دسته بندی | خدماتی و آموزشی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 358 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 38 |
پروژه کارآفرینی دبستان غیر انتفاعی در 38 صفحه ورد قابل ویرایش
1- 1 مقدمه :
کودک در انتهای این دوره نیز به تدریج با تغییرات جسمانی و روانی مهمی روبه رو می شود. این تغییرات نگرش ها، ارزش ها و رفتار کودک را به نحوی تغییر می دهد که برای او نوعی عدم تعادل و ناسازگاری را به همراه می آورد، البته این تغییرات برای همه کودکان در یک سن واحد اتفاق نمی افتد و ممکن است کودکان از این جهت تفاوت های زیادی با یکدیگر داشته باشند.
دوره دوم کودکی از شش، هفت سالگی شروع می شود و تا قبل از مرحله بلوغ جسمی فرد (??-?? سالگی) ادامه دارد. ابتدا و انتهای این دوره با تحولا ت و شرایط جدیدی همراه است که تا اندازه زیادی بر شخصیت کودک و سازگاری های اجتماعی او اثر می گذارد. ابتدای این دوره برای بیشتر کودکان با ورود به مدرسه آغاز می شود. معمولا این تغییر در ابتدا، اکثر کودکان را دچار نوعی عدم تعادل می کند و سازگاری آنها را با نیازها و انتظارات جدید با دشواری همراه می سازد و آنها را از لحاظ عاطفی با آشفتگی روبه رو می کند. ورود به مدرسه وکلا س، کودک را آماده می سازد تا به سرعت تغییراتی در نگرش ها، ارزش ها و رفتار خود ایجاد کند.
کودک در انتهای این دوره نیز به تدریج با تغییرات جسمانی و روانی مهمی روبه رو می شود. این تغییرات نگرش ها، ارزش ها و رفتار کودک را به نحوی تغییر می دهد که برای او نوعی عدم تعادل و ناسازگاری را به همراه می آورد، البته این تغییرات برای همه کودکان در یک سن واحد اتفاق نمی افتد و ممکن است کودکان از این جهت تفاوت های زیادی با یکدیگر داشته باشند. این دوره از دیدگاه والدین، معلمان، مربیان و روانشناسان از ویژگی های خاص برخوردار است. برای بسیاری از والدین، کودکان در این دوره بسیار پردردسر و پرزحمت جلوه می کنند، زیرا کودکان چندان دقت و مسوولیتی (خصوصا پسران) در حفظ و نگهداری لباس ها یا سایر اشیایی که به آنها تعلق دارد از خود نشان نمی دهند و علا وه بر آن نسبت به ظاهرشان بی قید و بی توجه می شوند. معلمان و مربیان این دوره را دوره آموزش مقدماتی و یادگیری اصول و مبادی علم و دانش نامگذاری می کنند. همچنین از دیدگاه آنان در این دوره کودک باید مهارت های ضروری مشخصی را که هم در متن برنامه های آموزش و پرورش است و هم به صورت فعالیت های فوق برنامه پیش بینی شده است، فرا بگیرد. همچنین از دیدگاه معلمان و مربیان این دوره یک مرحله مهم و حساس برای میل به فعالیت و پیشرفت در فرد است.
یعنی در این دوره عادت به کم کاری ها، پرکاری ها یا کار متناسب با ظرفیت در فرد به وجود می آید و در طول زندگی آینده و بزرگسالی نیز پابرجا می ماند. مطالعات نشان داده است که این عادت می تواند در تمام عمر، نه تنها در فعالیت های تحصیلی، بلکه در کلیه جنبه های زندگی باقی و پایدار بماند. این دوره از نظر روانشناسان سنین گرایش به دسته وگروه است، یعنی دوره ای که کودکان به پذیرفته شدن در گروه و تایید از جانب اعضای دسته وگروه توجه زیادی می کنند و بسیار تلا ش می کنند تا خود را از نظر ظاهر، گفت وگو و رفتار با دسته و گروه همسالا ن خود تطبیق دهند به همین علت روانشناسان این دوره را سن همانندسازی نام گذاری کرده اند. در این دوره تکالیف و وظایف مربوط به کودک فقط به عهده والدین نیست، بلکه معلمان و تا حدودی نیز همسالا ن سهم مهمی در این زمینه برعهده دارند. به عنوان مثال مهارت های اصلی مانند خواندن، نوشتن و حساب کردن و نگرش های مربوط به گروه ها و نهادهای اجتماعی در کودکان تا حدود زیادی به عهده معلمان است که در واقع به جای والدین عمل می کنند. در این دوره رابطه کودک با همسالا ن نیز تغییر عمده ای می کند.
