دسته بندی | معارف اسلامی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 8 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 12 |
کلمه"تاریخ"بر وزن"تعریف"مصدر و به معناى شناختن حوادث و علت و زمانپدید آمدن آن است، و اصطلاحا به معناى باستانشناسى و طبقات الارض نیز استعمال مىشود، و گفتار ما در معناى لغوى آن یعنى تاریخ نقلى است و تاریخ نقلى عبارت است از ضبطحوادث کلى و جزئى، و نیز نقل آن و گفتگو پیرامون آن.
باید دانست که بشر از قدیمترین عهد زندگى و زمان وجودش در زمین به ضبط حوادثاهمیت مىداده، و تا آنجا که ما مىدانیم در هر عصرى از اعصار عدهاى دیگر همیا به ذهن مىسپردهاند، و یا یادداشت نموده و یا کتاب تالیف مىکردهاند، و عدهاى دیگر همآنچه را که آنان ضبط کرده بودند دستبه دست مىگرداندند، و پیوسته انسان در جهاتمختلف زندگى خود از تاریخ استفاده مىکرده، یا در طرز تشکیل اجتماع از تاریخ الگو برمىگزیده، و یا از سرگذشت گذشتگان عبرت مىگرفته، و یا داستانسرائى مىکرده، و یا با نقل آن شوخى و تفریح مىکرده، و یا در مسائل سیاسى، اقتصادى، صنعتى و یا غیر آن مورداستفاده قرار مىدادهاند.
لیکن فن تاریخ با این همه شرافت و منافع که دارد، همواره ملعبه دو عامل فساد بوده، واز این به بعد هم خواهد بود، و این دو عامل تاریخ را از صحت طبع، و صدق بیان به سوى باطلو دروغ منحرف کرده است.
دو عامل مهم همواره در فن تاریخ دخالت کرده و موجب فساد و بى اعتباری آن گشتهاند
عامل اول: حکومتهاى خودکامهاى بوده که به حکم خودکامگى و داشتن قوه وقدرت، هر چیزى که به نفعش تمام مىشد، اشاعه مىداده است، (هر چند دروغ محضمىبود)و هر چه را که به ضررش تمام مىشده، با اعمال قدرت، جلوى اشاعه آن را مىگرفتهاست، (هر چند که صدق محض مىبود)و یا آن را به صورتى اشاعه مىداد که باز به نفعشتمام شود، و این چیزى نیست که کسى در آن تردید داشته باشد(اصلا اقتضاى خودکامگىهمین است و همواره به چشم خود مىبینیم)که اینگونه حکومتها باطل و دروغ را به لباسحق و صدق در مىآورند، و به خورد مردم مىدهند علتش هم این است که انسان چه فرد فردشو چه مجتمعش، بر این فطرت مفطور شده و به هر جور که ممکن باشد منافع را به سوى خود جلبنموده، و ضررها را از خود دفع مىکند، و کسى که کمترین شعورى داشته باشد و بتواند اوضاعحاضر عصر خود را درک نموده و در تاریخ امتهاى گذشته و حتى امتهاى خیلى دور نظربیفکند، این حقیقت را مىبیند.
عامل دوم: متهم بودن بینندگان و شنوندگان حوادث و مطالب تاریخى، و نیز آنکسانى است که از ایشان نقل مىکنند، و یا در کتاب خود مىآورند، و چون ما مىدانیم کهاین دو طایفه، خالى از احساسات باطنى و یا تعصبهاى قومى نیستند، و در آنچه که تحملمىکنند و یا در باره آن داورى مىنمایند حب و بغض و یا تعصبهاى درونى را دخالتمىدهند، براى اینکه حاملین اخبار در گذشته، با در نظر گرفتن اینکه حکومت در اعصار ایشانحکومت دین بوده، و قهرا خود آنان متدین به یکى از ادیان و مذاهب بودهاند، و احساساتمذهبى و تعصبات قومى در ایشان شدید بوده، قهرا اخبار تاریخى آنان از آن جهت که یکحدى از آن به احکام دین بر مىخورده، مشوب با آن احساسات و تعصبات بوده است.
همچنانکه امروزه به چشم خود مىبینیم احساسات و تعصبهاى شدیدى که مردم مادى نسبتبه آزادى در شهوات و هواهاى نفسانى و علیه دین و عقل دارند باعثشده که خبرنگاران امروزآن تعصبها را در اخبارى که مىدهند و یا مىنویسند دخالت دهند، همانطور که گذشتگاندر آنچه ضبط کرده و نقل نمودهاند، دخالت دادهاند.
فایل ورد 12 ص
دسته بندی | معارف اسلامی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 131 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 35 |
تاریخ تشیع در مکه، مدینه
حمله سلطان سلیم به ممالیک در سال 7 ـ 1516، شریف مکه را بر آن داشت تا تسلط دولت عثمانی بر سرزمین حجاز را به رسمیت بشناسد. اندکی بعد، فتح نخست بغداد (در سال 1534) و بصره (به سال 1536) سبب شد تا دولت عثمانی در قلب سرزمین های کهن اسلامی حضور یابد.
در چشم مردمان عرب، سلیم و جانشینان او سلطان الروم بودند، اما این روشن بود که آنچه امپراطوری عثمانی به دست آورد، تنها یک توسعه جغرافیایی نبود، بلکه صرف نظر از تمایلات و باور مذهبی اجداد سلطان سلیم، بعد سیاسی و مذهبی پیدا کرده بود.
اکنون قیافه دولت عثمانی با مسؤولیت سنگینی جلوه می کرد. موقعیت به دست آمده جدید، دستیابی به مقام «خادم الحرمین»ی; یعنی عنوان متظاهرانه ای بود که از ممالیک خلع شده به ارث رسیده بود و به دلیل داشتن ادعای «خلیفة المسلمین»، نخستین وظیفه این دولت حمایت و حفاظت از دو شهر مکه و مدینه، فراهم کردن وسائل نگهداری و تأمین آسایش آن دو شهر، ایجاد نظمی مطمئن و امنیت سالانه برای حاجیان، دفاع از مذهب و عقیده و حفظ وحدت مؤمنان بود.
در اصل، با توجه به وظایف رسمی یک حاکم عادل، هیچ چیز تازه ای رخ نداده بود. تنها پس از شکست دولت ممالیک و پیوستن آخرین سلسله ترکمان در آناتولی شرقی، مقابله با دولت صفوی که مدعی تسلط بر دارالاسلام در محدوده حق خود بود، مطرح شده بود.1
روی کار آمدن سلطان سلیم اول، کسی که خطر بزرگ قزلباشان را در نخستین روزهای پیش از روی کار آمدنش درک می کرد، به عنوان یک نقطه عطف در حیات مذهبی و سیاسی امپراطوری عثمانی شناخته می شود.2 او و جانشینانش با حمایت سرسختانه از تسنن و پس از آن، حمایت های دینی از نهادها و تأسیسات مذهبی، توانستند بمانند و پس از شکست تهدید قزلباشان صفوی، تمامیت ارضی خود را حفظ کنند. با این حال، طبیعت ناهمگون امپراطوری که از زمان تأسیس، شاهد همزیستی گروه های شیعه و سنی، بلکه بالاتر، بدعتگرا بود، همچنان حفظ شد.
این تصور خطاست که گفته شود پس از تصرف ممالک تحت سلطه ممالیک، نوعی همگونی مذهبی به وجود آمد، به عکس، به جز یک استثنای برجسته مانند مصر، این امر (ناهمگونی) با تبلیغات شدیدتر صفویان دنبال شد، به طوری که صفویه با رد کردن عقاید افراطی و پذیرفتن نوعی تشیع معتدل و میانه رو، امید کسب هواداری جوامع کوچک اما ریشه داری را داشتند که در سراسر سرزمین های عربی امپراطوری پراکنده بودند.
یک نگاه سریع به نقشه مذهبی ِ امپراطوری ِ توسعه یافته، خود گویای این واقعیت است که مذهب شیعه امامی تا حدود زیادی در عراق، بحرین، شرق جزیرة العرب، یمن، حجاز، لبنان، سوریه و نیز میان اکثریت شهرهای مرکزی مانند بغداد، بصره، و شهرهای مقدس عراق، و همچنین حلب، دمشق، صیدا، مرسا و بالأخره دو شهر مقدس مکه و مدینه حضور داشته است.
این مقاله تحقیقی ِ عمیق، درباره «اوضاع تشیّع در امپراطوری عثمانی» نیست، بلکه امید آن، تنها مشارکت در بررسی تاریخ تشیع در قلمرو عثمانی در قالب بررسی پنج مورداست که اولا نمونه برخورد دولت عثمانی است باتشیع وثانیا نمودار وضعیت و گرایش های جوامع شیعی است که تحت سیطره حکومت سنی ها زندگی می کنند; مکه و مدینه، جبل عامل، حلب و دمشق.
تشیع در مکه و مدینه
حضور تشیع یا هواداری از علی(علیه السلام) به صورت فردی یا خاندانی در مکه، و نیز به صورت عناصر محلی یا مهاجر از نقاط دیگر، به طور جدی با تاریخ این شهر به نخستین روزهای حضور اسلام در آن باز می گردد. ظهور سلسله خودمختارِ محلیِ خاندانِ شیعی بنی الحسن، به روشنی از موقعیت بالا و ماهیت این حضور خبر می دهد.
