دسته بندی | معارف اسلامی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 49 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 77 |
مقدمه:
حجاب، لباس مشارکت است، لباسی است که خدای متعال از ابتدای بلوغ به تن زن مسلمان کرده، و او را به عنوان عضوی موثر در جامعه عقیدتی اسلام پذیرفته است. این لباس، نشان فعالیتی است که نه تنها اسلام آن را مجاز می داند بلکه بر این فعالیت صحه می گذارد. در طول تاریخ حجاب دچار هجمه های مختلف فرهنگی- نظامی شده است برخی سعی کرده اند که ظاهر آن را حفظ کرده و هدف باطنی آن را خنثی سازند و فرهنگ غنی آن را که همان فرهنگ پویای ولایت است از زن مسلمان دور سازند، برخی به ظاهر حجاب نیز حمله کرده آن را نشانی از وجود ولایت در جامعه تلقی کرده اند، که در صورت وجود ظاهر، باطن آن نیز امکان بازگشت خواهد داشت.
آری این حجاب است، لباس مشارکتی که تمامی ابعاد یک مشارکت رسمی الهی را در بردارد. بسیاری از ساده اندیشان سعی دارند آن را یک لباس مشارکت صرفاً اسمی قلمداد کنند تا از کارکرد آن بکاهند و زن را به پذیرش تحقیرهای تحمیلی شرق و غرب بکشانند.
اما آنچه که مبهم است، این سوال است که چگونه جامعه اسلامی با وجود این نمودهای عینی مقاومت ایثار، باز در پی ابزار دیگری برای مقابله با هجمه های ببیگانه می گردد و از طراحی سیستم تبلیغ آن هراس می کند؟!
ادیان و برنامه ریزی جنسیتی
ادیان بعنوان قویترین منبع فکری که برنامه ریزی جنسیتی را مطرح نموده اند. برای این مهم نیز تدابیری را اندیشیده اند. در دین اسلام ساز اسلام ابتدای اجتماعی شدن زن و شیوه جامعه پذیری او، در دوران بلوغ با طرحی جامع طراحی گشته است، بلوغ، آغاز زمان اجرای حکم حجاب اسلامی برای زن مسلمان است. این حکم به مفهوم صحه نهادن بر شیوة صحیح مشارکت در اجتماع، با تکیه بر لباس مشارکت اسلامی است.
اجتماعی شدن دختر در این سنین، با یادگیر اصولی احکام الله پایه ریزی گردیده است. این امر بهمراه ارائه الگوی شخصیت زنان، فاطمه زهرا (س) به ثبات فرهنگ مشارکت تمسک به الگوی ایده آل اسلامی همچون فاطمه زهرا (علیه سلام) که در سنین کم به حرکت تاریخی ولایی خود دست زد و تاریخ، در مقابل عظمت شخصیت و منزلت او سر تعظیم فرود آورد، با تمسک به لباس مشارکت اسلامی زنان، امنیت فکری و ذهنی را برای دختران مسلمان، بهمراه می آورد که می توانند با قدرت و پایداری، قدم به اجتماع نهاده، اظهار عقیده نموده و در مشارکت، عضوی فعال محسوب گردند.
الف) انواع مشارکت
حیطه مشارکت وسیع است و بنا به توان و سرمایة فکری زن، مشارکت می تواند انواع مختلفی داشته باشد:
گاهی مشارکت در رعایت حجاب، مشارکتی است. در این مشارکت. زن سعی می نماید از مزایای آن برخوردار گشته و با همراهی در گروه به نتایج سودمند مشارکت در سطوح ساده دست یابد.
گاهی مشارکت رسمی است. زیرا فرد با نهادینه کردن اهداف مشارکت، به تعمیق و گستردگی ابعاد آن همت گماشته و بعنوان فردی موثر در تصمیم گیری ها وارد شده و در نهایت با دست یابی به مدیریت بر خود، به مدیریت در گروه می پردازد. گرچه این سیر دارای سلسله مراتب و سطوح مختلف است، اما در ارزشیابی مراتب آن، سن و حتی تحصیلات، نقش چندانی ندارد، زیرا،
«ان تتقوا الله یجعل لکم فرقانا»
« اگر تقوا پیشه کنید، خداوند قدرت تمایز حق از باطل برای شما قرار می دهد»
حجاب لباس تقوا است، عارضة صحیح آن، توسعة تقوای فکری و عملی زن مسلمان است و در صورت تحقق کامل آن، به فرقان که قدرت تمایز حق از باطل است، دست پیدا می کند. و این مرحله در مشارکت، مرحلة فرهنگ پذیری است، مرحله ای که مشارکت کننده برای تعمیق اهداف، به سمت علم و تزیکه برای ایفای رسالت خود حرکت کرده و با تمسک به الگوی شخصیت ایده ال خود، مورد تایید قرار گرفته است.
طراحی حجاب در بهترین زمان ممکن، برای شکل گیری شخصیت زن صورت گرفته است، تا زن تعاملی خود را با استفاده از این ابزار تکاملی آغاز نماید، چرا که بدون ججاب، فراغت لازم را برای دستیابی و درک مراتب بالاتر نخواهد یافت و در راه تکامل، از پرتگاههای سقوطی که بر سر راه او قرار می گیرد، نخواهد رهید و محک های شناخت در او ضعیف خواهد گشت.
لذا در آغاز طرح اجتماعی شدن و مشارکت اصولی زن در اجتماع، اجرای این حکم قرار داه شده است.
اگر حقیقتاً بطن و معنای حجاب درک شود، تحولی شگرف در زمینه های شناخت عرصه های تفکر ایجاد خواهد گشت. و در این میان نقش اعتماد آفرینی حجاب برای زن و قدرمند نمودن او برای رفع شبهات تاریخی، مشخص خواهد گردید.
ب) اهداف حجاب بعنوان لباس مشارکت اجتماعی زن مسلمان:
در این بخش، به چند هدف از اهداف حجاب بصورت خلاصه اشاره می شود.
تقسیم متعادل امکانات و ایجاد فضای متوازن برای توسعه و شکوفایی استعدادهای امت، از اصول اساسی و خدشه ناپذیر اهداف الهی است. این توازن و تعادل در برنامه ریزی جنسیتی، زمانی به تحقق خواهد رسید که هم مساوات را میان زن و مرد ( دو جنس متفاوت) و هم بین زنان ( یک جنس) برقرار نمائیم.
