که مورد بحث و بررسی قرار خواهد گرفت سقط هایی است که دست بشری مستقیماً در آن دخالت داشته و نهایتاً از طریق آثار و علل خارجی این عمل انجام شده که این موارد نیاز به بررسی جهت جواز یا عدم جواز و شرایط و ویژگیهای آن دارد.
فصل اول :
تاریخچه نظریه سقط جنین
مسأله سقط جنین از جمله مسائلی است که می تواند در تمامی برهه های مختلف تاریخ قابل بررسی باشد چرا که مساله داشتن فرزند و پیرامون آن مسائل دیگری از جمله سقط جنین مواردی است که هرگز از جامعه بشریت جدا نشده و هماره افراد جامعه با آن درگیر بوده اند.
چرا که یکی از موارد تعیین کنندة نوع زندگی ، داشتن فرزند است که جزء لاینفک آنست و موارد مختلف پیرامون ان همیشه قابل بررسی و تحلیل می باشد، از جمله این موارد مساله سقط جنین است که نمی توان آن را نادیده گرفت. چه بسا این مورد خود یکی از مواردی است که مبتلا به زیادی دارد که هر کدام به تنهایی قابل دقت و نظر می باشد.
بررسی و مطالعه تاریخچه نیز مؤید مطالب گفته شده می باشد.
« به طور کلی، در طی دوره های تاریخ ، همیشه مردان خواهان زیادی فرزند بوده و همین جهت مادری را از امور مقدس به شمار آورده اند. در صورتیکه زنان ، که بار سنگین حمل و بدنبال آن زادن را با خود می کشند با این تکلیف دشوار مخالف بوده و وسایل مختلف به کاربرده اند تا هر چه بیشتر از سختیهای مادر شدن بر کنار بمانند.
مردم اولیه معمولاً به این فکر نبودند که ساکنان یک منطقه بیش از اندازه زیاد نشود. هنگامیکه شرایط زندگی به حال عادی بود، فرزند زیادتر سبب رسیدن به سود بیشتری می شد و اگر مرد تأسف می خورد از آن بود که زنش بجای پسر، دختر برایش می آورد. در مقابل ، زن می کوشید که سقط جنین بکند، یا از پیدا شدن فرزند جلوگیری به عمل آورد.
مایة کمال تعجب است که عللی که زن « وحشی » را برای جلوگیری از باردار شدن واردار می کرد همانهایی است که زن « متمدن » امروز را به این کار بر می انگیزد، از جمله این علل و محرکات عبارتست از : فرار از پرورش فرزند، حفظ نیرومندی جوانی، فرار از ننگی که با پیدا شدن فرزند نا شروع برای زن حاصل می شود، و گریختن از مرگ و چیزهایی نظیر اینها.
ساده ترین وسیله ای که زن برای جلوگیری از مادر شدن به کار می برد این بودکه مرد را ، در دوران شیر دادن به کودک. که غالباً چندین سال طول می کشید، به خود راه نمی داد. گاه تفاق می افتاد که زن تا قبل از آنکه فرزندش به ده سالگی برسد. از مادر شدن مجدد جلوگیری می کرد.
در جزیرة بریتانیای جدید، زنان نمی گذاشتندکه زودتر از 2 تا 4 سال پس از ازدواج بچه دار شوند. در قبیله گوآیکوروس در برزیل، به شکلی عجیب ، تعداد افراد رو به کم شدن و نقصان است. این از آن جهت است که زنان تا پیش از سی سالگی حاضر به مادر شدن نیستند.
اگر اقدام زن به سقط جنین به نتیجه نرسد ، کشتن طفل نوزاد وسیله ای عالی برای آسایش او به شمار می رود. بسیاری از قبایل کشتن طفل را در صورتیکه ناقص یابیمار یا از زنا بدنیا بیاید، یا هنگام ولادت مادرش را از دست بدهد، مجاز می دانند.
مثل این است که انسان هر دلیلی را، برای آنکه تعداد مردم با وسایل تعدی انان متناسب بماند را جایز می داند.[18]
بنابر شریعت یهود، سقط جنین به طور کلی ممنوع است. علمای دینی یهود ( خاخانها ) در دوره های بعد چنین حکم دادند که اگر جنین کمتر از 41 روز سن دارد، تحت شرایط خاص می توان سقط جنین را انجام داد. دلیل اصلی اینکه این اجازه داده شود، این است که جان مادر و یا فرزند در خطر باشد. در شرایط کنونی این قانون بسط یافته و شرایط دیگری را نیز در بر می گیرد. مثلاً اگر سلامتی مادر با ادامه دوران بارداری در خطر باشد و یا اگر جنین در معرض بیماریهای ژنتیک باشد، اجازه سقط جنین داده می شود.[19]
در مسیحیت ، کتاب مقدس درباره سقط جنین سخن نمی گوید، اما در قرن دوم این عمل محکوم شد. بعدها تعالیم رومن کاتولیک سقط جنین را ممنوع اعلام کرد.
پروتستانها در مخالفت می گویند که زن باید خود تصمیم بگیرد که فزرند داشته باشد یا نه. [20]
در میان مسیحیان و یهودیان هر وسیله ای برای جلوگیری از حاملگی ممنوع بود. آکویناس آن را گناهی می شمرد که از نظر وخامت بعد از قتل نفس قرارداشت. بنابراین برای ممانعت از بارداری زن، انواع وسایل، از قبیل اسبابهای ساده و دارو و جادو به کار می رفت و اکثراً تکامی مرد به جماع منغرله بود. دارو فروشان دوره گرد معجونهایی برای سقط جنین، سترونی، عنن یا حرص به جماع بر علاقه مندان عرضه می داشتند.[21]
هندوان علاوه بر درمة [22] هر طبقه یک درمة کلی هم دارند، و آن تعهدی است که در همة طبقات نافذ بوده است. و اساساً شامل احترام به بر همنان و حرمت گاو است. پس از این وظایف ، وظیفة فرزند آوردن است. قانون نامه مانو [23] می گوید « مرد آنگاه مرد کامل است که سه نفر باشد خود، همسر و پسرش « فرزندان نه فقط سرمایة اقتصادی والدین و عصای روزگار پیری آنان هستند. بلکه عبادت خانگی نیاکانشان را انجام می دهند، و به تناوب آنها را اطعام می کنند. چرا که ارواح بدون این اطعام گرسنه خواهند ماند. از این رو در هند مسالة نظارت بر ولادت در کار نبود و سقط جنین را جنایتی در برابر کشتن بر همن می شمردند. گاه بیگاه نوزاد کشی اتفاق می افتاد اما یک کرا استثنایی بود. پدر از داشتن فرزند خوشحال ، و به داشتن فرزندان بسیار سرافراز بود. مهر پیران به جوانان یکی از زیباترین جلوه های تمدن هندو است. [24]
به طور کلی می توان گفت از نظر تاریخی در اقوام اولیه که پدر حق کشتن یا فروختن اطفال خود را داشت بدیهی است حق سقط جنین نیز برای او محفوظ بود. عقیده حکما و فلاسفه یونان و روم نیز در این باره مختلف بوده است. مثلاً سقراط سقط را با میل مادر جایز می دانسته و ارسطو در صورتی جایز می دانسته است که مادر اولاد زیاد داشته باشد. ولی بقراط در قسم نامه اش سقط جنین را ممنوع اعلام کرد. با وجود این در بضی موارد همان زمان ، یونانیان و رومیان قدیم برای سقط جنین مجازات سخت قائل می شدند. [25]
در ارتباط با سقط جنین در کشورها و قبایل مختلف آنها می توان چنین گفت.
« با مطالعه زندگی اقوام اولیه متوجه می شویم در بعضی از قبایل نیمه وحشی آمریکا و آفریقا، نه تنها سقط جنین ارادی و با طرح و نقشه قبلی رواج داشته، بلکه مواردی نیز به چشم می خورد که اقوام علاوه بر سقط جنین به صورت اختیاری، با روشهای خاصی از حاملگی جلوگیری می کرده اند. حتی در میان بعضی از قبایل رسم بوده است که زنان بایستی پس از اینکه دارای دو اولاد شدند، جنین خود ار سقط کنند. در این قبایل زنان و دختران که بر اثر غفلت و برخلاف انتظار و براثر روابط نامشروع حامله می شده اند، برای رهایی از شماتت افراد قبیله و احیاناً شکنجه و آزار آنها جنین خود را ساقط کرده اند.
در بین بعضی از قبایل آفریقا رقصهای مخصوصی معمول بوده که توأم با حرکات شدید بدنی است و زنان حامله ای که بخواهند از زحمت حمل و پرورش اولاد رهایی یابند، با شرکت در این قبایل رقصها که بعضی از اوقات جزء آداب و رسوم قبیله ای و اجباری نیز هست به آسانی می توانستند جنین خود را ساقط کنند. نظر به اینکه آزمایشهای بدنی همیشه با موفقیت همراه نبود، مادران به فکر افتادند از سایر وسایل نیز برای انجام مقصود خود استفاده کرده و به مرور زمان با استعمال نباتات و سموم مختلف و یا از طریق مراجعه به اشخاص ثالث منظور خود را عملی می کنند که نه تنها جنین را ساقط می کند، بلکه از حامله شدن هم جلوگیری می کند.
از آنجا که در مورد سقط جنین علاوه بر وجود بحثهای مذهبی و حقوقی. از دیدگاه های مختاف اخلاقی، پزشکی، اجتماعی و سیاسی نیز برسیهایی انجام شده و هر گروهی بسته به شرایط زمانی و مکانی نظرات متفاوت و گاه متضادی را ارائه داده اند، اختلاف در این نظرات اثرات خود را در نحوة برخورد جوامع مختلف به ویژه در شرایط زمانی و مکانی متفاوت به جای گذاشته است.
رومیان قدیم نی زنسبت به جنین احترام زیادی قائل بودند و اسقاط آن را مجاز نمی دانستند . اگر زنی مرتکب این عمل می شد ، رئیس خانواده حق داشت به نحو مقتضی ، وی را تنبیه کند. زیرا در روم قدیم اختیارات ، در دست رئیس خانواده بود و شخصاً اجرای قوانین را برعهده داشت.
بعدها تأثیر افکار فلاسفه یونان در روم نیز مشاهده شده و سقط جنین با شرایطی مجاز شمرده شد. ولی با این وصف مدارکی در دست است که در همان زمان نیز در یونان و روم قدیم مجازاتهای سختی در این خصوص اعمال می شد. « چنانچه در شهر میله [26] زنی که از وراث شوهرش پول گرفته و طفل خود را سقط کرده بود، محکوم به اعدام شد و سیسرون[27] می نویسد که این مجازات ظلم نبوده است. زیرا این زن امید پدری را قطع نموده، یاد گار اسمی را از بین برده، پایه نژادی را ضایع کرده، وارث خانواده را کشته و با لاخره یک نفر از افراد ملت را از بین برده است.[28]
در مصر قدیم ، نیز سقط جنین جنائی پس از ارجاع به پزشکی قانونی و تأیید آنها، مجازات سنگینی داشت.در ایران قدیم ، بر حفظ و تحکیم خانواده به عنوان نهادی از اجتماع که نقش عمده ای را ایفاء می کرد تاکید خاصی شده است. مذهب اصلی ایرانیان قدیم که نشأت گرفته از تعالیم زرتشت پیامبر بوده است. سقط جنین را اکیداً ممنوع اعلام کرده است. حتی تکالیفی را برای مردانی که به نحو نامشروع با دختر رابطه جنسی برقرارکرده است و در نتیجه دختران مزبور در اثر این رابطه باردار می شده اند، مقرر می داشت . این مقررات آنها را وا می داشت که در حفظ و نگهداری از دختر و فرزند وی کستا بوده و ایراد هر گونه آسیبی به نامبرده و جنین را موجب مجازاتهای سنگین می دانست. از اوج در مذهب ، داشتن اولاد فراوان را باعث خشنودی اوهورا مزدا و برکت خانواده می داشنت. مقنن زرتشتی حتی در مورد فرزندان طبیعی که مولود روابط نامشروع بودند، قایل به ارفاق نشده و سقط جنین را از لحاظ دلایل شرافتی نیز مجاز نمی دانست . به همین لحاظ مجازاتهایی را برای معاونین جرم و افرادی که به نحوی از انحاء مرتکبین را را هنمایی کرده یا یاری می رسانده اند در نظر می گرفت. به این ترتیب ایرانیان، از قدیمی ترین مللی بودند که به زیانهای فاحش فردی و اجتماعی این جرم پی برده و برای دوری جستن از آن در قوانین خود پیش بینی های لازمه را کرده بودند. با توجه به تعصب مذهبی موجود در میان اقوام ایرانی ، که از خصوصیتهای عمده آن به شمار می رفت، این قوم به شدت به اینگونه تعالیم مذهبی پای بند بوده اند.
از جمله اینکه در عصر مادها، هخامنشیان ، اشکانیان و ساسانیان قوانین مدون پزشکی وجود داشت و پزشکان انواع داروهای ساقط کننده جنین را می شناختند و استعمال و تجویز آن مجازات داشت. طرز تمیز سقط جنین جنائی از سقط طبی نیز برای تعیین سرنوشت متهمین پیش بینی شده بود.
مسیح هم سقط جنین و محدودیت اولاد را ممنوع دانسته، ولی بعضی از مسحیها عقیده دارند که درباره جنین با ید قایل به تفکیک شد. این گروه مانند فلاسفه یونان اخراج جنین را قبل از پیدا شدن آثار حیات، مجاز می دانند. با این حال اکثریت آنان به خصوص کاتولیک ها ، نسبت به این موضوع بسیار سختگیر بوده و سقط جنین را در هیچ موردی مجاز نمی دانند.
جالب توجه اینکه امروزه علیرغم ضعف مبانی فکری، اخلاقی و مذهبی افراد در کشورهای غربی و سرمایه داری که اکثراً مذهب کاتولیک را به عنوان مذهب رسمی خود برگزیده اند و با و جود سیستهای جلوگیری از افزایش جمعیت که بیشتر به علل اقتصادی، توسط دولتها اعمال می شود، باز هم سران مسحیت ، به ناچار لزوم محدود کردن بی بند و باری و توجه دقیق به مقررات مذهبی را گوشزد می کنند.
در همین راستا کلیسای کاتولیک معتقد است که هر فرد از جمله جنینی که بلافاصله پس از به هم پیوستن اسپرم مرد و اوول زن به وجود می آید همزمان حق زندگی کردن را از سوی خدا دریافت کرده است. این حق از طرف والدین یا جامعه بشری یا مسئولین ، به او داده نشده است. پس هر ملاحظه ای در حیات او خلافی در برابر قانون خداوندی و طبیعت محسوس می شود. به دنبال آن نتیجه می گیرد که کشتن کودک در رحم، حتی به منظور نجات جام مادر، عادلانه نیست. لذا زندگی نوزاد درون رحم باید در صورتیکه حتی منجر به مرگ قطعی مادر شود نیز نجات یابد.
« در سالهای اخیر کار دنیال آلفونسولوپز رئیس شورای انتخابی پاپ در امر خانواده اعلام کرد که پاپ ضمن تنظیم نامه 100 صفحه ای بر مخالفت خود با جلوگیری از حاملگی ( در روابط جنسی مطمئن ) ، هم جنس بازی و سقط جنین تأکید و انتقد از موضع خود را در مورد چنین مسائلی اقدام مخرب برای نوع .
دسته بندی | پزشکی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 94 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 97 |
مقدمه
سرویسیت مزمن یافتهای بینهایت شایع است که تمایل دارد محل اتصال اپیتلیوم سنگفرشی- استوانهای را در گردن رحم گرفتار نماید و گاهی با پرخونی، ادم، فیبروز و تغییرات متاپلاستیک همراه میباشد.
این ضایعه اغلب بدون علامت میباشد ولی از آنجائیکه میتواند موجب بروز آندومتریت، سالپنژیت، PID، عوارض دوران بارداری گردد دارای اهمیت میباشد.
ارگانیسمهای شایع مسئول این ضایعه HSV و کلامیدیا میباشند ولی ابتلا به سیفلیس، آمیبیاز و آکتینومایکوزیس نیز بندرت اتفاق میافتد. در بسیاری موارد ارگانیسم خاصی شناسایی نمیشود ولی بنظر میرسد تغییرات پاتولوژیک سلولی در گروهی که مبتلا به علایم بالینی (به صورت ترشحات موکوئیدی- چرکی) بوده و ارگانیسم مشخصی از کشت ترشحات قابل تفکیک است بارزتر میباشد.
پولیپهای آندوسرویکس ضایعات تومورال التهابی بیخطری میباشد که در 5-2 درصد زنان در سنین بلوغ دیده میشوند. این پولیپها اغلب کوچک بوده و از سرویسیتهای مزمن پولیپوئید مشتق میگردند.
این ضایعات به علت ایجاد خونریزی واژینال غیرطبیعی (اغلب به صورت لکهبینی) نیازمند افتراق از ضایعات خطرناکتر میباشند. اپی تلیوم سطح این ضایعات اغلب دچار متاپلازی بوده اما میزان بروز نئوپلازی داخل اپیتلیالی گردن رحم (CIN) در آنها بیش از سایر نواحی طبیعی سرویکس نمیباشد و در اغلب موارد کورتاژ ساده یا برداشتن پولیپها با روشهای جراحی موجب برطرف گردیدن عوارض میشود.
انواع مختلف متاپلازی در گردن رحم رخ میدهد که خصوصیات هر یک از آنها به نوع بافتی که درگیر میباشد مرتبط است.
متاپلازی سنگفرشی شایعترین نوع متاپلازیهای گردن رحم میباشد که در محل اتصال دو اپیتلیوم سنگفرشی و استوانهای، در گردن رحم روی میدهد. انواع دیگر متاپلازیهای گردن رحم عبارتند از متاپلازی ترانزیشنال، متاپلازی لولهای، متاپلازی لولهای- رودهای و متاپلازی رودهای که اولی در اپیتلیوم سنگفرشیی اگزوسرویکس و مابقی در اپیتلیوم غددی آندوسرویکس دیده میشود.
اصطلاح متاپلازی سنگفرشی هنگامی به کار میرود که اپیتلیوم مطبق سنگفرشی جایگزین اپی تلیوم غددی گردیده باشد. این یافته در سرویکس به حدی شایع است که عملاً آنرا یافتهای طبیعی تلقی میکنند تقریباً در تمامی زنان در سنین باروری درجاتی از متاپلازی سنگفرشی دیده میشود. در اغلب موارد این ضایعه بخش سطحی اپیتلیوم را درگیر میکند به نحوی که غدد آندوسرویکس بوسیله سلولهای سنگفرشی پوشانیده میشود، در درجات پیشرفته، اپیتلیوم ناحیه مبتلا از اپیتلیوم اگزوسرویکس غیرقابل افتراق میگردد.
نئوپلازیهای سلولهای سنگفرشی گردن رحم
50 سال قبل کارسینومهای گردن رحم اولین علت مرگ و میر زنان مبتلا به سرطان در اغلب کشورها بودند ولی امروزه میزان مرگ و میر زنان در اثر سرطانهای گردن رحم به دو سوم کاهش یافته و پس از سرطانهای ریه، پستان، کولون، لوزالمعده، تخمدان، غدد لنفاوی و خون در مکان هشتم قرار گرفته است.
این موفقیت به میزان زیادی مرهون ابداع روش Pap smear و سایر روشهای تشخیصی نوین و بکارگیری گسترده آنها در دهههای اخیر میباشد.
نئوپلازی داخل اپتیلیایی گردن رحم (Neoplasia= CIN Cervical Interaepithelial) ضایعه پیش سرطانی گردن رحم میباشد که تقریباً همیشه از محل اتصال اپی تلیوم سنگفرشی- استوانهای گردن رحم (Transformation) مشتق میگردد.
این ضایعه سیری بطئی داشته و برای سالیان متمادی در مراحل غیر تهاجمی باقی میماند در این مدت ریزش سلولهای غیرطبیعی میتواند تنها علامت ضایعه باشد.
مطالعات نشان داده که میزان بروز این ضایعه به میزان چشمگیری با فعالیت جنسی فرد مرتبط میباشد، به نحوی که تقریباً هرگز در میان زنان راهبه دیده نمیشود و ریسک فاکتورهای اصلی ابتلاء به این ضایعه عبارتند از:
1) سن پائین فرد در هنگام شروع فعالیت جنسی
2) داشتن شرکای جنسی متعدد
3) داشتن شریک جنسی مذکری که با شرکای جنسی متعددی در ارتباط بوده باشد.
در این ارتباط امروزه ویروس پاپیلوهای انسانی (HPV) به عنوان مهمترین فاکتور در اونکوژنیسیته ضایعات گردن رحم مطرح میباشد HPV یک DNA ویروس و دارای 60 تیپ مختلف بوده و امروزه به عنوان مسئول بروز طیفی از بیماریهای سرویکس از ضایعات خوش خیم مانند Condyluma acuminatum تا ضایعات بدخیمی همچون کار سینوم سلول سنگفرشی شناخته شده است. این ویروس به روش مقاربتی منتقل گردیده و بافتهای متاپلاستیک را ترجیح میدهد.
از بین 60 نوع مختلف این ویروس ابتلاء به انواع 44, 42, 11, 6 شایعتر بوده ولی به نظر میرسد آلودگی به انواع 31, 16, 18 پرخطرتر بوده و موجب بروز ضایعات درجه بالا (High grade) میگردد. علاوه بر ارتباط مشخص HPV با CIN و تومورهای سلول سنگفرشی امروزه شواهدی دال بر ارتباط این ویروس با سایر نئوپلاسمهای گردن رحم مانند آدنوکارسینومها و کارسینومهای آدنواسکوآموس بدست آمده است.
علیرغم اینکه نقش ویروس HPV در ایجاد سرطانهای گردن رحم به اثبات رسیده است شواهد نشان میدهد که از خیل زنان دارای سابقه آلودگی به این ویروس (75 درصد کل زنان) تنها حدود 10 درصد به نئوپلازیهای داخل اپتیلیایی (CIN) و درصد اندکی (3/1 درصد) به کارسینوم مهاجم مبتلا میگردند. علاوه بر این در درصدی از موارد CIN نه تنها ضایعه به سمت کارسینوم مهاجم پیشرفت نمیکند بلکه ضایعه متوقف گردیده و دچار پسرفت نیز میگردد.
این وضعیت نشاندهنده اهمیت وجود و تجمع سایر ریسک فاکتورها نظیر سیگار کشیدن، مولتی پاریتی، فاکتورهای تغذیهای و تغییرات سیستم ایمنی برای ابتلاء به نئوپلاسمهای گردن رحم میباشد. در مورد اثرات OCP و سایر هورمونها مانند دی اتیل استیل بسترول روی سیر این ضایعات هنوز توافق نظر قطعی وجود ندارد.
هنگامی که پاتولوژیست در یک نمونه بیوپسی از سرویکس تشخیص CIN را مطرح نمود دیگر مسئولیت تعیین وجود یا عدم کارسینوم مهاجم با متخصصین زنان و زایمان میباشد که البته در مورد ضایعات درجه بالا از اهمیت درمانی فراوانی برخوردار میباشد.
در گذشته هیسترکتومی به عنوان تنها درمان و درمان اولیه CIN انجام میگرفت ولی از آنجائیکه تحقیقات نشان داده که 7/99% از دیسپلازیهای سرویکس (شامل کارسینوم درجا) محدود به عمق 8/3 میلیمتری سطح اپیتلیوم سرویکس میباشند، امروزه روشهای جراحی محافظهکارانهتری برای درمان این بیماری در نظر گرفته میشود ولی به هر ترتیب کماکان هیسترکتومی یکی از روشهای درمانی مطرح در موارد عودکننده یا درجه بالا و گسترده این ضایعات بخصوص در مورد افرادی که تمایل به حفظ قدرت باروری خود ندارند میباشد.
علیرغم کاهش میزان مرگ و میر ناشی از SCC این ضایعه کماکان شایعترین بدخیمی دستگاه تناسلی زنان در اغلب نقاط جهان محسوب میگردد.
SCC در هر سنی از 20 سالگی تا سنین پیری روی میدهد ولی شایعترین سنین بروز این ضایعه در ضایعات مهاجم 40 تا 45 سالگی و در ضایعات پیش سرطانی درجه بالا 30 سالگی میباشد. امروزه به علت بکارگیری وسیع روش 1 اپ اسمیر و شاید کاهش سن اولین تماس جنسی در جوانان میانگین سنی ابتلاء به این ضایعات در حال تقلیل است.
سرطان سرویکس سیری بطئی دارد و معمولاً مدتها بدون ایجاد علامتی بالینی باقی میماند به نحوی که در بسیاری موارد ضایعه طی انجام تستهای غربالگری یا به طور اتفاقی در موارد هیسترکتومی که به علت یک ضایعه دیگر انجام گرفته یافت میگردد. در مراحل پیشرفته و مهاجم بیماری ایجاد الگوی عروقی غیرطبیعی و سایر تغییرات ساختاری در سرویکس مبتلا موجب بروز لکهبینی، خونریزی غیرطبیعی، دیس پارونی، دیزوری، و لکوره میگردد.
امروزه برخی مراجع پاتولوژی، SCC مهاجم را که تهاجم استرومایی آن کمتر از 5 میلیمتر باشد در گروه مجزایی تحت عنوان micro invasive squamous cell carcinoma طبقهبندی میکنند. این ضایعات که اغلب با stage IA در سیستم FIGO تطابق دارند بیشتر مشابه درجات بالای CIN (کارسینوم درجا) بوده و از نظر سیر بالینی و نحوه درمان با مابقی کارسینومهای مهاجم سرویکس متفاوتند. این ضایعات تقریباً همیشه از محل یک CIN اولیه منشاء گرفته و اغلب در لبه قدامی سرویکس قرار دارند. بررسیهای اخیر نشان میدهد که این گروه از کارسینومهای گردن رحم تنها در 1% موارد به متاستازهای لنفاوی منجر گردیده و کرایتریای اصلی برای تفکیک این ضایعات و تخمین احتمال بروز متاستاز به غدد لنفاوی حجم تومور میباشد.
Stage o : کارسینوم درجا (carcinoma insitu)
Stage I: ضایعه محدود به سرویکس
Stage II: ضایعه به خارج از سرویکس گسترش یافته ولی به دیواره لگن نمیرسد یا تومور واژن را گرفتار کرده اما ثلث تحتانی آن درگیر نمیباشد.
Stage III: تومور به دیواره لگن گسترش یافته و در معاینه رکتال فاصلهای سالم بین تومور و دیواره لگن وجود ندارد.
Stage IIV: ضایعه به خارج لگن گسترش یافته و یا مخاط مثانه و رکتوم درگیر میباشند.
کارسینومهای سرویکس عمدتاً به روش مستقیم به ارگانهای مجاور (رحم، واژن، مجاری ادراری تحتانی و لیگامانهای یوتروساکرال) گسترش مییابند ولی متاستاز غدد لنفاوی نیز رایج است اما بندرت متاستاز خونی به ارگانهای دوردست (اغلب استخوان و ریه) گزارش میگردد.
نحوه درمان ضایعات مهاجم گردن رحم بر حسب میزان گسترش ضایعه و وضعیت عمومی بیمار میتواند شامل جراحی، پرتودرمانی یا ترکیبی از این دو روش باشد. ضایعات مهاجم اغلب بروش هیسترکتومی درمان میگردند و در ضایعات پیشرفته رادیوتراپی نیز به همراه آن انجام میشود.
در مواردی که یک کارسینوم مهاجم مخفی پس از عمل هیسترکتومی بطور اتفاقی کشف میگردد معمولاً انجام عمل مجدد رادیکال الزامی است در ضایعات پیشرفتهای که تحت درمان بروش رادیوتراپی قرار میگیرند در صورتیکه ظرف 1 تا 3 ماه اثرات بهبودی مشاهده نگردد شیمی درمانی همراه نیز در نظر گرفته میشود.
پیش آگهی و میزان بقاء مبتلایان عمدتاً به stage ضایعه در هنگام کشف بستگی دارد و با روشهای درمانی موجود میزان بقاء 5 ساله برای stage I بین 80 تا 90 درصد، برای stage II 75 درصد، برای stage III حدود 35 درصد و برای stage IV حدود 10 الی 15 درصد میباشد.
سایر کارسینومهای آدنو اسکوآموس، clear cell carcinoma کارسینومهای تمایز نیافته در مجموع 25 درصد از کل ضایعات سرطانی گردن رحم را تشکیل میدهند.
آدنو کارسینومهای سرویکس 15-5 درصد از کل ضایعات سرطانی گردن رحم را تشکیل میدهند.
آدنو کارسینومهای سرویکس 15-5 درصد کل کارسینومهای سرویکس را تشکیل میدهند این میزان در زنان یهودی بیشتر است در حالیکه شیوع SCC در این گروه کمتر از جمعیت نرمال جامعه میباشد. برخی مراجع منشاء ضایعات SCC، آدنوکارسینوم و آدنواسکوآموس گردن رحم را یکسان میدانند. (Ackerman’s p.1371) ولی در مراجع دیگر سلولهای اندوسرویکس به عنوان منشاء آدنوکارسینومها معرفی گردیدهاند. (Robbin’s pathologic basis diswase p.1053)
آدنو کارسینومها شباهتهای فراوانی با SCC دارند ولی بنظر میرسد بیشتر با HPV18 مرتبط بوده و در سنین بالاتری نسبت به SCC روی میدهد.
کارسینوم آدنواسکوآموس (adenosquamus) دارای هر دو جزء سنگفرشی و غددی بطور همزمان میباشد. این ضایعات در دوران حاملگی شایعتر بوده و نسبت به سایر کارسینومهای سرویکس پیش آگهی بدتری دارند.
وجه مشخصه clear cell carcinoma وجود سلولهایی با سیتوپلاسم فراوان و روشن در اطراف غدد سرویکس میباشد. این ضایعات رایجترین کارسینومهای سرویکس در سنین جوانی میباشند هر چند در هر سنی ممکن است ایجاد گردند.
بنظر میرسد بین بروز این ضایعه و مصرف دیاتیل استیل بسترول در دوران حاملگی ارتباط مشخصی موجود باشد. پیش آگهی این ضایعات نسبتاً مناسب است به نحوی که در یک تحقیق بلند مدت میزان بقاء 5 ساله و 10 ساله مبتلایان به این ضایعه به ترتیب 55 و 40 درصد بوده است.
برخلاف سرویسیت که یافتهای رایج و کم اهمیت است، به علت نقش حفاظتی سرویکس و وضعیت آناتومیک رحم در ارتباط با آن اندومتریت بندرت رخ میدهد و اغلب از وجود یک زمینه مستعد کننده قبلی در بیمار خبر میدهد.
اندومتریت حاد اغلب بدنبال باقی ماندن اجزاء حاملگی پس از سقط یا زایمان و یا وجود جسم خارجی در رحم روی میدهد. این وضعیت تقریباً همیشه پس از خارج کردن بقایای حاملگی و درمان با آنتی بیوتیکهای مناسب درمان میگردد.
اندومتریت مزمن با انفیلتراسیون لنفوسیتها و پلاسماسل (Plasma cell) در رحم مشخص میگردد و معمولاً بدنبال حاملگی، سقط، وجود IUD در رحم، ابتلا به PID یا توبرکولوز دستگاه تناسلی ایجاد میگردد.
شایعترین علایم این بیماری خونریزی واژینال و دردهای لگنی میباشد و در صورت شک بالینی انجام کشت برای تائید، تشخیص و تعیین میکروارگانیسم مسئول صورت میگیرد در ااین رابطه اثبات وجود پلاسماسل (Plasma cell) مهمترین اصل تشخیصی بوده و یافتن نوتروفیلها اغلب نشانه خوبی از وجود PID میباشد.
اندومتریت مزمن موضعی یا گسترده به همراه نکروز و متاپلازی سنگفرشی رایجترین یافته در زنان دارای IUD میباشد در برخی مواقع التهاب از طریق لولههای فالوپ منتقل گردیده و منجر به بروز PID و آبسههای تخمدانی میگردد.
این گروه از بیماران اغلب با اقدامات محافظه کارانهای مانند انتخاب دقیق آنتیبیوتیک مناسب و برطرف کردن عامل زمینهای درمان میگردد ولی در موارد بسیار نادری که بیماری راجعه و به درمان مقام بوده یا موجب بروز عوارض جانبی (مانند آبسههای تخمدانی) گردیده باشد و یا فرد مبتلا تمایلی به حفظ قدرت باروری خود نداشته باشد انجام هیسترکتومی مدنظر قرار میگیرد.
اندومتریوزیس به وجود بافتهای رحمی در محلی غیر از رحم گفته میشود و آدنومیوزیس در حقیقت جایگزینی جزایری از بافت آندومتریال در میومتر رحم است. اگرچه هر دو ضایعه به علت وجود بافتهای رحمی در محل غیرطبیعی ایجاد میگردند ولی دارای پاتوژنزونمای میکروسکوپیک کاملاً متفاوتی میباشند.
در آندومتریوزیس بافت رحمی آتوپیک اغلب فعال بوده و هماهنگ با فازهای رحمی دچار تغییرات ساختاری میگردد، برعکس بافت آندومتریال آتوپیک در آدنومیوزیس از لایه بازال آندومتر مشتق گردیده و غیرفعال میباشد به نحوی که در فاز ترشحی رحمی تغییرات متناسب با این وضعیت تنها در یک چهارم بافت مذکور دیده شده و اغلب این بافت آتوپیک دارای نمای پرولیفراتیو میباشد.
از نظر علایم بالینی هر دو ضایعه موجب بروز دردهای لگنی مرتبط با قاعدگی میگردند که مهمترین علامت این ضایعات است و افتراق این دو را با توجه به علایم بالینی مشکل میسازد.
دسته بندی | پزشکی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 65 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 126 |
دیر جوش خوردن، جوش نخوردن دو سر استخوان شکسته ،بدجوش خوردن قطعات استخوان شکسته
ryll.millis and Aaron M.Jackson
عموماً ترمیم شکستگی استخوان در یک شیوة منظم و با اجزای تشکیل دهنده مکانیکی و بیولوژیکی مناسب که در حال حاضر موجود است، دنبال می شود. تکنیکهای جراحی بهبود یافته و جراحیهای پیوند زدن، به جراحان این اجازه را می دهد که شکستگی استخوان نسبتاً پیچیده را با نتیجه موفقیت آمیزی معالجه نمایند. با وجود این ، برخی عارضه ها با این جراحی در بیمار رخ خواهد داد و ترمیم های متعاقب شکستگی در استخوان شامل،استئومیلیت (عارضه عفونت مادة استخوان بوسیله میکروب چرکزا) ، شل شدن درون کاشت، و عدم استحکام شکستگی استخوان خواهد بود. همه این عارضه ها ممکن است به دیرجوش خوردن استخوان ، جوش نخوردن دو سر استخوان شکسته، یا بدجوش خوردن قطعات استخوان شکسته منجر شود، و اگر قوانین ثابت سازی شکستگی در استخوان بطور دقیق دنبال نشود، ممکن است کل این سه پیامد در بیمار رخ دهد.
× شکستگی های استخوانی دیر جوش خورده و جوش نخورده
× شکستگی های استخوانی دیرجوش خورده
دیر جوش خوردن شکستگی استخوانی در مقایسه با ترمیم پیش بینی شده برای شکستگی استخوان مشابه تکنیکهای ثابت سازی مشابه، زمان گیر تر می باشد. این یک بیان مهم به نظر می رسد و هنگامی که یک استخوان دیر جوش می خورد، همیشه آشکار نمی باشد چون عامل های فراوانی در سرعت ترمیم شکستگی استخوان تأثیر می گذارند. زمان ترمیم پیش بینی شده برای جوش خوردن استخوانها، گوناگون می باشد و توسط سن و نوع جانور، محل و وضعیت شکستگی، درجه ای صدمه باعث نرم، وجود نقصان های استخوانی و نوعی از تکنیک ثابت سازی بکار برده شده33 ، تحت تأثیر قرار می گیرد (برای نمونه، یک شکستگی عرضی از استخوان ران در یک توله سگ 4 ماهه ، نسبت به یک شکستگی معادل در سگ 14 ماهه، در ترمیم زود به هنگام اثر خواهد گذاشت). قبل از اینکه ترمیم استخوان دیرجوش خورده شروع شود، همه فاکتور باید بطور دقیق مورد مطالعه قرار بگیرند. پرتونگارها عموماً تشکیل پینه ها را با ترمیمهای بهبود آن در پرتونگارهای متعاقب نشان می دهند. (شکل 1-131) . هنگامی که ترمیم شکستگی استخوان طولانی می شود، علت آن باید تعیین و ارزیابی شود تا بتوان تصمیم گرفت که آیا درمان محافظه کار یا دخالت برای نائل شدن به ترمیم کامل استخوان، ضروری می باشد یا نه.
