دسته بندی | فنی و مهندسی |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 351 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 60 |
فصل دوم: مسکن 9
2-1- مفاهیم و تعاریف مسکن 10
2-2- مسکن و انسان 11
2-3- روش زندگی و مسکن 14
2-4- ویژگی های کیفی مسکن مطلوب 18
2-4-1- توجه به انسان 18
2-4-2- امنیت و ایمنی 19
2-4-3- محرمیت 19
2-4-4- آرامش 19
2-4-5- خلوت 20
2-4-6- امکان ارتباط با طبیعت 20
2-4-7- میانه روی 21
2-4-8- احترام به حقوق دیگران 21
2-4-9-وحدت جامعه 21
2-4-10-احترام به خانواده 22
2-5- مبانی طراحی مسکن مطلوب 22
2-5-1- مقیاس انسانی 23
2-5-2- کلیت 23
2-5-3- ساسله مراتب 24
2-5- 4- هماهنگی 24
2-5-5- درونگرائی 25
2-5-6- تعادل 25
2-5-7- مکانیابی مناسب 26
2-6- برقراری استاندارد های مسکن 27
2-6-1-تعریف استاندارد 27
2-6-2- انواع استاندارد های ممکن 27
2-6-3- هدف از تدوین استاندارد های مسکن 27
2-6-4-عوامل موثر در تدوین استاندارد های مسکن 28
2-6-5- عوامل متشکله مسکن و محیط مسکونی که در بحث استاندارد ها باید مورد توجه باشند 29
2-7- مفاهیم و نظریات مرتبط با مجتمع های مسکونی 30
2-8- سیر تحول تاریخی مجتمع های مسکونی در ایران و شهر تهران 32
2-9- ابعاد و معیارهای مجتمع های مسکونی 33
2-10- مقیاس عوامل انسانی-محیطی موثر در طراحی کالبدی مجموعه های مسکونی 34
2-11- دسته بندی عوامل موثر در طراحی: 34
2-11-1- تداوم کالبدی-اجتماعی 34
2-11-2- هویت و شناسه 36
2-11-3- خلوت و تعامل اجتماعی 37
2-11-4- امنیت در مجموعه های مسکونی 39
2-11-5- دسترسی پیاده 40
2-11-6- دسترسی سواره 41
2-11-7- ترکیب داخلی واحدهای مسکونی 42
2-11-8- اقلیم و صرفه جویی در مصرف انرژی 43
2-12-رویکردها به گونه شناسی مسکن 44
2-13- گونه شناسی مجتمع های مسکونی 45
2-14- انواع مجتمع های مسکونی 47
2-14-1- مجتمع های مسکونی کوتاه (یک تا دو طبقه ) 47
2-14-2- مجتمع مسکونی متوسط 3( تا 5 طبقه 47
2-14-3- مجتمع های بیش از دو واحد مسکونی (هر طبقه یک واحد ) 47
2-14-4- مجتمع های مسکونی دو واحدی (هر طبقه دو واحد ) 48
2-14-5- مجتمع های مسکونی سه واحدی (هر طبقه سه واحد ) 48
2-14-6- مجتمع های مسکونی شش واحدی 48
2-14-7- مجتمع های مسکونی هشت واحدی 49
2-14-8-مجتمع های مسکونی شانزده واحدی 49
2-14-9-مجتمع های دارای چند بلوک ساختمانی 50
2-15- دستورالعمل های طراحی مجتمع های مسکونی 50
2-15-1- دستورهای عام 50
2-15-2- دستورالعملهای ویژه مجتمع هایی با تعداد متوسط بالا و زیاد ( 51 واحد به بالا ) 51
مقدمه
طراحی مسکن و مجموعه مسکونی، خلق محیطی است که از طریق مطالعه به ادراک موضوع، طرح مسائل و ارائه راه حل ها برای آنها، به نیاز های کمی و کیفی کاربران، پاسخ داده تا محیط کار آمد، متناسب کاربران و زیبا پدید آید. به این ترتیب انسان ها و رفتار آنان بخشی از سیستم محیط های مسکونی هستند.از سوی دیگر رفتار انسان ها همواره در بستر محیطی معنا دار می شوند و نمی توان بدون در نظر داشتن محیط و شرایط آن، شرایط رفتاری را تجزیه و تحلیل کرد. اگر چه این دانش، هنوز کامل وبدون نقص نیست، طراحان نیز نباید بر اساس فرم یا نقطه نظر شخصی عمل نمایند(پوردیهیمی، 1391).
بنابر این برای دستیابی به محیط متناسب با نیاز های رفتاری، انتظارات، توقعات و نیاز های کیفی کاربران و در نهایت به یک مسکن مطلوب باید ضمن شناخت رفتار انسان در محیط مسکونی، معیارها و ویژگی های مسکن مطلوب مورد بررسی و تجزیه وتحلیل قرار گیرد، همین طور لازم است استاندارد های تدوین شده برای حصول این معیارها مورد توجه قرار گیرد. از این رو در این بخش ،در ابتدا به رابطه انسان و مسکن می پردازد و در ادامه به معرفی مختصات کیفی مسکن مطلوب اشاره خواهد شد ، سپس بر اساس این مختصات به اصولی اشاره خواهد شد که مجموعا این اصول را می توان مبانی طراحی مسکن مطلوب نامید.
2-1- مفاهیم و تعاریف مسکن
مسکن بعنوان یک مکان فیزیکی، سرپناه اولیه و اساسی خانوار به حـساب مـی آیـد. در ایـن سـرپناه برخـی از نیازهای اولیه خانوار یا فرد همچون خواب، اسـتراحت، حفاظت در برابر شرایط جوی و خلاصه شرایط زیست در مقابل طبیعت تأمین مـی شـود (اهـری و دیگـران، 1367).