-مساوات میان زنان ( یک جنس):
گسترة امکانات جهت بهره برداری انسان بدون در نظر گرفتن جنسیت- بر اساس اصل مساوات- از اصول اساسی معنویت است. حذف افکار و تلقینات تحمیلی که خلاقیت ها و رشد را تحت الشعاع قرار داده و معادلات منطقی انسانی را بسوی تبعیض های ناروا می کشاند، از موارد ضروری است. در محیط سالم فعالیت، مشارکت باید بر اساس بکارگیری ابزارهای منطقی انسانی باشد. هرگونه اجحاف جلوه گری جنشی یا جسمی، ریا و مکر، در مخدوش نمودن روابط و مناسبات انسانی تاثیر داشته و حاکمیت قانون را با مکر و حیله بسوی حاکمیت تبعیض می کشاند. در سیستم مشارکت اسلامی، افراد نمی توانند هر وسیله و ابزاری را برای بهره بردن از امکانات بیشتر بکار گیرند و در نتیجه موجب محرومیت صاحبان حق گردند!!
در میان تمامی ابزارهای مشارکت، شاید استفاده از مکر و زیبایی های ظاهری و طنازی رفتار، بیشترین تأثیر را در خارج کردن مبادلات و ارتباطات انسانی از مسیر خود داشته است، زیرا فرد طناز سعی دارد از تمامی سرمایه های جسمی خود بجای خلاقیت و سرمایة فکری استفاده کرده و از ضعف مردان در برابر قدرت طنازی زنان، بهره گیرد تا امکانات و قدرتها را بسوی خود سرازیر نماید.
در سیستم مشارکت اسلامی، ابزار مشارکت، ابزاری منطقی و عقلایی است هر گونه حرکتی که به خارج شدن سیستم عقلانی از ضوابط خود کمک نماید، مطرود است و بعنوان شیوه ای برای حاکمیت تبعیض بجای اجرای عدالت، نه طنازیهای جسمی و رفتاری، لذا تمای افرادی که از این حربه برای سست نمودن تفکر و جلب توجه بسوی خود استفاده می کنند بعنوان استفاده از حرکتی جنون آمیز- در جهت نفی تفکر صحیح- مطرود خواهند گردید.
زنان باید بدانند نظام مشارکت آنان بر اساس رفتار سلیم انسانی و تعقل و تفکر، طراحی شده است و در این روش مهمترین محور: در پایداری، حرکت و باور، خود زنان هستند. این روش، زن را انسانی جنسی نمی بیند. بلکه انسانی متفکر می داند که برای اثر بخشیو کارایی خود در جهت رشد بشریت، گام برداشته و لباس مدیریت بر پایه مشارکت اسلامی را بر تن کرده است.
این تفکر، هر زنی را برای خارج کردن سیستم، از عدالت بسوی تبعیض، با استفاده از جنسیت بعنوان ابزار کار بکار گیرد، مطرود تلقی نموده و با او مبارزه خواهد کرد. بدین سبب زنان با تحقق هدف لباس اسلامی خود- یعنی مشارکت اسلامی – اصل برابری و مساوات زنان را در مشارکت بر اساس ارائه امتیازهای فکری و خلاقیتی در اجتماع به ثبوت می رسانند و هر گونه تحریک تعمدی را در محیط اجتماعی به مثابه تلاش برای بازگرداندن سیستم بسوی تبعیض، تلقی می نمایند.
-مساوات میان زن و مرد ( دو جنس مخالف):
عدالت اسلامی ایجاب می نماید که امکانات برای رشد تمامی افراد بشر، بر اساس استعداد و خلاقیت آنان گسترش یابد و در اختصاص امکانات به افراد، جنسیت بعنوان عامل تعیین کننده مطرح نباشد.
لباس رسمی مشارکت اسلامی، زنان را به سبب حذف جلوه گریهایی که بعنوان امتیازات کاذب محسوب میگردد، در یک سطح قدرتی برابر، در مقابل مردان قرار می دهد و شیوة مشارکت را براساس ارائه امتیازات منطقی بشری، به پیش می راند.
حذف جلوه گیری رفتاری و جسمی زن از زن شخصیتی همچون کارگزار رسمی ( با لباس رسمی) می سازد که این کارگزار دارای آنچنان توان فکری است که نیازی به خدشه دار ساختن روابط در سیستم مشارکت ندارد. و در حقیقت حجاب نه تنها به نیرومند کردن نیروی کار زنان پرداخته بلکه به سبب ایجاد فضای مناسب، به گستردگی مشارکت آنان کمک می نماید.
همچنین حجاب نشان میدهد که رهبر مشارکت اسلامی، در برنامه ریزی خود بر نیروی انسانی و نگاه داشتن این نیرو در فضای سالم فعالیتی، تاکید می کند و تلاش دارد نه تنها هرگونه تبعیضی را از روابط کار محو سازد، بلکه به توسعه و پایداری ارزشهای در بهره وری نیروی انسانی مدد نماید.
در حقیقت زن با برخورداری از این مساوات در مشارکت اسلامی، مسئولیت مضاعفی را بر دوش میکشد، چرا که علاوه بر آنکه خود تلاش میکند، فعالیت مردان را نیز در جهت مثبت تقویت نموده و نیروی آنان را نیز از هرز شدن، دور می سازد.
لباس اسلامی مشارکت ( حجاب) از نظر روحی پیامدهای مثبتی دارد که به برخی از آنها اشاره می شود:
زن با تمرین مشارکت در حریم الهی، به تجربه های سودمندی دست می یابد، زیرا در اسن حریم امن، زمینه بروز و شکوفایی توان خود را می یابد و به سبب در اختیار گرفتن دائمی نفس در جلوگیری از تنوع طلبی و جلوه گری های جسمی و رفتاری. ( این مراقبت برای زن، ملکه می شود) قدرتی را در حاکمیت بر خود می یابد.
اصل این مدیریت بر خود، اساسی ترین و ریشه ای ترین زمینه ها برای تجلی مدیریت بر دیگران است. بررسی توان و سرمایه های درونی و جلوگیری از هرز رفتن آنها یا جلوه گری کاذب آنها، همچنین استفاده از سرمایه های درونی در مسیر منطقی و چارچوب عقلانی و تنظیم رفتار و مناسبات اجتماعی با مردان و زنان بر اساس اصول و معیارهای ارزش های انسانی، رفته رفته به زن در این حریم امن، قدرت و توان مراقبت رفتاری را می دهد که این امر «مدیریت بر خود» یا « کنترل رفتاری» خوانده می شود.
زن مسلمان، انسانی معرفی می شود که از خود شناخت داشته و با شناخت مناسب از محیط، رفتاری متین و مناسب شأن و منزلت عظیم خود بروز می دهد، و رفته رفته شیوة مدیریت خودگردانی را از سنین کودکی برای اداره نظام بزرگ خانواده و تربیت کودکان، در مهد عطوفت خود می یابد، زیرا تربیت نیروی انسانی در صورتی امکان پذیر است که مدیریتی توانمند و خودگران، در رأس این کانون مقدس به ساماندهی امور بپردازد.