کودک از این به بعد از تنها بازی کردن یا تماشای بازی دیگران کمتر استقبال می کند و بیشتر دوست دارد که با کودکان دیگر ارتباط برقرار کند و در او تمایل به همکاری آشکار می شود. گروه همسالا ن نیز همچون خانواده می تواند در شکل گیری شخصیت کودک موثر باشد. همیشه مواردی برای تقلید و همانندسازی در گروه وجود دارد، ولی از سن دبستان به بعد، کودک بیشتر از مصاحبت همسالا ن لذت می برد. بیشتر کودکان در این سن از فعالیتی به فعالیت دیگر می پردازند و این کار برای آنها بسیار عادی است. نزاع بین کودکان بسیار کوتاه است وبه سرعت فراموش می شود. کودک مجبور است برای برقراری ارتباط با گروه هم سن، مرتب رفتار خود را مورد ارزیابی قرار دهد و رفتارهای مفید و موثر را در روابط با دیگران انتخاب کند و رفتارهای ناخوشایندی را که باعث طرد او و دوری دیگران می شود تکرار نکند. کودکان از حدود شش سالگی به بعد، در بازی با گروه همسالا ن قوانین و دستورهایی را می پذیرند و به آن احترام می گذارند که اگر در موارد عادی همان دستورها از طرف بزرگسالا ن صادر شود، آن اثر را ندارد و گاه مورد پذیرش قرار نمی گیرد.
1 – 2 نام کامل طرح و محل اجرای آن :
تاسیس دبستان غیر انتفاعی
محل اجزا :
خیابان پادگان
1 – 3 – مشخصات متقاضیان :
1 – 4 – دلایل انتخاب طرح :
علافه به کودکان و نگهداری و آموزش آنها یکی از عوامل موثر در انتخاب این طرح بوده است ، در وحله دوم بررسی های مالی و اقتصادی و سود آور بودن این طرح و اینکه این طرح یکی از طرح هایی است که به سلامت روحی و روانی بالایی نیاز دارد و همچنین می تواند باعث پیشرفت وضعیت روحی افراد گردد از دیگر عوامل گرایش به این طرح بوده است
1 – 5 میزان مفید بودن طرح برای جامعه :
این طرح یک طرح آموزشی است و آموزش و پرورش همیشه از مشاغل بسیار مفید در کشور بوده است و گرایش به آن علاوه بر سودآوری از وجهه اجتماعی بالایی برخوردار است
1 – 6 - وضعیت و میزان اشتغالزایی :
میزان اشتغالزایی طرح متغییر است ، ولی بعنوان پیشفرض 12 نفر در نظر گرفته شده است
تاریخچه و سابقه مختصر طرح :
به کودکان اجازه دهید که هر قدر زمان برای یادگیری و تمرین مطلبی نیاز دارند صرف کنند؛ چرا که این زمان رابطه مستقیم با میزان یادگیری آن مطلب خواهد داشت.
همواره این سوال مطرح است که برای آموزش کامپیوتر به کودکان چه شخصی مناسبتر است؟ آیا خود ما میتوانیم این کار را انجام دهیم یا میبایست فردی متخصص آموزش وی را بر عهده گیرد؟
این نـوع آموزش از جـمله مـواردی اسـت کـه به تـجربه کافی و صبر و حوصله زیاد نیازمند است. بسیاری از سوء تفاهمها و برخوردها زمانی بروز میکنند که والدین توقعی بیش از توانایی فرزندشان دارند و مطالب آموزشی را با دیدگاه خود بـه آنها میآموزند، در حالی که لـحن و حـالت انـتقال مطالب به کودکان نیازمند روندی خاص است.
در این مـقاله انتظاراتی را که میتوانیم از کودکان چهار، پنج و شش ساله داشـته باشیم مـطرح کرده و بیان میشـود که نـیاز آموزشی در این گروه سنی از چه طریق برآورده خواهد شد.
در این مقطع سنی کودکان مقاومت و لجبازی بیشتری نشان میدهند و نـمیتوانند به طور جدی مراحل آموزشی را طی کنند و باید توجه داشت که در این هنگام بازیگوشی کودک نوعی جلب توجه والدین و تقاضای محبت بیشتر از آنهاست، زیرا او نمیتواند به صورت مستمر و در حالتی خشک و جدی، سیل آموختهها را به ذهن خود تحمل کند و به نوعی نیازمند وقفه در آموزش است.
آموزش کامپیوتر در سنین خردسالی تنها به صورت عملی و با استفاده از نرمافزارهای متناسب با سن آنها امکان پذیر است و همان گونه که در مقاله "کودکان از چه زمانی میتوانند کار با کامپیوتر را آغاز کنند؟" (ماهنامه وب شماره ??) بیان شد، به دلیل بروز واکنش حرکتی کودکان در این سنین میبایست آنها را به آموزش کامپیوتر در حالت دلخواه تشویق کرد تا آموختههای وی با تفنن همراه بوده و به صورت شهودی کسب شوند.
