دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 55 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 71 |
چکیده :
هدف از تحقیق حاضر بررسی شیوع همسر آزاری در بین زنان متاهل حدود سنی 35-30 ساله شهرستان ابهر است که فرضیه های عنوان شده عبارت است بین پایگاه اقتصادی خانواده و همسر آزاری شوهر رابطه وجود دارد2) بین نبود فرزند و همسر آزاری رابطه وجود دارد . 3) بین ویژگیهای شخصیتی شوهر و همسر آزاری رابطه وجود دارد که جامعه آماری عنوان شده در این تحقیق عبارت است زنان متاهل حدود سنی 35-30 ساله که در یک ماه گذشته در حدود 450 نفر به مراکز مشاوره و شورای حل اختلاف مراجعه کرده که 45 نفر به عنوان نمونه انتخاب شده و آزمون مربوط به همسر آزاری و علل شیوع آن دارای 30 سوال دورسه مبحث مربوط به مسائل اقتصادی به مسائل فرزند و تربیت آنها و مسائل شخصیتی است که دارای دو گزینه بله و خیر است و جواب به سوالات بله به عنوان نمره خام به حساب آمده که جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش آماری استفاده گردیده و نتایج بدست آمده حاکی از آن است که فرضیه ها تایید شده بین منابع اقتصادی و نبود فرزند و ویژگیهای شخصیتی و شیوع همسر آزاری رابطه وجود دارد و سطح معنی داری آن برابر است .
فصل اول
کلیات تحقیق
مقدمه
وقتی روابط اشخاصی که دارای گذشته و آینده مشترک اند مورد مشاهده قرار می گیرد ، آشکار می شود که آنها در رفتار خود نسبت بهم از شیوه های سازمان یافته ای تبعیت می کنند اگر چیزی را بتوان به انسان و سایر حیوانات تعمیم داد ، این است که تمام« مخلوقات مستعد یادگیری » مجبور به سازمان دهی اند .
سازمان یافته بودن یعنی تبعیت از شیوه های الگو یافته و تکراری رفتار و قرار گرفتن در یک سلسله مراتب . موجوداتی که خود را سازمان می دهند در واقع پایگاه یا قدرت ، یا مراتبی تشکیل می دهند که در آن هر موجودی در سلسه مراتب جایی دارد ، بطوری که یکی فوق او و دیگری بدون او قرار میگیرد . گر چه گروهها بعلت نقش های گوناگون ، بیش از یک سلسه مراتب دارند ، مع هذا وجود مطلق سلسه مراتب اجتناب ناپذیر است ، زیرا سازمان ماهیتاً سلسه مراتبی است . ما ممکن است آرزوی جامعه ای داشته باشیم که در آن تمام مخلوقات ، پایگاه و تقدم و نابرابری وجود دارد . در بسیاری از جواع حتی طرز صحبت با مافوق و مادون یکسان نیست، شخصیت یک فرد از محیط روزمره خانوادگی و دل مشغولیهای برون سازمانی وی جداشدنی نیست . در هر نوع بررسی درباره تنیدگی فردی ، نمی توان مسایل خانوادگی ، مشکلات مالی ، تعارض بین باورهای شخصی و شیوه سازمان موسسه، تعارض بین خواسته های موسسه و خواسته های خانواده را نادیده گرفت . در حال حاضر ، هنوز هیچ تحقیق جامعی با در نظر گرفتن مجموعه تنشهایی که رویاروی فرد قرار دارند ، انجام نشده است . پژوهشهایی که از دهه 1970 در کشورهای انگلیس زبان انجام گرفت به وجود رفتار مشابهی در اکثر همسران کارمندان طبقه متوسط اشاره می کرد و به باور این زمان در لزوم ایفای نقش « حامی » شوهر انشان تاکید می نمود . بررسیهای دیگری که درباره همسران مدیران موسسات انجام شده اند ، بر وجود یک « قرار داد پنهانی » بین زن و مرد ، که هرگز آشکارا بیان نمی شود تاکید کرده اند ؛ قرار ددادی که بر اساس آن ، زن پذیرفته است تا نقش « سنگ بنای خانوادگی » را به گونه ای ایفا کند که فرد بتواند آزادانه با همه الزامهای حرفه ای و سازمانی خود مقابله نماید . بدین ترتیب ، موسسات از چنین تقسیم وظایفی که زنان می پذیرند یا تحمل می کنند ، سود می جوید .