حجاب، قویترین ابزار محک زدن میزان مشارکت اجتماعی است، زیرا زن براحتی میتواند بدون مکر و فریب های رفتاری گروه، باز خورد کار و کوشش خود را مستقیماً ببیند و با بررسی و ارزیابی آنها، تجربیات لازم را اخذ نماید.
ابزار مشارکتی که در اختیار زن قرار داده شده است، آنچنان قوی است که میتواند مصلحت اندیشی و ریاکاری گروه را کنار زده و زن را بدون ایجاد مبالغه، مستقیماً در ارتباط با مفاهیم مشارکت قرار دهد.
مالکیت، نیاز طبیعی آدمی است . این احساس با پرورش دادن و توسعه انسانیت در جامعه، همچون زایش و تربیت نیروی انسانی میتواند در زن رشد نماید و احساس تعلقی را در پیوند عاطفی میان زن با کل انسانیت ایجاد کرده و زن را آمادة هرگونه ایثارگری نماید. این خصیصة ذاتی هر گاه در مسیر پدید آوردن و پرورش دادن عنصری معنوی یا اندیشه ای مثبت قرار گیرد، نه تنها تمامی آن خصوصیات را ایجاد خواهد کرد، لکه به سبب پایداری و ثبات هر چه بیشتر معنویت، این تعلق و احساس مالکیت، به رضاتی از وجود و فعالیت خود منجر می گردد.
هر گاه آدمی به واسطة پشتیبانی از امری در پدید آوردن یا توسعة آن موثر باشد، دیگر حاشیه نشینی را برای تداوم آن تفکر از دسد داده و بعنوان فردی موثر وارد گوره شده و از نظاره گری به عنصر فعال مشارکت تبدیل می گردد. حضور زن در جامعه، مشئولیت مدیریت فرهنگی فکری جامعه را بر دوش او می گذارد، و گویی در وسعتی به پهنای محیط فعالیت، حس مادری و هدایت و پرورش فکری نسبت به تمامی آحاد، بر اساس اصل رحمت وجودی زن شکل گرفته و فعال می شود. بعبارتی دیگر زن با ملبس شدن به لباس مشارکت اسلامی، مستقیماً پدید آوردن و گسترش تفکر معنوی و اهداف الهی شرکت می نماید و بعنوان عضوی فعال نسبت به این حرکت، احساس تعلق خاطر نموده و مالکیتی روانشناختی را نسبت به رشد آن پیدا می کند.
ناتوانی در کار و فعالیت، عموماً فرضی است نه ماهیتی، زیرا بسیاری از افراد امکان و زمینه پرورش استعدادهای خود را نیافته اند و بسیاری از آنها در طول عمر گرانبار خد، به عظمت درون و استعدادهای خود پی نبرده اند، و یا سیستم و نظامی را نیافته اند که به توان و ارزشهای آنها بها بدهد و زمینه شکوفایی آنرا فراهم نماید.
زنان بر برخورداری از تمامی این موارد سوء مکرراً و مرتباً از طریق فرهنگ بشری ورد استضعاف قرار گرفته اند، لذا ناتوانی در فعالیت را متاسفانه بعنوان امری ماهیتی پذیرفته اند در حالی که دین الهی اسلام برای از میان بردن این زمینه های سوء با قرار دادن حکم عظیمی حجاب، به جبران تمامی این موارد با ویژگیهای ذیل پرداخته است.
اولاً اسلام، سرمایه و زمینه های خلقتی زن را بعنوان عظمت آفرینش یاد کرده است و به سبب توان و ظرفیت فکری و فطری او، اجرای حکم حجاب اسلامی را به او تفویض نموده است و این تفویض اختیار از سوی قادر سبحان، با آگاهی به ظرفیت و توان عظیم زن صورت گرفته است، نه به خاطر آگاهی بر ضعیفه بودن او حجاب در حقیقت ارائه قالب های جدیدی از بهره مندی از قدرت است که به زن ارائه گردیده است.
در ثانی با اجرای حکم حجاب در سن بلوغ و قبول تکلیف، زن باید در چارچوب منظمی از برنامه های پرورشی آموزشی قرار گیرد تا ابزارهای قدرت فکری را هت اجرای صحیحتر حجاب بیابد. چرا که قبول تکلیف، به مفهوم برخورداری از چارچوب فکری اسلام و آموزش احکام الهی می باشد که باید مدیریت جامعه اسلامی برای آن برنامه ریزی مشخصی را ارائه نماید.
ثالثاً تقسیم فرصتهای بالنده و ایجاد زمینه برای پرورش و تزکیه در مشارکت، از جمله اصول برنامه ریزی رشد است که مدیریت باید زمینه های تعالی را برای استعدادهای زنان در جامعه فراهم آورد، اما در مورد عملکرد حجاب میتوان گفت که با وجود عدم تحقق قطعی برنامه ریزی ردش که اشاره گردید، باز حجاب با وجود کاستی های برنام ریزی فرهنگی جامعه مسلمین به نیرومند کردن زن مبادرت ورزیده و به سبب شرکت او در تحقق اهداف هستی، ناتوانی را از وی تا حدی زدوده است.
حجاب توانایی نیروی انسانی زنان را در جهت اخذ آموزش به اثبات می رساند و جامعه را جهت تدارک برنامه ریزی رشد به حرکت وا می دارد. اما عجیب است که اسالم مسئولیت زن را، در صورت فراهم نبودن زمینه های اجتماعی منتفی نمی داند ، و تاکید دارد که زن حتی در صورت عقب بودن افکار عمومی از ارزشهای اصیل، باید زمینه تحقق ارزشها را با اجرای حکم حجاب و رفتار اسلامی فراهم آورد.
4 – پذیرش نقش
حجاب در سازگاری نقش و عدم تعارض نقش ها، رل اساسی را برعهده دارد.
امروزه به سبب تبعیت بعضی از عناصر فرهنگی جامعه ما از پدیده های بیگانه و گسترش هجمه های فرهنگی، مسیر فرهنگ جامعه و به تبع آن نقش های تحمیلی به افراد، در تعارض یکدیگر قرار گرفته و با کلیه ارزشهای مذهبی ( به سبب مبارزه عناصر فرهنگ بیگانه با مذهب) در مبارزه ای دائمی قرار گرفته است.
