دسته بندی | معماری |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 1101 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 42 |
نماد :
نماد ( که مظهر سمبل تیر نامیده می شود ) نشانه ای است که نشانگر یک اندیشه ، شیء یا مفهوم ، چگونگی و جز اینها می تواند باشد نماد می تواند یک شیء مادی باشد که شکلش به طور طبیعی یا بر پایة قرارداد یا چیزی که به آن اشاره می کند پیوند داشته باشد . برای نمونه فروهر نماد مزدا پرستی است . نماد در اصطلاح روانشناسی تحلیلینوعی شبیه ساخته لیبیدو است صورتی ذهنی که هم می تواند لیبیدو را به همان اندازةقبلی سازد و هم اینکه آن را در قالب متفاوت از صورت اولیه خود به جریان اندازد . اما شکل گیر ی، نمادها یک روند آگاهانه نیست بلکه برعکس از راه مکاشفه و یا مشهود از دل ناخودآگاه تولید و بیرون داده می شود . اغلب اوقات نمادها به طور مستقیم از رویا نتیجه می شوند یا از آنها تأثیر می پذیرد که این گونه نمادها پر از انرژی روانی ودارای نفوذی ؟؟ و مقاومت ناپذیر هستند .
معماری نمادین :
معماری نمادین ، معماری گسترده ای است که ما مسجد را به عنوان شاخصی در این نوع معماری مورد بحث و بررسی قرار می دهیم :
مساجد اسلامی در سرزمین ایران، مثل همة ممالک اسلامی ، جلوه ای از زیبایی های بصری و نمونةبارزی از تلفیق و ارتباط فرم های نمادین با باورهای عمیق اعتقادی است . اشکال الگویی وارتباطات سمبولیک در تمامی جوانب و نماهایشان بوضوح دیده میشود. « اساساً هنرهای دینی ، به خصوص مساجد اسلامی در یک امر مشترکند و آن جنبة سمبولیک آنهاست ، زیرا در همة این هنرها ، جهان سایه ای از حقیقت و مرتبتی متعالی از آن است . از اینجا در هنرها هرگز قید به طبیعت که در مرتبة سایه است وجود ندارد . به همین جهت هر سمبولی، حقیتی است ماوراء این جهان پیدا میکند . سمبول ها اینجا در مقام دیداری است که از مرتبةخویش نزول کرده است تا بیان معانی متعالی کند . این معانی جز با این سمبول ها و تشبیهات به بیان نمی آیند ، هم چنان که قرآن و دیگر کتب دینی برای بیان حقایق معنوی ، به زبان رمز و اشاره سخن می گویند .»
در معماری مساجد نیز ، نقوش گچبریها، آجر کاری ها و کاشیکاری ها بر مبنای معنای سمبولیک هریک از آنها و حس پویایی زیباپسندی مذهبی مردمان انتخاب می شوند . ختایی ها ، اسلیمی ها و دیگر نقوش کاشیکاری که با رنگ های ملایم و تضادهای دلنشین کنار هم در لابلای هم میخزند ، چشم را به منحنی های بیکران به هم بافته شان به مسیرهای بی انتهای مأمنی نامعلوم و بهشتی گم شده سوق می دهند .
بیشترین قسمت سطوح کاشیکاری به رنگ های سردی چون زنگاری ها ، فیروزه ایها و لاجوردی ها تعلق دارد . لاجوردی ها و رنگ های آبی خام ، عمق دارند که آدمی را به بی نهایت و به جهانی خیالی و دست نیافتنی می برند . آبی گستردگی و وسعت آسمان صاف را به یاد می آورد . نشانةصلح است و بهجهت و فرحناکی و رنگ های بی گناهی ، نور آبی، کسانی را که بیقرارند ، آرام می کند . آبی همواره متوجه درون است و جنبه های گوناگون روح آدمی را نشان می دهد ، در فکر و روح او داخل می شود و با روان او پیوند می خورد . آبی معنی ایمان می دهد و اشاره ای است به فضایی لایتناهی و روح .برای مردم مشرق زمین ، آبی سمبل جاودانگی است . وقتی به تاریکی تیرگی میگراید ، معنی و هم ، بیم و غم و اندوه یا مرگ و فنا به خود می گیرد . مردمان آیین پرداز باستان ، به قداست فیروزه ای معتقد بودند . به زعم آنها ، فیروزه سوی چشم را زیاد می کرد . رنگ رویش و تعالی بود ، نازایی و بی باری را از بین می برد ، عزت و سلامت نفس می آورد ، و نقشی داشت در چیرگی نور بر ظلمت
لاجورد رنگ عالم مثال است ، حکمت عالیة عالم علوی است . تماشای این رنگ ، تماشای وسعت دورن است ، رسیدن به شعور رازناک و شهود متعالی است . آبی لاجورد، هسته تمثیل مراقبه ومشاهده است .بیانگر بیکرانگی آسمان آرام وتفکر برانگیز سحرگاهان صاف و صیمی است .
در زمینة کاشیکاری ، این رنگ به نهایت گویایی می رسد و همچون سینةفراخ لاجور دین سپهر ، تمامیت فضای میان نقش ها را می آکند و نقوش زیر زرد و نارنجی در میانة آن ، بسان ستارگانی در آسمان بیکرانة شب هنگام ، می درخشند و به هم پیوستن این ستارگان روشن به طریق مسیرها و خطوط باریک با رنگ های شاد و روشن ، جریان و تموج بی دریغ چشمة نوری است که در چرخش ها و دوران های بی پایان ، همچون آوندهای جاری درخت زندگی ، به برگ های منتزع و ختایی های رنگین می رسند که گونه های متنوع هرکدام ، به منزلة ورق های سبز دفتر هستی است که چشمه های سرزمین نگاه را به ضیافت سفرةقداست می خواند .
این نقش ها : که اغلب از نقوش گیاهی ، برگ ها و درختان پیچان نشأت گرفته اند – درخت تعالی گرا و روبندة زندگی را در باغ های آرمانی انسان ؛تداعی می کنند . جریان و رویش این درخت ، در خرامش خطوط سیال و نقش های گوناگون ، زایندةدنیایی از رموز و اسرار عمیق سر به مهری است که در شاخه های بی شمار و سیالیت امواج روان ، گسترش یافته و گوشه های فراموش شدةخاطر آدمی را با خامةخیال مشحوان از تصاویر پاک و رنگ های زیبا می سازد .