اگر فرزند شما تقاضای کمک میکند، بهتر است به او کمک کنید اما دقت کنید که آیا او به کمک شما نیاز دارد؟
به طور مـثال اگر وی در کاری سـادهای که قـبلاً تجربه کرده و انجام مجدد آن برایش دشوار نیست از شما کمک خواست، تسلیم نشوید، حتی اگر وضعیت را بدتر کند، زیرا در مدت کوتاهی او به کودکی تنبل و وابسته به شما تبدیل خواهد شد، ولی زمانی که علیرغم تلاش وی، عمل مورد نظر در کامپیوتر انجام نمیشود، با هدایت دست او و توضیح مرحله به مـرحله عملیات به صورت آهسته این کار را به او بیاموزید و با وقفهای کوتاه از او بخواهید که خود نیز آن را آزمایش کند.
مسئله دیگری که در آموزش کامپیوتر به کودکان باید مورد توجه قرار گیرد، این است که در انتقال مطالب ابداً عجله نکنید و نگران این نباشید که درسهایی را که برای یاد دادن در یک روز در نظر دارید به روز بعد منتقل کنید.
به کودکان اجازه دهید که هر قدر زمان برای یادگیری و تمرین مطلبی نیاز دارند صرف کنند؛ چرا که این زمان رابطه مستقیم با میزان یادگیری آن مطلب خواهد داشت.
به خاطر داشته باشید، زمانی که مهارتهای کامپیوتر را به کودکی آموزش میدهید، ممکن است لازم باشد تا بارها موردی را تکرار کنید. در این مواقع میبایست گذری به مطالب دیگر زده و تمرکز بیش از حد او را از مورد گیج کننده به مورد دیگر معطوف کنید و پس از گذشت زمان اندکی مجدداً آن مطلب را برای وی بازگو کنید.
حتی اگر زمانی متوجه شدید که او نمیتواند مطلب مذکور را فرا گیرد، با اصرار بیش از حد میل و اشتیاق او را تضعیف نکرده و آموزش را به روزهای بعد موکول کنید.
مهمترین نـکتهای که والـدین باید به آن تـوجه کنند ایـن است که فراگیری مهارتهای مختلف کامپیوتر به کودکان، بـخش اصلی آموزش آنها را تشکیل نمیدهد، بلکه بازی کردن جالب توجهترین تجربهایست که آنها میتوانند در مورد کامپیوتر داشته باشند، بنابراین تا هنگامی که این شـوق در آنها وجود دارد و با انجام بـیش از حد آن بـه خود آسیب نمیرسانند، آنـها را آزاد بگذارید تا با انجام بازیها دید خود را نسبت به کامپیوتر و دنیای مجازی بیشتر کرده و همین طور مهارتهای دست خود را نیز افزایش دهند. این امر سبب میشود که در آیـنده حـتی در مقابل دشوارترین مباحث کامپیوتر از خود اشتیاق کافی برای آموختن بروز دهند.
گزارش مختصر بازدید از واحد ها تولیدی با خدماتی مرتبط با موضوع پروژه :
بازدید از دبستان غیر انتفاعی توحید ( خیایان توحید )
در بازدید بعمل آمده از این مهعد کودک در خیابان شهید بابایی با نحوه اداره و مدیریت یک دبستان از نزدیک آشنا شدیم و با روش های آموزش کو.دکان در سنین مختلف آشنا شدیم ، نحوه استفاده از نصاویر آموزشی و نحوه طراحی فضای آموزشی در این دبستان بسیار جالب توجه بود و استفاده از رنگ های شاد و تند بسیار به چشم می خورد .
جنبه های ابتکاری بودن و خلاقیت به کار رفته شده :
استفاده از تکنیک های آموزشی نوین جهت جلب توجه عمومی می تواند برای ابتکار و نوآوری در این پیشه بسیار مناسب باشد ، استفاده از آموزش زبان های مختلف در دبستان امی تواند توجه بسیاری از خانواده ها را به سوی این طرح جلب نماید
دسته بندی | اقتصاد |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 20 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 28 |
*مقاله تحلیل راهبردی هزینه، پارادایم کلیدیِ مدیریت هزینه در زنجیرة عرضة ایران*
چکیده
آنچه امروزه در رابطه با مؤسسات تجاری ، انتفاعی و حتی غیرانتفاعی، بیش از هر چیز دیگری نمود پیدا کرده، توجه به هزینههای متعدد سازمان و یا به تعبیری دقیقتر، مدیریت هزینه است. زیرا در شرایط رقابتی امروز جهانی، سازمانهای مختلف جهت حفظ بقا و توان رقابتی خود باید نسبت به مقایسه هزینههایشان با رقبای بالفعل و حتی بالقوه آگاهی داشته و فعالانه در میدان رقابت در بعد هزینه وارد عمل شوند. علیرغم اینکه هر سازمانی بر اساس نگرشهای سنتی و دیرینه خود، به مدیریت هزینه با هدف حفظ هزینه در پایینترین سطح ممکن و بررسی نحوة کاهش آن میپردازد، اما به اعتقاد بسیاری از اندیشمندان مدیریت از جمله پورتر، آنچه ضامن نیل به این مقصود در کوتاهمدت ( یعنی کاهش سطح هزینهها ) و بلندمدت ( یعنی نیل به هزینه رقابتی ) میشود، چیزی نیست مگر تحلیل راهبردی هزینه.