مسأله ای که برای مدتی طولانی مورد غفلت بوده، موضع گرایش های شیعی سه سلسله از شرفا است که یکی پس از دیگری از قرن دهم به بعد حاکم بر مکه شدند; جعفری ها، هواشم و بنو قتاده; مسأله ای که اخیراً دریک مقاله عالی توسط R. Mortel مورد بررسی قرار گرفته است.3
وی در پرتو منابع اهل سنت، به روشنی نشان داده است که شرفای مکه به طور رسمی، از تشیعِ به صورت نوع میانه رو زیدی آن، دست کم تا اوایل قرن پانزدهم (میلادی) حمایت می کرده اند. سنی ها به طور غالب، شرفایِ مکّی ِ حامی ِ زیدیان و امام زیدی را که اجازه می یافت در مسجد اعظم (مسجدالحرام) بر مذهب خود نماز بگزارد، سرزنش می کردند. به دیده آنها، مکه محل تجمع بدعتگران یا مجمع الروافض شده بود!
مارتل خاطر نشان کرده است که در قرن پانزدهم، تا اندازه ای به دلیل فشار ممالیک، شرفای مکه به تدریج با روی آوردن به تسنن شافعی، اقدام به قطع پیوند خود با زیدیه نمودند. این واقعیت که شماری از آنها زیر نظر دانشمندان سنی به تعلیم حدیث پرداخته و اجازه از آنها دریافت داشتند، از دید مارتل، به معنای شاهدی قطعی بر تغییر رویه مذهبی شرفای مکه می باشد.4 به باور من، باید در این مسأله احتیاط بیشتری شود; زیرا ما از منابع شیعی در می یابیم که چگونه برخی از دانشمندان شیعی به تعلیم حدیث نزد عالمان سنی پرداخته و از آنها اجازه دریافت می داشته اند; گرچه همین منابع تغییر مذهب شرفا را یادآور می شوند که البته در آغاز دوره عثمانی رخ داده و نیز این که این تنها راه حفظ خودمختاری آنها و حفظ قدرت واقعی آنها بر حجاز بوده است.5
افزون بر حضور مستمر نیروهای منظم مستقر در جده و مکه تحت فرماندهی سنجق بیک و اهمیت جدیدی که به منصب قاضی حنفی داده شد، آمدن عثمانی ها به شهر نیز کوشش های واکنش گرایانه ضد صفوی را به شهر مکه آورد (و جو ضد صفوی را به ایجاد کرد.) ترس از جاسوسان صفوی کاملا محسوس بود، به طوری که منجر به بسته شدن دوره ای و نوبتی راه بیابانی حج، بصره، لحسا، جزیره، به ویژه در طی سال های 1555 تا 1591 شد.6
این وضعیت در سال های 1047 / 1638 به اوج خود رسید، زمانی که فرمان اخراج همه زائران ایران از مکه و ممانعت از انجام حج توسط آنها در سالهای آتی، توسط سلطان مراد چهارم صادر شد.7 گرچه وقایع بعدی نشان می دهد که این فرمان چندان جدی گرفته نشد و حجاج ایرانی همانند دیگران، همچنان به حج می آمدند. در واقع شرفای مکه، دلایل فراوانی برای اجازه دادن به حجاج ایرانی برای آمدن به حج و داشتن روابط خوب با صفویه، داشتند. آنها به عنوان اعقاب پیامبر(صلی الله علیه وآله)، مورد احترام و ستایش تمامی مؤمنان شیعه تحت حاکمیت صفویان بودند. اشخاص بلند پایه درباری، مقامات مذهبی و ثروتمندان افراد دست و دلبازی بودند که بخشش هایی در قالب هبه یا وقف داشتند. با این وصف، حضور حسن بن عجلان حسنی به عنوان یکی از شرفای مکه در دربار شاه عباس، تعجب انگیز نخواهد بود.8 به هر روی، ما باید به خاطر بسپاریم که حج، نقش مهمی را در اقتصاد حساس مکه در زمینه تجارت بر عهده داشت و ممانعت از آمدن تاجران ایرانی، بر روی درآمد کسان زیادی که در این موقعیت به تجارت مشغول بودند، تأثیر می گذاشت.
به هر حال تشیع در مکه فعال بود، حتّی به نظر می رسد که گاه در پوشش تسنن به فعالیت می پرداختند. به عنوان مثال می توان به خاندان طبری اشاره کرد که اینان از سادات حسینی بودند و در میان آنها، فقیه، امام، شاعر و مورخ وجود داشت. آنها تا اواسط قرن دوازدهم از طبرستان به مکه آمده و در این دیار اقامت گزیدند. همین طور آنها در قرن سیزدهم توانستند با حمایت شرفای مکه، نظارت بر پست مذهبی مهمی; مانند امامت مقام ابراهیم و در نتیجه منصب مفتی شافعی را به دست آورند.9 این درست است که اعضای این خانواده در منابع به عنوان دانشمندان سنی اصیل یاد و معرفی شده اند،10 اما گفته شده که یکی از آنها با نام سید عبدالله بن محمد طبری (م بعد از 1044 / 1635) نسخه ای از یک کتاب برقی (م بعد از 183 / 799) دانشمند شیعی را که در باره احادیث اهل بیت(علیهم السلام)بوده کتابت کرده که این خود پرسش ها و تردیدهایی را در باره مذهب واقعی آنها مطرح می کند.11
مورد مشابه وضعیت احمدبن فضل بن محمد باکثیر مکی (م 1047 / 38ـ1637) شاعر و منجم است. او در حمایت شریف مکه درآمد تا آنجا که کتاب «وسیلة المآل فی مناقب الال»* را به او اهدا کرد. وی در مقدمه کتابش خاطر نشان می کند که از خدا به سبب اعطای محبت اهل بیت، که شایسته آن هستند، سپاسگزار است. این چیزی است که در منابع شیعه برادر به حساب آوردن او به عنوان یک پیرو مخلص علی(علیه السلام)، علی رغم وابستگی ظاهریش به مذهب شافعی، کافی است.12
* ـ شرح حال وی در سلافة العصر ص 204 آمده است. وی این کتاب را در سال 1027 تألیف کرده که عنوان کتاب ماده تاریخ آن است.
نکـ : ذریعه، ج 25، ص 83
به هر روی، چنین به نظر می رسد که تشیع از بیرون وارد مکه شده است. اگر شیعیان ایرانی، در مواقعی، در ورود به مکه مشکل داشتند، شیعیان ساکن مناطق عربی چنین مشکلی را نداشتند. دلایل آنها برای آمدن به مکه عبارت بود از انجام فریضه حج، تجارت، زندگی در کنار خانه خدا در پرهیز از مسائل دنیوی، و یا به عکس برخورداری از بذل و بخشش شرفا، بسیاری از افراد یا خاندان های شیعه مذهب در طی قرن شانزدهم و هفدهم در مکه اقامت گزیدند. آنها به عنوان شاعر، مورخ و محدث شهرتی به دست آورده و با دانشمندان سنی درآمیختند، از آنها حدیث شنیدند و اجازه روایتی دریافت کردند. برخی از آنها نیز به کار تألیف کتاب های رجال یا حدیث مشغول شدند. همین شهرت بود که کسان دیگری را وا می داشت تا برای تحصیل نزد آنها بیایند.
آنها مدت زمانی در مکه می ماندند و برخی مواقع همانجا ازدواج می کردند و بعدها مکّه را به قصد مناطق دیگر; از جمله وطن خود، عراق، ایران یا هند، ترک می کردند.
در اینجا به بیان چند نمونه قابل توجه می پردازم.
داود الحکیم انطاکی (م 1008 / 1600 یا 1011 / 1603) یک طبیب مشهور با گرایش های صوفیانه، نزد یک دانشمند ایرانی و چند شیخ جبل عامل تحصیل کرد. او گفته است که مراسم حج را با شهید ثانی انجام داده و سپس در قاهره سکونت گزیده است. شهرت وی به عنوان طبیب سبب رنجش علمای محلی از وی شد که او را به روافضی گری متهم کردند. وی به مکه گریخت و از حمایت شریف حسن بن ابی نُمَیّ برخوردار شد. 13
فایل ورد 35 ص
دسته بندی | تاریخ و ادبیات |
فرمت فایل | |
حجم فایل | 1331 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 189 |
دسته بندی | تاریخ و ادبیات |
فرمت فایل | rar |
حجم فایل | 738 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 1 |
در این فایل صوتی ، چگونگی تصویر سازی صوتی برای یادگیری تاریخ ادبیات آموزش داده می شود.
دسته بندی | تاریخ و ادبیات |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 66 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 37 |
تاریخ ادبیات فارسی معاصر
ادبیات فارسی یا پارسی معاصر به ادبیاتی گفته میشود که به زبان فارسی نوشته شده باشد. ادبیات فارسی تاریخی هزار و صد ساله دارد. شعر فارسی و نثر فارسی دو گونه اصلی در ادب فارسی هستند. برخی کتابهای قدیمی در موضوعات غیرادبی مانند تاریخ، مناجات و علوم گوناگون نیز دارای ارزش ادبی هستند و با گذشت زمان در زمره آثار کلاسیک ادبیات فارسی قرار گرفته اند.
