دسته بندی | روانپزشکی |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 255 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 120 |
این تحقیق در مورداختلالات خلقی، اضطرابی، تفکر و روانی در روانشناسی در 120 صفحه در قالب ورد و قابل ویرایش و شامل مقدمه،اختلالات خلقی، اضطرابی، انواع اختلالات تفکر و راه های درمان آنها,اختلالات تفکر,اختلال تفکر در بیماران روانی,اختلال در فرم وجریان تفکر,پرش افکار,ذهن خوانی, شایع ترین تفکر و روانی در روانشناسی،علل اختلالات دوقطبی،روشهای درمانی روانشناسی،بیماری های روانی،اختلال افسرده خویی،اختلال وسواس فکری یا عملی،درمان وسواس،اختلال افسردگی،اختلال وسواس،افکار وسواسی، و...و منابع می باشد.
همچنین بررسی میشود:
فهرست
مقدمه. 9
ذهنخوانی؛ شایعترین اختلال تفکر. 15
وسواس؛ مزاحمترین اختلال تفکر. 16
هذیان؛ شدیدترین اختلال تفکر. 16
گسستگی یا بی ربط گویی.. 17
افسانه بافی.. 19
اختلال اضطراب بیماری.. 48
علت اختلال اضطراب بیماری.. 50
نظریه فروید : 50
رفتارگرایی: 51
شناخت گرایان: 51
سوگیری های شناختی: 51
فاجعه امیز کردن.. 52
نظریه براون: 52
عوامل اجتماعی فرهنگی: 52
عوامل بیولوژیک: 52
انواع اختلال دو قطبی.. 54
اختلال خلق ادواری (Cyclothymia) 54
علل اختلالات دوقطبی.. 54
علایم اختلالات دو قطبی.. 55
روشهای درمانی روانشناسی.. 63
مراقبت از کودکان.. 68
بیماری های روانی از نظر شدت و ضعف به 2 گروه: 68
سایکوز چیست؟. 73
اختلال افسردگی اساسی.. 75
علل زیست شناختی.. 77
علل روانی اجتماعی.. 78
همه گیری شناسی اختلال افسرده خویی.. 78
نظام حسی.. 82
وضعیت ظاهری.. 82
ملاکهای DSM-IV-TR در مورد افسردگی اساسی.. 82
خصوصیات مرتبط با سن.. 84
خصوصیات پیوسته. 84
راههای غلبه بر افسردگی.. 87
انواع. 87
اختلال وسواس فکری یا عملی.. 88
ملاکهای تشخیصی.. 88
وسواس.... 89
وسواس عملی.. 89
بیماریزایی.. 90
تأثیرات وسواس (OCD) بر روی زندگی فرد مبتلا.. 90
روانکاوی.. 90
همهگیری.. 90
درمان وسواس.... 91
تومور آدرنال.. 110
اماس.... 110
تشخیص افتراقی.. 111
اختلال افسردگی.. 115
علایم افسردگی عبارتند از: 115
اختلافات خانوادگی.. 117
اختلال وسواس.... 121
یکی از این وسواس ها اختلال اجباری میباشد: 122
اشکال مختلف وسواس – جبری.. 122
آداب تکرار و اجبارهای شمارش.... 123
کندی اجبار گونه. 123
آداب صرفه جوئی و اندوختن.. 123
اقدامات کمکی جهت وسواس.... 123
تقویت جسمانی.. 123
عدم اعتقاد به افکار وسواسی.. 123
آوردن افکار وسواسی به ذهن از روی عمد. 123
رها کردن یکباره وسواس.... 124
منابع.. 124
مقدمه
اختلالات خلقی یک دسته از مشکلات روحی و روانی هستند و متخصصین از این اصطلاح برای توصیف انواع افسردگی و اختلالات قطبی استفاده میکنند. کودکان، نوجوانان و افراد بزرگسال همگی ممکن است به اختلالات خلفی دچار شوند. البته تشخیص اختلالات خلقی در کودکان و نوجوانان مشکلتر است چرا که آنها نمی توانند به خوبی احساس خود را بیان کنند. انجام روان درمانی، مصرف داروهای ضدافسردگی، دریافت مشاوره و به کارگیری روشهای مراقبت از خود، میتوانند به درمان اختلالات خلقی کمک کنند.