گل ها ، برگ ها و ریاحین تجرید شده ، هرکدام رایحه ای پنهانی در خود دارند . رایحة آن بهشت ازلی ، آن آرمانشهر زیبا و باغ های موعود فرحبخش خیال آدمی . عطر بهشت عدم و باغ رضوان و عطر سایه سار گل ها و درختان خم شده ونقش بسته بر چشمة کوثر . این گل ها ، برگ ها و درختان که در فرش ها و نگارگری ایران نیز به چشم می خورد ، بیانگر دنیای مثالی ، و تمثیلی از فرودس برین و مأمنی برای جدید اشتیاق و تعلق خاطر آدمی و تداعی ذهنی لذتبخش و ی به نیستان ازلی گم کردةاوست .
در اغلب این نقوش ، نوشتةنقش کارساز و مهمی ایفا می کند . خطوط نسخ و کوفی به سیالیت آب زلال و به نرمی نسیم سحرگاهی ، در لابلای نقوش ، یا روی آنها می لغزند و آیات و نور و اشارات قداست را بر آنها می نگارند . در اکثر این گونه موارد ، خط نسخ سفید رنگ روی نقش ها ونوشته های دیگر و در پردة نزدیک ، به چشم می خورد . بعد از آن خط کوفی بنایی که اغلب به رنگ طلایی است ،سپس نقوش درشت و روشن که با زمینة تضاد چشمگیری برقرار می سازد و آخر سرنقوش کوچک که با تضاد کم و به حالت محور و نامشخص ، سطوح کوچک زمینه را می پوشانند و گهگاه حتی به چشم نمی آیند و بدین ترتیب در این نوع کاشیکاری ، کلام و نقوش پرده پرده به عرصةعیان و منظر چشم می رسند و به تعبیر امروز ، در چندین پلان در وادی هم قرار می گیرند و این عمل باعث توجه بیشتر نگاه و تفکر بیشتر تماشاگر در اعجاب کار هنرمندانی می شود که نفس نفس زندگی شان شیفتة کلام الهی و اثرشان نمونةمجسم خلاقیت و آفرینش به عاریت گرفته شده از منبع فیاض خالق مطلق است در چنین عرصهای ، هر عاملی که به کار گرفته می شود و هر فنی که مایةزایش و آفرینش اثری است ، نشان از جهان علوی دارد و هر نقش و رنگ ، در مقام نماد و سمبل ، بیانگر چیزی از همان عالم است وهنرمند در این فرآیند ، در مقام انسانی است که به صورت ، دیدار و حقیقت اشیاء در ورای عوارض و ظواهر می پردازد . اوصنعتگری است که هم عابد است .و هم زائر ، و وجودی که بااثر این هنرمند ابداع می شود ، نه آن وجود طاغوتی که هنر اساطیری و خدایان میتولوژی است و نه حتی خدای قهر و سخط یهودیان ، یعنی « یهوده » بلکه وجود مطلق و متعالی حق عز و شأنه و اسماء ا... الحسنی است که با این هنر ، به ظهور می رسد . و برای این است که به صورت خیالی هنر اسلامی متکفل محاکات و ابداع نور جمال ازبی حق تعالی است ، نوری که جهان در آن آشکار می شود و حسن جمال او را چون آینه جلوه می دهد . در حقیقت بود این جهانی ، رجوع به آن حسن و جمال علوی دارد و عالم فانی در حد ذات خویش نمودی ، و خیالی بیش نیست .
در واقع ، هنرمند معتقد ، مجاز را واسطة حقیقت می بیند و فانی را مظهر باقی ، به عبارتی ، او هرگز به جهانی فانی توجهی ندارد ، بلکه نقش رخ محبوب است که این جهان را برایش خوش می آراید . و نشان اوست که در قدم به قدم حرکت دستش و هر گوشه گوشة اثرش به عناوین و جلوه های گوناگون به ظهور می رسد . پس و با رخ حق و جلوة رخ حق ، در مجالی و مظاهر اعیان ثابته – که عکس تابش حق اند و دیدار وجه الهی – سروکار پیدا میکند .صورت خیالی در این مرتبه برای هنرمد مشاهده و مکاشفة شاهد غیبی و واسطة حضور و تقرب به اسم اعظم الهی و انس به حق تعای است و بدین اعتبار او ، «لسان الغیب » و «ترجمان اسرار »الهی می شود و قطع تعلق از ماسوی ا... پیدا می کند و به مقام و منزل حقیقی یعنی توحید که مقام و منزل محمود انسانی است سیر میکند .
هنرمند در این مسیر ، در ختایی ها ، اسلیمی ها و خطوط دوار و حتی در نقوش منتظم که نماد تحکم و ریتم مستقرند و در سطوح رنگارنگ کاشی ، تذهیب و حتی نقاشی – که به نحوی مانع حضور و قرب به جهت جاذبه خاص است . نمایش عالم ملکوت و مثال را ، که عاری از خصوصیات زمان و مکان و فضای طبیعی است ، میبیند. در این نمایش کوششی برای تجسم بعد سوم و خطاهای دید انسانی نیست . تکرار مضامین و صورت ها ، همان رفتن به اصل است .
هنرمند در این مضامین از الگویی ازلی ، نه از صور محسوس بهره می جوید ، به نحوی که گویا صور خیالی او به صور مثالی عالم ملکوت می پیوندد.
هنرمند مسلمان از کثریت می گذرد تا به وحدت نایل آید انتخاب نقوش هندسی و اسلیمی و ختایی و کم ترین استفاده از نقوش انسانی و وحدت در کثرت و کثرت در وحدت را نمایش میدهد ، همراه با نقوش اسیلمی که نقش ظاهری گیاهی دارند ، آن قدر از طبیعت دور می شوند که ثبات را در تغییر نشان می دهند وفضای معنوی خاصی را ابداع می کنند که رجوع به عالم توحید دارد .