× شکستگی های استخوانی جوش نخورده
یک شکستگی استخوان جوش نخورده یک مشکلی است در پیشرفت ترمیم شکستگی که ظاهراً این توالی ترمیم متوقف شده است، و یک جنبش یا تکان در محل شکستگی وجود داشته است که درمان آن بدون مداخله درمان دیگر بعید به نظر می رسد33. درمان استخوان دیرجوش خورده بر استخوان جوش نخورده مقدم می باشد و تفاوت میان آنها در رابطه با درجات آنها می باشد استخوان جوش نخورده ممکن است بر طبق فعالیت بیولوژیکی در محل شکستگی، بیشتر یا با عنوان شکستگی زیست (قابل زیست) یا غیر زیست طبقه بندی شود. این طبقه بندی به راهنمایی بیشتری در معالجه کمک خواهد کرد.
گاهی اوقات به شکستگی های جوش نخورده زیست ، همچنین عنوان جوش نخوردگیهای رگی یا واکنشی اطلاق می کنند، که از لحاظ بیولوژیکی در محل شکستگی فعال می باشند و گواهی از واکنش استخوانی و تشکیل پینه هستند، و آنها مجدداً به سه طبقه بندی دیگر بر طبق مقدار پینه های تشکیل شده تقسیم بندی می شوند.41و33 استخوانهای جوش نخوردة بزرگ شده، اغلب در پای فیل بوجود می آید که مقدار پینه های فراوانی را دارا هستند و اغلب این پینه ها از طریق نقصان در درون کاشتها، حذف زود رس درون کاشتها، یا فعالیت بیش از حد حاصل می شوند. استخوانهای جوش نخورده ای که به مقدار متوسط بزرگ شده اند دارای پینه های کمتری می باشد و گاهی اوقات در پینه های سم اسب بوجود می آیند. استخوانهای جوش نخوردة کم تغذیه شده دارای پینه های کم و یا هیچ پینه ای ندارند، و قسمتهای انتهایی استخوان شکسته توسط بافت فیبروز و رگهای خونی به هم وصل می شوند (شکل 2-131). این استخوانهای جوش نخورده زیست ممکن است که در متمایز شدن از استخوانهای جوش نخورده غیر زیستا، به علت تشکیل پینه های کمتر مشکل تر قابل تشخیص باشند، هر چند فعالیت کمتری در محل شکستگی وجود دارد و قسمتهای انتهایی استخوانهای نزدیک به محل شکستگی، هنوز زیستا می باشند. سنتی گرافی هسته ای ممکن است نشان دهد که یک ذخیره خون نزدیک قسمتهای انتهایی شکستگی موجود می باشد (شکل 3-131) . در بررسی رادیوگرافیکی، ممکن است که یک بی قاعدگی و یک واکنش پذیری در قسمتهای انتهایی شکستگی مشاهده گردد.
استخوانهای جوش نخوردة غیر زیستا هم اندازه، غیر معمولی هستند و دارای وقفة شدیدی در ذخیرةخون می باشند. این استخوانهای جوش نخوردة غیرزیستا به چهار گروه طبقه بندی می شوند.41و33
یک استخوان جوش نخوردة اختلال تغذیه ای توسط حالت کم رگ درارا بودن یک یا دو محل مسیر شکستگی تشخیص داده می شود. در یک شکستگی به حالت ساییده شده، یک تکه استخوان ممکن است که تنها یک انتهایی از محل شکستگی را ترمیم کند؛ این تکه استخوان به دلیل ذخیرةخون ناکافی شکاف ایجاد شده در استخوان را به قطعه استخوان اصلی دیگر وصل کند. یک شکاف در شکستگی استخوان از طریق رادیوگرافیک، قابل رؤیت است، و قسمتهای انتهایی شکستگی با سفتی (سختینگی) لبه های استخوان، به حالت برگشته در می آیند. این نمونه از جوش نخوردن استخوانی در درمان بیماران سالخورده عمومیت دارد. شکستگیهای جوش نخوردة نکروزی (مرده) دارای قطعات استخوانی بدون رگهای خونی هستند که در نزدیکی محل شکستگی بصورت سکستر (تکه استخوان مرده ای که از استخوان زنده جدا شده و در داخل نسوج باقی مانده باشد ) باقی می مانند. این شکستگی های جوش نخورده نکروزی ممکن است توسط شکستگیهای ساییده شدةزیاد با صدمه شدید بافت نرم، قطع ذخیرة خون،و عفونت اتفاق بیافتد. با این وجود، این قطعات استخوانی ممکن است از لحاظ آناتومی ، بدون هیچ شکاف شکستگی بعد از ترمیم کاهش پیدا کند (قطعاتی که بدون رگ های خونی هستند و ترمیم نمی شوند ) . از لحاظ رادیوگرافی این قطعات استخوانی دارای لبه های تیزی هستند و سفت می باشند. جوش نخوردگی استخوانی نقصان هنگامی رخ می دهد که یک نقص استخوانی بزرگ در محل شکستگی موجود باشد. این نقص معمولاً یک پیامد از ؟؟اولیه و یا همچنین می تواند به علت جداشدگی استخوان مرده از استخوان زنده،جذب مجدد، و یا حذف قطعات استخوانی در هنگام جراحی باشد. یک مقدار، نقص بحرانی در استخوان وجود دارد این است که پینه ها نمی توانند شکاف را به استخوان شکسته وصل نمایند. فورم آ÷ر از جوش نخوردگی استخوانی غیر زیستا یک جوش نخوردگی ناپروره ای (کوچک شدن) است. این نوع جوش نخوردگی معمولاً یک پیامد یک نمونة دیگر جوش نخوردگی استخوانی غیر زیستا می باشد. جوش نخوردگی استخوانی ناپرورده ای توسط افتی از حالت رگ دار بودن استخوانها، ضربه و برگشتن (خم شدن) قسمتهای انتهایی قطعات استخوانی، و پوکی استخوان بیان می شود.
در اثر یک تکان یا حرکت در محل استخوان جوش نخورده ، یک مفصل کاذب در محل شکستگی بوجود خواهد آمد. در میان قسمتهای انتهایی شکستگی و کپسول فیبرز پر شده با سرم،سختینگی های انتهایی استخوانی و تشکیل فیبررو کارتیلاژ وجود دارد. 41و33و12 سگها ممکن است عملکردهای دست و پایی معمولی داشته باشند و این امر ممکن است یک تکان قابل ملاحظه ای در محله مفصل کاذب، به ویژه هنگامی که به محل مفصل نزدیک است ایجاد کند.
بافت شناسی شکستگیهای دیرجوش خورده و شکستگیهای جوش نخورده یک شکستگی استخوانی دیرجوش خورده، ممکن است گواهی از مراحل گوناگون استخوان سازی درون غضروفی و درون غشایی باشد که شامل بافت فیبرز، غضروف، غضروف آهکی شده، و ماتریکس استخوان معدی شده در محل شکستگی می باشد (شکل 4-131) . پنبه ها در این شکستگی روی سطوح ضریعی و آندوستیل با ترمیم درون قشری (درون پوسته ای) موجود می باشند.
مراحل مشابه ترمیم استخوانی در شکستگیها ممکن است در یک شکستگی جوش نخوردة زیستا با مقدارهای متفاوت پینه ها موجود نمی باشد. علامتی از فعالیت استخوان سازی ممکن است در قسمتهای انتهایی شکستگی موجود باشد اما هیچ ذخیره رنگی در میان شکاف شکستگی ها موجود نمی باشد. بافت فیبروز یا فیبروکارتیلاژ معدنی شده در شکاف شکستگی استخوانی باقی می ماند (شکل 5-131) . یک مفصل کاذب ایجاد شده در محل شکستگی که قسمتهای انتهایی استخوان محل شکستگی را بر می گرداند (خم می کند)
بوسیله غضروف شیشه ای (شفاف) پوشیده می شود و این غضروف ممکن است در استخوانهای جوش نخوردة قدیمی تر موجود باشد.52 یک فضای مفصل و یک کپسول مفصل مشخص شده با سلولهای مربوط به مایع زلالی، در این شکستگیها وجود دارد.
× علتهای شکستگی های استخوانی دیرجوش خورده و شکستگیهای استخوانی جوش نخورده علت شکستگیهای دیرجوش خورده مقدم تر از شکستگیهای جوش نخورده است. بنابراین عاملهایی که به دیرجوش خوردن شکستگیها و جوش نخوردن آنها کمک می کند،در هر دو مشابه هستند. برخی عاملها ممکن است در ایجاد دیرجوش خوردگی و جوش نخوردگی شکستگیها تأثیر بگذارند، که این عوامل شامل ناکافی نبودن بی تکانی شکستگی (تکان نخوردن محل شکستگی)، کاهش کم یا کنارهم گذاری استخوانهای شکسته،نارسائی در ذخیرة خون، عفونت و از دست دادن قطعات استخوانی می باشند.
ترمیم استخوانی نرمال ممکن است جزء ترمیم اصلی یا فرعی شکستگی استخوانی باشد. ترمیم استخوانی اصلی با تشکیل پینه های کمتر رخ می دهد و نمونه ای از ترمیم استخوانی است که با فورمهای محکم و ثابت سازی و بدون هیچ شکافی در شکستگی پیش بینی شده است. یک مقدار نسبتاً بزرگی از پینه ها،با ترمیم استخوانی فرعی رخ می دهد که این امر به علت بی تکانی نسبی (استحکام نسبی) محل شکستگی می باشد، و یا این مقدار بزرگ پنبه ها ممکن است با شکستگیهای ثابت سازی شده توسط جا افتادن خارجی استخوان شکسته، رخ دهد. در طی ترمیم استخوانی فرعی، آغاز ترمیم با بافتهای با تحمل کشش بالا، همانند بافت گرانولاسیون (بافت گوشت مانند در زخمها) شروع می شود.31 این ترمیم مقداری استحکام (بی تکانی) ابتدایی برای استخوان شکسته فراهم می کند و این در حالی است که هنوز اجازةحرکت در محل شکستگی بدون قطع کامل فرآیند ترمیم. به بیمار داده می شود. با وجود این ، چیزی که مهم به نظر می رسد این است که این حرکت یا تکان در محل شکستگی ، تحمل کشش بافت گرانولاسیون را افزایش نمی دهد بلکه به ترمیم تلاش رگهای رخونی برای عبور از شکاف شکستگی منجر می شود. این تکان ممکن است به شکل فشارهای قیچی کردن،چرخشی، و یا خم کردن در محل شکستگی باشد. همانطوریکه پیشرفت ترمیم شکستگی همانن غضروف استخوان حجم بافت پینه ها و حذف متوالی بافتهای دیگر را افزایش می دهند، بطور مؤثری ، استحکام بیشتری را برای استخوان شکسته فراهم می کنند. غضروف و بویژه استخوان قبل از اینکه دچار آسیب شوند، در حرکت یا تکان محل شکستگی، تحمل کششی کمی را دارا هستند. بنابراین ، تکان یا حرکت زیاد درمحل شکستگی سبب آسیب بافتها و صدمه به رگهای میان محل شکستگی می شود که این آسیب منجر به ترمیم کند و یا احتمالاً جوش نخوردن شکستگی می شود. یک مطالعه در مراحل اولیه ای از شکستگهیای جوش نخوردة آزمایشی، یک سری سلولهای پایة مزانشیمی متمایز شده و تحویل شدة کمتر را آشکار کرد و نشان داد که تفاوت های آنها از شکستگیهای جوش نخوردة مزمن (طولانی) جلوگیری می کند5.
تکانها و حرکت ها در استخوان شکسته شده، احتمالا عمومی ترین علت شکستگیهای جوش نخورده و دیرجوش خورده می باشد. در برخی از شکستگیهای استخوانی، اگر در ابتدا عمل ثابت سازی کافی برای استخوان شکسته شده بکار برده شود، به جوش خوردن این استخوان منجر خواهد شد. برای مثال، استفاده از یک قالب ریزی برای یک شکستگی وخیم ثابت سازی نشده، احتمالاً به ترمیم کندتری منجر خواهد شد در مقایسه با استفاده از فورم ثابت سازی خیلی محکم همانند استفاده از یک صفحه استخوان یا ثابت کننده اسکلتی خارجی که برای خنثی کردن نیروهای عمل کننده در محل شکستگی بکار برده می شود54. بر عکس در عمل ثابت سازی نمی توان بار ثابت سازی شده را با استخوان تقسیم نمود یا اینکه اگر این بار خیلی سفت باشد ممکن است به ترمیم دیرجوش استخوان منجر شود34 و33و31.
صدمه وارد شدن به ذخیره رگهای خونی در نتیجه یک ضربةاولیه یا صدمه از طریق پزشک در طی ترمیم، سبب دیرجوش خوردن استخوان شکسته شده خواهد شد. در استخوان عادی ذخیرة خون دو سوم قشر داخلی ،؟؟آندوستیل است و این ذخیرة خون بصورت گریز از مرکز منشعب می شود34. ذخیره خون سه قشر خارجی در استخوان عادی از طریق ضریع استخوان ناشی می شود. هنگامی که ذخیرة خون در اثر شکستگی قطع می شود، ذخیره خون رگی در استخوان تغییر می یابد. ذخیره رگی (همان ذخیره خونی که رگ در ابتدا داشت) اولیه برای ترمیم استخوان شکسته مورد نیاز می باشد که این ذخیره از اطراف بافتهای استخوانهای اضافی اطراف مثل ماهیچه ها بوجود می آید. چون بیشتر ذخیرةخون برای ترمیم محل شکستگی،از بافتهای استخوانی اضافی، زبردستی (جاانداختن در رفتگی ها ) جامع و گرفتن خون از بافتهای نرم ، حاصل می شود. به ویژه در مناطقی با اتصال محکم ماهیچه ای ،ممکن است در قطعه هایی از استخوان قطع (پارگی) جریان خون و ترمیم دیر جوش صورت بگیرد31. اهمیت ذخیره خون در بافتهای اطراف و استخوان، توسط توسعة تکنیکهای آشکار محدود و مختوم برای ترمیم شکستگیها، بویژه شکستگیهای با یک درجة زیاد صدمه پارگی در نتیجه ضربه اولیه، مورد تأکید زیاد قرار گرفته است.
استخوان علیل و ایجاد عارضه در بیمار احتمالاً ممکن است از شکستگی جوش نخورده و یا استخوان دیرجوش خورده ناشی شود. در یک بررسی آشکار شد از حدود 825/2 استخوان شکسته شده، حدود 4/3% از استخوانها جوش نخورده باقی مانده اند. ناحیةدرون شعاع و استخوان زند زیرین بیشتری درجه از جوش نخوردگی را داشتند (%6/40) و به دنبال آن استخوان ران (5/38%) ،استخوان بار و (5/12%) ،و استخوان درشت نی (%2/4) ، بیشترین جوش نخوردگی ها راشامل شده بودند. بالاترین عمومیت ، جوش نخوردگیها در سگهای 2 تا 7 ساله حدود (%49) و در سگهای 7 الی 14 کیلوگرمی حدود (%4/34) بود. ذخیرةخون اصلی در یک استخوان حتمی و در استخوان بعضی گونه های سگها ممکن است کمتر از حد مطلوب باشد. برای مثال در گونه هایی از سگهای کوچک در مقایسه با گونه هایی از سگهای بزرگ، تراکم (چگالی ) رگ در قسمت انتهایی محل پیوند متافیری – دیافیزی ناحیةدرون شعاعی افزایش یافته است5. همچنین در این ناحیه در مقایسه با استخوانهای دیگر مثل استخوان هیچگاهی ، بافتهای نرم حداقل در ؟؟ استخوان درون شعاعی وجود دارند. این عاملها در سگهای کوچک ممکن است منجر به میزان نسبتاً بالایی از جوش نخوردگی در استخوان درون شعاعی انتهایی و استخوان زند زبرین شود (شکل 6-131)50و31. کالبد شکافی فراوان بافت نرم در اطراف این شکستگیها به ذخیرة رگها صدمة زیادی وارد خواهد کرد و ترمیم آنها به تأخیر خواهد انداخت و یا اینکه باعث قطع جریان خون از استخوانها بطور همیشگی خواهد شد. در این موارد، بطور ویژه ای این امر با اهمیت خواهد بود که در محل شکستگی عمل ثابت سازی کافی انجام دهیم تا از کشش بافتها در طی ترمیم پیش بینی شدة طولانی مدت ممانعت به عمل بیاید.
عفونت محلی بافتهای نرم یا عفونت ماده استخوان بوسیله میکروب چرکزا ممکن است منجر به نکروز (بافت مردگی) و ترمیم دیرجوش شکستگی شود41. تکنیکهای جراحی و پالوده شدة مناسب ممکن است بروز شکستگیهای جوش نخورده را در اثر عفونت کاهش دهد. در یک مطالعه تعداد شکستگیهای جوش نخورده به علت عفونت، حدود 2/0% از کل شکستگیهای جوش نخورده را تشکیل دادند2. با وجود این، شکستگیهای باز نسبت به شکستگیهای جوش نخورده را تشکیل دادند2. با وجوداین، شکستگیهای باز نسبت به شکستگیهای بسته، بروز بیشتری از جوش نخوردن و دیرجوش خوردن استخوانی را دارا هستند و باید توجه ویژه ای در معاجله این شکستگیها صورت گیرد. با این وجود، این شکستگی ها می تواند با وجود عفونت نیز ترمیم شوند ولی ممکن است که این ترمیم به خاطر عفونت و یا در نتیجه تباهی (استخوان کافتی) استخوان و شل شدن درون کاشتها با تأخیر صورت بگیرد40و33.
باکتریها و پاسخهای التهابی ،pH را تغییر می دهند و آنزیمها و اجزای تجزیه کننده تزئین را بوجود می آورد که این اجزاء از قطع جریان خون در استخوانها و بافت مردگی جلوگیری به عمل می آورند28.
کاهش حالت رگ دار بودن استخوانها، از تشکیل پینه ها ممانعت به عمل می آورد و ترمیم شکستگی را یا کند و یا اینکه متوقف می کند.
کاهش فراوان قطعات استخوان شکسته شده یا وجودی از شکافهای بزرگ در محل شکستگی، به علت کاهش استخوان در اثر ضربة اولیه و یا به علت جداسازی استخوان مرده، ممکن است به شکستگی جوش نخورده و یا دیرجوش خورده منجر شود41و33و31. بافتهای نرم اطراف ممکن است همچنین در شکاف میان قسمتهای انتهایی شکستگی و تشکیل پینه های مقاومت کننده در مقابل جریان متناوب، درون گذاری شوند. نظریه Key بیان کرد که یک نارسایی بزرگ بخش استخوانی، به اندازه 5/1 برابر قطر دیافیز، ظرفیت بافت ترمیم شدة استخوانی را در اسکلت سگهای بالغ فاتر نشان می دهد و این امر منجر به جوش نخوردگی استخوان یک نقص mm21 در استخوان ران سگها به یک جوش نخوردگی ناپروره ای ، علی رغم ثابت سازی با صفحة استخوانی ، ترمیم بصورت کند انجام می گیرد و نظریة Key ظرفیت بافت ترمیم شدة استخوانی در گربه را بصورت بالا برآورد کرد‑47. این راهنمایی در تعیین ترمیم، برای شکستگی هایی با استخوانهای از دست رفته،مفید می باشد. در شکستگیهایی که در آنها نقص های استخوانی بزرگ و یا صدمه های فراوانی از بافتهای نرم وجود دارد، پیوندهای استخوانی ممکن است از ترمیم دیرجوش شکستگیها ممانعت به عمل بیاورند16.
طرحهای ثابت سازی استخوان ممکن است در پیشرفت ترمیم شکستگی مؤثر باشد. صفحه های استخوانی ممکن است بطور مستقیم از جریان متناوب خون به پروتئین قشر موجود در زیر صفحه، ممانعت به عمل بیاورند41. اثر طرحهای ثابت سازی ابتدایی به طور کافی در برابر چرخش استخوان و خم شدن آنها مقاومت به عمل نیاورد، در استخوان شکسته حرکت یا تکان ایجاد می شود و این امر منجر به کند شدن ترمیم خواهد شد. کاربرد نامناسب از طرحهای ثابت سازی، ترمیم استخوان شکسته را کند خواهد کرد. سیم فلزی اتصال دهنده دو انتهای استخوان شکسته از عمومی ترین درون کاشتهای ارتوپدی است که بصورت نامناسب در بیماران بکار برده می شود. اگر یک سیم اتصال دهندة شل، بصورت خیلی نزدیک، به خط شکستگی قرار بگیرد، ممکن است باعث تکان یا حرکت در استخوان شده و از ترمیم آن جلوگیری نماید. سیم هایی که بطور کافی محکم نمی شوند و به حالت شل در بدنه استخوان بالا و پایین می روند، ذخیره خون اضافی استخوان را گرفته و از ترمیم شکستگی ممانعت به عمل می آورند.
وضعیتهای سوخت و ساز نیز ممکن است ترمیم شکستگی را به تأخیر بیاندازد28. بعضی وضعیتها مثل پرکاری تیروئید ثانوی تغذیه ای پر کاری تیروئید و کلیوی،سبب ناموزانه شدن کلسیم و فسفر در استخاونها شده و ترمیم استخوانها را به تأخیر می اندازد. پرکاری تیروئید ، می تواند جذب کلسیم و حذف کانی آن را در استخوانها را تغییر داده و تشکیل پینه ها را به تأخیر بیاندازد و همچنین از برگرداندن سلولهای پیش ساز به اسئوبلاست (استخوان تنده)، جلوگیری به عمل بیاورد. پرکاری تیروئید، بیماری بیماری کلیوی، و بیماری کبد نیز همچنین ممکن است ترمیم استخوان شکسته را به تأخیر بیاندازند. ترمیم شکستگی استخوان ممکن توسط معالجه با عاملهای کورتیکواستروئید و ضد سرطانی نیز تأخیر بیافتد.
علائم بالینی و تشخیص شکستگیهای جوش نخورده و شکستگیهای دیر جوش خورده بیمارانی با ترمیم شکستگی استخوانی دیرجوش خورده ، ممکن است مواردی همانند مقداری درد در هنگام لمس محل شکستگی،جلاقی، آتروفی (کوچک شدن) ماهیچه ها، کاهش دامنة حرکت در مفاصل بالا و پایین شکستگی ، و در بعضی موارد، عدم استحکام استخوانهای قابل لمس در محل شکستگی، را تجربه نمایند. به طور کلی ، وجود عفونت در محل شکستگی ، سبب درد بیشتر در هنگام معاینه (لمس) می شود، و تخلیه مواد چرکزا، نزدیک محل شکستگی ممکن است بسیار چشمگیر باشد. سگها هنگامی که ترمیم شکستگی استخوانی اشان پیشرفت می کند و محل شکستگی اشان ثابت سازی می شود ، درمان بالینی روی آنها انجام می شود.
تشخیص قطعی یک شکستگی استخوانی دیرجوش خورده، دشوار می باشد. رادیوگرافها در فاصله 4 تا 6 هفته انجام می شوند و فعالیت استخوان سازی پیش رونده و ترمیم استخوان شکسته را نشان می دهند، با وجوداین فرآیند نسبت به چیزی که پیش بینی می شود کندتر است. تغییرات رادیوگرافی ممکن است شامل جذب مجدد استخوان اولیة قسمتهای انتهای شکستگی شود و همچنین ممکن است شامل واکنش استخوان ضریعی، تشکیل پینه های ضریعی و آندوستیل و در آخر شامل اتصال پینه ها شود. سنتی گرافی هسته ای، شدت فعالیت بیولوژیکی را در قسمتهای انتهایی شکستگی، با آمیزشی از فعالیت، همانند اتصال پینه ها در شکاف شکستگی نشان می دهد51.
علائم بالینی نشان داده شده در بیمارانی با شکستگیهای جوش نخورده، مشابه علائم بالینی مشاهده شده در شکستگیهای دیرجوش خورده می باشد. در محل این شکستگی ها ممکن است تکان و حرکت بیشتری باشد و بیماران ممکن است درد کمی را در آن زمان احساس کنند. آترفی ماهیچه ها (کوچک شدن ماهیچه) عموماً در این شکستگی ها ادامه می یابد و درجاتی از تغییر اندامهای جنبشی معمولاً ضعیف است. ولی بیمارانی با یک استخوان جوش نخوردة فرض و با یک مفصل کاذب ایجاد شده در محل شکستگی، ممکن است دارای اندامهای جنبشی با عملکرد مناسب و متعادل باشند12. چون شناسایی زودهنگام مفصل کاذب ایجاد شده در محل شکستگی دشوار می باشد، بنابراین تشخیص آن معمولاً با تأخیر انجام می شود، و گاهی اوقات این تأخیر منجر به بیماری بافتهای نرم اطراف استخوان و مفصل ها می شود.
تشخیص یک شکستگی جوش نخورده ممکن است براساس شیوة خاص رادیوگرافی در هر نمونه از استخوان جوش نخورده باشد. همچنین هیچ پیشرفتی از ترمیم شکستگی در طی یک دورة سه ماهه دیده نمی شود و یک شکاف شکستگی همچنان باقی می ماند. شکستگیهای جوش نخورده زیستا دارای مقدارهای گوناگونی از پینه ها در محل شکستگی می باشند، ولی این پینه ها در محل شکستگی به هم متصل نیستند. یک مفصل کاذب در محل شکستگی ممکن است در موارد مزمن بوجود بیاید. سختینگیهای برگردانده شده قسمتهای انتهایی شکستگی، یا آترفی (کوچک شدن) قطعات استخوانی در قسمتهای انتهایی ، ممکن است با کاهش تشکیل پینه ها در مواردی از جوش نخوردگیهای غیر زیستا مشاهده گردد. در استخوانهای باقیمانده ممکن است استئوپن (osteopenia) بوجود بیاید. جداشدگی استخوان مرده و یا قطعات استخوانی بدون رگ ممکن در این استخوانهای جوش نخورده مشاهده شود، این استخوانها معمولاً تراکم های شعاعی (radiodense) با لبه های تیز هستند. در این شکستگی ممکن است علائمی از طرحهای ثابت سازی ناکارآمد و دارای نقص مشاهده شود. رادیوگراف فشار یا ضربه ممکن است عدم استحکام را در محل شکستگی نشان دهد. همچنین، سنتی گرافی هسته ای می تواند زیستایی و غیرزیستایی شکاف شکستگی را آشکار کند. جذب سنج انرژی مضاعف پرتوی X با یک حساسیت بالا و مقدار پیش بینانة منفی بالا، 8 هفته بعد از استخوان برداری از استخوان درشت نی،می تواند استخوانهای جوش خوردة نرمال را از استخوان جوش نخوردة آتروفی (کوچک شده)تشخیص دهد و این امر ممکن است در شکستگیهای خود بخودی،مفید باشد24. معالجه شکستگیهای دیر جوش خورده و جوش نخورده براساس ویژگیهای بیولوژیکی و بیومکانیکی آنها می باشد (شکل 7-131)
× درمان شکستگیهای اسخوانی دیرجوش خورده
شکستگیهای استخوانی دیرجوش خورده غیر عفونی:
درمان شکستگیهای استخوانی دیرجوش خورده، به سوی عوامل زیربنای وابسته می باشد. بیشتر شکستگیهای جوش خورده با تأخیر،نیازمند مداخلة جراحی نمی باشد. زمان زیاد برای ترمیم شکستگی ها گاهی اوقات لازم می باشد مخصوصاً، اگر شواهد بالینی و رادیوگرافی دلالت بر ترمیم پیش روندة شکستگی داشته باشند. زمان زیاد لازم برای ترمیم شکستگی ممکن است منجر به خستگی بیمار و نقصان در درون کاشتها شود، و این درون کاشتها در هر زمان از معاینة بیمار، باید بررسی شوند.
یک نقص جزئی یا کامل در عمل ثابت سازی استخوان های شکسته، ممکن است نیازمند تعویض درون کاشتها و یا برخی شکلهای دیگری از ثابت سازی باشند. اگر ثابت سازی محل شکستگی مشکوک به نظر برسد، کاربرد دقیق از طرحهای ثابت سازی دیگر، مثل ثابت کنندة اسکلتی خارجی در محل شکستگی کمتر مختل کننده به نظر می رسد و ممکن است منجر به ترمیم سریع شکستگی شود. میخ های ثابت سازی می توانند در بیرون محل شکستگی قرار داده شوند تا از قطع ذخیرة خون جلوگیری به عمل بیاید. کاهش تدریجی سختی قالب،کیفیت ترمیم را توسط افزایش فشار در استخوان، بهبود می بخشد.
نقصان کاتاستروفیک (catrastrophic) در طرحهای ثابت سازی استخوان و در رفتگی محل شکستگی، نیازمند ترمیم شکستگی است. قراردهی پیوند استخوانی مشبک و اسفنجی خودزا و یا ماتریکس استخوانی با مواد معدنی کم در محل استخوان شکسته در زمان جراحی، ترمیم استخوان شکسته را تسریع خواهد کرد. شناسایی و درمان هر یک از بیمارهای پزشکی زیربنایی یک محیط بسیار مساعد، برای ترمیم شکستگی استخوان فراهم خواهد کرد.
× شکستگیهای استخوانی دیرجوش خوردة عفونی
اصول مشابهی در معالجه شکستگیهای استخوانی دیرجوش خوردة غیر عفونی و شکستگیهای عفونت یافته وجود دارند، اما در شکستگیهای عفونت یافته، علاوه بر ترمیم شکستگی، عفونت نیز باید معالجه شود. اثر هیچ علامتی از شل شدن درون کاشتها و یا تشکیل استخوانهای مرده، وجود نداشته باشد، ولی علائم رادیوگرافی و بالینی از وجود عفونت در مادة استخوان خبر دهند، درمان محل عفونت یافته انجام خواهد شد. استفاده از میله های برداشتی سطحی از مسیرهای وسیلة تخلیه عفونت یافته انجام خواهد شد. استفاده از میله های برداشتی سطحی از مسیرهای وسیلةتخلیه عفونت، اجتناب خواهند شد چون این میله ها اغلب شامل آلوده کننده های پوستی هستند و ممکن است به انتخاب نامناسبی از آنتی بیوتیکی ، منجر شوند. آسپراسیون (مکیدن بوسیله هوا) سوزی بسیار کوچک در محل شکستگی،ممکن است برای گردآوری نمونه برداری از درمان بکار برده شود. تا ترمیم کامل شکستگی،یک آنتی بیوتیک باکتری کش به بیمار داده خواهد شد. اگر عمل ثابت سازی شکستگی در حد کافی صورت بگیرد،و اگر ذخیره خون کافی، و اجرای مناسبی از آنتی بیوتیکهای ضد میکروب، وجودداشته باشد، بنابراین برخی از شکستگیهای عفونت یافته ترمیم خواهند شد. طرحهای ثابت سازی استخوان شکسته شده، بعد از نائل شدن پیوندهای استخوانی ، کنار گذاشته شدند.
اگر جداشدگی استخوان مرده در محل شکستگی موجود باشد و یا اگر نقصانی در درون کاشتها رخ دهد، از این رو عفونت مادة استخوانی، بصورت جراحی معالجه خواهد شد. میله برداشت برای سیتولوژی (یاخته شناسی) و درمان و بررسی حساسیت بکار برده می شود و محل شکستگی را بصورت فراوان می دهد. اثر بافتها به حالت نکروز یا بافت مرده درآمده باشند و یا اگر محل شکستگی بصورت کافی نتواند بافتهای مرده را ضد عفونی کرده و حذف نماید، بنابراین محل شکستگی ممکن است بصورت باز ترک شود و همان گونه بصورت باز ترمیم خواهد شد. جداسازی بافتهای مرده توسط وسیلة تخلیه، ممکن توسط زخمهای بسته و یا توسط زخمهای باز انجام شود. برای انجام عمل تخلیه، زخم بطور متناوب مسدود خواهد شد. بعد از اینکه عمل تخلیه انجام شد، یک پانسمان مناسب برای زخم انجام می شود. در بیشتر موارد، زخم ممکن است با کارگذاشتن یا بدون کارگذاشتن یک وسیلة تخلیه، ضدعفونی، پرداخته و مسدود شود. یکی از فایده های ضد عفونی کافی و انسداد زخم اولیه، این است که یک پیوند استخوانی مشبک و اسفنجی ممکن است زیر بافت متراکم استخوان بکار برده شود. اثر شکستگی استخوان بصورت یک زخم باز ترمیم شود و یا اثر یک نقصان در عمل ثابت سازی استخوان رخ دهد. و در نتیجه عمل ثابت سازی دیگری مورد نیاز باشد، ثابت سازی اسکلتی خارجی برای مستحکم کردن استخوان شکسته ، مورد ملاحظه قرار خواهد گرفت. این طرحها بطور کارآمد، شکستگی را در بیشتر موارد مستحکم خواهند کرد و امکان جایگزینی میخ های ثابت سازی را بیرون از محل شکستگی خواهند داد و در نتیجه زخم به درمان نائل خواهند شد. درمان آنتی بیوتیکی مناسب به محض ممکن براساس نتایج سیتولوژی (یاخته شناسی)در بیمار اقدام خواهد شد. هنگامی که درمان قطعی و نتایج حسیاستها تشخیص داده شد، در صورت لزوم، آنتی بیوتیکها برای درمان شکستگی ممکن است تغییر پیدا کنند.
در یک بررسی ، سگهایی با عفونت مادةاستخوانی و جداشدگی استخوان مرده در قطعات بزرگی از استخوان پوسته ای، با پیوند تأخیری استخوان درشت نی معالجه خواهند شد. همة محلهای شکستگی که در نمایش اولیة استخوانی، غیر مستحکم بودند، با جداشدگی استخوانهای مرده، یک کسر موازنه (کمبود) بزرگ در استخوان ها بوجود خواهد آمد. محلهای شکستگی بصورت موفقیت آمیز، توسط ضد عفونی، حذف استخوانهای مرده، پیوند استخوانی اسفنجی و مشبک، عمل ثابت سازی محل شکستگی با ثابت کننده های اسکلتی خارجی، و تخلیه عفونت زخم مربوطه، درمان خواهد شد. با این وجود، استخوان درشتنی شکسته شده در یک حیوان، سبب تشدید ناگهانی عفونت استخوانی، و استفاده دوباره از یک ثابت کننده خارجی و تحریک الکتریکی مستقیم رایج خواهد شد که این عوامل منجر به پیوند استخوانی می شوند.
دسته بندی | تاریخ و ادبیات |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 29 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 48 |
سوسیالیسم
از دوران غارنشینی تا ظهور تورات
سوسیالیسم غارنشینی
آیا بحث دربارة وجود سوسیالیسم از دورانهای بشر اولیه، بمنزلة تحقیر آن است یا تجلیل از آن؟ اگر بپذیریم که سوسیالیسم اصالتش را از دورانهای بشر اولیه نمیگیرد، در این صورت دیگر نمیتوان آن را آخرین راه پیشرفت بشرتلقی کرد.