تحلیل راهبردی در مدیریت هزینه، گامی است فراتر از بررسی صِرف وضعیت موجود؛ بلکه فرایندی است مستمر و مؤثر برای مقایسه هزینههای درونی سازمان با سایر رقبا. به بیانی دیگر، تحلیل راهبردی هزینه، بر ارزیابی مستمر وضعیت سازمان در ارتباط با سایر رقبا تأکید دارد.
کلید واژهها: تحلیل راهبردی هزینه/ زنجیرة ارزش/ مدیریت هزینه/ صنعت خودرو/ مدیریت هزینه در زنجیره تأمین
مقدمه
عموماً فعالیتهای هر مؤسسهای شامل انجام مجموعهای از امور است مانند طراحی، تولید، بازاریابی، تحویل و خدمات پس از فروش که هر یک دارای هزینههای متعددی هستند. ترکیب مجموع این هزینههای متنوع، نشان دهندة ساختار هزینه داخلی سازمان است. با این تعریف، هزینة هر فعالیت در وضعیت مجموع هزینههای شرکت و در ارتباط با هزینههای سایر رقبا تأثیری شگرف دارد. با توجه به این مطلب، تأکید اصلی تحلیل راهبردی هزینه ، مقایسه هزینه فعالیتهای مختلف سازمان با هزینههای مشابه رقبای اصلی و نیز توجه به ضرورت تفکیک بین هزینههای رقابتی و غیر رقابتی و عنایت به این نکته است که چه منابعی، منبع هزینه رقابتی و چه مواردی عامل هزینههای غیر رقابتی هستند.
موضوع حائز اهمیت دیگر ، وضعیت هزینههای یک شرکت است که در توضیح آن باید گفت: رابطة وضعیت یک شرکت، تابعی از چگونگی هزینه مجموع فعالیتهای مرتبط با عملکرد کاری شرکت در مقایسه با مجموع هزینه فعالیتهای انجام شده از جانب سایر رقباست.
زنجیره ارزش
به اعتقاد میکائیل پورتر، زنجیرة ارزش، ابزاری توانمند در بازشناسی فرایندها، فعالیتها و عملیات گوناگون سازمانها از طریق بررسی عواملی همچون طراحی و تولید، بازاریابی، تحویل، خدمات پس از فروش و غیره بوده و ابزاری مناسب در ارائه تحلیلی راهبردی بشمار میرود.
زنجیرة ارزشی در سازمان نشان دهندة مجموعه حلقههایی از فعالیتها و عملیاتی است که در داخل آن صورت میگیرد (شکل1). به کارگیری مفهوم زنجیره ارزش، در تحلیلها علاوه بر تبیین دقیق هزینههای لازم جهت انجام هر فعالیت منتهی به خلق ارزش، سود جزیی را نیز برای سازمان در پی خواهد داشت. همان طور که در شکل 1 مشخص است، دو نوع فعالیت اصلی در زنجیره دیده میشود که نقش تعیین کنندهای در تحلیل راهبردی هزینه دارند.
از سویی دیگر، عدم انباشت و تراکم عملیات مؤسسه و تبدیل آنها به فعالیتهای راهبردی و مرتبط و نیز فرایندهای تجارت، به عنوان عناصر اصلی در ساختار هزینه شرکت مطرح است.
زنجیرة ارزش در نگرش تحلیل راهبردی هزینه از طریق تخصیص سرمایه و هزینههای عملیاتی سازمان به فعالیتهای مجزا در زنجیره، امکان تخمین هزینه برای هر فعالیت را فراهم ساخته و بدین ترتیب فرایند تخصیص، جذب و کنترل هزینههای سازمان را مشخصتر میسازد.
البته در شرکتهای تولیدی بین فعالیتهای ساری و جاری همواره پیوندی وجود دارد که حاکی از تاُثیر متقابل فعالیتی خاص در هزینة سایر فعالیتها میباشد؛ به طور نمونه، بنا بر تحقیقات هگرت و موریس، تولیدکنندگان ویدئو در ژاپن توانستند سربزنگاه از طریق اجرای اولین مرحله در زنجیره ارزش، یعنی طراحی محصول و نیز آخرین گام در آن ( تولید)، هزینههای مربوط به تولید را از رقمی حدود 1300 دلار در سال 1977 ، به کمتر از 300 دلار در سال 1984 کاهش دهند و این چیزی نیست مگر میزان کاهش صورت گرفته در تعداد اجزا.
مفهوم اصلی بخش:
زنجیرة ارزش در شرکت، کلیه فعالیتهای اساسی جهت ایجاد ارزش در مشتریان و فعالیتهای حمایتی وابسته را شناسایی میکند.