آوازه برخی شاعران و نویسندگان ایرانی از مرزهای ایران فراتر رفته است. شاعران و نویسندگانی نظیر فردوسی، سعدی، حافظ شیرازی، عمر خیام و نظامی شهرتی جهانی دارند. در میان چهرههای شناخته شده ادبیات معاصر فارسی در جهان می توان به صادق هدایت در داستان و احمد شاملو در شعر اشاره کرد.
ادبیات ایران پیش از اسلام
پارسی باستان
زبان پارسی باستان نیای زبان فارسی امروزیاست و در تقسیمبندی زبانشناختی یکی از زبانهای شاخهٔ غربی زبانهای ایرانی باستان محسوب میشود. پارسی باستان چنان که از نامش بر میآید زبان قدیم پارسیان بودی و بسیاری از کتیبههای شاهان هخامنشی به این زبان نوشته شدهاست. پارسی باستان با زبان اوستایی و به تبع آن زبان سنسکریت خویشاوندی نزدیکی میدارد.
آثار به این زبان
آثار بهجا مانده از این زبان به خط میخی هخامنشیاست که از قرن ششم تا قرن چهارم پیش از میلاد تحریر شدهاند. البته یک نمونه کتیبه هم در نقش رستم یافت شدهاست که به نظر میآید به زبان پارسی باستان است ولیکن به خط آرامی نوشته شدهاست و احتمال میرود که بعد از دورهٔ هخامنشی تحریر شده باشد. تنها چند واژه از آن تا کنون خوانده شدهاست.[۱]
نمایی از دستور زبان
در این زبان سه جنس مذکر و مؤنث و خنثی و سه شمار، مفرد و مثنی و جمع هست و کلمه با توجه به نقش نحوی آن صرف میشود.
پارسی میانه
زبان پارسی میانه یکی از زبانهای ایرانی میانهٔ غربیاست که بنا به تعریف از اوایل دوران اشکانی تا صدر اسلام رواج میداشتهاست. خاستگاه این زبان که فرزند پارسی باستان به حساب میآید پارس بود. در دوران اشکانیان پارسی میانه زبانی محلی بود و از پهلوی اشکانی تأثیر زیادی پذیرفت تا اینکه در زمان ساسانیان زبان رسمی شاهنشاهی شد. کتیبهها و اسناد ساسانیان و بسیاری از کتابها به این زبان نوشته میشد. با بر افتادن ساسانیان و تا چند سده پس از اسلام همچنان تولید اثر به این زبان ادامه داشت. گرچه عملاً زبانی نیممرده محسوب میشد.
این زبان یا یکی از گویشها یا زبانهای بسیار نزدیک به آن، پس از تحول و آمیختگی با لهجهها، گویشها و زبانهای خویشاوند نزدیک و همچنین واردشدن وامواژهها، فارسی نو را به وجود آوردهاست. بنا بر این جای تعجب نیست که شباهتهای فراوان چه از نظر واژگانی و چه از نظر دستوری میان این دو زبان وجود دارد. در واقع تحولی که از پارسی باستان تا پارسی میانه اتفاق افتادهاست بسیار عظیمتر از تحولیاست که از پارسی میانه تا پارسی نو رخ دادهاست.
پهلوی در مقابل پارسی میانه
زبان پارسی میانه را در متون کهن پارسی نو پهلوی خواندهاند. این نامگذاری چندان دقیق نیست. کلمهٔ پهلوی به معنی منتسب به پهلو است که خود صورتی از واژهٔ پارت است. از میان زبانهای ایرانی میانه که در ایران رواجی کمابیش میداشتهاند پس از پارسی میانه (که نزد خود گویشوران آن زبان پارسی خوانده میشد) زبان پهلوانی که آن را گاه پهلوی اشکانی میخوانند شهرت بیشتری میداشتهاست. یعنی در زمان ساسانیان زبان پارسیگ (=پارسی میانه) در تقابل با پهلوانیگ/پهلویگ (=زبان پارتی) مطرح بود. با رواج پارسی نو (پارسی دری) پارسی برای اشاره به پارسی دری به کار میرفت، بنابراین برای تمییز دادن پارسی میانه از پارسی نو پهلوی را بر زبان پارسی میانه اطلاق کردند. از آنجا که پهلوی اشکانی در آن زمان زبانی مرده محسوب میشد این نامگذاری مشکلی ایجاد نمیکرد.[۱]
امروزه هم همچنان کمابیش پهلوی برای اشاره به پارسی میانه استفاده میشود و گاه منظور از آن نوع خاصی از پارسی میانهاست که در کتابهای زرتشتی به کار رفتهاست (در تقابل با زبان پارسی میانهای که بعضی آثار مانوی به آن نوشته شدهاست). اصطلاحهایی چون پهلوی ساسانی نیز گاه به کار میرود. برای اشاره به زبان اشکانیان معمولاً از اصطلاح پهلوی اشکانی یا پارتی استفاده میشود.
حمله اعراب
پس از حمله عرب سیر ادبی ایران تا پیدایش نخستین سلسلههای ایرانی متوقف ماند. در زمان طاهریان (۲۰۵ - ۲۵۹ ه. ق.) شاعری به نام حنظله بادغیسی (ف.۲۲۰) ظهور کرد. در عهد صفاریان محمد بن وصیف و فیروز مشرقی و ابوسلیک گرگانی به سرودن شعر پرداختند.
سامانی
در دوره سامانی شعر و نثر پارسی هر دو راه کمال سپرد. در شعر شهید بلخی، رودکی سمرقندی، ابو شکور بلخی، ابو الموید بلخی، منجیک ترمذی، دقیقی طوسی، کسائی مروزی، عماره مروزی. در نثر رساله در احکام فقه حنفی تصنیف ابوالقاسم بن محمد سمرقندی، شاهنامه ابو منصوری، کتاب گرشاسب و عجائب البلدان هر دو تالیف ابو الموید بلخی، ترجمه تاریخ طبری توسط ابو علی بلعمی، ترجمه تفسیر طبری توسط گروهی از دانشمندان، حدود العالم (در جغرافیا)، رساله استخراج تالیف محمد بن ایوب حاسب طبری پرداخته شد.
آل بویه
در دوره آل بویه منطقی رازی و غضایری در شعر نامبردارند و در نثر دانشنامه رازی علائی و رگشناسی به قلم ابن سینا پرداخته شد و ابوعبید جوزانی بخش ریاضی دانشنامه را به رشته تحریر درآورد و قصه حی بن یقظان به فارسی ترجمه و شرح شد.
غزنویان
در دوره غزنوی فردوسی، عنصری، عسجدی، فرخی سیستانی و منوچهری شعر پارسی سبک خراسانی را به کمال رسانیدند و ابو نصر مشکان نویسنده مکتوبات درباری سبکی بدیع در نثر پدید آورد.
سلجوقیان و خوارزمشاهیان
در زمان سلجوقیان و خوارزمشاهیان شاعران بزرگ چون اسدی، ناصر خسرو، قطران، مسعود سعد، عمر خیام، معزی، انوری، خاقانی، نظامی، ازرقی، ادیب صابر، رشید وطواط، ظهیر فاریابی، جمال الدین اصفهانی، مجیر بیلقانی، ابو الفرج رونی، سید حسن غزنوی، عبدالواسع جبلی، سنایی، عطار، مختاری غزنوی، عمعق بخاری و جز آنان ظهور کردند.
در نثر نمایندگانی مانند نظامالملک نویسنده سیاست نامه، امیر کیکاووس مولف قابوس نامه، محمد بن منور نویسنده اسرارالتوحید، عطار نویسنده تذکرهالاولیاء، گردیزی مولف زینالاخبار، ابوالفضل بیهقی نویسنده تاریخ بیهقی، راوندی نویسنده راحه الصدور، غزالی مولف کیمیای سعادت، نصرالله بن عبدالحمید مترجم کلیله و دمنه، نظامی عروضی مولف چهار مقاله، رشید و طواط نویسنده حدائق السحر، حمیدالدین نویسنده مقامات حمیدی، زینالدین اسماعیل مولف ذخیره خوارزمشاهی (در طب) ظهور کردند.
حمله مغول
حمله مغول با همه قوت و صلابت خود نتوانست از ادامه علوم و ادبیات بکاهد. در این دوره سعدی نویسنده بوستان, گلستان و غزلیات، مولوی صاحب مثنوی معنوی و غزلیات شمس، محمود شبستری صاحب مثنوی گلشن راز ، کمال اسماعیل، همام تبریزی، اوحدی مراغهای گوینده جام جم، امیر خسرو دهلوی، خواجوی کرمانی، ابن یمین، سلمان ساوجی، و حافظ شیرازی، در شعر پدید آمدند.