حجاب از جمله محورها و عومل شناخته شده ای که هیچیک از نقش های فعال مشارکت زنان با آن تعارضی ندارد، حجاب نه تنها محور سازگاری و انطباق نقش های مختلف زن را فراهم می آورد. بلکه محور ثابت و غیر قابل خدشه برای محل رفتار نه تنها زنان بلکه همه انسانهاست.
محک و محور بودن حجاب برای توسعة شناخت رفتاری و تعمیق اراده انسانی تا آنجاست که نه تنها به تنظیم و عقلایی شدن رفتار زن کمک می کند، بلکه به عقلایی و منظقی شدن رفتار مرد نیز در جامعه مدد می رساند. متاسفانه به سبب آنکه در جامعه انتقالی ما پدیده ها و عناصر فرهنگی هنوز در جایگاه خود قرار نگرفته اند. بنظر میرسد با یکدیگر و بخصوص با حجاب در تعارضی شدید قرار دارند. و دائماً فشارهای فرهنگی دائر بر افزایش مدارای اجتماعی برای عدم حجاب افزایش می یابد و متاسفانه از سوی روشنفکران ناآگاه ارتباطهای صمیمی و راحت زن و مرد که خود جزو جلوه گریهای رفتاری زن محسوب می گردد، بعنوان نیاز اجتماعی مطرح شده و این فشار ها برای عقب راندن ارزشها تا محو حجاب و نابودی چارچوب ارزشی رفتارهای عفاف در جامعه ادامه خواهد داشت، در حالیکه حجاب، محوری است که نقش ها را به ارزش ها پیوند داده و تعارض آنها را با یکدیگر می زداید.
حجاب، محوری برای همنوایی توسعه و پیوند دادن نقش های زنان با ارزشهای معنوی است و می تواند هرگونه دگرگونی را براساس نو آفرینی بسوی پذیرش بهترین راه، سوق داده و تقویت نماید و اعتبار و ارزش هر نو آفرینی را محک زند. و دگرگونیها را متناسب با اهداف خود به سرمنزل هدایت برساند، تا زن نه تنها از نو آفرینی و دگرگونی هراس نداشته باشد، بلکه با امنیت خاطر و اعتماد به نفس در این نوآفرینی ها شرکت نماید.
فایل ورد 77 ص
دسته بندی | باستان شناسی |
فرمت فایل | pptx |
حجم فایل | 10579 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 56 |
"بسیاری از باور های ذهنی ما در پوشش و لباسی که بر تن داریم بروز می کند." جی جی مارکس
پیشینیان ما در دوران پیش از اسلام دارای فرهنگی غنی و طرز تفکری مترقی بوده اند و این مورد در لباس ها و دستار ها و زیورآلات متنوعی که در اجتماع آن دوران مورد استفاده قرار میگرفته است مشهود می باشد.
بعد از ظهور اسلام و گسترش آن در ایران تغییراتی در سبک پوشش رایج ایرانیان بوجود آمد ولی سنت های ایرانیان از دوران باستان در قالبی نو در ایران بعد از اسلام خود را حفظ کرده و شکلی جدید به خود گرفته اند.
لذا آگاهی از نحوه پوشش و سبک پوشاک و نیز طریقه حضور و ظهور زن و مرد ایرانی در جامعه تا قبل از گسترش اسلام در ایران راهگشای حفظ اصالت و فرهنگ ایرانی در دوران فعلی می باشد.
فایل حاضر نتیجه تحقیق کتابخانه ای است که اینجانب در سال 1390 در مورد نحوه پوشش ایرانیان قبل از اسلام انجام داده ام. تمامی عکس ها و مطالب تحقیق از منابع مورد ذکر، اسکن و برداشت شده است به جز مواردی که ابراز نظر از این جانب بوده است.
در نهایت امیدوارم این پاورپوینت سراسر تصویر قدرت مقایسه و یافتن الگوهای جدید را برای دانشجویان و محققان فراهم نماید
دسته بندی | معارف اسلامی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 132 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 14 |
حفظ چشم، گوش، قلب و تمامی اعضا و جوارح از هرگونه خطا و گناه عفاف است که حاصل این عفت و حجاب درونی، پوشش ظاهری است؛ به تعبیری لطیفتر حجاب میوه عفاف است و عفاف ریشه حجاب.
حجاب و عفاف به عنوان دو ارزش در جامعه بشری و بویژه جوامع اسلامی مطرح است. همواره این دو واژه در کنار هم به کار برده میشوند و در نگاه اول به نظر میآید هر دو به یک معنا باشند اما با جستجو در متون دینی و فرهنگنامهها به نکته قابل توجهی میرسیم و آن تفاوت این دو واژه است. در برخی کتب لغت حجاب را اینگونه تعریف کردهاند: «الحجاب، المنع من الوصول» حجاب یعنی آنچه مانع رسیدن میشود.
فایل دانلودی بدون منابع می باشد.
دسته بندی | معارف اسلامی |
فرمت فایل | |
حجم فایل | 571 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 32 |
فایل بصورت pdf می باشد.
ریشه بیشتر انحرافات دینی و اخلاقی نسل جوان را در لابلای افکار و عقاید آنانباید جستجو کرد . فکر این نسل از نظر مذهبی آنچنانکه باید راهنمائی نشده است واز این نظر فوق العاده نیازمند استاگر مشکلی در رهنمائی این نسل باشد بیشتر در فهمیدن زبان و منطق او و روبروشدن با او با منطق و زبان خودش است . و در اینوقت است که هر کسی احساسمی کند این نسل ، برخلاف آنچه ابتدا به نظر می رسد ، لجوج نیست ، آمادگی زیادیبرای دریافت حقایق دینی داردهدف نویسنده و همچنین هدف گروه روشنفکر و متدین انجمن اسلامی پزشکان ازطرح و بحث و نشر " مسأله حجاب " اینست که احساس شد گذشته از انحرافاتعملی فراوانی که در زمینه حجاب به وجود آمده این مسأله و سایر مسائل مربوطبه زن وسیله ای شده در دست یک عده افراد ناپاک و مزدور صفت که از این پایگاهعلیه دین مقدس اسلام جار و جنجال تبلیغاتی راه بیندازند . بدیهی است در شرایطموجود که نسل جوان از جنبه مذهبی به قدر کافی راهنمائی نمی شود این تبلیغاتآثار شوم خود را می بخشداین بنده خدا را سپاسگزار است که احساس می کند فعالیتهای قلمی ناقابل او در اینمیدان ، چه جرائد و مجلات و چه به وسیله این کتاب ، اثر نیک محسوسی داشته٢است . تا آنجا که اطلاع دارد نشر این کتاب تأثیر فراوانی در اصلاح عقاید و افکاراین نسل داشته است ، حتی بعضی از بانوان به اصطلاح متجدد عملا در وضع خودتجدید نظر کرده اند
دسته بندی | معارف اسلامی |
فرمت فایل | ppt |
حجم فایل | 466 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 23 |
((پیشگفتار))
مطالب این نوشتار ، گفتگویی است دوستانه با آقایان و بانوان در جهت رعایت وظایف و مسئولیت های دینی و اجتماعی .