شکل 1: مدل زنجیره ارزش سازمان:
فعالیتهای اولیه (پایه) و هزینهها
فعالیتهای پشتیبانی و هزینهها
دسته بندی | اقتصاد |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 20 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 28 |
*مقاله تحلیل راهبردی هزینه، پارادایم کلیدیِ مدیریت هزینه در زنجیرة عرضة ایران*
چکیده
آنچه امروزه در رابطه با مؤسسات تجاری ، انتفاعی و حتی غیرانتفاعی، بیش از هر چیز دیگری نمود پیدا کرده، توجه به هزینههای متعدد سازمان و یا به تعبیری دقیقتر، مدیریت هزینه است. زیرا در شرایط رقابتی امروز جهانی، سازمانهای مختلف جهت حفظ بقا و توان رقابتی خود باید نسبت به مقایسه هزینههایشان با رقبای بالفعل و حتی بالقوه آگاهی داشته و فعالانه در میدان رقابت در بعد هزینه وارد عمل شوند. علیرغم اینکه هر سازمانی بر اساس نگرشهای سنتی و دیرینه خود، به مدیریت هزینه با هدف حفظ هزینه در پایینترین سطح ممکن و بررسی نحوة کاهش آن میپردازد، اما به اعتقاد بسیاری از اندیشمندان مدیریت از جمله پورتر، آنچه ضامن نیل به این مقصود در کوتاهمدت ( یعنی کاهش سطح هزینهها ) و بلندمدت ( یعنی نیل به هزینه رقابتی ) میشود، چیزی نیست مگر تحلیل راهبردی هزینه.
تحلیل راهبردی در مدیریت هزینه، گامی است فراتر از بررسی صِرف وضعیت موجود؛ بلکه فرایندی است مستمر و مؤثر برای مقایسه هزینههای درونی سازمان با سایر رقبا. به بیانی دیگر، تحلیل راهبردی هزینه، بر ارزیابی مستمر وضعیت سازمان در ارتباط با سایر رقبا تأکید دارد.
کلید واژهها: تحلیل راهبردی هزینه/ زنجیرة ارزش/ مدیریت هزینه/ صنعت خودرو/ مدیریت هزینه در زنجیره تأمین
مقدمه
عموماً فعالیتهای هر مؤسسهای شامل انجام مجموعهای از امور است مانند طراحی، تولید، بازاریابی، تحویل و خدمات پس از فروش که هر یک دارای هزینههای متعددی هستند. ترکیب مجموع این هزینههای متنوع، نشان دهندة ساختار هزینه داخلی سازمان است. با این تعریف، هزینة هر فعالیت در وضعیت مجموع هزینههای شرکت و در ارتباط با هزینههای سایر رقبا تأثیری شگرف دارد. با توجه به این مطلب، تأکید اصلی تحلیل راهبردی هزینه ، مقایسه هزینه فعالیتهای مختلف سازمان با هزینههای مشابه رقبای اصلی و نیز توجه به ضرورت تفکیک بین هزینههای رقابتی و غیر رقابتی و عنایت به این نکته است که چه منابعی، منبع هزینه رقابتی و چه مواردی عامل هزینههای غیر رقابتی هستند.
موضوع حائز اهمیت دیگر ، وضعیت هزینههای یک شرکت است که در توضیح آن باید گفت: رابطة وضعیت یک شرکت، تابعی از چگونگی هزینه مجموع فعالیتهای مرتبط با عملکرد کاری شرکت در مقایسه با مجموع هزینه فعالیتهای انجام شده از جانب سایر رقباست.
زنجیره ارزش
به اعتقاد میکائیل پورتر، زنجیرة ارزش، ابزاری توانمند در بازشناسی فرایندها، فعالیتها و عملیات گوناگون سازمانها از طریق بررسی عواملی همچون طراحی و تولید، بازاریابی، تحویل، خدمات پس از فروش و غیره بوده و ابزاری مناسب در ارائه تحلیلی راهبردی بشمار میرود.
زنجیرة ارزشی در سازمان نشان دهندة مجموعه حلقههایی از فعالیتها و عملیاتی است که در داخل آن صورت میگیرد (شکل1). به کارگیری مفهوم زنجیره ارزش، در تحلیلها علاوه بر تبیین دقیق هزینههای لازم جهت انجام هر فعالیت منتهی به خلق ارزش، سود جزیی را نیز برای سازمان در پی خواهد داشت. همان طور که در شکل 1 مشخص است، دو نوع فعالیت اصلی در زنجیره دیده میشود که نقش تعیین کنندهای در تحلیل راهبردی هزینه دارند.
از سویی دیگر، عدم انباشت و تراکم عملیات مؤسسه و تبدیل آنها به فعالیتهای راهبردی و مرتبط و نیز فرایندهای تجارت، به عنوان عناصر اصلی در ساختار هزینه شرکت مطرح است.
زنجیرة ارزش در نگرش تحلیل راهبردی هزینه از طریق تخصیص سرمایه و هزینههای عملیاتی سازمان به فعالیتهای مجزا در زنجیره، امکان تخمین هزینه برای هر فعالیت را فراهم ساخته و بدین ترتیب فرایند تخصیص، جذب و کنترل هزینههای سازمان را مشخصتر میسازد.