تیموریان
دوره تیموریان دنباله دوره مغول محسوب میشود. در عهد تیموری جامی شاعر ظهور کرد. در عهد مغول و تیموری نویسندگانی ارجمند برخاستند, مانند عطا ملک جوینی مولف تاریخ جهانگشا، منهاج سراج مولف طبقات ناصری، ابوالشرف ناصح گلپایگانی مترجم تاریخ یمینی، رشید الدین فضلالله مدون و جامع جامع التواریخ، شهاب الدین عبدالله نویسنده تاریخ وصاف، حمدالله مستوفی نویسنده تاریخ گزیده، حافظ ابرو مولف زبده التواریخ، نظامی شامی نویسنده ظفر نامه، میر خواند مولف روضه الصفاء (همه در تاریخ)، عوفی نویسنده لباب الالباب و جوامع الحکایات، دولتشاه مولف تذکره الشعراء، محمد بن قیس نویسنده المعجم (در ادب و انواع آن)، نصیرالدین طوسی نویسنده اخلاق ناصری و اساس الاقتباس، جلال الدین دوانی نویسنده اخلاق جلالی، حسین واعظ نویسنده اخلاق محسنی و انوار سهیلی (در اخلاق و فنون و حکمت).
صفویان
در دوره صفویان نثرنویسانی مانند خواند میر نویسنده حبیب السیر، ابن بزاز نویسنده صفوه الصفاء، حسن بیک روملو مولف احسن التواریخ، اسکندر منشی مولف عالم آرای عباسی، احمد بن نصرالله نویسنده تاریخ الفی، محمد یوسف بن شیخ مولف منتخب التواریخ، ابوالفضل ابن مبارک مولف اکبر نامه (در تاریخ)، ظهور کردند و در شعر محتشم کاشی، عرفی، صائب، بابا فغانی، هاتفی، هلالی، اهلی، وحشی، کلیم، نامبردارند.
افشاریان و زندیان
در دوره افشاریان و زندیان گویندگانی مثل هاتف و پسر او سحاب، مشتاق، عاشق، لطفعلی بیک و آذر بیگدلی معروف شدند.
قاجار
برخی شاعران و نویسندگان در دوره قاجار بازگشت به سبک قدیم (سبک خراسانی) کردند و شاعرانی مانند مجمر، صبا، وصال، قاآنی، فروغی بسطامی، سروش، محمود خان ملک الشعراء شیبانی و جز آنان نماینده این سبکاند. در نثر رضاقلی هدایت مولف مجمع الفصحاء متمم روضه الصفا و ریاض العارفین، لسانالملک سپهر مولف ناسخ التواریخ، نویسندگان نامه دانشوران، اعتماد السلطنه مولف مرآت البلدان و غیره شهرتی یافتهاند.
ادبیات مشروطه
در دوره مشروطیت تحولی در روش فکر شاعران و نویسندگان پیدا شد. ادیبالممالک فراهانی، ادیب پیشاوری، پروین اعتصامی، محمد تقی بهار، افسر، ایرج، دهخدا، شوریده، عارف، عشقی، وحید دستگردی، یاسمی، یغما، و گروهی از معاصران نمایندگان شعر این دوره هستند و علی اکبر دهخدا، جمال زاده، صادق هدایت، محمد قزوینی، عباس اقبال،زین العابدین مراغه ای، محمد مسعود، رشید یاسمی، عبدالحسین زرین کوب، صادق چوبک و گروهی از معاصران نماینده شعب مختلف نثر این دوره به شمار میروند.'
شعر نو
زمینههای فکری سرایش شعر نو، سالها پیش از نیما آغاز شده بود که برای پیگیری این نکته باید به شاعران و سرایندگان دوره مشروطه مراجعه کرد. ابوالقاسم لاهوتی، میرزا حبیب مترجم حاجی بابای اصفهانی و میرزاده عشقی از این زمرهاند.
شعر نو جنبش شعری بود که با نظریات نیما یوشیج آغاز شد. از جمله شاعران متعلق به این جنبش شعری میتوان به احمد شاملو، مهدی اخوان ثالث، فروغ فرخزاد، سهراب سپهری، منوچهر آتشی، طاهره صفارزاده، و محمود مشرف تهرانی (م. آزاد) اشاره کرد.
وزن در شعرهای نیما و اخوان با نوع شعری که احمد شاملو سراینده آن بود تفاوت دارد. شعر نیمایی دارای وزن عروضی بوده و تنها هجاهای شعر تساوی خود را از دست داده اند و کوتاه یا بلند میشوند ولی در شعر سپید که احمد شاملو آن را پایهگذاری کرد از وزن خبری نیست و به جای آن از تصویر سازی واژگانی و موسیقی درونی استفاده میشود.
فرهنگنویسان ایرانی
· علی اکبر دهخدا
· محمد معین
· امیر حسین آریانپور
· احمد شاملو
شاعران زن ایرانی
· طاهره قرهالعین
· فروغ فرخزاد
· طاهره صفارزاده
· سیمین بهبهانی
· پروین اعتصامی
باید یادآوری کرد که در سدههای گذشته از جمله در سده ششم هجزی قمری، در دربار سلطان سنجر سلجوقی، مهستی شعر میسرود که اشعار اروتیک او شهره است، جز او از رابعه باید یاد کرد و برای دیگران باید به منابع مراجعه کرد. در دوره قاجار نیز بسیاری از بانوان شاعر را میتوان سراغ گرفت، به ویژه از زنان دربار.
طنزپردازان
· عبید زاکانی
· ایرج میرزا
· دهخدا
· هادی خرسندی
· کیومرث صابری فومنی
· سید ابراهیم نبوی
نویسندگان و شاعران انقلاب اسلامی
· مهرداد اوستا
· محمد علی معلم دامغانی
· قیصر امین پور
· فاطمه راکعی
· سیمیندخت وحیدی
· حمید سبزواری
· سید مهدی شجاعی
· رضا امیرخانی
· علی موذنی
· زینالعابدین رهنما
منتقدان ادبی
نخستین کسانی که نقد ادبی به معنای مدرن آن را در ایران شناساندند روشنفکران دوران مشروطه نظیر فتحعلی آخوندزاده، میرزا ملکم خان، طالبوف و زینالعابدین مراغهای بودند.
· دهخدا
· بدیعالزمان فروزانفر
· محمد تقی بهار
· رضا براهنی
· جلال همایی
· سعید نفیسی
· نیما یوشیج
· محمدعلی سپانلو
· مهدی یزدانی خرم
· پرویز ناتل خانلری
· صادق هدایت
· عبدالحسین زرینکوب
· محمد رضا شفیعی کدکنی
· شاهرخ مسکوب
زبان و ادبیات فارسی
دسته بندی | مدیریت |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 7 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 6 |
*مقاله تحلیل نهادی از اقتصاد خرد*
2- تحلیل نهادی از اقتصاد خرد (مدل تعادل عمومی والراس[13])
در نظریه اقتصاد خرد نئوکلاسیک نهادها به عنوان پیشفرض در نظر گرفته میشوند و براحتی از آن میگذرند. برای نشان دادن این اغفال تاریخی تحلیل نهادی از مدل معروف تعادل عمومی والراس را که یکی از مباحث پایهای در اقتصاد خرد میباشد ارائه میدهیم. لازم به ذکر است که این مدل از اهمیت زیادی در مبانی اقتصاد بگذارد بشود[14] برخوردار است. در حقیقت نظریه بنیادی رفاه چیزی جز توصیف رسمی دست پنهان آدام اسیمت نیست.
یک جعبه اجورث[15] با دو مصرف کننده، دو کالا، منحنیهای بیتفاوتی پیوسته و محدب، مجموعه محدب بودجه و موجودی اولیه از دوکالا در نمودار 2 نشان داده شده است. وقتی که هر دو طرف مالک موجودی اولیه خویش باشند و معامله صورت بگیرد ممکن است که به نقطه تعادل والراسی در نقطه E برسیم که دارای ویژگی بهینه پارتو خواهد بود (نظریه اول بنیادی رفاه) همچنین میتوان نشان داد که از هر تعادل رقابتی میتوان به تخصیص بهینه پارتو بوسیله توزیع ثروت دست یافت (نظریه دوم بنیادی رفاه) (Ola olsson, 1999, p. 8).
حتی با وجود تجارت آزاد و تخصیص بهینه باز به نهادها احتیاج داریم. مدل تعادل عمومی تنها در شرایطی کار میکند که نهادهایی که اغلب نادیده گرفته میشوند در جای خود قرار داشته باشند. در ادامه به بعضی از آنها اشاره میکنیم:
الف) کنشگران نفع طلب با ترجیحات پایدار که به دنبال حداکثر کردن مطلوبیت خویش هستند: این فرض پایهای نهادی در مورد رفتار انسانی در اقتصاد نئوکلاسیک بر اساس طبیعت مفروض در نظر گرفته میشود، با این عقیده که در اغلب جوامع قابل اجراست. این دیدگاه مورد نقد واقع شده است. سن[16] بیان میدارد که دیدگاه نئوکلاسیکی را بسختی میتوان با مشاهدات تطبیق داد. افراد مایل هستند بر مبنای آنچه که ارزشها و اخلاق نامیده میشود، عمل کنند. در واقعیت افراد مراقب حال دیگران هستند «انسان اقتصادی من را به یاد کودن اجتماعی[17] یا احمق حسابگر[18] میاندازد» (Amartra Sen, 1997).
ب) حقوق مالکیت خصوصی و قوانین تجارت آزاد: دو فروشنده در جعبه اجورث باید صاحب دارایی خویش باشند تا کالاها قابل تفکیک باشند. در سراسر تاریخ اقتصادی نه حقوق مالکیت خصوصی و نه تجارت آزاد وضعیت غالب نبوده است. حتی امروز که تجارت آزاد ایدئولوژی بیشتر دولتها میباشد در جهان غرب موانع نهادی در برابر تجارت آزاد کماکان وجود دارد. به عنوان مثال بازار اتحادیه اروپا در مورد موانع تعرفهای آن در قسمت کشاورزی را میتوان نام برد.
دسته بندی | تاریخ و ادبیات |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 13 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 14 |
*مقاله هنر نمایش وشبیه*
دین، هنر نمایش و شبیه در طول دوره هاى مختلف تاریخى زندگى بشر با هم ارتباط نزدیکى داشته اند. ارتباطى که گاه (در آیین هاى اساطیرى چون آیین قربانى، طلب باران و ...) و گاه رابطه اى صورى بوده است. در اندیشه اساطیرى، انسان با آیین زمان خطى را مى شکست و با باز تولید و شبیه سازى اعمال خدایان (که اغلب با اعمال نمایشى همراه بوده است) با خدایان در زمان ازلى و خواستگاهى هم عصر شده فارغ از زمان نامقدس حال، به سرمنشأ کائنات مى پیوست.
قرآن کریم سرآغاز و مطلع ادبیات و تحقیقات ادبى، دینى ـ اسلامى است. در سال هاى اخیر (مخصوصاً قرن بیستم) بررسى مؤلفه هاى هنرى و ادبى این کتاب آسمانى در حوزه تفسیر و دیگر حوزه ها مورد توجه هر چه بیشتر متفکران قرارگرفته است. این بررسى ها راه را براى شناخت بیشتر قرآن کریم و آشکار شدن جنبه هاى پنهان ادبى آن، که هم راهنمایى است براى فعالان هنر و ادبیات در حوزه هاى تخصصى مختلف و هم راهى براى شناخت بیشتر این معجزه الهى تمامى اعصار براى دوستداران چشمه بیکران علوم قرآنى فراهم کرده است.
قرآن کریم ، نقطه اشتراک تمامى مذاهب اسلامى هم در شیوه بیانى خود (در قصص) و هم در فضاسازى ها و تصویرسازى هاى خود، زبان و شیوه بیان دراماتیک را در خدمت خود قرار مى دهد. شیوه بیانى که در بسیارى موارد فراتر از زبان معمول قدرت نفوذ و تأثیرگذارى زیادى روى مخاطب و دعوت او به سوى خدا را دارد. متأسفانه، تاکنون در این حوزه (بررسى جنبه هاى نمایشى در قرآن کریم ) چه در ایران و چه در دیگر ممالک اسلامى جدى صورت نگرفته است. شاید این تفکر که نمایش و سینما هنرى غربى بوده و اسلامى نیستند، تأثیر بسزایى در دست کم گرفته شدن این موضوع از سوى متفکران مسلمان داشته است. درحالى که قرآن کریم و هنرهاى نمایشى مى توانند ارتباطى دو سویه با هم داشته باشند؛ هنر هم مى تواند در خدمت بیان مضامین قرآنى و الهى قرار گیرد و هم از منبع بى پایان ادبى و هنرى قرآن کریم خود را غنى کند.
«هر کثرتى، چه کثرت متناهى باشد، چه غیر متناهى، از وحدت (ساختمایه) آغاز مى شود. (ابوعلى سینا، ،۱۳۷۹ ص۱۷) و «اگر تماشاگان (تئاتر به معناى نمایشنامه و نمایش) کثرت (سیستم) انگاشته شوند، چنین به اصطلاح ـ «کثرتى» از وحدت آغاز مى شود و «وحدت» به تأویل نگارنده در مناسبت با نمایشنامه و نمایش، چیزى چون ساختمایه (عنصر تشکیل دهنده) است.» (ناظرزاده کرمانى، ،۱۳۸۳ ص ۷۲)
بررسى و واکاوى ساختمایه هاى هنر نمایش نخستین بار در سده چهارم پیش از میلاد و در «نظریه ادبى» (بوطیقاى) ارسطو صورت گرفت. ارسطو ساختمایه هاى هنر نمایش را به شش دسته تقسیم بندى کرد: «در هر تراژدى، صحنه آرایى، اخلاق (شخصیت)، داستان، گفتار، آواز و فکر (اندیشه) موجود است.»
(ارسطو، ،۱۳۳۷ ص۷۱) این تقسیم بندى تا سالیان طولانى مورد استفاده در نقد ادبى و نمایش بوده است. نظریه پردازان حوزه نمایش، ساختمایه هاى نمایش و نمایشنامه را در دسته بندى هاى متفاوتى تقسیم بندى کرده اند. «بنتلى» (۱۹۶۷ م) (Bentely) ساختمایه هاى نمایشنامه را در ۵ دسته تقسیم بندى مى کند: نقشه داستانى، شخصیت، گفتاشنود، بن اندیشه و ویژگى هاى نمایشى. (استییان) (۱۹۶۰ م) (styan) ، دیگر محقق تئاتر تعداد این ساختمایه ها را در ۳ دسته خلاصه مى کند: گفتاشنود، معنى آفرینى و تأثیرگذارى هاى متغیر. «ناظرزاده» نیز در تقسیم بندى خود هنر نمایش را داراى ۸ ساختمایه، اصلى مى داند: نهاد مایه، بن اندیشه، نقشه داستانى، شخصیت پردازى، گفتاشنود، زمان ـ مکان، فضا ـ حالت و قراردادهاى تماشاگانى.
دسته بندی | تاریخ و ادبیات |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 15 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 6 |
*مقاله نگاهی اجمالی به روند انجام وظیفه طنز در نمایش*
نگاهی اجمالی به روند انجام وظیفه جناب طنز در نمایش
اشاره:
حدیث طنز، تبار، انواع و تبعات آن از جمله گفتمان های مکرر تاریخ نمایش و بلکه تاریخ رابطه های تاویلی و معنوی انسان بوده و خواهد بود. در وادی نمایش همیشه طنز جایگاه والایی در تبیین آن بخش از ناگفته های درونی انسانها داشته است. هرچند که گاهی طنز، این ظرفیت تبیینی والا هم همچون سایر پدیده های هنری و ذوقی، توسط مغرضان و کژاندیشان و بیخردان به بیراهه های هزل و هجو کشانده شده است و خاصه در عرصه نمایش، شماری اندیشه های ناپاک به غرضی و مرضی وارد شد و اگرچه برخی از سران نظامهای سیاسی اجتماعی ضد بشری ناکارآمدی و نزول و تقلیل آن را – تا مرز صرف خنده – در دستور کارخود قرار دادند و به طریقی این ظرف بلورین تبیینگر را بر حسب خواست تموج حوض درون خود آلودند، ولی طبایع والای انسانی در عرصه نمایش جهانی همیشه طنز را دیده، پسندیده و به عنوان ارزش، پذیرفته و ه کاربسته است.
طنز؛ از منظر ِتاریخ، دومین گونه اصلی نمایش پس از تراژدی [1] است. شفافیت، سادگی بیان و فرجام خوش، مولفه هایی هستند که این نوع از نمایش را از تراژدی جدا میکند. طنز در نمایش به جای پرداختن به درونمایههای حماسی و آرمانی به واقعیتهای متعارف زندگی می پردازد و شخصیتهای خود را از میان آدمهای پیرامون ما برمیگزیند. ریشه های این نمایش به مراسم شادی بخش کوموس[2] در یونان باستان میرسد که برای گرامیداشت دیونیزوس[3] – اسطوره وجد و شعف و شور برپا میشده و همگان با ساز و آواز به عیش و نوش میپرداختند. در این مراسم کهن گروهی از بازیگران مانند موجودات وهمی [4]جامههای خیالی به تن میکردند و با صورتکهای غریب[5] از برابر تماشاگران رژه میرفتند و همزمان به لفاظی های شیرین و بداهه گویی های مستمر می پرداختند تا خاطر تماشاگران را لحظه ای خوش کنند و آنها را از ستم قاعده های قطعیت یافته آپولونی [6]رها سازند.
البته در اصطلاح شناسی واژه های بنیادین هنر نمایش [7] کوموس عبارت است از:
- گفتگوی همراه با موسیقی که میان دو شخصیت یا یک شخصیت و گروه همسرایان در کمدی یونانی در جریان است.
- آخرین صحنه یک نمایش که شخصیتهای متخالف با یکدیگر آشتی می کنند، کشمکش به گره گشایی می انجامد و شخصیتهای نمایش برای برپایی جشن و سور از صحنه خارج می شوند.
به مرور زمان شاعران به عرصه این مناسک یاد شده راه یافتند و کوشیدند تا با ساختن اشعاری مناسب برای این بذلهگویان سهمی در توسع آن داشته باشند.