بیان مساله
نه تنها فرد نسبت به استرس به صورت واحدی وحدت یافته عمل می کند بلکه واکنش وی به نحوی است که حداقل انرژی و ذخیره خود را به کار می اندازد . میلر در 1965 اظهار می دارد که موجودات زنده خواه از لحاظ تکامل در رده بالا باشند خواه پایین تمایل دارند که ابتدا دفاعهایی را به کار گیرند که برای آن کمترین بها را بپردازند اگر موثر واقع نشد منابع اضافی و گرانبهاتر وارد عمل می شوند . در سطح فیزیولوژی اگر بتدریج اسید به بدن یک سگ تزریق شود ابتدا تنفس به عنوان اولین مکانیزم دفاعی تشدید می گردد . اگر این تشدید تنفس موثرواقع نشد مکانیزمهای حفاظتی موثرتری مانند تغییرات زیستی – شیمیایی خون وارد عمل می گردد در سطح اجتماعی یک کشور در جنگ با کشور دیگر ابتدا نیروی کمی اعزام می دارد اگر موثر نبود بر نیروی خود می افزاید تا جایی که برای دفع دشمن ممکن است به بسیج عمومی مبادرت ورزد . البته در زندگی زناشویی هر زمان که مقدار زیادی انرژی غریزی در شخص متراکم شود و از انتشار آن جلوگیری به عمل آید تمدن به درد سر می افتد و شرایط بسیار انفجار آمیزی ایجاد می شود این بدان معناست که زوجین زیر ظاهر خود در حال غلیان هستند .
اهداف تحقیق
هدف از تحقیق حاضر بررسی شیوع گستره همسر آزاری است و اینکه چه مواردی باعث شیوع همسر آزاری در زندگی زناشویی می شود و چه مواردی باعث می شود که تحمل زندگی زناشویی کم و کمتر می شود به طوری که باعث آزار و اذیت در بین زوجین و گاهی این اذیت ها به قدری بد و وخیم است که صدمات جدی را به اطرافین می رساند که هدف از تحقیق حاضر این است که این موارد شناخته و باعث کاهش آنها شویم .
اهمیت و ضرورت تحقیق
درجه رشد عاطفی و فکری فقط بستگی به سن ندارد چون افرادی پیدا می شوند که در سنین 25 سالگی از نظر رشد عاطفی ، فکری ، اجتماعی کاملاً رسیده و بالغ هستند و برعکس اشخاصی وجود دارند که در سنسن خیلی بالاتر هنوز به رشد عاطفی اجتماعی نرسیده اند . از آنجایی که رشد عاطفی فکری با رشد هوشی رابطه مستقیم دارد و لذا اختلاف زیاد بین هوش و معلومات زن و مرد ممکن است سبب بروز اختلافات زناشویی بشود . تحقیقات نشان می دهد که مردان بیشتر مایلند یا زنانی که کم هوشتر از خودشان و همچنین از نظر تحصیل مدارک کمتری دارند ازدواج کنند . اغلب زنانی که خیلی باهوش و تحصیلات بالاتری دارند مجرد می مانند .
فرضیه های تحقیق
1-بین پایگاه اقتصادی خانواده و همسر آزاری شوهر رابطه وجود دارد .
2-بین نبود فرزند و همسر آزاری رابطه وجود دارد .
3-بین ویژگیهای شخصیتی شوهر و همسر آزاری رابطه وجود دارد .
متغیرهای تحقیق
پایگاه اقتصادی
ویژگی شخصیتی همسر متغیر مستقل
نبود فرزند
همسر آزاری متغیر وابسته
تعاریف عملیاتی واژه ها و مفاهیم کلیدی
کمبود منابع اقتصادی عبارتند از کم بودن دستمزد و یا عدم کار در زندگی زناشویی در بین مردان و عدم برآورده ساختن احتیاجات اعضای خانواده که همه می تواند جزء کمبود منابع اقتصادی باشد و بالاخره عبارتند از نمره ای که آزمودنی از آزمون مربوط به شیوع همسر آزاری بدست آورده است و عدم تفاهم زوجین عبارتند از عدم تفاهم در بین عملکردها و سازگاری و هماهنگ شدن زوجین در بسیاری از امور منزل و بیرون و اینکه هر کدام ساز مربوط به خود را می نوازد و حرف یکی از گلوی آن یکی پایین نمی رود و بالاخره عبارتند از نمره ای است که آزمودنی از آزمون شیوع همسر آزاری بدست آورده اند همسر آزاری عبارتند از آزار و اذیت زوجین به صورت خشونتهای جسمی ، و روحی که گاه این خشونتهای جسمی ضرب و شتم خود را نشان داده است و این موارد باعث روانه کردن زوجین به مراکز درمانی است و گاهی هم این اذیت ها به صورت روحی و روانی است که خود را به صورت مشکلات جسمانی نشان داده است .