پند و هشداری است که با خواندن و به کار بستن این مطالب به حق ، به مشکلات و معظلات خانواده و جامعه کمک شده در زمینه تشکیل زندگی سرشار از صفا و معنویت و محصول شیرین آن ، فرزندان شایسته و صالح و ایجاد اجتماعی سالم فراهم خواهد شد .
و چون همه ما مسلمان و پیرو دستور قرآن و معلمان راستین کتاب آسمانی ، خاندان رسالت ( ع ) هستیم و خوشبختی ، سعادت و حفظ صیانت خود را در بکارگیری دستور العمل دینی خود می دانیم ، مطالب این مجموعه با استفاده از قرآن کریم و احادیث اهل بیت رسالت علیهم السلام در زمینه شرح وظایف مردان و زنان به طور جداگانه و یا مشترک بودن هر گونه تعصب و بی طرفانه تنظیم گردیده است.
زن بد حجاب کمند شیطان
پیامبر اکرم (ص) می فرماید : زن عورت است . جلوه گری و خودنمایی زن زشت و ناروا است ، چنانچه در خانه بماند عفت و حجابش محفوظ خواهد بود هنگامی که بدون رعایت حجاب و پوشش کامل از خانه خارج شود ، شیطان سراسر وجود او رااحاطه می کند . (عورت در لغت عرب به هر چیزی که پوشش آن ضروری است گویند )
آشکار شدن اندام ، چهره ، چشم و ابرو و صدا و همه حرکات زن به خاطر دلربایی و فتنه انگیزی زشت و ناپسند می باشد و الزماً نگاه آمیخته به لذت فضای اجتماعی را مسوم و آلوده می کند .
بنا به فرموده امام علی (ع) هیچ زن و مرد نامحرم و بیگانه رانباید به حریم زندگی و کانون خانواده راه داد .
تشکیل جلسات ،میهمانیهای دوستانه و فامیلی و مختلط موجب می شود تا مرد چشمش به چهره زن زیبا بیافتد اسیر زیبایی او گردد زن نیز همدم مرد بیگانه شود و در نتیجه هر یک از زن و مرد دچار تخیل و صحنه گناه گردد، از همسر خود دلسرد شده و سر ناسازگاری بردارد کانون گرم خانوده به صحنه کش مکش ، اختلاف و احیاناً طلاق و گاهی هم خیانت و جنایت تبدیل گردد.
دسته بندی | معارف اسلامی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 123 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 90 |
فهرست مطالب
فصل اول
کلیات ...................................................................................................................................................... 1
مقدمه .......................................................................................................................................... 2
بیان مسأله .............................................................................................................................. 3
اهمیت مسأله ........................................................................................................................... 3
اهداف تحقیق ............................................................................................................................ 4
تعریف مفاهیم .......................................................................................................................... 5
فصل دوم
پیشینه تحقیق .................................................................................................................................... 6
فصل سوم
چهارچوب نظری ................................................................................................................................ 13
فصل چهارم
بررسی اسنادی تعریف حجاب ..................................................................................................... 23
فصل پنجم
روش تحقیق ....................................................................................................................................... 49
روش تحقیق ............................................................................................................................. 50
جامعه آماری ........................................................................................................................... 50
حجم نمونه ................................................................................................................................ 50
روش نمونه گیری ................................................................................................................... 50
روش جمع آوری اطلاعات ................................................................................................... 50
شاخص سازی ........................................................................................................................ 51
اعتبار سنجی ............................................................................................................................ 52
فصل ششم
تحلیل یک متغیری ............................................................................................................................. 54
فصل هفتم
تحلیل دو متغیری ............................................................................................................................. 74
نتیجه گیری ...................................................................................................................................................... 84
منابع ................................................................................................................................................................... 87
ضمائم
مقدمه:
یکی از عمده ترین مسایل کشورهای در حال گذار، دگرگونی معانی، ارزش ها و عقاید مشترک حاکم بر این جوامع است.نتیجه تغییر این عقاید مشترک که کارکرد انسجام را در نظام اجتماعی بر عهده دارند ایجاد نوعی چند گونگی و تکثر در لایه های زیرین و درون ذهنی افراد است. اگرچه تکثر به خودی خود امری نامطلوب محسوب نمی گردد اما مسئله از آنجایی آغاز می شود که این چند گونگی در باورها و عقاید و لایه های درون ذهنی افراد صورت پذیرد و دیگر هیچ اصل و تعریف واحدی وجود نداشته باشد که این باورهای مختلف حول آن نظام یابند. در این هنگام است که جامعه عرصه بروز نگرشها و کنشهای مختلف و متفاوت و حتی گاه متناقض گشته و انسجام و یگانگی نظام اجتماعی دست خوش چالش های جدی و مهمی می گردد.
اصل «حجاب» برای زنان که در جوامع اسلامی مطرح است از جمله همین ارزشها و عقایدی است که از دیرباز در جامعه ما وجود داشته و در دورههای مختلف تاریخی به صورتهای مختلفی بروز و ظهور کرده است.
بیان مسئله:
توجه به اخبار روزنامهها و صدا و سیما و همینطور مشاهدات معمولی و روزمره بیانگر این امر است که پوشش دختران و زنان ایرانی مخصوصاً در دهههای اخیر نسبت به آنچه که در نسخ دینی موجود است، دچار تحول و دگرگونی شده است؛ هم اکنون نیز این امر از حیث آنکه به عنوان یکه «مسئله» یاد میشود مورد توجه محافل گوناگونی واقع شده و سعی در چاره جویی برای آن می شود.
آنچه که در قرآن به عنوان مهمترین منبع دینی آورده شده صورتی کلی است که جزئیات آن توسط مفسرین، مراجع و صاحبنظران به گونههای نسبتاً متفاوتی عملیاتی و بیان گردیده است. اگرچه غالب این تعاریف بر حداقل پوشش (یعنی پوشیدگی همه بدن به جز چهره و دستها از مچ به پایین) اتفاق نظر دارند، اما به نظر میرسد در عمل این تعاریف کمتر در ظاهر افراد دیده میشود.
از آنجایی که دیدگاهها و نگرش افراد درباره موضوعات مقدمهای بر کنش آنها محسوب میگردد؛ لذا یافتن پاسخ این پرسش که افراد جامعه چه تعریفی از واژه «باحجاب» دارند میتواند گام موثری در این مسیر باشد.