البته در شرکتهای تولیدی بین فعالیتهای ساری و جاری همواره پیوندی وجود دارد که حاکی از تاُثیر متقابل فعالیتی خاص در هزینة سایر فعالیتها میباشد؛ به طور نمونه، بنا بر تحقیقات هگرت و موریس، تولیدکنندگان ویدئو در ژاپن توانستند سربزنگاه از طریق اجرای اولین مرحله در زنجیره ارزش، یعنی طراحی محصول و نیز آخرین گام در آن ( تولید)، هزینههای مربوط به تولید را از رقمی حدود 1300 دلار در سال 1977 ، به کمتر از 300 دلار در سال 1984 کاهش دهند و این چیزی نیست مگر میزان کاهش صورت گرفته در تعداد اجزا.
مفهوم اصلی بخش:
زنجیرة ارزش در شرکت، کلیه فعالیتهای اساسی جهت ایجاد ارزش در مشتریان و فعالیتهای حمایتی وابسته را شناسایی میکند.
شکل 1: مدل زنجیره ارزش سازمان:
فعالیتهای اولیه (پایه) و هزینهها
فعالیتهای پشتیبانی و هزینهها
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 301 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 100 |
بررسی میزان مسئولیت پذیری در حیطه خانواده و جامعه بین دانش آموزان دختر مدارس عادی و غیر انتفاعی
« فصل اول »
تعاریف و مفاهیم
مقدمه
آغاز زندگی اجتماعی کودک
مهمترین مراحل تحول شخصیت اجتماعی کودکان از نظر مید :
جامعه پذیری
عوامل یا کارگزاران جامعه پذیری
عوامل دیگر
هدفهای جامعه پذیری
اجتماعی شدن
پاسخ به این سؤال که آیا انسان اجتماعی است؟
گونه های اجتماعی شدن
تأثیر هنجار ها بر اجتماعی شدن فرد
اهداف اجتماعی شدن
عوامل اجتماعی شدن
خانواده
روابط همالان
مدارس
رسانه های همگانی
سایر عوامل اجتماعی شدن
باز اجتماعی شدن
روشهای پرورش مسئولیت پذیری و رشد عزت نفس
« فصل دوم »
چهارچوب عملی تحقیق
موضوع تحقیق
اهداف تحقیق
هدف کلی
هدف جزئی
طرح مسئله تحقیق
فرضیات
جامعه آماری
واحد آماری
روش نمونه گیری و حجم نمونه
روش تحقیق
تعاریف و مفاهیم
پیشینه تحقیق
مسئولیت آموزش ارزش ها وظیفه همه نیروهای تربیتی جامعه
نتایج پژوهش به شرح زیر بوده است :
« فصل سوم »
توصیف یافته های آماری
« فصل چهارم »
تجزیه و تحلیل داده ها و
آزمون فرضیات
« فصل اول »
تعاریف و مفاهیم
مقدمه
آغاز زندگی اجتماعی کودک
مهمترین مراحل تحول شخصیت اجتماعی کودکان از نظر مید :
جامعه پذیری
عوامل یا کارگزاران جامعه پذیری
عوامل دیگر
هدفهای جامعه پذیری
اجتماعی شدن
پاسخ به این سؤال که آیا انسان اجتماعی است؟
گونه های اجتماعی شدن
تأثیر هنجار ها بر اجتماعی شدن فرد
اهداف اجتماعی شدن
عوامل اجتماعی شدن
خانواده
روابط همالان
مدارس
رسانه های همگانی
سایر عوامل اجتماعی شدن
باز اجتماعی شدن
روشهای پرورش مسئولیت پذیری و رشد عزت نفس
« فصل دوم »
چهارچوب عملی تحقیق
موضوع تحقیق
اهداف تحقیق
هدف کلی
هدف جزئی
طرح مسئله تحقیق
فرضیات
جامعه آماری
واحد آماری
روش نمونه گیری و حجم نمونه
روش تحقیق
تعاریف و مفاهیم
پیشینه تحقیق
مسئولیت آموزش ارزش ها وظیفه همه نیروهای تربیتی جامعه
نتایج پژوهش به شرح زیر بوده است :
« فصل سوم »
توصیف یافته های آماری
« فصل چهارم »
تجزیه و تحلیل داده ها و
آزمون فرضیات
پرسشنامه
فصل اول
مقدمه
امروز جامعه در حال پیشرفت، نیازمند افرادی مسئول و خودکفا است و آموزش مسئولیت پذیری به کودکان نیازمند جوی خاص در خانه و مدرسه است.
بایستی شرایطی فراهم کرد تا کودکان و نوجوانان، ابزارهای نگرش و ارزشیابی پیدا کنند تا به کمک آنها بتوانند بهتر تصمیم گیری کنند. تصمیماتی که آنان را در این دنیای پیچیده به سوی زندگی بارور و رضایت بخش رهنمون کند. انسانهای امروز بیش از بیش نیازمند پذیرش مسئولیت برای زندگی و سرنوشت خود هستند و این امر میسر نمی شود مگر اینکه مبنای آموزش و پرورش آنها مبتنی بر افزایش درک کودکان و نوجوانان در مورد نقش خود آنها به تعیین سرنوشت و ساخت کیفیت زندگیشان باشد و برای رسیدن به این اهداف، سعی و کوشش و برنامه ریزی دقیق لازم است.