لغت سوسیالیسم جوان است زیرا فقط درقرن هجدهم پایدار شده و صفت سوسیالیست از آن هم جوانتر است زیرا در سال 1822 در انگلستان، و در1831 درفرانسه عنوان گردیده است. معنی لغوی آن جامعهگرائی است و از ریشه «سوسیوس»[1] به معنی شریک و همراه مشتقشده ولی بازهم میتوانیم عقبتر برویم و در زبانشناسان ریشة اروپائی آن را به صورت «سکو»[2] بیابیم که بهنظر زبانشناسان ریشة لغت «سوسیته» یا اجتماع، و مبین کسانی است که باهم زندگی میکردهاند. پس جایشگفتی نیست که ریشة سوسیالیسم درجوامع اولیة انسانی وجود داشته باشد. نوعی سلطة مذهبی برآنان داشت. سوسیالیسم غارنشینی از سازمان تقسیمکار بسیار منظمی برخوردار بود و بههرکس طبق ذوق و استعدادش کاری محول میشد. به زنان سبزیکاری و به مردان شکار و صیدماهی و جستجوی مواد معدنی محول شده بود زنان و کودکان به جمعآوری میوه و سبزیهای ریشهدار (مانند پیاز و هویج و چغندر) و احتمالا قارچ و گردو و عسل و تخمپرندگان وحشی میپرداختند. مردان نیز کار جمعآوری هیزم و میوة کاج و سنگ چخماق و ساختن اسلحه و ادوات سنگی دیگر را انجام میدادند و با استخوان و شاخ حیوانات، وسایل تزئینی میساختند. عدهای دیگر به شکار و ماهیگیری مشغول بودند و حیوانات وحشی مانند اسب و گاو و گوزن و آهو و شیر و روباه و پرندگانی مانند کبک و دراج را تعقیب و شکارمیکردند. جمعی دیگر گوشت شکار را قطعه قطعه میکردند و پوست آن را میکندند و با افروختن آتش به تهیة خوراک میپرداختند. سهمهرکس براساس نیازش تعیین میشد نه براساس کاری که انجا میداد، بطوری که حتی اگر کسی موفق به شکار نشده بود، مانند سایرین سهم میگرفت. نگهبان آتش و تهیهکنندة سنگ چخماق نیز حق استفاده از عسل و تخممرغ را داشتند. همهچیز، از جمله کار و تولید و مسکن، مشترک و دسته جمعی بود زیرا یک فرد منزوی و تنها که حاضر به تقسیم محصول کارخود یا مبادلة آن با دیگران نبود، میتوانست در چنین جامعهای زندگی کند. آیا این سوسیالیسم اجباری نقائصی هم داشت؟ میتوان تصور کرد که کسی که کار جمعآوری میوه را به عهده داشته، بخشی از آن را در خفا میخورده، یا دختری که پوست یک شکارچی نیزة نوکتیز را به خودش اختصاص میداده است. از این زمان بود که مالکیت خصوصی بطور پنهانی و غریزی به وجود آمد و آغاز مالکیت مواد مصرفی قابل نگهداری مانند فندق وبلوط و پوست حیوانات، به مالکیت وسایل تولید مانند نیزه و سلاح انجامید و سرانجام منتهی به سرمایداری شد. از طرفی، وقتی غار واحد زندگی دستهجمعی بشمار میرفته، احتمالا غار دیگری هم در نزدیکی آن وجود داشته که رقیب و حتی دشمن غار اولی بوده است. معمولا یک غار از وجود غار دیگر بیخبر بوده چه درغیر این صورت هردوغار باهم دشمنی میکردند و به زدو خورد میپرداختند. بدین ترتیب سوسیالیسم به فضای یک غار محدود میشد.
وقتی آب و هوا معتدلتر شد، انسانها توانستند از درون این پناهگاههای زیرزمینی خارج شوند و کلبههائی در نور آفتاب بنا کنند. شکار و ماهیگری جای خود را به طرز زندگی داد و افراد به صورت شبان و کشاورز درآمدند و بهجای تحمل سختیهای طبیعت آنرا مهار کردند و مورد استفاده قرار دادند.
انسانها اهلی کردن حیواناتی مانند سگ و گاو و گوسفند و خوک و گوزن رافراگرفتند و به دامداری پرداختند، اما گله متعلق به همة افراد خانواده یا قبیله بود. کشتزارها یا اصولا به کسی تقلق نداشت و یا متلق به همه بود زیرا اراضی بقدری وسیع و پراکنده بود که هیچکس به فکر تصرف و یا کشمکش برسر آنها نمیافتاد.
دراین دوره شبانی، گروههای انسانی دائماً درحال تغییر مکان بودند و بارمههای خود چراگهای سرسبزتری را جستجو میکرند و در عین حال به شکار و صیدماهی میپرداختند. در آغاز، دامداری فقط نوعی کمک به منابع غذائی آنها بشمار میرفت، ولی بعد که متوجه شدند این کار میتواند آذوقة مرتب برایشان تأمین و از کمبود و قحطی جلوگیری کند گوشت دامها را خشک و برای روز مبادا ذخیره میکردند. باین ترتیب رمه و چراگاه به صورت سرمایه درآمد. بتدریج خشک کردن میوه و دانه را همفرا گرفتند و شاید دراثر یک تصادف این دانهها بهصورت بذر روی زمین پاشیده و موجب رویاندن گندم و غلات دیگر شد و انسان را به کشاورزی علاقهمند ساخت. اقتصاد کشاورزی با توجه به وضع اقلیمی و آب و هوا، بموازات اقتصاد شبانی پیشرفت کرد ولی هنوز کشاورزان دائماً درحال تغییر مکان بودند و از اراضی بکر و دست نخورده استفاده میکردند زیرا زمین بکر آنقدر زیاد بود که کسی به فکر کشت و زرغ در زمینهای سابق نمیافتاد. اما پس از چندی انسانها برآن شدند که دریک جا سکنی گزینند ولی محل کشاوزان خود را تغییر بدهند. باین ترتیب درمرکز دایرهای از زمینهای مزرعی مستقر شدند و به زندگی بیابانگردی خود خاتمه دادند. اما این عمل مستلزم تقسیمکار و وضع قواعد و مقررات جدید بود. کشت گندم و جو و ارزن و پنبه د زمینهای بایر و بیشهها به کارگرا قوی و سخت و وسایل خوب وگاوان زورمند نیاز داشت و اینها را فقط اجتماع میتونست فراهم کند. ابزارهای سنگی صیقلی و تراشیدة کشاورزان معمولا در کارگاههای کوچک ده ساخته میشد. مثلا سنگ چخماق در دهکدة گران پرسینیی[3] واقع در مرکز فرانسه استخراج و به سویس و برتانی[4] و حتی بلژیک حمل و درة رودخانةلوئن[5] واقع در نزدیکی پاریس تیز و صیقلی میشد. بدینسان کارگاههائی که ابزار و ادوات مزبور را میساختند و دراختیار کشاورزان قرار میدادند، خودشان هم در تولیدات اشتراکی عصر حجر سهیم بودند. دراین دوران، زمین به همه تعلق داشت واعتقاد عمومی براین بود که این ثروت مقدس دراصل از آن خدایان است و افراد بشر فقط حق استفاده و بهرهوری از آن را دارند. کارل مارکس درکتاب نقد اقتصاد سیاسی مینویسد: «دنیا آزمایشگاه و زرادخانة بزرگی است که درآن واحد وسایل کار و مواد اولیه و اقامتگاه اصلی اجتماع را فراهم میآورد.» زمین برای همه است، شاید از آنرو که ثروت مقدسی است که به خدایان و مردگان تعلق دارد و زندگان فقط از ثمرة آن برخوردارند. اگر پیشوای مذهبی نمایندة خدا باشد، دراین صورت زمین از آن جادوگر است و اگر جادوگر در عینحال رئیس قبیله نیز باشد، زمین تعلق به همة افراد قبیله است.
این فقط زمین نبود که شیطان مالکیت خصوصی ار از خواب بیدار کرد. این شیطان از دیرباز در سرنوشت انسان ماقبل تاریخ خفته بود. و از وقتی که نشانههای مالکیت در زبان محاوره پدیدار شد، بکار رفت، و همین که کلمات «مال من»، «مالتو» و «مال او» به وجود آمد و غارنشینان به گفتگو دربارة «زن من»، «بچةتو»، «پوست خزمن» و «لباس زنتو» پرداختند،آثار مالکیت هویدا شد. اما بدون شک وقتی غارنشینان میگفتند «غارمن»، مقصودشان غاری بود که قبیله بطور دستهجمعی در آن زندگی میکرد. هنگامی که کلبه و چادر جایگزین غارشد، صفت تملیکی معنی وسیعتری پیدا کرد، زیرا آنان با خود میاندیشیند: من که غار را احداث نکردهام، طبیعغت در اختیار من قرار داده است، ولی کلبه وچادر را من با دست خودم بنا کردهام و در آن فقط با اعضای خانوادهام زندگی میکنم نه با همة افراد قبیله واگر جای آنار تغییر دهم و درجای دیگری برافرازم، وسایل اصلی آن، یعنی دیرک و طناب و پارچههائی را که من و زن و بچهام تهیه کردهایم، همراه خواهیم برد. پس این چادر به من متعلق دارد. وانگهی حال که من نسبت به این چادر حقوقی مخصوص دارم، چرا به زمینهای اطراف آن کشت و زرع کردهام حقی نداشته باشم؟ در این هنگام احساس مالکیت نسبت به زمین رفته رفته پدیدار شد و بتدریج که انسان دریک محل مستقر میشد، این احساس نیز تشدید مییافت. کلبه و زمین از پدر به فرزند به ارث رسید و باین ترتیب انسان به صورت مالک درآمد و نخستین شکاف در سوسیالیسم اولیه پدید آمد. گذار از اراضی اشترای به اختصاص آسان است. همانطور که قطع درختان جنگل واستفاده از زمینهای آن برای کشت و زرع نیازبهجوانان قوی و برومند دارد، شخمزدن و بذر پاشیدن و دروکردن نیز محتاج نیروی کار است. به این جهت، پس از مدتی اراضی اشتراکی تکه تکه شد و هرکس درسهم خود به کشت و زرع پرداخت و پس از چندسال آن را متعلق به خود داشت و برای فرزندانش به ارث باقی گذاشت. دراین حال چگونه ممکن بود از تبدیل تدریجی اراضی اشتراکی به اختصاص جلوگیرذی کرد؟ شخصی که روی یک قطعه زمین کار کرده است نسبت به آن علاقهمند میشود و آن را ملک طلق خود میداند و زمین هم با دادن محصول خوب به علاقة او پاسخ میگوید. بنابراین، اگرچه زمین اساساً به صورت اشتراکی باقی میماند، وی هرکس خانه و باغچه و زمین اختصاصی خود را داشت و از محصولات آن استفاده میکرد. زمین متعلق به همه بود ولی بین اشخاص تقسیم میشد و با کار و تولید از آن بهرهبرداری میکردند. کارل مارکس که جماعتهای اولیه را بدقت مورد بررسی قرار داده است، درچرکنویس پاسخ به ورازاسولیچ براین نکته تأکید میورزد که حتی اگر مالکیت زمین قابل شخم اشتراکی باقی بماند، هرکس خانه و زندگی خودش را دارد. مارکس میافزاید: «ثمرة بهرهبرداری از زمین متعلق به کسی است که برروی آن کار میکند.» زمین به همه تعلق دارد اما تقسیمشده، چنانچه کار و محصول کار نیز فردی شده است. پس کار، کاراست و زمین واحد کار: کاری که یک فرد میتواند طی یک روز انجا بدهد. درفرانسة قدیم واحد کار روزانه عبارت از مقدار زمینی بود که یک نفر میتوانست طی یک روز شخمبزند وبه آن «ژورنال» میگفتند. درانگلستان و فلاندرAcre بود که از ریشة Ager یعنی مزرعه مشتق شده است. بزودی واحد کار طول و عرض معین پیدا کرد: طول آن به اندازهای بود که یک کشاورز قادر بود با نیروی بازوانش بذر بیفشاند. این مقیاسها و تعاریف درزمان ادوارد خستوان[6]پادشاه انگلیس (66-1042) به تصویب رسید و در آن کشور به عنوان طول و عرض واحدهای کشاورزی شناخته شد. اما شیارهای هر مزرعه در زیر پای دهقان بوجود میآید، بذر به دست او پاشیده میشود و آثار دست و پای او درهمه جا دیده میشود. به همین جهت مزارع به صورت انفرادی درمیآید. این پیروزی مالکیت خصوصی، در کشورهای مختلف بتدریج به شکل زمین و ملک ومزرعه تسجیل شد. درحالیکه مالکیت رودخانهها و جنگل عمومی بود، زمین به کسی تعلق داشت که آن را تصرف و کشت کردهباشد.
درعصر فلزات
وقتی دوران کشف مس و برنز و سپس آهن فرا رسید، سوسیالیسم و مالکیت در تمدنهای نوپا باهم جور بودند. به آسانی نمیتوان آنچه را که در این دروه از اقتصاد سوسیالیستی باقیمانده و آنچه را که اقتصاد لیبرال بوجود آورده بود ازهم تفکیک کرد. فقط میتوان حدس زد که سوسیالیسم اولیه بتدریج رو به زوال گذارد و آغوش دنیای جدید به روی شیوههای فردی بازشد. مطمئناً تمدن عصر فلزات هنوز جامعة به همپیوسته را اقتضا میکرد زیرا نه یک فرد و نه یک خانواده به تنهائی قادر به ساختن و حمل و نقل تختهسنگهای عظیمی که از ایرلند و پرتغال در اروپا تا هند و اندونزی در آسیا برای بنای آرامگاهها و معابد و بناهای یادبود بکار رفته نبود. طبق محاسبهای که شده، حمل یک تخته سنگ نودتنی برروی غلطکهای چوبی درزمین مسطح دست کم به پانصدنفر کارگر نیاز دارد درحالیکه درمورد زمینهای پرفراز و نشیب این تعداد کافی به مقصود نیست. برای بنای یک آرامگاه باید هزاران کارگر را بسیج کرد؛ ومعلوم نیست برای حرکت دادن بعضی تختهسنگهای ایالت برتانی که 23 مترطول و350 تن وزن داشته، چه میکردهاند؟
در معادن نیز برای کندن فلزات و استخراج از چاهها و راهروهای زیرزمینی به گروههای متعدد احتیاج بود و مسلماً یک خانواده به تنهائی نمیتوانست چنینکاری انجام بدهد. دست است که جنگ بسیاری از مسائل را حل میکرد و فاتحان اسیران جنگی را به اینگونه کارها وا میداشتند، ولی در این مورد هم یک تفاوت عمده بین جوامع سوسیالیست وکاپتالیست وجود داشت. جوامع سوسیالیست میتوانستند فقط از افراد خود به صورت برده استفاده کنند و از آنها بیگاری بکشنتد، حال آنکه جوامع کاپتالیست پیشاز دوران مزدوری مجبور بودند از طریق جنگ با سایر قبایل و طوایف و گرفتن اسرای جنگی، بردگان مورد نیازشان را فراهم آورند.
علت این امر هم این بود که در پارهای از نقاط زمین جمعیت بیشتر و دربرخی کمتر و پراکنده است. قانون همچشمی و رقابت دست بهکار میشود و بر سر بهترین زمینها و چراگاهها و معادن سنگ و فلزات رقابت درمیگیرد. قویترین افراد و قبایل، یعنی کسانی که قبل از دیگران اسلحه و ابزارهای فلزی را کشف کردهاند، موفقترین بشمار میروند.
در این زمان انسان موفق به کشف وسایل حمل و نقل شد و به جای آنکه اجناس و محصولاتش را به دوش بگیرد یا به دنبال خود بکشد، آن را برپشت بردگان و حیوانات اهلی جابهجا میکرد. الاغ و شترهای یک کوهانه و دوکوهانه و سپس گاو در این کار نقش مهمی داشتند. اختراع چرخ در این دوره و پیوند آن با اسب برای ساختن گاری و ارابه درحکم معجزه است. انسان نخستین قایقهای چوبی را میسازد و در رودخانهه و دریاها به آب میافکند، از راههای آبی که طبیعت به وجود آوردخ و از راههای زمینی که به دست خودش میسازد، استفاده میکند و باین ترتیب ارتباط میان قبایل گوناگون برقرار میشود. انسانها بتدریج به مبادلة کالا میپردازند و میتوانند در مقابل گوشتشکار، پارچه و اسلحه، در برابر م واد معدنی، کوزههای سفالی، و درعوض طلا و نمک، و در مقابل عنبر ات بدست بیاورند. بزودی انسانهای این عصر درمییابند که بهتر است در مبادلات بازرگانی خود وسیلهی بهکار ببرند که با آن بتوان ارزشها را تعیین کرد، و به این ترتیب است که پول اختراع میشود. پول در ابتدا به صورت بذر وپوست حیوانات و دندان سگ و گاو و گوش ماهی بود ولی بعداً به قطعات آهن و برنز و طلا و نقره بتوانند آن را نزد خود نگه دارند و مبادله کنند. آیا در انیجا با مرگ سوسیالیسم روبرو نمیشویم؟ از این لحظه دیگر زندگی دسته جمعی اولیه وجود ندارد و جای خود را به رژیم و ثروت داده است.
بدین ترتیب سوسیالیسم رو به انحطاط میگذارد و به جای آن اقتصاد متکی به بازار مستقر میشود. هرچند افزایش جنگها و پراکندگی انسانها در نقاط مختلف زمین، و پیشرفت وسایل حمل و نقل و ایجاد معاملات پایاپای به این انحطاط کمک کرد ولی بیشک اختراع پول عامل قاطعی و سرنوشتساز بود. آنچه بعدها سلطة پول نامیده شد، در اصل چیزی بجز وسیلة مبادله نبود و در آن زمان هنوز هیچکس به ارزش آن پی نبرده بود، ولی همین وسیلة بیارزش و ناشناس باعث نابودی سوسیالیسم اولیه گردید.
دسته بندی | تاریخ و ادبیات |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 29 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 24 |
بازتاب وقایع سیاسی از صدور فرمان مشروطیت
تا پایان سلسلة قاجاریه در شعر شاعران دوران
شبنم نقیب زاده مشایخ
فارغ التحصیل دکتری دانشگاه آزاد اسلامی
واحد علوم و تحقیقات
Reflections of political events from the time of issuing of the Mashroteh (democratic ) Order up until the ent of Gajar dynasty in the poems of contemporary poets
This article includes a study of poems by famous poets of Iran and degrees of being influenced by political questions and events of their time, monarchy of three of Gajar Kings – Mozafaredeen Shah, Mohammad Ali Shah and Ahmad Shah e Gajar, and covers a period starting from Mordad (August) of 1285 upto the month of Aban (November) of 1304 Shamsi (Sun). For mention of political questions of the day in the poems of poets of those bygone periods and contemporary to legislation of Mashrooteh order took a far more serious shape. In this research political events are presented in a chronological fashion and a sample poem from each reputable poet has been presented. It is thus concluded that period which is known as Monarchy of Ahmad Shah, year of Shamsee (Sun) 1304, Start of the First World War and Treaty of the christian year 1919, more than all other periods, years and events are reflected in poems and Mohammad Taghi Bahar was the most politically oriented poet of this period.
Shabnam Naghibzadeh Mashayekh
Graduated Doctorate
Islamic Open University
Unit of Researches and Sciences
بازتاب وقایع سیاسی از صدور فرمان مشروطیت تا پایان سلسلة قاجاریه در شعر شاعران دوران
پس از تلاش ها و آویز و گریزهای بسیار مجاهدان و علمای دینی و ملت ایران سرانجام در سیزدهم مرداد 1285 خورشیدی مظفرالدین شاه قاجار فرمان حکومت مشروطه را امضا و صادر کرد و سه روز پس از آن دستخط دیگری در تأیید فرمان مشروطیت صادر نمود که در آن فرمان صریح نسبت به تأسیس مجلس منتخبین ملت داده شد. از آن تاریخ تا پایان سلطنت وی وقایع سیاسی زیر به ترتیب در اشعار شاعران انعکاس یافته است.
1285 خورشیدی
1- آغاز مشروطیت و مجلس شورای ملی:
شاد باش ای مجلس ملی که بینم عن قریب |
از توآید درد ملت را درین دوران طبیب… |
(ادیب الممالک فراهانی، دیوان، ص 137)
… دولت و ملت چو هر دو دست بهم داد |
پای به دامن کشد عدوی سبک سر… |
(محمدتقی بهار، دیوان، ص 56)
… غریو شعف رفت تا آسمان |
که مشروطه شد سرزمین کیان |
(نظام وفا، دیوان، ص203)
2- نکوهش از وزیران و مجلس شورای یکم:
… وزیرا وقت آن آمد که امروز |
|
بیاموزی ره رسم تدین… |
براری ریشة انصاف از بیخ |
|
براندازی اساس عدل از بن |
کنی خاموش چراغ دین اسلام |
|
کنی خاموش چراغ دین اسلام |
(ادیب الممالک فراهانی، دیوان، ص 386)
3- مدح مظفرالدین شاه به سبب صدور فرمان مشروطیت:
شه مظفر داور گیتی خدیو کامران |
|
آن که ذاتش مستطابستی1 و خلقش مستطیب2 |
(ادیب الممالک فراهانی، دیوان، ص 138)
… شاه جهان مظفر کش فرمان |
|
بر مهر و ماه در خور و زیبنده است… |
(ادیب نیشابوری، دیوان، ص 186)
… شه مظفر که پی چاکری اش پادشهان |
|
خط نوشتند و نهادند بر آن خاتمشان… |
(ایرج میرزا، دیوان، ص 47)
… پادشه دادگر مظفرالدین شاه |
|
آن که زعدلش بنای ظلم برافتاد… |
(محمدتقی بهار، دیوان، ص 55)
بر سر در عمارت مشروطه، یادگار |
|
نقش به خون نشسته عدل مظفر است… |
(شهریار، دیوان، ص 105)
4- مرگ مظفر الدین شاه:
… چو زین باغ شد شهریار کهن |
|
بخشید شاخ مرا بیخ وبن… |
(ادیب الممالک فراهانی، دیوان، ص 724)
ادیب الممالک فراهانی را باید به عنوان سیاسی ترین شاعر دوران پادشاهی مظفرالدین شاه معرفی کرد.
پس از مرگ مظفرالدین شاه، در روز بیست و هشتم دی ماه 1285 خورشیدی فرزند وی، محمدعلی شاه قاجار، طی مراسم با شکوهی تاجگذاری کرد و به دستور شاه جدید در جشن تاجگذاری از نمایندگان مجلس دعوت به عمل نیامد و از همین جا عداوت وی با مجلس و مشروطه نمایان گشت و حوادثی در پی آن آمد که به عزل وی از سلطنت انجامید وسرانجام در مردادماه 1288 خورشیدی دوران سلطنت وی به پایان رسید. از بین وقایع دوران پادشاهی محمدعلی شاه قاجار حوادث زیر در شعر شاعران بازتاب داشته است:
1285 خورشیدی
1- به تخت نشستن محمدعلی شاه قاجار:
… ای ملک از فرة جلوس تو امروز |
|
نور الهی به تاج تابد و بر تخت … |
(ادیب الممالک فراهانی، دیوان، ص 844)
… المنه لله که جهان باز جوان شد |
|
وین شاه ملک مرتبه سلطان جهان شد… |
(محمدتقی بهار، دیوان، ص 62)
2- صدر اعظمی اتابک اعظم میرزا علی اصغرخان اتابک:
… ای خرگه وزارت، رو بر فلک بناز |
|
وی مسند صدارت، شو بر جهان ببال… |
کامد به فر بخت دگر باره سوی تو |
|
صدر فلک مقام و عمید ملک خصال … |
(محمدتقی بهار، دیوان، ص 64)
1286 خورشیدی
4- قرارداد 1907 م . روس و انگلیس مبنی بر تقسیم ایران:
… شاهد روسی نخست از ره بیداد |
|
کردعیان حیله های سر و علن را… |
لیک بت انگلیسی از در اخلاص |
|
آمد و وارونه کرد طرح سخن را… |
(ادیب الممالک فراهانی، دیوان، ص 96)
سوی لندن گذر ای پاک نسیم سحری |
|
سخن از من برگو به سر ادوارد گری3… |
اندر آن عهد که با روس ببستی زین پیش |
|
غبن ها بود و ندیدی تو ز کوته نظری… |
(محمدتقی بهار، دیوان، ص 174)
5- تکفیر مشروطه:
این دود سیه فام که از بام وطن خاست |
|
از ماست که برماست |
این شعله سوزان که بر آمد ز چپ و راست |
|
از ماست که بر ماست… |
(محمدتقی بهار، دیوان، ص 212)
6- انتقاد از اوضاع عدلیه:
… طاق و رواق عدلیه را بر کند ستون |
|
آن کو فراشت سقف سما را بلاعمد… |
(ادیب الممالک فراهانی، دیوان، ص 212)
… زنهار ز عدلیه و اعضاش مزن دم |
|
گر نان توتلخ است ز نانواش مزن دم…. |
(نسیم شمال ، کلیات، ص 148)
1287 خورشیدی
7- به توپ بسته شدن مجلس به دستور محمدعلی شاه توسط کلنل لیاخوف4 روسی:
… وان شعله که از توپ تو افتاد به مجلس |
|
زودا که برافروخته ات در به خیام است… |
اخگر زدم توپ تو در مسجد و مجلس |
|
فریاد زبیداد تو در رکن و مقام است… |
تا چند به فرمان لیاخوف درین شهر |
|
بام و در ما سخره مشتی ز لئام است… |
(ادیب الممالک فراهانی، دیوان، ص 178)
… که گفتت: شها حمله ور شو به مجلس |
|
تو با توپ و یکسانش با خاک ره کن؟… |
(عارف قزوینی، دیوان، ص 259)
… در جمله گاه اغیار ناموس ملک چون رفت |
|
گر بر نبسته غیرت رخت از دیار یاران |
دارای مملکت را در خاک و خون کشید |
|
جانوسیار طبعان، همدست ماهیاران… |
(محمدتقی بهار، دیوان، ص 725)
… شد غم زلفت مرا ز یاد چو دیدم |
|
ملک پریشان و کار ملک مقسم… |
(محمد تقی بهار، دیوان، ص 103)
… مگر بعد یک سال از این انقلاب |
|
که با توپ کردند مجلس خراب |
(نظام وفا، دیوان، ص 204)
… میان خلق و شه ایجاد کین و کیفر شد |
|
به توپ بستن مجلس قضیه منجر شد… |
(میرزاده عشقی، کلیات، ص 186)
9- شهادت میرزا جهانگیرخان شیرازی (صوراسرافیل) در باغشاه توسط قزاق ها
ای مرغ سحر چو این شب تار |
|
بگذاشت ز سر سیاهکاری |
وزنفحه5 روح بخش اسحار |
|
رفت از سر خفتگان خماری… |
یاد آر ز شمع مرده یاد آر…
(دهخدا، دیوان، ص 7)
1288 خورشیدی
10- محاصره تبریز توسط قزاق های محمدعلی شاه:
اردوی ستم خسته و عاجز شد و برگشت
برگشت نه با میل خود از حملة احرار
ره باز شد و گندم و آذوقه به خروار
هی وارد تبریز شد از هر در و هر دشت…
(ابوالقاسم لاهوتی، دیوان، ص 203)
11- صدراعظمی ابوالقاسم خان ناصرالملک6:
مژده ای دل که ز ره قافلة داد آمد |
|
نایب السلطنه با داد خدا داد آمد… |
ناصر الملک ابوالقاسم مسعود ز راه |
|
بارخی خوب و تنی پاک و دلی شاد آمد… |
(ادیب الممالک فراهانی، دیوان، ص 235)
شد چو ناصرالملک مملکت دار |
|
خانه ماند و اغیار، لیس فی الدار… |
(عارف قزوینی، دیوان، ص 405)
12- فتح تهران:
در فتح ری نمود سپهدار7 نامدار |
|
کاری که خارج از هنر و زور رستم است… |
(ادیب الممالک فراهانی، دیوان، ص 849)
مژده که آمد برون خاطر ما ز انتظار |
|
مژده فتح الفتوح داد به ما کردگار… |
همت ستار اگر عرصة دنیا گرفت |
|
فر سپهدار نیز اوج ثریا گرفت… |
(محمدتقی بهار، دیوان، ص 143)
13- تحصن محمدعلی شاه در سفارت روس:
… آخرالامر ز دیهیم و سریر |
|
گشته مستعفی و بیزار شده … |
(ادیب الممالک فراهانی، دیوان، ص 906)
… کسی که رو به سفارت پی امیدی رفت |
|
دهید مژده که لال و کر و خموش آمد … |
(عارف قزوینی، دیوان، ص 259)
14- خلع محمدعلی شاه از سلطنت
پیام دوشم از پیر می فروش آمد |
|
بنوش باده که یک ملتی به هوش آمد… |
(عارف قزوینی، دیوان، ص 259)
… بزرگ دشمن ملت هم از میان بگریخت |
|
سپرد افسر و دیهیم ملک را به پسر… |
(محمدتقی بهار، دیوان، ص 149)
در دوران پادشاهی محمدعلی شاه، به توپ بسته شدن مجلس و فتح تهران بیش از سایر وقایع در شعر شاعران تأثیرگذار بوده است و ادیب الممالک فراهانی، محمدتقی بهار و عارف قزوینی سیاسی ترین شاعران این دوره می باشند.
به دنبال خلع محمدعلی شاه قاجار، در چهارم مردادماه 1288 خورشیدی پسر وی، احمدشاه قاجار، به تخت نشست. وی تا آبان ماه 1304 خورشیدی سلطنت کرد و پس از آن تاریخ سلطنت قاجار به وسیله رضا خان پهلوی برچیده شد. دوران پادشاهی احمدشاه از جمله دوران متشنج سیاسی ایران محسوب می شود و وقایع زیر از میان تمام حوادث سیاسی در شعر شاعران بازتاب داشته است:
1288 خورشیدی
1- پادشاهی احمدشاه:
... خدیو شرق احمدشا با اقبال روز افزون |
|
گذارد تاج بر تارک، فرازد تخت در ایوان… |
(ادیب الممالک فراهانی، دیوان، ص 379)
… شدولیعهد ایران ، شاه ایران |
|
دولت اوباد جاوید و مؤید… |
(ادیب نیشابوری، دیوان، ص 228)
… وارث تخت کیان و افسر جمشید |
|
احمد محمود خو شهنشه ایران… |
(وحید دستگردی، کلیات، ص 220)
شاه نو بر تختگه مأوا گرفت |
|
بار دیگر حق به مرکز جا گرفت… |
(محمد تقی بهار، دیوان، ص 150)
… فخر ایران و شهنشاه جهان احمد شاه |
|
آن که رایش بود استوده و ستوارهمی |
(فروزانفر، مجموعة اشعار، ص 36)
2- در بیان اوضاع مجلس دوم شورا (انتخابات، وکلا، مجلس)
… خواب اند وکیلان و خراب اند وزیران |
|
بردند به سرقت همه سیم و زر ایران… |
(عارف قزوینی، دیوان، ص 398)
یاران روش دگر گرفتند |
|
وزما دل و دیده بر گرفتند… |
در سایة طبع اعتدالی |
|
پیرایة مختصر گرفتند |
هرزشتی را نکو گزیدند |
|
هر نفعی را ضرر گرفتند… |
(محمدتقی بهار، دیوان، ص 164)
1289 خورشیدی
دسته بندی | تاریخ و ادبیات |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 52 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 93 |
مهاجرت اعراب به ایران:
مهاجرت اعراب به ایران از راه خشکی و از سمت عراق بوده است. و از روزگاران بس کهن مردم فقیر آن سرزمین که سامی نژاد هستند پی در پی در جستجوی چراگاه و زمینه های بارور به سوی شمال کوچ می کردند از سه هزار سال پیش از میلاد مسیح آبادیهای شمالی این سرزمین که کشورهای عراق، سوریه، فلسطین، لبنان کنونی که هلال خصیت نامیده می شد، یعنی سرزمین هلالی بار آور، مورد توجه عربها بادیه قرار گرفت، و برنشان این کوچهای پیاپی دراز تاریخ ساکنان این سرزمین توانستند با کوچهای پی در پی، دولتهای سامی نژاد قدیم چون اگر، بابل و دولتهای آرامی و کنعاتی فنیقی و بحرانی را در هلال پیدار سازند، اکنون از این رو تیرهای سامی نژاد مزبور ناگریز در جستجوی چرا گاه و آب با حواشی خود از آنجا به سرزمینهای آباد شمالی کوچ نمایند. بنابراین عراق و سوریه و فلسطین که شبه جزیره عربستان در مسان آنها واقع و دریا یا کوهستان یابند میانه آنها نبود از روزگار دیرین کوچگاه عربها بوده است.[1]
از جمله قبایلی که در اواخر سلسله اشکانی و اوایل روزگار ساسانیان به ایران آمدند یکی طوایف بنوالعلم بوده که به داخل ایران مهاجرت کرد، این قبیله در پیش از اسلام در ایالت خوزستانی در هویزه و مناذرکبری در شمال غربی اهواز مسکن داشتند و از بومیان آنجا به شمار می رفتند و در هنگام حمله اعراب به ایران به یاری هم فراوان خود برخاستند با مهمانداران ایرانی خویش جنگیدند و چون عربها بر خوزستان دست یافتند. به بصره که شهری جدید الاحداث بود کوچیدند[2] در زمان ساسانیان در ایان پادشاهی اردشیر اول (41- 266) قابل ازد در کرمان تحت فرمانروایی ایران سکونت اختیار کرده بودند البته در بحرین نیز قبایل بنی تمیم و عبد القیس زیر نفوذ ایران بودند، در حیره نیز تنوفیان بر بخش بزرگی از عربستان حکومت داشتند و عموماً خراجگذار دولت ایران به شمار می رفتند و در واقع رغیب ایران بودند، بنابراین از روزگار دیرین ایران به درجات مختلف با اعراب نزدیکی و مناسبات دوستانه داشته است.[3] ولی با این حال، ایرانیان حتی المقدور از مهاجرت اعراب به ایران جلوگیری می کردند و در این زمان عشایر بسیاری از اعراب صحرانورد دو روی به مهاجرت آورده و به مرزهای ایران نزدیک شده بودند و اگر جلوگیری ساسانیان از ایشان توسط دولت دست نشانده حمیره نبود در اندک زمانی سراسر عراق و خوزستان و پارسی را عشایر عرب فرا می گرفتند، چون این عشایر فقیر در مرزهای ایران خطر بزرگی برای کشور به شمار می رفتند، شخص یاران ساسانی همواره مراتب جلوگیری از ایسان بودند. حتی پادشاهان عرب حیره که تحت حمایت ایران بودند وظیفه مهم ایشان نگاهداری مرزها و دوراندن آن عشایر عرب از خاک ایران بود، چنانکه همین وظیفه را عنانیان پادشاهان دست نشانده روم در مرزهای سوریه انجام می دادند.
ولی با این حال اعراب از ضعف دولت ها استفاده کرده به ایران هجوم می آوردند و دست به قتل و غارت می زدند چنانچه شاهپور دوم ( ذوالاکتاف) اعراب بنوتغلب و بنوبکر را که باعث خراجی ایران شده بودند گوشمالی داد و همچنین در زمان خسرو اول (انوشیروان) دسته ای از قبیله لیزایاد از فرات گذشته در عراق و جزیره به تاخت و تاز و چپاول پرداختند و جنگی با ایرانیان کرد، مردمی انبوه را بکشند این جنگ در تاریخ عرب به نام دیر الجماجم معروف است زیرا آن واقعه در نزدیکی دیری رخ داد که تازیان از کمر کشتگان پشته ای ساختند، خسرو انوشیروان سپاهیان را به دفع ایشان فرستاد و ایشان را هلاک کرد.[4]
حملات عرب پس از اسلام:
قرنها به این سان گذشت و اعراب پیوسته به انبوهی شمار و سختی معیتشان می افزود و ناگزیر بودند موانع ایران ورودی و مصر را از پیش برداشته و برای رسیدن به زندگی بهتر راه مهاجرت را بر روی خود باز کنند. در این هنگام پیغمبر اسلام (ص) لوای دعوت بر افراشت و اعراب را به پذیرش این اسلام دعوت نمود.