اختلالات خلقی مختلف به لحاظ شدت و مدت زمان بروز علائم با یکدیگر متفاوت هستند. در برخی موارد افسردگی خفیفی که حداقل دو هفته به طول انجامیده است، میتواند در صورا عدم درمان اقدام مناسب به افسردگس شدید و اساسی تبدیل شود. تمامی بیماریها دارای دو بعد روانی و فیزیکی هستند. این خود بیمار است که برای درمان خود به پزشک مراجعه میکند و نه خود بیماری، پس فرآیند تشخیص بیماری، چگونگی حس کردن نشانههای بیماری و نحوهی توصیف علائم همگی جنبهی روانی و احساسی دارند. اگر ما رویکردی "زیستی-روانی-اجتماعی" نسبت به بیماریها داشته باشیم و همیشه (نه فقط جنبهی فیزیکی بلکه) تمامی جنبههای زیستی، روحی و روانی و اجتماعی زندگی خود را بسنجیم، در آن صورت احتمال آنکه بیماریهای روحی و روانی خود را نادیده بگیریم کمتر است. با توجه به تمامی این جوانب ما میتوانیم متوجه بسیاری از مشکلات فیزیکی و مشکلات روحی و روانی ناشی شده از مشکلات فیزیکی شویم
تظاهرات بالینی تمام بیماریها ٬چه بیماریهای روانی وچه امراض داخلی ٬حاصل واکنشهای پیچیده عوامل بیولوژیک ٬اجتماعی ـفرهنگی وروانی است . در مورد بیماریهای روانی جنبه زیستی ـ روانی ـ اجتماعی تظاهرات بالینی آشکارتر است .هر چند که ممکن است نقش این عوامل از فردی به فردی دیگر ودرهرشخصی از زمانی به زمان دیگر کاملا متفاوت باشد .
از نظر روانپزشکی تطابق به عوامل زیستی ٬ روانی ٬ و اجتماعی مفهوم کلی بهنجار بودن را مشخص می سازد و ناتوانی تطابق به صورت اختلال در افکار ٬ احساسات واعمال ظاهر می گردد.ما در این قسمت به اختلالات تفکر می پردازیم .اختلال تفکر، اغلب در آسیبهای مغزی و سایکوزها مشاهده میشود، اما ممکن است علائمی همچون پرش افکار در بیماران مانیک نیز مشاهده شود اختلال در تفکر، معمولا از طریق اختلالاتی که در تکلم یا نوشتن نمودار میشود، تشخیص داده میشود. تفکر، جریان هدفدار عقاید، نمادها و تداعیها که در مقابل یک مساله یا کار شروع شده و به نتیجهای واقعگرایانه منتج میشود. توالی منطقی این جریان حاکی از طبیعی بودن تفکر است. انحرافهای گاه به گاه از منطق که لغزشهای فرویدی نیز خوانده میشود، جزئی از تفکر نرمال خوانده میشود اختلال در تفکر به سه بخش تقسیم میشود که عبارتند از:
یک. اختلال کلی در فرم یا فرآیند تفکر که شامل اختلالات زیر است:
الف. اختلال روانی: سندرم رفتاری یا روانی با اهمیت بالینی، همراه با ناراحتی یا ناتوانی که واکنش قابل انتظار در مقابل حادثهای خاص نباشد.
دسته بندی | مدیریت |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 88 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 62 |
قسمتی از مبانی نظری متغیر:
اختلال افسردگی
افسردگی پاسخ طبیعی آدمی به فشارهای زندگی است. عدم موفقیت در تحصیل یا کار، از دست دادن یکی از عزیزان و آگاهی از اینکه بیماری یا پیری توا ن ما را تحلیل میبرد و غیره از جمله موقعیتهایی هستند که اغلب موجب بروز افسردگی میشوند. اختلال افسردگی صرف نظر از تنوع آن، نسبتاً شایع هستند. بدین معنی که حدود 17% مردم در طول زندگی یک دوره افسردگی حاد پیدا می کنند(هیلگارد[1] ،2007؛ ترجمه ی براهنی و همکاران، 1385). آنچه مورد توافق است اینکه افسردگی اساسی یکی از مهم ترین بیماری های ناتوان کننده است که امروزه تعداد زیادی از مردم جهان را درگیر کرده و توانایی آنها را در عملکرد، تفکر و احساس تحت تاثیر قرار می دهد. از طرفی، شیوع افسردگی به گونهای است که آن را به عنوان رایج ترین اختلال و سرماخوردگی بیماری های روانی مطرح کرده اند(روزنهان و سلیگمن، 1995). از نظر تشخیصی نیز، افسردگی یکی از شایع ترین تشخیص ها در اختلال روانی است که تعداد زیادی از افراد با سوابق مختلف در جهان را شامل میشود(شارپ و لیپسکی[2]، 2002).
به رغم شیوع این اختلال، ارایه ی یک تعریف مشخص از افسردگی آسان نیست. اصطلاح افسردگی، برای افراد عادی حالتی مشخص با غمگینی، گرفتگی و بی حوصلگی و برای یک متخصّص و پزشک، گروه وسیعی از اختلالات خلقی با زیر شاخههای متعدد را تداعی میکند. تعریف های مختلف افسردگی به نشانه های بسیار متنوعی اشاره دارند که می توانند به گونه های مختلف با یکدیگر ترکیب شوند که این امر گاهی بازشناسی افسردگی را از بین این ترکیب ها بسیار مشکل می کند. اما به هر حال می توان این نکته را پذیرفت که افسردگی در عین حال با نشانه های روانی و جسمانی همراه است و نشانه های جسمانی گاهی چنان بر جدول بالینی سایه می افکنند که مانع بازشناسی افسردگی میشوند(دادستان،1380).