آغاز زندگی اجتماعی کودک
همانطور که می دانیم انسان اجتماعی متولد شده و از زمانی که کودک به مادرش مهر می ورزد و یا به دیگران احساس عشق ، حد و یا دشمنی می کند ، اجتماعی است . روان شناسان تربیت اولیه را در شکل گیری شخصیت کودک بسیار مؤثر دانسته اند .
فروید اولین کسی که نقش نخستین تربیت را در تشکیل شخصیت کودک عنوان کرد ، و جامعه شناسان را بر آن داشت تا از این دریچه به افراد و گذشتة آنان بنگرند و به تحصیل آن بپردازند . چرا که شخصیت هر فرد از ترکیب دو زمینه فطری و اکتسابی صورت می پذیرد . بدین معنا که بعضی از خصوصیات زمینه وراث و ژنتیکی دارند و برخی از آنها اکتسابی است. رفع نیازهای زیستی نوزاد و گرفتن پستان مادر و مکیدن و شیرخوردن، خوابیدن و نظایر آن، به طور غریزی و بدون آموزش صورت می پذیرد. ولی در زمان اندک، زمانی که کودک دست خود را برای گرفتن اشیاء ( خوب یا بد ، خطرناک و یا بی خطر ) دراز می کند، وقتی که سراپا ایستاده آهنگ راه رفتن می کند، آموزش و پرورش اهمیّت و ضرورت خود را می نمایاند، در این موقع است که مرحله ی یادگیری کودک آغاز می گردد. اساس یادگیری اجتماعی کودک که با مشکلات آموزشی نیز توأم است. از وقتی شروع می شود که با« دیگری »مواجه می گردد.یعنی اولین برخورد وی با افراد غیر از والدینش، یا افرادی چون خودش که تا کنون در ذهن و تصورش نبوده است.
او نه پدر و مادرش است و نه اسباب بازی، بلکه او« دیگری » و بیگانه است. کودک در نخستین برخورد و با این« دیگری » اولین نیاز اجتماعی شدن را درک می کند . و با این احساس « زندگی اجتماعی » وی آغاز می گردد. در برابر این وضع جدید مبهوت و سرگردان می شود. نمی داند چه بکند و چه واکنشی از خود نشان دهد. بخندد ، گریه کند ، سازش نماید و یا تسلیم شود. احساس نیاز اجتماعی از طرفی در« خویشتن خود » و از طرف دیگر، کشمکش درونی ایجاد می کند و، واکنش پناه بردن به مادر را در وی می آفریند. کودک تا چهار سالگی در مرحلة سرگردانی و تزلزل تصمیم قرار دارد. تسلط بر دیگران را با همکاری با دیگران و شیر را با سازش در هم می آمیزد. چرا که هنوز یادگیری انجام نشده و تجربة اجتماعی را کسب نکرده است او باید بعضی از بازتاب های اجتماعی را که بکارگیری آنها لازمة زندگی اجتماعی است، و نیز اصول و قواعد رفتارهای لازم و مورد قبول اجتماع را از طریق خانواده و بعضی از نهادها بیاموزد.
در این صورت که فرد با حفظ خویشتن خود شخص اجتماعی می شود و با جامعه و محیط اجتماعی خود روابط پیدا می کند این یادگیری اجتماعی به تدریج تا ۹ سالگی صورت می پذیرد و ادامه می یابد .
مهمترین مراحل تحول شخصیت اجتماعی کودکان از نظر مید :
به عقیده مید کودک طی دو مرحله شخصیت اجتماعی و خودش شکل می گیرد که عبارتند از مرحلة نمایشی و مرحله بازی . کودک در مرحلة نمایش نقشهای آدمهایی که برایش مهمند ، مانند پدر ، مادر ، برادر ، یا خواهر را یاد می گیرد و از این طریق نقشهای متنوعی را به نمایش می گذارد و خودش را در نقشهای گوناگون می بیند که در آینده بخشی از شخصیت و خود اجتماعی او را می سازند . اما در این مرحله ، کودک هر یک از این نقشها را به گونه ای جداگانه و بدون ارتباط متقابل آنها فرا می گیرد . هر کودکی برای آن که ادراک یکپارچه تر و منسجمتری از خود و جامعه اش به دست آورد ، باید علاوه بر مرحلة نمایشی مرحلة بازی را نیز پشت سر گذارد تا به خود و شخصیت اجتماعی کاملی دست یابد . در این مرحله ، کودک چشم انداز فراگیری از نقشهای گوناگون اجتماعی را در قالب یک جامعیت یکپارچه و تعمیم یافته به دست می آورد و در نتیجه ، به ادراک منسجمتری از خود نیز دست می یابد .