و این، پیدایش اسلام در جزیره العرب قطعاً مهم ترین رویداد هزاره اول تاریخ مسیحیت بوده این حادثه نه تنها نقشه جغرافیایی شرق را عوض کرد همچنین سرنوشت و میسر زندگی کم تر از نیمی از بشریت را تغییر داد و به تاریخ جهتی نو بخشید، اسلام اعراب را از قید عادت و غرائز بیابانی و نیمه وحشی به ویشان رهایند و آنان را تحت یک برادری جامع جهانی و نظم اجتماعی در آورد و از آنان افراد خوبی ساخت، این سازنده ترین خدمت: این این است، شود و هیجان برخاسته از تبلیغ مذهبی که در تغییر روحیه درنده خویی آنان بکار رفت، اعراب آن را برنامه توسعه طلبی شان دانستند و در نظر آنان اشغال فیزیکی سرزمین را مقدمه ضروری گسترش ایشان بود.[5]
اما در انجام این مقصود مشکات فراوان وجود دانست چون از یک طرف روحیها متصرفات خود را تا شمال غربی و ایرانی ها دامنه نفوذ خویش را تا جنوب غربی و مشرق عربستان توسعه داده بودند و این امر مسلم بود که اگر حضرت رسول و جانشینان وی در صدد بسط نفوذ اسلام بر می آمدند در نواحی مزبور با منابع رولیتن روم و ایران اصطحکاک پیدا می کردند، بالنتیجه بین مسلمین و قواء روم و ایران محارباتی به وقوع پیوست.[6] برخوردهای تا زان با ایرانیان و تاخت و تاز آنها به این سرزمین گر چه به دست آویز دین وزیر لوای اسلام بوده اما انگیزه اصلی آن برای بیشتر ایشان همان بود که همواره ملتهای تازه نفس پر جمعیت و فزاینده و تنگدست و بد خاک را به تجاوز به سرزمینهای آباد بر می انگیز و آن همانا به دست آوردن گشایش و آسایش در زندگی است، ظهور اسلام این امر طبیعی ( مهاجرت مردم تازه نفس و گرسنه از سرزمین خشک و بی حاصل به سرزمینهای حاصلخیز ) را سامان داد.[7] سلطه تازیان باری انحطاط دولت ایران و روم که در این زمان به متنهای خود رسیده بود کار حمله و مهاجرت عربها را به آن کشور آسان کرد.[8]
و این انحطاط در ایران به این شکل بود که ظهور این حنیف اسلام و بعثت پیامبر اکرم (ص) و هجرت آن حضورت از مکه به مدینه ( 622م.) مصادف بود با دوران پادشاهی خسور دوم ( پرویز) و جنگهای وی با هر مل امپراطور روم که از سال 63 تا 627 طول کشید و پس از کامیابی مقدماتی به شکست ایرانیان و خلع خسرو از سلطنت پایان یافت، این جنگهای بیست و چهار ساله دولت نیرومند ساسانی را به ضعفی عظیم دچار کرد و هرج و مرج دربار ساسانی بعد از خلع خسرو پرویز نیز به حدی بود که هر پادشاه سپس از سلطنتی کوتاه بر اثر مرگ با قتل یا خلع به پادشاهی دیگر تبدیل می یافت و هیچکس را برای اطلاح اوضاع فرصتی نبود، مخارج کمر شکن دربارها مایه تحمیل مالیات سنگینی بر مردم شده بود که طبعاً می بایست به وسیله طبقه دوم یعنی کشاورزان و پیشه وارن پرداخته شود. طبقات عالیه و روحانیون از رفتار خود مردم را به ستوه آوردند، اختلاف دینی میان پیروان زردتشت و مزدک و مانی و بود او عیسی در موانع مختلف مملکت به نهایت رسیده بود و با چنین وضع خلاف و دشمنی در میان طبقات ممتاز یعنی طبقه حاکمه کشور نیز به شدت جریان داشت و آثار انقراض و پریشانی دولت کهن ساسانی هویدا بود.[9]
بنابراین یاران در اواخر دوره ساسانی مساعد هر گونه اقدامی بود و این واقعیتی است که کلیه ایران شناسان داخلی و خارجی بر آن اتفاق نظر دارند.
مسائلی که ذکر شد تاب و توان مردم ایران را ربوده بود، و همگی ناراضی به نظر می رسیدند و روح آریائی در جستجوی آزادی فکر دو اندیشه و جسم او در طالب عدالت اجتماعی و مساوات بود یعنی دقیقاً همان چیزی که دولت ساسانی با آن شدت بیگانه بود. در آن طرف اعراب که اینک اندیشه سیاسی یافته و با دستاویزی بسیار موثر به نام اسلام به اتحاد نسبی قبیله ای رسیده بودند در همان روزهای اولیه کسب قدرت و تثبیت خلاقیت عربی به تدارک تحقق آمال دیرینه خویش پرداختند[10].
اعراب با سلاح جدید خودسری نام داشت همه مردم روی زمین را به یکتا پرستی و برابری و برادری می خواند و این ندای توحید و مساوات و عدالت طبقه مظلوم و محروم اجتماع را که بیش از دیگر طبقات بودند به خود جلب کرد، آنان که راه نجاتی یافته گروه گروه به این جدیدی در آمدند و طومار رسم کهن را در هم نوردیدند، پیغمبر اسلام همه اعراب جزیره العرب را چه در داخل و چه در خارج از مرزهای عربستان با هم متحد ساخته و به این مبین اسلام درآورد. و وعده ایشان به قوم خود این بود که اگر دین وی را بپذیرند عراق و ایران و سوریه از آن ایشان خواهد شد. بنابراین اعراب مسلمانیکه در تنگی معیشت می سوختند به امید اینکه اگر فاتح شوند سرزمین های سر سبز و خرم عراق و ایران و سوریه و مصر را تصرف خواهند کرد و اگر کشته شوند تهیه شده و به بهشت جاویدان رخت خواهند بست دعوت آن حضرت را لبیک گفته، تا در زمان جانشینان او به کشور گشایی بپردازند.
پس از رحلت آن حضرت جانشینان پیامبر که خلفای راستین بودند شیوه وی را در اتحاد قبایل ادامه داده ولی چون کشور حیره در شمال شرقی جزیره العرب زیر سیطره ایرانیان بود و از میان بردن آن دولت بدون مداخله حامیانشان یعنی ایران عملی نمی گردید بالطبع پای دولت ایران را به میان کشید از بدبختی ایرانیان از بین رفتن دولت حیره که دروازه ایران محسوب می شد به آسانی امکان پذیر نمی گشت.[11]
روایات مختلفی در رابطه با علل برچیده شدن دودمان لخمی در حیره بیان شده است بنابر روایات عرب هنگامی که خسرو پرویز از پیش بهران چوبین می گریخت را به نعمان سوم پادشاه حیره پناه برده اما چون مجدداً تاج و تخت خود را بازیافت به تلافی مساعدت نعمان وی را زیر پای بیل افکند و بساط دودمان حیره بر چیره شد اما منابع دیگر بر چیه شدن دولت لخمی را کار عدی بن زید شاعر می دانند: این شاعر که در دربار ساسانیان بسیار مقبول بود با نشاندن لغمان شخص مورد توجه خود؛ بر سریر سلطنت سلسله بنی لخم را تداوم بخشید. صعود سریع نعمان در حیره موجب شد حاسدانه به توطئه علیه او دست زنند؛ نعمان؛ به قتل رسید و پسرش برای انتقام خون پدر؛ خسرو پرویز را علیه نعمان سوم برانگیخت. نعمان سوم که به نافرمانی متهم شده بود از محل متواری و به قبیله طی پناه برد اما آنها از کمک به او خودداری کردند؛ سپس او به شخص هانی بن قبیصه از قبیله ذهل بن شیبان مراجعه کرد و از حمایت موثر او برخوردار شد.[12]
برخی منابع نیز معتقدند که از علل برکناری نعمان گرایش او به آئین نصاری بوده است.
اما به هر حال پس از برچیده شدن دودمان حیره؛ دولت حیره به ایاس از قبلیه طی داده شد و بخشی از قلمرو ایران گردید؛ برچیده شدن دودمان دست نشانده لحفی بدان معنی بود که دیگر نه نیروی بازدارنده وجود داشت و نه نفوذ متوفق محلی که قبایل عرب جانبش را نگه دارد؛ و قدرت آن را داشته باشد که در صورت دست اندازی آنها به مرزهای ایران سرکوبشان کند؛ البته اما اینکه وجود قدرت لحنی مانع حمله اعراب به ایران و سقوط دولت لرزان ساسانی می گردید دعوی محال است اما فقدان این دولت حایل هر اندازه ناتوان در گستاخی جنگجویان مسلمان عرب در دست اندازی های اعراب به ایران سهمی داشته است به ویژه که این دست اندازیها سپس از پادشاهی قباد دوم در ایام پادشاهی شیر و سیر که دولت ساسانی به کلی گرفتار هرج و مرج و انحطاط گردیده بود آغاز شد؛ به این معنی که در واقع برچیده شدن بساط حکومت بحفی بدان معنی بود که دیگر نه نیروی بازدارنده وجود داشت و نه نیروی متوفق محلی که بتواند قبایل جانبش را نگه دارد و قدرت آنرا داشته باشد که در صورت دست اندازی اعراب به مرزهای ایران آن سرکوبشان کند.[13]
و با از بین رفتن این دولت پرده مایل بین اعراب و ایرانیان بر چیده شد.[14]
نخستین زنگ خطر از این بی تدبیری خسرو پرویز؛ واقعه ذی قار بود که در واقع اولین برخورد اعراب مسلمان و ایرانیان بوده است.[15]
در این واقعه ( ذی قار) اعرابی که در کار تاخت و تاز و غارت مرزهای ایران بودند به یک دسته هزار نفری از سواران ایرانی برخوردند و در این واقعه دو سردار ایرانی به قتل رسیدند و ایرانیان شکست خوردند؛ این واقعه نقطه عطفی بود در تاریخ عرب و پیش درآمدی بر فتوحات مسلمانان در ایران تلقی می شد.[16]
اگر چه این درگیری کوچک و اهمیت چندانی نداشت و لیکن اثرات مهمی داشته زیرا این پیروزی اعراب را در مورد قدرت سپاهیان ساسانی به تردید مسلمانان بر ایرانیان دانست؛ زیرا تا قبل از این پیروزی اعراب کشور ایران را صعب المنال تراز قلمروی روم شرقی می دانستند و از پرداختن به آن به سبب عظمت پادشاهان ایران و شهرتی که در سرکوبی مردم جهان داشتند بیمناک بودند.[17]
اما پس از این پیروزی اعراب دریافتند که ایران این زمان؛ ایران زمان شاهپور و انوشیروان نیست و لشکریان و پادشاه آن قدرت و سیاست سابق را ندارند و غلبه یافتن بر آنها برای اعراب امریست ممکن؛ به خصوص اینکه پس از پادشاهی قباد دوم دولت ساسانی به کلی گرفتار هرج و مرج و انحطاط گردیده بود به این معنی که ستیز بر سردست یافتن به تاج و تخت در میان مدعیان پادشاهی و تغییر پی در پی زمامداران تیسفون مجال لشکرکشی طرح ریزی شده و مداوم؛ برای مراجعه با این موج بالا گیرند و دست اندازیهای آن نمی داد.[18]
از همین رو دو تن از سران قبیله ربیعه به نامهای مثنی بن حادثه شیبانی در حدود حیره و سویدبن قطبه در نزدیک ابله - پیوسته در کناره های خاک ایران تاخت و تاز می کردند و چون با پریشانیها و بیسامانیهای که بود تعقیب آنها ممکن نمی شد به جارتشان هر روز می افزود. دولت حیره هم که سابقاً برای جلوگیری از همین تجاوزات بدویها به ایران خدمت می کرد همانطور که ذکر شد از سوء سیاست شد و خسرو پرویز در این هنگام از میان رفته بود؛ مثنی بن حادثه در این غارتهای سرحدی جسورتر شهرت و آوازه بیشتر یافت. به علاوه مقارن پایان جنگهای رده اسلام آورد و در مدینه خرابی اوضاع ایران را برای خلیفه باز نمود و او را به جنگ به ایران تشویق کرد؛ باری با قبول اسلام متنی خود را به مسلمین بست تا در تاخت و تازهای خویش مدینه را نیز پشت سر خود دانسته باشد.[19] او از خلیفه خواست محاکم او را بر تازه مسلمان شدگان قبیله خود ریاست و در مرزهای غربی ایران پیشقدم مسلمانان قرار دهد؛ با پیوستن مثنی به اسلام باعث گردید عملاً تابعیت همه اعرابی که در کار تاخت تاز به نواحی مرزی و پر جمعیت و زراعی بردند را بدست آورد اما خلیفه اعتماد نکرد که اداره سپاه را به مردی مسلمان سپارد از این روخالدبن ولید ( سیف الله) که از دلاوران عرب بود؛ و پیغمبر او را سیف الله لقب می خواند برای اداره عملیات جنگی به عراق کسیل داد؛ در باب آنکه خالد از کدام جانب به عراق درآمد و آن راه که در طی این تاخت و تاز خویش پیمود از کجا می گذشت در روایتها اختلاف است ولی روایت صحیحتر این است که خالد از جانب ابله به عراق آمد. در هر حال جنگهای خالد در عراق بی شک و بیشتر دست بردها وزد و خوردهایی بوده است که در دنبال جنگهای اهل رده انجام یافته است و صورت یک لشکرکشی منظم و مرتبی را به قصد فتح ایران ندانسته است. در حقیقت بیشتر اعراب تغلب و طوایف همپیمان آنها که در طی این زد و خوردها مورد حمله خالد بوده اند کسانی می بوده اند که در واقفه رده با سجاح و مرتدان عرب ارتباط و همکاری می دانسته اند یا از بحرین و یمامه از پیش خالد به عراق گریخته بوده اند و خالد هم با فرمان یا دستوری ابوبکر در دنبال آنها به عراق آمده است. و همچنین قصر بعضی از اعراب تا حدی نشر اسلام در بین اعراب نصاری عراق بوده و دستبرد به نواحی سرسبزوان.
البته در آن زمان اندیشه فتح ایران و جنگ منظم با دولت ساسانی بی شک به خاطر خلیفه نمی گذشت لیکن این امر نتیجه یی بود که رفته رفته از پیشرفت اعراب در حدود فرات و عراق به حصول پیوست؛ سک نیست که مثنی با قبول اسلام پای اعراب حجاز را به نواحی عرب نشین عراق بازکرد و آنها را برای سعی در نشر آیین تازه در بین اعراب عراق دل داد و گرفتاریهای ساسانیان را در امور داخلی برای آنها روشن نمود؛ لیکن ظاهراً این مایه تاثیر داشت که خلیفه خالد را جهت امارت مسلمانان عراق و بقایای اهل رده در آنجا گسیل داد: کاری که بعدها منجر شد به زد و خوردهای سرمدی با طلایه ها پادگامانهای تنبیه سپاه ایران و از آن؛ ضعف و فتور دولت فرس بر اعراب آشکار شد.[20]
بنابراین خالدبن ولید قهرمان جنگهای رده بود با فرماندهی او در مدت شش ماه همه قبایل را به اطاعت اسلام درآورد و نخست قبیله طی بعداسد و عنطفان و در پایان بنی حنیفه را در تمام وادار به تسلیم کرد.[21]
خالد که به تدریج برای سرکوب قبایل سرتدمی رفت در آستانه نواحی جنوبی عراق قرار گرفت و کسانی از قبایل مرتد شده به عراق گریخته و اصولاً برخی از آنها چون بنی تمیم در آن حدود زندگی می کردند. پیروزیهای پی در پی مسلمانان در این نواحی کسانی از سران قبایل ساکن در جنوب عراق را بر آن داشت تا در اندیشه بهره گیری از نیرو ما برای تصرف حیره بیفتد این نخستین جرقه فتوحات خالد در عراق و سپس در ایران بوده است.[22]
قبل از رسیدن خالد به عراق بسیاری از سپاهیان او برگشته گویا از جنگ ایران فدر داشتند و فقط باده هزار سپاهی ورزیده یا مانده بود؛ عده ای دیگر به خالد پیوستند که جمعاً 18 هزار نفر شدند و اولین محلی که جنگ در آن واقع شد حفیر[23] بود و آ. یک سرحد مهم و عظیم و محکم و مجهز بود.[24] فرمانروای این محل هرمز بود؛ سربازان هرمز با زنجیر به هم بسته شده بودند که از جنگ نگریزند چون خالد آگاه شد که ایرانیان پیش او به حفیر آمده اند سپاه خود را به کاظمه برد خالد سپاه خود را در جایی که آب نبود روبه روی سپاه ایران قرار داد و در پاسخ لشکریان خود گفت: خداوند آب را به هر یک از دو گروه که در نبرد پادشاهی می کنند ارزانی خواهد کرد؛ خالد بر هرمز پیروز شد و این نبرد به ذات السلاسل شهرت یافت.[25]
باری هزیمیتان لشکر هرمز در حدود مزار نزدیک نهری فرود آمدند. قارن قریانس هم که از مداین به کمک هرمز آمده بود به انها پیوست. در این لشکرگاه تازه قباد و انوشجان هم که از واقعه ذات السلاسل گریخته بودند به یاران پیوستند؛ خالدنیز؛ که در دنبال هزیمیتان بود؛ بدین جایگاه در رسید. جنگ سختی در گرفت که در آن هم قارن کشته شد هم قابد و هم انوشجان. از ایرانیان عده زیادی کشته آمدند و بعضی در آب غرق شدند ( صفر 12 هـ . ق). باز اسیر و غنمیت فراوان بدست آمد که بهره یی از آن به مدینه کسیل گشت. در تمام این راه برزیگران و کشاورزان غالباً به صلح تسلیم شدند و جزیه قبول کردند. مسلمانان هم؛ چنانکه دستور خلیفه بود؛ متعرض آنها نشدند این جنگ را چون نزدیک نهر بود بعضی وقمه شنی خوانده اند - یعنی وقمه نهر - و بعضی سبب مجاورت با مزار و مقه مذار نام داده اند. این مزار تا بصره چهار روز راه بود و در واقع کرسی ولایت میسان بشمار می آمد و در محل کوه العماره امرو واقع بود. در هر حال با این فتح خالد که از جانب بحرین به عراق می آمد؛ در بین راه تا حدی ایمنی و غنیمت یافت. در بین اسیرانی که درین واقعه به مدینه فرستاده آوردند نصرانیی بود که بعدها حسن بصری از او زاد. بهر حال کسانی از اعراب که نصارا و جزو رعیت ایران به شمار می آمدند درین زد و خوردها طبعاً جانب ایران را گرفتند و این نکته خشم و عصبیت قومی عهد جاهلی راینر برای اعراب تجدید کرد.[26]
حالد از مزار به جانب استان کسکر رفت. آنجا در موضعی به نام ولجه که در حدود واسط بود؛ خالد در این محل ( ولجه) گروهی را درکمین گذاشت و خود به جنگ با ایرانیان رفت و جنگی سخت نمود افرادی که در کمین بودند از پشت شر به ایرانیان حمله کردند و خالد نیز از طرف دیگر حمله کرد تا اینکه تعداد زیادی از ایرانیان کشته شدند. این واقعه در سال 12 هـ اتفاق افتاد.[27]
تعدای از مسیحیان در جنگ ولجه کشته و اسیر شدند.
رفتاری که خالد بن ولید با عرب های مسیحی در قشون ایران کرد عرب های عراق را به غیظ آورد. و طوایف عرب از مشرق و مغرب فرات به جنبش آمدند و از هر سوی گرد آمده در الیس[28] که در نزدیکی فران و تقریباً در وسط مسافت میان حیره وم موقع قدیم بصره واقع بود؛ اجتماعی کردند و تشونی هم از مداین به آن نقطه فرستاده شد. خالد از شنیدن حنجر اسن قسشون کشی بزرگ به عجله عقب نشت و از مزات گذشته خط صحبت خود را حکم نمود پس از آن باز جلوتر آمده در الیس جنگ بسیار شدید در گرفت که هر دو طرف تا اخرین درجه پافشاری کردند ولی عاقبت باز فتح مسلمین چیره شدند چون خالد به واسطه پایداری فوق العاده ایرانیان قسم خورده بود در صورت فتح نهری از خون آنان جاری سازد تمام اسرا را جمع کرد و قریب سه روز به شکتار آنان مشغول بود تا قسم خود را انجام داده باشد و آن نهر که خون ایرانیان را رنگین کرد بعدها نیز به نهر خون معروف شد.[29]
کار عمده ای که خالد در عراق انجام داد فتح حمیره بد، آن هم به صلح، خالد پیش از آن که به دروازة حمیره رسد پس مرزبان حمیره را که به دفع او رفته بود مغلوب کرده بود کشته، مرزبان حمیره هم آزاد ب - از پیش او گریخته بود مردم حمیره شهر را بستند و در قلعه های خویش آماده مقاومت شدند خالد شهر را محاصره کرد و کاربر اهل شهر سخت شد در آن زد و خوردها که روی می داد عده ای از اهل حمیره کشته شدند مردم به ستوه آمدند، بزرگان قوم که به قلعه های خویش پناه جسته بوند و عامه را به جنگ می فرستادند مورد نفرت و خشم عامه شدند که هر روز در اطراف قلعه ها جمع می شدند و از ضرورت صلح و تسلیم دم می زند آخر قلعگیان دست از مقاومت کشیدند و حاضر به مصالحه شدند به موجب یک روایت، پیری فرتوت از نصرانیان حمیره به مذاکره آمد و در این باب با خالد گفتگو کرد. راویان گویند این پیر پاره ای کاغذ در دست داشت، چیزی در آن پیچیده و خالد از وی پرسید آن چیست؟ گفت: زهر است، تا اگر صلح به سرانجام نیامد این زهر را بخورم و بمیرم و بیحرمتی نزد قوم بازنگردم خالد ، آن زهرا را گرفت و خورد ولی از آن زیانی ندید و پیر خیره شد این پیر - عبدالمسیح یا عمر و بن عبدالمسیح - نام داشت و زهر خوردن خالد در اهالی حمیره تأثیر گذاشت و صلح کردند، قرار بر آن شد که اهصل حمیره جزیه بدهند، بر مسلمانان نشورند و از کار دشمنان هر چه آگاهی یابند به مسلمانان باز نمایند، در ربع الاول سال 12 هـ . خالد مژده فتح را و جزیه و هدایا به مدینه نزد ابوبکر فرستاد[30].
با فتح حمیره کلید تصرف بین النهرین به دست مسلمین افتاد به این معنی که به صورت واحدهای نظامی تا دجله پیش آمدند و قلعه های کوچک و بزرگ متعددی را به تصرف درآوردند و در جبهه های مختلف محلی بیکار نمودند[31].
پس از حمیره خالد به انبار رفت آنجا را به این خاطر انبار می نامیدند که انبار خوار و بار و غله بوده فرمانده سپاهیان آنجا شیرزاد بود چون رویارو می شدند خالد به تیراندازان خود دستور دار تیر بیندازند و چشم دشمن را هدف گیرد. به همین جهت این جنگ را ذات العیون هم می نامند شیرزاد که چنین دید تقاضای صلح کرد و با صلح فتح شد[32].
اما ابن خلدون می نویسد: شترهای لاغر و ناتوان را کشته و در خندق انداختند تا از روی آنها عبور کنند چون نبرد سخت روی داد مسلمانان پیروز شدند[33].
اما اندکی پس از این هنگام نامه ای از طرف ابوبکر رسید که به خالد فرمان داده بود با مسلمانان همراه خود به یاری ابوعبید جراح به شام برود خالد رهسپار شام گردید، چون به عین الثمر رسید دسته ای از سپاهیان خسرو به فرماندهی عقبه بن ابی هلال غری برخورد کرد که آنا ابتدا در مقابل خالد سنگر گرفتند سپس حکم او را گردن نهادند[34].
دسته بندی | تاریخ و ادبیات |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 42 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 70 |
تعریف تاریخ :
برای تاریخ معانی و تعاریف گوناگونی گفته اند و از جمله «تعیین کردن مدتی از ابتدای امری عظیم و قدیم و مشهور تا ظهور امر ثانی که دنبال اوست».
این تعریف و معنی بیشتر به خود تاریخ اتکاء دارد تا به موضوعات تاریخ که نظر ما متوجه آنهاست؛ بنابراین از تعریف دیگری استفاده می کنیم: «سرگذشت یا سلسله اعمال و وقایع و حوادث قابل ذکر که به ترتیب از منه تنظیم شده باشد».
چنانچه ملاحظه می نمایید اساسی ترین رکن در تعریف تاریخ، زمان گذشته است. سابقه هر چیز را ما می توانیم در عنوان تاریخ آن چیز بازگو نماییم و به همین مناسبت تاریخ می تواند به انواع بیشماری تقسیم گردد: تاریخ پیامبران، تاریخ ادیان، تاریخ تمدن، تاریخ روابط خارجی، تاریخ علوم، تاریخ ارتش… تاریخ معاصر ایران.
تاریخ معاصر ایران با مساله نفت توام و همراه است. امتیازاتی که از زمان ناصرالدین شاه در این خصوص به خارجیها داده شده، همواره با حوادث و تحولات بسیار همراه بوده است و امروز هم که نفت را به طور کامل در اختیار داریم نه تنها با یک مساله بزرگ اقتصادی مواجه هستیم بلکه مهمترین مساله سیاسی روز ما را تشکیل می دهد تا آنجا که آمریکا مدعی عدم جواز استفاده از نفت به عنوان یک حربه سیاسی در خصوص ایران از آن استفاده کرد لیکن در ابتدا ژاپن و اروپای غربی به مناسبت همین نفت تا حدی در محاصره اقتصادی ایران، با آمریکا هماهنگی نکردند و یا تردید به خود راه دادند.
1- اهمیت نفت: تمدن امروز جهان پیوستگی غیرقابل تردیدی با نفت دارد چه مهمترین ماده ای است که تا به حال شناخته شده و صنایع دنیا را از ابتدای قرن بیستم به طور عمده به گردش در می آورد. نفت یعنی قوه محرکه صنایع، و ماده اولیه هزاران کالای مورد استفاده بشر چون مصالح ساختمانی، دارو، رنگ، الیاف، کود شیمیایی، وسائل آرایش و از همه مهمتر صنعت پتروشیمی، سوخت ناوگان عظیم دریایی، هواپیماهای غول آسای امروزی، جت های جنگنده و غیره و غیره همه از نفت است. قطع تولد یک روز نفت در دنیا دگرگونی بسیار را به دنبال دارد چنانچه تحریم نفتی اعراب در سال 1973 م (1352 هـ.ش)، مصیبتی فراموش ناشدنی برای دنیای صنعت بود تا آنجا که اروپا را به جیره بندی وادار ساخت، استفاده از اتومبیل سواری در بعضی کشورها متوقف گردید و چرخ بسیاری از صنایع از حرکت ایستاد.
2- سوابق نفت به طور کلی: از هزاران سال پیش بشر اندک آشنایی با نفت داشته و در موارد بسیار محدود از آن استفاده می کرده است لیکن به شکلی ابتدائی و بیتوجه به اصول علمی. مصرف قیر در گذشته های دور بر همین اساس بوده است. حدود صد و بیست سال قبل اولین چاه نفت در آمریکا حفر گردید و استخراج آن شروع شد. در آغاز قرن بیستم فقط تولید جهانی در سال، 21 میلیون تن بود و در نیمه این قرن به پانصد میلیون تن، و در سال 1971 م (1350 هـ.ش)، به 2430 میلیون تن رسید و اکنون تولید سالیانه باید از مرز چهار هزار میلیون تن در سال گذشته باشد. مصرف نفت در کشورها یکسان نیست. معلوم است که کشورهای توسعه نیافته در مقایسه با ممالکی مثل امریکا، شوروی، ژاپن و انگلیس مصرف کمتری دارند لیکن به طور کلی مصرف سرانه ساکنین کره زمین یک تن در سال تخمین زده می شود.
3- امتیازات اولیه: در زمان ناصرالدین شاه یکی از اتباع انگلیس امتیاز ایجاد راه آهن را گرفت، اما در قسمتی از قرارداد قید گردید که کمپانی طرف قرارداد از معادن فلزات و نفت و قیری که در چهل میلی طرفین راه آهن است بهره برداری خواهد کرد؛ این قرارداد انجام نشد و لغو گردید.
«البرت هوتسن» هلندی امتیاز نفت «دالکی» بوشهر را که در آن تاریخ به نظر میرسید نفت قابل توجهی دارد دریافت کرد ولی از انجام کار مایوس گردید.
در سال 1250 هـ.ش (1289 هـ.ق- و 1872م)، امتیاز بسیار مهمی به «بارون ژولیوس رویتر» داده شد (رویتر بنیانگذار خبرگزاری است، و خبرگزاری انگلیس رویتر هم به نام او نام گذاری شده است) این امتیاز علاوه بر راه آهن شامل استخراج همه معادن کشور (به جز معادن طلا، نقره و جواهرات) و استفاده از تمام جنگلها و اجازه تأسیس شعب پست و بانک و احداث خطوط تلگرافی در همه نقاط کشور میشد. چنین امتیازی چنان بیسابقه بود که بعضی آن را بخششی بزرگ دانسته و پارهای آن را فروش یک مملکت تعبیر کرده اند.
روحانی مبارزی به نام «ملاعلی کنی» در مخالفت تا مرحله لغو امتیاز ایستاد. روسیه هم که در گرفتن امتیاز با انگلیس رقابت داشت از این امتیاز به خشم آمد. خود صاحب امتیاز نیز متوجه گردید که انجام کار و استفاده از امتیاز ساده نیست و قبل از آن که به نتیجه برسد لغو شد ولی امتیاز «بانک شاهنشاهی» و نشر اسکناس را به جای آن به مدت شصت سال گرفت. «میرزا حسین خان سپهسالار که عاقد قرارداد رویتر بود با لغو امتیاز از صدارت کنار رفت».
4- قرارداد دارسی: «ویلیام دارسی» در سال 1280 هـ.ش (1319 هـ.ق، 1901م) موفق به کسب امتیاز استخراج و بهره برداری و لوله کشی نفت و قیر در سراسر ایران غیر از پنج ایالت (آذربایجان، گیلان، مازندران، گرگان و خراسان) به مدت شصت سال گردید. دارسی متعهد شد ظرف دو سال شرکت یا شرکتهایی برای بهره برداری از امتیاز تاسیس کند و از عواید حاصله شانزده درصد به عنوان حق الامتیاز به دولت ایران بپردازد. به علاوه بیست هزار لیره نقداً به صورت سهم به ایران بدهد. این قرارداد پنج سال قبل از مشروطیت منعقد شد. در قانون اساسی دادن هر نوع امتیاز موکول به تصویب شد.
حوادث و وقایع انقلاب مشروطیت هم زیاد است، هم پیچیده و با این که تحقیقات بسیاری در این زمینه انجام گرفته مع الوصف مسائل مهم زیاد است و در این جا نیز امکان بحث کامل نیست، بنابراین باز هم مروری کلی به آن داریم:
1- آغاز انقلاب و عوامل آن: مشخص نیست چه روزی انقلاب شروع شد و چه شخصی و یا اشخاصی آغاز گر آن بودند ولی می توان حوادثی را دید که مجموعاً دلیل پیدایش مشروطیت است از جمله شکست ایران در دو جنگ با روسیه و انعقاد قراردادهای گلستان و ترکمن چای، برقراری کاپیتولاسیون به ضرر ملت ایران که عملاً مشکلاتی را ایجاد کرده بود، بی اعتباری دولت مردان در خارج از کشور به علت بیلیاقتی، توسعه ارتباط بین ایران و بعض ممالک اروپایی و آگاهی جمعی از ایرانیان از وضع ممالک اروپا امتیازاتی که دولت های روس و انگلیس با رقابت در ایران به دست می آوردند و قرضه هایی که به دلایل خاص و شرایط اسارت بار اخذ می شد، عدم توجه زمامداران ایران به حقوق واقعی مردم و به سرنوشت مملکت و از دست رفتن قسمتی از خاک ایران در شمال و شرق، آمادگی گروههای زیادی از مردم برای تحول که آزمایش آن را در واقعه تنباکو نشان داده بودند؛ ظلم و جور و تعدی عمال حکومت مثل عین الدوله و شاهزادگان قاجار و مسافرت های زائد و پر خرج سلاطین و صدراعظم به اروپا و نفرت کلی مردم از ترتیب اداره مملکت. در این زمان خزانه دولت از خزانه شخص شاه جدا نبود و عواید دولتی را شاه به مانند ثروت شخصی خود در هر جایی که دلش می خواست خرج می کرد. فشار مالیاتی مردم را خرد کرده بود، مثلاً از دهقانان که هشتاد درصد جمعیت را تشکیل می دادند در سال، چهل نوع مالیات اخذ می شد تحرک مراجع مذهبی و آگاه ساختن مردم به آنچه در کشور میگذشت قسمتی از عواملی است که در انقلاب تأثیر داشت و مبارزه غیرفعال مردم ایران را به تدریج به مبارزه فعال تبدیل کرد. فریاد اعتراض نیرومندتر شد و کم کم شکل عصیان گرفت و در سراسر ایران انجمنهایی تشکیل شد.
2- چگونگی مبارزات: به دنبال آگاهی مردم در سال 1322 هـ.ق (1284 هـ.ش)، در خیابان گمرک باغ میکده اجتماعی تشکیل شد و سوگند یاد کردند که در راه انقلاب مجاهدت نمایند. کمیته ای نه نفری انتخاب کردند که از جمله: «سیدجمالالدین واعظ اصفهانی»، «ملک المتکلمین» و «دولت آبادی» اعضای آن بودند و با نظر سه روحانی برجسته زمان یعنی: آیتالله سیدعبدالله بهبهانی، آیتالله سیدمحمد طباطبایی و آیتالله شیخ فضلالله نوری شبنامه هایی منتشر ساختند. جمعی از اعضاء کمیته دستگیر شدند و اقدامات «علاءالدوله» نفرت عمومی را افزایش داد. واقع «نوز» هم ابعاد مساله را گسترش داد. نوز بلژیکی که برای اصلاح گمرک آمده بود چنان بر اوضاع مسلط شده بود که به دستور کسی توجه نداشت وعامل اجرای مقاصد روسها بود و چون جنبه روحانیت نهضت مشروطه غلبه داشت و روسها مخالف آن بودند نوز بلژیکی را لباس روحانیت پوشاندند و از او در حال مسخره ای عکس گرفتند. آشوبی ایجاد شد و مردم بانک استقراض روس را ویران کردند و شاه خسارت آن را پرداخت. و از طرفی به علتجنگ روس و ژاپن صدرو قند به ایران کم شد و قیمت آن بالا رفت. «علاءالدوله» دو نفر از بازرگانان معمر و محترم را چوب زد. بازار تعطیل شد، مردم جمع شدند و روحانیون به مسجد آمدند.
«عین الدوله» که پس از عزل اتابک و عزیمتش به حجاز، صدراعظم شده بود و در مقابل علما و مشروطه خواهان ایستاده بود دستور داد سید جمال الدین واعظ را از منبر پایین آوردند. در نتیجه زد و خورد در گرفت و جمعی کشته شدند دو سید روحانی و شیخ فضل الله نوری یک ماه در حضرت عبدالعظیم متحصن شدند. علاءالدوله عزل و بنا شد عدالتخانه تاسیس کرد.
عین الدوله در این مورد طفره می رفت. سیدجمال الدین واعظ و دو نفر از رجال را تبعید کرد. اعتراض مردم زیاد و در شهرهای شیراز و مشهد بلوا شد. صدراعظم میخواست به جای محمدعلی میرزا که ولیعهد بود پسر دیگر شاه ولیعهد گردد بنابراین محمدعلی میرزا هم به صف مخالفین صدراعظم پیوست. عین الدوله در صدد تبعید سران نهضت برآمد و روحانیون نیز تندروی را توسعه دادند. عین الدوله وعاظی را که افشاگری می کردند دستگیر نمود. به دنبال یکی از راهپیمائیها، طلاب و مردم راه را بر سربازان بستند و دستگیر شدگان را نجات دادند که در برخورد با سربازان یک طلبه هدف تیر قرار گرفت. مردم جسد او را روی دست بلند کردند و سینه زنی راه انداختند و روحانیون همه به مسجد آمدند. فرمانده قوای تهران مسجد را محاصره کرد و مردم مقاومت کردند حدود یکصد نفر کشته شدند و دکانها تعطیل گردید، تهدید عینالدوله موثر نشد و علماء تصمیم گرفتند مهاجرت نمایند. عین الدوله موافقت کرد که هر کجا می خواهند بروند. در 25 جمادی الاول 1324 هـ.ق در حدود هزار نفر در راس آنها «سیدین» به سوی قم حرکت کردند و مهاجرت کبیر را شروع نمودند.