فصل دوم
پیشینه و ادبیات تحقیق
سبکهای زندگی : سوال چند انتخابی
زن و شوهر ها داستانها دارند . برخی تا آخر عمر با هم زندگی می کنند ، برخی چند ماه یا چند سال بیشتر با هم نمی مانند و کارشان به طلاق می کشد . گروهی طلاق نمی گیرند اما جدا از هم زندگی می کنند . گروهی صاحب بچه نمی شوند و در به در دنبال بچه می گردن. تعدادی بیوه می شوند و تا آخر عمربه ازدواج مجدد تن نمی دهند . . البته کسانی هم هستند که اصلاً ازدواج نمی کنند . خلاصه این که سبکهای زندگی بسیار متفاوت دیده می شود . فصل حاضر به ما امکان می دهد که با انواع مختلف سبکهای زندگی آشنا شویم و به سوالات زیر پاسخ دهیم .
دو نفری زندگی کردن یا تنها زندگی کردن ؟
در طول چهل سال گذشته ، در کشورهای اروپایی و مخصوصاً آمریکای شمالی ، پدیده جدیدی حکمرفا شده است : انواع مختلف شیوه های زندگی وجود دارد . هر کس ، برای ارضای نیازهای زیستی ، اجتماعی و عاطفی خود ، چارچوبی خاص انتخاب می کند . این شیوه های مختلف ، مفهوم خانواده را به عنوان یک نهاد عاطفی خود زیر سوال برده است . زیر سوال بردن ازرشهای سنتی به تدریج سبکهای مختلف زندگی را به همراه می آورد ، بطوری که بعد از این راههای مختلف بر روی افراد ، چه از نظر شغلی و چه از نظر تشکیل خانواده ، باز می شود . سابق بر این ، اگر شخصی تصمیم می گرفت تنها بماند یا بچه دار نشود ، غیر عادی به حساب می آمد ، اما امروزه این طور نیست . هر کس می تواند شیوه زندگی خود را انتخاب کند. هنجارهای اجتماعی مثل سابق نمی توانند بر او فشار بیاورند .
برای درک بهتر فرآیندی که احتمالا انتخاب سبک زندگی را تعیین می کند ، میتوانیم به نظریه رشد روانی – اجتماعی اریکسون مراجعه کنیم . به عقیده او ، در آغاز بزرگسالی ، رشد روانی – اجتماعی در جهت حل بحران یا انزوا هدایت می شود . در این مرحله ، فرد توانایی ایجاد روابط صمیمی و پایدار را که بر وابستگی آزاد ، تعهد عمیق ، اعتماد ، محبت و حمایت استوار است ، به دست می آورد . رابطه صمیمیت مستلزم همدلی و استعداد تعامل اجتماعی است . به عقیده اریکسون ، برخی بزرگسالان در اوایل بزرگسالی توانایی وارد شدن به رابطه صمیمی را ندارند و در نتیجه در خود فرو می روند و منزوی می شوند .
بعدها ، وقتی بزرگسال به سن پختگی می رسد با بحران تازه ای روبرو می شود که قطب مثبت آن باروری است . به عقیده اریکسون ، در این مرحله شخص به تدریج حوزه تعهدات شخصی را گسترش می دهد ، از مسئولیتهای خود در مقابل خانواده کاملاً آگاهی می یابد ، به نسل بعدی و تربیت آن می اندیشد و در نتیجه شناختهای خود را جهت می دهد . این مرحله می تواند در تعهد نسبت به دیگران ، به منظور انتقال قسمتی شناختهای خود به آنها و راهنمایی آنها تحقق یابد . با این همه برخی بزرگسالان به سختی با این نقش همانند سازی می کنند و به خود محدود می شوند : چیزی که اریکسون آن را رکود می نامد . (منصور-1380)
زندگی مشترک : جنبه ها ی مثبت و منفی
اکثر بزرگسالان آرزو دارند ازدواج کنند و خانواده تشکیل دهند . روشن است که زندگی مشترک معایب و محاسنی دارد ، اما وقتی دو نفر تصمیم می گیرند با هم زندگی دایم داشته باشند ، آن را با تمام معایب و محاسنی که دارد می پذیرند . ( موسوی -1377)
جنبه های مثبت زندگی مشترک : صمیمیت و مشارکت
اگر درست باشد که زن و شوهرها لحظه های خوب و بد دارند ، این هم درست است که به مرور زمان بین آنها دو رابطه عاطفی و وابستگی متقابل برقرار می شود . بدیهی است که کیفیت ازدواج به اندازه تعداد ازدواجها تغییر می کند . برخی ازداجها موفقتر از برخی دیگر می شود . ژانت و لوثر (Jeanette & Lauer) ، دو جامعه شناس ، در جریان یک تحقق زمینه یابی ، برخی عوامل ازدواجهای موفق را استخراج کردهاند: اولین عامل ، نگرش مثبت نسبت به یکدیگر است . عامل بعدی ، احساس تعهد در مقابل ازدواج و مقدس شمردن آن است .