حال سوالی که در این تحقیق بدان پرداخته خواهد شد این است که اولاً : «تعریف تحلیلی افراد تا چه میزان به تعریف اسمی واژه «با حجاب» نزدیک است؟
ثانیاً: «افراد در عمل تا چه میزان به تعریف اسمی واژه «باحجاب» نزدیک می شوند؟»
اهمیت مسئله:
قدر مسلم تفاوت تعاریف قراردادی و تحلیلی افراد از واژه «باحجاب» دو گونه مسئله رابرای ما متصور میسازد:
اول اینکه تعاریف دینی موجود از واژه «باحجاب» همگی قابل اجرا و مناسب بوده اما نظام اجتماعی و فرهنگی جامعه، طی مراحل جامعهپذیری افراد به درستی نتوانسته این تعاریف را در میان افراد درونی سازد. و یا نظام هنجارساز جامعه دارای عملکرد ضعیفی بوده است به گونهای که سایر منابع هنجارساز (داخلی یا خارجی) دست به هنجارسازی و ارایه تعاریف جایگزین در این باره زدهاند.
دوم اینکه این تعاریف قراردادی و دینی آن طور که باید و شاید مطابق ضرورتها و نیازمندیهای زمان و مکان از متون دینی استخراج نشده و لذا افراد، خود، دست به تغییراتی در این تعاریف زدهاند تا آن را با شرایط روز خود منطبق سازند.
هریک از مفروضات بیان شده که درست باشد نیازمند بکارگیری تدابیر مناسب در جهت همسانسازی نظام کنش افراد و نظام هنجاری جامعه می باشد تا شاهد کاهش انسجام و یگانگی در جامعه نباشیم.
اهداف تحقیق:
هدف از انجام این تحقیق که با دو روش "اسنادی" و پیمایشی صورت می پذیرد یافتن پاسخهایی مناسب به سوالات تحقیق است. همچنین یافتن این پاسخها میتواند ما را در رسیدن، نگاهی واقع بینانه نسبت به بخشی از مسئله اجتماعی «بدحجابی» یاری دهد.
تعریف مفاهیم:
تعریف اسمی: تعریف اسمی تعریفی است که طی آن معنی یک واژه به وسیله صفات مشخصی به طور قراردادی تعیین گردد. (رفیع پور، کندوکاوها وپنداشتهها)
این تعاریف قراردادی است و به همین دلیل چیزی درباره واقعیت بیان نمی کند و لذا نه درست هستند و نه غلط.(همان)
تعریف تحلیلی: گاهی لازم است معانی واژههای مورد استفاده (مثلاً در یک پرسشنامه) را قبلاً بررسی کرده و معانی معمول آن واژهها را در گروه یا جامعه مورد نظر تعیین نمود. اینگونه بررسی و تعیین معانی را "همپل"، «تحلیل معنی» و اوپ ، «تعریف تحلیلی» می نامد و تفاوت آن با تعریف اسمی در این است که تحلیل معنی یا تعریف تحلیلی یک امر قراردادی نیست بلکه یک امر تحقیقی است. یعنی به صورت تجربی بررسی میشود که فلان واژه در بین افراد یک جامعه دارای چه معنی یا معانی است و لذا در تعریف تحلیلی برعکس تعریف اسمی درباره یک امر واقع (واقعیت) صحبت می شود. (همان)
تعریف اسمی واژه «با حجاب»: دکتر مطهری در کتاب حجاب خود پس از بررسی آیات و روایات و تفاسیر گوناگون به این تعریف می رسد: «برای زن پوشانیدن چهره و دستها تا مچ واجب نیست. حتی آشکار بودن آرایشهای عادی و معمولی که در این قسمتها وجود دارد نظیر سورمه و خضاب که معمولاً زن از آنها خالی نیست و پاک کردن آنها یک عمل فوقالعاده به شمار میرود نیز مانعی ندارد». پس «با حجاب» بودن یعنی مطابقت با این ویژگیها.
تعریف تحلیلی واژه «با حجاب» : این تعریف شامل آن تعریفی میشود که افراد جامعه آماری به صورت نظری آن را عنوان می کنند و همینطور در عمل آن را انجام میدهند.
فصل دوم
پیشینه تحقیق
در این فصل تلاش میشود تا حاصل تحقیقات انجام شده در رابطه با این موضوع که تاکنون انجام شده و نتایج آن قابل استفاده و رهگشا در انجام این تحقیق میباشد گردآوری و ارایه گردد:
§ پژوهشی در مجموعه WVS (پیمایش ارزشهای جهانی) توسط “منصور معدل” از دانشگاه میشیگان و «آزادارمکی» از دانشگاه تهران انجام شده است.
در این پیمایش با نمونههایی که از سه کشور «مصر» ، «ایران» و «اردن» گرفته شده است به باورهای دینی دینداری، هویت ملی و ایستارها نسبت به فرهنگ غرب، خانواده و روابط جنسیتی تحلیل و مقایسه شده است.
نتیجه اصلی که ایشان از تحقیق خود میگیرند این است که «ماهیت رژیم حاکم» یک عامل مهم برای اختلاف جهان بینی مردم این سه کشور است. بین این سه کشور حکومت ایران، «حکومت تئوکراسی» و «دین سالاری» است. حکومتهای مصر و اردن و خصوصاً حکومت مصر، سکولار است. به جهت اینکه این حکومتها در درجات متفاوتی از اقتدار طلبی هستند، گروههای مخالف بیانات فرهنگی خود را در واکنش به جهت گیریهای فرهنگی رژیمهایشان تنظیم می کنند. به همین علت در ایران جایی که جامعه تحت تسلط رژیم کاملاً دینی اداره شده است مردم کمتر دینی. کمتر ضد غرب، بیشتر سکولار و بیشتر هوادار ارزشهای مدرنیسم هستند تا مردم مصر و اردن که حکومتشان سکولار و به طور قطعی هوادار غرب است.
پژوهشگران مذکور معتقدند یافتههای تجربی آنها با پژوهشهای تاریخی موجود همخوانی دارد. شواهد تاریخی متعدد حاکی از آن است که جهتگیریها و خط مشیهای فرهنگی دولت نقش تعیینکنندهای در روند فرهنگی جامعه دارد.
ایشان موارد مختلفی را از تاریخ کشورهای اسلامی ذکر میکنند که در آنها مداخله فرهنگی حکومتهای سکولار با ایدئولوژی تهاجمی، سبب سیاسی شدن دین و شکلگیری بنیادگرایی اسلامی شده است.