با موافقت سفارت انگلیس جمعی از مشروطه طلبان در سفارت تحصن اختیار کردند عده متحصنین در ظرف ده روز به سیزده تا بیست هزار نفر رسید. دولت پس از چند روز سفارت را محاصره کرد شاه مطلع گردید که سربازان هم به انقلابیون میپیوندند نگران شد تقاضاهای متحصنین خواسته شد آنها پنج مورد را اعلام داشتند که عزل عین الدوله در صدر تقاضاها بود اما برکناری عین الدوله ساده نبود سرسختانه مقاومت می کرد و استعفاء نمی داد و سرانجام به عنوان اعتراض به مبارک آباد رفت. شاه دستور عزل عین الدوله را صادر کرد دو نفر از بزرگان قاجار را به قم فرستاد تا علماء را باز گردانند و فرمان مشروطیت را هم صادر کرد حکومت استبداد به مشروطه تبدیل شد و استبداد کبیر پایان گرفت، فرمان به امضاء محمدعلی میرزا ولیعهد رسید. مشیرالدوله (میرزا نصرالله خان) مامور انجام مقدمات انعقاد مجلس شورا بود که با کمک دو فرزند تحصیل کرده اش (میرزا حسن خان مشیرالملک و میرزا حسین خان موتمن الملک) و صنیع الدوله مرتضی قلی خان و دو برادر او «مخبرالسلطنه مهدی قلی خان» و «مخبرالملک محمدقلی خان» پسران مخبرالدوله (نواده های رضاقلی خان هدایت معروف به «لله باشی») اولین قانون انتخابات را نوشتند و در 30 رجب سال 1324 هـ.ق (1285 هـ.ش) انتخابات تهران شروع شد.
3- حوادث پس از مشروطیت: مجلسی موقتی برای تنظیم نظامنامه انتخابات تشکیل گردید و کار خود را در 17 شهریور 1285 هـ.ش تمام کرد. انتخابات تهران آغاز شد. شصت نفر نماینده از تهران از گروههای روحانیون، اعیان، بازرگانان، کشاورزان، پیشه وران انتخاب شدند. و چون انتخاب نمایندگان شهرستانها با وجود حکام مستبد ممکن نبود اولین جلسه مجلس شورای ملی تنها با حضور نمایندگان تهران در 14 مهر 1285 هـ.ش (7 اکتبر 1907م) در کاخ گلستان با حضور شاه که با صندلی چرخ دار آورده شده بود تشکیل و با نطق یک جمله ای شاه افتتاح شد، مردم جشن گرفتند. اولین دولت بعد از مشروطیت را مشیرالدوله در 18 شعبان 1324 هـ.ق (اکتبر 1906م)، تشکیل داد نخستین دوره انتخابات صنفی بود، صنیع الدوله رئیس مجلس شد، قانون اساسی را تدوین و در 4 ذی قعده به امضاء مظفرالدین شاه رساندند و در ظرف یک سال متمم قانون اشکالات سیاست خارجی مواجه بود با استخدام شوستر آمریکایی برای اصلاح امور مالی و یا لمارسن سوئدی برای اصلاح ژاندارمری و مسیوپرنی فرانسوی برای اصلاح دادگستری موافقت کرد و قوانین بسیاری را تصویب کرد، و در سال 1330 هـ.ق (1911 م مطابق با 1291 هـ.ش)، نیز مواجه با اولتیماتوم روسیه تزاری راجع به اخراج شوستر شد، اولتیماتوم را رد کرد ولی تحت فشار خارجی منحل گردید.
احزابسیاسی دوران انقلاب مشروطیت: در سال اول فتح تهران(رجب 1327هـ.ق مطابق با 1908م مطابق با 1288 هـ.ش) در ایران دو حزب پیدا شد یکی «انقلابی» و دیگری «اعتدالی» و بعد از افتتاح مجلس دوم دو حزب فوق به نام «دمکرات عامیون» و «اجتماعیون اعتدالیون» به مجلس معرفی شدند احزاب سیاسی دیگری هم مثل «حزب اتفاق» و «حزب ترقی» پیدا شدند که نماینده ای در مجلس نداشتند. حزب دمکرات با انگلیس روابط خوبی داشت و مامورین بریتانیا در ایالات از این حزب حمایت میکردند. برنامه حزبی دمکرات جدایی روحانیت از سیاست بود، نظام اجباری را خواستار بودند، همچنین از قانون منع احتکار، تعلیم اجباری، ترجیح مالیات غیرمستقیم بر مستقیم، تقسیم املاک بین رعایا حمایت داشتند. دمکراتها حزب مقابل، یعنی اعتدالیون را ارتجاعی می نامیدند از جمله اعضای دمکرات سیدحسن تقی زاده، سلیمان میرزا، سیدرضا مساوات و حسین قلی خان نواب بودند. روزنامه های مشهوری مثل «ایران نو» در تهران، «شفق» در تبریز، «نوبهار» در خراسان را دمکراتها منتشر میساختند. تمایل دمکراتها به غرب بود.
اعتدالیون جمعیت بیشتری داشتند هم در مجلس و هم در خارج از مجلس. اینان دمکراتها را تندرو می خواندند و اتهام بیدینی و کفر به آنها می زدند. سپهدار اعظم تنکابنی، سردار محبی، آیت الله طباطبایی و آیت الله بهبهانی پیشروان مشروطیت، ناصرالملک نایب السلطنه و فرمانفرما و غالب اعیان و روحانیون و اکثریت نمایندگان مجلس یا عضو این حزب بودند و یا هوادار آن، کم کم اختلافات و تعرضات دو حزب بالا گرفت و وقتی آیت الله سیدعبدالله بهبهانی به قتل رسید دمکراتها در معرض اتهام قرار گرفتند. تقی زاده با این که نماینده مجلس بود در مقابل سیل حملات نتوانست دوام بیاورد و به خارج از ایران رفت. مساله اولتیماتوم روس در مورد حضور مستر شوستر آمریکایی و اجبار او به خارج از ایران دمکراتها را به شکست رساند و ناصرالملک در این کار موثر بود، زیرا بعد از مجلس دوم سه سال و چند ماه به طور مطلق فرماندار بود و اعمال خشونت می کرد و انتخابات مجلس را هم انجام نداد و برای درهم کوبیدن دمکراتها به روسیه نزدیک شد.
دمکراتها در مجلس سوم زیادتر بودند و اعتدالیون به دو دسته تقسیم گردیدند: دستهای رهبری روحانیت را پذیرفتند و دسته دیگر عنوان آزادیخواه پیدا کردند در حالی که در موقع انتخاب انتظار این بود که از دمکراتها کسی انتخاب نشود اکثریت را به دست آوردند و دسته آزادیخواه حزب اعتدال هم به دمکراتها نزدیک گردید.
طرح اجرای ملی شدن نفت مصوب مجلسین: طرح اجرای ملی شدن نفت در نه ماده به شرح ذیل تصویب گردید:
ماده اول – به منظور ترتیب اجرای قانون بیست و چهار و بیست و نهم اسفند سال 1329هـ..ش راجع به ملی شدن صنعت نفت در سراسر کشور هیئت مختلطی مرکب از پنج نفر از نمایندگان مجلس سنا و بنج نفر از نمایندگان مجلس شورای ملی به انتخاب هر یک از مجلسین و وزیر دارایی یا قائم مقام او تشکیل می شود.
ماده دوم- دولت مکلف است با نظارت هیئت مختلط بلافاصله از شرکت سابق نفت انگلیس و ایران خلع ید کند چنانچه شرکت برای تحویل فوری به عذر وجود ادعایی بر دولت متعذر شود دولت می تواند تا میزان بیست و پنج درصد از عایدات جاری نفت را پس از وضع مخارج بهره برداری برای تامین بدهی احتمالی شرکت در بانک ملی ایران یا بانک مرضی الطرفین دیگر ودیعه گذارد.
ماده سوم- دولت مکلف است یا نظارت هیئت مختلط به مطالبات و دعاوی حقه دولت و همچنین به دعاوی حقه شرکت رسیدگی نموده نظریات خود را به مجلس گزارش دهد که پس از تصویب مجلس به موقع اجرا گذاشته شود.
ماده چهارم- چون از تاریخ بیست و نهم اسفند که ملی شدن صنعت نفت به تصویب مجلس سنا نیز رسیده است کلیه درآمد نفت و محصولات نفتی حق مسلم ملت ایران است دولت مکلف است با نظارت هیئت مختلطه به حساب شرکت رسیدگی کند و نیز هیئت مختلط باید از تاریخ اجرای این قانون تا تعیین هیئت عامله در امور بهره برداری دقیقاً نظارت نماید.
ماده پنجم- هیئت مخلط باید هر چه زودتر اساسنامه شرکت ملی نفت را که در آن هیئت عامله و هیئت نظارتی ازمتخصصین پیش بینی شده باشد تهیه و برای تصویب به مجلسین پیشنهاد کند.
ماده ششم- برای تبدیل تدریجی متخصصین خارجی به متخصصین ایرانی هیئت مختلط مکلف است آیین نامه فرستادن عده ای مشخص به طریق مسابقه در هر سال برای فرا گرفتن رشته های مختلف معلومات و تجربیات مربوط به صنایع نفت به کشورهای خارج را تدوین و پس از تصویب هیئت وزیران به وسیله وزارت فرهنگ به موقع اجرا گذارد، مخارج تحصیل این محصلین از عواید نفت پرداخت خواهد شد.
ماده هفتم- کلیه خریداران محصولات معادن اشتراکی از شرکت نفت انگلیس و ایران هر مقدار نفتی را که اول سال مسیحی 1948م تا تاریخ 29 اسفند 1329هـ.. ش (20 مارس 1951م) از آن شرکت سالیانه خریداری کرده اند می توانند از این به بعد هم به نرخ عادله بین المللی همان مقدار را سالیانه خریداری نمایند و برای مازاد آن مقادیر در صورت تساوی شرایط در خرید حق تقدم خواهند داشت.
ماده هشتم- کلیه پیشنهادات هیئت مختلط که برای تصویب مجلس شورای ملی تهیه و تقدیم مجلس خواهد شد به کمیسیون نفت ارجاع می گردد.
ماده نهم- هیئت مختلط باید در ظرف سه ماه از تاریخ تصویب این قانون به کار خود خاتمه دهد و گزارش عملیات خود را طبق ماده هشت به مجلس تقدیم کند و در صورتی که احتیاج به تمدید مدت باشد با ذکر دلایل موجه درخواست تمدید نماید و تا زمانی که تمدید مدت به هر جهتی از جهات از تصویب مجلسین نگذشته است هیئت مختلط می تواند به کار خود ادامه دهد.
با این ترتیب موانع بسیاری از راه ملت ایران برداشته شد، وحدت ملت فراهم گردید، رهبری آن قدرت گرفت، اصل ملی شدن صنایع نفت تصویب گردید و شیوه و طریق اجرای آن هم از تصویب مجلسین گذشت. عوامل برجسته و شناخته شده استعمار هم با چند ترور از قبیل هژیر و رزم آرا سرکوب شدند و جرات مقاومت نیافتند. همان مجلسی که حاصر نبود طرح ملی شدن نفت رابه پانزده نفر امضاء برساند در مقابل سیل خروشان و بنیان کن ملت ایران به زانو درآمد و با قاطعیت طریق اجرای اصل ملی شدن نفت را هم تصویب کرد و اکنون می بایست دولتی مردمی کار را سرانجام دهد، دولتی که اثری از وابستگان گذشته نداشته باشد. و ما در بحثهای آینده به این مطلب می رسیم اما قبل از این که چنین فرصتی پیش آید دولت انگلستان با تغییر شیوه به مقابله با نهضت بزرگ ملت ایران برخاست.
پیشنهاد نخست وزیری دکتر مصدق: دکتر مصدق نماینده ای پر سابقه بود، در راس جبهه ملی قرار داشت، در دوره چهاردهم در خصوص نفت نطقهای متعدد کرده و با تصویب پیشنهاد او از دادن امتیاز جدید نفت به شوروی جلوگیری شده بود، ریاست کمیسیون نفت را به عهده داشت و وجاهت ملی او هم در اوج مبارزات قابل توجه بود به خصوص نزدیکی وی به آیت الله کاشانی به او جنبه مذهبی هم می داد. بنابراین وقتی جمال امامی رهبر اکثریت مجلس پیشنهاد نخست وزیری او را داد مورد استقبال قرار گرفت. مصدق قبول این مقام را به تصویب لایحه نه ماده ای کمیسیون مخصوص نفت مشروط ساخت و این لایحه در مجلس شورا در دهم اردیبهشت و در مجلس سنا تصویب گردید و دکتر مصدق در راس دولت قرار گرفت.
بر طبق لایحه مصوب می بایست هیئتی از سنا و شورا به خلع ید از شرکت نفت بپردازند و اساسنامه شرکت ملی نفت را تنظیم کنند و از خریداران سابق برای خرید نفت به نرخ عادله دعوت نمایند.
ترکیب دلت مامور اجرای ملی شدن نفت: صنت نفت با قانون ملی شده بود و حال می بایست این قانون اجرا شود و مجریان باید لااقل صلاحیت این کار را می داشتند و از دکتر مصدق نیز انتظار این بود که اعضای کابینه را از اشخاص خوشنام و با صلاحیت و فعال برگزیند. او می بایست نیروی عظیم ملت را در نظر گیرد و افرادی را انتخاب نماید که متکی به ملت و مومن به کارعظیمی که انجام گرفته بود باشند اما در این کار رویه خاصی در نظر گرفت، شاید می خواست جناحهای هیئت همیشه حاکمه را راضی کند. نیروهای مذهبی در این تاریخ از آیت الله کاشانی ( که با تمام قدرت از دکتر مصدق حمایت داشت و برای اولین دفعه مردم را به تقویت از دولتی وامی داشت) می خواستند که دخالت نماید اما وی دست مصدق را در انتخاب همکاران آزاد گذاشت و بالاخره در جلسه 21 اردیبهشت 1330هـ. . ش از صدور دو نفر نماینده نودو نه نفر را به او رای موافق دادند و سه نفر دیگر هم ممتنع بودند.
دکتر مصدق برنامه خود را بر دو اصل گذاشت:
1- اجرای قانون ملی شدن صنعت نفت و تخصیص عواید حاصله از آن به تقویت بنیه اقتصادی کشور و ایجاد موجبات رفاه و آسایش عمومی.
2- اصلاح قانون انتخابات مجلس شورای ملی و شهرداریها.
دوران نخست وزیری مصدق را می توان به دو دوره کاملاً متمایز تقسیم کرد دوره قبل از 30 تیر 1331 هـ . ش و دوره بعد از سی تیز؛ بنابراین در ذیل سه بخش آن را مورد مطالعه قرار می دهیم:
مساله نفت در دوره دوم نخست وزیری مصدق: بازگشت مصدق با قیام 30 تیر 31 به او قدرت می داد که با استحکام بیشتری با مذاکرات و پیشنهادات برخورد نماید.
همانطور که قبلاً دیدیم اعلام نظر دیوان بین المللی دادگستری لاهه در عدم صلاحیت به موضوع مقارن 30 تیر بر استحکام افزود انتظار دولت ایران این بود که انگلیس با پیشنهادات جدید و قابل قبول برای مذاکره مهیا گردد و چون پیشنهادی دریافت نکرد در 16 مرداد یادداشتی به سفارت انگلیس داد و خواست که شرکت سابق به خاطر مناسبات و روابط حسنه و رفع هر گونه سوء تفاهم بین دو ملت از فروش نفت جلوگیری ننماید و وجوه مسلم و مورد قبول شرکت هم فوراً پرداخت گردد و اگر ادعائی هم دارد به دادگاه های ایران مراجعه نماید، مصدق با این اقدام فتح باب کرد. پاسخ به دولت ایران پیام مشترک رئیس جمهور آمریکا و نخست وزیر انگلیس بود که در 5 شهریور تسلیم شد و ضمیمه آن شرایط حل مساله نفت بود. دولت ایران آن را مغایر اصل ملی شدن شناخت چرا که اولاً دولت انگلیس را رسماً با ایران طرف
می نماید و پای آمریکا را به میان می کشد و یک اختلاف با شرکت را به یک اختلاف بین المللی که مورد انکار ایران بود مبدل می سازد. ثانیاً با قید عبارت وضع حقوقی طرفین، به قرارداد 1933 که تحمیلی و باطل بوده حیات می دهد. ثالثاً فروش نفت محتاج شرایطی نیست که در پیام آمده است. دکتر مصدق گزارشی در 25 شهریور به مجلس فوق العاده داد که اصول پیشنهادی ایران را هم متضمن بود و از قطع رابطه اسم برده بود که در صورت ادامه فشار اقتصادی انگلیس اعمال می شود. و از 61 نفر نمایندگان مجلس 60 نفر به او رای اعتماد دادند و گزارش را تایید کردند. اما دولتین آمریکا و انگلیس به جای اینکه به پیشنهادات اخیر ایران توجه کنند برنکات غیرقابل قبول خوداتکاء کردند و تفسیر نمودند و بالاخره به قطع رابطه سیاسی با انگلیس منجر گردید اما در محافل مختلف سه کشور بحث و تفسیر در مورد شرایط حل قضیه نفت جریان داشت.
در اواسط بهمن 31 حکومت آمریکا تغییر یافت وزیر خارجه جدید آمریکا جان فاستر دالس (Foster Dulles ) با چرچیل وایدن به مذاکره در مورد نفت ایران نشست و پیشنهادات جدیدی در اول اسفند 31 به ایران تسلیم داشت و آن را آخرین نظرات خودنام نهادند. و ایران به پیشنهادات متقابلی تهیه کرد و اعلام داشت چنانچه مورد توجه قرار نگیرد به دنبال سیاست اقتصاد بودن نفت خواهد رفت. ایران معتقد بود که غرامات محدود به بهای تاسیسات است و نه خسارات وارده به کسب و کار شرکت سابق یا عم النفع و اگر دولت انگلستان در مورد ملی نمود صنایع کشور خود به کشورهای خلع ید شده از بابت خسارت کسب و کار هم غرامت داده باشد این امر در مورد ملی نمودن صنعت نفت ایران نمی تواند به عنوان سابقه تلقی شود. دولتین آمریکا و انگلیس پیشنهاد خود را عادلانه و منصفانه نامیدند و برآن پافشاری نمودند دکتر مصدق هم نزدیک به توافق شده بود و در شرکت ملی نفت ایران هم عموماً نظر بر این داشتند که این پیشنهاد از هر جهت رضایتبخش است و در صورت رد آن فرصت مهمی از دست خواهد رفت و دلائلشان این بود که اولاً عده ای از شرکتهای معتبر بین المللی را به خرید قسمت عمده تولید نفت ایران علاقمند می نماید، ثانیاً با اداره عملیات به وسیله خود دولت ایران منافات ندارد. ثالثاً دولت ایران در فروش مقادیر مهم نفت به مشتریهای دیگر آزاد می گذارد و رابعاً متضمن ترتیباتی باری رفع مضیقه مالی و بحران اقتصادی کشور است.
موضوع کشتی میریلا مجال بررسی بیشتر را نداد و دکتر مصدق در نطق 29 اسفند 31 خود که از رادیو پخش شد گفت: « در مذارکرات اخیر با هندرسن سفیر آمریکا پیشنهاد دولت انگلیس مطرح بود که به جای جمله « وضع حقوقی طرفین بلافاصله قبل از ملی شدن نفت» عبارت « غرامت منصفانه برای از دست رفتن کسب و کار شرکت » گذاشته شود… که مصدق می فرمائید که اگر اساس غرامت را از دست رفتن چنین کسب و کاری قبول کنیم باید تمام عواید نفت خود را یکسره به عنوان غرامت تسلیم شرکت سابق نمائیم… دولت ایران در مقابل پیشنهاد کرد که اساس غرامت را ارزش اموال و تاسیسات شکرت سابق در ایران قرار دهند زیرا این تنها غرامتی بود که طبق اصول مقرره جهانی دولت ایران می توانست قبول کند … » اما وقتی به نظر پیشروان نهضت که آیه الله کاشانی هنوز در راس آن قرار داشت مراجعه کنیم می بینیم اصولاً با پرداخت غرامت از جانب ایران مخالفند و دولت جرات نمی کند تسلیم پیشنهادات شود.
دسته بندی | تاریخ و ادبیات |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 28 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 60 |
سیری کوتاه در تاریخ عربستان
عربستان یا شبة جزیرة عربستان سرزمینی است در منتهی الیه جنوب غربی آسیا به شکل مربع مستطیل با ضلعهای نامتساوی که بین 12 و 22 درجة عرض شمالی و 35 و 60 درجة طول شرقی میان افریقا و قسمت بزرگی از آسیا قرار گرفته است. مساحت این سرزمین به دو میلیون و ششصدهزار کیلومتر مربع می رسد. [1] عربستان از شمال به کشورهای اردن و عراق، از شرق به خلیج فارس و دریای عمان و دریای عرب، از جنوب به خلیج عدن و از سوی مغرب به دریای سرخ محدود است. چنانکه میبینیم سرزمین عربستان از سه جانب به دریا پیوسته و این سه جانب را پنج دریا[2] فرا گرفته است، و تنها از سمت شمال است که به خشکی منتهی میشود. یا این همه درون این سرزمین از آب که مایه زندگانی هر جانداری است[3] بهرة چندانی ندارد. در سراسر این منطقه گسترده رودخانهای که وسیلة حمل و نقل بشد، یافت نمیشود. تنها رودی که در آن جریان دارد در وادی حجر در یمن است)، که درازای آن از یکصد کیلومتر بیشتر نیست.
رشته کوههای بلندی که از شبه جزیره سینا آغاز و در امتداد دریای سرخ تا خلیج فارس کشیده میشود، همچون دیواری بلند آنرا فرا گرفته است. در خلال این کوهها درههای کوچک و بزرگی وجود دارد که عرب آن را وادی میگوید. مهمترین این وادیها، سرحان، رومه، دواسر، و حضرموت است. روزگاران پیش از اسلام بعض این وادیها مانند (سرحان) راه تجارتی بوده است. سراسر ساحل دریاهای اطراف آن- جز در چند منطقه- پر از اسفنجها و مانعهای طبیعی است که کشتی نمیتواند در آن پهلو بگیرد، اگر از کوههایی که همچون باروی استوار گردد عربستان را فرا گرفته است، بگذرید و بدرون سرزمین برسید به مانعهای دیگری بر خواهد خورد، چنانکه در شمال آن بادیه الشام است که از حدود فلسطین تا جنوب غربی عراق کشیده است، و در جنوب آن بیابان، بیابان وسیع دیگری است بنام نفوذ که هفتاد هزار کیلومتر مربع وسعت دارد و از شن نرم پوشیده است. وزش باد تودههای شن را از این سو به آن سو میبرد و ایجاد راه را- در دنیای قدیم- ناممکن میساخت. از جنوب به سمت شرق این شبه جزیره بیابان دیگری است به نام الربع الخالی که تا امروز همچنان خلی است. وسعت این بیابان به پانصد هزار کیلومتر مربع میرسد و میتوان گفت پهناورترین بیابانهای خشک و خالی جهانست. بین الربع الخالی[4] و نفوذ بیابان دیگری است به نام دهناء که آنهم از ریگ روان پوشیده است و به خاطر همین مانعهای طبیعی هزاران سال شبه جزیره عربستان در خاموشی و گمنامی بسر میبرد. بدون تردید اگر دین اسلام در این سرزمین پدید نمیآمد، و از آنجا به دیگر سرزمینهای جهان نمی رفت عربستان همچنان در آنزوا بسر می برد، و یا اینکه توجه چندانی بدان نمی شد. با اینهمه نباید پنداشت که پیش از اسلام در این منطقه از آبادانی و تمدن نشانی نبوده است. چنانکه خواهیم نوشت قسمت مستعد آن (جنوب) آبادان بود و دولتهایی در آنجا تأسیس شده است. همچنین در دیگر قسمتها نیز تمدنهایی (هر چند به صورت ناقص) وجود داشته است.
ساکنان این سرزمین را عرب مینامند. در اینکه معنی عرب چیست و از چه زمان آن مردم را بدین نام نامیدهاند و این مردم از کجا بدین سرزمین آمدهاند هنوز میان نژادشناسان اختلاف است. بعض داستانهای پیش از اسلام که پس از اسلام گرد آمده و به نام تاریخ معروف شده است، گوید چون نام نیای آن مردم یعرب بن قحطان بوده است، فرزندان او عرب نام گرفتهاند. این ندیم بغدادی دانشمند سدة چهارم هجری که اثر پر ارزش او به نام الفهرست در دست است، از نوشتة ابن ابی سعد، آرد:
چون ابراهیم (ع) به فرزندان اسماعیل که با دائیهای خود جرهم بودند نگریست، از اسماعیل پرسید:
- اینان چه کسانی هستند؟
- فرزندان من و دائیهای آنان از جرهم.
ابراهیم (ع) به زبانی که بدان سخن می گفت- سریانی قدیم- گفت (اعرب له) آنان را با هم بیامیز[5]. در کتیبههایی که از پادشاه آشوری شلمنصر سوم (895-824 ق.م) باقی مانده و شرح نبردهای این پادشاه در بادیه الشام است کلمة عرب دیده میشود.[6] بعض اسلام شناسان معاصر غربی اشتقاق این کلمه را از واژهای گرفتهاند که معنی حرکت و عبور می دهد.[7] چون پارهای از این وجه اشتقاقها بر اساس حدس و یا ناشی از تعصب است و بعضی نیز هنوز مورد قبول محققان قرار نگرفته، از نوشتن آن صرف نظر میشود. آنچه مسلم است اینکه واژة عرب در قرآن کریم به همة مردمی که در شبه جزیرة عربستان بسر می بردهاند گفته شده. گویند واژه عرب مخصوص شهرنشین است و بیابان نشینان اعراب نام دارند یکی عرب عربی و یکی اعراب اعرابی است.
قرنها پیش از اسلام مردم ساکن شبه جزیره به دو دسته تقسیم میشده اند، عرب عاریه یا عرب خالص، عرب مستعر به یا عرب ناخالص، یا عرب پیوسته. ساکنان منطقةجنوبی عربستان برابر نسبت نامهای که درست کرده بودند. نژاد خود را به یعرب پسر قحطان میرساندند و قطحان را فرزند پنجم نوح میشناساندند. حالیکه قبیلههای ساکن مرکز و قسمت شمالی شبه جزیره خود را از نژاد عدنان می شناساندند که نوادة اسماعیل (ع) است. مورخان قدیم قحطانیان را عرب خالص و عدنانیان را مستعرب، یا عرب پیوسته خوانده اند.[8]
قحطانیان وعدنانیان- چنانکه خواهیم نوشت- از دیر زمان با یکدیگر همچشمی داشتند و هر یک دیگری را خوار شمردهاست. پس از هجرت پیغمبر (ص) و از برکت مسلمانی بود که عدنانی و قحطانی با یکدیگر برادر شدند، اما متأسفانه این سازش مدتی دراز نیافت. نسبت دانان عرب از گروهی نیز نام بردهاند که آنان را عرب بائده (از میان رفته) مینامند. این گروه قبیلههای عاد، ثمود، طسم، جدیس، أمیم. جاسم و عبیلاند.
سرزمین عربستان را گاه بر اساس عوارض جغرافیایی و گاه بر حسب شرایط اقلیمی تقسیم می کنند. بر اساس تقسیمبندی نخستین، آن را پنج قسمت کردهاند:
1. تهامه و آن سرزمینی است پست که از ساحت دریای سرخ از ینبع[9] آغاز میشود و تا سرزمین نجران امتداد دارد. و آن را بخاطر گرمای سخت و نوزیدن باد بدین نام نامیدهاند.
2. حجاز که در لغت به معنی مانع است. این سرزمین را حجاز نامیدهاند چون در جهت شمالی یمن و شرق تهامه قرار دارد و این دو قسمت را از هم جدا میکند. حجاز از چند وادی ترکیب میشود و میان این وادیها سلسله کوههایی است که بلندی آنها از دو هزار متر بیشتر است.
3. نجد که از جنوب به یمن و از شمال به بادیه السماوه امتداد دارد. و به سبب بلندی زمین آن را نجد نامیدهاند.
4. یمن که از نجد تا اقیانوس هند در جنوب و دریای سرخ در غرب گسترده است.
5. عروض که به معنای مانع است شامل یمامه، عمان و بحرین است و بدان دلیل آن را عروض نامیدهاند که میان یمن، نجد و عراق واقع شده است.
تقسیم بندی دیگری نیز معمول شده است که اساس آن، شرایط اقلیمی و بودن یا نبودن وضعی مساعد برای زندگی اجتماعی است که بر روی انسانهای این منطقه اثر گذاشته است.
چنانکه گفتیم تنها جایی از این شبه جزیره که از نعمت آب برخوردار است و بارانهای منظم در آن میبارد ناحیة جنوبی است، پس میتوان گفت آنچه زندگی را در این شبه جزیره مشخص میسازد وضع جغرافیایی آنست ، و آنچه وضع جغرافیایی را مشخص میسازد بودن یا نبودن آب. کمی یا بسیاری آب ، نوع زندگی انسان، جاندار و حتی گیاه را در هر دو منطقة شمالی و جنوب از یکدیگر جدا کرده است. در جنوب به دلیل فراوانی آب و ریزش بارانهای منظم، زمینها زیر کشت، کشاورزی پر رونق و جمعیت متراکم بوده است. جمعیت انبوه و متراکم نیاز به محل سکونت پایدار دارد و در نتیجه روستاها و شهرها به وجود آمده است. گرد آمدن مردم بسیار در شهر و روستا موجب برخوردهایی میشود که انسان برای زندگی و ادامة حیات از آن ناگزیر است. این بر خوردها سبب وضع مقررات و قوانین است- هر چند ابتدایی و ساده باشد- قانون و تأسیس حکومت ملازم یکدیگرند. برای همین است که میبینیم در منطقة جنوب شبه جزیره، صدها سال پیش از میلاد مسیح دولتهایی به وجود آمده.
است و تمدنی را در آنجا پی افکنده اند. پیشة مردمان این منطقة کشاورزی، کسب و یا بازرگانی، جاندار آن اسب و رستی آن کندر (ماده خوش بو) بوده که در معبدهای مصر قدیم و اروپا مصرف میشد. میبینیم که هر سه نمونه، مظهر لطافت و رفاه نسبی است. در صورتی که داخل جزیره- چنانکه خواهیم گفت- از آب بهرة چندانی ندارد. بدین جهت مردم آن پیوسته در حال گردش از سویی به سوی هستند و طبیعی است که در چنین محیطی منزلگاه پایدار ساخته نشود، چه قرارگاه چنین انسانها به حکم ضرورت، باید سبک و قابل انتقال باشد. برای نقل و انتقال باید از وسیلهای پر طاقت استفاده شود و آنجا که منزلگاه پایدار نباشد و مردم به صورت اجتماعی زندگی نکند، از تمدن و حکومت که لازمه آنست، نشانی نیست. و باز طبیعی است در چنین شرایطی جانداران و گیاهان آن نیز متناسب با آن شرایط باشد. و مخصوصاً نبودن آب انسان آن بیابان گردی است که بدولقب گرفته و جاندار آن شتر است. چنانکه شتر میتواند تا هفده روز بدون آب زندگی کند. و اگر شترسواری در بیابان بیآب بماند، می تواند شترش را بکشد و آب ذخیره شده در شکنبه او را بنوشد. در پیمودن راههای دراز سرعت شتر سه برابر اسب است و می تواند تا یکصد و هفتاد کیلوگرم بار را با خود ببرد. انسان آن سرزمین (بدون) است.[10] بدو میتواند حیات خود را با چند خرما و آهسته خرما و یا اندک خوردنی ادامه دهد، برای همین است که گفتهاند بدو انگل (طفیلی) شتر است و شتر کشتی صحرا. رستنی آن خرماست که در مقابل بیآبی سخت مقاوم است. در بیابانهای آن خارهایی درشت می روید که خوراک شتران است.
منطقة جنوبی و دولتهای آن
تاریخ نویسان هنگام بحث از شبه جزیرة عربستان تاریخ قسمت جنوبی را بر شمال و صحرا مقدم میدارند. این تقدیم از آن جهت است که این منطقه از هزارة دوم پیش از میلاد تا ظهور اسلام پیوسته دستخوش دگرگونی بوده است و بنابراین، دارای تاریخی همراه با تحول است. در صورتی که قسمتهای خشک و غیر قبل سکونت آن، تاریخی یکنواخت دارد، یا تحول آن با کندی همراه بود است. اگر به نقشة عربستان نگاهی بیفکنید، در منتهی الیه جنوبی این شبه جزیره ، منطقهای مثلث شکل را میبینید که ضلع شرقی آن را ساحل دریای عرب و ضلع غربی آن ساحل دریای سرخ تشکیل میدهد. هر گاه خطی از جیزان [11]kآن با کندآن (در غرب) به وادی حضرموت (در شرق) رسم کنیم، که ضلع سوم این مثلث باشد، در داخل این محدوده منطقهای قرار خواهد گرفت که در قدیم آن را عربستان خوشبخت یا یمن نامیدهاند. و امروز دو یمن جنوبی و شمالی را تشکیل می دهد.
چنانکه گفتیم، این قسمت از شبه جزیره از قرنها پیش از میلاد دارای حکومتهایی بوده است اما وقع دقیق آنان هنوز هم به درستی روشن نیست. تا پیش از کاوشهای باستان شناسان منابع اطلاع مورخان نوشتههای تاریخ نویسان قدیم بود که بیشتر آن جنبة علمی نداشت. در قرن نوزدهم و بیستم میلادی کوششهای دانشمندان و جهانگردان و تتبع مورخان، تاریخ این منطقه را تا حدی روشن و نام دولتهایی را که بر آن حکومت کردهاهند مع ین ساخت. مهمترین دولتهایی که در این منطقه تشکیل شده معین و سباست و نیز دو دولت دیگر را قتبان و دولت حضرموت است باید نام برد.
دولت معینیان که پایتخت آن قرنو بود بین سالهای 1200 تا 600 پیش از میلاد وجود داشته . سلطة بازرگانی این دولت گاه چنان وسعت مییافته که از خلیج فارس تا کنار دریای مدینرانه را فرا می گرفته است.
دولت قتبان، که پایتخت آن تمنع بود، یکی دیگر از دولتهای جنوب (غربی) شبه جزیزه است و در مجاورت حضرموت بود. قتبان در هزارة اول پیش از میلاد مسیح تأسیس شد (حدود قرن ششم ق.م) و تا دو قرن بعد از میلاد مسیح ادامه داشته است، ولی بعضی محققان میگویند این دولت اندکی پیش از میلاد سال 50 ق.م منقرض گردید. با همة کوششهایی که دانشمندان پیرامون روشن ساختن تاریخ پادشاهان این سلسله کردهاند هنوز جای بحث در آن باقی است. آنچه معلوم شده است این که دولت قتبان را سبائیان برچیدهاند. چنانکه باستان شناسان از روی سنگ نوشتهها معلوم کردهاند که پادشان قتبان و همچنین سبا لق مکرب داشتهاند. بعض محققان احتمال میدهند مکرب در لهجة جنوبی با مقرب در لغت عرب شمال همانند باشد و از روی همین تقریب احتمال دادهاند که این پادشاهان نوعی قدرت دینی و سیاسی آمیخته داشتهاند که بعدها جنبة روحانی آن از بین رفته است. به نظر میرسد در منطقة جنوبی در آغاز، جنبةروحانی و آسمانی حکومتها دارای اهمیت بوده است.
دولت سبائیان در جنوب غربی شبه جزیره تأسیس شده و پایتخت آنان مأرب بوده است اما منطقة نفوذشان از شرق به غرب، یعنی از ساحل خلیج فارس به سمت دریای سرخ، امتداد داشته است. هنگامی که قدرت معینیان رو به زوال نهاد، دولت سبا قدرت خود را آغاز کرد و بر معینیان دست یافت.