تفکر توحیدی چون دیگر تفکرهای دینی و اساطیری ، در معماری مساجد تجلی تام و تمام پیدا می کند .معماری مساجد و تزیینات آن در گنبد و مناره ها، موزائیک و کتیبه ها و نقوش مقرنس کاری ، فضایی را ابداع می کند . که آدمی را به روحانیت فضایی ملکوتی پیوند می دهد بهره گیری از تاق های ضربی و گنبدها چون نشانه ای از آسمان و انحناها و فضاهای چند سطحی ، و این گونه تشبیهات و اشارات در هنر اسلامی ، عالمی پر از راز و رمز را ایجاد می کند که با همة صور و عوالم مأنوس در جهان مادی ، متفاوت و متابین است .
طراحان ومعماران مساجد در دورة اسلامی ، سعی می کنند تا همة اجزای بنا را به صورت مظاهری از آیه های حق تعالی ابداع کنند، خصوصاًدر ایران که این امر به حد اعلای خویش می رسد . هنرمندان ابنیة دوران اسلامی در ایران ، در نقشه ساختمانی و نحؤه آجر چینی و نقوشی که به صورت کاشی کاری گچی بری و آینه کاری و... کار شده است ، توحید و مراتب تقرب به حق را به نمایش می گذارند و بنا را چون مجموعه ای متحد و ظرفی مطابق با تفکر عمیق اعتقادی جلوه گر می سازند .
هنرمندان و طراحان در مساجد ، چون دیگر معماری های اسلامی ، به تضاد میان فضای داخل و خارج و حفظ مراتب ،توجه میکنند . هنگامی که انسان وارد بنا می شود . میان درون و برون تفاوتی آشکار مشاهده می کند . این حالت در مساجد به کمال خویش می رسد ، به این معنی که با گشت میان داخل و خارج ، سیر میان وحدت و کثرت ، و خلوت و جلوت می کند هر فضای داخلی خلوتگاه و محل توجه به باطن ، و هر فضای خارجی جلوتگاه ومکان توجه به ظاهر می شود . یا به عبارتی دیگر ، فضاء اجرا و نقوش بنا در بیرون ، میدان مشاهده و سیر در اشارات و در درون تفکر و مکاشفه در عالم درون است . بنابراین ، نمایش معماری در عالم اسلام به خصوص در معماری مساجد نمی خواهد همة اموررا در صرف ظاهر به تمامیت رساند و از سیر و سلوک در باطن چشم پوشی کند و به همین اعتبار ، هنر و هنرمندی به معنی عام د رتمدن اسلامی عبادت و بندگی و سیر سلوک از ظاهر به باطن است .
در درون مسجد ، بر خلاف بیرون که کاشیکاری بیشتر با آجرکاری عجین شده است ، نقوش کاشی با نقوش گچبری همراه می شود حتی در بسیاری از مساجد ، فضای داخلی عاری از کاشیکاری و سطوح رنگی بوده و همة قسمت ها با گچبری و مقرنس ها و مضرس های سفید پوشانده شده اند ، که هم چنان که اشاره شد – تضاد چشمگیری را با فضای پر نقش و رنگ بیرون برقرار سازد و این موضوع به فضای داخلی مسجد ، آرامش و قداست خاصی می بخشد . که این قداست به نسبت زیاد، از رنگ سفید فضا و از بی رنگی و بی نقشی سطوح داخلی نشأت می گیرد ، چرا که رنگ سفید ، به خصوص وقتی با نوعی خلوت ، تفکر و سکوت همراه باشد ، الهامگر نوعی بزرگی پاک و اندیشه بالندگی است .
فایل ورد 42 ص
دسته بندی | معماری |
فرمت فایل | |
حجم فایل | 116 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 9 |
در سلسله مباحث فرهنگی اجتمایی کمتر موردی می توان یافت که عنوان هویت در آن یافت نشود این
مبحث بخصوص بعد از دوران مدرنیته بیشتر مورد توجه قرار گرفت و مدرنیته آن را به چالشی همه جانبه کشیده است اما با همه این حساسیتها و اثرات جانبی آن معنی ریشه ای این کلمه کمتر در عرصه علوم اجتماعی و مباحث شهرسازی بصورت دقیق مورد برسی قرار گرفته است...
دسته بندی | عمران |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 124 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 23 |
طراحی گرافیک در واقع اصطلاحی است عام برای حرفه ای متشکل از طراحی حروف ،تصویرسازی ، عکاسی وچاپ به منظور ارائه اطلاعات یا آموزش . این اصطلاح را اولین بار ویلیام ادیسون دیگینزدر سال 1922 بکار برد . با این همه فقط پس از جنگ جهانی دوم بود که کاربرد آن رایج شد .
ارتباط بصری در مفهوم آن تاریخ طولانی مدتی دارد. زمانی که انسان اولیه برای یافتن غذا به شکار می رفت وجای پای حیوانی را بر روی گل می دید ، در واقع نوعی نشانه بصری را مشاهده می کرد .اثر گرافیکی میتواند نشانه باشد ، مانند حروف الفبا؛ با یک نظام نشانه ای دیگر را شکل دهد؛ مانند علائم جاده ای . علائم گرافیکی در کنار هم تشکیل تصویر می دهد . طراحی گرافیک در یک معنا حرفه انتخاب یا ساخت علائم وآرایش آنها بر یک سطح برای انتقال یک ایده است. گرافیک هنری است که ترسیم کردن ونگاشتن عناصر اصلی آن را تشکیل می دهند.
طراحی گرافیک به مثابه یک تخصص فقط از اواسط سده20 مطرح شد. تا آن هنگام شرکت ها ومؤسسات تبلیغاتی توسط هنرمندان تجاری اداره می شد این متخصصین عبارت بودند از : صفحه بند ؛حروفچین که عنوان ومتنرا با تمام جزییات طرح ریزی میکرد؛تصویرگران که هر نوع آثار ترسیمی از نمودارهای فنی تا اسکیسهای مد را تهیه می کردند؛ هنرمندان طراح حروف،روتوش کاران ودیگرانی که طرح های نهایی را برای تکثیر آماده می کردند. امروزه طراح گرافیک با مؤسسات وآتلیه ها همکاری دارند. آنها نه تنها تبلیغات و آگهی ها ،بلکه مجلات وروزنامه ها یی را که این آگهی ها در آن چاپ می شوند ،طراحی می کنند تا اواخر سده ی 19 آثار گرافیکی ، به صورت سیاه و سفید بر کاغذ چاپ می شد . طی چندین سده ، کارکرد های اصلی گرافیک اندک تغییری یافته است و هر طرح ممکن است به چند روش مورد استفاده قرار گیرد .
نخستین کارکرد طراحی گرافیک معرفی یا شناسایی است گفتن این که یک چیز چیست ؟ یا متعلق به کجاست ؟ مانند علائم ساختمانی ، تابلو ، برچسب روی بسته بندی ها و ... .
کارکرد دوم که در اصطلاح حرفه ای (( طراحی اطّلاعات )) شناخته می شود ، در زمینه ی اطلاع رسانی و آموزش است و رابطه ی یک چیز را با یک چیز دیگر از نظر جهت ، موقعیت و مقیاس ، مشخص می سازد . مانند نقشه و نمودار .
کارکرد سوم که متمایزتر از این دو کارکرد است یعنی نمایش و تبلیغ ( پوستر و آگهی ) که به قصد جلب توجّه مخاطب و ماندگار کردن پیام است .
در قرن بیستم تبلیغات و چاپ تجاری ، به هنر گرافیک یورش می برد اما آثار چاپی هنری که به وسیله ی ماشین های دستی و به روش های کمابیش سنتی انجام می گیرد ، به زندگی خود ادامه می دهد . هنرمندان تجسمی به ابداعات طرح و حروف می پردازند . لیتو گرافی، حکاکی روی چوب و لینو لئوم ، تیزاب کاری ، سیلک اسکرین و سریگرافی و چاپ های مخلوط ، همه امکاناتی هستند که نقّاشان به کار می برند .
طی دهه ی 1960 ، طراحی گرافیک به عنوان شیوه ای برای حل مشکلات ارتباطی و اطلاع رسانی مطرح شد و به همین ترتیب در رسانه های همگانی نیز به عنوان مد مطرح شد . چیزی که با سلیقه ی به روز بودن و حتی پیشرفت ، مرتبط بود . اما تغییر در سبک آن حاصل
آشنایی با رشته های هنری(گرافیک) 3
چندمین عامل مؤثر ، مانند پیشرفت های فناوری در حوزه ی رسانه و نیز تحولات رایج در جامعه بود .
و از آنجایی که تنها هنر ، بصری نبود و کلام نیز در آن نقش مؤثری داشت ، می توانست مورد توجه کارشناسان و صاحب نظرانی که نسبت به اهمیت اجتماعی ارتباطات ، آگاه شده بودند ، قرار بگیرد .
طراحی گرافیک ، طی دهه ی 1960 علاوه بر حوزه هایی که پیش از آن ، در اختیار سنّت های صنعتگری بود ، مانند طراحی روزنامه ، به رسانه ی جدید تلویزیون و ویدئو هم گسترش یافت . نقش طراحی گرافیک در خدمات عمومی و تبلیغات فرهنگی نیز افزایش پیدا کرد .
در دهه ی 1970 ، طراحی گرافیک به بخشی از تجارت پول بدل شد و عمدتاَ از آن برای ارائه ی نوعی هویت بصری قابل تشخیص برای شرکت ها بهره برداری شد . تمام سازمان ها و مؤسّسات ، هرچند کوچک ، ضرورت استفاده از یک نوع نماد یا نشانه را حس کردند . به تدریج طراحان ، جهت بازاریابی محصولات و خدمات و خلق تصاویر که بتواند یک محصول یا شرکت را مشخص سازد ، به کار فرا خوانده شدند . با ظهور رایانه های شخصی، طراح ، تقریباَ کنترل کاملی بر تمامی مراحل پیش از چاپ پیدا کرد .
طراحی گرافیک ، در برگیرنده ی نوعی زبان است با دستور نامعین و با الفبایی پیوسته در حال گسترش ، ما تنها زمانی یک اثر گرافیکی را به درستی درک می کنیم که بتوانیم زبان آن را بفهمیم .
دسته بندی | الکترونیک و مخابرات |
فرمت فایل | |
حجم فایل | 115 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 5 |
دسته بندی | تاریخ و ادبیات |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 4136 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 208 |
حضور مؤثر حیوانات در حیات آدمی باعث شده که این موجودات ابتدا در حیات اساطیری و سپس به شکل نمادین در خدمت اندیشههای انسان قرار گیرد. قابل توجه است که حیوانات علاوه بر حضور در اساطیر و حماسهها، بعدها در داستانهای عرفانی، تعلیمی و حکایات پندآموز نیز نقشآفرینی میکنند.
یکی از آثاری که حیوانات در آن ایفای نقش میکنند «کلیله و دمنه» است که اصل آن به نام «پنجاتنترا» از سرزمین هند و جایگاه رواج و شهرت آن در سرزمین ایران بوده است و در میان هر دو ملت ایران و هند جایگاه و اهمیت ویژهای دارد. با تأمل در نقش و کنش حیوانات این اثر مشاهده میشود حیوانات نقشآفرین آن، روزگاری کهن دارای نقش و جایگاه مهمی در اساطیر بودهاند. برخی حیوانات آن همچنان پشتوانهی اساطیری و نمادین خود را حفظ کردهاند و کنشهای آنها نیز مطابق جنبهی نمادینشان در اساطیر است.
نگارنده در پژوهش حاضر به نمادشناسی حیوانات کلیله و دمنه بر مبنای اساطیر هند و ایران و مقایسهی پشتوانهی اساطیری آنها در دو سرزمین و همچنین به بررسی کنشهای این حیوانات در حکایتهای کلیله و دمنه، پرداخته است. ساختار پژوهش در نگاهی گذرا چنین است: فصل اول شامل «کلیات» است و فصل دوم به نمادشناسی حیوانات «کلیله و دمنه» بر مبنای اساطیر هند و ایران اختصاص دارد. در فصل سوم، کنشهای حیوانات در «کلیله و دمنه» و ساختار چند حکایت، مورد مقایسه و بررسی قرار میگیرد. فصل چهارم، شامل نگاهی هر چند گذرا، به جایگاه «کلیله و دمنه» در چند اثر عرفانی است. در فصل پنجم نتیجهی مباحث این پژوهش بیان خواهد شد.
فهرست مطالب
فصل اول: کلیات
1- مقدمه2
1-1: نماد2
1-2: نماد و اسطوره4
1-3:جایگاه حیوانات در اساطیر6
2- ضرورت تحقیق9
3- اهداف تحقیق10
4- روش تحقیق10
5- پیشینه تحقیق13
فصل دوم: نمادشناسی
ا- حکایت «مرد در چاه»
بخش اول: خلاصه حکایت15
بخش دوم: نمادشناسی 17
1- زنبور17
2- شتر17
3- مار18
4- موش19
5- درخت21
6- چاه21
بخش سوم: تحلیل حکایت 24
2- حکایت «شیر و گاو»
بخش اول: خلاصه حکایت26
بخش دوم: نمادشناسی 27
1- گاو27
1-1:گاو در اساطیر ایران28
1-1-1: قربانی گاو در آیین میترایی28
1-1-2:قربانی گاو در آیین زرتشتی29
1-1-3:جمشید و قربانی گاو30
1-1-4: فریدون و گاو «برمایه31
1-2: گاو در اساطیر هند32
1-2-1: ایندرا و گاو32
1-2-2: شیوا و ورزاو33
1- 3: فلسفهی قربانی گاو34
1-4 : ارتباط گاو و زن با باران و حیات35
1-5 :بنمایهی مرگ و زندگی37
1-6 : نمادشناسی گاو38
2- شیر39
2-1: شیر در اساطیر ایران39
2-2: شیر در اساطیر هند41
2-2-1: ویشنو42
2-2-2: دوی42
2-2-3: گانشه42
2-2-4 : شیوا 43
2- 3: نمادشناسی شیر43
3- شغال44
3-1: شغال در ایران44
3-2: شغال در هند45
3-3 : نمادشناسی شغال45
بخش سوم: تحلیل حکایت45
3- حکایت «مرغ باران»
بخش اول: خلاصه حکایت47
بخش دوم: نمادشناسی 48
1- طیطوی48
2- گرودا49
3- سیمرغ50
3-1: سیمرغ در اوستا50
3-2:سیمرغ در شاهنامه 51
بخش سوم:تحلیل حکایت52
4- حکایت «ملک پیلان و خرگوش»
بخش اول: خلاصه حکایت56
بخش دوم: نمادشناسی56
1- خرگوش 56
1-1: خرگوش در ایران57
1-2: خرگوش در هند57
1-3: نمادشناسی خرگوش58
2- فیل59
2-1: فیل در ایران59
2-2: فیل در هند60
2- 3: نمادشناسی فیل61
بخش سوم: تحلیل حکایت 61
1- ماه در ایران 62
2- ماه در هند63
3- ماه و زن64
4- ارتباط آب و ماه در ایران65
5- ارتباط آب و ماه در هند65
6- ارتباط ماه و مرگ67
5- حکایت «بوف و زاغ»
بخش اول: خلاصه حکایت68
بخش دوم: نمادشناسی70
1- زاغ(کلاغ70
1-1: زاغ(کلاغ) در ایران70
1-2: زاغ(کلاغ) در هند71
1-3 : نمادشناسی زاغ(کلاغ71
2- جغد72
2-1: جغد در ایران72
2-2: جغد در هند72
2-3 : نمادشناسی جغد73
بخش سوم: تحلیل حکایت73
1- خویشکاری زاغ در باب «بوف و زاغ73
1-1:چارهجویی زاغ با آتش74
2- خویشکاری جغد در باب «بوف و زاغ75
2-1: غار76
4- تقابل نمادین زاغ و جغد78
6- حکایت «سیاح و زرگر»
بخش اول: خلاصه حکایت79
بخش دوم: نمادشناسی80
1- مار80
1-1: مار در ایران80
1-2: مار در هند81
1- 3: نمادشناسی مار82
2- ببر84
2-1: ببر در ایران84
2-2: ببر در هند85
2-3: نمادشناسی ببر86
3- بوزینه(میمون86
3-1: بوزینه در ایران87
3-2: بوزینه در هند 87
3-3: نمادشناسی بوزینه88
بخش سوم: تحلیل حکایت88
7- دیگر حیوانات «کلیله و دمنه»
1-آهو89
2- باخه90
3- بط91
4- پلنگ92
5- خر92
6- خرچنگ93
7- راسو93
8- روباه94
9- غوک94
10- کبوتر95
11- گربه96
12- گرگ96
13- ماهی97
فصل سوم: بررسی کنشهای حیوانات و تحلیل ساختاری چند حکایت
بخش اول: بررسی کنشها100
1- آهو100
2- باخه100
3- ببر101
4- بط101
5- بوزینه101
6- پلنگ101
7- جغد101
8- خر101
9- خرچنگ102
10- خرگوش102
11- راسو 102
12- روباه102
13- زاغ103
14- شتر103
15- شغال103
16- شیر104
17- غوک 106
18- فیل 107
19- کبک107
20- کبوتر107
21- گاو107
22- گربه107
23- گرگ108
24- مار108
25- ماهی108
26- مرغ ماهیخوار108
27- موش108
بخش دوم: تحلیل ساختاری چند حکایت109
1- حکایت «شیر و خرگوش» 109
1-1: بررسی ساختار کلی دو حکایت111
1-2:تحلیل تشابهات113
1-2-1: خصوصیات قهرمان در حکایت شیر و خرگوش113
1-2-2:خصوصیات قهرمان در حکایت بهیم سین و باکه114
1-3: خصوصیات ضد قهرمان115
1-3-1: در حکایت شیر و خرگوش115
1-3-2: در حکایت بهیم سین و باکه115
1-4: چاره جوییها116
1-5:همانندیهای داستان ضحاک در شاهنامه با حکایت شیر و خرگوش و بهیما و باکه118
1-5-1: خصوصیات قهرمان در داستان ضحاک118
1-5-2:خصوصیات ضدقهرمان در داستان ضحاک118
1-5-3: چاره جویی در داستان ضحاک119
2- حکایت »شیر و گاو121
3-بررسی تطبیقی ساختار داستان بوف و زاغ با داستان پادشاه جهود و نصرانیان122
4- داستان پادشاه و برهمنان در کلیله و دمنه127
4-1 بررسی ساختاری داستان پادشاه و برهمنان در کلیله و دمنه با داستان بهرام گور و کنیزک در هفتپیکر نظامی 129
فصل چهارم: بیان دو عامل دیگر ماندگاری «کلیله و دمنه»
بخش اول: بررسی چند اندیشهی بارز دینی134
1-1: زن در کلیله و دمنه134
1-2: زهد و ریاضت 138
1-3 : دوستی و ایثار و حفظ پیمان139
1-4 : حفظ جانوران و محیط زیست140
بخش دوم: کلیله و دمنه و تأویلهای رمزی143
فصل پنجم: نتیجهگیری153
پینوشت167
تصاویر182
چکیده انگلیسی(abstract193
فهرست منابع 194
نمودارها:
نمودار شماره(1156
نمودار شماره(2157
نمودار شماره(3158
جداول:
جدول شماره(1)نمادها161
جدول شماره(2)کنشها163
جدول شماره(3)تطبیق ساختاری چند حکایت از کلیله و دمنه با داستانهای در ادبیات فارسی 166
فهرست تصاویر:
تصویر 1: میترا در حال قربانی گاو(موزه واتیکان).(برگرفته از کتاب «آیین مهر»:50).
تصویر2:دورگا،تجسم نیروی خلاقهی شیوا(آیین مهر:61).
تصویر3 :خدای خورشید و کلاغ(آیین مهر:52).
تصویر4 : شیوا و خانوادهی او. شیوا در حال به رشته کشیدن جمجمه مردگان است. نقاشی کانگرا1790، موزهی ویکتوریا و آلبرت(شناخت اساطیر هند:49).
تصویر5 :دورگا، یکی از جنبههای زنانهی ایزد بزرگ، شیوا، که زاده شد تا نابودگر دیوها باشد(دانشنامه اساطیر جهان:444).
تصویر6 : گرودا، شهریار پرندگان و مرکوب و ناقل ویشنو(شناخت اساطیر هند:49).
تصویر7 : جتایو، تجسم گرودا، در حال حمله به «راونا» است؛ در این نبرد جتایو زخمی شد اما چندان زنده ماند که «راما» را از ربوده شدن سیتا آگاه کند.نقاش مغول مربوط به سدهی هفتم(شناخت اساطیر هند:106).
تصویر8 : دستبند برنجین مربوط به دورهی هخامنشی، مکشوفه از گنجینه جیحون(درآمدی بر اسطورهها و نمادهای ایران و هند:157).
تصویر9 : در آتش شدن سیتا برای اثبات پاکدامنی خود. نقاش مغولی سده هفدهم میلادی(شناخت اساطیر هند:111).
تصویر10 : کوزهی مربوط به زمان اشکانیان(درآمدی بر اسطورهها و نمادهای ایران و هند در عصر باستان:130).
تصویر11 : تندیس سرسوتی، ایزدبانوی آب، شعر و موسیقی در هند(شناخت اساطیر هند:159).
تصویر12 : ماه ـ زن(آیین مهر:52).
تصویر 13: تندیس دیانا، ایزدبانوی ماه در روم باستان(دانشنامه اساطیر جهان:384).
تصویر14 : کامه خدای عشق سوار بر فیلی نمادین و به هم برشده از زنانی که در جستجوی محبت اویند. نقاشی تریچلی نوپولی، موزهی ویکتوریا و آلبرت(شناخت اساطیر هند:178).
تصویر15: کریشنا در حال رام کردن و رقصیدن بر تن اژدرمار اهریمن به نام کالیا، کالیا مقیم رود جمنا بود و کریشنا با رام کردن او به هنگام نوجوانی، مردمان ساحل رود را از وحشت رهانید. تندیس مفرغی از کهولا سده 16 میلادی، موزه ویکتوریا و آلبرت(شناخت اساطیر هند:101).
تصویر16: تندیس آسکلهپیوس، ایزد درمان در روم باستان(دانشنامه اساطیر جهان:384).
تصویر17: تندیس «مانجوسری«(manjusri)، تجسم بودایی خرد(دانشنامه اساطیر جهان؛76).
دسته بندی | مکانیک |
فرمت فایل | |
حجم فایل | 678 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 42 |
این محصول مرجع نمادها و اختصارات مورد استفاده در مهندسی تاسیسات گرمایی، تعویض هوا و تهویه مطبوع می باشد
دسته بندی | هنر و گرافیک |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 1340 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 169 |
نخست باید معنی دین و هنر مشخص شود و سپس ربط حقیقی دین و هنر مورد تحقیق قرار گیرد تا در نهایت بتوان برای پرسش مذکور پاسخی مستدل یافت .
«دین به معنای کل عبارت است از مجموعه فرامین ، قواعد و دستورات و احکام الهی که برای خیر و سعادت و کمال انسان توسط پیامبران به بشر ابلاغ شده است . عنایت دین خیر و کمال مطلق است و کمال مطلق زیبایی حقیقی و جمال مطلق است . دریافت حقیقت مطلق ، شهودی است و عشق ذاتی ابنای بشر به حقیقت مطلق (حقیقة الحقایق) منشا شهود است و شهود میسر نشود الا به مسیر روح درعالم قدس و استغراق در دریای وحدت و آشنا شدن ذوق به توحید .[1]»
حقیقت دین ، معرفت الهی است . موضوع و هدف دین ،وجود مطلق (خداوند) است وشریعت ( دین ) راه و رسم الهی شدن را به انسان میآموزد تا صفات الهی در وجود انسان تجلی یابد و به مقام خلیفه الهی رسد .
الذی احسن کل شی خلفة و خدا کسی است که هر چه را آفرید ، نیکو آفرید (آفریده او در نهایت حسن و زیبایی است ) .
در جهان چو حسن یوسف کس ندید حسن آن دارد که یوسف آفرید
حضرت امام ( ره ) در کتاب شریف[2] دعای سحر میفرمایند :« بهاء به معنای زیبایی است و زیبایی عبارت است از وجود ، پس هر چه خیر و زیبایی و سناهست همه از برکات وجود است و سایه آن است تا آن جا که گفتهاند مساله اینکه وجود عبارت از خیر و زیبایی است همه از بدیهیات است پس وجود، همهاش زیبایی و جمال و نور و روشنی است و هر قدر وجود قویتر باشد زیباییاش عامتر و زیباتر خواهد بود .»
وجود تجلی واجب الوجود است . این تجلی و ظهور ، جلوه ی کمال مطلق و جمال مطلق و مساوی زیبایی است . اگر زیبایی ذات هنر باشد غایت هنر به امر خارج از ذات دلالت ندارد . پس غایت هنر همان حقیقت ذاتی آن و حقیقت ذاتی هنر ، زیبایی حقیقی است . از این باب ،موضوع و هدف ، دین و هنر امری واحد است . در هنر زیبایی حقیقی وجود مطلق و به عبارتی جمال مطلق است و از حیث تفاوتی میان موضوع دین و هنر نیست .
« فلوطین معتقد است :« جسم زیبا از طریق بهرهیابی از نیروی صورت بخشی که از صور خدائی میآید ، وجود پیدا میکند . عقل و هر چه از عقل فیضان مییابد زیبایی اصیل روح است نه زیبایی ناشی از امور بیگانه و بدین جهت است که میگویند روحی که نیک و زیبا شود همانند خدا میگردد زیرا خدا منشا بخش بهتر و زیباتر هستی و به عبارت بهتر منشا خودهستی یعنی زیبایی است . روح ، موجودی خدائی و خود جزئی از زیبایی است و به هر چه نزدیک شود و دست یابد ، آن را تا آن حد که قابلیت بهرهوری از زیبائی دارد ، زیبا میسازد ، اگر بینی که زیبا نیستی همان کن که پیکر تراشان با پیکر میکنند ، هر چه زیادی است بتراش و دور بینداز ، این جا را صاف کن ، آنجا را جلا بده ، کج را راست کن و سایه را روشن ساز و از کار خسته شو تا روشنایی خدائی فضیلت ، درخشیدن آغاز کند و خویشتن داری را برا و رنگ مقدسش بینی ،روح اگر خود زیبا نباشد زیبایی را نمیتواند دید از این رو کسی را که میخواهد نیکی و زیبایی را ببیند نخست خود را باید همانند خدا کند و نیک و زیبا شود .»
اگر ذات هنر دینی است ، صورت هنر هم تجلی همان ذات است و صورت از ذات خود نمیتواند تخلف کند . این صورت ، صورت محسوس است و در هنرهای تجسمی که با عینیت سروکار دارد صورت جسمانیه نامیده می شود .
« میکل آنژ» میگوید :« هنر خوب برای نزدیکی به پروردگار است و در واقع جلوهای از مظاهر زیبایی اوست .... نقاشی خوب ذرهای از کمال حق و نشانهای از آوای موسیقی جان بخش آنست .... پس کفایت نیست استادی چیره باشی . باید روحت صفا داشته باشد و سلامت فکرت از روح القدس نشأت گیرد .
«چکشم سنگهای سخت را صورت میدهد دستم آن را بر میگیرد هم فرمان میدهد یا آن را زیرو رو میسازد . بنابراین نیروی دیگری است که سنگ سخت را نرم میکند و چکش خداوند است که زیبایی میآفریند . من وبسیاری مثل من ، وظایفشان را چون فرمانی که از طرف پروردگار به آنان داده شده ، انجام می دهند من با وجود ضغف و پیری ، به سبب عشق به پروردگارم که همه امیدم بسته به اوست به هیچ وجهی از وظایفم دست برنخواهم داشت .[3]»
« میر عماد حسنی » بر بیان صفات کاتب ( خوشنویس ) چنین مینویسد :« بدان که کاتب باید از صفات ذمیم احتراز نماید زیرا که صفات ذمیمه در نفس علامت بیاعتدالی است و حاشا که از نفس بی اعتدال کاری آید که در او اعتدال باشد .» [4]و حال نگاهی گذرا می اندازیم به موضوع پروژه سقاخانه این ساحت پاک و مقدس ، این جگر پارهی باور مردم ، مکانی که نامش یادآور گلوهای تشنه و سیراب شده است و منظرش از خنکای طراوت و نمناکی فضا ، تا وجود آب و خیسی در و دیوارش حکایتگر سرگذشت ویژه خود است .
حکایت گوشهای از فرهنگ اجتماعی مردم پیشین این مرز و بوم است که توجه واحترام به آن بخشی از ذهنشان را به خود مشغول میداشت . سقاخانه ؛محلی که هنوز مردم بر آن دست و پیشانی و لب میسایند تا مراد خود گیرند . این تراوشگاه اندیشهی یقین و حاجت که بامدادان تواضعگاه عابران مصفا بوده و پسینگاهان پذیرای خسته از سرکارآمدگان روز به پیالهای آب .
سقاخانه ، تجسم عینی پارهای از فرهنگ اعتقادات دینی مردم این دیار است ، که با هر گره و قفل و نشانی که به در و دیوارش زده شده ، داستانی از آرزوها و گرفتاری حاجتمندانش را در بر دارد .
«در فرهنگ سقاخانه ، نگاه به زندگی جور دیگری است . اگر چه آدمها خود را از آن سیراب میسازند ولی : گره میزنند تا گره کارشان گشوده شود .
قفل میکنند تا کلید بن بستهای زندگیشان رابجویند .
پول میریزند تا قرضشان ادا گردد.
شمع میافروزند تا تیرهگی را بنده سازند .
نشانی میکوبند تا دست اقبالی در بختشان را بکوبد .
و به عین میبخشند تا به ذهن طلب کنند .