دسته بندی | تاریخ و ادبیات |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 191 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 17 |
تحقیق در مورد تاریخ پیامبر اسلام
محیط پیدایش اسلام
اوضاع دینی و اعتقادی قبائل عرب جاهلی : عنصر اصلی قبائل عرب جاهلی ‘شرک و بی پرستی وبه تعبیری ‘ آمیزه ای از تعدد خدایان و طبیعت پرستی بود .اعتقاد به جن ‘ارواح و پرستش ماه و ستارگان ‘بین آنها رواج داشت و بتهای آنها دارای دو بعد بود "صنم " و "وثن " * و همچنین انسان های خرافاتی بوده که در این مورد بخصوص شاید همچنان هم این مورد این قبائل ادامه داشته باشد. و انسان های که داشتن دختری برای خود را ناپسند می پنداشتند. ودر بعضی از اوقات دختران خود را زنده به گور می کردند.
نظام سیاسی حاکم بر مردم جزیره العرب عصر ظهور اسلام :
اساس بافت اجتماعی – سیاسی مردم عرب قبیله و عشیره بود .
نبود فرهنگ واحد و ایدئولوژی مشترک میان این قبیله ها ‘ نبود راه های ارتباطی مناسب ومحدودیت منابع اقتصادی سبب پراکندگی واستقرار نیافتن حاکمیت قانون و نظم سیاسی در جزیره العرب بود و در قبیله سه رکن وجود داشت : " نسب ‘ حسب و عصب "
و تنها می توان به تمدن ممتاز " سبا" و "ماراب یمن " که قبل از طلوع اسلام ازبین رفتند اشاره نمود
اخلاق نیک و بد مردم جزیره العرب عصر ظهور اسلام :
هر چند دارای خصلت های پسندیده ای همچون روحیه ساحشوری ‘وفای به عهد‘ بخشندگی و مهمان نوازی‘صراحت لهجه‘ حافظه قوی‘ نجابت‘ شرافت‘ نسب وهمتراز بودن عنایت داشت ; اما به خاطر اصالت بخشیدن به نژاد و خون ‘ افق این عنایت از قبیله فراتر نمی رفت . وهمچنین با اندکی تامل در دستاوردهای هر یک از این خوی ها پرده از استضعاف فکری و فرهنگی این سرزمین برمی دارد . زیرا جهت دار نبودن روحیه حماسی‘ در بسیاری اوقات‘ به افروختن بی دلیل آتش کینه و درگیری میان قبایل می انجامید.
دسته بندی | تاریخ و ادبیات |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 38 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 33 |
تحقیق در مورد تاریخ اسلام
1ـ تاریخ :
الف ) ریشه و معنای لغوی تاریخ :
· لفظ تاریخ معرب " ماه و روز " فارسی است و به معنای وقت شناسی یا شناسایی وقت است .
· واژه تاریخ از زبان عربی " ارِّخ ، یأرِّخ ، تأریخاً " که متضمن ذکر وقایع و حوادث است .
· واژه تاریخ ( History ) از زبان یونانی گرفته شده و به معنای مطالعه یا بررسی روزگاران گذشته است .
ب ) تعریف اصطلاحی :
· تاریخ دانشی است سرچشمه گرفته از حکمت و بیانگر سرگذشت ملت ها ، سیرت پیامبران و سیاست پادشاهان .
· تاریخ علم به احوال " انبیا ، ائمه ، فرمانروایان ، وزیران و حوادث بزرگی مانند جنگ ها و فتوحات " بر حسب زمان است .
· تاریخ علم به وقایع مشهور و حوادث روزگار پادشاهان و دولتها است .
· تاریخ فنی است که در آن از وقایع زمان و آنچه در عالم است از حیث تعیین و توقیت بحث میکند.
در جمع بندی تعاریف اصطلاحی :
· تاریخ علم یا فنی است که در آن از وقایع مهم زمان گذشته انسان و جهان بحث می شود .
· تاریخ علم یا فنی است که در آن از وقایع مهم زمان گذشته انسان بحث می شود .
· تاریخ علم یا فنی است که در آن از وقایع مهم زمان گذشته انسانهایی مانند انبیا ، پادشاهان و ... بحث می شود .
ج) تقسیم تاریخ :
با توجه به بیان تاریخ می توان آن را به دو دسته تقسیم کرد : 1ـ نقل وقایع تاریخی ( تاریخ نقلی )، 2ـ بیان تاریخ همراه با تجزیه و تحلیل ( تاریخ علمی _ تحلیلی ) . دسته اول به چگونگی و شرایط رخدادها اشاره می کند و به طور کلی رویدادها را تشریح و بیان می کند اما دسته دوم علت جویی میکند و به چرایی رخدادها می نگرد و علل آنها را بررسی می کند. بنابراین بیان دسته دوم از تاریخ با ارزش تر بوده زیرا برای پند آموزی و عبرت گیری توده مردم بسیار مناسب است و به طور کلی جنبه کاربردی دارد .
د ) فلسفه تاریخ :
علم به تحولات و تطورات جامعه از مرحله ای به مرحله دیگر و علم به قوانین حاکم بر این تطورات و تحولات را ، " فلسفه تاریخ " گویند .
هـ ) فایده تاریخ :
فایده تاریخ را می توان از جهات مختلف بررسی کرد :
· فایده تاریخ از دیدگاه قرآن و روایت : قرآن در آیاتی هدف از ذکر ”قصص” را پند گیری ، عبرت آموزی ، تعقل و تفکر معرفی نموده به طور مثال در آیه 111 سوره یوسف ، قرآن فایده تاریخ را در عبرت گرفتن از اعمال گذشتگان می داند و باز در آیه 120 سوره هود ، قرآن فایده تاریخ را در آرامش و تثبیت گرفتن دلها می داند و در آخر هم به سخنی از امام علی (ع) خطاب به امام حسن (ع) بر می خوریم که می فرماید : « اگر چه در تمام طول تاریخ همراه گذشتگان زندگی نکردم اما اخبار زندگی آنها را به دقت مطالعه کرده ام و با این کار گویی در تمام مدت زنده بودن و همه حوادث تلخ و شیرین زندگی را از نزدیک با آنها دیدهام » . این بیان حکایت از تجربه و عبرت اندوزی دارد.
· فایده تاریخ از منظر عقل و عقلا : چگونه می توان تصور نمود فایده و سودمندی تاریخ بر کسی پوشیده باشد و حال آنکه هیچ عاقلی بدون توجه به گذشته ، اقدام به کاری نمی کند و برای آغاز هر عملی نخست تاریخچه آن را مطالعه و بررسی و اندوخته پیشینیان در آن زمینه را سنجیده و سپس با اتکا بر آن گامهای دیگری را بر می دارد .
و) عوامل محرک تاریخ : به دسته های زیر تقسیم می شود
1ـ تباهی قدرت
2ـ عصبیت
3ـ مبارزه مرتجع با پیشرو
4ـ هجوم و دفاع
5ـ اراده الهی
6ـ جغرافیا
7ـ زور و عوامل سیاسی
8ـ سنتهای الهی
9ـ پیامبران و رهبران بزرگ الهی
10ـ هجرت و مهاجرت
و) اهمیت و ضرورت آشنایی با تاریخ اسلام :
1ـ ضرورت شناخت سنت پیامبر و ائمه اطهار ، 2ـ نیاز شناخت شخصیت پیامبر(ص) و خاندان او ، 3ـ اهمیت شناخت نحوه ظهور اسلام و چگونگی رشد و تکاپوی آن
2ـ آشنایی با مورخین و منابع دست اول صدر اسلام :
- ابن اسحاق ؛ قرن اول: کتاب سیره محمد (ص) مشهور به کتاب ابن اسحاق
- ابومخنف ؛ قرن دوم : مقتل الحسین
- احمد بن یحیی بلاذری ؛ قرن سوم : فتوح البلدان ، انساب الاشراف
- واقدی ؛ قرن دوم : مغازی رسول الله (ص)
- ابن اسعد ؛ قرن دوم : سنن النبی و ایامه
- یعقوبی ؛ قرن سوم : تاریخ یعقوبی
- طبری ؛ قرن سوم : تاریخ طبری
- ابن هشام؛ قرن دوم : کتاب سیره محمد (ص)
- مسعودی ؛ قرن چهارم : مروج الذهب _ التنبیه و الاشراف
- شیخ مفید ؛ قرن چهارم : ارشاد
- ابن اثیر ؛ قرن ششم : الکامل فی التاریخ
- ابن خلدون ؛ قرن هشتم : دیوان المبتدا و الجز فی تاریخ العرب و العجم
محیط پیدایش اسلام : از صفحه 31 تا 80 کتاب
· به لحاظ جغرافیایی { نقشه ،مساحت ، تقسمات ، همسایه ها ، شهرهای مهم و آب و هوا }
· به لحاظ بافت جمعیتی (بائده ، عاربه ، مستعربه ، مهاجرین یهود)
1ـ مساحت جغرافیایی جزیرة العرب چقدر است ؟ مساحت آن را از 2600 تا 3300 کیلومتر نقل کرده اند که مساحت 3000 کیلومتر مناسبتر است.
2ـ علت وجود اختلاف در بیان مساحت جزیره العرب چه بود ؟ در قسمت شمای جزیره العرب مرز خاص و مشخصی بین ایران و روم وجود نداشت. بعضی از تقسیمات جزیره العرب مثل یمن ، حیره و غسان در سلطه امپراطوری دیگر بودند.