دولتی که در حضرموت تأسیس شد، پایتخت آن شیوه بوده و به واسطةبرخورداری از تجارت کندر ثروت فراوانی داشته است.
این دولت معاصر با معینیان، و به قولی تابع آنان بود و در سال سیصد پس از میلاد مسیح از میان رفته است.
در میان این دولتها سبا دارای اهمیتی خاص است، و چنانکه جنوب شبه جزیره عربستان مرکز تأسیس حکومتها بوده است، سبا در بین دولتهای جنوبی حکومت بزرگ منطقه به شمار رفته است.
قدرت سیاسی و نظامی و بازرگانی سبا توانست به تدریج حکومتهای پراکنده جنوب را زیر پوشش حکومت مستقل و گسترده خود در آورد و دامنة سلطة خود را تا با افریقا بکشاند.
سبائیان تقریباً نه قرن بر این منطقه حکومت کردند و منطقة نفوذ خود را گسترش دادند و راه بازرگانی اقیانوس هند به دریای سرخ را در دست گرفتند. ادویة هند و دانههای معطر یمن (کندر) از طریق باب المندب به دریای سرخ و از آنجا به خلیج عقبه و کنار دریای متوسط میرفت.
دورة سبائیان تا یکصدو پانزده پیش از میلاد دوام یافته است. در قرآن کریم در دو سوره نام سبا آمده است. نخت در سورة نمل و دیگری در سورة سبا. حکومت سبا از آغاز تا سدة چهارم پیش از میلاد نیمه روحانی و نیمه پادشاهی بوده است و چنانکه نوشتیم حاکمان آنان را مکرب می گفتهاند. حکمران سبا که در قرآن کریم ذکر او آمده زنی است که در تاریخ و ادبیات اسلامی نام او را بلقیس نوشتهاندولی قرآن از او به لفظ إمرأه = زن تغبیر کرده است. و او همانست که چون نامة سلیمان (ع) بدو رسید نزد او رفت:
فمکث غیر بعید فقال احطت بمالم تحط به وجئتک من سبا بنبا یقین. انی وجدت امراه تملکهم و اوتیت من کل شیء و لها عرش عظیم.[12]
به واقعةجاری شدن سیل سرزمین سبا در سورهای به همین نام اشارتی آمده است:
لقد کان لسبا فی مستکفهم آیه جنتان عن یمین و شمال کلوا من رزق ربکم و اشکرواله بلده طیبه و رب غفور فأعرضوا فأرسلنا علیهم سیل العرم و بدلنا هم بجنتیهم جنتین ذواتی اکل خمط وأثل و شیء من سدر قلیل[13]
پس از مرگ اسکندر، یکی از سرداران او در مصر دولتی تشکیل داد و اعقاب او مدتی بر این منطقه حکومت می کردند. کسانی که از این خاندان به حکومت رسیدند (بطالسه) یا بطلمیوسیان نام دارند. بطلمیوسیان اندک اندک راه تجارتی را که در اختیار سبائیان بود در دست گرفتند. بهم خوردن وضع تجارتی سبا از یکسو و پدید آمدن مشکلات داخلی از سوی دیگر موقعیت سبائیان را به خطر انداخت و در نتیجه به سال 115 پیش از میلاد حکومت سبائیان به پیایان رسید و مردمی که حمیریان نام داشتند جای آنان را گرفتند. حمیریان قومی از مردم جنوب عربستان بودند که در ظفار حکومت داشتند. این قوم ابتدا بر منطقة محدودی از جنوب عربستان فرمانروا بودند، لیکن به تدریج قدرت خود را گسترش دادند. دولت حمیری باعتباری تقریباً امتداد حکومت سبائیان است و به همین مناسب بعضی مورخان حکومت حمیریان را دورةدوم حکومت سبائیان است و به همین مناسبت بعضی مورخان حکومت حمیریان را دورةدوم حکومت سبائیان نامیدهاند. حکومت حمیریان به دو دوره تقسیم میشود. دورة نخست از سقوط سبائیان نامیدهاند. حکومت حمیریان به دو دوره تقسیم میشود. دورة نخست از سقوط سبائیان تا سال 300 پس از میلاد مسیح و دورة دوم تا دستاندازی حبشیان بر این منطقه.
دسته بندی | تاریخ و ادبیات |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 134 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 153 |
عنوان :
بررسی بیوگرافی خاندان ابی وقاص و نقش آنها در تحولات مهم تاریخ اسلام در مقاطع مختلف
مقدمه:
طرح تحقیق، معرفی و نقد منابع
طرح تحقیق
یکی از دورانهای حساس تاریخ جهان، عصر بعثت و نبوت آخرین پیامبر خدا حضرت محمد بن عبدالله (ص) است. مردی که توانست انسان هایی را پرورش داده، بر روند تاریخ تأثیر گذارد و مسیر آن راتغییر دهد. در راستا بررسی زندگانی برخی از این کارگزاران و همراهان خواندنی و قابل بررسیاست که از میان آنها سعد ابی وقّاص، فرزندش عمربن سعد و پسر برادرش هاشم بن عتبه ابنابی وقّاص هستند که زندگی پرفراز و نشیبی دارند. از آنجایی که پدر در زمان رسول خدا(ص) از مسلمانان اولیه بوده و یکی از اصحاب بشمار میرود و پس ازرحلت آن حضرت تغییراتی هر چند به مرور در این خانواده بوجود آمده تا جایی که فرزندشعمربن سعد فرمانده سپاهی است که امام حسین(ع) نوه همان پیامبر(ص) را با وضعفجیعی به شهادت میرسانند اما از سوئی دیگر و پسربرادرش هاشم که از پدری کافر بوده از شیعیانمخلص علی (ع) میشود. پژوهش حاضر بررسی فراز و فرودهای این خانواده درتحولات قرن اول هجری است.
بررسی بیوگرافی خاندان ابی وقاص که در تحولات مهم تاریخ اسلام و مقاطع مختلف آن نقش ایفا نمودند باعث شده است که برای فهم این تحولات پژوهشی ترتیب داده شده و ضمن بررسی بیوگرافی این خاندان و نقش و جایگاه آنان را در تاریخ اسلام مشخص شود.
با توجه به دوره زندگانی این اشخاص که با صدر اسلام همزمان است در منابعاصلی تاریخ اسلام به صورت پراکنده مطالبی یاد میشود و پژوهش هایی صورت گرفته اما به نظر میرسد تاکنون به طور مستقل این موضوع با چنین طرح سوالی مورد تحقیق و بررسی قرار نگرفتهاست. به همین علت تلاش میشود این پژوهش با استفاده از منابع اصلی و بررسی پژوهشهای پراکندهی که موجود است، سعی شده که به این سوال پاسخ داده شود.
به طور قطع همه صحابه و کارگزاران بزرگ رسول خدا(ص) یکسان نبودهاند بلکه برخی از آنها تأثیرات و نقش مثبت و احیاناًبعضی از آنها نیز نقش منفی ایفا نمودهاند. در این پژوهش سوال اصلی این است:
نقش خاندان ابی وقّاص در تحولات سیاسی، اجتماعی تاریخ اسلام چه بوده است؟
این خاندان با دارا بودن روحیة نظامی در یکی از بزرگترین صحنههای نظامی تاریخ اسلام یعنی قادسیه راه ورود فیزیکی اعراب و اندیشه اسلامی را در شرق کشور گشود. پس از فتوحات در شرق سرزمینهای خلافت به نوعی دوری از نظامیگری روی آورد، با این همه همواره در مسایل مهم تأثیرگذار بوده، خصوصاً در روی کار آمدن خلیفه سوم و همچنین در خلافت علی (ع) که خود را کنار کشیده، با آن حضرت همراهی نکردند و نسل دوم این خاندان نقش متفاوتی را ایفا نمودند یکی همراه علی (ع) و یکی قاتل فرزند آن حضرت و در زمرة آل ابیسفیان درآمد.
فرضیه رقیب: سعد و خانواده وی از خاندان مهم نبوده و در جریان خلافت علی(ع) زمانه مشحون فتنه بوده و سعد کار خبطی انجام نداده و کنارهگیری از خلیفه کار خطایی نبوده است.
خاندان ابی وقّاص: منظور سعدبن ابی وقّاص و پسرش عمربن سعد ابی وقّاص و پسر برادر سعدیعنی هاشم بن عتبه ابن ابی وقّاص است.
حیات سیاسی نظامی: زندگانی سیاسی سعدابی وقّاص، هاشم بن عتبه و عمر بن سعد وهمچنین سمتهای نظامی که این افراد به آن دست یافتند.
تحولات تاریخ اسلام منظور قرن اول هجری قمری است.
متغیر مستقل:
حیات سیاسی نظامی خانواده ابی وقّاص
متغیر وابسته:
تأثیرات این خانواده در تحولات نظامی سیاسی جامعهی قرن اول هجری قمری.
1) خاندان ابی وقّاص از چه طائفهای بودند و نسبتشان با پیامبر(ص)؟
2)چگونگی اسلام آوردن سعد ابی وقّاص و چگونگی زندگانی وی در زمان رسول خدا(ص)؟
3) چگونگی دست یابی به مقامات نظامی و سیاسی؟
4) اعتقادات آنان پس از رحلت پیامبر(ص)؟
5) زندگی آنان در زمان خلفای سه گانه؟
6) زندگی و حیات سیاسی آنان در زمان خلافت امیرالمؤمنین(ع)؟
7) زندگی و حیات سیاسی آنان پس از شهادت امیرالمؤمنین(ع)؟
8) چگونگی ورود عمربن سعد به واقعهی کربلا؟
9) عاقبت زندگانی سعدابی وقّاص؟
10) عاقبت زندگانی هاشم بن عتبه بن ابی وقّاص؟
11) عاقبت زندگانی عمر بن سعد؟
1) براساس نقل منابع و پژوهشها سعد ابی وقّاص از صحابه پیامبر(ص) و مسلمانان اولیه است.
2) در زندگانی سعد بن ابی وقّاص فراز و فرود وجود دارد.
3) هاشم بن عتبه یکی از شیعیان علی (ع) بوده و در جنگ صفین به شهادت رسید.
4) عمربن سعد از طرف عبیداله بن زیاد فرماندهی لشگری است که به جنگ با امامحسین (ع) پرداخت و نتیجه آن به شهادت رسیدن امام (ع) و یارانش در عاشورای سال 61 هجری بود.
روش این پژوهش تاریخی است که با بررسی و نقد وقایع به توصیف و تحلیل موضوع میپردازد و بصورت کتابخانهای میباشد.
این پژوهش به بررسی نقش سیاسی، نظامی خاندان ابی وقّاص میپردازد. در مقدمهبه طرح تحقیق و معرفی و نقد منابع پرداخته میشود و در فصل مقدماتی به بیان کلیات و مفاهیم نظری که همان تبیین نقش شخصیت در تاریخ باشد، اشاره خواهد شد.
این پژوهش علاوه بر مقدمه و فصل مقدماتی دو بخش مستقل نیز دارد، که در بخش اول به زندگانی ونقش سعد بن ابی وقّاص خواهد پرداخت که نسل اول این خانواده است و آن نیز چند فصلدارد. فصل اول زندگانی وی در دوران مکه، فصل دوم زندگی و نقش وی در دوران مدینه وفصل سوم سعد در دوران خلفای راشدین و فصل چهارم نیز به عزلت گزینی سعد اشارهخواهد شد، و ضمن این فصول نقش هائی که وی در دورههای مختلف ایفا نموده است، آشکار خواهد شد.
در بخش دوم به زندگانی و نقش نسل دومیهای این خاندان یعنی هاشم بن عتبه بن ابیوقّاص و عمربن سعد بن ابی وقّاص پرداخته خواهد شد. در این بخش، که دو فصل دارد و طیچند گفتار حیات سیاسی نظامی و نقش آنان روشن میشود.
و نیز طی این دو بخش خبط و خطاهای این خاندان و نیز نقش مثبتی که در تاریخ اسلام ایفا نمودند بیان میشود و در پایان جمع بندی ارائه خواهد شد.
در این قسمت از پژوهش به معرفی و نقد کوتاه چند منبع و مولف آنان پرداخته شده است، که استفاده عمده از آنها صورت گرفته و نظم آن نیز به ترتیب تاریخ وفات مولف میباشد.
1ـ ابن اسحق؛ سیره النبی (ص) (متوفی ـ 151 ه)
اصل این اثر مربوط میشود به ابن اسحق که در سال 151 هجری در گذشته است این اثر مشتمل بر اخبار زندگانی پیامبر(ص) درمکه، هجرت، مدینه و جنگها و احوال آن حضرتو یارانش در این دوره میباشد. ابن هشام که متوفی سال 218 هـ. ق میباشد، این کتاب را تهذیب نموده و آن را با یک واسطه که زیاد بن عبدالله البکائی باشد نقل میکند و آن را سیره رسول الله(ص) نام نهاده است.
عبدالملک بن هشام که در واقع یکی از راویان طبقه دوم سیره ابن اسحق است، به زعم خوداخبار و اشعاری که ارتباطی با حیات پیامبر(ص) نداشت را حذف نموده است. نکته جالبتوجه اینکه اخبار مربوط به امام علی بن ابی طالب(ع) نیز حذف شده است.[1]
کتابی که مورد استفاده در این پایان نامه قرار گرفته است دو مجلد فارسی آن است که بدست رفیعالدین اسحق بنمحمد همدانی قاضی ابرقوه در قرن هفتم به فارسی برگردانده شده و توسطاصغر محمودی تحقیق و انتشار یافته است.
محمد بن عمر بن واقد معروف به واقدی مورخ معروفی است که حدود بیست اثر درتاریخ اسلام اعم از مغازی، سیره و طبقات را به او نسبت دادهاند.
گویا کتاب مغازی جزئی از کتاب بزرگ وی یعنی کتاب التاریخ و المبعث والمغازیباشد واقدی دست به تحقیق مفصلی راجع به مغازی پیامبر(ص) زده است و با رفتن به مناطقی که در آنها نبرد صورت گرفته بود، آن مکانها را از نزدیک مشاهده نموده است.[2] و با توجه به اخبار و روایات موجود، به بررسی غزوات و سرایای پیامبر(ص) پرداخته است.
از آنجائی که کتاب وی در بردارنده مطالب نقادانه دربارة جنگهای پیامبر(ص) است و سعد نیز یکی از افراد نظامی بوده و در این جنگها حضورداشت، مطالب این کتاب در این تحقیق به کرات مورد استفاده قرار گرفته و در مقایسه با دیگر کتب، تخصصیتر به نظر میرسد.
دراین کتاب ابتدا با اشاره به سرایای رسول خدا (ص) به تفصیل به بحث درباره غزوات، خاصه بدر، احد و خندق و فتحمکه و حنین پرداخته است. این کتاب توسط دکتر محمود مهدوی دامغانی در سه جلد به فارسی ترجمه و منتشر شده است.
این کتاب یکی از تک نگاریهایی است که توسط نصربن مزاحم نگاشته شده وبصورت اختصاصی به جنگ صفین پرداخته است. در این کتاب به زمینههای جنگ، اصل ماجرایجنگ و رایزنیها و داستان حکمیّت و پیامدهای آن و موضع اصحاب پیامبر(ص) در اینرابطه اشاره شده است، خصوصاً نقش فعال هاشم بن عتبه و موضع سعدبن ابی وقّاص درآن کاملاً پرداخته شده است و میتوان از عمربن سعد هم که به سراغ پدر رفته، تا او راترغیب به ورود به ماجرا کند، ردّپائی یافت. البته در سلسله روات این کتاب عمربن سعدنامی است که غیر از عمربن سعد بن ابی وقّاص است و آن شخص عمربن سعد بن ابیالصید است.
این کتاب توسط عبدالسلام محمد هارون تصحیح و شرح شده است و آقای پرویز اتابکیآن را ترجمه نموده و تحت عنوان پیکار صفین چاپ شده است.
این کتاب به سبک حدیثی تدوین شده است وی در این کتاب ابتدا به سیره پیامبر(ص) اشاره کرده و پس از آن به صحابه پرداخته و آن را در پنج طبقه دسته بندی نموده است و از آنجائیکهسعد بن ابی وقّاص و خانواده وی از جمله کسانی بودند که از روزهای نخستین مطرح هستند بصورت وافی به آنها اشاره شده است و ما نیز در موضوعات مختلف در ارتباط با عملکرد سعد از این کتاب بهره بردیم.
این کتاب نیز توسط مهدوی دامغانی ترجمه و انتشارات فرهنگ و اندیشه آنرا به چاپ رساند.
این کتاب در دو بخش تنظیم شده است. در بخش اول به دورهخلافت ابوبکر و عمر و عثمان میپردازد و فتوحات این دوره مثل فتوحات ایران و نبرد قادسیه و فتح آن مناطق به سرداری سعد و نقش هاشم بن عتبه در این نبرد را شرح میدهد[3] و در بخش دوم به آغاز خلافت علی (ع) تا شهادتامام حسین (ع) در واقعه عاشورای سال 61 هجری اشاره میکند[4] و به وقایعی چون قتلعثمان و خلافت علی (ع) و جنگهای این دوره اشاره کامل دارد و به کرّات در این پژوهش مورد استفاده قرار گرفت، این کتاب توسط محمد بناحمد مستوفی هروی از محققان قرن ششم ه. ق. ترجمه و توسط طباطبائی مجد تصحیح وانتشارات علمی فرهنگی آنرا چاپ نموده است.
این کتاب از کهنترین تاریخنامههای عمومی است که ضمن بیان روابط ایرانیان و اعراب بهجنگهای قادسیه و نهاوند و نیز به جریان بیعت با علی (ع) و جنگهای این دوره وضمن آن نقش هاشم بن عتبه و شهادت وی اشاره دارد.
این کتاب نیز توسط احمد مهدوی دامغانی به فارسی برگردانده وتوسط نشر نی منتشر شده است.
یکی دیگر از کتابهای عمومی تاریخ یعقوبی در دو جلد است، در جلد اول این کتاب عمدتا به تاریخ جهان پرداخته است. در جلد دوم به اخبار، احوال و روزگار رسول خدا(ص) و خلفا اشارهدارد. نکته قابل توجه گرایشهای شیعی او میباشد، چرا که ضمن بیان تاریخ خلفایراشدین و اموی و عباسی مطالبی نیز درباره ائمه(ع) دارد و به ماجرای صلح امام حسن(ع)، واقعه کربلای امام حسین (ع)، ذکر احوال و سیرت امامان شیعه پرداخته است و بااحترام از آنها یاد میکند و در این پژوهش بهصورت عمومی در قسمتهای مختلف از آن استفاده شد.
این کتاب توسط مرحوم ابراهیم آیتی به فارسی ترجمه و توسط انتشارات علمی و فرهنگیبه چاپ رسیده است. یعقوبی کتاب دیگری دارد به نام «البلدان» که شهرهاست و در این پژوهش برای تبیین تاریخ بنای کوفه و بصره و محلههای آن از این کتاب نیز استفاده شده است.
طبری، مورخ، محدث، فقیه و مفسر بزرگ جهان اسلام است. کتاب تاریخ ویبصورت سالشمار اسلامی نگاشته شده است. گویا وی منابع فراوانی را در اختیار داشت و از آنها استفاده کافی برده است. اگرچه در این کتاب اخبار متناقض فراوان یافت میشود اما با کتابهای دیگری که وجود دارد و معاصر وی میباشند میتوان تاریخ را بازسازی و بازنویسی نمود و خود وی نیز پاسخ چنین اشکالی را داده و متذکر شده که برای حفظ امانت آنچه را شنیده یا خوانده عیناً ذکر میکند و داوری را بر عهده پژوهشگر نهاده است.[5] در مورد واقعه عاشورای سال 61 نیزعین کتاب مقتل ابی مخنف را ذکر کرده که یکی از منابع مهم واقعه کربلاست.[6] شیوه وی به صورت حدیث است. این اثر از منابع مهمی است که درباره غزوات دورة رسول خدا(ص)، فتوحات زمان خلفاء و نبرد قادسیه و نیز جنگ صفین و واقعة کربلا در این تحقیق بهره برده شده است.
این کتاب ترجمههای گوناگون دارد. در این تحقیق هم از اصل نسخه عربی استفاده شد، و هم از نسخه ترجمه ابوالقاسم پاینده. این کتاب در قرن هفتم توسط ابن اثیر پالایش شد چراکه منبع مهم ابن اثیر تا اواخر قرن سوم تاریخ طبری بوده است و یک ترجمه منسوب به بلعمی وجود دارد بهنام «تاریخنامه» که در این تحقیق از آن کتاب نیز استفاده برده شده است.
کتاب مروج الذهب مسعودی از دیگر کتب گرانسنگ است که در این تحقیق مورد استفاده قرار گرفتهاست. در زمان وی دانش تاریخ، رشد قابل ملاحظهای نموده و خود وی نیز گامهائی در اینزمینه برداشت. درباره وقایع مهمی مثل بعثت، هجرت و جنگهای پیامبر(ص) و فتوح زمان خلفا بطور گذرا رد میشود و بیشتر بهاحوال و مسائل غیر نظامی میپردازد و به وقایع دوره خلفا، ماجرای شوری وبیعت با علی (ع) پرداخته است که نیز به کرّات در موضوعات مختلف از آن بهره بردیم.
کتاب دیگری که از وی بجای مانده «التنبیه و الاشراف» است که کتاب «مروج الذهب» را کاملمیکند. حدود چهل اثر را به وی نسبت میدهند.[7] کتاب مروج الذهب در دو جلد و التنبیه والاشراف در یک جلد ترجمه و توسط انتشارات علمی و فرهنگیبه چاپ رسیده است.
وی از مورخان اهل سنت قرن سوم است و کتاب امامت و سیاست به وی منسوب است.[8] دراین کتاب به تشکیل شورای شش نفره توسط عمر، بیعت با عثمان، غائله کشته شدن عثمانو بیعت با علی (ع) و خودداری از بیعت توسط سعد و دوستانش برخورد میشود، این اثر در اصل تاریخ خلفاست که با بحث از جانشینی ابوبکر آغاز شده و تا کشته شدن امین عباسی ادامه پیدا میکند.
این کتاب توسط سید ناصر طباطبائی ترجمه و انتشارات ققنوس آنرا چاپ نموده است.
احمدبن یحیی بلاذری نسبشناس بزرگ قرن سوم کتابی درباره تاریخ و انساب، تیرههای عرب و مشاهیر آنها تا روزگار خودش به نام «انسابالاشراف» تنظیم نمود و در آن به شرح حال اشراف و خاندانهای عرب از جمله به خاندان ابی وقّاص که یکی از تیرههای بنی زهره هستند نیز به طور مفصل پرداخته شده است.
کتاب دیگر وی «فتوح البلدان» است که در مورد فتوحات نیز به آن مراجعه شده است. اینکتاب درباره سیر فتح شهرها در قرون نخست اسلام میباشد.
دو ترجمه از کتاب فتوح وجود دارد که یکی از آنها ترجمه بخش ایران است که به قلمآذرتاش آذرنوش میباشد .
عزالدین عبدالحمید بن هبه اله بغدادی که معروف به ابن ابی الحدید میباشد، از شعرا وادبای معتزلی و ازنزدیکان ابن العلقمی وزیر معروف مستعصم بالله آخرین خلیفه عباسی بود. اثر مشهور خود، یعنی شرح نهج البلاغه را به نام وی تالیف کرد که ضمن آن نهج البلاغه علی (ع) را شرح نمود.[9] مطالب مورد استفاده ما در این پژوهش از این کتاببیشتر مربوط به شرح خطبه شقشقیه میباشد. که بهطور مفصل به مسأله شورا پرداخته و موضعگیری سعد را مشخص میکند. این کتاب ترجمه کامل ندارد ولی دکترمحمود مهدوی دامغانی ترجمه خطب تاریخی آن را به عهده گرفته و به نام جلوههای تاریخ در نهجالبلاغه به چاپ رسانده است.
غیر از این کتب که در 12 شماره گذشت، کتابهای اصلی زیادی مورد استفاده قرار گرفته است از جمله اسد الغابه فی معرفه الصحابه ابن اثیر، الاصابه فی تمییزالصحابه ابن حجر، سفینه البحار قمی، الکامل فیالتاریخ ابن اثیر، مقدمه ابن خلدون، اعیان الشیعه محسن امین النصب و النواصب محسنالمعلم، الزام النواصب ابن صلاح بحرانی و کتب روائی اهل سنت و جماعت و کتب روائی شیعه مثل اصول کافی کلینی و ارشاد شیخ مفید که معرفی و نقد به اختصار آنها نیز، به طولمیانجامید و به همین خاطر از معرفی تفصیلی آنها صرف نظر نموده و در آخر آنها را فهرست خواهیم نمود.
فصل مقدماتی:
کلیات و مفاهیم نظری
(نقش شخصیت و نخبگان در تاریخ)
تجربههای تاریخی نشان میدهد که ترقی، تعالی و فروپاشی هر مملکتی به نقش نخبگانو شخصیتهای مهم سیاسی و اجتماعی آن جامعه وابسته است و اندیشه و تفکر آنها دراجرای برنامههای سیاسی، اجتماعی و چگونگی تحقق خواستهای مردم به میزان تعیینکنندهائی سرنوشت ساز و موثر است. بدیهی است نقش اینگونه شخصیتها را در ایجادفرصتهاو یا بهره برداری از فرصتهای موجود به هیچ روی نمیتوان انکار کرد.
بدین ترتیب میتوان گفت شخصیتها و بزرگان عامل تحول تاریخ بودهاند. در اینجا سوالاتمتعددی مطرح میشود؛ از جمله اینکه ایشان این قدرت و نیرو را از کجا گرفته و منشا آن چه بوده است؟ و یا اینکه آنها تا چه اندازه در گردش چرخ تاریخ نقش موثری داشتهاند؟ و...
اصولا نظرات متعددی در جواب این پرسشها در خصوص تاثیر گذاری آنها در تاریخمطرح میشود. شهید مطهری ضمن غلط پنداشتن نظریه زیر مینویسد: «عدهای معتقدندتاریخ را نوابغ به حرکت در آورده و حتی جهت تاریخ را آنها انتخاب کردهاند و هر طوردلشان خواسته تاریخ را ساختهاند، اندیشه و فکر آنها بوده که جامعه بشری این طور کههست باشد و همانها بودهاند که تاریخ را ساختهاند. معمارهای این ساختمان بزرگ، همانیک عده مردم نابغه بودهاند. در هر ملتی یک یا چند نابغه وجود دارد که تاریخ آن ملت رانوشتهاند. مثلا فرانسه را ناپلئون ساخته، و روسیه رالنین بوجود آورده، روسیه ساختهدست لنین است به این معنا که اگر لنین نبود روسیهای در کار نبود؛ و هر ملتی همین طوراست».[10]
در این نظریه نقش شخصیتهای مهم تاریخی در ایجاد و تحول تاریخ بصورت اغراقآمیزمطرح شده است و عوامل دیگرکاملا مورد انکار قرار گرفته است. در صورتی که اگر دیگرعوامل همانند افراد جامعه، شرایط اقتصادی، مختصات جغرافیایی و... حضور نداشتند، قطعا نوابغ و شخصیتهای مهم تاریخی نمیتوانستند کاری را صورت دهند. و دراینجاست که باید گفت نمیتوان نقش دیگر عوامل را نفی نمود.
آنچه که باید به آن اشاره نمود، اینکه: نوابع موثرند به این معنا که همه افراد بشر موثرند،زیرا آنها شریک در اجتماعند، و اگر ملتها و افراد نبودند مسلما نوابغ بدون بازو بوده ونمیتوانستند خود را بروز داده و کاری انجام دهند. پس نه آنها در واقع جهت تاریخ را انتخاب کردهاند و نه ملتها هیچ نقشی نداشتهاند. اگر هنگامیکه نابغه ظهور میکرد، افرادینبودند که اراده او را اجرا نمایند و طرح او را به مرحله عمل در آورند آیا کاری انجاممیشد؟ بنابراین نظریه بعدی میگوید«نوابع آندسته از افراد هستند که طبیعت جامعه وقوانین حاکم بر آن را بهتر از دیگران میشناسند و همان کاری که نوابغ علم و صنعت درزمینه علوم انجام میدهند، این گروه نیز در جامعه انجام میدهند.
کار نوابغ صنعت جز این نیست که طبیعت را بخوبی میشناسند، راه مهار و هماهنگساختن آنرا بهتر از دیگران میدانند، و اگر چنین شناختی از طبیعت نداشتند، چنینموفقیت درخشانی نصیب آنها نمیگشت.[11]
نوابع تاریخ هم نبوغشان در این است که بهتر از دیگران طبیعت جامعه را شناخته و خود راباطبیعت جامعه هماهنگ کردهاند. و توانستهاند نیروهای نهفته در آن را به استخدام خوددرآورده و به نیروهای متفرق وحدت بخشیده و میان قوای پراکنده حلقه اتصالی بوجودآورند و آنرا در مسیر تکامل بسیج نمایند.
حتی پیامبران که بالاتر از نوابغ قرار گرفتهاند و علم و آگاهی آنان مربوط به مقام وحیاست، کارشان بهره برداری از نیروهای نهفته در طبیعت جامعه است، چیزی که هستنوابغ، گاهی آن نیروها را در مسیر صحیح و گاهی آنرا در مسیر غلط رهبری میکنند ولیپیامبران آنها را در مسیر صحیح قرا میدادهاند. مثلا حضرت رسول (ص) ظهور میکنند،قطع نظر از مساله وحی، او نابغه است، یعنی بهتر از دیگران زمان و جامعه خودش رامیشناسد، و میداند راهی که باید از آن راه مردم را نجات داد، چه راهی است. چیزی را که او میفهمد دیگران نمیفهمند. از یک هوش بیشتر و از اراده و تصمیمی برخورداراست، به علاوه یک سلسله صفات دیگر مثل خُلق عظیم «انک لعلی خلق عظیم»[12] یک سلسلهخصلتها که در جذب نیروهای دیگر تاثیر دارد.
گذشت، ایثار، فداکاری، تقوا و پاکی، مجموع اینها که در یک فرد جمع شود میتواند ناگهاننیروهای نهفته تاریخ را که یا خفتهاند و یا اگر حرکتی دارند در جهت ضد تکامل تاریخ است، بیدار کند. مردم زمان او یکدیگر را غارت میکنند، به خاطر عصبیتها با یکدیگر جنگ ونزاع میکنند .او نیروهای خفته را بیدار میکند، نیروهایی را که جهت انحرافی دارند درجهت اصلی میاندازد.[13]
آن گروه که نوابع را جزء تنها نیروهای محرک تاریخ میدانند و نقش دیگر نیروها را نفیمیکنند، بطور مسلم یک نظریه نادرستی را القاء میکنند. حتی پیامبر(ص)ان نیز که بالاتر ازنوابغ میباشند، هرگز به مردم نمیگفتند که شما بروید در خانه هایتان بنشینید و تنها منهستم که با معجزههای خود همه کارها را انجام میدهم، بلکه کار آنها در راستایاحتیاجات جامعه بوده است. اگر بر ضد احتیاجات باشد اصلا او نابغه نیست، و اصولانبوغ اینست که احتیاجات را خوب تشخیص میدهد. و نیز معنایش این نیست که مردمهیچ کارهاند، «فاذهب انت و ربّک فقاتلا انا هیهنا قاعدون»[14] به مردم نگفت: «شما بروید در خانهبنشینید من که نابغه هستم بجای شما میروم همه کارها را انجام میدهم». برعکس، اینمنطق را رد کرد، گفت خود شما هستید که مسئول هستید و باید مجاهد باشید، یعنینیروهای تاریخ را در جهت تکاملی تاریخ به حرکت در آورد.[15]
در اینجا ذکر این نکته ضروری است که نقش نوابغ ممکن است گاهی منفی باشد و نبوغ خود را در جهتی صرف کند که مصالح ملت در آن متصور نباشد. استاد مطهری در اینمورد در کتاب فلسفه تاریخ مینویسد:
«نقش نوابغ در تغییر تاریخ لزومی ندارد که در جهت تکامل تاریخ باشد. یا تکامل در هرجهت باشد. همان معاویه از جنبههای سیاسی قدرت فوق العادهای بود که شاید اگر اونمیبود یا آدم ضعیفی بجای او میبود اوضاع جور دیگری بود. قهرا این جور است ولیاین نابغهها اغلب از یک جهت نابغه هستند. اسکندر نابغهای است که فقط در امر نظامی نابغهاست. نادر هم همینطور است. نا دریک نابغه نظامی است، آنهم فقط در کار سپاهیگری.دراداره مملکت که از حد عادی هم منحطتر بود، آدمی بود که به همان نسبت که در کارنظامی گری قوی بوده، در کار مدیریت مملکت مرد منحط و پستی بوده است، خیلی همفضاحت راه انداخت.[16]
بنابراین در یک نگاه میتوان دریافت که در تاریخ سیاسی و نظامی جوامع بشری هموارهوجود قشر نخبگان در جهان سیاست و جامعه سیاسی امری اجتنابناپذیر است. توانائیو تحرک این قشر بستگی دارد به اینکه تا چه اندازه قشرهای میانی و پائین جامعه را بتواند بهخدمت در آورده و متوجه خود سازد.
اگر تاریخ را انباشته از افراد نخبه بدانیم، پس همواره جوامع بشری شاهد گروههای جدیدی از نخبهگان که دارای پویائی و تحرک بیشتری هستند میباشد. نخبگان همواره با هم در حال رقابت هستند و تاریخ چیزی جز دفن یک قشر نخبه و پیدایشنخبگان جدید نیست.
نکته دیگر اینکه نخبگان دارای تنوع و گوناگونی وسیع بوده و از دیرباز تا کنون در جوامعبشری بروز و ظهور یافتهاند و آنها با یکدیگر یا در تضاد و رقابت بودهاند یا با همزیستی مسالمتآمیز با یکدیگر یک نوع خاصی از تاریخ را ورق میزدند.
استاد شهید مطهری در کتاب جامعه و تاریخ خود در مورد نقش شخصیت در تاریخ چنینمیگوید: بعضی ادعا کردهاند که «تاریخ جنگ میان نوابغ و افراد عادی است» یعنی هموارهافراد عادی و متوسط طرفدار وضعی هستند که به آن خو گرفتهاند، و نوابغ خواهان تغییرو تبدیل وضع موجود به وضع عالیتر هستند.«کارلایل» مدعی است که تاریخ با نوابغ وقهرمانان آغاز میشود. نقطه مقابل این نظریه که مدعی است: «تاریخ را شخصیتهابوجود میآورند» نظریه دیگری است که درست عکس آنرا میگوید، مدعی است تاریخشخصیتها را بوجود میآرود، نه شخصیتها تاریخ را، یعنی نیازهای عینی اجتماعی استکه شخصیت را خلق میکند.
از زبان منتسکیو گفته شده است:«اشخاص بزرگ و حوادث مهم نشانهها و نتایج جریانهایوسیعتر و طولانیتری هستند.» و از زبان هگل:«مردان بزرگ آفریننده تاریخ نیستند،قابلهاند» مردان بزرگ «علامت» اند نه «عامل».
از نظر منطق افرادی که مانند دورکیم «اصاله الجمعی» میاندیشند و معتقدند افراد انسانمطلقا در ذات خود فاقد شخصیت اند، تمام شخصیت خود را از جامعه میگیرند.
کسانی که مانند مارکس علاوه بر آنکه جامعهشناسی انسان را کار اجتماعی ویمیشمارند و آنرا مقدم بر شعور اجتماعیش تلقی میکنند، یعنی شعور افراد را مظاهر وجلوه گاههای نیازهای مادی و اجتماعی میدانند، از نظر این گروه، شخصیتها، مظاهرنیازهای مادی و اقتصادی جامعهاند.[17]
در اینجا نظریه سومی مطرح است که مارکسیسم به آن گرایش دارد و یک نوع تفریطگرائی و انکار اصالت انسان و نبوغ افراد فوق العاده است.