در این فرهنگ صحبت از سادگی دلهایی است که رنگ تدلیس و تلبیس به خود نگرفتهاند و پاکی دل خویش را به شباهت آینهای قلمداد کردهاند،که پاسخ طلب حاجتشان را در آن ، هم چون تصویری ناپیدا به انتظار مینشیند
فهرست مطالب
مقدمه....................................................................................................................... 1
فصل اول : نماد و نگرشی نمادین
1-1 نماد و نگرش نمادین به هستی ...................................................................... 6
1-2 نماد و نقش آن در زندگی ........................................................................... 10
فصل دوم : سقاخانه
2-1وجود افتراق فضاهای سنتی و مدرن............................................................. 13
2-1-1 شناختی از دو واژه «نوگرایی» و «سنت گرایی»...................................... 13
2-1-2 گرایش به فضاهای شهری سنتی ............................................................. 14
2-1-3 مقایسه فضاهای سنتی و مدرن ............................................................... 16
2-2 فرهنگ واژگانی سقاخانه .............................................................................. 18
2-3 علل پیدایش سقاخانه ................................................................................... 24
2-4 دو عنصر اساسی در سقاخانه ..................................................................... 31
2-4-1 آب............................................................................................................. 32
2-4-1-1 آب عنصر مقدس و مشترک در ادیان پهنه ی ایران زمین................... 34
2-4-1-2 آب در دیگر آیین های باستانی............................................................. 36
2-4-1-3 آب در ادیان و آیین ها.......................................................................... 37
2-4-1-3-1 آب در دیانت یهود............................................................................ 37
2-4-1-3-2 آب در مسیحیت ............................................................................... 38
2-4-1-3-3 آب در آیین مندائی و صابئین ......................................................... 38
2-4-1-3-4 آب در اسلام ................................................................................... 39
الف : بازتاب آب در اسلام .................................................................................... 39
ب: آب در عرفان اسلامی – ایرانی ....................................................................... 40
ج: آب ، واقعه کربلا و آب تربت ............................................................................ 42
د: آب و مذهب دو روی یک سکهاند در سقا خانه ................................................ 45
2-4- 2 آتش ........................................................................................................ 50
2-4-2-1 آتش و نور در ایران باستان ............................................................... 50
2-4-2-1-1 اهمیت آتش و نور درجهان بینی آفرینش ایران باستان ................. 53
2-4-2-1-2 آتش و نور واسطوره های آن در فرهنگ آریایی ........................... 53
2-4-2-2 کارکرد رمزهای آتش و نور در اسلام ............................................... 54
2-4-2-3 کارکرد رمزهای آتش و نور در ایران ................................................ 55
2-4-2-4 نور و هنر ............................................................................................ 56
2-5 معماری سقا خانه ......................................................................................... 57
2-6 عناصر نمادین سقا خانه ............................................................................... 60
2-6-1 آینه ........................................................................................................... 61
2-6-2 شمع ( چراغ نفتی ، لوستر ) ...................................................................... 63
2-6-2-1 شعله شمع ........................................................................................... 64
2-6-2-2 سوگند به نور و روشنایی و فروغ و شمع افروزی ............................ 66
2-6-2-3 شمع گردانی در مراسم مقدس ............................................................ 67
2-6-2-4 شمع در سقا خانه : آتش و آب ........................................................... 67
2-6-3 قفل ........................................................................................................... 68
2-6-4 آدمکهای فلزی .......................................................................................... 70
2-6-5 پنجه ........................................................................................................ 72
2-6-6 چشم ......................................................................................................... 74
2-6-7 ظرف سقا خانهای .................................................................................... 75
2-6-8 ستاره ....................................................................................................... 76
2-7 تزئینات دیگر سقاخانه .................................................................................. 76
2-7 -1 کتیبه نویسی............................................................................................. 76
2-7-2 سنگاب....................................................................................................... 80
2-8 رنگ در سقاخانه .......................................................................................... 81
2-8-1 پیشینه ای از رنگ .................................................................................... 81
2-8-2 خواص رنگ سبز ..................................................................................... 82
2-8-2-1 مسرت بخشی و شاد آور بودن .......................................................... 83
2-8-2-2 تقویت تحمل پذیری و صبر ................................................................. 83
2-8-3 رنگ سبز در سقاخانه .............................................................................. 84
2-9 معرفی تعدادی از سقاخانههای معروف
2-9-1 سقاخانه عزیز الله ..................................................................................... 90
2-9-2 سقاخانه سردر مجلسی ............................................................................ 92
2-9-3 سقاخانه طوقچی ....................................................................................... 93
2-9-4 سقاخانه آقا میرزا اسدالله روضاتی .......................................................... 95
2-9-5 سقاخانه در دشت .................................................................................... 97
2-9-6 سقاخانه حاج آقا شجاع ............................................................................ 99
2-9-7 سقاخانه پنج شنبه دین ........................................................................... 101
2-9-8 سقاخانه قدیمی رو به روی سردر مسجد جورجیو .............................. 103
2-9-9 سقاخانههای درب امام .......................................................................... 105
2-9-9-1 سقاخانه دالان درب امام .................................................................. 105
2-9-9-2 سقاخانه صحن شمالی درب امام ..................................................... 106
2-9-9-3 سقاخانه مجاور درب امام ............................................................... 107
2-9-10 سقا خانه مسجد حکیم ......................................................................... 108
2-9-11 سقا خانه هارونیه ................................................................................ 109
2-9-12 سقاخانه درب کوشک .......................................................................... 110
2-9-13 سقاخانه بیدآباد ................................................................................... 110
2-9-14 سقاخانه حاج محمد جعفر .................................................................... 111
2-9- 15 سقاخانه قصر در دشت ..................................................................... 112
2-9-16 سقاخانه گرگ یراق .............................................................................. 113
2-9-17 سقاخانه گذرهارونیه ........................................................................... 114
2-9-18 سقاخانه حاج علی ................................................................................ 115
2-9- 19 سقاخانه آقانور ................................................................................... 116
2-9-20 سقاخانه ترکها ...........................................117
2-9- 21 سقاخانه مسجد سید ...........................................118
2-9-22 سقا خانه تاج الدین ...........................119
2-9-23 سقاخانه مسجد لبنان .........................................120
2-9- 24 سقاخانه مسجد ذکر الله .................121
فصل سوم : مکتب سقا خانه
3-1 مکتب سقا خانه و پیدایش آن .................. 122
3-2 هنرمندان مکتب سقا خانه .................. 127
3-2-1 منصور قندریز ...................... 127
3-2-2 حسین زنده رودی ...... 129
3-2-3 پرویز تناولی .......................131
3-2-4 فرامرز پیل آرام ............133
3-2-5 ژازه طباطبایی ....................... 134
3-2-6 جعفر روحبخش .......................... 135
3-2-7 مسعود عربشاهی ..........................135
3-2-8 ناصر اویسی ................................ 137
3-2-9 صادق تبریزی ..............138
3-3 تطبیق برخی آثار هنرمندان سقاخانه با ادعیه و طلسمات ....... 139
منابع ........................165