مقدمه
رقابت شدید کشورهایی که قادر به تولید با هزینه های پایین هستند، مشکلات زیادی برای بسیاری از صنایع فراهم آورده است. تولیدکنندگان صنایع برای ماندن در صحنه رقابت، باید راهکارهایی برای تطبیق خود با تغییرات بیابند. سازمانها امروز از حالت وظیفه ای خارج شدهاند و به صورت مشارکتی درآمدهاند. امروز در بازاریابی با مفهوم زیر صفر روبرو هستیم. یعنی زمان خرید، زمان ستاد برای تولید کالای سفارش داده شده، بازخورد مشتری به عرضه کننده کالا و همه موارد دیگر از این دست، باید به سمت صفر میل کنند. ترکیب این عوامل است که مزیت نسبی کشور را تشکیل می دهد.
استراتژی های بازاریابی به معنای کنکاش وپویش در راستای یافتن بازارهای مناسب از ابعاد گوناگون، چه از نظر اقتصادی و اجتماعی و چه از نظر فرهنگی و حقوقی و بستر سازی مداوم به منظور اعلام موجودیت وحفظ موقعیت حاصله می باشد.
استراتژی های رقابتی
اولین تهدیدهای رقابت خودمان هستیم. زمانی که در اوج هستیم، از خود غافلیم و در نتیجه خودمان را نمیبینیم.
با بیان این نکته که جامعه ما در حال گذار از جامعه غیر رقابتی به جامعه نیمه رقابتی و سرانجام رقابتی است به تشریح 8 نوع استراتژی رقابتی پرداخت. این 8 استراتژی عبارتند از:
1. استراتژی بازاریابی یکپارچه (Integration Marketing)
بازاریابی یکپارچه عبارت است از ادغام، هم افزایی، همیاری مجموعه عوامل ابزاری و رفتاری پراکنده در بازاریابی برای دستیابی به نتایج بیشتر و بهتر.
عوامل موثر در بازاریابی یکپارچه عبارتند از:
_ مدیریت تعاملی
_ سیستم ارتباطات و اطلاعات
_ همبستگی در درون سازمان
2. استراتژی بازاریابی شبکهای (network Marketing)
بازاریابی شبکهای عبارت است از شناخت، ایجاد، عضویت و تقویت انواع شبکهها برای استفاده از انواع مزیتهای خود به منظور گسترش فرصتها، پاسخگویی به انتظارات و بهبود دستاوردها.
عوامل موثر این استراتژی عبارتند از:
_ مدیریت شبکه
_ همکاری و سازگاری
_ هماهنگی گروهی
_ فرهنگ شبکه
3-استراتژی بازاریابی گذار (Transition Marketing)
بازاریابی گذار، مدیریت تغییر و تحول برای گذار از بازاریابی جاری و موجود به بازاریابی آینده و مطلوب جهت ماندگاری در صحنه رقابت تعریف می شود.
عوامل زیر بر استراتژی بازاریابی گذار موثر هستند: