دسته بندی | معارف اسلامی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 137 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 125 |
اصول جنگ... 1
علی علیه السلام و صلح.. 19
الف – اهداف جنگ... 24
اهداف جهاد. 50
اهمیت جهاد. 64
نقش فرماندهی در جنگ: 68
خطبه های نهج البلاغه. 96
نامه های نهج البلاغه. 118
منابع: 124
اصول جنگ
نگرشی جدید به جنگهای صدر اسلام
اصل تامین
تامین در لغت به معنای در امن قرار دادن و حفظ کردن چیز یا شخصی است.
یکی از اصول جنگ، دربعد عملیاتی و تاکتیکی نیز ‹‹ تامین ›› نام گرفته و چنین تعریف شده است:
کلیه اقداماتی که به طور مستقیم و همه جانبه به منظور حفاظت یگان درمقابل دیده شدن، لو رفتن، مداخله،جاسوسی، غافلگیر شدن، خرابکاری و اقدامات ایذایی یا مختل کننده دشمن انجام میگیرد.
اصل تامین در بین اصول جنگ، جایگاه ویژه ای دارد، زیرا لازمه حتمی و جزء لاینفک اجرای موفقیت آمیز سایر اصول، و درنتیجه موفقیت در صحنه نبرد است و بدون رعایت این اصل، سایر اصول جنگ، آسیب پذیر و بی حاصل خواهند بود.
از این رو، نیروها مجری این اصل در یک یگان عملیاتی، باید آموزش دیده ترین، زبده ترین و کا آزموده ترین نیروها باشند تا به خوبی بتوانند از ایفای این وظیفه حساس و مهم بر آیند.
پیشینه تاریخی
از گذشتههای بسیار دور، توجه به امنیت نیروهای جنگی، امری با اهمیت تلقی شده و استفاده از شیوههای تامینی د رحالتهای مختلف نبرد معمول بوده است.
یکی از روشهای تامین که در بین ملل مختلف رایج بود. استفاده از قلعهها و دژهای بلند نظامی بود که سپاهیان را در برابر حمله دشمن محافظت میکرد. در مواضعی از این حصارها، سنگرها و برجهای دیده بانی بود.
حفر کانال و خندق، زدن خاکریز، گذاشتن موانعی مانند تنه درختان تنومند پیرامون محل استقرارسپاهیان، ازشیوههای تامین یک لشکر به ویژه در شب به حساب میآید.
در گذشته، درمورد انتخاب زمان و مکان نبرد، برخی تدابیر امنیتی رعایت میشد. به عنوان مثال زمان آغاز نبرد. بعد از ظهر انتخاب میشد تا اگر لشکر در ادامه جنگ به مشکلی برخورد نمود، بتواند ازتاریکی شب جهت تجدید قوا یا عقب نشینی استفاده نماید یا محل نبرد درنزدیکی آبادی و شهر انتخاب نمی شد، برای اینکه درصورت شکست، مورد تهاجم دشمن قرارنگیرد.
همچنین برای تامین خزینه، اسلحه خانه، آشپزخانه و زنان و کودکان، آنها را در وسط نزدیک قلب لشکر مستقر میکردند.
پس از اختراع و به کارگیری سلاحهای گرم مانند تفنگ و توپ، یکی از راههای تامین و حمایت از نیروها ی در حال حرکت به سوی دشمن، یعنی پشتیبانی با آتش توپ از آنان، فراروی فرماندهان جنگ قرا ر گرفت. ناپلئون در به کار گیری این روش بسیار تاکید میورزید.ناپلئون گمان میکرد که سربازان بدون داشتن این پوشش حفاظتی و قرارگرفتن در زیر آتش توپخانه دشمن، روحیه خود را به سرعت از دست داده و پا به گریز میگذارند. ناپلئون در به کارگیری توپخانه به شدید ترین وجه تاکید داشت و به نظر وی تنها اثر عظیم آتش توپخانه بود که میتوانست نتیجه قطعی را به همراه داشته باشد.
اصل تامین درقرآن و سنت
دو منبع سرشار و بی پایان قرآن و سنت، به کارگیری اصل تامین و تدابیر امنیتی به هنگام نبرد را از نظر دور نداشته و در موارد متعدد و با تدابیر گوناگون، رزمندگان اسلام را در به کار بستن آنها توصیه نموده است
دسته بندی | علوم نظامی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 59 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 43 |
چکیده:
کشورهای مستقل و انقلابی جهان امروز به منظور دفاع و انجام نبرد در برابر تهدیدات احتمالی قدرتهای بزرگ ناگزیر به بهرهگیری از شیوههای عملیاتی نو و منحصر به فرد هستند تا در یک شرایط نابرابر از نظر سطح تکنولوژیک، تسلیحات و توان رزم به جنگ نامتقارن بپردازند. این تهدیدات از سوی استکبار جهانی در سالهای اخیر علیه این کشورها به صورت درگیری مستقیم خودنمایی کرده و احتمال بروز یک جنگ را بین آنها افزایش داده است. براین اساس و با توجه به مجموعه تهدیداتی که محیط جغرافیایی کشور را طی سالهای اخیر احاطه نموده و هر روز دامنه آن با توجه به حضور نیروهای استکبار جهانی در دو کشور افغانستان و عراق در حال افزایش میباشد و همچنین اینکه بالاخره در یک تعامل نامتقارن، درگیر جنگی ناگزیر با امریکا خواهیم بود لذا در این مقال برآنیم به استراتژی جدید، نوع سازمان و سازماندهی نیروهای درگیر خودی را بنا به الگوهای موجود و احیاناً جدید بررسی کرده تا شاید بتوان الگوی مناسبی را جهت ساختار این سازمان پیدا نمود.
مقدمه
پیچیدگی روزافزون، شتاب هراسآلود تغییرات و انقلاب شگفتانگیز در فناوری موجب دگرگونی بنیادین در همه عرصهها و از جمله عرصه جنگ شده است. به گونهای که به قول تافلر عصر حاضر شاهد همگرایی سه خط مشخص از توسعه نظامی یعنی برد، شتاب و کشندگی است که به نحوی انفجارآمیز به مرز نهایی خود رسیده است.[1]
این پیشرفت خارقالعاده از سوی ابرقدرتها و به خصوص آمریکا به عنوان فرصتی بینظیر برای حفظ و استمرار هژمونی و سیطره بلامنازع بر جهان مورد استفاده قرار گرفته و میگیرد.
بیش از 20 حمله نظامی علیه کشورهای جهان در نیمه دوم قرن بیستم، داشتن 63 پایگاه نظامی در 11 کشور خاورمیانه، چنگ و دندان نشان دادن با اتکای به قدرت نظامی به کشورهای استقلالطلب و آزادیخواه جهان، حمایت بیچون و چرا از صهیونیزم و در یکی دو سال اخیر اشغال افغانستان و عراق و تهدیدات مکرر علیه ایران اسلامی، اقدامات عملی نظامی ایالات متحده در این راستا است.
اما واقعیت این است که نامعادله اعمال قدرت نظامی یا تهدید متکی بر آن همواره یکسویه و ثابت نمانده است تلاش برای دستیابی به سلاحهای برتر یا دارای کارآیی مشابه، مقابله با توانمندیهای دشمن از طریق بهرهگری از عواملی نظیر جو، زمان، غافلگیری، فریب، اتکای به توان گسترده مردمی، استفاده از نقاط قوت خود برای ضربه زدن به نقاط ضعف دشمن، ایثار و عملیات استشهادی، انجام عملیاتهای اثربخش تاکتیکی با هدف تأثیرگذاری بر استراتژی دشمن از جمله تدابیر ملتها و دولتها برای رویارویی با قدرت برتر و دارای انگیزه تجاوزگری و سلطهطلبی بوده است که این مهم با مفهوم عدم تقارن تطابق دارد.
جنگ نامتقارن که از سالهای پایانی قرن بیستم وارد ادبیات نظامی شده است به رویارویی دو قدرت ناهمتراز اشاره دارد که طرف ضعیف ضمن اجتناب از مواجهه با نقاط قوت طرف مقابل در چارچوبی خارج از قواعد قابل هضم برای دشمن، نقاط ضعف او را مورد حمله قرار میدهد.
در جنگ نامتقارن همه مولفهها از قبیل استراتژی، طرحریزی، ابزار و تجهیزات، فناوری و نیروی انسانی باز تعریف و بر مبنای این اصل اساسی و در میدان غیر قابل انتظار دشمن مجدداً طراحی میشوند. سازمان و سازماندهی نیز از جمله و بلکه یکی از مهمترین این مقولات است به گونهای که میتوان گفت جنگ در عمومیترین شکل خود میدان درگیری مسلحانه بین دو مجموعه انسانی سازمانیافته است که با تقسیم کار، هماهنگی و تعاملی توانافزا در پی دستیابی به اهداف مشترک خویش که همانا دستیابی به پیروزی بر دشمن است میباشند و این مفهوم قدمتی به درازای تاریخ بشر و تاریخ تخاصمات و تنازعات بین گروهها، قبایل و طوائف، ملتها و دولتها دارد.
لوئیس مامفورد، و شماری دیگر اولین ماشینهای جهان را ارتشها و اولین قطعات تشکیلدهنده آن ماشین را سربازان میدانند. آرتور فریل میگوید جنگ سازمانیافته را در قالب کلمه آرایش میتوان خلاصه کرد. وقتی سربازان در میدان جنگ آرایش پیدا کردند و به جای فعالیت در قالب تعدادی قهرمان بدون فرمانده در چارچوب یک گروه و تحت امر یک فرمانده یا سردسته قرار گرفتند آن وقت بود که از مرز (یا افق نظامی) جنگهای بدوی عبور کرده پای در عرصه جنگهای حقیقی یا سازمانیافته گذاشتند.[2]
هدایت و فرماندهی 600 کشتی با قریب 30 هزار نفر که تعداد زیادی از آنها سوارهنظام بودند در لشکرکشی داریوش پادشاه ایران در 490 ق.م. و یا بسیج چند میلیونی[3] پیادهنظام و سوارهنظام و قریب 1900 کشتی جنگی از سوی خشایارشاه[4] قطعاً بدون یک سازماندهی دقیق و حساب شده میسر نبوده است.
[1]- تافلر، الوین و هایدی، جنگ و پادجنگ، مهدی بشارت، انتشارات اطلاعات، تهران، ص 57
[2]- هیبلز گری، گریس، جنگ پست مدرن، سیاست نوین درگیری، احمدرضا تقاء، دانشکده فرماندهی و ستاد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، دورهی عالی جنگ، ص 241، 1381.
[3]- دوپوی، ترورنویت، تاریخ جنگها ترجمه پرواز ایزدی مؤسسه مطالعات دفاعی و امنیتی دافوس چاپ اول 1381، ص 15.
[4]- هرودت ارتش خشایار شاه در حمله به یونان را مرکب از 7/1 میلیون نفر پیاده 800 هزار سواره نظام میداند برخی از مورخین این ارقام را به شدت اغراق میدانند هانس دلبروک این تعداد را 75 هزار نفر میداند.
فایل ورد 43 ص
دسته بندی | علوم نظامی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 41 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 11 |
مقدمه:
در متن هر درگیری مسلحانه ای موضوع جنایتهای جنگی به خصوص در گزارشهای مربوط به تلفات نظامیان و غیرنظامیان و اسرای جنگی ضرورتاً مطرح میشود. ایدهی یک جنایت جنگی به نظر بسیار نامربوط میآید. بسیاری از ما با این عبارت آشناییم. در جنگ و در عشق قانونی وجود ندارد و در یک درگیری مسلحانه که در آن کشتن نیروهای دشمن به عنوان راهی قابل قبول برای رسیدن به پایان تلقی میشود به نظر میآید که مفهوم جنایت نامفهوم است. اما قراردادهای بی شماری وجود دارد که چیز دیگری میگوید. این قراردادها تقریبا توسط همهی ملتهای جهان امضاء شدهاند.
قوانین لاهه و کنوانسیون ژنو از کاربردیترین این توافقهای بین المللی محسوب میشوند. این توافق نامهها به موضوعاتی از قبیل شرکت کنندگان در جنگ، قربانیان جنگ، اشغال توسط نیروهای دشمن و وضعیت مایملک فرهنگی میپردازد. در سال 2003 در عراق نیروهای عراقی پرچم سفید را به احتزاز درآوردند، اما پس از آن به سوی سربازان آمریکایی که به سمت آنها برای پذیرفتن تسلیم آنها آمده بودند آتش گشودند. این اقدم تحت قوانین لاهه خلاف محسوب میشود. در جنگ جهانی دوم، نازیها در آلمان آزمایشهای پزشکی بر روی غیر نظامیان انجام دادند. این اقدام تحت همهی کنوانسیونهای ژنو خلاف محسوب میشود. در این مقاله شما دربارهی اصول قوانین جنگ و اقدامات ویژه ای که بر اساس قوانین لاهه و کنوانسیون ژنو جنایات جنگی محسوب میشوند مطالبی را یاد خواهید گرفت.
تاریخچه
همیشه قوانینی برای جنگ وجود داشته است. ارتشهای مختلف قوانین مربوط به خودشان را داشتهاند که تعیین میکرد چگونه اقدامات نظامی انجام شود، مناطق ممنوعه کجا هستند و چه مناطقی مجاز هستند و هم چنین قوانین درگیری را که مشخص کنندهی نحوهی آغاز جنگ بود را تعیین میکرد. در طول تاریخ ملتهایی که با هم رو در رو میشدند اساس قوانین جنگ را پایه گذاری کردند. اما تا قرن نوزدهم این قوانین فقط به جنگهای خاص و کشورهایی که در آن درگیر بودند اعمال میشد. به محض این که جنگ تمام میشد، قوانین دور انداخته میشد.
با کنوانسیون ژنو در سال 1864 قوانین جنگ به یک موضوع بین المللی تبدیل شد. قوانینی که از ژنو و لاهه سر بر آوردند از هر درگیری ویژه ای بالاتر محسوب میشدند. این قوانین تلاش میکنند که خشونت و فجایع جنگ را به طور کلی کاهش دهند. این قوانین بر همه نوع درگیری مسلحانه ای اعمال میشود.
کنوانسیونهای ژنو
کنوانسیونهای ژنو که در سال 1949 به صورت رسمی در آمدند و نهایتاً توسط 190 کشور پذیرفته شدند، قوانین مربوط به رفتار با قربانیان جنگ شامل زخمیها و سربازان بیمار، اسرا جنگی و غیرنظامیان را برقرار میکند.
کنوانسیونهای ژنو به صورتی که ما اکنون آنها را میشناسیم در سال 1949 پس از جنگ جهانی دوم برقرار شدند. اولین کنوانسیون ژنو درواقع در سال 1864 برگزار شد. این اولین کنفرانس، مجموعه ای از قوانین را برای محافظت از نیروهای مریض و زخمی در میدان جنگ برقرار کرد.
قرارداد اولیهی سال 1864 توسط سازمانی با نام کمیتهی بین المللی امداد به زخمیها برقرار گردید. این سازمان هم اکنون با نام کمیتهی بین المللی صلیب سرخ شناخته میشود. صلیب سرخ در اصل برای فراهم کردن کمکهای پزشکی جهت زخمیهای میدان جنگ تأسیس شد. این سازمان توسط هنری دونانت پایه گذاری شد. او کسی بود که پس از جنگ سلفرینو در سال 1859 در حال عبور از ایتالیا بود و سربازانی را دید که به علت عدم معالجه در حال مرگ هستند. او از غیرنظامیان خواست تا در جمع آوری و درمان زخمیها کمک کنند و تأکید کرد که بر اساس ملیّت، تبعیض قائل نشوند. صلیب سرخ بر اساس این باور شکل گرفت که همهی سربازان صرف نظر از این که متعلق به چه نیروی مسلحی هستند باید درمانهای پزشکی دریافت کنند.
اولین موافقت نامه در جلسات بعدی مورد اصلاح قرار گرفت و در سال 1949 به اوج رسید. نشست در سال 1949 منجر به پذیرش چهار کنفوانسیون ژنو گردید:
1- کنوانسیون (پیمان نامه) برای بهبود شرایط نیروهای مسلح زخمی و مریض در میدان جنگ.
2- کنوانسیون بهبود شرایط اعضای نیروهای مسلح زخمی شده، بیمار و غرق شده در دریا.
3- کنوانسیون مربوط به معالجهی اسرای جنگ.
4- کنوانسیون مربوط به حفاظت از افراد غیرنظامی در جنگ.
کنوانسیونهای (پیمان نامه های) لاهه
کنفرانسهای مربوط به قوانین بین المللی جنگ در لاهه در هلند در سالهای 1899، 1907 و 1954 برگزار گردید. این کنفرانسها که به کنفرانسهای بین المللی صلح موسوم بودند منجر به تولید قوانین یا موافقت نامه های بی شماری شدند که به طور نه چندان مطلوبی وارد موارد مربوط به میادین جنگ، جنگ افزار، حقوق مالکیت و وظایف کشورهای بی طرف در جنگ گردید.
دو کنوانسیون اولیهی لاهه که عبارت بودند از کنوانسیون صلح لاهه 1899 و کنوانسیون جنگهای زمینی لاهه 1907 عمدتاً شبیه به هم هستند. که کنفرانس 1907 به توسعه و اضافه کردن قسمتهای اولیهی لاهه دربارهی قوانین جنگ، جنگ افزارهای غیر مجاز و نگرانیهای مالی میپردازد. کنفرانس دیگری برنامه ریزی شد ولی بعداً با آغاز جنگ جهانی اول لغو گردید.
تخریبهای شدیدی که بر روی اموال هنری از قبیل کارهای هنری، ادبیات و مصنوعات ساخت بشر در طی جنگهای جهانی اول و دوم صورت گرفت، خلاء هایی را در قوانین موجود آشکار کرد. در سال 1954 کنفرانس لاهه برای محافظت از اموال هنری در طی درگیریهای مسلحانه امضاء شد تا مورد عمل قرار گیرد. این سومین مجموعه از قوانین، حفاظتهای فرهنگی را با عمق بیشتری نسبت به دو سری قبلی مشخص میکرد و تلاش میکرد تا از هویت یک ملت در مواجه با جنگ و اشغال حفاظت نماید.
همان طور که تکنولوژی و آگاهی پیشرفت کرده است، کنوانسیون تولید شده در لاهه و کنوانسیونهای ژنو نیز با یکدیگر همپوشانی کردهاند:
پیشرفتهای تکنولوژیکی در محدودهی جنگ تمایل دارند که موارد بشر دوستانه را تمدید کنند و امور بشردوستانه تمایل دارند که ریشهی پیشرفت تسلیحات و روشهای تخریب را قطع کنند. این قراردادهای بزرگ که شامل برخی از حیاتیترین قوانین مربوط به جنگ هستند تلاش دارد تا از نگرانیهای بشر دوستانه، فرهنگی و مالی محافظت کند.
در میدان جنگ
کنوانسیونهای لاهه نه تنها بر روی درگیریهای مسلحانه تمرکز دارند بلکه یکی از قوانین اولیهی لاهه تأکید بر حل اختلاف از طریق صلح است. به طوری که تلاش خود را میکند تا از طریق راههای ویژه از جمله راه حلهای دیپلماتیک برای حل هر اختلاف ملی و یا بین المللی از جنگ جلوگیری کند. کمیته های تحقیق و تفحص، واسطه های بی طرف و هر چیز قابل توصیفی به عنوان مهلتهای سی روزه، همه چیزهایی هستند که برای جلوگیری از جنگ استفاده میشود. تنها یک جا هست که همهی این مراحل کنار گذاشته میشود و آن وقتی است که به طور رسمی اعلان جنگ شود. بنابراین یک اعلان رسمی نیاز است، یک حملهی غافل گیرانه ی اولیه غیرقانونی محسوب میشود.
جنگ و جنگ افزار
حق نیروهای متخاصم برای در اختیار داشتن وسایل آسیب زننده به دشمن نامحدود نیست (لاهه - 4).
بسیاری از قوانینی که بر میدان جنگ حکومت میکنند کاملاً آشکار هستند: « 1- سوء استفاده از یک پرچم سفید، به عنوان تسلیم شدن یا آتش بس غیر قانونی است (لاهه 4). 2- کشتن یا آسیب وارد کردن به کسی که تحت محاصره است غیر قانونی است. 3- حمله به یک مکان یا شخص بدون دفاع ممنوع است.4- حمله به ساختمانی که به عنوان بیمارستان استفاده میشود ممنوع است. اما برخی از قوانین وضوح کمتری دارند.
نمادهای فرهنگی و ملی تحت حفاظت هستند. بهتر است نیروهای مسلح از پرچم دشمن، یونیفرم و یا علامت رسمی آنها و هم چنین علامت صلیب سرخ برای اهداف خودشان استفاده نکنند. اموال دشمن نباید به غارت بروند و نباید تخریب شوند مگر این که برای عملیاتهای نظامی بسیار لازم باشد. ساختمانهایی که متعلق به هنر، علم و امور خیریه هستند به علاوهی هر چیز تاریخی و فرهنگی دیگری مصون هستند البته به غیر از این که از آنها برای عملیاتهای نظامی استفاده شوند. در چنین مواقعی تقریباً حمله به آنها قانونی است. به طور کلی ممنوعیتی در مورد سلاحهایی که هدفشان به حداکثر رساندن درد یا آسیب است وجود دارد:
1- سلاحهای شیمیایی و سلاحهای سمی ممنوع است.
2- استفاده از گلولههایی که آسیبهای اضافه تری را به محض این که داخل بدن رسیدند، ایجاد میکنند ممنوع است.
3- استفاده از سلاحهای شیمیایی و بیولوژیکی ممنوع است.
جنگهای شیمیایی و بیولوژیکی (میکروبی) هر دو توسط قوانین لاهه و ژنو مورد اشاره قرار گرفتهاند. بیانیهی شماره 2 کنفرانس صلح لاهه که در سال 1899 برگزار شد استفاده از گازهای کشنده را غیر قانونی اعلام کرد. پروتکل 1925 ژنو گازهایی کشنده و روشهای میکروبی جنگ را ممنوع کرد. کنفرانس 1972 ژنو بر ممنوعیت این سلاحها با غیر قانونی اعلام کردن توسعه، تولید و انبار کردن آنها و تأکید بر نابودی مقادیر موجود آنها، تصریح کرد.
قتل عام نژادی:
1- کشتار سیستماتیک گروهی از مردم بر اساس ملیت یا نژاد در بیانیهی سال 1948 که فقط به جلوگیری از چنین کشتارهایی و مجازات کسانی که در آنها مشارکت داشتهاند اختصاص داده شده است، ممنوع گردید.
افراد زخمی یا بیمار
به طور ضروری اگر آنها زخمی یا بیمار هستند به آنها کمک کنید!
اولین معاهدهی ژنو به موضوع نیروهای مصدوم یا درهر صورت ناتوان (به علاوه کادر پزشکی و افسران امور دینی) میپردازد و به صورت بشر دوستانه ای میخواهد به محض این که یک سرباز دیگر قادر به جنگیدن نیست نباید دیگر به او به عنوان یک هدف تیر اندازی نگاه کرد. و فراتر از آن خواستار اقدامی میگردد: صرف نظر از این که شخص زخمی برای کدام یک از طرفین جنگ در حال جنگ بوده است، باید حتماً تحت مراقبتهای پزشکی قرار گیرد. این شامل مدیریت فعالانهی درمان و اجازه به صلیب سرخ برای مدیریت درمان میشود.
در مورد محافظت از نیروهای زخمی یا بیمار کادر پزشکی و افسران امور دینی (کشیکها) فرضی وجود دارد که این افراد غیر مسلح هستند (یا در مورد نیروها فرض بر این است که آنها قادر به هر گونه سلاحی که احتمالاً در اختیار دارند، نمیباشند). در مورد کادر پزشکی و افسران امور دینی (کشیکها) یک تناقض جالبی دیده میشود که این افراد در واقع برای دفاع از خودشان از حمل اسلحه قدغن نمیشوند. اما اگر آنها خودشان را مسلح کنند، جنبه های مشخصی از حالت مصونیت خود را از دست میدهند. بنابراین برای این که بر اساس قوانین جنگ آنها کاملاً از حمله مصون بمانند باید خود را در معرض آسیب حملات قرار دهند.
فایل ورد 11 ص
دسته بندی | معارف اسلامی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 25 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 34 |
کسی که یک مقداری آشنا باشد به منطق قرآن، می بیند که این قرآن است که وادار کرد پیغمبر اسلام را به اینکه با این سرمایه دارها دائماً در جنگ باشد و با این کسانی که در حجاز و در طائف و در مکه و اینها، سرمایه دار بودند و صاحب قدرت و اشخاص قلدری که قدرتمند بودند، قرآن بود که پیغمبر اکرم را وادار کرد به اینکه با این مردمی که با ملیت مردم، با منافع توده های مردم مخالف هستند و استثمار می کنند اینها را، با اینها باید جنگ بکنید و تادیبی حاصل بشود.
جنگهایی که پیغمبر در زمان حیاتشان فرموده اند (بعد از اینکه آن وقتی که اسباب جنگ فراهم شد برایشان) این جنگها همیشه با زورمندها بوده است، با آنها مثل ابوسفیان و امثال آنها که قدرتمندها بودند و اینها منافع ملتها را، ملت خودشان را میخواستند برای خودشان چیز بکنند و ظلم و ستمکاری و اینها، بی عدالتی رایج بوده است و جنگهایی که واقع شده، بین مستضعفین بوده و مردم طبقه سه (فقرا) با این زورمندها و آنهایی که می خواستند حق فقرا را اصولاً خدامحوری و دین گرایی پایه اصلی اندیشه ایشان بوده و همواره بر دفاع از حریم ارزشهای اسلام و قرآن تاکید کردهاند و حتی جنگها را به منظور توسعه اسلام در عالم بیان داشته اند، در دوران دفاع مقدس می فرمایند:
«جنگ ما جنگ عقیده است و جغرافیا و مرز نمی شناسد»
این به ان مفهوم است که مبنای تفکر مبارزاتی امام (ره) دیانت است که در همه زمینه ها بر فهم فقهی تکیه دارد و هدف آن پیاده کردن اسلام و تربیت انسان سالم در جوامع است.
ترسیم چنین افق وسیعی از حوزه دفاعی حضرت امام (ره) تحقیقی است جامع که از بضاعت این مقدمه خارج است ولی با اندک دقتی بعد جهانی و همیشگی امر دفاع را در اندیشه های والای معظم له می توان دید: دفاع از اسلام و مسلمین، دفاع از محرومین و مستضعفین، دفاع از حزب الله، دفاع از نهضت و کشور اسلامی، دفاع از جان، مال و آبرو و دفاع از عزت و استقلال سیاسی و...
این الگوگیری دفاعی دقیقاً منطبق بر قرآن و سیره پیامبر (ص) است. ایشان با دقت سیره پیامبر (ص) و ائمه (س) را مورد بررسی قرار داده، درسهای لازم را از آن گرفته و به دیگران آموخته اند.
آشنایی حضرت امام (ره) با سیره نبوی پیامبر (ص) در حقیقت یافتن الگو و سرمشق زندگی برای دستیابی به حیات طیبه الهی است. سیره حضرت در نحوه ارتباط با خداوند، دوستان، دشمنان، منافقان، حکومت و هبری، تبلیغات، سیاست خارجی، جنگ و صلح، اسیران جنگی، آموزش و سازماندهی و... تمامی آموزنده است، چنانکه در بیانی فرموده اند:
«اگر یک ملتی بخواهد مقاومت کند برای یک هدف حقی، باید از تاریخ استفاده کند. از تاریخ اسلام استفاده کند ببیند که در تاریخ اسلام چه گذشته، و اینکه گذشته سرمشق است برای ما»، «ولکم فی رسول الله اسوه حسنه» پیغمبر بزرگ اسلام، همه چیزش را فدای اسلام کرد، تا پرچم توحید را به اهتراز در آورد.»
این پیر فرزانه همواره در طول حیات مبارزاتی و انقلابی خود سعی داشتند سیره پیامبر اسلام (ص) و ائمه معصومین (س) را به دور از هرگونه خرافه و اندیشه واهی ارائه دهند و دنباله روی آنان قرار گیرند:
«با خدای خویش عهد نموده ایم که دنباله روی امام خود سیدالشهدا (ع) باشیم» جنگهای اسلام مقصدی جز تربیت انسانها و جاری کردن احکام خداوند و ممانعت از ظلم ستمگران نداشته است. و مکتب اسلام هم استفاده از جنگ را تا مرز ضرورت، محدود ساخته و آن را به عنوان آخرین وسیله برای جلوگیری از تجاوز و طغیان و تادیب مفسدان و ظالمان پذیرفته است. مفسدانی که براساس امیال شیطانی خود همیشه در صدد پایمال کردن حقوق مادی و معنوی انسانها بوده و هیچ گاه جوامع بشری از وجود چنین افرادی خالی نبوده است، و با توجه به اینکه اسلام شریعتی صریح و گویا برای مشکلات انسانها، و صاحب روشهایی قاطع و قابل اجرا است؛ در اوج عطوفت و مهربانی، در برابر ستمکاران و جباران شدت عمل دارد به این علت دستوراتی قاطع به پیروانش صادر نموده و خواهان مبارزه تا رفع فتنه در عالم شده است، و امام راحل با آگاهی کامل در تمامی مراحل مبارزاتشان از این فکر بهره جستهاند:
«هیهات که خمینی؛ در برابر تجاوز دیوسیرتان و مشرکان و کافران به حریم قرآن کریم و عترت رسول خدا و امت محمد- صلی الله علیه و آله وسلم- و پیروان ابراهیم حنیف ساکت و آرام بماند و یا نظارهگر صحنه های ذلت و حقارت مسلمانان باشد. من خون و جان ناقابل خویش را برای ادای واجب حق و فریضه دفاع از مسلمانان آماده نموده ام و در انتظار فوز عظیم شهادتم. قدرتها و ابر قدرتها و نوکران آنان مطمئن باشند که اگر خمینی یکه و تنها هم بماند به راه خود که راه مبارزه با کفر و ظلم و شرک و بت پرستی است ادامه می دهد و به یاری خدا در کنار بسیجیان جهان اسلام، این پا برهنه های مغضوب دیکتاتورها، خواب راحت را از...
فایل ورد 34 ص
دسته بندی | علوم انسانی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 35 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 16 |
این نوع جنگ از فروپاشی شوروی شروع و تاکنون ادامه داشته و متکی بر تهدیدات نرم و قدرت نرم فرهنگی و اجتماعی است.آمریکایی ها با استفده از این نوع جنگ تاکنون موفق به تغییر چندین رژیم سیاسی در کشورهای مورد نظر شدند. انقلاب های رنگی که در چندین کشور بلوک شرق و شوروی سابق رخ داد،در واقع نمونه ای از جنگ نرم است.
فایل دانلودی بدون منابع می باشد.
دسته بندی | تاریخ و ادبیات |
فرمت فایل | pptx |
حجم فایل | 285 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 28 |
دسته بندی | علوم انسانی |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 251 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 294 |
بررسی جنگ عراق
تاریخ انتشار: دسامبر 2003
ناشر: وزارت دفاع انگلستان
مندرجات
فصل 1- مقدمه
فصل 2- طرح ریزی و تشکیل قوا
فصل 3- درس هایی از عملیات
عملیات شبه جزیره فاو
رویدادهای عملیات اخیر: رهنمودهایی برای آینده
فصل چهارم- محیط دریایی
عملیات ضد مین
فصل پنجم- محیط زمینی
- جنگ بصره
فصل ششم- محیط هوایی
عملیات نظامی نیروی هوایی سلطنتی بریتانیا
فصل هفتم- همکاری در قالب یک ائتلاف
فصل هشتم- لجستیک
- جنگ در صحرا
فصل نهم- مدرم
فصل دهم- سبز و اطلاعاتی
فصل یازدهم- عملیات پس از درگیری
فصل دوازدهم- کمبود آب، جبران خسارات و هزینه ها
پیوست A- وقایع نگاری
پیوست B- نیروهای اعزام شده
پیوست C- آمار
فصل اول- مقدمه
1-1.در اوایل سال 2003، حدود 46 هزار نیروی نظامی بریتانیایی در عملیات نظامی علیه رژیم صدام حسین در عراق به ائتلاف تحت رهبری آمریکا پیوست. عملیات نظامی در تاریخ 20 مارس 2003 آغاز شد و در اول ماه مارس همان سال، پرزیدنت جورج بوش، پایان عملیات اصلی نظامی را اعلام کرد، اما با این حال، رژیم بعثی عراق ظرف 4 هفته سرنگون شد و بخش زیادی از خاک عراق تحت کنترل نیروهای ائتلاف درآمد. پیش زمینه جنگ، طرح ریزط اعزام نیروها و مراحل رزمی عملیات در عراق، اولین بازتابها تشریح شدند. این کتاب تحلیل عمیق تری از دروسی که ما در عملیات فرا گرفته ایم و شرح مفصل تری از مأموریت های خاص نظامی را ارائه کرده و تداوم فعالیت های نیروهای ائتلاف جهت استقرار ثبات و آرامش در عراق را پس از پایان مرحله ای رزمی عملیات شرح می دهد.
فرآیند دروس وزارت دفاع انگلستان
- Operation in Irag- First Reflections
- Ministry of Defence (MOD)
دسته بندی | علوم انسانی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 53 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 80 |
مقاله بررسی جامع جنگ های صلیبی در 80 صفحه ورد قابل ویرایش
جنگهای صلیبی : 1095-1291
I - علل
جنگهای صلیبی اوج حواث قرون وسطی و شاید جالبترین واقعه ای بود که در تاریخ اروپا وخاور نزدیک روی می داد. اکنون دو دین بزرگ جهان ،اسلام و مسیحیت ، بعد از قرنها مناظره،سرانجام آن را به حکمیت نهایی بشرـ یعنی به میدان جنگ – واگذارمی کردند. تمام ترقیات قرون وسطایی ، جمیع عرصةبازرگانی و جهان مسیحی ،همةشور و اعتقاد مذهبی ،وکلیةقدرت فئودالیسم و فریبندگی شوالیه گری در دویست سال جنگی که برای بشر و منافع بارزگانی در گرفت به اوج کمال و ذروةاعتلا رسید.
اولین علت مستقیم جنگهای صلیبی پیشتازی ترکان سلجوقی بود. دنیا خود را با سلطةمسلمانان بر خاور نزدیک وفق داده بود. خلفای فاطمی مصر در حکومت بر فلسطین طریق مدارا پیش گرفته بودند و ،صرف نظر از چند واقعة استثنایی ، فرقه های مسیحی آن سامان از آزادی زیادی در پیروی از تعالیم دینی خویش برخوردار بودند. حاکم،خلیفة دیوانةقاهره، کلیسای قیامت را ویران کرده بود ( 1010)لکن خود مسلمانان مبالغ معتنا بهی خرج تعمیر مجدد آن کرده بودند. در سال 1047،جهانگرد و شاعر ایرانی، ناصر خسرو ، کلیسای مزبور راجنین توصیف کرد:«… جایی وسیع است چنانکه هشت هزار آدمی را درآن جای باشد،همه را به تکلف بسیار ساخته از رخام رنگین و نقاشی و تصویر ، وکلیسا را از اندرون به دیباهای رومی آراسته مصور کرده و بسیار زر طلا بر آنجا به کار برده ، و صورت عیسی علیه السلام را چد جا ساخته که بر خری نشسته .»
این فقط یکی از کلیساهای متعدد در بیت المقدس بود . زایران مسیحی حق داشتند آزادانه به اماکن متبر که رفت و آمد کنند، سالیان سالیان سال بود که زیارت فلسطین نوعی عبادت یا کفاره محسوب می شد،همه جا اروپا ،انسان کسانی را می دید که برگهای نخل فلسطین را چلیپا وار، به نشانةزیارت از اماکن متبر که ،زیور تنپوش خویش می کردند.،پیرز پلومن معتقد بود که این قبیل افراد «رخصت داشتند که از آن پس تمام عمر سخن دروغ بگویند .» لکن در 1070 ترکان بیت المقدس را از چنگ فاطمیان بیرون آوردند، و زایران مسیحی از این پس ناقل روایاتی بودند دربارةتعدی ترکان وبی حرمتی
آنها نسبت به اماکن متبرکه. طبق روایتی قدیمی که صحت آن مسلم نیست ،یکی از زایران به نام پیر لومیت ( پیر منزوی )از جانب سیمون ،بطرک بیت المقدس ،نامه ای نزد پاپ اوربانوس دوم به رم آورد که در طی آن تعقیب و آزار مسیحیان فلسطین بتفصیل بیان ،
واز پاپ عاجزانه تقاضای کمک شده بود (1088).
دومین علت مستقیم جنگهای صلیبی تضعیف خطرناک امپراطوری بیزانس بود. امپراطوری مزبور مدت هفت قرن میان تقاطع بزرگراههای اروپا و آسیا قرار داشت ومانع تهاجم لشکریان آسیایی وخیل جماعات چادرنشین استپها به اروپا بود. اکنون این امپراوری بر اثر نفاقهای داخلی، بدعتهای مخرب، و شقاق 1054 که مایةجدایی آن از غرب شده بود، آن قدر ضعیف بود که دیگر نمی توانست موفق به انجام این امر خطیر تاریخی شود. در حالی که بلغارها، پجنگها ، کومانها ،, وروسها بر دروازه های اروپایی آن هجوم می بردند،ترکان مشغول تکه تکه کردن ایالات آسیایی آن امپراطوری بودند. در 1071
سپاهیان بیزانس تقریباً در مناذگر تارومار شدند . ترکان سلجوقی ادسا{ الرهایا اورفه }، انطاکیه ( 1085)، طرسوس، حتی نیقیه را تسخیر کردند واز آن سوی بوسفور چشم برخودشهر قسطنیه دوختند. امپراطور آلکسیون اول (1081-1118)، با امضای عهدنامةخفت آوری ،بخشی از آسیای صغیر را نجات بخشید، لکن برای مقابله با هجومهای بیشتر فاقد قوای نظامی بود. اگر قسطنطنیه به دست ترکان می افتاد،تمامی اروپای خاوری در برابر لشکریان آنها مفتوح می شد وفتح تور ( 732) بی نتیجه می ماند. آلکسیوس غرور مذهبی را فراموش کرد،سفرایی نزد پاپ اور بانوس دوم و شورای
پیاچنتسا گسیل داشت،واروپای لاتین را تشویق کرد اورا در هزیمت دادن ترکان از اروپا یاری کند. آلکسیوس می گفت که مبارزه با این جماعت کفار در خاک آسیا عاقلانه تر خواهد بود تاآنکه دست روی دست نند و منتظر سیل آنها از طریق شبه جزیرةباکان به
پایتختهای اروپایی باشند. سو مین علت مستقیم جنگهای صلیبی حس جاه طلبی شهرهای ایتالیایی مانند پیزا،جنوا،ونیز، وآمالفی بود که می خواستند دامنةقدرت تجاری روزافزون خود را بسط دهند. هنگامی حوزة حکومت مسلمین را در اسپانیا کاهش دادند (از 1085 به بعد)،مدیترانة باختری به روی بازرگانان مسیحی بازشد. شهرهای ایتالیایی از راه بنا
صادر کنندة کالاهای داخلی و مصنوعات ورای آلپ ثروتمند تر و نیرومندتر شدند و در صدد بر آمدند به برتری مسلمانان در مدیترانةخاوری پایان دادةبازارهای خاور نزدیک را به روی امتعة اروپای باختری بکشانید.م اطلاع نداریم که این سوداگران ایتالیایی تا چه حد به شخص پاپ تقرب داشتند. تصمیم نهایی از جانب خود اوربانوس گرفته شد. این فکر به مخلیة سایر پاپها هم خطور کرده بود. مثلا ژربر، که به اسم سیلوستر دوم مقام یاپی را احراز کرد،از عالم مسیحیت خواستار نجات بیت المقدس شد،و بنا به اصرار او جماعتی از مبارزان مسیحی بی نتیجه قدم به خاک سوریه گذاشتند(حد1001). گرگوریوس هفتم در گرماگرم مبارزةمتهدم کننده ای با هانری چهارم گفته بود:«جان بر کف نهادن در راه نجات اماکن متبرکه در نظر من بمراتب خوشتر است تا حکومت بر عالمی.» هنگامی که اوربانوس در مارس 1095 ریاست شورای پیاچنتسا را به عهده گرفت، آتش آن مبارزه هنوز سرد نشده بود. در این شورا اوربانوس به حمایت از تقاضای سفیران آلکسیوس سخن گفت ،اما توصیه کرد تا مجمع عظیمتری به نمایندگی از جانب قاطبةمسیحیان برای اعلام جنگ علیه اسلام تشکیل نشده است، در گرفتن تصمیم شتاب نورزند.م احاطة وی بر اوضاع زیادتر ازآن بود که تصور کند در چنین امر
خطیری،در یک سرزمین دور دست ، پیروزی مسیحیان قطعی باشد. بی شک اوربانوس پیش بینی می کرد که شکست در این مهم به حیثیت مسیحیت وکلیسا سخت لطمه خواهد زد.شاید اشتیاق داشت که جنگجویی نامرتب بارونهای فئودال و دزدان دریای نورمان را به صورت مبارزه ای مقدس درآورد و اروپا و امپراطوری بنزانس را از خطر مسلمانان برهاند. آرزوی اوربانوس آن بود که کلیسای شرقی را دوباره به زیر سلطة حکومت پاپی، وعالم مسیحی را به صورت جهان نیرومندی تحت فرمان پاپها در آورد وباردیگر شهر رم را به پایتخت جهان مبدل کند. این مفهوم ذهنی ناشی از نهایت دولتمردی بود
از مارس تا اکتبر 1095 اوربانوس به سیاحت در ایتالیای شمالی و فرانسةجنوبی مشغول بود و از امر ا وبزرگان قوم برای کمک ضروری در این راه نظر خواست. در کلرمون ، واقع دراوورنی،شورای تاریخی روحانی اجلاس کرد، هرچند که یک روز سرد ماه نوامبر
بود، هزاران نفر از مردم نواحی و جوامع مختلف چادرهای خود را در میان صحرا برافراشتند،و چنان اجتماع عظیمی برپا شد که هیچ تالاری گنجایش آن همه مردم را نداشت ،هنگامی که هموطن خود اوربانوس دوم را بر بالای صفه بلند کردند، ووی به زبان خود آنها به ایراد مؤثرترین خطا به ها در تاریخ قرون وسطی پرداخت ، قلب همه از فرط احساسات در پس افتاد. پاپ خطاب به حاضران چنین گفت: ای نژاد فرانک! نژاد محبوب و برگزیدة خدا! … از مرزهای اورشلیم واز جانب قسطنطنیه خبر غم انگیزی
آورده اند که قومی ملعون بکلی از خدا بیخبر جابرانه بر اراضی این مسیحیان هجوم برده با ویروانی وایجاد آتشسوزی مردم را از زاد و بومشان بیرون رانده اند. ابنان جماعتی لز اسرا به مملکت خویش برده و بخشی از آنها را زیر شکنجه هایی بیرحمانه به قتل رسانده اند . این مردم محرابها را بالوث وجود خویش آلوده می سازند وسپس آنها را ویران می کنند. قلمرو یونانیان اکنون به دست آنها تکه تکه شده است یونانیان از آن اراضی وسیعی که پیمودن سراسر آن حتی بیش از دو ماه محروم شده اند.
جبهة مسلمان حرکت کرد.
روز بعد بخت از او برگشت. لشکریان تازه نفسی برای کمک به صلاح الدین از راه رسیدند و ریچارد، که دوباره بیمار شده بود و حمایتی از شهسواران مقیم عکا و صور نمیدید ، بار دیگر تقاضای صلح کرد. ریچارد در حالی که در آتش تب میسوخت به صدای بلند آب یخ و میوه خواست. صلاحالدین به اجابت خواستة وی مقداری گلابی و هلو و برف، و همچنین طبیب شخصی خویش را، به بالین وی فرستاد. در دوم سپتامبر 1192 آن دو دلاور عهدنامه صلحی را برای مدت سه سال امضاء و خاک فلسطین را تقسیم کردند. طبق این عهدنامه، قرار شد که ریچارد بر کلیة شهرهای ساحلیی که تسخیر کرده بود، از عکا تا یافا، حکومت کند؛ مسلمانان و مسیحیان مجاز باشند آزادانه از اراضی یکدیگر عبور کنند؛ جان ومال زایران در اورشلیم محفوظ و مصون ماند؛لکن شهر بیت المقدس زیر نظر مسلمانان اداره شود ( بعید نیست که چون بازرگانان ایتالیایی به طور کلی علاقمند به نظارت بر بنا در فلسطین بودند ، به همین سبب ریچارد را تشویق کرده باشند که اورشلیم را در برابر مناطق ساحلی به مسلمانان واگذارد.) با تدارک تورنواها ، عقد صلح را جشن گرفتنند. و قایعنگار ریچارد درباره این رویداد مینویسد:« فقط خداوند تبارک و تعالی از شادمانی بی اندازه این دو سپاه آگاه است.» برای اندک زمانی افراد دل از تنفر شستند. ریچاد رهنگام سوار شدن بر کشتی به عزم انگلیس آخرین نامه گستاخانه خودرا خطاب به صلاح الدین فرستاد و در طی آن وعده داد که سه سال دیگر برگردد و اورشلیم را بازستاند، صلاح الدین در جواب نوشت که اگر وی ناگزیر شود سرزمین خود را از دست دهد ، باختن به ریچارد را بر هر آدم زنده دیگری مرجح میشمرد.
عدالت، شکیبایی، و میانه روی صلاح الدین کاردانی، شجاعت و تدبیر جنگی ریچارد را شکست داده بود؛ وحدت و وفاداری سرداران مسلمان بر نفاق و عهدشکنیهای سالاران فئودال تفوق یافته بود؛ تجربه نشان داده بود که یک خط کوتاه مهمات سانی در عقب صفوف سپاه مسلمان بمراتب بر تسلط مسیحیان به دریاهای جهان مزیت داشت. وجود سلطان مسلمان نمونه بارزتر و مشخصتری از جمیع فضایل و نقایص مسیحی بود تا وجود شهریار مسیحی. صلاح الدین دینداری را به آنجا می رساند که از تعقیب و آزار مخالفان دین پروایی نداشت، و در این قبیل مسائل چنان دستخوش احساسات می شد که خصومتش با شهسواران پرستشگاه و مهمان نواز بیش از حد بود. با اینهمه ، معمولا با ضعفا بملامیت رفتار می کرد، با شکست خوردگام مهربان ، و در وفای به عهد چنان از دشمنان خویش برتر بود که وقایعنگاران مسیحی در شگفت بودند چطور الاهیاتی چنین قادر است آدمی چنان به وجود آورد. وی با خدمتگزاران خویش در نهایت ملاطفت رفتار، وشخصاً به کلیة شکایتها رسیدگی می کرد. « پول در نظر وی همان اندازه قدر داشت که خاک»، وآنچه در خزانه شخصی خویش به جا نهاد فقط یک دینار بود. چندی قبل از آنکه جان سپرد، خطاب به فرزندش ، به ظاهر اندرزهایی داد که هیچ حکیم مسیحی قادر نبود سخنی پرمغزتر از آن بگوید:
پسرم، ترا به خدای تبارک و تعالی می سپارم .. طبق مشیت وی رفتار کن، زیرا آرامش خاطر در آن نهفته است. از خونریزی بپرهیز.. زیرا خونی که بر زمین ریزد هرگز نمیخسبد. کوشش کن تا دل آحاد رعیت خود را به دست اوری و مراقب رفاه آنان باشی؛ زیرا تو از جانب خداوند و من به این سمت برگزیده شده ای تا خوشبختی آنها را تأمین کنی. جهد کن تا دلوزیران ، بزرگان، و امیران خویش را به دست آری. اگر من به مقام شامخی نایل آمدهام،علت آن است که با محبت و ملاطفت دل مردم را تسخیر کرده ام.
وی در سال 1193، هنگامی که پنجاه وپنج سال بیشتر از عمرش نمیگذشت، بدرود حیات گفت.
VII- چهارمین جنگ صلیبی : 1202- 1204
سومین جنگ صلیبی عکا را آازد ساخت، اما بیت المقدس را همچنان در دست مسلمانان باقی گذاشته بود. نتیجه ای چنین اندک از یک سلسله مبارزاتی که در آن بزرگترین سلاطین اروپا شرکت جسته بودند طبعاً مایه دلسردی بود. غرق شدن فردریک بارباروسا، فرار فیلیپ اوگوست، تصور آشکار ریچارد، توطئه های بی دغدغه شهسواران مسیحی در سرزمین مقدس، اختلافات بین شهسواران پرستشگاه و مهمان نواز، شروع مجدد جنگ بین انگلیس و فرانسه دماغ اروپای مغرور را به خاک سایید و ایقان دنی عیسی را در میان پیروان ان بیش از پیش ضعیف ساخت. لکن چون صلاح الدین زو در گذشت و امپراطوری وی تجزیه شد. امید مومنین اروپایی بالا گرفت. اینوکنتیوس سوم را از آغاز تصدی مقام پاپی خواستار کوشش دیگری در این راه بود و کشیش ساده ای به نام فولک دونویی، در طی موعظاتی، سلاطین و مردم را به شرکت در چهارمین جنگ صلیبی دعوت کرد. نتایج حاصله به هیچ وجه مایه امیدواری نبود. امپراطور فردریک دوم پسری بود چهار ساله ؛ فیلیپ اوگوست شرکت در یک جنگ صلیبی را برای یک عمر کافی میدانست؛ و ریچارد اول پادشاه انگلیس، که آخرین نامة خو خطاب به صلاح الدین را فراموش کرده بود ، به سخنان تشویق آمیز فولک خندید و در پاسخ وی گفت : « به من توصیه می کنی که سه دختر خویش یعنی غرور، آز و ناپرهیزکاری را ترک گویم. من آنها را به آنهایی کهب یش از همه استحقاق دارند میبخشم: غرورم را شهسواران پرستشگاه، آزم را به راهان سیتو، و ناپرهیزکاریم را به جماع اسقفان» با تمام این احوال، اینوکنیتوس در تقاضای خویش پافشاری ورزید. وی پیشنهاد کرد که مبارزه علیه مصر در صورتی قرین کامیابی خواهد شد که ایتالیا حاکم بر دریای مدیترانه باشد، و تسلط بر سرزمین ثروتمند و حاصلخیزی مثل مصر بهترین وسیله رسیدن به بیت المقدس و تسخیر آن شهر است پس از آنکه مدتی با و نیز چانه می زدند ، عاقبت آن جمهوری کوچک دریانورد را راضی کردند در برابر 85000 مارک نقره ( معادل 8500000 دلار) وسایل حرکت چهار هزار و پانصد نفر شهسوار با مرکب آنها، نه هزار تن از ملازمان ، و بیست هزار پیاده نظام به انضمام سیورسات نه ماهه آنها را از دریا فراهم سازد ؛به علاوه: پنجاه فروند کشتی جنگی مجهز به افراد پاروزن را در اختیار صلیبیون بگذارد. و نیز در مقابل این خدمات یک شرط قایل شد، و آن گرفتن نیمی از غنایم اراضی تصرف شده بود. لکن ونیزیها به هیچ وجه قصد حمله به مصر را نداشتند. سوداگران ونیزی همه ساله از طریق صدور الوار و آهن واسلحه به مصر، و وارد کردن غلام، میلیونها دلار استفاده میکردند و اکنون حاضر نبودند که این داد وستد را به جنگ به مخاطره افکنند یا پیزا و جنووا در این معاملات سهیم سازند. به همین سبب، در همان حال که مشغول مذاکره با کمیته صلیبیون بودند ، مخفیانه با سلطان مصر عقد اتحادی بستند و متعهد شدند که آن کشور ار در برابر تهاجم بیگانگان حراست کنند. (1251) ارنول ، یکی از وقایعنگاران این عهد، اظهار می دارد که ونیز برای منحرف ساختن جنگ صلیبی از فلسطین، رشوه چشمگیری دریافت کرد.
در تابستان 1352، لشکریان جدید صلیبی در ونیز گرد آمدند. سرداران این سپاه عبارت بودند از مارکزه یونیفا چوازمونفرا ، کنت لویی از بلرا، کنت بودوئن از فلاندر ، سیمون دومونفور ( که بعدها در مبازره با بدعتگذاران آلبیگایی شهرت فراوانی به دست آورد ) ، و عده زیادی از بزرگان و اشراف عهد ، از جمله ژفروا دو ویلاردوئن ، و مارشال دوشامپانی، که نه فقط در دیپلوماسی و مبارزات صلیبی سهم شایانی ایفا کرد، بلکه تاریخ فضاحت آور آن را به صورت خاطرات آبرومندی تدوین کرد که خود مقدمه آثار ادبی منثور زبان فرانسه بود به سنت مالوف، اکثر صلیبیون از فرانسه میآمدند. به هر کس که در این امر خطیر شرکت می جست دستور داده شده بود که به نسبت استطاعت مالی خویش مبلغی پول نقد همراه بیاورد تا 85000 مارک نقره ای که ونیز مطالبه می کرد گرد آید. پس از گرد آوری تمام وجوه ،هنوز 34000 مارک کمبود داشتند . انریکو داندولو ، دوج تقریباً نابینای ونیز «که دلش را دریای کرم میخواندند»، با تمام حرمتی که از آن مردی نود و چهار ساله بود، پیشنهاد کرد که اگر صلیبیون در تسخیر بندر زارا به و نیز مدد رسانند، جمهوری مزبور از تقاضای ما بقی پول صرف نظر خواهد کرد. این بندر بعد از خود و نیز مهمترین بندر دریای آدریاتیک محسوب می شد. در 998 ونیز آن را تسخیر کرده بود، وبارها در آنجا مردم علم شورش برافراشته و منکوب شده بودند. اما در این تاریخ به مجارستان تعلق داشت و تنها راه ارتباط اراضی مجارنشین با دریا بود. از آنجا که ثروت و قدرت این بندی رو به فزونی بود، و نیز بیم آن داشت که رقیب عمده وی در تجارت آدریاتیک شود. اینوکنتیوس سوم چنین پیشنهادی را شریرانه نامید و تهدید کرد که هر کس در اجرای این نقشه شریک شود، او را تکفیر می کند. لکن صدای دلنواز سکه های طلا آن قدر بلند بود که امکان نداشت سخنان بزرگترین و مقتدرترین پاپهای عالم به گوش کسی رسد. ناوگان مشترک جنگجویان بر زارا هجوم بردند و آن بندر را در عرض پنج روز تسخیر، و غنایم به دست آمده را میان خود تقسیم کردند. آنگاه صلیبیون هیئتی را به شفاعت نزد پاپ روانه داشتند و تقاضای عفو کردند. پاپ بر ایشان آمرزش فرستاد ، لکن تقاضا کرد که غنایم به دست آمده را مسترد دارند، صلیبیون از پاپ برای آمرزش گناهان تشکر کردند ، اما غنایم را نگاه داشتند. ونیزیها حکم تکفیر پاپ را نادیده انگاشتند و درصدد اجرای دومین قسمت برنامه خویش، که تسلط بر قسطنطنیه بود، برآمدند.
حکومت سلطنتی بیزانس از جنگهای صلیبی چیزی نیاموخته بود؛ کمکی که در این مبارزات به صلیبیون کرد اندک بود، اما منافعی سرشار عایدش شد؛ قسمت اعظم آسیای صغیر را دوباره به چنگ آورد و با آرامش و قرار شاهد تضعیف متقابل اسلام و غرب در کشمکشی که بر سر فلسطین روی می داد شد. امپراطور ما نوئل هزاران نفر از ونیزیها را در قسطنطنیه زندانی، و چند صباحی امتیازات تجارتی ونیز را در آن سامان لغو کرده بود (1171). اسحاق دوم، ملق به آنگلوس، بی هیچ ناراحتی و دغدغه خاطری . با اعراب مسلمان متحد شده بود. در 1195 اسحاق به بدست برادرش الکسیوس سوم خلع، زندانی و نابینا شد. پسر اسحاق، که او نیز آلکسیوس نام داشت، به آلمان گریخت. در 1202 وی عازم ونیز شد و از سنای ونیز و صلیبیون تقاضا کرد که پدرش را نجات دهند و دوباره به مقام سلطنت بردارند، و در عوض وعده داد که برای هجوم به مسلمانان همه نوع سیورسات در اختیار آنها قرار دهد . داندولو و بارونهای فرانسوی قرار داد سنگینی را بر آلکسیوس جوان تحمیل کردند : به این معنی که از وی تعهد گرفتند مبلغ 200000 مارک نقره به صلیبیون تسلیم کند، سپاهی مرکب از ده هزار نفر را برای خدمت در فلسطین مجهز سازد، و کلیسای ارتدوکس یونانی را مطیع و منقاد پاپ اعظم گرداند.
با وجود این رشوه زیرکانه، اینوکنتیوس سوم صلیبیون را از هجوم به امپراطوری بیزانس بازداشت ، و تهدید کرد که هر کس را که از گفته او تخلف ورزد تکفیر خواهد کرد. برخی از اعیان حاضر به شرکت در چنین ماجرایی نشدند. بخشی از سپاهیان ، خود را از مبارزات بیزانس بازداشت، و تهدید کرد که هر کس را که از گفته او تخلف ورزد تکفیر خواهد کرد. برخی از اعیان حاضر به شرکت در چنین ماجرایی نشدند. بخشی از سپاهیان، خود را از مبارزات صلیبی معاف دانستند و به زادو بومشان برگشتند. لکن امید به تسخیر ثروتمدترین شهر اورپا چنان اندیشه نوید بخشی بود که تاب و توان از همه می برد.
دسته بندی | تاریخ و ادبیات |
فرمت فایل | pptx |
حجم فایل | 2927 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 34 |
پاورپوینت جامع عملیات خیبر دفاع مقدس به همراه تصاویر مربوطه
دسته بندی | سایر گروه های علوم پزشکی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 38 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 48 |
*دانلود مقاله درمورد کمک های اولیه و اصول آن*
تعریف – کمکهای نخستین عبارتست از اقداماتی فوری که بلافاصله پس از بروز
حادثه صورت می گیرد و سبب کاهش چشمگیر مرگ و میر می شود . شخص کمک دهنده نیازی بداشتن اطلاعات پزشکی یا پرستاری ندارد و با آموختن اصول کمکهای اولیه که خیلی ساده است هر کس می تواند این امر را بعهده بگیرد لذا فرار گرفتن آن برای همة مردم چه در زمان جنگ و چه در زمان صلح ضروری و لازم و مفید است . معمولاً کمکهای اولیه برای حفظ سلامت و حیات مصدوم یا بیمار قبل از رسیدن سرویس پزشکی و یا رسانیدن مصدوم به پزشک و مراکز درمانی انجام می گیرد . هدف از کمکهای نخستین عبارتست از :
1- نجات و زنده نگهداشتن شخص مصدوم یا بیمار
2- جلوگیری از شدت یافتن عارضه
3- کمک به بهبود حال بیمار تا حد رسیدن ویا انتقال او به مراکز درمانی
برای آنکه کمک کننده بتواند وظایف خود را به خوبی و بنحو صحیح انجام دهد باید دارای صفات زیر باشد .
1- سرعت عمل داشته ، در هر حادثه به سرعت از وضع بیمار ، محیط اطراف او و حادثه ای که اتفاق افتاده است اطلاعاتی کسب نموده و اقدام به نجات بیمار نماید.
2- در هر حادثه خونسردی خود را حفظ نموده و با آرامش دست به کار شود .
3- به روحیة بیمار توجه نموده و سخنانش تسلی بخش و محبت آمیز بوده و رفتارش
اطمینان بخش توأم با دلسوزی باشد .
4- در کارش وارد بوده و با اصول کمکهای اولیه آشنا باشد و بداند که در هر حادثه به چه نحو باید عمل کند و چه اقداماتی را انجام دهد .
5- ابتکار عمل داشته و از حداقل وسایل ، حداکثر استفاده را در بهبود حال مصدوم بنماید .
به دلیل اندازه و عظمت مشکلات ناشی از صدمات و آمار بالای مرگ و میر ناشی از فقدان رسیدگی اورژانسی به مصدوم یا دیر رساندن مصدوم به مراکز درمانی ، نیاز به فراگیری کمک اولیه در افراد جامعه چه در سطح خانواده و چه در سطح جامعه ضرورت می یابد (70 تا 80 درصد ایست های قلبی در خانه و در حضور خانواده و بقیه در محیطهای عمومی و در حضور مردم صورت می گیرد ) . بنابراین فراگیری کمک اولیه و آگاهی از استاندادها و چگونگی مراقبت صحیح و حمایت مصدومین و بیماران ناگهانی ( مانند آسم ، تشنج ، غش و دیابت ) می تواند نقش سبزایی در کاهش مرگ و میر و معلولیتهای ناشی از این صدمات داشته باشد . نجات مصدومی که دچار حادثه یا فوریت پزشکی شده است ، می تواند در ابتدا توسط مردم حاضر در صحنه (تماشاچیان) شروع شود (افراد آموزش دیده ) و تا رسیدن نیروهای کارآزموده اورژانس ادامه یابد .
دسته بندی | سایر گروه های علوم پزشکی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 38 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 48 |
*دانلود مقاله درمورد کمک های اولیه و اصول آن*
تعریف – کمکهای نخستین عبارتست از اقداماتی فوری که بلافاصله پس از بروز
حادثه صورت می گیرد و سبب کاهش چشمگیر مرگ و میر می شود . شخص کمک دهنده نیازی بداشتن اطلاعات پزشکی یا پرستاری ندارد و با آموختن اصول کمکهای اولیه که خیلی ساده است هر کس می تواند این امر را بعهده بگیرد لذا فرار گرفتن آن برای همة مردم چه در زمان جنگ و چه در زمان صلح ضروری و لازم و مفید است . معمولاً کمکهای اولیه برای حفظ سلامت و حیات مصدوم یا بیمار قبل از رسیدن سرویس پزشکی و یا رسانیدن مصدوم به پزشک و مراکز درمانی انجام می گیرد . هدف از کمکهای نخستین عبارتست از :
1- نجات و زنده نگهداشتن شخص مصدوم یا بیمار
2- جلوگیری از شدت یافتن عارضه
3- کمک به بهبود حال بیمار تا حد رسیدن ویا انتقال او به مراکز درمانی
برای آنکه کمک کننده بتواند وظایف خود را به خوبی و بنحو صحیح انجام دهد باید دارای صفات زیر باشد .
1- سرعت عمل داشته ، در هر حادثه به سرعت از وضع بیمار ، محیط اطراف او و حادثه ای که اتفاق افتاده است اطلاعاتی کسب نموده و اقدام به نجات بیمار نماید.
2- در هر حادثه خونسردی خود را حفظ نموده و با آرامش دست به کار شود .
3- به روحیة بیمار توجه نموده و سخنانش تسلی بخش و محبت آمیز بوده و رفتارش
اطمینان بخش توأم با دلسوزی باشد .
4- در کارش وارد بوده و با اصول کمکهای اولیه آشنا باشد و بداند که در هر حادثه به چه نحو باید عمل کند و چه اقداماتی را انجام دهد .
5- ابتکار عمل داشته و از حداقل وسایل ، حداکثر استفاده را در بهبود حال مصدوم بنماید .
به دلیل اندازه و عظمت مشکلات ناشی از صدمات و آمار بالای مرگ و میر ناشی از فقدان رسیدگی اورژانسی به مصدوم یا دیر رساندن مصدوم به مراکز درمانی ، نیاز به فراگیری کمک اولیه در افراد جامعه چه در سطح خانواده و چه در سطح جامعه ضرورت می یابد (70 تا 80 درصد ایست های قلبی در خانه و در حضور خانواده و بقیه در محیطهای عمومی و در حضور مردم صورت می گیرد ) . بنابراین فراگیری کمک اولیه و آگاهی از استاندادها و چگونگی مراقبت صحیح و حمایت مصدومین و بیماران ناگهانی ( مانند آسم ، تشنج ، غش و دیابت ) می تواند نقش سبزایی در کاهش مرگ و میر و معلولیتهای ناشی از این صدمات داشته باشد . نجات مصدومی که دچار حادثه یا فوریت پزشکی شده است ، می تواند در ابتدا توسط مردم حاضر در صحنه (تماشاچیان) شروع شود (افراد آموزش دیده ) و تا رسیدن نیروهای کارآزموده اورژانس ادامه یابد .
دسته بندی | تاریخ و ادبیات |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 6 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 5 |
*مقاله تانک 90 ساله شد*
لئوناردو داوینچى نخستین کسى بود که همواره قصد داشت ارابه اى غول پیکر و سنگین براى حضور در میدانهاى جنگ را طراحى کند. در میان نوشته هاى اچ.جى. ولز در سال ۱۹۰۴ میلادى هم مى توان به خوبى نشانى از وسیله اى آهنین یافت که با در هم کوبیدن صحنه هاى نبرد با توان عظیمى به پیش مى رود. اما آنچه که هم اکنون ما به عنوان تانک مى شناسیم ۹۰ سال پیش در سپتامبر ۱۹۱۶ از سوى نیروهاى انگلیسى در جبهه سم (Somme) فرانسه علیه نیروهاى آلمانى به کارگرفته شد در آن روز نیروهاى کشور آلمان با وسیله غول پیکر و آهنینى مواجه شدند که هیچ نشانى از لوله تفنگ بر آن وجود نداشت و با قدرت بسیارى مى توانست خاکریز ها و سنگرهاى آنان را در هم بکوبد و پیش برود. قابلیت شلیک توپ از دو طرف آن نیز نیروهاى ارتش آلمان را به شدت در این منطقه غافلگیر کرده بود. آنچه که اکنون از تانک هاى گذشته برجاى مانده شکل و شمایل غول آسا با چرخ دنده هاى حرکتى جالب آنهاست که در دوران مختلف و با تغییر و تحول هاى بسیار، به پیشرفت قابل توجهى دست یافته اند. نخستین بار یک کارخانه تولید تجهیزات کشاورزى آمریکایى قصد ساخت وسیله سنگینى را داشت که با حرکت زنجیره اى ریل هاى خود بتواند زمین هاى کشاورزى و زراعى را براى کشاورزان هموار کند که به سرعت از سوى نیروهاى ارتش آمریکا این ایده رد شد. تا این که یک مهندس انگلیسى به نام «ارنست سونیتون» با طراحى بدیع خود از یک دستگاه تانک توانست نظر وینستون چرچیل مقام ارشد ارتش وقت انگلستان را به خود جلب کند و از آن در مقابله با نیروهاى آلمانى بهره ببرد. چرچیل با مشاهده ایده این مهندس خوش ذوق انگلیسى به سرعت با تشکیل هیأتى از سربازان و نیروهاى ارتش به طور رسمى اعلام کرد که قصد تولید وسیله نقلیه مهاجمى را دارد که همراه با ویرانى، قابلیت شلیک نیز داشته باشد. از آنجا که ساخت وسیله دفاعى جدید نیازمند اسم رمزى بود که ایده آن را از دشمنان جبهه مقابل پنهان کند، آنها نام «تانک هاى آبرسانى بین النهرین» را براى آن انتخاب کردند که بعد از مدتى نام تانک میان همه استفاده شد