3ـ جزیره العرب به چند بخش تقسیم می شود نام ببرید ؟ جزیره العرب را 2 و 3 یا 5 بخش تقسیم نموده اند که هر کدام از آنها می تواند درست باشد، این قسمتها شامل : حجاز ، نجد ، یمن ، یمن ، تهامه و عروض هستند.
4ـ همسایگان جزیره العرب را نام ببرید ؟ به طور کلی همسایگان جزیره العرب دو امپراطوری بزرگ ایران و روم بودهاند ولی در نگاه جزئی تر همسایگانی چون یمن ، حیره و غسان را نیز دارد.
5ـ شهرهای مهم جزیره العرب کدامند ؟ در منطقه حجاز شهرهای : مکه ، یثرب ، طائف و بندرهای جده و ینبع . در منطقه یمن شهرهای : صفا و عدن و در منطقه نجد شهر ریاض وجود دارد.
6ـ از لحاظ آب و هوا جزیره العرب به چند بخش تقسیم می شود ؟ از لحاظ آب و هوا در منطقه گرم و بد آب و هوا : که شامل صحرای مرکزی آن بوده و علت گرمای بسیار هوای آن می باشد که شامل منطقه نجد نیز هست و منطقه خوش آب و هوا : به شهرهای طائف ، نثرب ، خیبر و ناحیه یمن می گفتند که تنها رودخانه موجود در جزیره العرب در منطقه یمن قرار داشته و سد معارب بر روی آن واقع شده است.
7ـ بافت جمعیتی جزیره العرب را معرفی کنید ؟ بائده : که به قبایل نابوده شده اطلاق می شود. عاربه : که قبایل گفته می شد که موطن آنها آنجا بوده و آنها از نسل یعرب بن قحطانیان یا عرب اصیل هستند و در یمن مستقر بودند. مستعربه : به معنی عرب شده یعنی کسانیکه بعداً عرب شده اند که از جمله به بنی اسماعیل ، عدنانیان که در شمال و غرب مستقر بودند اطلاق می شد . مهاجرین یهود : یهودیانی بودند که از امپراطوری ها به آنجا آمده اند.
8ـ دلایل مهاجرت یهودیان به جزیره العرب چه بود ؟ زندگی در یک سرزمین آرام - دوری از جنگ و درگیری یهودیان و مسیحیان - امید داشتن به ظهور پیامبر جدید
9ـ نحوه اطلاق لفظ عرب بر جمعیت های ساکن را ذکر کنید ؟ لفظ عرب مشتق شده از کلمه یعرب بن قحطان بوده است - لفظ عرب مشتق شده است از نحوه زندگی بادیه نشینی و صحرا گردی بودن آنها - لفظ عرب مشتق شده از نوع زبان و تکلم آنها است.
10ـ ادیان رایج را به ترتیب بیشترین پیروان نام ببرید؟
بت پرستی : در اکثر شهرها
مسیحیت : در شهرهای نجران ، حیره و غسان
یهودیت : در شهرهای یمن ، یثرب و خیبر
حنفیت : به پیروان حضرت ابراهیم (ع) گفته می شد
صابعین : به پیروان یحیی اطلاق می شد
بت پرستی در جزیره العرب ریشه الهه ، مادی و تاریخی داشت اما قرآن جاهلیت را علت بت پرستی مردم جزیره العرب بیان کرده است.
دسته بندی | علوم سیاسی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 32 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 16 |
گذری کوتاه بر تاریخ سیاسی روم
از رم تا روم
در همان زمانی که یونان دوران شکوفایی خود را می گذراند، در شمال غربی آن ـ یعنی در شبه جزیره ی ایتالیا ـ اقوامی می زیستند که از حیث فرهنگ و تمدن بسیار عقب تر از آنان بودند. از شهرهای مهم این اقوام، شهر رم بود. رمی ها حکومت جمهوری داشتند. آنان به طور دایم با همسایگان خود در جنگ بودند. به همین دلیل، جنگاوری در میسان رمی ها اهمیت زیادی داشت و پسران خود را پس از دوران کودکی به آموزش های سخت نظامی مشغول می کردند.
در قرن سوم قبل از میلاد، توسعه ی فتوحات رمی ها موجب شد که با حکومت کارتاژ همسایه شوند و بر سر منافع اقتصادی و راه های دریایی، با یک دیگر بجنگند.
کارتاژی ها عنوان خود را از پایتخت خود، شهر کارتاژ ( در تونس فعلی)، گرفته بودند. آنان قسمت های زیادی از سواحل شمال آفریقا و جزایر دریای مدیترانه را در اختیار داشتند. جنگ هایی رومیان با کارتاژی ها بیش از نیم قرن طول کشید. سرانجام، با وجود رشادت های هانیبال،2 سردار کارتاژی، رومیان پیروز شدند و به عمر دولت کارتاژ خاتمه دادند(146 ق.م) جنگ های رومیان و کارتاژی ها به جنگ های پونیک3 معروف است.
رومیان به تدریج بر پیروزی های خود افزودند و با فتح مصر و آسیای صغیر کشوری پدید آوردند. بدین ترتیب، حکومت رم به امپراطوری روم تبدیل شد. گستردگی بیش از حد قلمرو روم برای آن امپراتوری مشکلاتی در پی داشت. همسایگی رومیان با دولت ایران، سرآغاز مسائل بسیاری در سرنوشت دو کشور بود. تا این زمان رومی ها آشنایی زیادی با حکومت ایران آن زمان ـ یعنی اشکانیان ـ نداشتند. همسایگی آنان با اشکانیان موجب برخورد منافع و در نتیجه، جنگ های بسیاری شد که تا اواخر دوره ی ساسانی ادامه یافت. این جنگ ها در نهایت موجبات ضعف هر دو کشور را فراهم کرد.
امپراتوری روم از قرن سوم میلادی دچار مشکلاتی شد که به تدریج قدرت آن را به تحلیل می برد.
یکی از علل این مشکلات وسعت بیش از حد قلمرو امپراتوری بود. امپراتور کنسانتین شهر بیزانتیوم ( قسطنطنیه) را که در شرق امپراتوری بود به پایتختی انتخاب کرد. این اقدام مقدمه ی تقسیم روم به دو قسمت شرقی و غربی گردید.(395 م.)
دسته بندی | تاریخ و ادبیات |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 59 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 23 |
تحقیق در مورد تاریخ
واژه تاریخ و تعریف آن
واژه «تاریخ» ( History ) از زبان یونانى گرفته شده و هرودوت (هرودوتوس Herodotus ) مُبدع و «پدر تاریخ» شناخته شده است. تاریخ، از نظر هرودوت، به معناى مطالعه و یا بررسى روزگاران گذشته است. البته چیستى تاریخ از پرسش هایى است که تاکنون پاسخى جامع، دقیق و مورد اتفاق نداشته، همه تعریف هاى آن با ایراد یا انتقادهایى رو به رو بوده است; زیرا گروهى معناى تاریخ را بس گسترده دانسته، احوال گذشته جهان و حتى پدیده هایى که انسان در آن مؤثر نیست، موضوع آن به شمار مى آورند; دسته اى آن را به وقایع مشهور و حوادث روزگار پادشاهان و دولت ها محدود مى کنند و جمعى مشخص ساختن احوال انبیا، ائمه (علیهم السلام) ، فرمانروایان، وزیران و حوادث بزرگى مانند جنگ ها و فتوحات بر حسب زمان را معناى اصطلاحى تاریخ مى دانند ابن خلدون، مورخ بزرگ، تاریخ را دانشى سرچشمه گرفته از حکمت و بیان گر سرگذشت ملت ها، سیرت پیامبران و سیاست پادشاهان مى داند با در نظر گرفتن دو عنصر موضوعى تاریخ یعنى «انسان» و «زمان»، مى توان گفت: تاریخ مجموعه اى از اطلاعات خام یا تحلیل شده درباره گذشته انسان ها است که امورى چون نقل و تحلیل هدایت، گمراهى، تکامل، انحطاط، پیروزى، شکست، خوشبختى یا بدبختى ملت ها را در بر دارد. از آن جا که هر یک از تعریف هاى یادشده بُعد خاصى از تاریخ را بیان مى کند و از جهتى با اشکال جامع یا مانع نبودن رو به رو است و نیز به دلیل گسترده شدن مسائل مربوط به تاریخ، برخى از اندیش مندان، علوم مربوط به تاریخ را تقسیم کرده، براى هر قسم تعریفى خاص ارائه کرده اند. فیلسوف شهید مطهرى(ره) تاریخ را یکى از منابع معرفت انسانى دانسته، علم تاریخ را به دو بخش نقلى و علمى تقسیم مى کند و قواعد استنباطى تاریخ علمى را به حال و آینده قابل تعمیم مى داند.
تاریخ نقلى
تاریخ نقلى علم به وقایع و حوادث سپرى شده و آگاهى از اوضاع و احوال گذشتگان مى باشد. زندگینامه ها، فتحنامه ها و سیره ها، از این مقوله است. علم تاریخ در این معنا، به یک سلسله امور جزئى و فردى مربوط است; و در واقع علم به «بودن»هاست; چرا که به گذشته تعلق دارد.