رابطه زن و شوهر ، مخصوصاً رابطه ای صمیمی است . صمیمیت ، همانطور که قبلاً دیدیم ، مستلزم دلبستگی ، حمایت ، محبت و مشارکت است . ویژگی رابطه صمیمی عبارت از تقابلی است که از پختگی نشات می گیرد و خوشحالی و رفاقت از امتیازهای آن است .
تعداد زیادی از زن و شوهرهای مسن معتقدند که زندگی زناشویی در طول سالهای آخر بیش از هر زمان دیگر ( البته به استثنای سالهای اول ) رضایت بخش است . به نظر می رسد که در سن پختگی ، زن و شوهر بهتر می توانند یکدیگر را دوست بدارند . به نظر می رسد که در سن پختگی ، زن و شوهر بهتر می توانند یکدیگر را دوست بدارند ، به یکدیگر احترام بگذارند و بهتر از همیشه از علایق همدیگر را در نظر بگیرند .
به نظر می رسد که بهبود روابط زن و شوهر در سنین بالا به عوامل زیادی وابسته است . از یک طرف فرزندان معمولاً خانه را ترک می کنند . ترک خانه پدری به وسیله فرزندان سنگینی کار و تنش والدین را کاهش می دهد . در واقع حضور بچه ها موجب می شود که ارتباط زن و شوهر و زمانی را که آن دو به فعالیتهای مورد علاقه یکدیگر اختصاص می دهند کم شود . کودکان معمولاً ریشه اصلی تعارضهای خانوادگی هستند و تعارضهای موجود را تشدید می کنند . از طرف دیگر در این مرحله از روابط ، زن و شوهر توانسته اند به مرور زمان تعداد زیادی از مسائل خود را حل کنند و موضوعهای تنش زا را از بین ببرند . کسانی که به سن پختگی رسیده اند ، در نقشهای مختلفی که اتخاذ کرده اند معمولاً تمایل دارند دو جنسیتی روان باشند تا بزرگسالان جوان .
در واقع حضور بچه ها موجب می شود که ارتباط زن و شوهر و زمانی را که آن دو به فعالیتهای مورد علاقه یکدیگر اختصاص می دهندکم شود . کودکان معمولاض ریشنه اصلی تعارضهای خانوادگی هستند و تعارضهای موجود را تشدید می کنند . از طرف دیگر ، در این مرحله از روابط ، زن و شوهر توانسته اند به مرور زمان ، تعداد زیادی از مسائل خود را حل کنند و موضوعهای تنش زا را از بین ببرند .بنابراین ، کسانی که به سن پختگی رسیده اند ، در نقشهای مختلفی که اتخاذ می کنند ، معمولاً تمایل دارند دو جنسیتی روان باشند تا بزرگسالان جوان.
مطالعات انجام شده ، واقعیتی جالب را نشان می دهد : متاهلها از نظر سلامتی ، بهتر از مجردها هستند و میزان مرگ و میر آنها ( با در نظر گرفتن سن، سلامتی پیشین ، مصرف سیگاز ، ورزش و چاقی ) کمتر از میزان مرگ و میر مجردها یا کسانی است که جدا از یکدیگر زندگی می کنند ، تحقیقات نشان می دهد که از نظر امتیازهای روانی و جسمی ، سهم مردان خیلی بیش از سهم زنان است .
در مجموع کسی که با همسر خود زندگی می کند نسبت به کسی که تنها به سر می برد ، اختلالهای روانی و جسنمی کمتری نشان می دهد ، زیرا حضور دایمی کسی که به او نزدیک است ، او را دوست دارد ، از نظر عاطفی او را تامین می کند و در دوره های دشوار زندگی از او پشتیبانی می کنند ، نسبت به زنان و مردانی که تنها به سر می برند ، معمولاً بیشتر خوشحالند و کمتر استرس دارند . بی دلیل نیست که گفته اند : « زن بلاست ، هیچ خانه ای بی بلا نباشد . »
گروهی که از سلامت روانی بهتری برخوردار است و اعلام می کند که خوشحالی بیشتری دارد . گروه مردان متاهل است . گروهی که کمتر احساس سلامتی می کند و کمتر خوشحال است . گروه مردان تنهاست . گروه زنان شوهر دار و گروه زنان تنها در میان دو گروه قرار دارند . ( موسوی – 1377 )