مارکسیسم در حرکت تاریخ به عوامل زیستی، و استعدادهای نهفته در بدن انسان توجه ندارد و وجود نابغه را محصول شرایط تولیدی میانگارد و از آنجا که مارکسیسم،استقلال را از انسان سلب میکند اندیشه نابغه را نیز از طریق اقتصادی توجیه میکند، ومیگوید: چون نابغه و غیر نابغه هر دو در یک شرایط اقتصادی خاصی زندگی میکنند، ازاین جهت نابغه جز این نمیتواند فکر کند، مطلبی است که پایگاه طبقاتی به او الهام کردهاست.[18]
بر خلاف افراد انسان که احیانا از نظر استعدادها، تفاوتهائی از زمین تا آسماندارند، نوابغ افراد استثنائی هر جامعهاند. افراد استثنائی که از قدرت خارق العادهای از نظرعقل یا ذوق یا اراده و ابتکار برخوردارند هر گاه در جامعهای پدید آیند آن جامعه را از نظرعلمی و فنی، یا از نظر اخلاقی، یا از نظر سیاسی، یا از نظر نظامی جلو میبرند.
کارلایل فیلسوف معروف انگلیسی که کتاب معروف «قهرمانان» (الابطال) را نوشت و ازرسول اکرم آغاز کرد، چنین نظریهای دارد.
از نظر کار لایل در هر قومی یک یا چند شخصیت تاریخی جلوه گاه تمام تاریخ آن قوماست و به عبارت صحیحتر تاریخ هر قوم جلوه گاه شخصیت و نبوغ یک یا چند قهرماناست. مثلا تاریخ اسلام جلوه گاه شخصیت رسول اکرم(ص) است و تاریخ جدید فرانسه جلوهگاه شخصیت ناپلئون و چند نفر دیگر و تاریخ شوروی جلوه گاه شخصیت لنین.
شخصیت تنها در موردی میتواند استعداد خود را ظاهر سازد که در اجتماع موقعیت لازمبرای بروز آن استعداد را بدست آورد.
در مورد عوامل بروز استعدادها چندین نظریهوجود دارد:
یکی از آن نظریهها اینکه شخصیت این قهرمانان صرفا معلول جریانهای طبیعی و موروثی است وشرایط اجتماعی و نیازهای مادی نقشی در آفرینش این شخصیتها ندارند. در حقیقت ایننظریه مدعی است که اکثریت قریب به اتفاق افراد جامعه فاقد ابتکار و قدرت پیشروی و پیشتازیاند. چنانچه افراد جامعه همه از این دست باشند، هرگز کوچکترین تحولی در جامعهپدید نمیآید. ولی یک اقلیت با نبوغی خدادادی که در جامعه پدید میآیند ابتکار به خرج میدهند وطرح میریزند، تصمیم میگیرند، سخت مقاومت میکنند، مردم را در پی خودمیکشانند و به این وسیله دگرگونی بوجود میآورند. [19]
اصطلاح نخبه (Elite) که از کلمه Eligire به معنای «انتخاب» و یا «انتخاب کردن» مشتقشده است، در مفهوم ابتدائی برای بیان کیفیت کالاهائی به کار برده میشود که دارایمرغوبیت و برتری خاصی نسبت به سایر کالاهای مشابه بودهاند. در قرون هیجدهم ونوزدهم میلادی، نخبه به گروههایی از افراد جامعه که جایگاه یا مقام و منزلت سیاسی،اجتماعی و یا روحانی ویژهای داشتند، یعنی کشیشان والامقام، مامواران عالیرتبه دیوانی،اشراف زادگان و فرماندهان نظامی، اطلاق میشد.
نظریه نخبه گرائی از اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم میلادی در اروپا و امریکا درنوشتههای سیاسی ـ اجتماعی محققان با گستردگی مطرح شد و در سالهای بین دو جنگجهانی متاثر از نظرات پاره تو و موسکا، تمامی مراکز آموزشی و تحقیقاتی ایتالیا را دربرگرفت.[21]
پارهتو اعتقاد دارد که انسانها ذاتا نامساوی خلق شدهاند و از لحاظ جسمی و روحی بایکدیگر کاملا فرق میکنند. بدین ترتیب میتوان گفت که پارهتو دارای اندیشههای قدیمیایتالیائی و شدیدا متاثر از افرادی چون نیکولوماکیاول است. ماکیاول سیاستمداربرجسته ایتالیایی و اولین نظریه پرداز سیاسی است که از ارزشهای مذهبی و فئودالی قرونوسطی فاصله گرفت و پیشنهادهائی برای به کارگیری ابزارهای مناسب کسب و حفظ قدرتارائه داد. وی به حکومت داران توصیه میکند که در مواقع اضطراری و بحران، خلق وخوی حیوانات و سرشت انسانی را انتخاب کنند؛ یعنی «حق انسانی و قهر حیوانی.»
ماکیاول معتقد بود که صحن اجتماع، ناشی از دو عنصر بخت و اقبال و عمل آن است وثبات و دوام جوامع سیاسی یا اضمحلال آنها بستگی به این دو عنصر دارد. یعنی هر چهحوزه بخت و اقبال که حوزه انفعال است گستردهتر باشد، امکان فروپاشی بیشتر است وهر چه حوزه عمل گستردهتر شود، امکان ثبات بیشتر. دانشمند و عالم سیاسی کسی استکه حوزه بخت و اقبال را تحت اختیار در آورد. به همین ترتیب پاره تو نیز انسان را اصولاموجودی بدسرشت میداند که عواطف، احساسات و غرایز او را به این سو و آن سومیکشاند. در حقیقت همین احساسات و غرایز است که زیر بنای رفتارهای سیاسی راتعیین میکند و بقیه رو بناست.
پاره تو برای اینکه بتواند برای هر فرد در رابطه با خصوصیات او ارزشی مناسببا وضعیت کمیاش قایل شود، تمام رفتارهای انسان را در یک جدول ارزشی از صفر تادهدر نظر میگیرد. و به هر فرد نمرهای میدهد که توجیه کننده صلاحیت اوست. بدین نحو،به فردی که در بخش کاری خود کارشناس زبده است، نمره ده و به یک ابله و یا بازندهنمره یک داده خواهد شد.در این ارزیابی فرقی نمیکند که این افراد مقام و شان اجتماعیبالایی داشته باشند یا نه و مشاغل و فعالیتهای آنها از پرستیژ یکسان و مشابهی در جامعهبرخوردار باشد یا نباشد. تاجری که بخاطرزیرکی و تلاش طاقتفرسا در طی سالیانمتمادی موفق به اندوختن سرمایه قابل توجهی شده همان نمره را خواهد گرفت که یکسارق با دستبرد حساب شده به بانکی یک شبه ره صد ساله پیموده و سرمایه دار شدهاست. در هر حال افرادی که از نمره بالائی بهرهمند میشوند، صرف نظر از اینکه در چهبخش سیاسی و اقتصادی فعال باشند، دارای سرشت برگزیدهای میباشند.
بدین ترتیب نخبه فردی خواهد بود که در وجودش نوعی قابلیت فوق العاده نهفته باشد.پاره تو مینویسد: «بدین ترتیب ما میخواهیم کسانی را در یک طبقه جا بدهیم که بالاترینویژگیها را در حوزه فعالیت خودشان ارائه میدهند. این افراد را مایلم گروه یا طبقه نخبهبنامم.»[22]
پاره تو معتقد است افرادی که متاثر از بقایای مجموعهها هستند در برابر هر گونه تغییر و تحول جدید واکنش نشان میدهند آنها با تمام امکانات تلاش میورزند سامانحاکم بر جامعه و نهادهای اجتماعی مستقر را پاس دارند و برای دستیابی به اهداف خودحتی از به کارگیری زورابایی ندارند، این چنین افرادی شجاع و مرد جنگند، پاره تو این افرادرا شیر مینامد.
«آن گروه و دسته از نخبگان که میتوانند قدرت را به چنگ آورند، دارای وزنه سنگینی ازعناصر شیر صفت هستند و شجاعت حمله به مناسبات پوسیده کهن را دارند.»[23]
پاره تو جامعه را به دو طبقه تقسیم میکند: یکی طبقه پایینی، یعنی طبقه غیر حاکم، و دیگری طبقه بالایی، یعنی طبقه نخبه که این طبقه خود به دو گروه الف: نخبگان حاکم و ب: نخبگان غیرحاکم تقسیم میشوند. درباره ترکیب طبقاتی جامعه، تاکید پاره تو عمدتا بر تمایزی استکه در هر جامعه میان نخبگان حکومتگران و نخبگان حکومت شونده وجود دارد و بدینعلت نیز هیچگاه حاضر نیست تکثر گرایی نظامهای دموکراتیک را بپذیرد.
گروه نخبهای که در مقابل بحرانهای داخلی و خارجی احساس ضعف کند، مجبوراست برای حفظ قدرت، افرادی را از طبقه محکوم ـ تودهها ـ به درون خویش بپذیرد کهطرفدار اعمال زور باشند و بتوانند به مقابله با تهدیدات درون جامعهای و بیرونیبپردازند. بدین ترتیب گروه جدیدی از نخبگان ـ یعنی نخبگان محافظه کار شکل میگیرد ودر نهایت گردش ادواری از نو شروع میشود.
به اعتقاد پارهتو، وجود تعارض منافع بین طبقات صدرنشین و پایینی، با حرکتدائمی و متقابل از پایین به بالا و از بالا به پایین کاملا ملازمت دارد. صدرنشینها مجبورندبرای ادامه حیات خویش از پایین نشینان خود نیرو بگیرند و در نهایت گروه نخبه مجبوراست دیریازود شکست خود را بپذیرد. چون هر جامعهای لزوما گردش دائمی از پایین بهبالا دارد، در نتیجه هیچ گروه نخبهای نمیتواند جاودانه باقی بماند. بدین دلیل پاره توتاریخ را «گورستان اشرافیتها» میداند.[24]
نظریه نخبه گرایی بر این اساس استوار است که در هر جامعهای افرادی هستند کهبه علل و انگیزههای متفاوت از موقعیت برجستهای برخوردارند و در سازمانهایمختلف سیاسی، نظامی و اجتماعی نقش تعیین کنندهای در تصمیمگیری بازی میکنند.بدین ترتیب اصطلاح نخبگان در مورد کسانی مورد نظرماست که در یک جامعه دارای شأن والایی هستند، و قابلیت تأثیر گذاری در جامعه را دارا میباشند.
مطالعه نخبگان از چند لحاظ ثمربخش است. حجم آنان، تعداد گروههای مختلف نخبه،رابطه آنان با یکدیگر و با گروههایی که قدرت سیاسی را در دست دارند از جمله مهمترینامور است که در هنگام تمیز میان انواع مختلف جوامع و توزیع تغییراتی که در ساختاراجتماعی رخ میدهد باید مورد ملاحظه قرار گیرند.
ضمن اینکه نظریههای مختلف را بیان کردیم، در این پژوهش با استمداد از نظریه نخبگان پارهتو بهعنوان نظریه منتخب که تأثیرگذاری نخبگان را در جامعهغیر قابل انکار میداند، به دنبال این حقیقت هستیم که برجستگی نقش خاندان ابی وقّاص را در صدر اسلام به دقت بررسی کرده و نقش آنها را توصیف و تحلیل نمائیم.
دسته بندی | تاریخ و ادبیات |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 117 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 37 |
در تشکیلات اداری و کشوری و گاه لشکری، همواره وزیر نقش اول را ایفا کرده است. در طول تاریخ ایران وزارت، مهمترین رکن اداره کشور محسوب میشد چه در دورانی که ایرانی بر ایران حکومت می کرد و چه زمانی که مهاجمان بر این آب و خاک حکمرانی کردند، همه به کمک وزیران کاردان بوده. و اگر حاکمی از برکت وجود وزیر شایسته محروم بود به طور حتم عمر دولت او نیز کوتاه بود و اگر رعیت در آرامش و کشور در ثبات قرار می گرفت در سایه تدبیر و کفایت وزیر بود.
همه حکومت های بزرگ ایران چه در قبل از سلام و چه بعد از اسلام، جملگی وزرای مدبری را به خود دیده اند. آخرین ایشان، قبل از هجوم فعول ، سلجوقیان بودند که با کمک وزاری کاردان توانستند یکی از بزرگترین امپراطوریها را در زمان خود به وجود آورند و به وسیلة همین وزرا توانستند آن قلمرو وسیع را اداره کنند. شاید یکی از دلایل افول زود هنگام و سریع خوارزمشاهیان تهی بودند حکومت ایشان از وزرای با کفایت بوده باشد. چنگیزخان و جانشینانش نیز به این نکته واقف بودند، حضور دیوانیان و وزراء ایرانی در دربار مغولان و همراهی ایشان در ادارة قلمرو وسیع مغولان بدون شک بنا به درخواست مهاجمان بود.
البته به طور مسلم مغولان نیز به این موضوع آگاه بودند که کار ملک داری با جنگ آوری جداست و معلوم نبود که یک جنگاور خوب بتواند اداره کنندة خوب هم باشند.
مغولان فاتحان و جنگجویان خوبی بودند، اما تسلط ایشان بر امور کشوری هرگز بر پایه امور لشکری نمی رسید به همین دلیل بود که خود را بینیاز از داشتن وزرای بر امور کشوری هرگز به پایه امور لشکری نمیرسید به همین دلیل بود که خود را بینیاز از داشتن وزاری توانمند و با کفایت از میان مغلوبین متمدن، نمی دیدند. از همین رو ایرانیان دیوانسالار نیز مشتاق آن بودند که به خدمت مغولان در آیند، و به تعبیر دیگر ایرانیان در دوران بعد از اسلام در رویارویی با عنصر بیگانه هر گاه از شمشیرکاری ساخته نمیدید جنگ قلم را آغاز می کرد و همواره از این نبرد پیروز بیرون میآمد. و این جنگ قلم نه برای آنکه سرعت تسلط ایشان را بیشر سازد بلکه خواهان آن بودند تا با ورود به دستگاه ایشان جلو ویرانی بیشتر سرزمینهایشان را بدست مهاجمان بگیرند.[1]
از همین رو، وزیر ایلخان به تناسب کاردانی و سیاست خود و اعتماد ایلخانان به ایشان از قدرت بسیاری برخوردار بودند و ثروت فراوان اندوختند و در نتیجه، محسود نزدیکان و رقیبان و هدف توطئههای فراوان می شدند چنانکه جز یکی از آنها همه به کین دشمنان و تیغ ایلخانان گرفتار و کشته شدند.[2]
در دوران اشغال نظامی ایران (616- 651 هـ.ق) حکام اعزامی مغول با یاری دیوانیان و وزرای ایرانی توانستند ادارة کشور را بدست گیرند و حکام مغول در این دوره تنها نقش ناظر را داشتند. وزارت در عهد ایلخانی بیش از دوران دیگر تاریخ ایران دچار فراز و فرودهایی است، مقام و مرتبة وزیر در نزد مغولان بسیار شکنند» به نظر میرسد و به قول وصاف: «حقوق پنجاه سالة خدمت ایشان گاه با تهمت مفسدی زیر پا گذاشته می شد.[3]»
ظاهراً انتخاب وزیر با توجه به سابقة وی و یا پیشنة خانوادگی او انجام میگرفت و بیشتر وزاری این دوره با توجه به سابقة قبلی خود در امر حکومت به وزارت انتخاب می شدند، و وظایف وزیر در این عهد به قول نخجوانی آن بود:
«مهمات خزانه وجوه خزانه و حضور لشکریان احتیاج افتد مجموع مدیر و مرتب باشد.»[4]
بنابراین اولین وظیفة وزیر رسیدگی به امور مالی مالی بود که باید به نظم کشیده میشود تا بتواند از عواید آن چرخ بزرگ نیروی نظامی را ، که رکن اساسی را در تشکیلات حکومتی دارا بود به گردش در آورد. گر چه امور نظامی را به امرای سپاه واگذار می کردند اما تأمین بودجه لازم برای این نیرو از وظایف وزیر محسوب می شد. به شکلی که این نیور باید همیشه آمادگی لازم را برای رزم دارا باشد و این مهم بدون توجه به تأمین مالی سپاه مقدور نبود. علاوه بر این هر وزیر دارای یک دیوان و دفتر بود که در منزل خود نگهداری می کرد و هنگامی که منصوب می شد این دیوان و دفتر ار به وی واگذار می کردند و هر گاه معزول می شد از خانه وی خارج میکردند.[5]
ظاهراً وزیر امور مربوط به خود را توسط «نوابش» در نقاط مختلف کشور به انجام میرسانید. این امور توسط احکامی که مستقیماً از سوی وزیر به نواب خود در ایالات ارسال میشد، اجرا می گردید. به این احکام «پروانچه» گفته می شد و برای آنکه صحت حکم بر حاکم محل اثبات شود و به «علامت آل تمغا موشع میگردید.» [6]
نظارت بر کار نواب و حکمان ایالت و ولایت را وزیر از طریق «منهیان» انجام میداد منهیان تنها در مقابل سلطان و وزیر پاسخگو بودند و تنها از سوی آنها به نواحی اعزام میشدند.[7] چنانچه از سوی نواب و حکام تعدی بر مردم انجام می گرفت و یا در وصول عبارتی دیگری وزیر بخشی از وظیفه نظارتی خود را به وسیله ایشان انجام می داد.
در مکتوبی که رشیدالدین فضلالله بر فرزند خود امیر محمود حاکم کرمان، به جهت اهالی بم نوشته آمده که:
« . . . غرض از تسطیر این تحریر و تدوین این تقریر آن بود که منهیان اخبار بگوش ما رسانیدند که بر اهالی و متوطنان بم آن فرزند دست تغلب دراز کره و ایشان را در بوته آز و بر آتش نیاز می گذرارند و به سبب تفاوت و تکالیفات دیوانی و تواتر حوالات سلطانی و واسطة قلان و قبجور و چریک و اخراجات متفرقه متسأصل شدهاند و لشکر هجوم بر ایشان هجوم آورده . . . »[8]
انتطاب مقامات مختلف دیوانی و روسای دواوین گوناگون قاعدتاً باید توسط وزیر انجام میگرفت، اما در این دوران به دلیل نوسانان مقام و قدرت وزیر این عمل در عهد هر یک از ایلخانان به طور متفاوت انجام پذیرفت هر گاه وزیر دارای قدرت و توانایی فراوان بود کلیه انتطافات پس از خود را شخصاً انجام می داد و هر گاه ایلخان و گاه امیرالامرا که در این عهد رقیب وزیر محسوب می شد – قدرتمند بودند، این وظایف را آنان انجام میدادند.
وزای ایرانی دورة مغول:
محمود یلواج:
اولین وزیر ایرانی که به خدمت چنگیزخان در آمد، محمود یلواج بود. محمود یلوج پس از چندی بندگی در نزد چنگیز به عنوان نمایندة خان به منظور ایجاد روابط بازرگانی با خوارزمشاه به ایران فرستاده شد، نتایج این سفر در ابتدا موفقیت آمیز بود، با کشته شدن بازرگانان و تیرگی روابط محمود یلواچ بار دیگر به ایران فرستاده شد تا مانع بروز جنگ گردد، ولی این بار بی نتیجه بازگشت، سومین سفارت وی پس از جنگ بین طرفین بود، آنگاه که چنگیز به ایران آمد خواستار آن بود تا بین ترکان خاتون و فرزندش اختلاف اندازد و مادر را با خود موافق سازد، محمود یلواج نزدیک ترکان خاتون فرستاده شد که البته این رسالت نیز بی نتیجه بود.[9] چنگیزخان محود را تربیت نمود و شغل وزارت بد و تفویض کرد و پس از وفات چنگیز اوگتای تا آن نیز منصب وزارت را به او واگذار کرد.[10]
مسعود بیک بن محمود یلواج:
پس از مرگ محمود یلواج منصب وزارت به فرزند او مسعود بیک واگذار شد مسعود بیک در عهد گیوک و منگو جانشین منصب پدر بود. او در زمان وزارت خود به عمران و آبادی پرداخت، مسعود بیک در دوران وزارت خود توانست با آگاهی و کارآزمودگی خود از ویرانیهای جدید جلوگیری کند و تا اندازهای تحریکات و دسیسههای اقوام گوناگون را خنثی نماید. و با جلب اعتماد امپراطور به تجدید بنا و ترمیم ویرانیهای شهرهای شرقی ایران بپردازد، و او در زمینه عمران و آبادی موفقیتهایی کسب نمود. مسعود بیک در امور سیاسی این دوره نقش مهمی بر عهده داشته همانگونه که غیاث الدین بن همام دین دستور الوزراء[11] به آنها پرداخته است.
امیر احمد بناکتی:
در عهد قوبیلای قاآن یکی از چهار وزیر او یک ایرانی به نام امیر احمد بناکتی بود که ظاهراً قاآن نظر وی را بر دیگر وزراء برتری داد. به نوشتة رشیدالدین فضل الله در (دستور الوزراء) :
امیر احمد فنالتی وزیر قاآن و شخصی به نام ختائی کاو فنچاق نام هم وزیر بود، چون امر احمد اعتباری تمام داشت، و را شو فنچان میگفتند، یعنی وزیر بیدار و شو لقب فنچانان بزرگ- و کاو فنچان اتباع بسیار داشت و بر امیر احمد حسد میبرد.[12]
از همین رو منتظر فرصت بودند تا او را از میان بردارند و این فرصت در زمانی که قوبیلایی قاآن از شهر بیرون رفته و وزراء را در شهر گذاشته بود به دست آمد. وزیر ختائی با متعابعات خویش مقرر کرد که امیر احمد را خفیفه از میان برگیرند ولی رکابدار امیر احمد را از این حادثه خبردار کرد، امیر محمد نیز از شهر بیرون رفت ولی در اثنای راه وزیر ختائی به او رسید، و مقارن این حال ایلجیان قاآن رسیدند و او را از چنگ وزیر ختائی خلاصی دادند و او را به خدمت قاآن بردند و بین آنها مذاکراتی صورت گرفت:
«امیر احمد که با طبقی سپاه پر مروارید و کاردی در میان و ترغوی سرخ بر آن پوشیده به خدمت تا آن برد، قوبیلای از وی پرسید که غرض از این چیست؟ امیر احمد زانوزده عرضه داشت که در بدایت حال که بندگی قاآن اختیار کردم ریش من مانند این طبق سیاه بود و در خدمت و کوچ دادن مانند مروارید سفید گشت، و اکنون وزیر ختائی میخواهد به کارد حلق مرا مانند این ترغوسرخ گرداند.»[13]
پس از آن همراهان امیر احمد نیز به این امر شهادت دادند از همین رو پادشاه دستور داد تا وزیر ختائی را دستگیر نمایند ولی او گریخته و به قلعهای که در تصرف گماشتگان حاکم ما چین بود پناه برد و همین امر باعث شد تا با کمک او قلعه محاصره شد و پس از چندی به تصرف تا آن درآمد و از همین رو وزیر ختائی دوباره منصب وزارت را به شراکت امیر احمد بدست گیرد. ولی پس از 9 سال مجدداً بین آنها اختلاف پیش آمد و این بار او موفق شد تا با کمک شخصی از متألها ختائی که مریدان بسیار داشت او را از میان بردارند.
وزاری عهد ایلخانان:
سیف الدین بیکچی:
اولین وزیر هلاکو، که اطلاعات بسیار کمی دربارة وی داریم، امیر سیف الدین بیتگچی بهادر بن عبدالله خوارزمی است، وی از هنگام ورود خان به ایران (653 هـ.ق) تا سال 661 هـق. که به علت سعایت مخالفان کشته شد سمت وزارت وی را دارا بود.
سیف الدین بتکچی که در محرم سنة661 با خواجه عزیز عامل گرجستان و خواجه مجدالدین تبریزی به یاسا رسد. [14]
خواجه شمسالدین محمد جوینی:
پس از مرگ سیف الدین بیتکچی هولاکوخان در سال 661 هـ. ق وزارت خود را تحت عنوان «صاحب دیوان ممالک» که در حقیقت همان منصب وزارت بود به شمس الدین جوینی واگذار کرد، توجهی که شمس الدین محمد به امور اداری و دینی ایران نمود تأثیر شگرفی بر اوضاع آشفته آن زمان داشت، با توجه به اینکه هلاکوخان در امور حکومت مطلق العنان بود. اما جوینی توانست بر کارهای مملکتی تسلط کامل یابد و به گفتة رشیدالدین فضل الله: «دست او در حال و عقد و تربیت و ضبط امور ملکت قوی و مطلق گردانید»[15]
و به این ترتیب سد محکمی در مقابل سیل ویرانگری که با تهاجم مغول جامعه و فرهنگ ایرانی را در حال نابود کردن بود. ایجاد کرد. او در طول ده سال سلطنت هلاکو همچنان در آن پایگاه باقی ماند او از همان ابتدای کار، اهل دانش را به دور خودر گردآوری و بر کارهای حساس گماشت و به اصطلاح کار ایرانی را به دست ایرانی سپرد. شعرا و نویسندگان را مورد تشویق قرار داد و سبب شد تا در حد امکان حالت یأس و دلمردگی از صاحبان فرهنگ دور گردد.[16]
شمس الدین محمد در عهد فرزند و جانشین هولاکوخان ، اباآقاخان نیز منصب وزرات را بر عهده داشت و همچون گذشته در صدد سامان بخشیدن به امور مالی و دیوانی کشور بود، وی با اعزام نواب کافی به تمامی ایالات و ولایت کوشش کرد تا بر هم ریختگی اداری را که از پس از هجوم مغول در ایران پدید آمده بود به نظم درآورد و ظاهراً در این زمینه نیز موفقیتهایی بدست آورد و توانست وضع دو اوین را تا حد زیادی سر و سامان بخشد و به حالت قبل از دوران مغول بازگرداند.[17]
ترقی فوقالعاده صاحب دیوان شمس الدین محمد جوینی و پسرانش در دولت اباقاخان و برادرش علاء الدین عطامک در حکومت بغداد و شهرت و ثروت ایشان باعث تحریک حسن غضب و حسد جماعتی از عیان و متنفذین و عمال اباقا شد که به علت نفوذ خاندان جوینی نمی توانستند چنانکه باید مطلق العنان باشد و در حل امور مملکتی که اختیار تمام آنها در کف کفایت صاحبدیوان و کسان او قرار داشت مستقل یا لااقل شرکت ایشان قرار بگیرند.[18]
از جمله این افراد مجد الملک یزدی از زیردستان شمس الدین بود که خواجه او را تربیت کرد و به شغلهای مهم گماشت و اباقاخان مجد الملک را به سمت اشراف به کارهای شمس الدین گماشت، ولی او که مقام صحب دیوانی را در ذهن میپروراند، در پی بهانه بود تا خاندان جوینی را از مقام وزارت بر اندازد از همین رو ابتدا به عطا ملک تهمت زد که و می خواهد به بغداد را تسلیم مصریان نماید ولی اباقا دستور داد او را تازیانه زدند، خواجه شمس الدین نیز برای دفع شر مجدالملک او را به حکومت سیواس نامزد کرد ولی مجدالملک دست از سودای دیرینه برنداشت و بار دیگر زمانی که اباقا از تبریز به قصد خراسان در حرکت بود در قزوین مجد الملک به توسط امیر ارغوان پسر اباقاخان به نزد او او آمد و چنین عنوان کرد که شمس الدین با سلاطین مصر و شام دست یک کرد، و معین الدین پروانه به اغوای او بابیبرس ساخته و امرای مغلو را به قتل رسانده و با اینکه املاک او که از دولت ایلخانان یافته برابر حاصل املاک دیوانی است باز راه کفران میرود و برادرش عطا ملک در بغداد پادشاه وار مینشیند و ثروت ایشان از حد شمار بیرون رفته و صاحب دیوان چون می داند من بر این اسرار واقفم حکومت سیراس به من داده تا چیزی از این جمله بر زبان نیاورم در این موقع آباقا وعده داد که در موقع فارغ به تحقیق قیام نماید.[19]
تلاشهای مجد الملک نتیجه نداد و تا پایان عهد آباقاخان خواجه در منصب خود باقی ماند.
شمس الدین جوینی در عهد احمد تکودار نیز مقام وزارت را دار بود و آنچنان را ایلخانان نزدیک شده و بر امور مملکتی مسلط شده بود که هنگامیکه ارغوان خان از احمد تکودار خواست تساوی را به نزدش فرستد، ایلخان پاسخ داد که «امهات مملکت را حسن ضمیر وزیر صاحبت تدبیر در حیطة کفایت میآورد، اگر او از درگاه عالم پناه غیبت نماید مصالح مملکت و مال در محل اهمال و صدد اختلال میآید.[20]
باروری کارآمدن ارغون خان که با کمک امیر بوقا، انجام گرفت بار دیگر قدرت امیرالامرا افزایش یافت وی با توجه به نفوذی که در ایلخانان داشت خواهان کاهش قدرت وزیر و قرار گرفن مقام امیر الامرا به جای سابق خود شد که مقام بعد از ایلخانان بود، بنابراین توطئهها شکل گرفت و تیرهای اتهام این کار با کارساز افتاد و با قتل خواجه شمس الدین جوینی امیر بوقا قدرت را در قبضة قدرت خود گرفت.[21]
دسته بندی | تاریخ و ادبیات |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 26 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 37 |
فهرست مطالب
عنوان
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- مقدمه
2- واگذاری امتیاز
3- مفاد امتیاز
4- مخالفین با قرارداد تالبوت
5- کارگزاران کمپانی در شهرهای مختلف:
فارس
تبریز
اصفهان
مشهد
تهران
6- آیت الله میرزای شیرازی و حکم تحریم
7- واکنش دولت در برابر حکم تحریم
8- آثار و نتایج نهضت تنباکو:
- افزایش قدرت علما
- بالا رفتن اعتماد به نفس مردم (بیداری ایرانیان و زمینهای برای
انقلاب مشروطه)
- عقب نشینی استعمار
- پیامد سوء اقتصادی
- بی اعتباری امین السلطان و مرگ ناصرالدین شاه
9- جمع بندی
نهضت مردم ایران به رهبری روحانیت در واقعه تنباکو از درخشانترین صفحات تاریخ سیاسی معاصر ایران به شمار میرود و بیشتر مشروطه نویسان به دو جهت آن را مبداء و پیش درآمد انقلاب مشروطیت شمردهاند:
اولی اینکه مردم تا آن زمان مرعوب دولت بودند و خود را در مقابل اقتدارات دولت استبدادی و شاه زبون و ناتوان تصور می کردند ولی به واسطة کامیابی در انقلاب انحصار تنباکو جرأت و جسارت پیدا کرده و فهمیدند در مقابل ارادة شاه و دولت می توان پایداری کرد و با یک قیام عمومی ممکن است منافع خود را حفظ کنند و شاه را که صاحب اختیار کل و حاکم بر تقدیرات ملت است، مجبور به تسلیم نمایند و این فکر و اندیشه، تخمی از کامیابی در دلها کاشت و در مقابل تسلیم و رضا در پیشگاه زور و قلدوری ، روح مقاومت و پایداری به وجود آورد. و دوم اینکه چون این نهضت عمومی بنا بر احکام علمای روحانی در سر تا سر ایران بر پا شد و با کامیابی آنها خاتمه یافت اقتدار زیادی نصیب آنان گردید و شاه و درباریان که شکست خورده از این مبارزه بیرون آمدند بیش از پیش مرعوب نفوذ و قدرت روحانیت شدند و طبعاً نهضت مشروطیت هم که به دستیاری عدهای از علما بزرگ و مرجع تقلید بر پا گشت قدرتیکه در نتیجة انقلاب انحصار دخانیات نصیب روحانیون شده بود و اقتداریکه پس از آن واقعه بدست آورده بودند کمک شایانی در پیشرفت نهضت مشروطه و برقراری حکومت ملی نمود.
در واقع جنبش تنباکو مهمترین حرکت اجتماعی مردم پیش از نهضت مشروطیت بود، هر چند به ظاهر به اعتراض اجتماعی بر یک امتیاز اقتصادی میماند اما در واقع تجربهای سیاسی برای نزدیک شدن و هماهنگی بین اقشار مختلف جامعه از جمله تجار و بخشی از روحانیون در مقابله با نفوذ اقتصادی و سیاسی قدرت های بیگانه در کشور بود از سوی دیگر آن را واکنشی در مقابل ضعف حاکمیت سیاسی و به گونهای تحمیل نظر عمومی به دولت نیز میتوان محسوب داشت. این نوع مخالفت علنی و جدی با نظام استبدادی قاجاری تا بدین وسعت و گستردگی تا وقوع تحریم تنباکو سابقه نداشت.
این نهضت سرآغاز مبارزة جدی و تقابل دو نهاد روحانیت و سلطنت به شمار می رود و با قیام روحانیت در مقابل امتیاز تالبوت ضربه سختی بر مشروعیت سلطنت وارد آمد و مقام شاهی که تا آن زمان نوعی حقانیت معنوی نزد مردم داشت و از شاه به عنوان ظل الله یاد میشد در مقابل با نهاد روحانیت به آسانی وجاهیت خود را از دست داد و این جنبش که در پی واگذاری امتیاز انحصار خرید و فروش توتون و تنباکو در داخل و خارج از ایران به وجود آمد نتایج مطلوبی به بار آورد که در این مقاله به طور مختصر به آن می پردازیم.
واگذاری امتیاز:
امتیاز تنباکو، یکی از امتیازاتی بود که در اواخر قرن نوزدهم میلادی (اوایل قرن چهاردهم هجری) به یک کشور بیگانه (انگلیس) اعطا شد. مقدمات واگذاری این امتیاز در اثنای سومین سفر ناصرالدین شاه به اروپا در سال 1889 م/ 1306 هـ. در لندن انجام شد، نمایندگان کمپانی انگلیسی به ایران آمد.
دولت انگلیس از همان آغاز ورود شاه به لندن، ماژورتالبوت صاحبت اصلی امتیاز را مأمور پذیرایی از هیأت ایرانی کرد، همو در جریان این پذیرایی اطلاعات خود را دربارة محصول تنباکوی ایران تکمیل نموده و به بحث و گفتگو در روند کارها پرداخت. [1]
تالبوت که از منسوبان و نزدیکان لرد سالیسبوری صدر اعظم انگلیس بود از همان آغاز، خصوصاً به توسط سردر اموند ولف- سفیر انگلیس در ایران- و نیز میرزا ملکم خان در جریان بسیاری از مسائل ایرن قرار داشت و در پی اخذ امتیاز از شاه ایران بود، حمایت در اموند ولف و رشوه دادن تالبوت به امین السلطان صدر اعظم ناصرالدین شاه که در این سفر به همراهی اعتماد السلطنه و عده ای دیگر در التزام شاه بودند، کارها را بر وفق مراد ساخت و مقدمات واگذاری امتیاز فراهم شده.[2]
قرار و مدارها گذاشته شد و تالبوت تدارک شرکتی ر ا دید که به کمک آن به عملیات وسیعی در ایران دست زند و بدین قرار شرکت رژی پا گرفت، در تأسیس این شرکت سرمایهداران انگلیسی و خود دولت انگلس دست داشت و تا تشکیل کامل شرکت رژی و تأمین سرمایة(000/000/650) لیره و سفر تالبوت به ایران چند ماهی گذشت.
زمانی که تالبوت از پاریس عازم ایران بود نامهای به امین السطلان صدر اعظم ایران نوشت و در آن میزان رشوة پرداختنی را تعیین و تقبل کرد، ترجمة این نامه از این قرار است:
«اینجانب ماژور تالبوت تعهد میکنم که برای حضرت اشرف امین السلطان و اعلیحضرت شاه ایران به حضرت اشرف مبلغ چهل هزار لیره استرلینگ بپرداریم. ده هزار لیره از این مبلغ را روز تفویض امتیاز رژی، ده هزار لیره دیگر از این مبلغ را از اولین روزی که امتیاز رژی به موقع اجرا گذارده شد و بیست هزار لیرة بقیه را دو ماه پس از اجرای امتیاز نامة رژی ، پاریس 1889» [3]
از همین رو زمانی که تالبوت وارد تهران شد به طور مخفیانه در سفارت انگلیس اقامت کرده و قرار امتیاز تنباکو را در 28 رجب 1307 هـ.ق ( 20 مارسی 1890 م) به امضاء شاه رسید.