جامعه پذیری
همانطوریکه اشاره شد کلیه عناصر جامعه (از جمله گروههای اجتماعی، خرده گروهها و حتی کوچکترین عنصر آن یعنی فرد) به طور مستمر و مداوم در حال تغییر و تحول می باشند .
افراد جدیدی که به جامعه می پیوندند (مثلاً نوزادان) ضرورتاً باید با هنجارها ،معیارها، ضوابط و ارزشهای اجتماعی و فرهنگی جامعه آشنا شده و خود را با آنها همساز و هماهنگ نمایند .فرایند و جریانی که از طریق آن عناصر فرهنگی و اجتماعی به افراد جدید هر جامعه منتقل شده و در درون آن جایگزین می شوند را جامعه پذیری می نامند .
جامعه پذیری جریانی است که الگوها ، مفاهیم اجتماعی ، ضوابط رفتاری ، زبان ، ارزشهای فرهنگی و هنجارهای گروهی را به افراد جامعه انتقال می دهد .
جامعه پذیری ، در جریان زندگی اجتماعی ، فرد را با کلیة مظاهر جامعه و زندگی اجتماعی هماهنگ می نماید و او را برای زندگی اجتماعی مهیا و مجهز می کند .
کودکی که در یک جامعه متولد می شود ، از هر گونه شناخت از محیط پیرامون ( از جمله محیط اجتماعی ) تهی و خالی است . روابط او با والدین و اطرافیان ، بتدریج معیارها و مفاهیم زندگی اجتماعی را ( در ذهن ) او تعبیه می کنند و کودک را به موجودی اجتماعی و همساز با عناصر مختلف حیات اجتماعی تبدیل می نمایند . این جریان را جامعه پذیری می خوانند .
جامعه پذیری در هر جامعه یا از طریق نهادها و سازمانهای اجتماعی ، فرهنگی با برنامه ریزی و به طریقی هدفمند صورت می گیرد ( نظیر خانواده و مدرسه ) و یا به صورت خود بخودی ( غیر برنامه ریزی شده ) از طریق خود فرد بدست می آید ( از طریق گروههای همبازی و . . . ) .
عوامل یا کارگزاران جامعه پذیری
فرآیند جامعه پذیری در بر گیرندة تأثیرات متفاوتی است که در طول زندگی بر فرد وارد می آید مهمترین این تأثیرات عبارت است از تأثیر عوامل ( کارگزاران ) جامعه پذیری یعنی افراد ، گروه ها و نهادهای مهمی که وضعیت های ساختی را ، که جامعه پذیری درون آنها رخ می دهد ، فراهم می سازند . چهار عامل از عوامل یاد شده یعنی خانواده ، مدرسه ، گروه همسالان و وسایل ارتباط جمعی بویژه در جوامع نوین حائز اهمیت می باشند زیرا که عوامل مذکور به طور مداوم و مؤثر بر هر کسی تأثیر می گذارند .
مدرسه عامل یا کارگزاری است که رسماً توسط جامعه موظف به اجتماعی کردن نوجوانان در زمینة مهارتها و ارزشهای خاصی گردیده است .
در مجموعه مدرسه ، نوجوان برای اوّلین بار تحت نظارت مستقیم کسانی که خویشاوند او نیستند قرار می گیرد . پس از این دیگر کودک در مدرسه به عنوان فردی مخصوص و شناخته شده محسوب نمی شود بلکه او اکنون یکی از افراد گروه دانش آموزان است و تابع همان مقررات و انتظاراتی است که هر فرد دیگر تابع آنها می باشد .
موفقیتها یا شکستهای تحصیلی و چگونگی رفتار شخصی بخشی از سوابق رسمی و همیشگی فرد می شود و کودکان مدرسه ای می آموزند که خود را با همان معیار هایی که دیگران در مورد آنها بکار می برند ، ارزیابی کنند . مشارکت در زندگی مدرسه همچنین وابستگی و اتکای کودکان را به خانواده کاهش می دهد و ارتباطات جدیدی با جامعه بزرگتر که ورای خانواده قرار دارد ،ایجاد می کنند.
عوامل دیگر
علاوه بر عواملی که بیان شد.ممکن است مردم تحت تأثیر عوامل دیگر جامعه پذیری مانند، گروههای مذهبی، سازمانهای جوانان و بعدها در زندگی تحت تأثیر شرکتها ،کلوپها، جنبشهای سیاسی و خانه های سالمندان ، قرار گیرند.
دنیس رانگ:توجه را به مفهومی جلب کرده است که تحت عنوان« فراسوی جامعه پذیری انسان » نامیده است یعنی این عقیده که ما اندکی بیش از محصول قابل پیش بینی جامعه پذیری هستیم که بطور یکنواخت و سازگار با نظم اجتماعی آشنا شده ایم . او خاطر نشان می سازد که مردم غالباً احساس می کند تحت اجبار و فشار جامعه قرار دارند که آنچه را مایل به انجام آن نیستند ، انجام دهند و این نشانة آن است که جامعه پذیری کامل نیست .