واژهی افسردگی، هنگامی به یک حالت روحی نسبت داده می شود که معانی اصطلاحات عامیانهای نظیر«دمغ و پکر بودن» را پیدا کند و با نشانه هایی از قبیل کسالت روان، کمبود انرژی، از دست دادنچیزی، ناامیدی و احساس بیفایدهبودن، سبب از دستدادن علاقه و بدبینی شود(بیابانگرد،1371). البته، اکثر افراد گاهی وقت ها احساس غم و رخوت می کنند و به هیچ کار و فعالیتی حتی به فعالیت های لذت بخش رغبتی ندارند. این موارد، بروز نشانه های خفیف افسردگی و در واقع پاسخ طبیعی آدمی به نشانه هایی در زندگی است. عدم موفقیت، تحصیل یا کار، از دستدادن عزیز یا آگاهی از اینکه یک مشکل یا بیماری توان آدمی را تحلیل می برد؛ از جمله موقعیتهایی هستند که اغلب موجب بروز افسردگی می شوند. آنچه مسلّم است اینکه، افسردگی زمانی نابهنجار تلقی میشود که در عملکرد فرد اختلال ایجاد کند و هفته ها بدون وقفه ادامه یابد.
هرجند افسردگی یک اختلال خلقی دانسته می شود، اما درواقع، چهار علامت مختلف هیجانی، شناختی، انگیزشی و جسمانی را نیز دارا است. البته هرچه فرد بیشتر دچار این علائم شده باشد و هرچه شدت این علائم بیشتر باشد، با اطمینان بیشتری می توان در وجود افسردگی فرد نظر داد(هیلگارد، 2001، ترجمه رفیعی و همکاران، ص165). قابل توجه است که اختلال های افسردگی نسبتا شایع هستند و حدود 17% مردم در طول زندگی یک دوره افسردگی حاد پیدا میکنند(هیلگارد [3]،2007؛ ترجمه ی براهنی، 1385).
بدیهی است که عدم درمان هریک از مشکلات مربوط به سلامت روان از جمله افسردگی، بر شدت آن میافزاید و به این ترتیب فرایند درمان را دشوارتر کرده و احتمال پیدایش مشکلات عمیق تر وجود خواهد داشت. در این راستا، اﻣﺮوزه برخی از روان درﻣﺎﻧﮕﺮان ﺗﺎﺛﻴﺮ ﺑﺎورﻫﺎ و ﺗﻔﻜّﺮ ﻓﺮد را در اﻳﺠﺎد اﻧﻮاع ﻣﺴﺎﺋﻞ روان ﺷﻨﺎﺧﺘﻲ ﻣﻬﻢ ﻣﻲداﻧﻨﺪ. آﻧﻬﺎ ﻣﻌﺘﻘﺪﻧﺪ که ﺑﻴﺸﺘﺮ اﺧﺘﻼلﻫﺎ از ﺟﻤﻠﻪ اﻓﺴﺮدﮔﻲ، ﺑﺮآﻣﺪه از ﺷﻨﺎﺧﺖﻫﺎی ﻣﻌﻴﻮب ﻫﺴﺘﻨﺪ، ﺑﻪ ﻃﻮری ﻛﻪ وﻗﺎﻳﻊ ﺑﻪ ﺧﻮدی ﺧـﻮدتعیینﻛﻨﻨـﺪه اﺣﺴﺎﺳﺎت ﻣﺎ ﻧﻴﺴﺘﻨﺪ. ﺑﻠﻜﻪ، ﻣﻌﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﻣﺎ ﺑﻪ آﻧﻬﺎ ﻧﺴﺒﺖ ﻣﻲدهیم، ﻧﻘﺶ تعیین کننده دارند. اﻓﺴﺮدﮔﻲ، ﻳﻜﻲ از راﻳج ترین اﻧﻮاع ﻧﺎراﺣﺘﻲﻫﺎی رواﻧﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﻲﺗﻮاﻧﺪ ﺑﺮﺧﺎﺳﺘﻪ از ﺷﻨﺎﺧﺖﻫﺎی ﻣﻌﻴﻮب ﺑﺎﺷﺪ. این اﺧﺘﻼل، ﻫﻴﺠﺎنﻫﺎ، اﻓﻜﺎر، و ﻋﻤﻠﻜﺮد ﺟﺴﻤﺎﻧﻲ را در ﺑﺮ ﻣﻲﮔﻴﺮد و ﻧﻮﻋﻲ اﻏﺘﺸﺎش در ﺧﻠﻖ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﺎ درﺟﺎت ﻣﺘﻔﺎوت ﻏﻤﮕﻴﻨﻲ، ﻳأس، ﺗﻨﻬﺎیی، ﻧﺎاﻣﻴﺪی، ﺷﻚ در ﻣﻮرد ﺧﻮﻳﺶ و اﺣﺴﺎس ﮔﻨﺎه ﻣﺸﺨﺺ میشود(گیلبرت[4]، 1999، ترجمه ی جمال زاده، 1389).
[1] . Hilgard
[2] . Sharp & Lipsky
[3]. Hilgard
[4] . Gilbert