مفاد امتیاز نامه :
الف) تعهدات دولت ایران نسبت به کمپانی:
1- خرید و فروش و عمل آوردن توتون و تنباکو در داخل و خارج کشور تا مدت 5 سال در انحصار تالبوت و شرکا قرار میگیرد 2- صاحبان امتیاز به منظور تعیین مقدار توتون و تنباکو حق دارند آگاهی را ازپ زارعین کسب نمایند و دولت اسباب تسهیل آن را فراهم نماید، 3- حمل و نقل توتون و تنباکو به ایران قدغن است مگر به اجازة کمپانی، کسانی که خلاف این قانون عمل کند مورد مجازات و سیاست قرار میگیرد. 4- دولت ایران متعهد میشود عوارض گمرکی و سایر مالیات هایی که از توتون و تنباکو گرفته میشد تا مدت 50 سال افزایش ندهد.
5- صاحبان امتیاز میتوانند تمام حقوق و امتیازهایی که به ایشان داده شده به هرکسی بخواهند واگذار کنند.
6- زارعان موظفند به محض فراهم شدن محصول به نزدیکترین وکیل کمپانی اطلاع دهند،
7- زارعان میتوانند محصول خود را پیش فروش کنند.
ب) تعهدات کمپانی نسبت به دولت ایران:
1- کمپانی موظف است هر ساله مبلغ پانزده هزار لیره انگلیسی به عنوان حق انحصار به دولت ایران بپردازد. 2- عواید کمپانی پس از تعیین هزینهها به علاوه پنج درصد کسر میشود و از مابقی یک چهارم به خزانه دولت پرداخت میشود 3- صاحبان امتیاز متعهد میشوند تمامی مقدار توتون و تنباکو را به صورت نقد خریداری کنند اما در مورد قیمت باید ما بین صاحبان امتیاز نامه و زارع موافقت و رضای طرفین ملحوظ شود. همچنین در مادهای از این امتیاز نامه قید شده است که در صورت بزو اختلاف بین دولت ایران و هیئت مدیره صاحبان امتیاز موضوع را به حکم مشترک ارجاع کنند و در صورت عدم موافقت به نظر این حکم ، داوری یکی از نمایندگان اتریش، آلمان یا آمریکا و مجارستان مقیم تهران را در نهایت بپذیرند. [4]
مخالفین با این قرارداد:
همانطور که از مفاد قرارداد بر می آید سه گروه به طور مستقیم در معرض فعالیت 4 رژی قرار گرفتند. زارعین، تجار و حتی مصرف کنندگان که توده مردم از هر طبقه را شامل میشد. امتیاز تالبوت به اقتصاد و زندگی عمومی هر شهر و منطقهای که در آن تنباکو کشت، خرید و فروش و مصرف میشد. آسیب رساند و دست اندرکاران این محصول به ناگاه متوجه شدند که در امر تولید کالای خود هیچ اختیاری ندارند و همه به بیگانگان فروخته شدهای .[5] و همة آنها جدول به فروشندگان و واسطههای یک کمپانی انگلیس شدهاند که در ازای دریافت حق العمل برای او کار کننده به خصوص اینکه در روزنامه ها نیز به نقادی مناد امتیاز نامه پرداختند و نقاط ضعف آن را تشریح نمودند در مقالهای به انتقاد سیاسی از امتیاز نامه و دولتمردان ایرانی پرداخت و سیاستهای اقتصادی آنها به شدت مورد استفاده قرار گرفت.
میرزا آقاخان کرمانی طی مقالهای که در روزنامه اختر منتشر شد به بحث با تالبوت پرداخته و نقاط ضعف قرار داد را تشریح میکند، در این مقاله در پاسخ به ادعای رژی که این قرارداد به سود زارعین است چون محصول خود را نقد میفروشند میرزای کرمانی پاسخ میدهد زارع ایرانی همیشه محصول خود را نقدی فروخته و حتی به تجار پیش فروش میکرده و محصولش را هر طوری خواسته و به هر کس که قیمت بشتری ارائه میداد میفروخت، سپس این ادعا که شرایط رژی به سود زارعان تنباکو کار است پوچ و بی مورد است در این مقاله شرایط رژی عثمانی با قرارداد ایران مقایسه و توضیح داده شد که در آن خصوص نیز سودی برای دولت در نظر گرفته نشده است و تجار ایرانی دستشان به کلی در معامله و صادرات بسته شده در حالی که تجار عثمانی میتوانستند، در صادرات توتون مشارکت کنند و نهایت آن که این امتیاز منافعی به ملک و ملت عاید نخواهد کرد.[6]
طرح این مباحث اذهان تجار را در خصوص امتیاز نامه روشن می کرد و زمینه را برای اعتراض دولت فراهم می ساخت، بنابراین طبیعی بود که قبل از همه صاحبان منافع یعنی تجار دست اندرکار تنباکو، زبان به اعتراض بگشایند و آنها عرض حالی نوشته و برای شاه فرستادند و البته از سوی شاه توجهی به این اعتراضنامهها نشد. بنابراین میبینیم که یکی از دلایل اعتراض به این امتیازنامه (به خصوص از سوی تجار) دلیل اقتصادی بوده، البته در این امتیاز نامه علاوه بر ضرر اقتصادی و به یغما رفتن بنیة مالی ایران و واگذاری امور اقتصادی ملت به بیگانگان ، خطر دیگری که جامعه را تحدید و مردم را نگران کرده بود. خطر استعمار فرهنگی بود که به سبب گسترش فساد از طریق ورود تعداد زیادی از بیگانگان غیر مسلمان در کشور پدیدار شد. که برخی مورخان تعداد آنها را تا 100 هزار نفر ذکر کردهاند.[7]
بعضی از اهداف این بیگانگان عبارت بود از تبلیغ دیانت مسیح در جامعه اسلامی، ترویج فساد و بیبند و باری از طریق ساختن اماکن فساد و مراکز عیاشی، تحقیر شخصیت زنان ایرانی در کارهای خودشان، «به طوری که در تهران از هر گوشه و راهگذاری میگذشتی، زن مسلمان بودکه یکی دو طفل فرنگی را در بغل ، بسا میشد که یک و دو طفل از دنبالش به زبان فارسی نه جان گویان می دویدند .» [8]
علاوه بر اینها ترویج بیحجابی و تضعیف عقاید و باروهای اسلامی با استفاده از زنان و دختران فرنگی بدون پوشش در معابر، مغازهها، و بازار مسلمانان- همچنین این شرت تاجر ، به جای اینکه سرگرم تلاشهای تجاری خود باشد دست به اقدامات مشکوکی میزند که هیچ ربطی با هدف وظیفه اش نداشت به این ترتیب که از همان آغاز کار خود در مرکز تهران باغ بزرگ ایلخانی را خریده و ساختمان عظیمی در آن پی می افکند و در گرداگرد باغ، چونان قلعهای حصاری بلند میسازد. [9]
عباس میرزا ملک آرا برادر ناصرالدین شاه در این رابطه مینویسد:
«انگلیسها به ایران آمده مانند که ایران را فتح کرده باشند با تمام بلاد مأمورین فرستادند و در هر بلدی سواری گرفتند که اجرای احکام آنها را بنمایند و سوارها با مواجب کافی و اسبان اعلی و اسلحة جدید مسلح نمود . . . چون میدان را به این شدت خالی و بی مانع دیدند با رعایا در کمال سختی معامله نمودند و در هیچ محل ، اعتنایی به حکومت نکردند و از طرف امنای دولت که همه از کمپانی رشوه خورده بودند، هر روز به حکام ولایات اوامر صادر می شد که البته در پیشرفت کار امور مأمورین کمپانی، منتهای سعی را به جا آورد. . . .»[10]
علاوه بر اینها یکی دیگر از دلایل اعتراض مردم و علما و . . . به این امتیاز نامه ترس از خطر مستعمره شدن کشور با ورود خیل عظیم نیروهای بیگانه به مملت متعاقب انعقاد قرارداد، بوده است زیرا اگر این قرارداد نسخ نمی شد چه بسا ایران هم به سرنوشت هندوستان و دیگر مستعمرات انگلیسها دچار گردد. [11] از همین رو علما و روحانیون را در برابر تسلط اجانب به قیام واداشت. این امتیاز نامه بیش از هه دو قشر را حساس کرد: اول، تجار که منافع اقتصادی خود را با خطر عظیم مواجه میدیدند. که در این باره هما ناطق معتقد است که «تجار از ابتدای تشکیل رژی با آن مخالفت نکردند زیرا رژی برای اینکه بتواند تجار را با خود همراه نماید و دلنگرانیهای آنها را از میان بر دارد اقدام به فروش سهام شرکت به آنان نمود، برخی از تجار نیز تمایل خود را به خرید سهام نشان دادند و حتی امین الضرب قول خرید دویست سهم را از شرکت رژی میدهد ولی بعد، از خرید آن سرباز میزند زیرا آنها انتظار دانشتند تنباکو به عنوان یک تولید صنعتی رواج یابد بنابراین با آن مشارکت کردند ولی چون رژی به ترویج بنای ناسازگاری گذاشت و تجار نتوانستند از رژی سود ببرند با آن به مخالفت پرداختند.[12]»
دوم: علما از آن حیث که این امتیازنامه را در چهارچوب تسط اجنبی بر شئونات یک کشور اسلامی ارزیابی می کردند و مقاصد دینی و حفظ هویت دینی را در مخاطره می دیدند. [13]
البته روسها نیز در مقابل این امتیاز به مخالفت برخاستند زیرا کمترین نتیجة اعطای این امتیاز برای آنها پیشرفت سیاست انگلیس بوده که با سیاست روسیه مغایرت داشت از همین رو آنها برای لغو این امتیاز نامه از هیچگونه عملی فروگذار نکردند.[14]
به طور کلی در جریان قیام تنباکو علاوه بر دست اندرکاران تنباکو و توتون، همة قشرها و طبقات اجتماعی 100 از ارباب گرفته تا رعیت ، از بازری گرفته تا درباری – شرکت جستند زیرا گذشته از عوامل مختلف (مذهبی، فرهنگی، اقتصادی) آنان در زندگی روزمره خود با این محصول بازاری سروکار داشتند و آن را استعمال می کردند ، آنها خواه و ناخواه در متن قیام قرار گرفته و بر قدرت نیروهای قیام کنندگان افزودند.
دسته بندی | تاریخ و ادبیات |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 250 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 190 |
ساسـانیان
ساسان موبد آتشکده ای بود که در استخر برای ستایش ایزد بانو آناهیتا اختصاص داشت. همسر وی، رام بهشت[1]، دختر یکی از پادشاهان بازرنگی بود و این سلسله پادشاهان در نیسایه سلطنت داشتند. ( شهر مزبور به مناسبت دیوارهای سفید از زمان استیلای عرب در فارس موسوم به بیضا شد).[2]
پاپک پسر ساسان روابط خود را با بازرنگیها مغتنم شمرد و یکی از پسران خویش را که اردشیر نام داشت در دارابگرد به مقام عالی نظامی ارگبد رسانید. مقارن این احوال پاپک بر گوچهر (گوزهر) شاه که خویشاوند او نیز بود شورید و مکان گوچهر را که معروف به کاخ سفید بود به تصرف در آورد. سپس او را کشت خود بر اریکه سلطنت نشست.[3] آنگاه از اردوان پنجم لقب پادشاهی برای پسر بزرگ خود شاپور خواست.
اردوان امتناع نمود ولی با وجود این شاپور پس از فوت پدر خود را پادشاه دانسته، اردشیر را مجبور کرد که تابع وی شود ولیکن طولی نکشید که به جهت خراب شدن زیر زمینی در قصر ملکه که همای نام داشت شاپور زیر آوار ماند و درگذشت و اردشیر پادشاه شد.[4]
کریستین سن معتقد است شاپور زمانی که به دارابگر حمله کرد درخانه ای ویرانه فرود آمد اما ناگهان سنگی از سقف جدا شد و او را از پای درآورد.[5]
اردشیر پس از سرکوبی شورش دارابگرد به کرمان حمله کرد. و پس از فتح آنجا و ضمیمه کردن خوزستان و اصفهان به متصرفات خویش در سال 224 م. با اردوان پنجم آخرین پادشاه اشکانی در هرمزگان خوزستان به نبرد پرداخت، در این نبرد اردوان کشته شد و سلسله اشکانی از هم فرو پاشید. بدین ترتیب اردشیر اول، که تاریخ، وی را موسس شاهنشاهی ساسانی می دانند، به سلطنت رسید و سلسله ساسانیان بنا نهاده شد.[6] می توان گفت وقتی در بیست و هشت آوریل دویست و بیست و چهار میلادی اردوان پنجم پادشاه اشکانی در آن نبرد جان باخت این به معنای پایان قریباً پانصد سال فرمانروایی اشکانیان بر ایران و تاسیس سلسله ای جدید بود. [7]
اردشیر بابکان رسماً در سال دویست و بیست و شش میلادی تاج شاهنشاهی ایران را بر سرگذاشت، گمان می رود این تاجگذاری را در زادگاه خود پارس، یا در معبد آناهیتا واقع در شهر استخر و یا در تنگة نقش رجب نزدیک استخر انجام داده باشد، زیرا اردشیر و شاپور اول در این جای نقش جلوس خود را بر سلطنت بر روی سنگ حجاری کردهاند.[8]
اردشیر حکومت ملوک طوایفی عهد اشکانی را برانداخت، از قدرت خاندان های بزرگ کاست و با ایجاد سپاه منظم وحدتی در قلمرو خود پدید آورد. البته استقرار قطعی حکومت اردشیر چند سال پس از غلبه بر اردوان به دست آمد.[9]
وی پس از تاجگداری و لشکر کشی به شمال بین النهرین و توفیق در تصرف این مناطق، بر سر ارمنستان با دولت روم درگیر شد و تقریباً تا پایان دورة شاهی با رومیان در جنگ بود.[10] وی با تعرض به بین النهرین رومی ، نصیبین[11] حران[12] ظاهراً دورا- اوراپوس[13] را هم تسخیر کرد.[14]
به هر حال اردشیر در نزد جانشینانش اهمیت و حیثیت فوق العاده یافت و بعدها سرمشق حکمت و خرد تلقی شد.[15]
این پادشاه فرزند اردشیر بود و در سال دویست و چهل و یک میلادی به تخت نشست.[16]
سلطنت شاپور اول، به جنگهای متعدد در شرق و غرب با کوشانیان و رومیان گذشت. در جریان همین جنگها، گردیانوس امپراتور روم کشته شد( دویست و چهل و چهار میلادی) و والریانوس امپراتور دیگر روم در سال دویست و پنجاه و نه یا دویست و شصت میلادی با سپاهیانش به اسارت افتاد.[17]
حکومت مقتدرانه شاپور اول، بنیاد فرمانروایی ساسانیان را در ایران مستحکم کرد. و نشر تعالیم مانی در قلمرو ساسانیان که با اجازه شاپور اول صورت گرفت، باعث ناخرسندی موبدان زرتشتی شد.[18]
شاپور اول، ظاهراً اندیشه مانی را وسیلة ایجاد وحدت بین پیروان ادیان مختلف قلمرو خویش می پنداشت. احتمال می رود علت دیگر تسامح شاپور در خصوص آیین مانی، جلوگیری از گسترش رو به رشد قدرت روحانیون زرتشتی و مداخلة آنان در امور حکومتی بوده باشد. [19]
وی در سال دویست و هفتاد و یک میلادی در گذشت و پسر وی هرمز اول پس از وی به تخت نشست. [20]
پس از مرگ شاپور اول در سال دویست و هفتادو یک میلادی و به قولی دویست و هفتاد و سه میلادی هرمز اول به جای پدر به تخت نشست. هرمز که در هنگام حیات پدر در جنگهای روم و ارمنستان شجاعتها از خود نشان داده بود با عنوان «دلیر» خوانده می شد و شاپور مدتی فرمانروایی پارت و بعد ارمنستان را به وی سپرد. دربارة پادشاهی کوتاه او آمده است که با سغدیان جنگید، آنان را مغلوب کرد و بر آنان خراج نهاد. [21] پادشاهی هرمزد کمتر از دو سال بود و در سال دویست و هفتاد و دو میلادی درگذشت.[22]
وی پسر شاپور اول بود که بعد از مرگ برادرش (هرمز اول) به تخت نشست. [23]
در زمان این پادشاه ساسانی، زنو بیا [24] ملکة تدمر برای رهایی از فشار و تهدید روم از ایران کمک خواست، اما بهرام، از روی بی تدبیری تنها نیرویی اندک به کمک او فرستاد در نتیجه هم زنوبیا و تدمر به دست رومیان افتاد وهم اورلیانوس [25] امپرتور روم از مداخله ایران رنجید، و به قصد انتقامجویی طوایف قفقاز را تشویق به هجوم بر مرزهای ایران کرد، اما خودش که عازم بیزانس بود، در شورش سربازانش کشته شد. (دویست و هفتاد و پنج میلادی)[26]
در زمان بهرام اول با اصرار کرتیر موبدان موبد، مانی دستگیر شد و در زندان جان سپرد.[27]
پس از درگذشت بهرام اول پسرش بهرام دوم در سال دویست و هفتاد و شش میلادی بر تخت نشست. در ایام سلطنت بهرام دوم بین ایران و روم جنگ درگرفت امپراتور روم به قلمرو ساسانیان حمله کرد. رومیان تا تیسفون پیشروی نمودند ولی سرانجام امپراطور روم ارلیوس کاروس کشته شد و لشکریان روم مجبور به عقب نشینی شدند. در سال دویست و هشتاد و سه میلادی. بین ایران و روم معاهدة صلحی برقرار شد و از آن پس توجه بهرام به سمت شرق معطوف گشت و به آسانی توانست بر این نواحی مسلط شود. او پسر خود را که بهرام نام داشت به حکومت سرزمین سکاها گماشت وی را با نام سقانشاه (سکانشاه) ملقب ساخت. بهرام به قولی در سال دویست و نود و سه میلادی فوت کرد.[28]
بهرام دوم در سال 293 میلادی در گذشت و پسرش بهرام سوم جانشین وی گردید این شاه ملقب به سکانشاه بود زیرا در حیات پدرش به حکومت سرزمین سکاها ( سیستان) منصوب گشته بود.
وی 4 ماه بیشتر پادشاهی نکرد زیرا بدست یکی از پسران شاپور اول بنام نرسی از سلطنت خلع شد. [29]
نرسی پسر شاپور اول و نوة اردشیر بابکان است. او به ارمنستان حمله کرد و پادشاه این کشور را که تیرداد نام داشت از آنجا بیرون راند. بدین سبب دوباره میان ایران و روم جنگ درگرفت اما سرانجام نرسی از رومیان شکست خورد و مجبور گردید با رومیان صلح نماید و به موجب آن قسمتی از ارمنستان صغیر را به آنان واگذار کند و از ادعاهای خود دربارة بقیه خاک این کشور صرف نظر کند. [30]وقتی که نرسی از ارمنستان به سوی تیسفون آمد. عدة زیادی از بزرگان و نجبا ، در پایکولی واقع در شمال قصر شیرین کنونی، نزدیک سلیمانیة عراق از وی استقبال کردند و برای شرکت در مراسم تاجگذاری، تا پایتخت موکب وی را همراهی کردند. به فرمان نرسی برای جاودان کردن خاطرة این استقبال ، یک کتیبه دو زبانه ( پهلوی و پارتی) در محل پایکولی نقش گردید. نرسی به دنبال از بین بردن نفوذ موبدان و قدرت خاندانهای بزرگ بود.
وی به علت شکست خود از رومیان و عهدنامة ننگینی که بین او و رومیان منعقد گردید، دیگر نتوانست سلطنت کند. وی پس از چندی از حکومت کناره گرفت و از شدت اندوه در سال سیصد و دو میلادی درگذشت.[31]
در سال سیصد و دو میلادی هرمز دوم جانشین پدرش نرسی گردید و برای همراهی کوشانیان با خود با شاهزاده خانمی از این طایفه ازدواج نمود.[32]
مدت سلطنت وی کوتاه بود زیرا در سیصد و نه میلادی در جنگ با اعراب کشته شد، چون اعراب نواحی احساء[33] بحرین را گرفته از آنجا به مرز ایران تجاوز می کردند.
پس از هرمزد دوم پسرش آذر نرسی بر تخت نشست. اما بزرگان و نجبا که پس از شکست نرسی در برابر روم بتدریج فرصت و امکان مداخلة مستقیم در امور کشور را یافته بودند، پادشاه جدید را پس از مدتی کشتند. یک برادرش را کور کردند و برادر دیگرش را به زندان افکندند که چندی بعد فرار کرد و به روم پناهنده شد.[34]
در این هنگام چون دیگر کسی که شایسته سلطنت باشد باقی نمانده بود بزرگان برای آنکه خودشان بدون هیچ مشکلی زمام امور را در اختیار داشته باشند، سلطنت را به کودک هرمزد دوم که هنوز در شکم مادر بود یا تازه متولد شده بود ، دادند. این کودک که در تمام زندگیش شاهنشاه خوانده شد، شاپور نام داشت، و تاریخ او را به نام شاپور دوم یا شاپور ذوالاکتاف می شناسد.[35]
در مورد این نام دو نظر وجود دارد اول اینکه به دلیل شدت سرکوب اعراب مهاجم که از غرب ایران را مورد تهاجم قرار میدادند، نزد عربها به «ذوالاکتاف» و نزد ایرانیان به «هو به سنبا» (= سوراخ کنندة شانه ها ) ملقب شد.[36] دوم اینکه این لقب را از این جهت به شاپور دادند که شانة او پهن بود.[37]
به هر حال وقتی شاپور به سن رشد رسید، خود را از نفوذ آنان رهانید و با عزم و ارادهای استوار حکومت در حال زوال ساسانیان را دوباره احیا کرد و آن را به اوج قدرت رساند.[38]
نخستین کار شاپور تنبیه و به اسارت گرفتن اعراب متجاوز احساء بود که متناوباً در سواحل جنوبی ایران تاخت و تاز می کردند.[39]
در دوران کودکی شاپور دوم، در روم دگرگونهایی پیش آمده بود که سبب می شد امپراتور روم داخل سرزمین ایران برای خود هوا خواهانی داشته باشد. توضیح اینکه امپراتور روم کنتستانتین[40] به مسیحیت گرویده بود و آیین مسیح را به رسمیت شناخته بود (سیصدو سیزده میلادی) در نتیجه امپراتور روم حمایت از مسیحیان ایران را از وظایف خود می دانست، و مسیحیان ایران نیز به روم احساس علاقه می کردند. بدین ترتیب دشمنی مذهبی یکی از اختلافات بین ایران و روم شد، و مسیحیت به آیین دشمن تبدیل شد.[41]
به هر حال مسئله مسیحیان برای شاهپور بیشتر یک مسئله سیاسی بود تا دینی چنانکه تعقیب مسیحیان و تخریب کلیسها برای او بخشی از جنگ با روم تلقی می شد.[42]
در اثر وعظ و تبلیغات مذهبی گریگوری مقدس از سال سیصد میلادی به بعد دین مسیح بصورت دین رسمی کشور ارمنستان درآمده بود.[43] به هر حال شاپور دوم با تحریک امپراطور روم بوسیله رنج و آزار مسیحیان وی را به جنگ ترغیب کرد اما قبل از جنگ امپراطور روم کنستانتین درگذشت.[44]
در این هنگام اوضاع ارمنستان نیز آشفته بود، تیرداد پادشاه ارمنستان که به آیین مسیحیت گرویده بود درگذشت (سیصد و چهارده میلادی ) و جانشینان او هم افراد نالایقی بودند. و شاپور توانست یک پادشاه دست نشاندة خود را بر تخت بنشاند و ارمنستان را مطیع خود سازد.[45] امپراطور جدید روم کنستانسیوس برای شاهپور حریف ساده تری به شمار می رفت. پس شاهپور در بین النهرین به تاخت و تاز پرداخت ، ولی از این جنگ نتیجة خاصی عاید هیچ یک از طرفین نشد.[46]
اما شاپور در جنگ دوم خود با روم (سیصد و پنجاه و نه میلادی) توانست شهر آمٍد[47] را تسخیر کند. مدتی بعد کنستانسیوس در گذشت و یولیانوس[48] امپراطور جدید روم شد. وی به ایران لشکر کشید، اما زمانی که سپاه شاپور به او یورش بردند در جریان جنگ، امپراطور از ضربت زوبین یک سرباز ایرانی از پای درآمد (سیصد و شصت و سه میلادی) و جانشین او یوریا نوس [49] با عجله قوای خود را از قلمرو ساسانیان خارج کرد. و به دنبال این وقایع طبق معاهده ای که به امضای طرفین رسید شاپور توانست، شرایط مورد نظر و خواستهای خود را به یوریانوس تحمیل کند از جمله پنج ولایتی که در زمان نرسی در اختیار روم قرار گرفته بود به ایران مسترد شد.[50]
بعد از شاپور دوم، اردشیر دوم که برادر وی نیز بود در سال سیصد و هفتاد و نه میلادی به سلطنت رسید. وی شاهی ضعیف النفس بود و در دورة پادشاهی وی قدرت و نفوذ درباریان و نجبا بسیار زیاد و قدرت پادشاه کم شد.[51]
او بدلیل آنکه می خواست از نفوذ فوق العاده بجبا بکاهد از سلطنت خلع شد.[52]
او پسر شاپور دوم و برادر زادة اردشیر دوم بود. در طاق بستان نزدیک کرمانشاه دو غار وجود دارد که در مدخل یکی از آنها بر روی سنگ تصویر برجستة شاپور سوم در حالیکه با کمند گورخوری را شکار می کند، منقوش است. همچنین در لنینگراد بشقابی موجود است که بر آن تصویری از این پادشاه در حالیکه به تنهایی مشغول کشتن شیری می باشد، نقش گردیده است این پادشاه نسبت به مسیحیان ایران مهربانی و ملایمت نمود و با تئودور اول قیصر روم روابط صمیمانه بر قرار نمود.[53]
درباره این دو غار میتوان گفت که نخستین کوچکتر و دوم بزرگتر است. غار اول در زمان شاپور سوم کنده شده است زیرا شامل نقش برجسته این پادشاه و پدرش شاپور دوم است. لیکن مسلماً هر دو غار با هم ، یعنی در زمان شاپور سوم ساخته شده اند. شاپور دوم در سمت راست و شاپور سوم در طرف چپ قرار دارد. لباسشان به طرز جامه قدماست. هر دو تن دستها را بر شمشیر دراز و مستقیم خویش نهاده اند شاپور دوم تاج کنگره داری بر سر نهاد. این تاج از تاج شاپور اول تقلید شده جزئیات تاج شاپور سوم در اثر سائیدگی سنگ بزحمت تمیز داده می شود. هیئت این دو شخص نظیر شکل شمشیرداران و اشکال دیگری است که در غارهای ترکمنستان چین دیده می شود و در عین حال بسیار شبیه تصویر صلیبیون و شوالیه ها و اسقفهای قرون وسطی است.[54]
در سال 388 میلادی شاپور سوم به قتل رسید و برادرش بهرام چهارم جانشین او شد. این پادشاه با تئودور قیصر روم روابط حسنه داشت و با وی عهدنامه ای مبنی بر تقسیم ارمنستانی منعقد کرد.[55]
ایران و روم ارمنستان را بین خود به نحوی تقسیم کردند که قسمت شرقی آن که بسیار از ناحیه دیگرش وسیعتر بود تحت حمایت ایران و بخش غربی آن تحت تسلط رومیان قرار گیرد. در قسمت شرقی خسرو پسر ورزدات به پادشاهی منصوب شد. چندی بعد در سال سیصد و نود و دو میلادی خسرو به دست بهرام چهارم خلع و برادرش وارم شاپوه[56] جانشین او گردید.[57]
در سال سیصد و نود و نه میلادی بهرام چهارم به قتل رسید و یزدگرد اول به تخت نشست. این پادشاه در قسمت اعظم دورة سلطنت خویش در امور مذهبی سخت گیر نبود. ادیان را آزاد می گذاشت بدین ترتیب یزدگرد خود با دختری یهودی بنام شوشاندخت [58] ازدواج نمود سپس به تحریک این زن جهت سکنای یهودیان محلی را که متصل به شهر جی اصفهان بود ساخت . این ناحیه یهودیه نام داشت و بعدها به شهر جی متصل و ادغام شد و هر دوی آنان جزو اصفهان شدند. (امرزوه این محل جوباره نامیده می شود و هنوز هم کلیمی ها در این محل سکومت دارند)[59]
در کتابهای مورخان مسیحی و نویسندگان ایرانی اختلاف بسیار راجع به احوال یزدگرد اول و جود دارد، یکی از منابع سریانی او را شاه نیکوکار و مقدس ترین پادشاه خوانده است. و می گوید همه روز نسبت به فقرا احسان می کرد. مورخان عرب و ایرانی که نوشته هایشان مبتنی بر تواریخ عهد ساسانی است او را با صفاتی از قبیل گناهکار، بزهگر، فریبنده خوانده اند.[60]
یزدگرد به سیاست خود مبنی بر دوستی با امپراطوری روم شرقی ادامه داد و با آن کشور به دفعات تبادل سفرا نمود. یزدگرد پیرامون کلیساهای ویران شده مسیحی دستور تجدید بنا داد و برای ایشان آزادی کامل مذهبی قائل شد.[61]
بدین نحو که از طرف دولت روم شرقی هیئتی به ریاست ماروثا اسقف مایفرقط (یکی از شهرهای روم شرقی) به دربار یزدگرد فرستاده شد. وی توانست شاه را قانع نماید تا دستور دهد کلیساهایی را که خراب کرده بودند. مجدداً بنا کنند و رعایایی را که به جرم عیسویت به زندان افتاده بودند آزاد نمایند. علاوه بر آن ماروثا به پادشاه قبولانید که یک مجمع دینی در سلوکیه تشکیل دهد تا امور عیسویان را حل و فصل نمایند. این مجمع در سال چهارصد و ده میلادی به ریاست ایزاک (اسیاک) اسقف سلوکیه و تیسفون و ماروثا تشکیل گردید. و نتیجه آن تصویب آئین و نظاماتی بود که فرقه عیسوی شرق و عقاید آن را با قواعدی که نزد عیسویان مغرب زمین محترم بود، تطبیق بخشید.[62]
شهر یزد را از بناهای یزدگرد می دانند . علت فوت وی دقیقاً معلوم نیست. بنا بر روایت ایرانی وی در نزدیکی طوس یا حوالی گرگان بر اثر لگد اسب آبی مرد.[63]
پس از فوت یزدگرد بین پسرانش شاپور و بهرام بر سر تاج و تخت کشمکش درگرفت اما نهایتاً بهرام توانست در سال چهارصد و بیست میلادی به تخت سلطنت بنشیند.
بهرام برخلاف پدر در آزار مسیحیان کوشید و آنقدر در زجر و شکنجة مسیحیان شدت عمل بخرج داد که مسیحیان زیادی به امپراطوری روم شرقی پناهنده شدند. همین عامل باعث شد جنگی بین ایران و روم شرقی درگیرد. ولی قبل از این جنگ بهرام مجبور بود حمله هیاطله[64] را در ولایات شمال شرقی کشور دفع نماید. در جنگی که متعاقباً بین ایران و روم شرقی در گرفت نتیجه بنفع امپراطوری روم شرقی تمام شد و بهرام پذیرفت که از آزار مسیحیان دست بردارد.
بهرام به سبب عملیات برجسته ای که در شکارگاه آشکار می نمود، مشهور گشت . او به شکار گورخر بسیار علاقه مند بود و به همین علت به بهرام گور ملقب گردید. بعقیدة اعراب، بهرام هنگامیکه گورخوری را در شکارگاه تعقیب می کرد از اسب افتاد و بگودالی سرنگون شد و در گذشت.[65]
یزدگرد دوم پس از پدر در سال چهار صد و سی هشت میلادی به تخت نشست. این پادشاه بر علیه امپراطوری روم شرقی وارد جنگ شد اما این نبرد مختصر و حاصل آن بی ثمر بود. وی ابتدا با اتباع مسیحی خوش رفتاری میکرد ولی بدنبال گرفتاریهایی که در ارمنستان برای او پیش آمد به زجر و آزار آنها پرداخت . وی شورش ارمنستان را که به خاطر اجبار در پذیرش آیین زرتشت بوجود آمده بود، سرکوب کرد، ظاهراً محرک اصلی این شورش مهرنرسی بود که گرایش زروانی داشت و در نامه ای که به نجبای ارمنی نوشت، ایشان را به ترک آیین عیسوی الزام کرد. اما مجمعی از روحانیون ارمنی به دستور یزدگرد زندانی شدند، و این عمل باعث شورش مسیحیان گردید.[66]
پیروز اول پسر یزدگرد دوم پس از مرگ پدر در سال چهارصد و پنجاه و هشت میلادی به تخت نشست.[67]
در این عهد ایران گرفتار تهاجم هیاطله از شرق شد که کشور را در هرج و مرج و ناامنی فرو برد و سلطة نجبا و موبدان را بر امور کشور در پی داشت.[68]
مشکل عمده ای که پیروز داخل مملکت با آن مواجه شد، بروز خشکسالی و قحطی طولانی بود،[69] پیروز برای مقابله با این بدبختی ، مالیاتها را بخشید و ذخایر انبارها و خزاین را میان مردم تقسیم کرد.[70]
پیروز در سال چهارصد و هشتاد و سه میلادی در جنگ با هیاطله کشته شد.[71]
پس از برادرش بلاش فیروز در سال چهارصد و هشتاد و سه میلادی به تخت نشست. بلاش پادشاهی شجاع و عادل و به رفاه و آسایش ملت خود علاقه مند بود. بر اثر صلح بلاش با هیاطله، تعداد زیادی از زندانیان و اسرای جنگ آزاد شدند. [72] اما خزانة تهی، عدم توفیق در ایجاد امنیت مستمر و تسامح دینی وی روز به روز نجبا و موبدان را بیشتر از بلاش ناخرسند می کرد، تا اینکه در جریان مذاکرات پنهانی با قباد، بزرگان ایران بلاش را در تیسفون عزل و نابینا کردند.[73]
پس از بلاش ، پسر فیروز اول ، قباد در سال چهارصدو هشتادو هفت میلادی به تخت نشست. [74]
قباد در ابتدا با قبایل خزر به علت اینکه به مرزهای ایران حمله می کردند، به جنگ پرداخت و بر آنها فائق آمد، [75] اما دیری نپائید که با ظهور آیین مزدیک مملکت دچار از هم پاشیدگی شد. اما قباد که نمی خواست مطیع و تحت تسلط نجبا و موبدان باشد، از ظهور مزدک استفاده کرد و به جانبداری از وی و اظهار علاقه نسبت به آیین او پرداخت.[76] پشتیبانی قباد از مزدک باعث شد که بین او و سران روحانی زرتشتی و اشراف نزاع در گیرد. حاصل این کشمکش آن شد که وی از سلطنت معزول و برادرش جاماسب به سلطنت رسید و قباد در قصر انوش برد ( قصر فراموشی) زندانی گردید. اما قباد توسط افراد خویش از این زندان رهایی یافت و مجدداً تاج و تخت را به چنگ آورد. قباد پس از اینکه به سلطنت رسید روش خود را نسبت به مزدک تغییر داد . خسرو پسر قباد که مورد علاقة پدر بود چون از نیرنگهای مزدک آگاه شد، پدرش را با خبر ساخت. پس کلیه پیروان این فرقه را به ضیافت در باغی دعوت نمود و همه را بکشت . این اقدام مزدکیان را ضعیف نمود و چند سال بعد هنگامی که باز قوای کافی بدست آوردند: بشدت سرکوب شدند.[77]
قباد در سن 82 سالگی در سال پانصد و سی ویک میلادی درگذشت. هیچ یک از شاهان ساسانی به اندازة او شهر در ایران بنا نکردند. از جمله می توان ایجاد بنای شهرهای کازرون در فارس و گنجه در قفقاز اشاره کرد.[78]
ممیزی املاک برای تغییر مالیاتی و رفع ظلم ماموران دولتی در زمان او شروع شد و انوشیروان آن را به انجام رسانید.[79]