تاریخ علمى
تاریخ علمى یعنى مطالعه، بررسى و تحلیل وقایع گذشته و استنباط قواعد و سنت هاى حاکم بر زندگى گذشتگان. در واقع محتواى تاریخ نقلى ـ حوادث و وقایع گذشته ـ «مبادى» و مقدمات این علم شمرده مى شود و براى استنباط قوانین کلى و عمومى و کشف طبیعت حوادث تاریخى و روابط علّى و معلولى آن ها سودمند است
دسته بندی | تاریخ و ادبیات |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 31 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 16 |
مقاله دیدگاه قرآن به تاریخ
چکیده
اینکه درباره تبیینهای تاریخی چه نظریاتی مطرح شده و چه مزایا یا نواقصی دارند و تاریخ از منظر قرآن چگونه است؟ سؤالاتی است که در این تحقیق به آنها پرداخته میشود. درباره تبیینهای تاریخی که ذیل بحث فلسفه نظری تاریخ مطرح است، نُه نظریه بیشترین طرفدار را داشته است. از منظر قرآن، موتور حرکت تاریخ، خواست و اراده انسانهاست. درواقع نبردی میان انسانِ بهکمال رسیده و آزادی معنوی بهدست آورده و انسانِ منحط و درجا زده و حیوان صفت. به این وسیله انسان با تکیه بر ویژگیهایش هم تمدن میآفریند و هم آغازگر جنگها و نبردها میشود.
تضاد و تنازع ناشی از غریزه استخدام که از ماجرای هابیل و قابیل آغاز شده همچنان هست و خواهد بود تا زمانی که قدرت فکری انسان قادر به درک انقلابی جهانی برای رسیدن به امت واحده نهایی شود و به تمام تضادها و درگیریهای بیرونی خاتمه داده خواهد شد. به عقیده اسلام، اندیشه و عمل در یکدیگر تأثیر متقابل دارند و پایههای اصیل انسانی در تفکرات شخص و فطرت درونی اوست. ازاینرو جنبههای معنوی انسانها بر جنبههای مادی آنها مقدم است.
واژگان کلیدی
فلسفه نظری تاریخ، تبیینهای تاریخی، موتور محرک تاریخ، منازل تاریخ.
مقدمه
دیدگاههای اندیشمندان درباره تاریخ، پایه و اساس بینش و منش مردم در دنیای امروزی شده است. به نحوی که بسیاری از سیاستمداران نیز عملکرد خود را بر پایه نگاه خود به تاریخ توجیه میکنند. دیگر، زمانِ نگاههای تحقیرآمیز به تاریخ و گورستان امواتدانستن آن بهپایان رسیده و در مقابل، تلاش برای تاریخساز بودن و تأثیرگذاری در روند تاریخ، شدت یافته است. در چنین شرایطی و در دنیایی که هر روز حرف تازهای در باب تاریخ برای جهانیان ابداع میکند، تمسک به وحی که از افقی ورای دید بشر به تاریخ مینگرد و درک تاریخ از منظر قرآن کریم همراه با درک مبانی و روش آن در تبیین پدیدهها، لازم و ضروری بهنظر میرسد. اهمیت بیشتر این نکته در تبیین چنین نگاهی به جهانیان و ارائه آن در مقابل دیدگاههای مطرح امروزی است.
سؤالات زیادی در این باب قابل طرح است. سؤال اساسیِ مطرح این است که قرآن درباره تبیین تاریخ چه نظری دارد؟ علمی که در آن از تبیین تاریخ بحث میشود و نیز شاخههای آن چیست؟ نظریههای مطرح درباره تبیین تاریخ کدام است؟ قرآن کریم درباره مجموع و اجزای تاریخ در باب مسئله تضاد در تاریخ و نیز چه نظری دارد؟ پیامبران چه نقشی در سازندگی تاریخ داشتهاند؟ و ... .
این مقاله بهدنبال بیان دیدگاه قرآن کریم درباره فلسفه نظری تاریخ بوده و برای فهم بهتر و امکان مقایسه میان سایر دیدگاهها با نظر قرآن، در ابتدا به تبیین دیدگاههای متفکرین و اندیشمندان مطرح جهان درباره تاریخ پرداخته و سپس نگاه قرآن در این مسئله بیان میشود.
دسته بندی | تاریخ و ادبیات |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 11 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 8 |
*مقاله حماسه دینی در ادبیات کشورمان*
در این جستار، نویسنده با ارایه تعریفى از حماسه دینى، به سیر اینگونه حماسهها در تاریخ کشورمان پرداخته، ویژگىهاى برخى از حماسههاى مهم دینى چون: خاوراننامه، حمله حیدرى، صاحبقراننامه و مختارنامه را برشمرده است .
حماسه دینى در ادبیات کشورمان از روزگار باستان تاکنون، راه درازى را پیموده است . از «یادگار زریران» به عنوان نخستین اثر بازمانده از اینگونه آثار به زبان پهلوى یاد مىشود . در دوران اسلامى، ایرانیان مسلمان بویژه شیعیان، در آثار منظوم فراوانى به شرح فضایل و مناقب بزرگان دین، بویژه شرح رشادتهاى امام على (ع) در جنگها پرداختهاند . اینگونه آثار که گاه با عناصرى از افسانه، تاریخ و اسطوره درهم آمیختهاند، فصل شورانگیزى از ادبیات کشورمان را رقم زدهاند .
در این جستار، نویسنده با ارایه تعریفى از حماسه دینى، به سیر اینگونه حماسهها در تاریخ کشورمان پرداخته، ویژگىهاى برخى از حماسههاى مهم دینى چون: خاوراننامه، حمله حیدرى، صاحبقراننامه و مختارنامه را برشمرده است .
پیرایه مردان خدا حیدر کرار
آن هم نسب و همنفس احمد مختار
آن حاجب بار در اسرار پیمبر
آن میر دلیر سپه دین جهاندار
«قوامى رازى»
حماسه نوعى از اشعار وصفى است که مبتنى بر توصیف اعمال پهلوانى و مردانگىها و افتخارات و بزرگىهاى قومى یا فردى باشد، به نحوى که شامل مظاهر مختلف زندگى آنان گردد . (1)
منظومههاى حماسى از دیدگاه صاحبنظران به انواع مختلفى از جمله: 1 - منظومههاى حماسى اساطیرى و پهلوانى 2 - منظومههاى حماسى تاریخى 3 - منظومههاى حماسى دینى 4 - منظومههاى حماسى مصنوع تقسیم شده است .» (2)
حماسه دینى و مذهبى به توصیف قهرمانىهاى بزرگان و اولیاى دینى هر قوم اختصاص دارد . این نوع حماسه به بیان مشکلات و جانفشانى قهرمانان و بزرگانى مىپردازد، که فداکارى آنها نقشى بهسزا در تکوین و ریشهدار شدن دین و مذهب یک قوم ایفا کرده است .» (3)
حماسههاى دینى، یادگار مجاهدت گروهى براى حفظ دین و نبرد با معاندان و برانداختن آداب و رسومى است که خلاف عقاید دینى تشخیص داده مىشود . نخستین حماسه بازمانده از این دست در ایران، یادگار زریران (ayayadgare zareran) است که متنى حماسى به زبان پهلوى است و شرح و وصف نبرد ایرانیان با خیونان (Hyaona) براى پاسبانى از دین زرتشت است . این داستان را، دقیقى به شعر درآورد و فردوسى هم آن را در شاهنامه گنجانده است و از تاریخنویسان سدههاى چهارم تا ششم هجرى، تنها ثعالبى به طور مشروح و با کمى اختلاف از این داستان یاد مىکند . (4) در واقع این حماسه مربوط به دوران آغازین دین زرتشت است که بهترین دوران براى تشکیل حماسههاى دینى بوده است .
پس از اسلام و رواج شعر فارسى، اکثر قریب به اتفاق شاعران فارسى زبان که خود پرورده دین اسلام بودند، اشعار خود را در خدمت دفاع، تبلیغ و ترویج دین اسلام قرار دادند که آغاز دواوین اشعار، تحمیدیهها، نعت پیامبر و ائمه اطهار (ع) و خلفه بیانگر این موضوع است . در تاریخ شعر فارسى، اشعار دینى از شاعران مانند کسانى مروزى و ناصر خسرو آغاز شد و بعدا به وسیله شاعران شیعى مذهبى از قبیل: قوامى رازى؛ شاعران قرن ششم هجرى و ابن حسام خوسفى؛ شاعر قرن نهم و محتشم کاشانى؛ شاعر قرن دهم تکمیل شد . پس از آن در تمام دوره صفویه و قاجاریه ادامه یافت این اشعار که حماسههاى دینى را هم باید در شمار آنها دانست، معمولا در ذکر مناقب یا مصائب اولیاى دین وپیشروان تشیع سروده شده است . رواج این نوع شعر در دوره صفویه که عهد تقویت مذهب تشیع و رسمى شدن آن در ایران است، که از هر دوره دیگر بیشتر بوده و در دوره قاجارى نیز ازدواج نیفتاد .