مقوله مسکن علاوه بر ساخت فیزیکی که یک خانواده به عنوان سـر پنـاه مـورد اسـتفاده قـرار میدهد، کل محیط مسکونی را نیز در بر می گیرد کـه شامل کلیه خدمات و تأسیسات اجتماعی و تسهیلات عمومی ضروری مورد نیاز برای بهزیستی خـانواده و طرح های اشتغال، آمـوزش و بهداشتی افـراد اسـت. در واقع تعریف و مفهوم عام مسکن یک واحد مسکونی نیست بلکه کل محیط مسکونی را شامل می شود(مخبر،1363).
به عبارتی مسکن تنها یک ساختار نیست بلکه نهادی است که برای پاسخگویی به مجموعه ای پچیده از اهداف ایجاد می شود. از سوی دیگر مسکن پدیده ای اجتماعی است و انتظام و نوع فضاها و همچنین فرم ظاهری آن از عوامل فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی تأثیر می پذیرد. هدف اصلی مسکن به وجود آوردن محیطی سازگار و منطبق بر روش زندگی انسان است. علاوه بر تأمین نیازهای فردی، مسکن باید قادر به برآورده ساختن نیازهای اجتماعی انسان نیز باشد. (پوردیهیمی، 1382).
در دومین اجـلاس اسـکان بـشر (1996) که در استانبول برگزار شـد مـسکن مناسـب چنین تعریف شده است: سر پناه مناسب تنها به معنای وجود یـک سـقف بالای سر هر شخص نیـست، سـرپناه مناسـب یعنـی آســایش مناســب، امنیــت مالکیــت، پایــداری و دوام سازهای، روشنایی، تهویه و سیستم گرمـایی مناسـب، زیــر ســاختهــای اولیــه مناســب از قبیــل آبرســانی، بهداشت و آموزش، دفع زباله، کیفیت مناسب زیست محیطی، عوامل بهداشـتی مناسـب، مکـان مناسـب و قابل دسترسی از نظر کار و تسهیلات اولیه است کـه همه این موارد باید با توجه به استطاعت مـالی مـردم تأمین شود. (دفتر اقتصاد مسکن، 1375) .
2-2-مسکن و انسان
زندگى خانوادگى که در گذشته به صورت گسترده در طى صدها سال در جوامع سنتى ادامه داشته تحت تاثیر ایجابات زندگى صنعتى شهرى دستخوش تغییر گردید. در این دوران خانواده اى پدید آمد مرکب از پدر، مادر و تعدادى فرزند، که اصطلاحاً خانواده هسته اى نامیده شده و از حیاتى متفاوت از خانواده گسترده گذشته برخوردار گشت (ممتاز، 1379) و الگوى مسکن او متاثر از شرایط جدید متفاوت گردید. (پوردیهیمى، 1382). بدین ترتیب انسان درحرکت از جامعه ییشا صنعتى به یک جامعه پیسا صنعتى به ناچار شکل جدیدی از خانواده را تجربه کرد که مسکن به عنوان نماد و آئینه تمام نماى این تغییرات ، باید توان پذیرش و سامان دهى تغییرات به وجود آمده را داشته باشد(پوردیهیمى، 1391).
در این دوران معماران تعاریف مختلفى از انسان و مسکن را مطرح کردند، و نیاز انسان ها در محیط زندگى را به سبب داشتن اندام یکسان و حرکات مشابه یکسان مى دانستند، هم چنین عقیده داشتند که رفتارهاى اجتماعى انسان ها با رشد آنها تکامل پیدا کرده و طبقات اجتماعى شان را مشخص مى نماید. در این دیدگاه عملکردها و نیازها، الگوى مشخصى را به، جود مى آورند که یک خانه را براى همه ملت ها و تمامى اقلیم ها پیشنهاد مى کند (همان، 1391).
در دهه 0 93 1 میلادى کشور تازه تاسیس اتحاد جماهیر شوروى مسکن را بر اساس تئورى ارائه شده توسط نظریه پردازان حزب کمونیست تعریف نمودند، و تعاریفى که از نیازهاى انسان ارائه دادند منجر به مسکن اشتراکى در اتحاد جماهیر شوروى گردید. باید اذعان داشت که مسکن مقوله ای پیچیده است، و انواع متعددى دارد و درغالب یک تعریف نمى گنجد، اما مى توان اظهار داشت که مسکن باید نیازهاى انسان را بر آورده نماید.
اما مسکن پیوستگى نزدیکى با کیفیت هاى زندگى او مانند امنیت، تعامل با انسان هاى دیگر یا گاهى جلوگیرى از نفوذ برخى افراد یا گروه های خاصى به درون زندگى خصوصى آن ها نیز پیدا مى کند، زیرا مسکن در مقایسه با دیگر محیط ها، محیط زندگى دائمى اوست، انسان بیشترین زمان زندگى خود را در آن سپرى مى کند، و بیشترین وابستگى را به آن پیدا مى کنده از سوی دیگر مفهوم مسکن علاوه بر محدوده فیزیکى واحد مسکونى کل محیط مسکونى را در بر مى گیرد که، شامل کلیه خدمات و تسهیلات ضرورى مورد نیاز برای خانواده مانند: اشتغال ، آموزش، خرید ، بهداشت و تفریح نیز مى گردد. در واقع تعریف و مفهوم عام مسکن یک واحد مسکونى نیست، بلکه کل محیط مسکونى را در بر مى گیرد (پور دیهیمی، 1391).