تحقیق مورد بحث علاوه بر نتایجی در مورد اختلاف جهان بینی مردم این سه کشور اسلامی به نتایجی هم در مورد اختلاف جهان بینی مردم در هر یک از این سه کشور میرسد. در این مورد نتایج به دست آمده حاکی از آن است که عوامل تعیین کننده عبارتند از: تنوعی از صفات اجتماعی پاسخگو مانند پایگاه اجتماعی، اقتصادی، جنس و سن و تحصیلات؛ که سن و تحصیلات نشانههای خوبی برای راستای تغییر فرهنگی هستند.
در عین حال تحصیلات اثر قابل ملاحظهتری روی دیدگاههای فردی دارد. تأثیر متغیر سن و تحصیلات در این سه کشور یکسان نیست. در ایران پاسخگویان جوانتر و دارای تحصیلات بالاتر بیشتر ملیگرا بیشتر سکولار و کمتر دینی هستند. در مصر و اردن این اثرات (تأثیر سن و تحصیلات روی دین) قابل توجه و مشخص نیست. جالب است که در هر سه کشور سطح تحصیلات با اعتماد به مسجد و اعتماد به دولت رابطه معکوس دارد.
پژوهشگران با قدری احتیاط نتیجه میگیرند که معنی این رابطه منفی در ایران سکولاریسم بیشتر و دینداری کمتر است ولی در اردن و مصر تلاش دینی بیشتر را میفهماند.
§ خانواده، دانشگاه و جامعه پذیری دینی: (طالبان 1378)
محقق میخواهد به این سوال پاسخ دهد که آیا تأثیر تحصیلات تنها بر افراد تحصیل کرده است یا اینکه دامنه نفوذ آن به فرزندان آنها نیز کشیده خواهد شد؟
نتایج تجربی بیانگر آن است که دینداری فرزندان خانوادههای تحصیل کرده به نسبت دیگران از میزان ضعیفتری برخوردار است. ولی در هر صورت متوسط دینداری در جامعه ایران بالا و نزد این خانوارها هم بالاتر از متوسط مقیاس دینداری بوده است.
§ دانشگاه ، دین، سیاست : (رجبزاده، 1379 200-183)
این پژوهش میکوشد به این سوال اساسی پاسخ گوید که باورها و ارزشهای دین در این روایات رسمی و سنتی آن تحت تأثیر فرهنگ دانشگاه چه سمت و سویی پیدا میکنند؟ و در جریان این چالش چه باورها و ارزشهایی به عنوان راه حل چالش مورد پذیرش افراد قرار میگیرد یا قابلیت پذیرش بیشتری مییابند؟
در باب دین ورزی در این تحقیق مولفههای گوناگونی مورد توجه قرار گرفته است که مهمترین آنها عبارتند از: «راه شناخت خدا» ، «جهان بینی»، «نگاه افراد به دین» (سنتی، تجربه درونی، مادی گرایانه، عقل گرایانه). «تلقی افراد از کارکرد معرفت شناختی دین»، «جایگاه روحانیت در دین» ، «مناسک گرایی» ، «تکثرگرایی»، «تفسیرپذیری سکولاریزاسیون».
ابعاد دین در این پژوهش براساس مولفههایی نوع بندی شده که در ارتباط با بحث ارزشها و باورهای علم قرار میگیرند. برخی از مهمترین یافتههای این پژوهش را به این شرح میتوان خلاصه کرد:
-پاسخگویان به تعدد راههای شناخت معتقدند.
-دانشجویانی که از پایگاه اجتماعی اقتصادی بالاتری برخوردارند نظر منفیتری نسبت به دین سنتی دارند.
-گرایش به سوی مخالفت با نقش سنتی روحانیت و ملازمه آن با دین در دانشجویان مشهود است. و نوعی کاهش باور به مرجعیت روحانیت در شناخت دین وجود دارد.
-قبول و موافقت با تکثرگرایی، گرایش کلی جمعیت است و روابط بین متغیرها حاکی از دخالت عوامل درون دانشگاهی و روابط ضعیف با عوامل فرا دانشگاهی است.
در خصوص مناسک گرایی در دین، همانند تلقی سنتی از دین و نگاه به مرجعیت روحانیت نوعی قطب بندی در سطح افراد دانشگاهی (اجتماعی) محسوس است. در این رابطه متغیرهای «پایگاه اقتصادی- اجتماعی» افراد «سطح توسعه یافتگی» منطقه زندگی افراد نقش اساسی دارند.
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 324 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 96 |
مساله حجاب که یک دستور دینی است از موضوعات مهم و کلیدی جوامع اسلامی است که با بسیاری از مسایل پیوند خورده است ودارای ابعاد سیاسی ، اجتماعی ، اقتصادی، فرهنگی گردیده است .
به گونه ای که عده ای از مردم جوامع وکشورهای اسلامی کاملا به آن مقیدند،عده ای هم هیچ قیدوبندی به آن ندارند،وعده ای تا حدودی آن را رعایت می کنند. این همه اختلاف در رفتار مسلمین با وجود پیامبرواحد،کتاب آسمانی واحد و نزدیکی نظرات علما و فقهای مذاهب مختلف اسلامی درباره حجاب و پوشش ناشی ازچه عواملی است؟
چرا در کشور اسلامی ایران با گذشت بیش ازدو دهه از انقلاب شکوهمند اسلامی و باوجود توجه مدارس به این موضوع،انتشار کتب ورسالات مذهبی مختلف و...نسل جوان ما اهمیت کمتری به این مساله داده و گرایش به بدحجابی پیدا می کنند.هرچند تا کنون در خصوص مساله حجاب و عوامل بد حجابی سخنرانیهای زیادی شده است و کتابهای زیادی به رشته تحریر درآمده است ولی کماکان جامعه دچار بد حجابی است.
دسته بندی | معارف اسلامی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 136 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 46 |
چکیده :
حجاب و پوشش یکی از دستورات تمامی ادیان مخصوصا دین مبین اسلام است که رعایت آن سبب پاک ماندن انسانها و جوامع شده و همچنین تکامل معنوی و رشد اخلاقی آنان را به دنبال خواهد داشت.
بی توجهی به این امر مهم و کم رنگ شدن آن در بین دانش آموزان ما را بر آن داشت تا موانع رعایت پوشش را تشخیص و به رفع آن بپردازیم تا زمینه برای رعایت حجاب و پوشش اسلامی دانش آموزان فراهم شود. برای این منظور مرکز پیش دانشگاهی و دبیرستان سماء پایه اول انتخاب شد و از طریق پرسشنامه نظرات آنها مورد بررسی و تشخیص قرار گرفت.
نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که به ترتیب : 1 – روحیه خود نمایی ؛ مدگرایی و تقلید از مدلهای نامناسب 2 – سطحی بودن شناخت نسبت به پوشش ؛ 3 – کم توجهی والدین به این امر، سبب بدحجابی دختران جوان ما شده است . اینجانب در پی برطرف نمودن دو عامل اول بر آمدم از روشهای تربیتی و آموزشی خاصی استفاده نمودم و توانستم در تفکر و اندیشه دانش آموزان تغییر ایجاد کنم . در بعضی از دانش آموزان تغییر در تفکر و اندیشه دانش آموزان رفتار گردید. در بعضی ها بطور موقت خود را نشان داد و در پرسش پایان پژوهش بعضی از دانش آموزان شرط تغییر رفتاری را گذشت تدریجی زمان می دانستند چون با تغییر دفعی رفتار، از طرف دوستان و اطرافیان زیر سوال می رفتند.
امیدوارم با استعانت از الطاف الهی و یاری مسئولین آموزش و پرورش تمامی موانع بدحجابی را از جلو راه فرزندانمان بر داریم تا آنان بتوانند وظیفه الهی خویش را در این زمینه انجام دهند.
انشاء الله
فهرست مطالب
عنوان .................................................................................................................................................................... صفحه
مقدمه ..................................................................................................................................................................
فصل اول : طرح تحقیق
1-1- بیان موضوع
1-2- توصیف وضعیت موجود و بیان مسئله
فصل دوم : یافته های تحقیق یا عوامل موثر در بدحجابی
2-1- گرد آوری اطلاعات ( شواهد ) ...........................................................................................................
2-2- نظر مسئولین راجع به پوشش .............................................................................................................
2-3- دانش آموزان راجع به پوشش ............................................................................................................
2-3-1- میزان پذیرش حجاب .......................................................................................................................
2-3-2- شناخت نسبت به حجاب در ادیان دیگر ........................................................................................
2-3-3- آیا چادر همان پوشش کامل است .................................................................................................
2-3-4- شناخت دانش آموزان از قرآن راجع به پوشش ........................................................................
2-3-5- شناخت نسبت به الگوهای حجاب ...................................................................................................
2-3-6- پوشش و سهل انگاری .......................................................................................................................
2-3-7- تشویق خانواده بر حجاب دختران ..................................................................................................
2-3-8- تاثیر پوشش معلمان و مسئولین مدرسه ......................................................................................
2-3-9- تاثیر پوشش معلمان دینی ................................................................................................................
2-3-10- تاثیر خودنمایی بر پوشش دختران ..............................................................................................
2-3-11- تاثیر مدگرائی بر پوشش دختران ................................................................................................
2-3-12- پوشش و حفظ معنویت .................................................................................................................
2-3-13- مدگرائی و اقتصاد خانواده ............................................................................................................
2-3-14- میزان اعتقاد فرد بر حجاب ..........................................................................................................
2-4- تجزیه و تحلیل داده ها .........................................................................................................................
2-4-1- میزان شناخت دانش آموزان ..........................................................................................................
2-4-2- سهل انگاری و پوشش .......................................................................................................................
2-4-3- نقش خانواده در رعایت پوشش ....................................................................................................
2-4-4- اثربخشی پوشش معلمان و مسئولین مدرسه ..............................................................................
2-4-5- اثر بخشی پوشش معلمان دینی ......................................................................................................
2-4-6- خودنمایی ............................................................................................................................................
2-4-7- مدگرایی ..............................................................................................................................................
2-4-8- پوشش و معنویت ..............................................................................................................................
2-4-9- پوشش و اقتصاد ................................................................................................................................
2-4-10- اعتقاد و تعهد نسبت به حجاب ......................................................................................................
فصل سوم : ارائه راه حل برای رفع و عوامل بدحجابی
3-1- انتخاب راه حل جدید .............................................................................................................................
3-2- اجرای طرح .............................................................................................................................................
3-2-1- گام اول ................................................................................................................................................
3-2-2- گام دوم ...............................................................................................................................................
3-2-3- گام سوم ..............................................................................................................................................
فصل چهارم : ارزیابی تاثیرگذاری راه حل
4-1- گردآوری اطلاعات ( شواهد 2 ) ........................................................................................................
4-2- مشاهدات .................................................................................................................................................
4-3- ارزیابی یافته های جدید و تعیین اعتبار ...............................................................................................
4-3-1- نظر مسئولین و بعضی از دبیران راجع به تغییر رفتار در پوشش دانش آموزان ...............
4-3-2- نظر دانش آموزان راجع به پوشش خود بعد از دوره پژوهش و تحقیق .............................
فصل پنجم :
5-1- چند پیشنهاد ..............................................................................................................................................
5-2- پیوستها و منابع .........................................................................................................................................
فصل اول :
طرح تحقیق
مقدمه :
دین مبین اسلام، بعنوان یک دین کامل، جامع و منطبق با فطرت انسان، به تمام نیازهای روحی، روانی، اجتماعی و . . . پاسخ لازم و کافی داده است. طبیعی است برای رفع نیازهای متفاوت انسان و تکامل و ترقی او تکالیفی را در قالب وجب ، مستحب، مکروه ، مباح برای زن و مرد در نظر گرفته است.
یکی از تکالیف واجب الهی حفظ حریم و رعایت پوشش در روابط زن و مرد است که انجام آن باعث پاک ماندن زن و مرد و در نیجه سبب پاک مانند جامعه از مفاسد، انحرافات و بی بند و باریهای اخلاقی و جنسی شده و تکامل معنوی و رشد اخلاقی را به دنبال دارد.
ما در این پژوهش، عوامل موثر در بدحجابی دانش آموزان مورد بررسی و تفحص قرار داده شده است تا بعد از تشخیص موانع پوشش بتوانیم توجه آنان را به این امر مهم معطوف داشته و انگیزه لازم را برای رعایت حجاب و حفظ حریم در روابط زن و مرد ایجاد کنیم.
1-3- بیان مسئله پژوهش
حفظ پوشش و رعایت حریم در روابط زن و مرد از جمله مسائلی است که در تمام ادیان آسمانی و حتی در بعضی از مکاتب بشری به آن سفارش شده است و دبین مبین اسلام بعنوان کاملترین دین ، پیروان خود را به رعایت آن ملزم نموده است .
از طرفی ما در سالهای اخیر متاسفانه نظاره گر کم رنگ شدن حفظ پوشش در بین جوانان هستیم که اگر بعنوان یک مشکل به آن توجه نکرده و به رفع آن پرداخته نشود پیامدهای ناگوار فردی ، و حتی اقتصادی اجتماعی، خانوادگی، سیاسی و . . . را به دنبال خواهد داشت